#گندالف و #گواهیر
دوستی گواهیر و گندالف از زمانی آغاز شد که گندالف زخم های گواهیر را درمان کرد. از آن پس، گواهیر سه بار به یاری گندالف شتافت. اولین بار گندالف به کمک گواهیر توانست از #اورتانک در #آیزنگارد بگریزد و به درخواست گندالف ، او را به سرزمین #روهان رساند تا خبر خیانت سارومان را به #تئودن بدهد، دومین بار گندالف در طی بازگشت به #لورین بعد از نبرد با #بالروگ، از عقابها درخواست کرد تا او را از اخبار یاران حلقه باخبر سازند. و سومین بار گندالف همراه با گواهیر و سایر عقابها برای نجات #فرودو و #سم عازم #موردور شدند.
این سه درخواست کمک رسانی از طرف گندالف از عقابها بود. هر چند عقابها در بخشهای دیگر داستان نیز دخالت داشتند، در داستان هابیت عقابها از آسمان گرفتار شدن دورفها بر فراز درختان و حملهی گرگها را دیدند و به کمک آن ها شتافتند. همچنین در نبرد پنج سپاه، عقاب ها متوجه حرکات گابلینها و لشگرکشی آنها در کوهستان شدند و به یاری دورفها و الفها آمدند.
@Gondolin_ir
دوستی گواهیر و گندالف از زمانی آغاز شد که گندالف زخم های گواهیر را درمان کرد. از آن پس، گواهیر سه بار به یاری گندالف شتافت. اولین بار گندالف به کمک گواهیر توانست از #اورتانک در #آیزنگارد بگریزد و به درخواست گندالف ، او را به سرزمین #روهان رساند تا خبر خیانت سارومان را به #تئودن بدهد، دومین بار گندالف در طی بازگشت به #لورین بعد از نبرد با #بالروگ، از عقابها درخواست کرد تا او را از اخبار یاران حلقه باخبر سازند. و سومین بار گندالف همراه با گواهیر و سایر عقابها برای نجات #فرودو و #سم عازم #موردور شدند.
این سه درخواست کمک رسانی از طرف گندالف از عقابها بود. هر چند عقابها در بخشهای دیگر داستان نیز دخالت داشتند، در داستان هابیت عقابها از آسمان گرفتار شدن دورفها بر فراز درختان و حملهی گرگها را دیدند و به کمک آن ها شتافتند. همچنین در نبرد پنج سپاه، عقاب ها متوجه حرکات گابلینها و لشگرکشی آنها در کوهستان شدند و به یاری دورفها و الفها آمدند.
@Gondolin_ir
خاندان #فئانور
فئانور فرزند #فینوه و همسر اولش #میریل بود، میریل به هنگام به دنیا آوردن فئانور انرژی بسیاری از دست داد و افسرده گشت. او را برای بهبودی به باغ های #لورین بردند اما روح وی بدنش را ترک کرد و به ماندوس رفت. فئانور در دوران جوانی با #نردانل دختر ماهتان ، استاد آهنگر و صنعتگر خود ازدواج کرد و از وی صاحب هفت فرزند شد.
#مایدروس بلند بالا ، #ماگلور خنیاگر که بعد از #دایرون در دوریات معروف ترین خنیاگر در میان الفها است ، #کلهگورم گندمگون که دانش و زبان دد و پرندگان را از #اورومه والا آموخته بود و صاحب سگی تازی به نام #هوآن بود، #کارانتیر که در میان برادرانش از همه سریعتر خشمگین میشد و #کوروفین کاردان که به پدرش شباهات داشت و دانش او را به ارث برده بود، پسرش #کلهبریمبور نوهی فئانور بود که این دانش را به ارث برد و سه حلقهی الف ها را ساخت.
و در آخر دوقلوهای توأمان معروف به #آمرود و #آمراس که در نخجیرگرانی توانا بودند.
@Gondolin_ir
فئانور فرزند #فینوه و همسر اولش #میریل بود، میریل به هنگام به دنیا آوردن فئانور انرژی بسیاری از دست داد و افسرده گشت. او را برای بهبودی به باغ های #لورین بردند اما روح وی بدنش را ترک کرد و به ماندوس رفت. فئانور در دوران جوانی با #نردانل دختر ماهتان ، استاد آهنگر و صنعتگر خود ازدواج کرد و از وی صاحب هفت فرزند شد.
