#اورومه یک والا و یکی از اراتار بود، او را با نام های دیگری همچون شکارچی والار و یا سوارکار کبیر نیز میشناسند. او برادر #نسا و همسر #وانا است.
اورومه از شکار موجودات پلید و دیگر هیولا ها بسیار لذت میبرد، نام اسب او #ناهار است و شئ دیگری که اورومه آنرا بسیار ارزشمند میدارد، #والاروما ، شیپور بسیار بزرگش است. او علاقه بسیاری به اسب ها و سگ های شکاری دارد، همچنین درختان زیبا و جنگل ها. در باغ های #یاوانا در #والینور او رهروانش و حیوانات شکاری اش را برای شکار کردن آموزش میدهد.
در دوران درختان (اشاره به دورانی نسبتآ طولانی مدت قبل از امدن الف ها)، زمانی که اکثر والار از سرزمین میانه رفته و در #آمان ساکن شده بودند، اورومه در میان آنها آخرین کسی بود که به #والینور آمد. حتی در آن زمان هم او گهگاه در جنگل های سرزمین میانه به شکار میپرداخت، همچنین، او به هنگام خواب یاوانا بار دیگر به سرزمین میانه بازگشت، او در این زمان به شکار هیولاها و موجودات پست و پلید پرداخت، موجودات تاریکی برای مدتی گریختند تا آنکه اورومه از شکار بازگشت.
سرانجام او شخصی بود که برای اولین بار الف ها - نسخت زادگان - را در نزدیکی دریاچه کویی-وینن ملاقات کرد، و او اولین کسی بود که الف ها را #الدار خطاب کرد، از انجایی که اهمیت و آرامش نخست زادگان برای ارومه اهمیت بسیار داشت، او الدار را از کویی-وینن تا دشت های #بلریاند همراهی کرد. همچنین با توجه به قابلیت های بسیار زیادش در امر شکار و مبارزه، او دائمآ با نیرو های #ملکور در ستیز بود.
#بیما نامی بود که انسان های مقیم شمال به اورومه داده بودند. به عنوان یک شکارچی بزرگ و سوارکار والار، او و اسبش ناهار برای مردم اسب-دوست روهان نامی آشنا بودند، کسانی که ادعا میکرند که اسب هایشان، نژاد میراس، اجدادی داشته اند که از غرب توسط خود بیما آورده شده بودند.
#مقاله #ترجمه
منبع:
http://www.tolkiengateway.net/wiki/Main_Page
@Gondolin_ir
اورومه از شکار موجودات پلید و دیگر هیولا ها بسیار لذت میبرد، نام اسب او #ناهار است و شئ دیگری که اورومه آنرا بسیار ارزشمند میدارد، #والاروما ، شیپور بسیار بزرگش است. او علاقه بسیاری به اسب ها و سگ های شکاری دارد، همچنین درختان زیبا و جنگل ها. در باغ های #یاوانا در #والینور او رهروانش و حیوانات شکاری اش را برای شکار کردن آموزش میدهد.
در دوران درختان (اشاره به دورانی نسبتآ طولانی مدت قبل از امدن الف ها)، زمانی که اکثر والار از سرزمین میانه رفته و در #آمان ساکن شده بودند، اورومه در میان آنها آخرین کسی بود که به #والینور آمد. حتی در آن زمان هم او گهگاه در جنگل های سرزمین میانه به شکار میپرداخت، همچنین، او به هنگام خواب یاوانا بار دیگر به سرزمین میانه بازگشت، او در این زمان به شکار هیولاها و موجودات پست و پلید پرداخت، موجودات تاریکی برای مدتی گریختند تا آنکه اورومه از شکار بازگشت.
سرانجام او شخصی بود که برای اولین بار الف ها - نسخت زادگان - را در نزدیکی دریاچه کویی-وینن ملاقات کرد، و او اولین کسی بود که الف ها را #الدار خطاب کرد، از انجایی که اهمیت و آرامش نخست زادگان برای ارومه اهمیت بسیار داشت، او الدار را از کویی-وینن تا دشت های #بلریاند همراهی کرد. همچنین با توجه به قابلیت های بسیار زیادش در امر شکار و مبارزه، او دائمآ با نیرو های #ملکور در ستیز بود.
#بیما نامی بود که انسان های مقیم شمال به اورومه داده بودند. به عنوان یک شکارچی بزرگ و سوارکار والار، او و اسبش ناهار برای مردم اسب-دوست روهان نامی آشنا بودند، کسانی که ادعا میکرند که اسب هایشان، نژاد میراس، اجدادی داشته اند که از غرب توسط خود بیما آورده شده بودند.
#مقاله #ترجمه
منبع:
http://www.tolkiengateway.net/wiki/Main_Page
@Gondolin_ir
Telegram
attach 📎
#وانا ، او یکی از بانوان #والیر است، خواهر جوانتر #یاوانا و همچنین همسر #اورومه.
مانند خواهرش، وانا نیز طبیعت و جانوران را در سرزمین میانه تحت نفوذ خود داشت. همانطور که آمده است:
"تمام گل ها با گذر او شاداب میشوند و اگر وانا به آنها نظر کند، شکوفا میشوند؛ همانگونه که تمام پرندگان با آمدن او آواز میخوانند."
