شب بخیر ای ردپای گمشده در خواب ها
سایه ی رویای عشق افتاده بر محراب ها
شب بخیر ای آخرین خُنیاگر تصنیف شب
خنده هایت برده طاقت از دل بی تاب ها
شب بخیرای تابش لبخندجان افزای عشق
غمزه ی نازت گره خورده به اسطرلاب ها
شب خوش ای شیرین ترین پرواز صفر عاشقی
در سماع واژه ها با زخمه ی مضراب ها
ای صدای رهگذر در انتظار پنجره
ای طلوع شعر من در خنده ی مهتاب ها
دلخوشی هایم شده ، دیدار قاب عکس تو
شب بخیر ای شهرزاد قصه گوی خواب ها
عطر تو پیچیده در تنهایی "یاس خیال"
شب بخیر آبی ترین نیلوفر تالاب ها
#محمد_جوکار
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
سایه ی رویای عشق افتاده بر محراب ها
شب بخیر ای آخرین خُنیاگر تصنیف شب
خنده هایت برده طاقت از دل بی تاب ها
شب بخیرای تابش لبخندجان افزای عشق
غمزه ی نازت گره خورده به اسطرلاب ها
شب خوش ای شیرین ترین پرواز صفر عاشقی
در سماع واژه ها با زخمه ی مضراب ها
ای صدای رهگذر در انتظار پنجره
ای طلوع شعر من در خنده ی مهتاب ها
دلخوشی هایم شده ، دیدار قاب عکس تو
شب بخیر ای شهرزاد قصه گوی خواب ها
عطر تو پیچیده در تنهایی "یاس خیال"
شب بخیر آبی ترین نیلوفر تالاب ها
#محمد_جوکار
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
ای دلارام ترین غنچه ی گلزار ، سلام
ای طلوع نفس صبح چمنزار ، سلام
ای فرحبخش ترین رایحه ی عاطفه ها
مژده ی پرتو خورشید پدیدار ، سلام
ردپاهای تو ابراز صمیمانه ی عشق
کوچه های غزل از عطر تو سرشار ، سلام
بوی عطر خنک کوچه ی نارنجستان
خنده ی شاخه ی سرسبز سپیدار سلام
آمدی پنجره ها باز شده سوی بهار
ای شمیم خوش هر لحظه ی دیدار ، سلام
عشق از گردش مستانه ی چشمت پیداست
پاسخ پرسش آیینه ی تکرار ، سلام
عطر یاس تو که در صبح خیالم پیچید
بخدا مست نگاه توام انگار ، سلام
#محمد_جوکار
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
ای طلوع نفس صبح چمنزار ، سلام
ای فرحبخش ترین رایحه ی عاطفه ها
مژده ی پرتو خورشید پدیدار ، سلام
ردپاهای تو ابراز صمیمانه ی عشق
کوچه های غزل از عطر تو سرشار ، سلام
بوی عطر خنک کوچه ی نارنجستان
خنده ی شاخه ی سرسبز سپیدار سلام
آمدی پنجره ها باز شده سوی بهار
ای شمیم خوش هر لحظه ی دیدار ، سلام
عشق از گردش مستانه ی چشمت پیداست
پاسخ پرسش آیینه ی تکرار ، سلام
عطر یاس تو که در صبح خیالم پیچید
بخدا مست نگاه توام انگار ، سلام
#محمد_جوکار
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
"دلم گرفته ، بیا بی بهانه " برگردیم
بیا به طعم جنون شبانه ، برگردیم
به میوه چینی سیب و به بوسه های گناه
به شعله های تبی جاودانه ، برگردیم
بیا به کوچه شب بو ، دوباره سر بزنیم
شبی شبیه کبوتر ، به لانه برگردیم
