سحر چو بوی گل از طرف مرغزار برآید
نوای زیر و بم از جان مرغ زار بر آید
بیار ای بت ساقی می مروّق باقی
که کام جان من از جام خوشگوار برآید
چو در خیال من آید لب چو دانه نارت
ببوستان روانم درخت نار برآید
#خواجوی_کرمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نوای زیر و بم از جان مرغ زار بر آید
بیار ای بت ساقی می مروّق باقی
که کام جان من از جام خوشگوار برآید
چو در خیال من آید لب چو دانه نارت
ببوستان روانم درخت نار برآید
#خواجوی_کرمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"یا رب بپذیرم"
امروز که گرم است در آغوش بگیر ام ..
این تن، همه سرداست به فردا ، چو بمیرم
کوتاه سلامی کن و دریاب جوابی
بسته است زبان، تا که در آن خاک اسیرم
یک جرعه ز مینای محبّت بده، بِستان
اینجا همه دریام، من آنجا چو کویرم!
بر گوش دلم قصه ی عاشق شدنت گو
افتاده به خاک اَر شوَم، حرفی نپذیرم!
بشنو ز نَوایم نفَسی شرح ِ فِراقت
نالیدم و رفتم چو نِی و سوخت نَفیرم
بی نام و نشان خسته ز اشعار #سپهرم
یارَب تو ببخشا و به نامم بپذیر ام ...
#سپهرA_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
امروز که گرم است در آغوش بگیر ام ..
این تن، همه سرداست به فردا ، چو بمیرم
کوتاه سلامی کن و دریاب جوابی
بسته است زبان، تا که در آن خاک اسیرم
یک جرعه ز مینای محبّت بده، بِستان
اینجا همه دریام، من آنجا چو کویرم!
بر گوش دلم قصه ی عاشق شدنت گو
افتاده به خاک اَر شوَم، حرفی نپذیرم!
بشنو ز نَوایم نفَسی شرح ِ فِراقت
نالیدم و رفتم چو نِی و سوخت نَفیرم
بی نام و نشان خسته ز اشعار #سپهرم
یارَب تو ببخشا و به نامم بپذیر ام ...
#سپهرA_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خلق را بنگر که چون ظلمانیاند
در متاع فانیی چون فانیاند
این عجب که جان به زندان اندرست
وانگهی مفتاح زندانش به دست
#مثنوی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در متاع فانیی چون فانیاند
این عجب که جان به زندان اندرست
وانگهی مفتاح زندانش به دست
#مثنوی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلتنگ تو هستم که دلم کرده هوایت
شک نیست، مرا میکشد این درد نهایت
تا چند لب پنجره ها کز کنم از غم
با پنجره ها از تو کنم حرف و حکایت
هی باخود وبا این دل تنگم بزنم حرف
خالی شود از غصه به دل یکسره جایت
ای کاش که این حنجره خاموش بماند
فریاد سکوتم برسد تا به صدایت
با خنده بریدی دل و با گریه دویدم
گفتی به من خسته همین است سزایت
دیوار به دیوار فقط کوچه ی بن بست
از دست من مست ببین کرده جدایت
امشب به تو از درد دلم گفتمت ای عشق
لب با تو ولی باز نکردم به شکایت
تا زنده ام امروز بیا باش ، که فردا
یک مشت فقط خاطره مانده است برایت
#نسرین_حسینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شک نیست، مرا میکشد این درد نهایت
تا چند لب پنجره ها کز کنم از غم
با پنجره ها از تو کنم حرف و حکایت
هی باخود وبا این دل تنگم بزنم حرف
خالی شود از غصه به دل یکسره جایت
ای کاش که این حنجره خاموش بماند
فریاد سکوتم برسد تا به صدایت
با خنده بریدی دل و با گریه دویدم
گفتی به من خسته همین است سزایت
دیوار به دیوار فقط کوچه ی بن بست
از دست من مست ببین کرده جدایت
امشب به تو از درد دلم گفتمت ای عشق
لب با تو ولی باز نکردم به شکایت
تا زنده ام امروز بیا باش ، که فردا
یک مشت فقط خاطره مانده است برایت
#نسرین_حسینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
محبوب من،
عاشق بودن، دوست داشتن چیزی ست که به همه مربوط است.