او مو های طلایی داشت و خود را با گل های زیبایی می آراست.
#نسا، خواهر اورومه، با تولکاس در جزیره #آلمارن ازدواج کرد، نخستین مکانی که در آن تولکاس آرام گرفت. وانا در مراسم ازدواج آن دو، نسا را با گلهایش آراست.
او در باغ هایی که از گل های طلایی پوشیده شده بود آرام میگرفت، گاهی هم به جنگل های اورومه می آمد.
در دورانی که درختان #والینور هنوز پژمرده نشده بودند، آرین از گلهای طلایی وانا در باغ هایش نگهداری میکرد و آنها را با شبنم های درخشان یکی از درختان آبیاری میکرد.
#ملیان ، یکی دیگر از #مایار، که بعد ها به سرزمین میانه آمد و همسر #تینگول شد، در ابتدا به وانا خدمت میکرد.
پس از ناپدید شدن والینور و کوچ الف های #نولدور به سرزمین میانه، بیشتر والار از بازگشتن آرامش باستانی که قبل از آمدن آنها داشتند خوشحال بودند، آنها میخواستند که نه شایعات و نیرنگ های ملکور و نه سوگند های کوته فکرانه نولدور این آرامش را از آنها بگیرد.
برای چنین دورانی، آنها فقط به فکر نگهداری از سرزمینشان آمان بودند. گفته میشود که وانا و نسا با یکدیگر در این زمینه عقیده های مشابهی داشتند، مانند اکثر والاهای دیگر، تنها "اولمو از میان والار برای نولدور احساس نگرانی و تأسف میکرد.
#ترجمه #مقاله
منبع:
http://www.tolkiengateway.net/wiki/Main_Page
@Gondolin_ir
مانند خواهرش، وانا نیز طبیعت و جانوران را در سرزمین میانه تحت نفوذ خود داشت. همانطور که آمده است:
"تمام گل ها با گذر او شاداب میشوند و اگر وانا به آنها نظر کند، شکوفا میشوند؛ همانگونه که تمام پرندگان با آمدن او آواز میخوانند."
او مو های طلایی داشت و خود را با گل های زیبایی می آراست.
#نسا، خواهر اورومه، با تولکاس در جزیره #آلمارن ازدواج کرد، نخستین مکانی که در آن تولکاس آرام گرفت. وانا در مراسم ازدواج آن دو، نسا را با گلهایش آراست.
او در باغ هایی که از گل های طلایی پوشیده شده بود آرام میگرفت، گاهی هم به جنگل های اورومه می آمد.
در دورانی که درختان #والینور هنوز پژمرده نشده بودند، آرین از گلهای طلایی وانا در باغ هایش نگهداری میکرد و آنها را با شبنم های درخشان یکی از درختان آبیاری میکرد.
#ملیان ، یکی دیگر از #مایار، که بعد ها به سرزمین میانه آمد و همسر #تینگول شد، در ابتدا به وانا خدمت میکرد.
پس از ناپدید شدن والینور و کوچ الف های #نولدور به سرزمین میانه، بیشتر والار از بازگشتن آرامش باستانی که قبل از آمدن آنها داشتند خوشحال بودند، آنها میخواستند که نه شایعات و نیرنگ های ملکور و نه سوگند های کوته فکرانه نولدور این آرامش را از آنها بگیرد.
برای چنین دورانی، آنها فقط به فکر نگهداری از سرزمینشان آمان بودند. گفته میشود که وانا و نسا با یکدیگر در این زمینه عقیده های مشابهی داشتند، مانند اکثر والاهای دیگر، تنها "اولمو از میان والار برای نولدور احساس نگرانی و تأسف میکرد.
#ترجمه #مقاله
منبع:
http://www.tolkiengateway.net/wiki/Main_Page
@Gondolin_ir
Telegram
attach 📎
#ملیان از نژاد #مایا بود، #مایار در خدمت #والار بودند و و هر دو از نژاد #آینور، قدسیانی که به فرمان #ارو سرود آفرینش سر دادند.
او در #والینور در باغهای #لورین و نزد #استه و #وانا اقامت گزید و آواز و رقصش بسیار بر دل ها مینشست.
پس از زمانی دراز به سرزمین میانه رفت و آنجا، در میان درختان جنگلهای نانالموت با #الوه دیداری زیر نور ستارگان داشت. در وصف جادو و عشق آن دو در ترانهها آمده که دیر زمانی که به یکدیگر می نگریستند درختان در اطراف آنها قد کشیدند.
ثمره ازدواج ملیان و الوه تولد #لوتین زیباترین فرزند ارو در دل قلمرو #دوریات بود که به کمک یکدیگر بنا کرده بودند.
در سالهای طولانی پیش رو خرد و قدرت ملیان در مبارزه با #مورگوت و حفظ دوریات بسیار موثر بود.
@Gondolin_ir
او در #والینور در باغهای #لورین و نزد #استه و #وانا اقامت گزید و آواز و رقصش بسیار بر دل ها مینشست.
