💖کافه شعر💖
2.22K subscribers
4.24K photos
2.76K videos
11 files
909 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
باران ببار ،اما بدان اينجا صفا را می کشند
مجنون به صحرا می برند، حلاج ها را می کشند

اينجا تمام مردمان احساس غربت می کنند
باران غريبی کن فقط،چون آشنا را می کشند

در انتظار جامه ای با عطر و بوی يوسف اند
اما ببار و خود ببين باد صبا را می کشند

گل با تو می خندد ولی زنبور او را می مکد
باران نمی دانی چطور اينجا وفا را می کشند

امروز زخم خاک را چون مرهمی می باری و
فردا تو را پس می زند! اینجا دوا را می کشند

می ترسم این را گویم و خشکی ببارد جای تو
این مردمان ناسپاس حتی خدا را می کشند

#پروین_حیدری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به بر و بحر نخواهی دید کسی چنین که منم آتش
دو سوم بدنم آب است، تو سوم بدنم آتش

نهنگ شعله‌وری هستم که می‌توانم اگر باشی
میان آبیِ اقیانوس محیط را بزنم آتش

چه کرده داغ تو با قلبم که با تپیدن این کوره
رسوخ کرده به جای خون، به پاره‌های تنم آتش؟

چه کرده‌ای که منِ آرام میان پیله‌ی ابریشم
چو اژدها شوم و یکسر بریزد از دهنم آتش؟

چه دوزخی‌ست حیات من که روز واقعه هم حتی
بعید نیست که چون ققنوس، برآید از کفنم آتش

نه شیخم و نه ز صنعانم، جوان کافر زنجانم
که چشمِ خیره‌سری انداخت میان پیرهنم آتش

زهی زبان پر از قندی، که سوخت جان مرا چندی
نداد آب حیات اما، نهاد در سخنم آتش

#غلامرضا_طریقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وای ازآن لحظه که معشوق به یارش برسد
دستِ دلـداده بـه دستـانِ نگـارش برسد

بهتـرین لحظـه ی عمـر است، اگر سربازی
بعدِ یک غـربتِ پُـر غم، بـه دیـارش برسد

مثـلِ بیــدِ نگـرانـی ، کــه زمستـانـی را
منتظـر مانـده بـه گرمـای ، بهـارش برسد

حُکمِ یک قـاتـلِ محکوم بـه حبـسِ ابدی
عفـوِ رهبـر بخـورد ختـمِ حصـارش برسد

مثـلِ سرپنجه فـرو بُردنِ در زلفِ شماست
وای ازآن لحظه که معشوق به یارش برسد

#سهام_الدین_خداشناس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ریمیکس آهنگ مثلا از زانکو
مثلا روم زوم کنی بوم بوم کنه قلبم
مثلا رو زوم کنی بوم بوم کنی😍






🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰



🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹🌼



🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به دل نشسته ای
و آنچنان
قلبم لبریز خواستن توست
که هر ضربانم نام تو را فریاد می دارد و
هر تپشم واژه دوست داشتن را
بر آسمان قلبت می باراند...🍃👌❤️

#دلنوشته

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
می روم تا که دلت تنگِ نگاهم بشود
چشمِ تو بارِ دگر چشم به راهم بشود

می روم تا که بگردی همه ی دنیا را
باشد آن روز که عالم به گواهم بشود

غیرِ تو یار نجستم که دلم تاب نداشت
جز تو دلدارِ دگر محوِ پناهم بشود

من نترسم که تو با یارِ دگر اُخت شوی
یا به مهمانیِ تو عشق فراهم بشود

ترسم اینست که روزی ز پشیمانی ها
تو بیایی که بمانی و... نخواهم بشود

ترسم از دردِ تو بر یارِ دگر زخم زنم
یا "فلانی" به دو صد عشق تباهم بشود

#محسن_محمودنیا(فلانی)


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مکن کاری که بر پا سنگت آیو
جهان با این فراخی تنگت آیو

که فردا نامه خوانان نامه خوانند
تورا از نامه خواندن ننگت آیو..

#بابا_طاهر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در حوالی چشمانت هستم
فقط نمی دانم
چرا...؟
همه را می بینی ، به غیر از من😔


#محمـد_بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نقاش رخت اگر نه یزدان بودی

استاد تو در نقش تو حیران بودی

داغ مهرت اگر نه در جان بودی

در عشق تو جان بدادن آسان بودی

#مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به بر و بحر نخواهی دید کسی چنین که منم آتش
دو سوم بدنم آب است، تو سوم بدنم آتش

نهنگ شعله‌وری هستم که می‌توانم اگر باشی
میان آبیِ اقیانوس محیط را بزنم آتش

چه کرده داغ تو با قلبم که با تپیدن این کوره
رسوخ کرده به جای خون، به پاره‌های تنم آتش؟

چه کرده‌ای که منِ آرام میان پیله‌ی ابریشم
چو اژدها شوم و یکسر بریزد از دهنم آتش؟

چه دوزخی‌ست حیات من که روز واقعه هم حتی
بعید نیست که چون ققنوس، برآید از کفنم آتش