نباید تنها عده ای عاشق باشند.
عشق یک سرمایه ی جهانی ست؛
گنجی ست باد آورده.
پیش از شما خیال میکردم عشق در سیاره ی دیگریست؛
نمیدانستم همینجاست کنار شما،
در قلب خودم،
همین قلبی که هنوز در سینه ام میتپد.
شما همیشه اینجا بودهاید.
عشق گنجی باد آورده ست، یغما نیست.
باید جست، پیدا کرد با سختی با رنج.
عشقِ آماده، گوارا نیست؛
اُجرت عاشق، رنجهاییست که میکشد.
#محمد_صالح_علاء
📚حیف حوصله ام پیر شده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عاشق بودن، دوست داشتن چیزی ست که به همه مربوط است.
نباید تنها عده ای عاشق باشند.
عشق یک سرمایه ی جهانی ست؛
گنجی ست باد آورده.
پیش از شما خیال میکردم عشق در سیاره ی دیگریست؛
نمیدانستم همینجاست کنار شما،
در قلب خودم،
همین قلبی که هنوز در سینه ام میتپد.
شما همیشه اینجا بودهاید.
عشق گنجی باد آورده ست، یغما نیست.
باید جست، پیدا کرد با سختی با رنج.
عشقِ آماده، گوارا نیست؛
اُجرت عاشق، رنجهاییست که میکشد.
#محمد_صالح_علاء
📚حیف حوصله ام پیر شده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای دیده اگر کور نئی گور ببین
وین عالم پر فتنه و پر شور ببین
شاهان و سران و سروران زیر گلند
روهای چو مه در دهن مور ببین
#خیام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وین عالم پر فتنه و پر شور ببین
شاهان و سران و سروران زیر گلند
روهای چو مه در دهن مور ببین
#خیام
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باران شبیهِ زمزمه ی یک ترانه است ...
امشب هوای قلبم ، عجیب عاشقانه است
این شعر نیست! این همه ی باورِ من است
مقصود تویی ، رقصِ قلم هم ، بهانه است
باران و شعر و عشق،وجودِ لطیفِ توست
وقتی فضای خانه چنین شاعرانه است ...
ویرانه است! بی تو تمامش خرابه است !
اینجا فقط به یمنِ حضورِ "تو" ، خانه است
وقتی که تکیه گاهِ دلم، شانه های توست
گویی تمامِ هیبتِ یک "مرد" ، شانه است
آری ... پناهِ قلبِ من ، آغوشِ امنِ توست ...
این هم برای عشق ؛ خودش، یک نشانه است
در آن نگاهِ گرم ِ تو ؛ می بینم هر نفس ...
این را، که عشق ، معجزه ای جاودانه است
#سمیرا_رضایی_جم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
امشب هوای قلبم ، عجیب عاشقانه است
این شعر نیست! این همه ی باورِ من است
مقصود تویی ، رقصِ قلم هم ، بهانه است
باران و شعر و عشق،وجودِ لطیفِ توست
وقتی فضای خانه چنین شاعرانه است ...
ویرانه است! بی تو تمامش خرابه است !
اینجا فقط به یمنِ حضورِ "تو" ، خانه است
وقتی که تکیه گاهِ دلم، شانه های توست
گویی تمامِ هیبتِ یک "مرد" ، شانه است
آری ... پناهِ قلبِ من ، آغوشِ امنِ توست ...
این هم برای عشق ؛ خودش، یک نشانه است
در آن نگاهِ گرم ِ تو ؛ می بینم هر نفس ...
