🖋 احسان شریعتی
🔷🔸📌از خشونتهای «جاهلی» مُدرن، پدیدهٔ «زندانی سیاسی» یا «زندانی عقیده و وجدان» است که علیالقاعده جایی در اسلام نداشته و نباید داشته باشد.
#خشونت_جاهلی
#زندانی_سیاسی
#عقیده
#دیدگاه
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸📌از خشونتهای «جاهلی» مُدرن، پدیدهٔ «زندانی سیاسی» یا «زندانی عقیده و وجدان» است که علیالقاعده جایی در اسلام نداشته و نباید داشته باشد.
#خشونت_جاهلی
#زندانی_سیاسی
#عقیده
#دیدگاه
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸در برابر تروریسم دولتی حاکم بر جهان و تحریک رسمی به جنگافروزی در منطقه
🖋احسان شریعتی
🔸اقدام تروریستی دولت ترامپ شکستن خط سرخ تازهای بود در عرصهٔ نقض آشکار حقوق بینالملل، تجاوز به سیادت ملی یک کشور، و تحریک آشکار به آغاز جنگ با کشوری دیگر در منطقهٔ سراسر ملتهب خاورمیانه. هدف سیاسی از این ترور «رسمی» کدام بود؟ کشتار جمعی سپهبد سلیمانی بههمراه میزبانانش از دولت عراق، سردار سپاهی که علاوه بر نبرد در جبهههای دفاع از کشورش، با ایفای نقشی درخشان در سقوط خلافت داعش به نامی مشهور در منطقه تبدیل شده بود، جز «اعلام» جنگی دیگر چه معنایی میتوانست داشت؟ آنگاه که سوداگران بر عرصهٔ سیاست مسلط میشوند، جنگ دیگر «تداوم سیاست به وسایلی دیگر» نیست، بلکه بهعکس، سیاست در اینجا، تداوم جنگی میشود که، برغم استفاده از ابزار نظامی، اغراضی بازاری را تعقیب میکند (ترکیب تهدید و پیشنهاد مذاکره)؛ قرار دادن کشوری بر سر دو راهی دور انتقام و انهدام از سویی، و تسلیم به شروط تحمیلی قدرتی فائق بهلحاظ فنآوری، از دیگرسو. و در هر دو حال، سودآور بودن این تعامل نامعمول انگیزهٔ اصلی سیاسی از این نوع تهوّرهای نظامی است.
🔹بر صفحهٔ شطرنج چنین موقعیت خطیری، اینک هشیاری و محاسبهٔ دقیق هر گونه اقدام متقابلِ متناسب، امری حیاتی است و از واکنشهای احساسی، نفرتپراکنی و خشونت کور، کاری بخردانه و کارا ساخته نیست. مقاومت هوشمندانه، ترکیبی است از دو عنصر قدرت(نمایی بویژه نظامی) و سیاست(بویژه دیپلوماتیک). و اما پیشتر از همه، مستظهر بودن به پشتوانهٔ مردمی از درون، و متکی بودن بهشیوهٔ قانونمدار و اجتناب از روشهای سرکوبگرانه و جنگافروزانه در برون. همین دو شرط پیشبینی و پیشگیری لازم و ضروری، دو ملاک تضمین و توفیق نهایی است، و نه توهمات امپراطوریگستری، خواه از نوع شاهنشاهی، و خواه خلافتی یا صفوی مفهوم، با هر رنگ و صبغهٔ سیاسی، عقیدتی، قومی، و فرقهای. پس اتخاذ سیاست صلحطلبی بینالمللی، بویژه میان همسایگان در منطقهٔ خاورمیانه، و اتکا بر مردمسالاری بر اساس نوعی دوستی مدنی (مبتنی بر شناسایی تنوع و تفاوت)؛ دو راهکار اصلی است برای برونرفت از بحران کنونی، خروج از حصر تحریمها و اجتناب از ورود به دور باطل خشونت، تخریب و کشتار. چه، بهتعبیر دیوجانس، «بهترین راه انتقام گرفتن از دشمنان چیست؟ احترامبرانگیز نمودن خود».