قسم به آنکه مرا آفریده در تب عشق
بیا به کنج لبت ، دلبرانه برگردیم
به واژه های صمیمی به لحن قصه ی عشق
به امتداد شبی ، شاعرانه برگردیم
قرار ساعت پنج غروب ، یادت هست؟
بیا به حال خوش قهوه خانه ، برگردیم
اجازه هست دوباره ، کمی قدم بزنیم
دلم گرفته عزیزم ، به خانه برگردیم ؟
و یا به رسم عجیب هزار عاشق مست
به شیوه های فرار شبانه ، برگردیم ؟
#محمد_جوکار
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
بیا به طعم جنون شبانه ، برگردیم
به میوه چینی سیب و به بوسه های گناه
به شعله های تبی جاودانه ، برگردیم
بیا به کوچه شب بو ، دوباره سر بزنیم
شبی شبیه کبوتر ، به لانه برگردیم
قسم به آنکه مرا آفریده در تب عشق
بیا به کنج لبت ، دلبرانه برگردیم
به واژه های صمیمی به لحن قصه ی عشق
به امتداد شبی ، شاعرانه برگردیم
قرار ساعت پنج غروب ، یادت هست؟
بیا به حال خوش قهوه خانه ، برگردیم
اجازه هست دوباره ، کمی قدم بزنیم
دلم گرفته عزیزم ، به خانه برگردیم ؟
و یا به رسم عجیب هزار عاشق مست
به شیوه های فرار شبانه ، برگردیم ؟
#محمد_جوکار
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ای دلارام ترین غنچه ی گلزار ، سلام
ای طلوع نفس صبح چمنزار ، سلام
ای فرحبخش ترین رایحه ی عاطفه ها
مژده ی پرتو خورشید پدیدار ، سلام
ردپاهای تو ابراز صمیمانه ی عشق
کوچه های غزل از عطر تو سرشار ، سلام
بوی عطر خنک کوچه ی نارنجستان
خنده ی شاخه ی سرسبز سپیدار سلام
آمدی پنجره ها باز شده سوی بهار
ای شمیم خوش هر لحظه ی دیدار ، سلام
عشق از گردش مستانه ی چشمت پیداست
پاسخ پرسش آیینه ی تکرار ، سلام
عطر یاس تو که در صبح خیالم پیچید
بخدا مست نگاه توام انگار ، سلام
#محمد_جوکار
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ای طلوع نفس صبح چمنزار ، سلام
ای فرحبخش ترین رایحه ی عاطفه ها
مژده ی پرتو خورشید پدیدار ، سلام
ردپاهای تو ابراز صمیمانه ی عشق
کوچه های غزل از عطر تو سرشار ، سلام
بوی عطر خنک کوچه ی نارنجستان
خنده ی شاخه ی سرسبز سپیدار سلام
آمدی پنجره ها باز شده سوی بهار
ای شمیم خوش هر لحظه ی دیدار ، سلام
عشق از گردش مستانه ی چشمت پیداست
پاسخ پرسش آیینه ی تکرار ، سلام
عطر یاس تو که در صبح خیالم پیچید
بخدا مست نگاه توام انگار ، سلام
#محمد_جوکار
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
صبح آمد، نم نم بارانِ پاییزت بخیر
خش خشِ آرامِ پاییزِ دل انگیزت بخیر
صبح مست از قهقه گنجشگکانِ کوچه ها
مستی پرواز در ، رؤیای لبریزت بخیر...!
#محمد_جوکار
#درود_صبحتون_نیلوفری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
خش خشِ آرامِ پاییزِ دل انگیزت بخیر
صبح مست از قهقه گنجشگکانِ کوچه ها
مستی پرواز در ، رؤیای لبریزت بخیر...!