این را، که عشق ، معجزه ای جاودانه است
#سمیرا_رضایی_جم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل فروشی می کنی ، گویا گمان کردی که باز
با غرورم می خرم آن را ، در این بازار نه
#پریناز_جهانگیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با غرورم می خرم آن را ، در این بازار نه
#پریناز_جهانگیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کجاست جای تو در جملهی زمان؟ که هنوز …
که پیش از این؟ که هماکنون؟ که بعد از آن؟ که هنوز؟
و با چه قید بگویم که دوستت دارم؟
که تا ابد؟ که همیشه؟ که جاودان؟ که هنوز؟
چقدر دلخورم از این جهانِ بیموعود
از این زمین که پیاپی … از آسمان که هنوز…
جهان سه نقطه پوچی است خالی از نامت
پر ازهمیشه همین طور، از «همان که هنوز»
ولی تو «حتماً»ی و اتفاق میافتی
ولی تو «باید»ی، ای حس ناگهان! که هنوز …
در آستان جهان ایستاده چون خورشید
همان که میدهد از ابرها نشان که هنوز …
شکسته ساعت و تقویم پارهپاره شده
به جستوجوی کسی آن سوی زمان، که هنوز
سؤال میکنم از تو: هنوز منتظری؟
تو غنچه میکنی این بار هم دهان، که: هنوز
#محمد_سعید_میرزایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که پیش از این؟ که هماکنون؟ که بعد از آن؟ که هنوز؟
و با چه قید بگویم که دوستت دارم؟
که تا ابد؟ که همیشه؟ که جاودان؟ که هنوز؟
چقدر دلخورم از این جهانِ بیموعود
از این زمین که پیاپی … از آسمان که هنوز…
جهان سه نقطه پوچی است خالی از نامت
پر ازهمیشه همین طور، از «همان که هنوز»
ولی تو «حتماً»ی و اتفاق میافتی
ولی تو «باید»ی، ای حس ناگهان! که هنوز …
در آستان جهان ایستاده چون خورشید
همان که میدهد از ابرها نشان که هنوز …
شکسته ساعت و تقویم پارهپاره شده
به جستوجوی کسی آن سوی زمان، که هنوز
سؤال میکنم از تو: هنوز منتظری؟
تو غنچه میکنی این بار هم دهان، که: هنوز
#محمد_سعید_میرزایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ز حد گذشت تعدی، کسی نمیپرسد
حدود خانهٔ بیخانمان ما ز کجاست؟
چه شد که مجلس شورا نمیکند معلوم
که خانه، خانهٔ غیر است یا که خانهٔ ماست؟
خراب مملکت از دست دزدِ خانگی است
ز دست غیر چه نالیم، هرچه هست از ماست!
#عارف_قزوینی
📖 کلیات دیوان عارف قزوینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حدود خانهٔ بیخانمان ما ز کجاست؟
چه شد که مجلس شورا نمیکند معلوم
که خانه، خانهٔ غیر است یا که خانهٔ ماست؟
خراب مملکت از دست دزدِ خانگی است
ز دست غیر چه نالیم، هرچه هست از ماست!
#عارف_قزوینی
📖 کلیات دیوان عارف قزوینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از این زیباتـــر مگه داریم 👏
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دستم را بگیر!
همین دست برایت
ترانه عاشقانه نوشته
همین دست، سوخته
در حسرت لمس دستهای تو
همین دست
پاک کرده، اشکهایی را
که در نبودت به گونه دویدند
این دست
بوی ترکههای کلاس سوم را
میدهد هنوز
این دست، پینه بسته
از نوشتن مداوم نام تو..
دستم را بگیر
و از خیابان زندگی
بگذران مرا!
#یغما_گلرویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همین دست برایت
ترانه عاشقانه نوشته
همین دست، سوخته
در حسرت لمس دستهای تو
همین دست
پاک کرده، اشکهایی را
که در نبودت به گونه دویدند
این دست
بوی ترکههای کلاس سوم را
میدهد هنوز
این دست، پینه بسته
از نوشتن مداوم نام تو..
دستم را بگیر
و از خیابان زندگی
بگذران مرا!
