تالشان سپیدرود تا کورا/Dınyo Tolışon/ایسپی رو دا کورا
342 subscribers
1.47K photos
336 videos
45 files
1.53K links
لینک ورودبه کانال 👇

//t.me/Espiarodakora

مهمترین اخبار فرهنگی و اجتماعی
قوم تالش
.
.
.


ارسال مقالات علمی و پژوهشی، نظرات، پیشنهادات و ...

ارسال مطالب و ارتباط با ما

اشتن دیلی لوئه/گفی امَه را آدیَن(روکَیَه)👇



@Said11364

@mag1881

@Aztoleshi
Download Telegram
#تالشَ_شعر ) شعر تالشی

🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸

#الان_زونوم از کیمه! )



نـشم فـیکر کَـرم وام از دِه کـیمَـه

خَرِمم پـس یَـنـدَه نسـارا شیـمَـه


سَردَ شَبون خسم انَه لا دا صب

روز آبو شـوم نشم آفـتاوَه دیمَه


بـبر رَفِـق، بـبر بـجـاری بـرزی

اشته دَرزَ دَسـتَه را از بِندیمَـه


بمِــرم از رَفِـقون را رفِـقــون

رَفِـقون پـا بنی سـرَ قـالیمَه


چمه ثروت نِداری بَــه نِـداری

نِداری پی چمه جانی مالیمَـه


سـرم کَردَه دیمی سـیلّه نَه بَما

أ جور که خوای زمـونَه از نِـبیمَه!


دَسی عوض همیشه پام دراز بَـه

زمـونَه کو فـقیرَ بـنـدَه بـیمَـه


دَسم دراز نِـبَه هر نـاکسی وَر

همـیشَـه واتمَه خدا کریمَـه


مرا دنیا دومَه بَـه دَسم کـاردَه

ایی لخمَه را اموَر أ وَر تیلیـمَه


طمع دندونم کَندَه هر چی کو از

اگه منَه بوبو هَزار چی پـیمَه


زمونَه خوای اشتن جور مه بپِجی

هنتَه دا پَجیمَه البَلی  سیمَـه


گوشَ خجَه مَندیمه دا چوان چه؟

اَوون کو از کَـلَ  لوئَـه مَسیمَـه


چَوون قولی یخی سَرم نیویشتَه

چمه حرفی سری هَنی مَندیمَه


خـدا را شکر الان زونـوم ازکـیمَه

همیمَه که همیمَـه که همیمَـه



سروده ای به زبان تالشی جنوبی

به تاریخ 16 آذر  1394

کرج _ #رضا_نعمتی_کرفکوهی

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂


معنی به فارسی  به ترتیب مصرع.

می نشینم فکر میکنم من کی هستم

جای آفتابگیر را رها کردم سمت سایه  مسکن گزیدم

شبهای سرد بی لحاف میخوابم تا صبح

باز صبح پا میشوم میروم جای آفتابگیر می نشیم

درو کن رفیق دروکن محصول شالیزارت را

من بند (گره )دسته های شالی تو هستم

بمیرم من برای رفیقانم رفیقان

زیر پای رفیقان فرش قرمز هستم

ثروت من (در این دنیا) نداری بود نداری

پیه نداری را  بر جانم مالیدم

سرخ کردم صورتم را با سیلی ولی

آنطور که زمانه میخواست (از من بسازد) نشدم

به جای دست همیشه پایم دراز بود!

با وجودی که بنده ی فقیری در زمانه بودم

دستم را پیش هر ناکسی دراز نکردم

همیشه گفتم خدا کریم است

برایم دنیا مثل دنبه بود و دستم مثل کارد

برای تهیه لقمه نانی به هر سوی دویدم

دندان طمع ام را از هر چیزی درآوردم

اگه با خودم بود دلم هر چیزی میخواست

زمانه میخواست مرا  مثل ومیل خودش بپزد

ولی تا خواستم بپزم فورا سوختم

گوشهای خودم را تیزکردم تا بشنوم چه میگویند

فقط از آنها حرف مفت و بی عمل  شنیدم

قولهایشان را روی یخ نوشتم

روی حرفهای خودم همچنان هستم

شکر خدا الان میدانم من کی ام

همینم که همینم که همینم

   🆔https://t.me/Espiarodakora