نه شیخم و نه ز صنعانم، جوان کافر زنجانم
که چشمِ خیره‌سری انداخت میان پیرهنم آتش

زهی زبان پر از قندی، که سوخت جان مرا چندی
نداد آب حیات اما، نهاد در سخنم آتش

#غلامرضا_طریقی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل فارغ ز درد عشق، دل نیست
تن بی‌ درد دل جز آب و گل نیست

ز عالم رویت آور در غم عشق!
که باشد عالمی خوش، عالم عشق

غم عشق از دل کس کم مبادا!
دل بی‌ عشق در عالم مبادا


#جامی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دریای آبی پوش ، یا صحراست چشمانت ؟
در هر دو صورت باز هم زیباست چشمانت

دیریست گنجشکی غزل خوان و گرفتار
عاشق ترین دلتنگی دنیاست ، چشمانت

ساعت دوباره تا سحر معکوس می چرخد
وقتی که می بیند شب یلداست چشمانت

ماه از خجالت پیرهن از ابر می پوشد
با این حساب از آسمان پیداست چشمانت

باران که می بارد تمام شهر می فهمند
بر گنگی هر گونه ات گویاست چشمانت

امشب شهادت می دهم بی انتهایی تو
در لا اله َ مقطع الاست چشمانت

تقویم ها از خواندنت بی بهره می مانند
دیروز امروزی پر از فرداست چشمانت

تا آخرش دیوانه ات ماندم ، نفهمیدم
چشمان شیدای که را می خواست چشمانت ؟

#علی_سلیمانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#محمود_درویش :

دوستت داشتم با وجود اینکه تو را
به آغوش نکشیدم و تو را همیشه نمی بینم،
دوستت داشتم چون برایت نوشتم و برایت خواندم
و بخاطرت خندیدم و بخاطر تو تغییر کردم
تو را دوست داشتم در حالی که دور بودی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اعتقادی بنما و بگذر بهر خدا
تا در این خرقه ندانی که چه نادرویشم

شعر خونبار من ای باد بدان یار رسان
که ز مژگان سیه بر رگ جان زد نیشم

#حافظ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
منتطرهستم بیایی می شمارم راه را
زیر گلبرگ اقاقی پای دیوارم هنوز

نبض حسم می زند آرام اما پر صدا
نام تو ورد زبانم نیمه هشیارم هنوز

کوه کوه از غصه دارم در دل ،اما باز هم
تا نرنجی، پیش پایت دشت هموارم هنوز

«رنج هجرت می گدازد روح » را دانسته ام
من از آن از دوری تو آه!!بیزارم هنوز

عشق در ظاهر حرام آمد برای دوستان
من نه پابند چنین ایمان و اقرارم هنوز

از نسیم روح بخشت دل صفایی تازه یافت
مانده ام در پای پیمانم وفادارم هنوز

می نوازی عاشقانه گیسوانم را که من
شادمان از بوسه ات چون نغمه ی تارم هنوز

#صفا _رجبی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تنها دلیل اشک ز چشمم روان تویی
گهوار و زادبوم همه شاعران تویی

در سینه ام دلیست که گر بنگری در آن
در هر رگش بدون شک و بی گمان تویی

#ق_سالاروند

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یک نفر از تو به ما هم خبری خواهد داد
عطری از پیرهنی یا اثری خواهد داد

از همین کوچه که رفتی به دلم افتاده
نوبهاری دگری برگ تری خواهد داد

آی ای جان دو عالم به فدایت روزی
اینهمه ناله و زاری ثمری خواهد داد

ما به انفاس مسیحای تو ایمان داریم
که دعای تو قضا و قدری خواهد داد

نرگس چشم غزلخوان تو ای آیه عشق
مژدگانی به دل در به دری خواهد داد

گاه گاهی به تماشا بنشینی خوب است
ذره ای را نگهی بال و پری خواهد داد

این شب تیره که آبستن پایان خود است
عاقبت پا به طلوع سحری خواهد داد

#علی_معصومی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای روز برآ که ذره‌ها رقص کنند
آن کس که از او چرخ و هوا رقص کنند

جانها ز خوشی بی‌سر و پا رقص کنند
در گوش تو گویم که کجا رقص کنند


#حضرت_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من به بعضی چهره ها چون زود عادت می کنم
پـیـششـان سـر بـر نمی آرم ، رعایت می کنم

همچـنـانکـه بـرگ خـشـکـیده نمـاند بـر درخـت
مـایـه ی رنـج تـو بـاشـم رفـع زحمـت می کنم

#کاظم_بهمنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وای از زن عاشق !
حتی گناهان و زشتی های
معشوقش را می پرستد !
تا حدی که خود مرد هم نمیتواند
جنایاتش را آنگونه که زنی عاشق
برایش تبرئه میکند،تبرئه کند!

#فئودور_داستایفسکی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
جان ز ریش و سبلت تن فارغست
لیک تن ، بی‌جان بود مردار و پست

بارنامهٔ روح حیوانیست این
پیش تر رو روح انسانی ببین

بگذر از انسان هم و از قال و قیل
تا لب دریای جان جبرئیل

بعد از آنت جان احمد لب گزد
جبرئیل از بیم تو واپس خزد

#مثنوی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