🔸میهن ما پس از تحمل یک دوره طولانی حصر و تحریم، امروزه در معرض جنگی خانمانسوز با ابعادی پیشبینیناپذیر قرار گرفته است. نقش کلیهٔ قشرهای آگاه و متعهد ملی و مردمی میتواند با ساماندهی کارزار و کمپینی بینالمللی علیه جنگافروزی، تروریسم (بويژه) دولتی، کشتار جمعی و انهدام زیرساختهای حیاتی کشور، ارتکاب جنایت جنگی، از جمله توحش تخریب آثار فرهنگی و تمدنی، و ورود به دور بیپایان خشونت کور، در برابر سیطرهٔ نیروهای جهل و جنون، جور و افراط، بر جهان و منطقهٔ ما، بازدازنده و کارا باشد.
#خشونت
#جنگ
#تروریسم_دولتی
#جبهه_ملی_مردمی
#تشکیل_کمپین_صلح_بین_المللی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸اقدام تروریستی دولت ترامپ شکستن خط سرخ تازهای بود در عرصهٔ نقض آشکار حقوق بینالملل، تجاوز به سیادت ملی یک کشور، و تحریک آشکار به آغاز جنگ با کشوری دیگر در منطقهٔ سراسر ملتهب خاورمیانه. هدف سیاسی از این ترور «رسمی» کدام بود؟ کشتار جمعی سپهبد سلیمانی بههمراه میزبانانش از دولت عراق، سردار سپاهی که علاوه بر نبرد در جبهههای دفاع از کشورش، با ایفای نقشی درخشان در سقوط خلافت داعش به نامی مشهور در منطقه تبدیل شده بود، جز «اعلام» جنگی دیگر چه معنایی میتوانست داشت؟ آنگاه که سوداگران بر عرصهٔ سیاست مسلط میشوند، جنگ دیگر «تداوم سیاست به وسایلی دیگر» نیست، بلکه بهعکس، سیاست در اینجا، تداوم جنگی میشود که، برغم استفاده از ابزار نظامی، اغراضی بازاری را تعقیب میکند (ترکیب تهدید و پیشنهاد مذاکره)؛ قرار دادن کشوری بر سر دو راهی دور انتقام و انهدام از سویی، و تسلیم به شروط تحمیلی قدرتی فائق بهلحاظ فنآوری، از دیگرسو. و در هر دو حال، سودآور بودن این تعامل نامعمول انگیزهٔ اصلی سیاسی از این نوع تهوّرهای نظامی است.
🔹بر صفحهٔ شطرنج چنین موقعیت خطیری، اینک هشیاری و محاسبهٔ دقیق هر گونه اقدام متقابلِ متناسب، امری حیاتی است و از واکنشهای احساسی، نفرتپراکنی و خشونت کور، کاری بخردانه و کارا ساخته نیست. مقاومت هوشمندانه، ترکیبی است از دو عنصر قدرت(نمایی بویژه نظامی) و سیاست(بویژه دیپلوماتیک). و اما پیشتر از همه، مستظهر بودن به پشتوانهٔ مردمی از درون، و متکی بودن بهشیوهٔ قانونمدار و اجتناب از روشهای سرکوبگرانه و جنگافروزانه در برون. همین دو شرط پیشبینی و پیشگیری لازم و ضروری، دو ملاک تضمین و توفیق نهایی است، و نه توهمات امپراطوریگستری، خواه از نوع شاهنشاهی، و خواه خلافتی یا صفوی مفهوم، با هر رنگ و صبغهٔ سیاسی، عقیدتی، قومی، و فرقهای. پس اتخاذ سیاست صلحطلبی بینالمللی، بویژه میان همسایگان در منطقهٔ خاورمیانه، و اتکا بر مردمسالاری بر اساس نوعی دوستی مدنی (مبتنی بر شناسایی تنوع و تفاوت)؛ دو راهکار اصلی است برای برونرفت از بحران کنونی، خروج از حصر تحریمها و اجتناب از ورود به دور باطل خشونت، تخریب و کشتار. چه، بهتعبیر دیوجانس، «بهترین راه انتقام گرفتن از دشمنان چیست؟ احترامبرانگیز نمودن خود».