#محمد_جوکار
#درود_صبحتون_نیلوفری
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
شب و شروع تپش های بی امان جنون
دوباره لمس خیالت ، در استکان جنون
نشسته ام به هوایت ، در این طلیعه ی درد
در انزوای غریبانه ی زمان جنون
هزار راه نرفته ، دوباره باقی ماند
هزار قفل سراسیمه بر دهان جنون
دوباره مانده ام و ساحلی به وسعت بغض
نسیم غم که وزیده ، به بادبان جنون
تو بی خیال منی و خیال زخمی من ،
به جستجوی هیاهوی ناگهان جنون
سمند سرکش نبضم ، دوباره زل زده است
به گام خسته و سنگین کاروان جنون
کلاف حوصله ام را چگونه بگشایم
که خو گرفته خیالم به ریسمان جنون
بیا به یاد بیاور ، در آفتاب غروب
نگاه غمزده ام را ، به آسمان جنون
نشسته ام که بیایی ، به شب نشینی غم
به بی‌قراری تبدار ِ میزبان جنون
به اعتبار نگاهت ، همیشه می مانم
چه بی بهانه در آغوش بیکران جنون
#محمد_جوکار
#ش
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دوباره لمس خیالت ، در استکان جنون
نشسته ام به هوایت ، در این طلیعه ی درد
در انزوای غریبانه ی زمان جنون
هزار راه نرفته ، دوباره باقی ماند
هزار قفل سراسیمه بر دهان جنون
دوباره مانده ام و ساحلی به وسعت بغض
نسیم غم که وزیده ، به بادبان جنون
تو بی خیال منی و خیال زخمی من ،
به جستجوی هیاهوی ناگهان جنون
سمند سرکش نبضم ، دوباره زل زده است
به گام خسته و سنگین کاروان جنون
کلاف حوصله ام را چگونه بگشایم
که خو گرفته خیالم به ریسمان جنون
بیا به یاد بیاور ، در آفتاب غروب
نگاه غمزده ام را ، به آسمان جنون
نشسته ام که بیایی ، به شب نشینی غم
به بی‌قراری تبدار ِ میزبان جنون
به اعتبار نگاهت ، همیشه می مانم
چه بی بهانه در آغوش بیکران جنون
#محمد_جوکار
#ش
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
طلعتِ صبح و فروغِ پر شکوهِ آفتاب
لابلای پلک های سِحْر آمیزت بخیر
صبح مست از بوسه ی شبنم به چشمِ نسترن
صبح در آغوشِ پاییز طلا ریزت ، بخیر...!
#محمد_جوکار
#ط
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
لابلای پلک های سِحْر آمیزت بخیر
صبح مست از بوسه ی شبنم به چشمِ نسترن
صبح در آغوشِ پاییز طلا ریزت ، بخیر...!
#محمد_جوکار
#ط
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای دلارام تـریـن غنچـه ی گلزار، سلام
ای طلـوعِ نفـسِ صبـحِ چمنزار ، سلام
ای فرحبخش ترین رایحه ی عاطفه ها
مـژده ی پـرتـوِ خورشیدِ پدیدار، سلام
رد پـاهای تـو ابـرازِ صمیمانه ی عشق
کوچه های غزل ازعطرِ تو سرشار، سلام
بـوی عطـرِ خنکِ کوچه ی نارنجستان
خنده ی شاخه ی سرسبزِ سپیدار سلام
آمـدی پنجره ها بـاز شده سوی چمن
ای شمیمِ خـوشِ هرلحظهٔ دیدار سلام
عشق ازگردشِ مستانهٔ چشمت پیداست
پاسخِ پـرسـشِ آیینـه ی تکرار ، سلام
عطرِ یاسِ تـو که درصبحِ خیالم پیچید
بـه خـدا مستِ نگاهِ تـوأم انگار، سلام
#محمد_جوکار
#سلام_صبح_زیباتون_بخیر🌹
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای طلـوعِ نفـسِ صبـحِ چمنزار ، سلام
ای فرحبخش ترین رایحه ی عاطفه ها
