سازنده اگرچه ساز نیکو سازد
اما بی ساز ساز چون بنوازد
من آینه ام که می نمایم او را
او خالق من که او مرا می سازد
#شاه_نعمت_الله_ولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اما بی ساز ساز چون بنوازد
من آینه ام که می نمایم او را
او خالق من که او مرا می سازد
#شاه_نعمت_الله_ولی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو،
یک مثنوی در دهانِ مولانا
یک قونیه زیرِ قدومِ شَمس
آشنا و صمیمی؛
چون شَبنم با گونهی داوودی
و چنان از تو گفتنم زیباست
که شعر معنیاش کنند دِگران
زیبایی و دوستت دارمهایم
به گوشهایت میآیند
چون انتظار به پنجره،
زیباترینی...
و در شعرترین حالتِ ممکنِ زنی،
که چنان میداند شعر را
که گویی هزار سال پیش،
از شعری زاده شده
که شاعرش را با خود
به عشقآباد بُردهست نسیمی
دوستت دارمهایت
اکسیرِ حیات بخشیست
که میدارَدَم جاودان
که میبخشَدَم نفس
من زندهام از تو •••
#حامد_نیازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک مثنوی در دهانِ مولانا
یک قونیه زیرِ قدومِ شَمس
آشنا و صمیمی؛
چون شَبنم با گونهی داوودی
و چنان از تو گفتنم زیباست
که شعر معنیاش کنند دِگران
زیبایی و دوستت دارمهایم
به گوشهایت میآیند
چون انتظار به پنجره،
زیباترینی...
و در شعرترین حالتِ ممکنِ زنی،
که چنان میداند شعر را
که گویی هزار سال پیش،
از شعری زاده شده
که شاعرش را با خود
به عشقآباد بُردهست نسیمی
دوستت دارمهایت
اکسیرِ حیات بخشیست
که میدارَدَم جاودان
که میبخشَدَم نفس
من زندهام از تو •••
#حامد_نیازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو هر چه می خواهی نباش
من
خلوت خیالت را
با چشمانم تصاحب کرده ام
نگاهت را
میهمان آسمان چشمانم داشته ام
و تمام کعبه قلبت را
با شعری نغز و عاشقانه
مال خود نموده ام
برای من همین بس که
هر وقت دلتنگت می شوم
مرور تماشای خنده دلبرانه ات
غبار غم از خاطرم می تکاند
باشی یا نباشی
دوست داشتنت همیشه با من می ماند
#امیر_عباس_خالق_وردی
#عصرتون_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من
خلوت خیالت را
با چشمانم تصاحب کرده ام
نگاهت را
میهمان آسمان چشمانم داشته ام
و تمام کعبه قلبت را
با شعری نغز و عاشقانه
مال خود نموده ام
برای من همین بس که
هر وقت دلتنگت می شوم
مرور تماشای خنده دلبرانه ات
غبار غم از خاطرم می تکاند
باشی یا نباشی
دوست داشتنت همیشه با من می ماند
#امیر_عباس_خالق_وردی
#عصرتون_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نیاز دارم به شنیدن صدای تو
اشتیاق به بودن در کنار تو
و درد سودا زدهای
از سر نبودن نشانه های باز آمدن تو...
شکیبایی، شکنجه من است
نیازی مبرم دارم به تو، ای پرنده عشق
به مهر تابناکت بر روز یخزدهام
به دست یاری دهندهات بر زخمهایم
که راویشان هستم
آه، نیاز، درد، اشتیاق!
بوسههای پردوامت، مایه حیات من
ناکامم بگذار تا بمیرم با بهار...
از وقتی که رفتهای، گل من، دوست دارم که باز آیی
تا آرام کنی معبد اندیشه را
که با نور ازلیش نابود میکند مرا...
#میگوئل_هرناندز
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اشتیاق به بودن در کنار تو
و درد سودا زدهای
از سر نبودن نشانه های باز آمدن تو...
شکیبایی، شکنجه من است
نیازی مبرم دارم به تو، ای پرنده عشق
به مهر تابناکت بر روز یخزدهام
به دست یاری دهندهات بر زخمهایم
که راویشان هستم
آه، نیاز، درد، اشتیاق!
بوسههای پردوامت، مایه حیات من
ناکامم بگذار تا بمیرم با بهار...
از وقتی که رفتهای، گل من، دوست دارم که باز آیی
تا آرام کنی معبد اندیشه را
که با نور ازلیش نابود میکند مرا...