🔸میهن ما پس از تحمل یک دوره طولانی حصر و تحریم، امروزه در معرض جنگی خانمانسوز با ابعادی پیشبینیناپذیر قرار گرفته است. نقش کلیهٔ قشرهای آگاه و متعهد ملی و مردمی میتواند با ساماندهی کارزار و کمپینی بینالمللی علیه جنگافروزی، تروریسم (بويژه) دولتی، کشتار جمعی و انهدام زیرساختهای حیاتی کشور، ارتکاب جنایت جنگی، از جمله توحش تخریب آثار فرهنگی و تمدنی، و ورود به دور بیپایان خشونت کور، در برابر سیطرهٔ نیروهای جهل و جنون، جور و افراط، بر جهان و منطقهٔ ما، بازدازنده و کارا باشد.
#خشونت
#جنگ
#تروریسم_دولتی
#جبهه_ملی_مردمی
#تشکیل_کمپین_صلح_بین_المللی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸علیه اعدامگستری و سیاست ارعاب
🖋احسان شریعتی
🔸زندگی در ذات خود خود پدیدهی است حیرتانگیز، یگانه و ارجمند. نفسِ حیات، و به تعبیر حکمایی حیات فینفسه، در جهانبینی توحید امری قدسی و تجلی الوهی است و از همینرو، در اینجا میان زندگی، میل زیستی از سویی و استعلا و معنویت از دیگر سو، هیچگونه دوگانگیای متصور نیست. از میان انواع زندگی، حیات نفس یا روان و شخصیت انسانی، برترین شکل زیستی و دارای شایستگی ذاتی یا «کرامتی» خداداد است و از همینرو، کسی جز خدا یا طبیعت نمیتواند آنرا از دیگری بگیرد. زیرا با گرفتن جان کسی (کشتن نفسی بی آنکه کسی را کشته باشد یا در همین حد تبهکاری کرده باشد)، گویی جان همهی مردم را یکجا میگیرد. صدور حکم اعدام (و ترور) اشخاص چنین امر خطیری است: نشستن برجای خداوند و تصمیم به گرفتن برترین «هبه»ای که باری به بشر اعطا کرده است: جان (نفس) او.
🔹در این روزگار «وانفسا»(زمانهی عدم رعایت دیگران) گویی دیگربار سکهی صدور حکم اعدام رواج یافته است و باز میشنویم که به جرم شرب شراب و شرکت در فلان اغتشاش حکم اعدام صادر شده است. و به یاد زمانی میافتیم که بهجرم ایراد یک سخنرانی و یا به اتهام یک موضعگیری، حکم اعدام علیه دوستان روشنفکرمان صادر میشد (ماجراهای دکتر آغاجری و استاد اشکوری). اما امروز بنا به کدام مصلحت و دلالت عقلانی و عقلایی، سیاسی و اجتماعی، شرعی و حقوقی، اخلاقی و انسانی، چنین احکامی صادر میشود؟
آیا جز ایجاد ترس همگانی و ارعاب عمومی دلیل دیگری برای اتخاذ چنین تصمیماتی میتوان یافت؟ «دلیل» (و بیشتر «علت») چنین رویکردی آیا براستی مستدل، موجه و مستحکم، است؟ تجربهی تاریخی نشان میدهد که این واپسین تمهید در هواهای پس، نیز محدودیتی دارد و آن هنگامی است که حرمت جان آدمی دیگر پاس داشته نشود و کار «اغتشاش» به آشوب و فروپاشی سراسری بیانجامد و سنگ روی سنگ بند نشود و خلاصه، نقض غرض حاصل شود: بیباکی در میل به مقاتله و کشت و کشتار.