مـژده ی پـرتـوِ خورشیدِ پدیدار، سلام
رد پـاهای تـو ابـرازِ صمیمانه ی عشق
کوچه های غزل ازعطرِ تو سرشار، سلام
بـوی عطـرِ خنکِ کوچه ی نارنجستان
خنده ی شاخه ی سرسبزِ سپیدار سلام
آمـدی پنجره ها بـاز شده سوی چمن
ای شمیمِ خـوشِ هرلحظهٔ دیدار سلام
عشق ازگردشِ مستانهٔ چشمت پیداست
پاسخِ پـرسـشِ آیینـه ی تکرار ، سلام
عطرِ یاسِ تـو که درصبحِ خیالم پیچید
بـه خـدا مستِ نگاهِ تـوأم انگار، سلام
#محمد_جوکار
#سلام_صبح_زیباتون_بخیر🌹
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
"دلم گرفته ، بیا بی بهانه " برگردیم
بیا به طعم جنون شبانه ، برگردیم
به میوه چینی سیب و به بوسه های گناه
به شعله های تبی جاودانه ، برگردیم
بیا به کوچه شب بو ، دوباره سر بزنیم
شبی شبیه کبوتر ، به لانه برگردیم
قسم به آنکه مرا آفریده در تب عشق
بیا به کنج لبت ، دلبرانه برگردیم
به واژه های صمیمی به لحن قصه ی عشق
به امتداد شبی ، شاعرانه برگردیم
قرار ساعت پنج غروب ، یادت هست؟
بیا به حال خوش قهوه خانه ، برگردیم
اجازه هست دوباره ، کمی قدم بزنیم
دلم گرفته عزیزم ، به خانه برگردیم ؟
و یا به رسم عجیب هزار عاشق مست
به شیوه های فرار شبانه ، برگردیم ؟
#محمد_جوکار🌹
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بیا به طعم جنون شبانه ، برگردیم
به میوه چینی سیب و به بوسه های گناه
به شعله های تبی جاودانه ، برگردیم
بیا به کوچه شب بو ، دوباره سر بزنیم
شبی شبیه کبوتر ، به لانه برگردیم
قسم به آنکه مرا آفریده در تب عشق
بیا به کنج لبت ، دلبرانه برگردیم
به واژه های صمیمی به لحن قصه ی عشق
به امتداد شبی ، شاعرانه برگردیم
قرار ساعت پنج غروب ، یادت هست؟
بیا به حال خوش قهوه خانه ، برگردیم
اجازه هست دوباره ، کمی قدم بزنیم
دلم گرفته عزیزم ، به خانه برگردیم ؟
و یا به رسم عجیب هزار عاشق مست
به شیوه های فرار شبانه ، برگردیم ؟
#محمد_جوکار🌹
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کاش می‌شد که از این پنجره بارید تو را
از صدای نفس فاصله، فهمید تو را
مثل عطر خنک کوچه‌ی نارِنجِستان
در هم‌آغوشی گل، یکسره بویید تو را
در فراسوی شب خاطره‌هایی شیرین
باز با تیشه‌ی فرهاد، تراشید تو را
گاه در برکه‌ی تنهایی خود سنگ انداخت
با صدای تپش ثانیه، نالید تو را
یک قدم مانده به دلواپسی اشک غروب
پشت بی‌تاب‌ترین خاطره، پاشید تو را
و به کوتاهی بوییدن عطر یک سیب
خام حوا شد و چون وسوسه‌ای چید تو را
ته این راه سراسیمه، کمی آه کشید
در سکوتی به بلندای افق، دید تو را
#محمد_جوکار
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از صدای نفس فاصله، فهمید تو را
مثل عطر خنک کوچه‌ی نارِنجِستان
در هم‌آغوشی گل، یکسره بویید تو را
در فراسوی شب خاطره‌هایی شیرین
باز با تیشه‌ی فرهاد، تراشید تو را
گاه در برکه‌ی تنهایی خود سنگ انداخت
با صدای تپش ثانیه، نالید تو را
یک قدم مانده به دلواپسی اشک غروب
پشت بی‌تاب‌ترین خاطره، پاشید تو را
و به کوتاهی بوییدن عطر یک سیب
