💖کافه شعر💖
2.44K subscribers
4.3K photos
2.87K videos
11 files
975 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
در عشق، چو رودکی، شدم سیر از جان
از گریهٔ خونین مژه‌ام شد مرجان

القصه که: از بیم عذاب هجران
در آتش رشکم دگر از دوزخیان

#رودکی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای شراب تلخ من !
ترک تو تسکینم نداد
بی تو بودن هم
شبیه با تو بودن 
مشکل است ...
 
#فروغ_فرخزاد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای صبح مرا حدیث آن مه کن
ای باد، مرا ز زلفش آگه کن

ای قرصهٔ آفتاب پیش من
بگشای زبان، قصد آن مه کن

#خاقانی
صبح دوستان بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#صبح شد و چه زیبا هوس بوسه ے دلدار ڪرده ام...

به گمانم شب من تا به سحر غرق تمنایِ
#آغوشِ تودلدار شود.

#فرزانه_طالبی_پور‌



‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‎‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
این دسته گل تقدیم به تک تک شما عــزیــــــزان 🌺🌼🌸🌺🌸


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خیلی دوست دارم یه روز
مهدی احمدوند
مهدی احمدوند

خیلی دوست دارم♥️


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌.

هم صحبتِ
   تنهاییِ من باز کجایی؟!
امروز خرابم،
            نکند دیر بیایی؟!

من عاشقِ چشمانِ
               یکی دلبرِ ظالم
جز عشق نکردم
          بخدا هیچ خطایی

سهراب شدم،خنجرِ
         شیرین به دلم رفت
زهرم برسان چون
        که مرا نیست دوایی

جز مُردن و آزاد
          شدن از غم و ماتم
امشب به لبِ
   سوخته ام نیست دعایی

ای یاورِ تنهایی
               من بر سرِ راهت
با دلبرِ بی عاطفه
              گو هست خدایی


#محمدعلی_بهمنی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گر تو باشی می‌توان صد سال بی جان زیستن

بی‌تو گر صد جان بُوَد یک لحظه نَتْوان زیستن

#عاشق_اصفهانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ کمد لباساشو باز کرد گفت :
هر کدومو خواستی بردار !
دست بردم لای لباسا دیدم هنوز تگهاش بهش وصله
گفتم اینا که همه نو هستن !
گفت میدونم !
ادامه داد شاید بعضیهاش حتی ۱۰ یا ۲۰ سال
عمر داشته باشن اما نو هستن و هنوز میشه پوشید !
مرغوبه جنسشون !
به قول شما امروزیا « برنده »
خندیدم گفتم خانجون،
چرا اینهمه سال تنت نکردی
گفت هی وایسادم شاید یه روز خاص بیاد ،
یه آدم خاص بیاد ،
یه حال خاص بیاد ،
یه مهمونی خاص بیاد ،
کلا یه چیز خاص باشه تا اینارو تن کنم ...
سرشو انداخت پایین گفت حواسم نبود
روز خاص و مهمونی خاص و آدم خاص
و وقت خاص قرار نیست بیاد ،
قرار بود اینارو تنم کنم تا
همه اون لحظه ها خاص بشن برام

اما دیگه تو ۷۵ سالگی خاص و غیر خاصی نیست
دیگه حالا تو تن شما ببینم برام خاصه !
درس زندگی داشت بهم میداد
درس سخت زندگی ...