#میگوئل_هرناندز
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زیر این نمنمِ باران غمانگیز بیا
زادهی مهر، پیامآور پاییز، بیا
ماهِ من! پردهنشین بودن تو تا چه زمان؟
طاقت برکهی جانم شده سرریز، بیا
قهرِ چشمان تو از من، به چه جرم و سببی؟
ای به قربان تو و قهر تو، برخیز بیا
انتظار تو مگر چیست به جز عشق از عشق؟
دارم از عشق تو قلبی پُر و لبریز، بیا
چشمِ گلها همه خشکیده به راه سفرت
مثل من -خیره به در- آینه هم نیز... بیا
جرعهای مانده که خالی بشود کاسهی عمر
پیش از آنی که ز تن جان برود تیز، بیا...
#حسین_فروتن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زادهی مهر، پیامآور پاییز، بیا
ماهِ من! پردهنشین بودن تو تا چه زمان؟
طاقت برکهی جانم شده سرریز، بیا
قهرِ چشمان تو از من، به چه جرم و سببی؟
ای به قربان تو و قهر تو، برخیز بیا
انتظار تو مگر چیست به جز عشق از عشق؟
دارم از عشق تو قلبی پُر و لبریز، بیا
چشمِ گلها همه خشکیده به راه سفرت
مثل من -خیره به در- آینه هم نیز... بیا
جرعهای مانده که خالی بشود کاسهی عمر
پیش از آنی که ز تن جان برود تیز، بیا...
#حسین_فروتن
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سر نمیخواهی مگر از من؟ بکش شمشیر را
پاره کن از دست و پایم قیدِ این زنجیر را
ای که میپرسی چرا در دامِ دل صیّاد رفت
عشق گاهی میکشد در بند آهو شیر را
چشم در چشمش شدم، پلک از زمین برداشتم
تا قیامت میکشم جورِ همین تقصیر را
آسمانِ آرزو با ما سرِ یاریش نیست
تا به کِی در سینه بارد آهِ بیتأثیر را؟
شوخ طبعی میکند گاهی خدا در سرنوشت
قسمت ما را ببین و بازی تقدیر را!
ریختم عمری غزل را پیش پایت پیشکش
سر نمیخواهی مگر از من؟ بکش شمشیر را...
#علی_نیاکوئی_لنگرودی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پاره کن از دست و پایم قیدِ این زنجیر را
ای که میپرسی چرا در دامِ دل صیّاد رفت
عشق گاهی میکشد در بند آهو شیر را
چشم در چشمش شدم، پلک از زمین برداشتم
تا قیامت میکشم جورِ همین تقصیر را
آسمانِ آرزو با ما سرِ یاریش نیست
تا به کِی در سینه بارد آهِ بیتأثیر را؟
شوخ طبعی میکند گاهی خدا در سرنوشت
قسمت ما را ببین و بازی تقدیر را!
ریختم عمری غزل را پیش پایت پیشکش
سر نمیخواهی مگر از من؟ بکش شمشیر را...
#علی_نیاکوئی_لنگرودی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
امشب بیا و حال مرا روبراه کن
عمری ثواب کرده ای امشب گناه کن
عاشق شدن اگرچه به زعم دلت خطاست
تنها به فقط به خاطر من! اشتباه کن
گفتی که باید از دل من بگذری برو!
اما دو چشم خیس مرا هم نگاه کن
درگیر چشمهای توام، خوب من! بمان
روی غرور لعنتی ات را سیاه کن
تنها اگر به مردن من دلخوشی بیا!
امشب تمام زندگی ام را تباه کن
می خواهی از دلت بروم؟ میروم ولی
فکری به حال این دل بی سرپناه کن
#میناحسینآبادی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عمری ثواب کرده ای امشب گناه کن
عاشق شدن اگرچه به زعم دلت خطاست
تنها به فقط به خاطر من! اشتباه کن
گفتی که باید از دل من بگذری برو!
اما دو چشم خیس مرا هم نگاه کن
درگیر چشمهای توام، خوب من! بمان
روی غرور لعنتی ات را سیاه کن
تنها اگر به مردن من دلخوشی بیا!
امشب تمام زندگی ام را تباه کن
می خواهی از دلت بروم؟ میروم ولی
فکری به حال این دل بی سرپناه کن
#میناحسینآبادی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خواب دیدم ستاره را
از آسمان چیدم
از روزنه چشم تو
با تب تند نفسهایت
به سمت نگاهت امدم
دریاچه ی زیبای آرزویم را
در نیازی سبز
با روشنی عشق
در طلوعی سحر انگیز
با امضای بوسه ای
از قلب
زیباترین حس را
به چشمانت دادم
تو در سکوت مطلق اتاق
با واژه های عشق
عطرآگین کردی
بند بند وجودم را....