خام حوا شد و چون وسوسه‌ای چید تو را
ته این راه سراسیمه، کمی آه کشید
در سکوتی به بلندای افق، دید تو را
#محمد_جوکار
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کاش می‌شد که از این پنجره بارید تو را
از صدای نفس فاصله، فهمید تو را
مثل عطر خنک کوچه‌ی نارِنجِستان
در هم‌آغوشی گل، یکسره بویید تو را
در فراسوی شب خاطره‌هایی شیرین
باز با تیشه‌ی فرهاد، تراشید تو را
گاه در برکه‌ی تنهایی خود سنگ انداخت
با صدای تپش ثانیه، نالید تو را
یک قدم مانده به دلواپسی اشک غروب
پشت بی‌تاب‌ترین خاطره، پاشید تو را
و به کوتاهی بوییدن عطر یک سیب
خام حوا شد و چون وسوسه‌ای چید تو را
ته این راه سراسیمه، کمی آه کشید
در سکوتی به بلندای افق، دید تو را
#محمد_جوکار
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از صدای نفس فاصله، فهمید تو را
مثل عطر خنک کوچه‌ی نارِنجِستان
در هم‌آغوشی گل، یکسره بویید تو را
در فراسوی شب خاطره‌هایی شیرین
باز با تیشه‌ی فرهاد، تراشید تو را
گاه در برکه‌ی تنهایی خود سنگ انداخت
با صدای تپش ثانیه، نالید تو را
یک قدم مانده به دلواپسی اشک غروب
پشت بی‌تاب‌ترین خاطره، پاشید تو را
و به کوتاهی بوییدن عطر یک سیب
خام حوا شد و چون وسوسه‌ای چید تو را
ته این راه سراسیمه، کمی آه کشید
در سکوتی به بلندای افق، دید تو را
#محمد_جوکار
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
باز هم امشب ، شمیم شوق باغم میشوی ؟
مایه ی آرامش آغوش داغم میشوی ؟
روبرویم می نشینی ، لابلای اضطراب
همنشین خلوت کنج اطاقم میشوی ؟
تکیه گاه لحظه ی طوفانی تردید و اشک
دلخوشی کوچه های اتفاقم می شوی ؟
التماس بغض های بیقرار پنجره
باور سوسوی کمرنگ چراغم می شوی ؟
دلخوری های نگاهم را مداوا می کنی ؟
شانه های بیقرار اشتیاقم می شوی ؟
در عبور برزخ بی تابی اصرار من
انتهای انتظار باتلاقم می شوی ؟
راس صفر عاشقی ، غرق بهانه میشوم
همدم "یاس خیال" و نبض داغم می شوی ؟
#محمد_جوکار
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مایه ی آرامش آغوش داغم میشوی ؟
روبرویم می نشینی ، لابلای اضطراب
همنشین خلوت کنج اطاقم میشوی ؟
تکیه گاه لحظه ی طوفانی تردید و اشک
دلخوشی کوچه های اتفاقم می شوی ؟
التماس بغض های بیقرار پنجره
باور سوسوی کمرنگ چراغم می شوی ؟
دلخوری های نگاهم را مداوا می کنی ؟
شانه های بیقرار اشتیاقم می شوی ؟
در عبور برزخ بی تابی اصرار من
انتهای انتظار باتلاقم می شوی ؟
راس صفر عاشقی ، غرق بهانه میشوم
همدم "یاس خیال" و نبض داغم می شوی ؟
#محمد_جوکار
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شب بخیر ای ردپای گمشده در خواب ها
سایه ی رویای عشق افتاده بر محراب ها
شب بخیر ای آخرین خُنیاگر تصنیف شب
خنده هایت برده طاقت از دل بی تاب ها
#محمد_جوکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سایه ی رویای عشق افتاده بر محراب ها
شب بخیر ای آخرین خُنیاگر تصنیف شب
خنده هایت برده طاقت از دل بی تاب ها