#یغما_گلرویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#عصرِ
چشمان تو بوی شعر تازه می دهد
همراه با ی فنجان دوست داشتن
رو به پنجره بودنت
در پس پرچین نیلوفر آبی
روی برکه ی خواستنت
بوی بهار نارنج و طعم یاس
آغوشت
در بی کران #عصری مفرح
که پُر می شود از بوی حریر
عطر تنت
در امتداد کوچه های بی قراری
#سیامڪ_جعفرے
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چشمان تو بوی شعر تازه می دهد
همراه با ی فنجان دوست داشتن
رو به پنجره بودنت
در پس پرچین نیلوفر آبی
روی برکه ی خواستنت
بوی بهار نارنج و طعم یاس
آغوشت
در بی کران #عصری مفرح
که پُر می شود از بوی حریر
عطر تنت
در امتداد کوچه های بی قراری
#سیامڪ_جعفرے
#برای_انڪس_ڪه_خودش_میداند
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از شمس مي نويسي و با ماه مي پري
در مشت سيب سرخي و بر پشت خنجري
موي طلايي تو کجا روي من کجا ،
هندوي سبزه را چه به بازار زرگري ؟
من در کدام پرده فراخوانده مي شوم
خود پرده مي کشاني و خود پرده مي دري
تا راه مي زنم که ببينم ، مخالفي
تا آه مي کشم که بگويم ، مکدري
تو ، لذت مکاشفه در باغ هاي مست
من قفل زنگ خورده جا مانده بر دري
هم در غزل غزال تو را جُست رودکي
هم در قصيده قصد تو را داشت انوري
کابوس رد پاي تو را خواب ديده ام
از هرچه بگذريم ... مبادا که بگذری !
#احسان_افشاری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در مشت سيب سرخي و بر پشت خنجري
موي طلايي تو کجا روي من کجا ،
هندوي سبزه را چه به بازار زرگري ؟
من در کدام پرده فراخوانده مي شوم
خود پرده مي کشاني و خود پرده مي دري
تا راه مي زنم که ببينم ، مخالفي
تا آه مي کشم که بگويم ، مکدري
تو ، لذت مکاشفه در باغ هاي مست
من قفل زنگ خورده جا مانده بر دري
هم در غزل غزال تو را جُست رودکي
هم در قصيده قصد تو را داشت انوري
کابوس رد پاي تو را خواب ديده ام
از هرچه بگذريم ... مبادا که بگذری !
#احسان_افشاری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هشدار که فضل حق بناگاه آید
ناگاه آید بر دل آگاه آید
خرگاه وجود خود ز خود خالی کن
چون خالی شد شاه به خرگاه آید
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ناگاه آید بر دل آگاه آید
خرگاه وجود خود ز خود خالی کن
چون خالی شد شاه به خرگاه آید
#رباعی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که می توانم
بعد از سالها
و تمام
با یک
بگذریم ، ...
حال خودت چگونه است .
فراموش کنم ...
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از زندگی ، از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دلخسته سوی خانه ، تن خسته می کشم
آه … کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام
#محمد_علی_بهمنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دلخسته سوی خانه ، تن خسته می کشم
آه … کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام
#محمد_علی_بهمنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر با غم عشق سازگار آید دل
بر مرکب آرزو سوار آید دل
گر دل نبود کجا وطن سازد عشق
ور عشق نباشد به چه کار آید دل
#ابوسعید_ابوالخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر مرکب آرزو سوار آید دل
گر دل نبود کجا وطن سازد عشق
ور عشق نباشد به چه کار آید دل
#ابوسعید_ابوالخیر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
شده هرشب به زبانت برسد نامـ ڪسی...!؟؟
به نگاهت بنشیند نمـ بے همـ نفسی...!؟؟
ز غمـ بے خبرے جان ز تنت پربڪشد..!؟؟
ڪه بفهمے چه ڪشیده دل مرغ قفسی...!؟؟
#پروانه_حسینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شده هرشب به زبانت برسد نامـ ڪسی...!؟؟
به نگاهت بنشیند نمـ بے همـ نفسی...!؟؟
ز غمـ بے خبرے جان ز تنت پربڪشد..!؟؟
ڪه بفهمے چه ڪشیده دل مرغ قفسی...!؟؟
#پروانه_حسینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