#مایدروس بلند بالا ، #ماگلور خنیاگر که بعد از #دایرون در دوریات معروف ترین خنیاگر در میان الفها است ، #کلهگورم گندمگون که دانش و زبان دد و پرندگان را از #اورومه والا آموخته بود و صاحب سگی تازی به نام #هوآن بود، #کارانتیر که در میان برادرانش از همه سریعتر خشمگین میشد و #کوروفین کاردان که به پدرش شباهات داشت و دانش او را به ارث برده بود، پسرش #کلهبریمبور نوهی فئانور بود که این دانش را به ارث برد و سه حلقهی الف ها را ساخت.
و در آخر دوقلوهای توأمان معروف به #آمرود و #آمراس که در نخجیرگرانی توانا بودند.
@Gondolin_ir
#کلهبریان، دختر #گالادریل و #کلهبورن در #لورین بود. وی با لرد #الروند ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر به نام #آرون شد. کلهبریان در طول یکی از سفرهایش به جنگل لورین توسط اورکها اسیر و شکنجه شد. هر چند پسرانش توانستند او را نجات دهند و الروند زخمهای جسمش را شفا داد، اما زخمهایی که بر روح او وارد شده بود التیام نیافت و سرانجام برای شفا به قلمرو قدسی (#والینور) رهسپار شد.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
یاران حلقه در #موریا
سفر یاران حلقه به موریا بر خلاف میل شخصی #گندالف بود ولی یاران حلقه ناگزیر از انجامش شدند. زیرا گذرگاه #روهان بیش از حد به #آیزنگارد نزدیک بود و گذرگاه کارادراس هم مملو از نیروهای اهریمنی بود، ولی با نظر #آراگورن یاران حلقه ابتدا تلاش کردند که از کارادراس عبور کنند که این نقشه به دلیل بارش برف سنگین و باد با شکست مواجه شد. و پس از آن تصمیم گرفتند که به موریا بروند و از زیر کوهستان رد شوند. پس از رسیدن آنها به داخل موریا بود که با پیدا کردن کتاب مازاربول متوجه کشته شدن #بالین شدند و پس از فرار از دست اورکهایی که به آنها حمله کردند، با بزرگ ترین چالششان در موریا روبهرو شدند، #بالروگ #مورگوت که گندالف موفق شد بر روی پلی نازک، با تخریب قسمتی از پل آن را شکست دهد و باعث سقوط بالروگ به اعماق کوهستان شود. اما در لحظهی آخر بالروگ با شلاق آتشینش موفق شد پای گاندولف را بگیرد و او را با خود به پایین بکشاند. پس از این ماجرا باقی یاران حلقه از موریا فرار کرده و به #لورین پناه بردند.
@Gondolin_ir
سفر یاران حلقه به موریا بر خلاف میل شخصی #گندالف بود ولی یاران حلقه ناگزیر از انجامش شدند. زیرا گذرگاه #روهان بیش از حد به #آیزنگارد نزدیک بود و گذرگاه کارادراس هم مملو از نیروهای اهریمنی بود، ولی با نظر #آراگورن یاران حلقه ابتدا تلاش کردند که از کارادراس عبور کنند که این نقشه به دلیل بارش برف سنگین و باد با شکست مواجه شد. و پس از آن تصمیم گرفتند که به موریا بروند و از زیر کوهستان رد شوند. پس از رسیدن آنها به داخل موریا بود که با پیدا کردن کتاب مازاربول متوجه کشته شدن #بالین شدند و پس از فرار از دست اورکهایی که به آنها حمله کردند، با بزرگ ترین چالششان در موریا روبهرو شدند، #بالروگ #مورگوت که گندالف موفق شد بر روی پلی نازک، با تخریب قسمتی از پل آن را شکست دهد و باعث سقوط بالروگ به اعماق کوهستان شود. اما در لحظهی آخر بالروگ با شلاق آتشینش موفق شد پای گاندولف را بگیرد و او را با خود به پایین بکشاند. پس از این ماجرا باقی یاران حلقه از موریا فرار کرده و به #لورین پناه بردند.
@Gondolin_ir
#ملیان از نژاد #مایا بود، #مایار در خدمت #والار بودند و و هر دو از نژاد #آینور، قدسیانی که به فرمان #ارو سرود آفرینش سر دادند.