🔸این مسیر خوش(و شوم)بختانه طی دههی شصت در کشور ما آزموده و کنار گذاشته شد و در نهایت، مبارزهی مدنی و مقاومت منفی و مشی خشونتپرهیز از سوی اکثر نیروهای سیاسی در پیش گرفته شد.
🔹در عین حال مسلط شدن یک «سرمشق» (انقلاب، اصلاح) در یک دورهی بهنسبت کوتاه تاریخی بهمعنای بازگشتناپذیری و غیرقابل تکرار بودن آن و ضرورت نیافتن دوبارهی علتها و دلایل رخدادها و دورههای گذشته نیست؛ چنانکه افزایش خشونت و رشد رادیکالیسم در جنبش مطالباتی و اعتراضی چندسال اخیر شاهدی بر این امکان تکرار موقعیتهای مشابه رویداده در گذشته است. هرچند تاریخ دوبار بهشکل همانند تکرار نمیشود مگر بهشکل مضحک آن در بار دوم (مارکس)! و همین نکته نشانگر این واقعیت است که ترس بر اثر تکرار پیاپی فاجعه فرومیریزد. و همین پیآمد اعلام این خطر است که توان تأثیر و بازدارندگی سرکوب و خشونت بهدلیل عادی شدن فاجعه از هر دو سو رخت برمیبندد.
پس بهجای لغزیدن به ورطهی سیاست گسترش ارعاب و اعدام و سرکوب «خشونتزا» بهنوبهیخود، آیا عقلانیت قدرت و «مصلحت» حاکمیت حکم نمیکند که صاحبان مناصب و مسئولان قضا بیشتر به فکر تابآوری و تحمل و گذشت در برابر اعتراضات (و حتی «اغتشاشات» تا مرز خشونت)، ناشی از ناهنجاریها و بحرانهای ناگوار و تحملناپذیر موجود باشند؟
... که زمانی فروید گفته بود: «نخستین کسی که بهجای پیکان دشنام بهسوی دشمن پرتاب کرد، بنیانگذار تمدن بود ! »
#یادداشت
#اعدام
#خشونت
#ارعاب
#رادیکالیسم
#عقلانیت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌لینک وبسایت
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=40
عکاس : روزبه روزبهانی
🖋احسان شریعتی
🔸زندگی در ذات خود خود پدیدهی است حیرتانگیز، یگانه و ارجمند. نفسِ حیات، و به تعبیر حکمایی حیات فینفسه، در جهانبینی توحید امری قدسی و تجلی الوهی است و از همینرو، در اینجا میان زندگی، میل زیستی از سویی و استعلا و معنویت از دیگر سو، هیچگونه دوگانگیای متصور نیست. از میان انواع زندگی، حیات نفس یا روان و شخصیت انسانی، برترین شکل زیستی و دارای شایستگی ذاتی یا «کرامتی» خداداد است و از همینرو، کسی جز خدا یا طبیعت نمیتواند آنرا از دیگری بگیرد. زیرا با گرفتن جان کسی (کشتن نفسی بی آنکه کسی را کشته باشد یا در همین حد تبهکاری کرده باشد)، گویی جان همهی مردم را یکجا میگیرد. صدور حکم اعدام (و ترور) اشخاص چنین امر خطیری است: نشستن برجای خداوند و تصمیم به گرفتن برترین «هبه»ای که باری به بشر اعطا کرده است: جان (نفس) او.