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از آسمان چیدم
از روزنه چشم تو
با تب تند نفسهایت
به سمت نگاهت امدم
دریاچه ی زیبای آرزویم را
در نیازی سبز
با روشنی عشق
در طلوعی سحر انگیز
با امضای بوسه ای
از قلب
زیباترین حس را
به چشمانت دادم
تو در سکوت مطلق اتاق
با واژه های عشق
عطرآگین کردی
بند بند وجودم را....
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سالهاست که هرشب
برای آمدنت
تا طلوع خورشید
در انتظار نشسته ایم
من و دلتنگی
نیاز دارم به فراموشی خودم
شعر هایم
و قاصدکی که تا دیروز
لب ایوان خانه خوابیده بود
اما یک چیز را هرگز نمیتوان
فراموش کرد
یاد تو
که چون پیچکی
بر تار و پود وجودم تنیده است.
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برای آمدنت
تا طلوع خورشید
در انتظار نشسته ایم
من و دلتنگی
نیاز دارم به فراموشی خودم
شعر هایم
و قاصدکی که تا دیروز
لب ایوان خانه خوابیده بود
اما یک چیز را هرگز نمیتوان
فراموش کرد
یاد تو
که چون پیچکی
بر تار و پود وجودم تنیده است.
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
الهی تا بود دنیا تو باشی
نباشد درد و غم هر جا تو باشی
بود تا عشق را دلهای مجروح
الهی مرهم دلها تو باشی
منم امروز و فردا لیک چندان
که هست امروز را فردا تو باشی
اگر من با تو در هستی نگنجم
الهی من نباشم تا تو باشی
#فیاض_لاهیجی
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نباشد درد و غم هر جا تو باشی
بود تا عشق را دلهای مجروح
الهی مرهم دلها تو باشی
منم امروز و فردا لیک چندان
که هست امروز را فردا تو باشی
اگر من با تو در هستی نگنجم
الهی من نباشم تا تو باشی
#فیاض_لاهیجی
#صبح_بخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زندگی را آن هنگام درک کردم
که عشق بر جانم تسلط یافت
هر چه بیشتر در عشق غرق شدم
از همیشه زنده تر بودم ،
زنده ام و زندگی می کنم
تا به یُمن وجود عشق
فاصله ها رنگ ببازند
در رویایی شیرین
و تجسم آغوشی زیباا،
آنجا که دو چشم تلاقی پیدا می کنند
فارغ از مکان و زمان
نگاه ها عمیق تر
و سکوت ها پر حرف تر از همیشه می شوند ، عشق می آید
و بر دل و جان می نشیند ؛
عزیز جانم!!
از منی که اینچنین زندگی را حس کردم
چه می خواهی غیر از دوست داشتنت
که من
"حذر از عشق نتوانم"
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که عشق بر جانم تسلط یافت
هر چه بیشتر در عشق غرق شدم
از همیشه زنده تر بودم ،
زنده ام و زندگی می کنم
تا به یُمن وجود عشق
فاصله ها رنگ ببازند
در رویایی شیرین
و تجسم آغوشی زیباا،
آنجا که دو چشم تلاقی پیدا می کنند
فارغ از مکان و زمان
نگاه ها عمیق تر
و سکوت ها پر حرف تر از همیشه می شوند ، عشق می آید
و بر دل و جان می نشیند ؛
عزیز جانم!!
از منی که اینچنین زندگی را حس کردم
چه می خواهی غیر از دوست داشتنت
که من
"حذر از عشق نتوانم"
#باران_مقدم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چه شیرین است
پاییز نارنجی و زرد
در رویای آب و آینه
در شهری که مشق عشق
به باران بدون چتر می برد
احساس ارغوانی ات را
حال چگونه شعر کنم
وجودی را که
از وسعت درد و اندوه
به سوی احساس زیبا
قدم برمی دارد
باران پاییزی را
و چه زیبا می نگرد
برگهای ریخته شده
بر زیر پای عابران را
و چه مستانه می خواند
ترانه ی عاشقانه را
در سبزینگی احساس
و چه آسان می آموزد
سکوت نیاموخته را
تا آرام بگذرد پاییز
بی تو
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پاییز نارنجی و زرد
در رویای آب و آینه
در شهری که مشق عشق
به باران بدون چتر می برد
احساس ارغوانی ات را
حال چگونه شعر کنم
وجودی را که
از وسعت درد و اندوه
به سوی احساس زیبا
قدم برمی دارد
باران پاییزی را
و چه زیبا می نگرد
برگهای ریخته شده
بر زیر پای عابران را
و چه مستانه می خواند
ترانه ی عاشقانه را
در سبزینگی احساس
و چه آسان می آموزد
سکوت نیاموخته را
تا آرام بگذرد پاییز
بی تو