او در #والینور در باغهای #لورین و نزد #استه و #وانا اقامت گزید و آواز و رقصش بسیار بر دل ها مینشست.
پس از زمانی دراز به سرزمین میانه رفت و آنجا، در میان درختان جنگلهای نانالموت با #الوه دیداری زیر نور ستارگان داشت. در وصف جادو و عشق آن دو در ترانهها آمده که دیر زمانی که به یکدیگر می نگریستند درختان در اطراف آنها قد کشیدند.
ثمره ازدواج ملیان و الوه تولد #لوتین زیباترین فرزند ارو در دل قلمرو #دوریات بود که به کمک یکدیگر بنا کرده بودند.
در سالهای طولانی پیش رو خرد و قدرت ملیان در مبارزه با #مورگوت و حفظ دوریات بسیار موثر بود.
@Gondolin_ir
او در #والینور در باغهای #لورین و نزد #استه و #وانا اقامت گزید و آواز و رقصش بسیار بر دل ها مینشست.
پس از زمانی دراز به سرزمین میانه رفت و آنجا، در میان درختان جنگلهای نانالموت با #الوه دیداری زیر نور ستارگان داشت. در وصف جادو و عشق آن دو در ترانهها آمده که دیر زمانی که به یکدیگر می نگریستند درختان در اطراف آنها قد کشیدند.
ثمره ازدواج ملیان و الوه تولد #لوتین زیباترین فرزند ارو در دل قلمرو #دوریات بود که به کمک یکدیگر بنا کرده بودند.
در سالهای طولانی پیش رو خرد و قدرت ملیان در مبارزه با #مورگوت و حفظ دوریات بسیار موثر بود.
@Gondolin_ir
پس از سقوط باراد-دور و نابودی #سائورون، سایه از روی دل تمام کسانی که مخالف او بودند، برخاست و بیم و نومیدی بر دل خادمان و متحدان او مستولی گشت. #لورین در آن هنگام سه بار از جانب #دولگولدور مورد تهاجم قرار گرفت، اما علاوه بر شهامتِ مردمِ الفِ آن سرزمین، قدرتی که در لورین اقامت داشت بزرگتر از آن بود که کسی بتواند بر آن چیره شود، مگر آنکه خود سائورون پا پیش میگذاشت. اگرچه بیشههای واقع در مرزهای آن سرزمین لطمات فراوان خورد، تهاجم دشمنان دفع شد؛ و هنگامی که سایه رخت بربست، #کلهبورن پیش آمد و سپاه لورین را با قایقهای بسیار از آندوین گذارند. آنان دولگولدور را تصرف کردند، و #گالادریل باروها را ویران و دخمههای آن را برهنه ساخت، و جنگل از پلیدیها پاک شد.
#متن_کتاب، ارباب حلقه ها: بازگشت شاه، ضمیمهی ب، ترجمهی رضا علیزاده
@Gondolin_ir
#متن_کتاب، ارباب حلقه ها: بازگشت شاه، ضمیمهی ب، ترجمهی رضا علیزاده
@Gondolin_ir
طرحی بسیار زیبا از #اولورین(#گندالف) از بانو «سپیده دان»
وسطی کالبد اصلیشه که توی قلمرو قدسی داره، سمت راست کالبد #میتراندیر یا همون گندالف در سرزمین میانه هست و سمت چپ هم کالبد اولورین مربوط زمانی هست که نزد #نیهنا در #والینور صبر و ترحم رو میآموخت و گاها نامرئی به الفها سر میزد و بهشون امید و روحیه میبخشید. در #والاکوئنتا #سیلماریلیون اینطور توصیف شده:
خردمندترین #مایار اولورین بود. او در #لورین میزیست، اما دست تقدیر غالباً او را به خانهی نیهنا میبرد، و او از نیهنا صبر و ترحم آموخت... در کوئنتا سیلماریلیون از #ملیان سخن بسیار رفته است، اما آن قصه از اولورین چیزی نمیگوید؛ زیرا اگرچه الفها را دوست میداشت، نامرئی، یا در کالبد یکی از الفها در میانشان میگشت، و آنان نمیدانستند که منشأ آن مکاشفات زیبا یا الهامات خردمندانهی اولورین از کجاست. در روزگار پسین دوست همهی فرزندان #ایلوواتار بود و از اندوه آنان غمگین میگشت؛ و کسانی که به سخنانش گوش سپردند، از نومیدی بهدر آمدند و فکر و خیال تاریکی را به کناری نهادند.