پس از زمانی دراز به سرزمین میانه رفت و آنجا، در میان درختان جنگلهای نانالموت با #الوه دیداری زیر نور ستارگان داشت. در وصف جادو و عشق آن دو در ترانهها آمده که دیر زمانی که به یکدیگر می نگریستند درختان در اطراف آنها قد کشیدند.
ثمره ازدواج ملیان و الوه تولد #لوتین زیباترین فرزند ارو در دل قلمرو #دوریات بود که به کمک یکدیگر بنا کرده بودند.
در سالهای طولانی پیش رو خرد و قدرت ملیان در مبارزه با #مورگوت و حفظ دوریات بسیار موثر بود.
@Gondolin_ir
«آریین»، مایای خورشید🔥☀️
#آریین یکی از مینوان آتش بود که #ملکور نتوانست فاسد کند. در سالیان دو درخت، آریین دوشیزهای مایا بود که از گلهای #وانا نگهداری و آنها را با شبنم درخت #لائورهلین آبیاری میکرد.
پس از نابودی دو درخت به دست ملکور و #اونگولیانت، لائورهلین با کمک #نیهنا و #یاوانا توانست قبل از مرگش آخرین میوهی خود را شکوفا کند. میوهای آتشین که #آئوله یک کشتی برای نگهداری از آن ساخت و آریین برای هدایت کشتی بر فراز آردا انتخاب شد. و اینگونه بود که خورشید پدید آمد و جایگزین روشنایی طلاییرنگ لائورهلین شد.
اولین طلوع خورشید از جانب #والینور -غرب آردا - به وقوع پیوست. (برخلاف طلوع خورشید از شرق در دنیای واقعی)
الفها آن را نشانهای برای بیدار شدن آدمیان درنظر گرفتند، اما اورکها و خادمان ملکور اکثراً از خورشید هراس داشتند، به همین دلیل ارباب تاریکی ابری ضخیم و سیاه بر فراز قلمرو خود گستراند تا خادمانش از روشنایی خورشید در امان باشند.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
#آریین یکی از مینوان آتش بود که #ملکور نتوانست فاسد کند. در سالیان دو درخت، آریین دوشیزهای مایا بود که از گلهای #وانا نگهداری و آنها را با شبنم درخت #لائورهلین آبیاری میکرد.
پس از نابودی دو درخت به دست ملکور و #اونگولیانت، لائورهلین با کمک #نیهنا و #یاوانا توانست قبل از مرگش آخرین میوهی خود را شکوفا کند. میوهای آتشین که #آئوله یک کشتی برای نگهداری از آن ساخت و آریین برای هدایت کشتی بر فراز آردا انتخاب شد. و اینگونه بود که خورشید پدید آمد و جایگزین روشنایی طلاییرنگ لائورهلین شد.
اولین طلوع خورشید از جانب #والینور -غرب آردا - به وقوع پیوست. (برخلاف طلوع خورشید از شرق در دنیای واقعی)
الفها آن را نشانهای برای بیدار شدن آدمیان درنظر گرفتند، اما اورکها و خادمان ملکور اکثراً از خورشید هراس داشتند، به همین دلیل ارباب تاریکی ابری ضخیم و سیاه بر فراز قلمرو خود گستراند تا خادمانش از روشنایی خورشید در امان باشند.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
Forwarded from قلمرو خیال (White Wolf)
تیلیون و آریین❤️
🔰@FictionRealm
مایار خورشید و ماه در داستان #سیلماریلیون✨
توضیحات تکمیلی در کانال #گوندولین:
آریین:👈 t.me/Gondolin_ir/1397
تیلیون:👈 t.me/Gondolin_ir/1398
🔰@FictionRealm
مایار خورشید و ماه در داستان #سیلماریلیون✨
توضیحات تکمیلی در کانال #گوندولین:
آریین:👈 t.me/Gondolin_ir/1397
تیلیون:👈 t.me/Gondolin_ir/1398
«آریین»، مایای خورشید🔥☀️
#آریین یکی از مینوان آتش بود که #ملکور نتوانست فاسد کند. در سالیان دو درخت، آریین دوشیزهای مایا بود که از گلهای #وانا نگهداری و آنها را با شبنم درخت #لائورهلین آبیاری میکرد.
توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
#آریین یکی از مینوان آتش بود که #ملکور نتوانست فاسد کند. در سالیان دو درخت، آریین دوشیزهای مایا بود که از گلهای #وانا نگهداری و آنها را با شبنم درخت #لائورهلین آبیاری میکرد.
توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
همسر #اورومه، واناست، همیشه جوان؛ #وانا خواهر کوچکتر #یاوانا است. همهی گلها به گاه گذشتنِ او از خاک برمیجهند و چون نگاهشان میکند، میشکوفند؛ جمله پرندگان با او نغمه سر میدهند.
#متن_کتاب #سیلماریلیون، #والاکوئنتا
ترجمهی رضا علیزاده 🌟🔥✨💥💫
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
#متن_کتاب #سیلماریلیون، #والاکوئنتا
ترجمهی رضا علیزاده 🌟🔥✨💥💫
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