بی تابِ چشمهای تو بودم که ناگهان
در گوش من صدای تو پیچید: شب بخیر!
با چشم خیس خواندم و با حسرتی غریب:
ای کاش تا سحر تو... ببخشید شب بخیر
#پژمان_اصلانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در گوش من صدای تو پیچید: شب بخیر!
با چشم خیس خواندم و با حسرتی غریب:
ای کاش تا سحر تو... ببخشید شب بخیر
#پژمان_اصلانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بشکفت گلها در چمن، ای گلسِتان من بیا
سرو ایستاده منتظر، سرو روان من بیا
از گریه من هر طرف، پر لاله و گل شد زمین
وقتی به گلگشت، ای صنم، در گلسِتان من بیا
حیف است دیدن بیرُخَت، در بوستان آخر گهی
ای گل، نهان از باغبان در بوستان من بیا
#امیرخسرو_دهلوی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سرو ایستاده منتظر، سرو روان من بیا
از گریه من هر طرف، پر لاله و گل شد زمین
وقتی به گلگشت، ای صنم، در گلسِتان من بیا
حیف است دیدن بیرُخَت، در بوستان آخر گهی
ای گل، نهان از باغبان در بوستان من بیا
#امیرخسرو_دهلوی
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح که شعرم بیدار می شود
می بینم بسترم
سرشار از گل عشق توست
و نم نم گیاه و سبزینه ...
عشق تو آفتاب است
آنگاه که درونم طلوع می کنی
و می بینمت
آن هنگام هم که می روی
نمیبینمت
سایهی تنم می شوی و ابر خیالم
پا به پایم راه می افتی
و همراهم می شوی ...
#شیرکو_بیکس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
می بینم بسترم
سرشار از گل عشق توست
و نم نم گیاه و سبزینه ...
عشق تو آفتاب است
آنگاه که درونم طلوع می کنی
و می بینمت
آن هنگام هم که می روی
نمیبینمت
سایهی تنم می شوی و ابر خیالم
پا به پایم راه می افتی
و همراهم می شوی ...
#شیرکو_بیکس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آفتاب را به من بسپار
و فرداها را به دست هایم
دیروز ها را در جیب هایم بریز
و به این حرفهای سرد و وارونه ی مردم
فکر نکن
هوا آن قدرها هم بد نیست
برای تو
و برای دوست داشتن
همیشه صبح است.....
#رضا_باقری_فرد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آفتاب را به من بسپار
و فرداها را به دست هایم
دیروز ها را در جیب هایم بریز
و به این حرفهای سرد و وارونه ی مردم
فکر نکن
هوا آن قدرها هم بد نیست
برای تو
و برای دوست داشتن
همیشه صبح است.....
#رضا_باقری_فرد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از تو میسر نشد کنار گرفتن
پیش تو داند دلم قرار گرفتن
کعبهٔ من کوی تست و حج دل من
حلقهٔ آن زلف تابدار گرفتن
گر ز دل من به گرد غصه برآری
از تو نخواهد دلم غبار گرفتن
عشق ترا نیک میشمردم و بد شد
جهل بود کار عشق خوار گرفتن
دست نگارین مبر به تیغ، که ما خود
دست بشستیم ازین نگار گرفتن
حاصلت از یار چون به جز غم دل نیست
توبه کن، ای اوحدی، ز یار گرفتن
رو به کناری بساز، چون نتوانی
کام دل خویش در کنار گرفتن
#اوحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پیش تو داند دلم قرار گرفتن
کعبهٔ من کوی تست و حج دل من
حلقهٔ آن زلف تابدار گرفتن
گر ز دل من به گرد غصه برآری
از تو نخواهد دلم غبار گرفتن
عشق ترا نیک میشمردم و بد شد
جهل بود کار عشق خوار گرفتن
دست نگارین مبر به تیغ، که ما خود
دست بشستیم ازین نگار گرفتن
حاصلت از یار چون به جز غم دل نیست
توبه کن، ای اوحدی، ز یار گرفتن
رو به کناری بساز، چون نتوانی
کام دل خویش در کنار گرفتن
#اوحدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دعایی بی اجابت هستی اما در مذاق من
نمیدانم چرا اینقدر شیرین است تکرارت..!
#وحید_پولایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیدانم چرا اینقدر شیرین است تکرارت..!