🔹در این روزگار «وانفسا»(زمانهی عدم رعایت دیگران) گویی دیگربار سکهی صدور حکم اعدام رواج یافته است و باز میشنویم که به جرم شرب شراب و شرکت در فلان اغتشاش حکم اعدام صادر شده است. و به یاد زمانی میافتیم که بهجرم ایراد یک سخنرانی و یا به اتهام یک موضعگیری، حکم اعدام علیه دوستان روشنفکرمان صادر میشد (ماجراهای دکتر آغاجری و استاد اشکوری). اما امروز بنا به کدام مصلحت و دلالت عقلانی و عقلایی، سیاسی و اجتماعی، شرعی و حقوقی، اخلاقی و انسانی، چنین احکامی صادر میشود؟
آیا جز ایجاد ترس همگانی و ارعاب عمومی دلیل دیگری برای اتخاذ چنین تصمیماتی میتوان یافت؟ «دلیل» (و بیشتر «علت») چنین رویکردی آیا براستی مستدل، موجه و مستحکم، است؟ تجربهی تاریخی نشان میدهد که این واپسین تمهید در هواهای پس، نیز محدودیتی دارد و آن هنگامی است که حرمت جان آدمی دیگر پاس داشته نشود و کار «اغتشاش» به آشوب و فروپاشی سراسری بیانجامد و سنگ روی سنگ بند نشود و خلاصه، نقض غرض حاصل شود: بیباکی در میل به مقاتله و کشت و کشتار.
🔸این مسیر خوش(و شوم)بختانه طی دههی شصت در کشور ما آزموده و کنار گذاشته شد و در نهایت، مبارزهی مدنی و مقاومت منفی و مشی خشونتپرهیز از سوی اکثر نیروهای سیاسی در پیش گرفته شد.
🔹در عین حال مسلط شدن یک «سرمشق» (انقلاب، اصلاح) در یک دورهی بهنسبت کوتاه تاریخی بهمعنای بازگشتناپذیری و غیرقابل تکرار بودن آن و ضرورت نیافتن دوبارهی علتها و دلایل رخدادها و دورههای گذشته نیست؛ چنانکه افزایش خشونت و رشد رادیکالیسم در جنبش مطالباتی و اعتراضی چندسال اخیر شاهدی بر این امکان تکرار موقعیتهای مشابه رویداده در گذشته است. هرچند تاریخ دوبار بهشکل همانند تکرار نمیشود مگر بهشکل مضحک آن در بار دوم (مارکس)! و همین نکته نشانگر این واقعیت است که ترس بر اثر تکرار پیاپی فاجعه فرومیریزد. و همین پیآمد اعلام این خطر است که توان تأثیر و بازدارندگی سرکوب و خشونت بهدلیل عادی شدن فاجعه از هر دو سو رخت برمیبندد.
پس بهجای لغزیدن به ورطهی سیاست گسترش ارعاب و اعدام و سرکوب «خشونتزا» بهنوبهیخود، آیا عقلانیت قدرت و «مصلحت» حاکمیت حکم نمیکند که صاحبان مناصب و مسئولان قضا بیشتر به فکر تابآوری و تحمل و گذشت در برابر اعتراضات (و حتی «اغتشاشات» تا مرز خشونت)، ناشی از ناهنجاریها و بحرانهای ناگوار و تحملناپذیر موجود باشند؟
... که زمانی فروید گفته بود: «نخستین کسی که بهجای پیکان دشنام بهسوی دشمن پرتاب کرد، بنیانگذار تمدن بود ! »
#یادداشت
#اعدام
#خشونت
#ارعاب
#رادیکالیسم
#عقلانیت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌لینک وبسایت
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=40
عکاس : روزبه روزبهانی
🔷🔸علیه جنگ گستری
🖋احسان شریعتی
🔸«جنگ عمل خشونتآمیزی است که کاربردش محدودیتی نمیشناسد؛ طرفهای متخاصم بهطور متقابل این قانون را بهیکدیگر تحمیل می کنند؛ و این امر منجر به کُنشی متقابل می شود که، مطابق با مفهوم جنگ، باید به افراط و تفریط بینجامد.»
