Gondolin.ir | ارباب حلقه‌ها
10.2K subscribers
2.66K photos
468 videos
18 files
941 links
💥❤️‍🔥 Gondolin.ir ❤️‍🔥💥

گوندولین، شهر پنهان الف‌های نولدور🌟

هواداران تالکین و دنیای ارباب حلقه‌ها🔥

ادمین پاسخگو به مخاطبان:
@Wolfheart_Kenshin

پیج اینستاگرام:
instagram.com/gondolin_ir


گروه تبادل نظر:
https://t.me/+VeuASfYaiTeP9wjN
Download Telegram
#فین_گون ، پسر #فین_گولفین و دوست صمیمی #مایدروس .

او پس از مرگ پدرش در دوئل با ملکور، پادشاه والا مقام #نولدور شد و در نبرد اشک های بیشمار تقریبآ پیروز شده بود که با خیانت گروهی از انسان ها، جریان جنگ به نفع سپاه #مورگوت تغییر کرد و در آخر فین گون به دست #گوتموگ ، فرمانده #بالروگ های #ملکور کشته شد.💔

پس از مرگ فین گون، برادرش #تورگون پادشاه والا مقام نولدور شد و #اکتلیون در نبرد سقوط #گوندولین، با کشتن چند بالروگ از جمله گوتموگ، انتقام مرگ فین گون را گرفت.

@Gondolin_ir
#فین_گولفین ، نیرومندترین و سر استوارترین و بی باک ترین #نولدور ، فرزند #فینوه و #ایندیس، برادر ناتنی #فئانور .

پس از مرگ فئانور و آزادی #مایدروس از اسارت #ملکور با کمک #فین_گون ، مایدروس پادشاهی نولدور را به عمویش، فین گولفین واگذار کرد. با درایت او، نولدور بار دیگر زیر یک پرچم متحد شدند و به مدت چهارصد سال توانستند ملکور را در #آنگباند محصور کنند.

@Gondolin_ir
#مایدروس و #فین_گون
دوستی این دو باعث یکپارچگی #نولدور پس از مرگ #فئانور شد.

@Gondolin_ir
#مایدروس و #فین_گون
شب قبل از نبرد اشک های بیشمار

@Gondolin_ir
#فین_گولفین ، نیرومندترین و سر استوارترین و بی‌باک ترین #نولدور ، فرزند #فینوه و #ایندیس، برادر ناتنی #فئانور .

پس از مرگ فئانور و آزادی #مایدروس از اسارت #ملکور با کمک #فین‌گون ، مایدروس پادشاهی نولدور را به عمویش، فین‌گولفین واگذار کرد. با درایت او، نولدور بار دیگر زیر یک پرچم متحد شدند و به مدت چهارصد سال توانستند ملکور را در #آنگباند محصور کنند.

@Gondolin_ir
#فین‌گولفین و #فین‌گون

بعد از مرگ فین‌گولفین در دوئل با #مورگوت، پسرش فین‌گون پادشاه برین #نولدور شد، وی بعدها همراه با #مایدروس مقدمات نبرد اشک‌های بی‌شمار را فراهم کرد، نبردی که در آن تا دوقدمی پیروزی پیش رفت اما با تحقق نفرین #ماندوس و خیانت شماری از هم‌پیمانانش، شکست خورد و از پای درآمد.💔

@Gondolin_ir
پس از پیروزی سپاه #والینور در جنگ خشم دو #سیلماریل باقی مانده از تاج #مورگوت کنده شد.
پسران #فئانور پیکی نزد #ائون‌وه فرستادند تا سیلماریل‌های ساخته‌ی دست پدرشان را باز پس گیرند. اما ائون‌وه به این کار رضایت نداد و گفت فرزندان فئانور به سبب کرده‌های پلیدشان دیگر حق بازپس‌گیری میراث پدر را ندارند و تنها #والار باید در این باره تصمیم بگیرند، و پسران فئانور باید به #والینور رفته تا داوری والار را بپذیرند.

در ابتدا #ماگلور به این کار تن داد اما
سرانجام تسلیم اراده‌ی #مایدروس گشت، و آن دو باهم رای زدند که چگونه سیلماریل‌ها را به چنگ آورند... آن دو جامه‌ی مبدل پوشیدند و شبانه به اردوگاه ائون‌وه رفته و پنهانی به جایگاهی خزیدند که سیلماریل‌ها را در آن پاس می‌داشتند؛ نگهبانان را کشتند و گوهرها را به چنگ آوردند. آنگاه جمله اردوگاه بر ضد آنان به پا خاست، و آن دو، دل به مرگ نهادند تا در دفاع از خود تا به آخر پایداری کنند. اما ائون‌وه کشتن پسران فئانور را رخصت نفرمود، و آن دو بی آن‌که به چالش گرفته شوند، بیرون آمده و به دوردست‌ها گریختند.

@Gondolin_ir
خاندان #فئانور

فئانور فرزند #فینوه و همسر اولش #میریل بود، میریل به هنگام به دنیا آوردن فئانور انرژی بسیاری از دست داد و افسرده گشت. او را برای بهبودی به باغ های #لورین بردند اما روح وی بدنش را ترک کرد و به ماندوس رفت. فئانور در دوران جوانی با #نردانل دختر ماهتان ، استاد آهنگر و صنعتگر خود ازدواج کرد و از وی صاحب هفت فرزند شد.

#مایدروس بلند بالا ، #ماگلور خنیاگر که بعد از #دایرون در دوریات معروف ترین خنیاگر در میان الف‌ها است ، #کله‌گورم گندم‌گون که دانش و زبان دد و پرندگان را از #اورومه والا آموخته بود و صاحب سگی تازی به نام #هوآن بود، #کارانتیر که در میان برادرانش از همه سریع‌تر خشمگین می‌شد و #کوروفین کاردان که به پدرش شباهات داشت و دانش او را به ارث برده بود، پسرش #کله‌بریمبور نوه‌ی فئانور بود که این دانش را به ارث برد و سه حلقه‌ی الف ها را ساخت.

و در آخر دوقلوهای توأمان معروف به #آمرود و #آمراس که در نخجیرگرانی توانا بودند.


@Gondolin_ir
عمل به سوگند و بازپس‌گیری سیلماریل‌ها از سپاه #والینور توسط #مایدروس و #ماگلور، پس از جنگ خشم

توضیحات تکمیلی: t.me/Gondolin_ir/873


@Gondolin_ir
... اما گوهر دست #مایدروس را به گونه‌ای سوزاند که درد آن تحمل ناپذیر بود؛ و او دریافت که سخن #ائون‌وه راست بوده است و حق او بر این میراث از دست رفته و سوگند او بیهوده بوده است. از فرط تشویش و نومیدی خود را در شکافی پر از آتش افکند، و فرجام کار او چنین بود؛ و آن #سیلماریل که او برداشته بود در آغوش زمین جای گرفت.

در باب #ماگلور آورده‌اند که او تاب تحمل شکنجه و درد سیلماریل را نداشت، و سرانجام آن را به دریا افکند و از آن پس آواره‌ی کرانه‌ها شد و از سر رنج و پشیمانی به خلاف موج‌ها آواز می‌خواند...

#سیلماریلیون، #متن_کتاب
حدیث سفر #ائارندیل و جنگ خشم
ترجمه‌ی رضا علیزاده

@Gondolin_ir