#وحید_پولایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این همه اشفته حالی ❤️🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کلک من شعله برجسته این نه لگن است
شمع من باعث دلگرمی هفت انجمن است
تا خراشیده نگردد، نشود صاحب نام
دل رنگین سخنان همچو عقیق یمن است
به که مقراض به سررشته امید زنم
زخم را بخیه درین ملک ز تار کفن است
زرپرستان بپرستند چو خورشید بلند
کرم شب تابی اگر در دل زرین لگن است
به سر آمد شب غربت، غم دل کرد سفر
بعد ازین فصل شکر خنده صبح وطن است
نارسا گر نبود مستمع صاحب هوش
کوتهی زینت شایسته زلف سخن است
سخن است این که شود تشنه لبی کم ز عقیق
لب او می مکم و آتشم اندر دهن است
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شمع من باعث دلگرمی هفت انجمن است
تا خراشیده نگردد، نشود صاحب نام
دل رنگین سخنان همچو عقیق یمن است
به که مقراض به سررشته امید زنم
زخم را بخیه درین ملک ز تار کفن است
زرپرستان بپرستند چو خورشید بلند
کرم شب تابی اگر در دل زرین لگن است
به سر آمد شب غربت، غم دل کرد سفر
بعد ازین فصل شکر خنده صبح وطن است
نارسا گر نبود مستمع صاحب هوش
کوتهی زینت شایسته زلف سخن است
سخن است این که شود تشنه لبی کم ز عقیق
لب او می مکم و آتشم اندر دهن است
#صائب_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیا ساقیا، می بگردش در آر
که می خوش بود خاصه در بزم یار
مئی بس فروزانتر از شمع و روز
می و ساقی و بادهٔ جام سوز
#رضیالدین_آرتیمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که می خوش بود خاصه در بزم یار
مئی بس فروزانتر از شمع و روز
می و ساقی و بادهٔ جام سوز
#رضیالدین_آرتیمانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
می خواهم #تـღـو_را
با نفسهای به شماره افتاده ام
بر جان #شعرهایم
بیاویزم!
اقیانوس شرجی واژه هایم
در جنون #دوست_داشتنت
تب کرده است!
برایت
#غزلی_دم کرده ام
از ترنج دست هایم
و ترانه ای می سرایم
از گندمِ سبزِ چشم هایم!
بیا
در افق نگاهم بنشین
بر تن ثانیه های سرگردانم
عطر احساست را بپاش
تا به وقت طلوع مهر
در امتداد بوسه هایم
شرح #دوست_داشتنت را
بنویسم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با نفسهای به شماره افتاده ام
بر جان #شعرهایم
بیاویزم!
اقیانوس شرجی واژه هایم
در جنون #دوست_داشتنت
تب کرده است!
برایت
#غزلی_دم کرده ام
از ترنج دست هایم
و ترانه ای می سرایم
از گندمِ سبزِ چشم هایم!
بیا
در افق نگاهم بنشین
بر تن ثانیه های سرگردانم
عطر احساست را بپاش
تا به وقت طلوع مهر
در امتداد بوسه هایم
شرح #دوست_داشتنت را
بنویسم
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم
تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
حضرت حافظ
استاد شجریان ❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
حضرت حافظ
استاد شجریان ❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقیا پیش آر باز آن آب آتشفام را
جام گردان کن ببر غمهای بیانجام را
زآنکه ایام نشاط و عشرت و شادی شده است
بد بود بیهوده ضایع کردن این ایام را
مجلسی در ساز در بستان و هر سوئی نشان
لعبتان گلرخ و حوران سیم اندام را
#سوزنی_سمرقندی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جام گردان کن ببر غمهای بیانجام را
زآنکه ایام نشاط و عشرت و شادی شده است
بد بود بیهوده ضایع کردن این ایام را
مجلسی در ساز در بستان و هر سوئی نشان
لعبتان گلرخ و حوران سیم اندام را
#سوزنی_سمرقندی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بندگی کن ای دلم اینجا کسی یارتونیست .
کس خریدار دل صادق دراین بازارنیست.
اسمان دارد گلایه ازجفادرحق عشق .
مثل باران هیچکس گویی عزادارتونیست.
قسمت پروانه شدسوختن اززهجر فراق .
ذره ،ذره اب شدشمع ولی غمخوارنیست.
راه پرپیچ وخمی داردجهان عاشقی .
ماکه ره گم کرده ایم ،راه بلدانگارنیست.
خلوتی بایدکه عاشق باخودش خلوت کند.
چون خریدار دل بشکسته جزمعبود نیست.
#جواد_الماسی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کس خریدار دل صادق دراین بازارنیست.
اسمان دارد گلایه ازجفادرحق عشق .
مثل باران هیچکس گویی عزادارتونیست.
قسمت پروانه شدسوختن اززهجر فراق .
ذره ،ذره اب شدشمع ولی غمخوارنیست.
راه پرپیچ وخمی داردجهان عاشقی .
ماکه ره گم کرده ایم ،راه بلدانگارنیست.
خلوتی بایدکه عاشق باخودش خلوت کند.
چون خریدار دل بشکسته جزمعبود نیست.