#محمد_جوکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عـاقبـت شعلـه‌ی تقدیر، گرفتـارم کرد
آخرین بدرقـه ی چشمِ تـو بیمارم کرد
صحبتِ پنجره‌ها فاش شد انگار ایوای
طشتِ رسوایی‌ام افتادو نگونسارم کرد
قاصـدک آمـد و بر بـاورِ من، غم بارید
در غروبی که پُر از تـو شده، تبدارم کرد
چه کسی در غزلم رازِ شقایق را کاشت؟
چه کسی درتبِ عشقِ تو سزاوارم کرد؟
چه کسۍقرعه به نامِ دلِ رسوا انداخت
وسطِ معـرکـه‌ی چشمِ تـو اِنکارم کرد؟
شعرم افسون شـده در مثنویِ مرثیه و
خاطراتی که پُر از فندک و سیگارم کرد
هی سَرک می‌کِشم از پنجره‌ی بی تابی
عاقبت، رفتنت از بغضِ تو سرشارم کرد
گر چه از رازِ تـو و یـاسِ خیـالم گفتـم
غم سراسیمه شد و، شهره ی بازارم کرد
#محمد_جوکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آخرین بدرقـه ی چشمِ تـو بیمارم کرد
صحبتِ پنجره‌ها فاش شد انگار ایوای
طشتِ رسوایی‌ام افتادو نگونسارم کرد
قاصـدک آمـد و بر بـاورِ من، غم بارید
در غروبی که پُر از تـو شده، تبدارم کرد
چه کسی در غزلم رازِ شقایق را کاشت؟
چه کسی درتبِ عشقِ تو سزاوارم کرد؟
چه کسۍقرعه به نامِ دلِ رسوا انداخت
وسطِ معـرکـه‌ی چشمِ تـو اِنکارم کرد؟
شعرم افسون شـده در مثنویِ مرثیه و
خاطراتی که پُر از فندک و سیگارم کرد
هی سَرک می‌کِشم از پنجره‌ی بی تابی
عاقبت، رفتنت از بغضِ تو سرشارم کرد
گر چه از رازِ تـو و یـاسِ خیـالم گفتـم
غم سراسیمه شد و، شهره ی بازارم کرد
#محمد_جوکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو در اقرار اشک من ، چه مغرورانه زیبایی
تپش های دلم ، در کوچه ی تنگ تمنایی
تو در شیرین ترین تکرارهای "دوستت دارم"
که نبض ثانیه بند آمده ، آهسته می آیی ،
صدای گام تو ، زیباترین آهنگ باران است
و من ، لبریز دیدار تو در شبهای رویایی
نمیدانم چرا ، وقتی غزل یاد تو می افتد
مراعات النظیر زهره و شیرین و لیلایی
همه خنیاگران عشق ، با زلف تو می رقصند
تو راز سر به مهر نغمه ی چنگ نکیسایی
به فتوای نگاه تو ، تمام شهر یوسف شد
ندانستم که تو ، بازیگر نقش زلیخایی
تبانی میکند وقتی ، نگاهت با سکوت من
تو بی تردید سرشار از ، نفسهای مسیحایی
پس از تو خنده هایم ، در کویر لحظه ها خشکید
تجسم کن مرا ، هر لحظه در مرداب تنهایی
چرا پا درمیانی میکند دلشوره هایم با
نگاه رازآلود تو و عشق اهورایی
عجب آشفته بازاری شده "یاس خیال" من
در این تقدیر شورانگیز ، بیرحمانه زیبایی
#محمد_جوکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تپش های دلم ، در کوچه ی تنگ تمنایی
تو در شیرین ترین تکرارهای "دوستت دارم"
که نبض ثانیه بند آمده ، آهسته می آیی ،
صدای گام تو ، زیباترین آهنگ باران است
و من ، لبریز دیدار تو در شبهای رویایی
نمیدانم چرا ، وقتی غزل یاد تو می افتد
مراعات النظیر زهره و شیرین و لیلایی
همه خنیاگران عشق ، با زلف تو می رقصند
تو راز سر به مهر نغمه ی چنگ نکیسایی
به فتوای نگاه تو ، تمام شهر یوسف شد
ندانستم که تو ، بازیگر نقش زلیخایی
تبانی میکند وقتی ، نگاهت با سکوت من
تو بی تردید سرشار از ، نفسهای مسیحایی