هیچ روز خاصی وجود نداره ، مگر ما خودمون خاصش کنیم
ما آدمها توی اسفند بیشتر از هر وقت
دیگری خسته‌ایم اما نمیدانم چرا به
جای اینکه نفسی تازه کنیم،
سرعت‌مان را بیشتر و بیشتر می‌کنیم
تا هر طور شده مثل قهرمان دوی ماراتن،
از خط پایان این ماه عجیب و غریب بگذریم!
اسفند را باید نشست
باید خستگی در کرد
باید چای نوشید...
یازده ماه تمام، دردها، رنج‌ها و حتی
خوشی‌ها را به جان خریدن که الکی نیست، هس
اسفند را نباید دوید
اسفند را باید با کفش‌های کتانی، قدم زد
پس روزهای رفته ی سال را ورق میزنم ...
چه خاطراتی که زنده نمی شوند...
چه روزها که دلم می خواست تا ابد تمام نشوند...
وچه روزها که هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد...
چه فکرها که آرامم کرد و چه فکرها
که روحم را ذره ذره فرسود...
چه لبخندها که بی اختیار بر لبانم نقش بست و
چه اشک ها که بی اراده از چشمانم سرازیر شد...
چه آدم ها که دلم را گرم کردند و
چه آدم ها که دلم را شکستند...
چه چیزها كه فکرش را هم نمیکردم و شد ...
و چه چیزها كه فکرم را پرکرد و نشد...
چه آدم ها که
شناختم و چه آدم ها که فهمیدم
هیچگاه نمیشناختمشان...
و چه.......
و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر می شود...
کاش ارمغان روزهایی که گذشت
آرامشی باشد از جنس خدا...
آرامشی که هیچگاه تمام نشود...

و تو جان من...
من برای تمام آدم های روی
این زمین آرزوی سعادت دارم
تو كه عزیز دلی و جای خود داری
بخند كه بهاری که در راه است...
با شكوفه لبخند تو زیباتر خواهد بود

آرزو دارم ...
هر طپش قلبت
آمیخته با آمین های خدا
برای آرزوهای قشنگت باشد..


تمام آرزوهای زیبا
در ماه پایانی سال تقدیم شما

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
رفتی و در حسرت حال و هوایت گم شدم
دور افتادم ز شهر  بی وفایت گم شدم

فکر کردم "دوستت دارم" دلیل عشق بود
اشتباهی در فریب واژه هایت گم شدم

پیشترها اسم من ورد زبانت بود و بس
اینک اما در هیاهوی صدایت گم شدم

"کاش قول عاشقی هرگز نمی دادی به من"
ای غریبه در نگاه آشنایت گم شدم

قول دادی با هم از پل‌های حسرت رد شویم
چون غبار کوچه پشت رد پایت گم شدم

گفته بودی خانه‌ای از عشق خواهم ساخت، کو؟
هاج و واج این گوشه‌ی ماتم‌سرایت گم شدم

قهرمانِ نانجیب داستان عاشقی
شرم بادت، انتهای ماجرایت گم شدم

پاسخ احساس سردت را نوشتم در غزل
جرم من این بود در اوج هوایت گم شدم؟

روزگاری حامیِ تنهایی ام بودی ولی
پس چه شد آنقدر لاف و ادعایت؟ گم شدم!

دختر غمگین رویاهات اینجا بی کس است
مرگ بر من که به فتوای خطایت گم شدم

#شيدا_التيام


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
می خواستم در من صدای تازه‌ای باشی 
حـسی شکوفاتر، هوای تازه‌ای باشی

با وسعت خاموش شبهایم بیامیزی    
 آوازها را ابتدای تازه‌ای باشی

بعد از خدا تقدیرهایم را تو بنویسی      
 پیغمبرت باشم خدای تازه‌ای باشی

آدم شوم امّا بهشتت را نیاشوبم
 هرلحظه در من ماجرای تازه‌ای باشی

غایب نباشد سیبی از سرشاخه‌ی هستی     
در شاخه‌هایم آیه‌های تازه‌‌ای باشی

برگردم از خودگاه‌گاهی تا غزلهایت  
مضمون به مضمون مقتدای تازه‌ای باشی

می‌خواهم امّا در سکوتی تشنه ناچارم
بنویس تا در من صدای تازه‌ای باشی

#خلیل_عمرانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آخرین خبر/لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری
که اینسان دشمنی، یعنی که خیلی دوستم داری

دلت می‌آید آیا از زبانی این همه شیرین
تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟

نمی‌رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری

چه می‌پرسی ضمیر شعرهایم کیست آنِ من
مبادا لحـظه‌ای حتی مرا اینگونــه پنداری

ترا چون آرزوهایم همیشه دوست خواهم داشت
به شرطی که مرا در آرزوی خویش نگذاری

چه زیبا می‌شود دنیا برای من اگر روزی
تو از آنی که هستی ای معما پرده برداری

چه فرقی می‌کند فریاد یا پژواک جان من
چه من خود را بیازارم چه تو خود را بیازاری

صدایی از صدای عشق خوشتر نیست حافظ گفت
اگر چـه بر صدایش زخمها زد تیغ تاتاری


#محمد_علی_بهمنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چیزی از عشق بلاخیز نمی‌دانستم
هیچ از این دشمن خونریز نمی‌دانستم

در سرم بود که دوری کنم از آتش عشق
چه کنم؟ شیوه‌ی پرهیز نمی‌دانستم

گفتم ای دوست، تو هم گاه به یادم بودی؟
گفت من نام تو را نیز نمی‌دانستم

بغض را خنده‌ی مصنوعی من پنهان کرد
گریه را مصلحت‌آمیز نمی‌دانستم

عشق اگر پنجره‌ای باز نمی کرد به دوست
مرگ را اینهمه ناچیز نمی‌دانستم

#سجاد_سامانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آدم‌ها به فَراموشی مُحتاج‌ترند تا به خاطره .

آدم‌ها از خاطرات، خَنجر می‌سازند و با خنجرِ خاطره خط می‌اندازند روی همه‌چیزِ زندگی .

زندگی خجالت می‌کشد که از ذِهن بیرون بیاید، بس‌ که تن‌ و بدن و سر و صورتش خط‌خطی خاطرات است .
گاهی خاطره، خطرناک‌ترین چیزِ جهان است .

#سیمین_دانشور

۱۸ اسفند ماه سالروز درگذشت
سیمین_دانشور
یادش گرامی🌷
.       ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل می‌ستاند از من و جان می‌دهد به من
آرام جان و کام جهان می‌دهد به من

دیدار تو طلیعه‌ی صبح سعادت است
تا کی ز مهر طالع آن می‌دهد به من

دلداده ی غریبم و گمنام این دیار
زان یار دلنشین که نشان می‌دهد به من

جانا مراد بخت و جوانی وصال توست
کو جاودانه بخت جوان می‌دهد به من

می‌آمدم که حال دل زار گویمت
اما مگر سرشک امان می‌دهد به من

چشمت به شرم و ناز ببندد لب نیاز
شوقت اگر هزار زبان می‌دهد به من

آری سخن به شیوه ی چشم تو خوش ترست
مستی ببین که سحر بیان می‌دهد به من

افسرده بود سایه دلم بی هوای عشق
این بوی زلف کیست که جان می‌دهد به من

#هوشنگ_ابتهاج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Bayad Bashi
Arvin Samimi
🎻r

چی شد ک چشات این دل و برد
تا نگام ب نگات گره خورد
یهو ب تو وابسته شدم
انگاری بچه شدم

چی شد ک شدی جون دلمــــــــ
کنارمـــــ تو ارومـــــــ دلمـــــ
ب همه بگو مال منی
باید ب همه 
نشونت بدمـــــــ

باید باشـــــــــــی منو ب خودت عادت دادیــــــــــــــ



❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Baroon
Mehdi Jahani
خیس بارانم ولی, چیزی نمیخواهد دلم
سردو لرزانم ولی, چیزی نمیخواهد دلم

سقف دل محکم شده امن است جای یاد تو
سخت ویرانم ولی, چیزی نمیخواهد دلم

سربه سر هر لحظه هرجا جای پای خاطرات
درد بر جانم ولی, چیزی نمیخواهد دلم

هرقدم بن بست گویا راه من را بسته است
زنده میمانم ولی,چیزی نمیخواهد دلم

بغض دارم در گلو حسرت به دل ماندم ببین
شعر میخوانم ولی,چیزی نمیخواهد دلم

گرچه تن زخمی تر از ابر بهارانم کنون
مثلِ طوفانم ولی,چیزی نمیخواهد دلم

خسته ام هر استخوانم لایِ زخمی کهنه است
سخت گریانم ولی,چیزی نمیخواهد دلم...


#ناشناس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