#متن_کتاب
@Gondolin_ir
وسطی کالبد اصلیشه که توی قلمرو قدسی داره، سمت راست کالبد #میتراندیر یا همون گندالف در سرزمین میانه هست و سمت چپ هم کالبد اولورین مربوط زمانی هست که نزد #نیهنا در #والینور صبر و ترحم رو میآموخت و گاها نامرئی به الفها سر میزد و بهشون امید و روحیه میبخشید. در #والاکوئنتا #سیلماریلیون اینطور توصیف شده:
خردمندترین #مایار اولورین بود. او در #لورین میزیست، اما دست تقدیر غالباً او را به خانهی نیهنا میبرد، و او از نیهنا صبر و ترحم آموخت... در کوئنتا سیلماریلیون از #ملیان سخن بسیار رفته است، اما آن قصه از اولورین چیزی نمیگوید؛ زیرا اگرچه الفها را دوست میداشت، نامرئی، یا در کالبد یکی از الفها در میانشان میگشت، و آنان نمیدانستند که منشأ آن مکاشفات زیبا یا الهامات خردمندانهی اولورین از کجاست. در روزگار پسین دوست همهی فرزندان #ایلوواتار بود و از اندوه آنان غمگین میگشت؛ و کسانی که به سخنانش گوش سپردند، از نومیدی بهدر آمدند و فکر و خیال تاریکی را به کناری نهادند.
#متن_کتاب
@Gondolin_ir
«تیلیون»، نگهبان ماه 🌙
در سالیان دو درخت، #تیلیون یکی از مایاهای #اورومه بود که همراه با او به شکار میرفت و دوران فراغت خود را اغلب در باغهای #لورین در زیر نور نقرهای رنگ #تلپریون سپری میکرد.
پس از تاریک شدن #والینور، تلپریون آخرین گل خود را شکوفه داد و #آئوله یک کشتی برای نگهداری از آن ساخت. تیلیون به خاطر علاقهی وافرش به تلپریون، داوطلب هدایت کشتی بر فراز #آردا شد. و اینگونه بود که ماه متولد و جایگزین نور نقرهای رنگ تلپریون شد.
#ملکور که از ماه و خورشید بیزار بود، ارواحی از سایه را برای نابودی ماه گسیل کرد اما تیلیون حملهی آنها را دفع کرد و شکستشان داد. تیلیون عاشق و دلباختهی #آریین بود و اینگونه مقدر شد که کشتی ماه تا همیشه به دنبال کشتی خورشید با نظمی مشخص در رفت و آمد باشد. اگرچه گهگاه تیلیون از فرط عاشقی این نظم را زیرپا میگذاشت و به کشتی خورشید نزدیک میشد و خورشید و ماه همزمان در آسمان آردا پدیدار میشدند😄
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
در سالیان دو درخت، #تیلیون یکی از مایاهای #اورومه بود که همراه با او به شکار میرفت و دوران فراغت خود را اغلب در باغهای #لورین در زیر نور نقرهای رنگ #تلپریون سپری میکرد.
پس از تاریک شدن #والینور، تلپریون آخرین گل خود را شکوفه داد و #آئوله یک کشتی برای نگهداری از آن ساخت. تیلیون به خاطر علاقهی وافرش به تلپریون، داوطلب هدایت کشتی بر فراز #آردا شد. و اینگونه بود که ماه متولد و جایگزین نور نقرهای رنگ تلپریون شد.
#ملکور که از ماه و خورشید بیزار بود، ارواحی از سایه را برای نابودی ماه گسیل کرد اما تیلیون حملهی آنها را دفع کرد و شکستشان داد. تیلیون عاشق و دلباختهی #آریین بود و اینگونه مقدر شد که کشتی ماه تا همیشه به دنبال کشتی خورشید با نظمی مشخص در رفت و آمد باشد. اگرچه گهگاه تیلیون از فرط عاشقی این نظم را زیرپا میگذاشت و به کشتی خورشید نزدیک میشد و خورشید و ماه همزمان در آسمان آردا پدیدار میشدند😄
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