پس از تو خنده هایم ، در کویر لحظه ها خشکید
تجسم کن مرا ، هر لحظه در مرداب تنهایی
چرا پا درمیانی میکند دلشوره هایم با
نگاه رازآلود تو و عشق اهورایی
عجب آشفته بازاری شده "یاس خیال" من
در این تقدیر شورانگیز ، بیرحمانه زیبایی
#محمد_جوکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای دلارام تـریـن غنچـه ی گلزار، سلام
ای طلـوعِ نفـسِ صبـحِ چمنزار ، سلام
ای فرحبخش ترین رایحه ی عاطفه ها
مـژده ی پـرتـوِ خورشیدِ پدیدار، سلام
رد پـاهای تـو ابـرازِ صمیمانه ی عشق
کوچه های غزل ازعطرِ تو سرشار، سلام
بـوی عطـرِ خنکِ کوچه ی نارنجستان
خنده ی شاخه ی سرسبزِ سپیدار سلام
آمـدی پنجره ها بـاز شده سوی چمن
ای شمیمِ خـوشِ هرلحظهٔ دیدار سلام
عشق ازگردشِ مستانهٔ چشمت پیداست
پاسخِ پـرسـشِ آیینـه ی تکرار ، سلام
عطرِ یاسِ تـو که درصبحِ خیالم پیچید
بـه خـدا مستِ نگاهِ تـوأم انگار، سلام
#محمد_جوکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای طلـوعِ نفـسِ صبـحِ چمنزار ، سلام
ای فرحبخش ترین رایحه ی عاطفه ها
مـژده ی پـرتـوِ خورشیدِ پدیدار، سلام
رد پـاهای تـو ابـرازِ صمیمانه ی عشق
کوچه های غزل ازعطرِ تو سرشار، سلام
بـوی عطـرِ خنکِ کوچه ی نارنجستان
خنده ی شاخه ی سرسبزِ سپیدار سلام
آمـدی پنجره ها بـاز شده سوی چمن
ای شمیمِ خـوشِ هرلحظهٔ دیدار سلام
عشق ازگردشِ مستانهٔ چشمت پیداست
پاسخِ پـرسـشِ آیینـه ی تکرار ، سلام
عطرِ یاسِ تـو که درصبحِ خیالم پیچید
بـه خـدا مستِ نگاهِ تـوأم انگار، سلام
#محمد_جوکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"دلم گرفته ، بیا بی بهانه " برگردیم
بیا به طعم جنون شبانه ، برگردیم
به میوه چینی سیب و به بوسه های گناه
به شعله های تبی جاودانه ، برگردیم
بیا به کوچه شب بو ، دوباره سر بزنیم
شبی شبیه کبوتر ، به لانه برگردیم
قسم به آنکه مرا آفریده در تب عشق
بیا به کنج لبت ، دلبرانه برگردیم
به واژه های صمیمی به لحن قصه ی عشق
به امتداد شبی ، شاعرانه برگردیم
قرار ساعت پنج غروب ، یادت هست؟
بیا به حال خوش قهوه خانه ، برگردیم
اجازه هست دوباره ، کمی قدم بزنیم
دلم گرفته عزیزم ، به خانه برگردیم ؟
و یا به رسم عجیب هزار عاشق مست
به شیوه های فرار شبانه ، برگردیم ؟
#محمد_جوکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیا به طعم جنون شبانه ، برگردیم
به میوه چینی سیب و به بوسه های گناه
به شعله های تبی جاودانه ، برگردیم
بیا به کوچه شب بو ، دوباره سر بزنیم
شبی شبیه کبوتر ، به لانه برگردیم
قسم به آنکه مرا آفریده در تب عشق
بیا به کنج لبت ، دلبرانه برگردیم
به واژه های صمیمی به لحن قصه ی عشق
به امتداد شبی ، شاعرانه برگردیم
قرار ساعت پنج غروب ، یادت هست؟
بیا به حال خوش قهوه خانه ، برگردیم
اجازه هست دوباره ، کمی قدم بزنیم
دلم گرفته عزیزم ، به خانه برگردیم ؟
و یا به رسم عجیب هزار عاشق مست
به شیوه های فرار شبانه ، برگردیم ؟
#محمد_جوکار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