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
طاوس نهای که بر جمالت نگرند
سیمرغ نهای که بیتو نام تو برند
شهباز نهای که از شکار تو چرند
آخر تو چه مرغی و ترا با چه خرند
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سیمرغ نهای که بیتو نام تو برند
شهباز نهای که از شکار تو چرند
آخر تو چه مرغی و ترا با چه خرند
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیر آمدی پیلهء خیالت پروانه شد
پَر و بالش بی سَر و شانه شد
پَر و بالش بِسوخت بر فراز خورشید
عاقبت خاکسترش مهمان خانه شد
خانه رنگ غم گرفت و پاییز شد
میان این همه رنگِ غم رنگدانه شد
نوشید به ساقی غم جامِ نگاهی
که چشمانش مستِ آن مستانه شد
شد همه شب مست و خمور دربهدر کوی او
آخر منزل گَهش کنج ویرانه شد
آن ویرانه هم نماند به جای
عاقبت پروانه دیوانه شد
#سیامڪ_جعفرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پَر و بالش بی سَر و شانه شد
پَر و بالش بِسوخت بر فراز خورشید
عاقبت خاکسترش مهمان خانه شد
خانه رنگ غم گرفت و پاییز شد
میان این همه رنگِ غم رنگدانه شد
نوشید به ساقی غم جامِ نگاهی
که چشمانش مستِ آن مستانه شد
شد همه شب مست و خمور دربهدر کوی او
آخر منزل گَهش کنج ویرانه شد
آن ویرانه هم نماند به جای
عاقبت پروانه دیوانه شد
#سیامڪ_جعفرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلیپ زیبا 🎼🎁
تقدیم به شما عزیزان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تقدیم به شما عزیزان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#فدای_تو
نیست عجب دل شده است ،عاشق و مبتلای تو ...
سیر نمی شود دلم ..... از رخ دلگشای تو ،
لطف نما وُ چشم خود ، از من دیوانه مدار ...
ای همه ی جان و دلم ، طره ی دلربای تو ،
از تو نشان بی نشان معطّر و مفرّحَم ...
دست تهی وُ ... چشم تر ، امده ام سرای تو ،
دم به دم از هوای تو پر از جوانه میشوم ...
فتاده بس حدیث تو به روح جان ، صفای تو ،
قند ونبات من تویی پرده بدار از رخت ...
سر نکشم ز کوی تو ، هزار جان فدای تو ،
عشق شکفت و غنچه داد ، هزار ویک جوانه داد ...
زبان زبان ترانه شد ... نگاه چشمهای تو ،
چه جای باده است دگر ، که صد سبوی و باده ای ..
مست و خمار گشته ام ، از لبِ جان فزای تو ،
ز وصف تو نی ام خموش ، غزل عزل سرودمت ...
منظر من نگاه توست ، مقصد من سمای تو ،
چشم طمع به کوی تو دوخته و دوخته ام ،
می نروم ، جای دگر .. کاسه بدست گدای تو ،
باتوام و نیست کسی ، خاص تویی و عام تو ...
بی تو کی ام هیچ نی ام #راحم و خاک پای تو ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نیست عجب دل شده است ،عاشق و مبتلای تو ...
سیر نمی شود دلم ..... از رخ دلگشای تو ،
لطف نما وُ چشم خود ، از من دیوانه مدار ...
ای همه ی جان و دلم ، طره ی دلربای تو ،
از تو نشان بی نشان معطّر و مفرّحَم ...
دست تهی وُ ... چشم تر ، امده ام سرای تو ،
دم به دم از هوای تو پر از جوانه میشوم ...
فتاده بس حدیث تو به روح جان ، صفای تو ،
قند ونبات من تویی پرده بدار از رخت ...
سر نکشم ز کوی تو ، هزار جان فدای تو ،
عشق شکفت و غنچه داد ، هزار ویک جوانه داد ...
زبان زبان ترانه شد ... نگاه چشمهای تو ،
چه جای باده است دگر ، که صد سبوی و باده ای ..
مست و خمار گشته ام ، از لبِ جان فزای تو ،
ز وصف تو نی ام خموش ، غزل عزل سرودمت ...
منظر من نگاه توست ، مقصد من سمای تو ،
چشم طمع به کوی تو دوخته و دوخته ام ،
می نروم ، جای دگر .. کاسه بدست گدای تو ،
باتوام و نیست کسی ، خاص تویی و عام تو ...
بی تو کی ام هیچ نی ام #راحم و خاک پای تو ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای بیوفا برو که بر این عهدهای سست
نی اندک اعتماد که هیچ اعتماد نیست
#وحشی_بافقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نی اندک اعتماد که هیچ اعتماد نیست
#وحشی_بافقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