#جواد_الماسی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چه عصرانه ی زیباییست
مهرانگیزی چشمانت
بر قلب و روحم
و نگاه تو
چه عاشقانه وصف ناپذیریست
تار تار گیسوانم وقتی نسیم در
میانش رقص می کند
و زیباترین آهنگ جهان را می نوازد
و در نگاه لعبتی شکل لبخند را
به افسانه می کشاند
محبوب دلربای من
چه زیباست که تو را
با شعر به آغوش می کشم...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مهرانگیزی چشمانت
بر قلب و روحم
و نگاه تو
چه عاشقانه وصف ناپذیریست
تار تار گیسوانم وقتی نسیم در
میانش رقص می کند
و زیباترین آهنگ جهان را می نوازد
و در نگاه لعبتی شکل لبخند را
به افسانه می کشاند
محبوب دلربای من
چه زیباست که تو را
با شعر به آغوش می کشم...
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با گوشه ی چشم از همه دل بُرد، دمش گرم
هر چند دلم خون جگر خورد، دمش گرم
افسوس دلی را که به او هدیه نمودم
هی برد و پس آورد و بیازرد، دمش گرم
با اینکه دو دل بود و به دل دادگی اُستاد
دل را به دل غم زده نسپرد، دمش گرم
افکنده دلم را به سیه چال تباهی
و این صید که کنج قفس افسرد، دمش گرم
او بیخبر از آنچه که آورده سر من
شد با خبر از اینکه دلم مُرد، دمش گرم
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر چند دلم خون جگر خورد، دمش گرم
افسوس دلی را که به او هدیه نمودم
هی برد و پس آورد و بیازرد، دمش گرم
با اینکه دو دل بود و به دل دادگی اُستاد
دل را به دل غم زده نسپرد، دمش گرم
افکنده دلم را به سیه چال تباهی
و این صید که کنج قفس افسرد، دمش گرم
او بیخبر از آنچه که آورده سر من
شد با خبر از اینکه دلم مُرد، دمش گرم
#حامد_بیدل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو با ڪدام زبان صدایم میزنی
سڪوت تو را لمس میڪنم
بہ من ڪہ نگاہ میڪنی
بہ لڪنت میاُفتم •••
زبانِ عشق سڪوت میخواهد
زبان عشق واژهاے ندارد
غربت ندارد •••
حضور تو آشناست
از ابتداے تاریخ بودہ است
در همہ زمانهها خاطرہ دارد
تو با ڪدام زبان سڪوت میڪنی
میخواهم زبانِ تو را بیاموزم
#نزار_قبانے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سڪوت تو را لمس میڪنم
بہ من ڪہ نگاہ میڪنی
بہ لڪنت میاُفتم •••
زبانِ عشق سڪوت میخواهد
زبان عشق واژهاے ندارد
غربت ندارد •••
حضور تو آشناست
از ابتداے تاریخ بودہ است
در همہ زمانهها خاطرہ دارد
تو با ڪدام زبان سڪوت میڪنی
میخواهم زبانِ تو را بیاموزم
#نزار_قبانے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر روی مَهات زلف سیه ریخته دیدم
روز و شب خود را به هم آمیخته دیدم!
این بود امیدم که کُشی زارم و افسوس
در کوی تو خون دگران ریخته دیدم
در زیر پر خویش کشیدهست سر از غم
هر مرغ که از دام تو بُگریخته دیدم...
#عارف_اصفهانی (آقامحمّدتقی)
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
روز و شب خود را به هم آمیخته دیدم!
این بود امیدم که کُشی زارم و افسوس
در کوی تو خون دگران ریخته دیدم
در زیر پر خویش کشیدهست سر از غم
هر مرغ که از دام تو بُگریخته دیدم...
#عارف_اصفهانی (آقامحمّدتقی)
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بعد از رفتنت
ضربان قلبم نایستاده است
هنوز هم نبضم میزند ،،،
اما ...
آنقدر تحت فشار قرار گرفته ام
که گاهی
خودم را
درون حفره ایی تنگ حس میکنم
که هی اکسیژن کم می آورم
و رگانم میخواهند
از هم متلاشی شوند
جان دلم
درست است که بی تو
جان در بدنم هست و در حال ِ
زیستن به نظر می رسم
اما نبودنت
عذاب ِ جانگُدازیست
که هر لحظه
میکشد مرا و زنده میکند ؛
آه ...از این تنگی دل
آه ... از این درد ِ فراق ، آه ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ضربان قلبم نایستاده است
هنوز هم نبضم میزند ،،،
اما ...
آنقدر تحت فشار قرار گرفته ام
که گاهی
خودم را
درون حفره ایی تنگ حس میکنم
که هی اکسیژن کم می آورم
و رگانم میخواهند
از هم متلاشی شوند
جان دلم
درست است که بی تو
جان در بدنم هست و در حال ِ
زیستن به نظر می رسم
اما نبودنت
عذاب ِ جانگُدازیست
که هر لحظه
میکشد مرا و زنده میکند ؛
آه ...از این تنگی دل
آه ... از این درد ِ فراق ، آه ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