—— کلازویتس، «پیرامون جنگ»
🔹قانون و منطق جنگ، یا کاربرد نامحدود خشونت برای تسلیم دشمن، میل به افراط و گسترش و فراگیری درگیری نظامی است. ازاینرو برای گریز از افتادن به تلهی جنگافزوزان آنچه در روش مقابله با این پدیده اهمیت دارد این است که مقاومت در برابر جنگ مبارزه با اصل آن و اجتناب از گسترش آن به سایر نقاط یا مداخلهی دیگر قدرتها در منطقهی درگیری نظامی باشد. هر ملتی حق دارد که در برابر هجوم و تجاوز به کشورش از خود دفاع مسلحانه کند و سایر ملتها میتوانند و میبایست از حقوق پایمالشدهی او پشتیبانی همهجانبه کنند. ورود به عرصهی یک جنگ منطقهای از سوی سایر کشورها اما بهمعنای تقویت منطق توسعهطلب و افراطجویانهی جنگ است.
🔸تجربه نشان داده است که آنچه جنگ را در نهایت متوقف میسازد نه تفوق و رقابت بیوقفهی تسلیحاتی، نه رقابت فزونطلبانهی اقتصادی در بازار جهانی، و نه حتی سازمانهای حقوقی بینالمللی ناتوان، بلکه مقاومت خشونتپرهیز و همبستگی همهجانبهی ملتها در برابر قدرتها بوده است.
🔹امروز درگیرسازی و گروگانگیری کشور ما در معرکههای منطقهای و رؤیاپردازیهای بازتولید امپراطوریهای قدیم شرقی و غربی خطری است که صلح و امنیت و مصالح ملی و منطقهای مردم ما و همسایگانمان را تهدید میکند.
📌 عکس: «استقبال پوتین از پیوستن داوطلبان خاورمیانه به نیروهای روسی در اوکراین»(خبرگزاریها)
#جنگ
#خشونت
#روسیه
#اوکراین
#نگاه_روز
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸«جنگ عمل خشونتآمیزی است که کاربردش محدودیتی نمیشناسد؛ طرفهای متخاصم بهطور متقابل این قانون را بهیکدیگر تحمیل می کنند؛ و این امر منجر به کُنشی متقابل می شود که، مطابق با مفهوم جنگ، باید به افراط و تفریط بینجامد.»
—— کلازویتس، «پیرامون جنگ»
🔹قانون و منطق جنگ، یا کاربرد نامحدود خشونت برای تسلیم دشمن، میل به افراط و گسترش و فراگیری درگیری نظامی است. ازاینرو برای گریز از افتادن به تلهی جنگافزوزان آنچه در روش مقابله با این پدیده اهمیت دارد این است که مقاومت در برابر جنگ مبارزه با اصل آن و اجتناب از گسترش آن به سایر نقاط یا مداخلهی دیگر قدرتها در منطقهی درگیری نظامی باشد. هر ملتی حق دارد که در برابر هجوم و تجاوز به کشورش از خود دفاع مسلحانه کند و سایر ملتها میتوانند و میبایست از حقوق پایمالشدهی او پشتیبانی همهجانبه کنند. ورود به عرصهی یک جنگ منطقهای از سوی سایر کشورها اما بهمعنای تقویت منطق توسعهطلب و افراطجویانهی جنگ است.
🔸تجربه نشان داده است که آنچه جنگ را در نهایت متوقف میسازد نه تفوق و رقابت بیوقفهی تسلیحاتی، نه رقابت فزونطلبانهی اقتصادی در بازار جهانی، و نه حتی سازمانهای حقوقی بینالمللی ناتوان، بلکه مقاومت خشونتپرهیز و همبستگی همهجانبهی ملتها در برابر قدرتها بوده است.
🔹امروز درگیرسازی و گروگانگیری کشور ما در معرکههای منطقهای و رؤیاپردازیهای بازتولید امپراطوریهای قدیم شرقی و غربی خطری است که صلح و امنیت و مصالح ملی و منطقهای مردم ما و همسایگانمان را تهدید میکند.
📌 عکس: «استقبال پوتین از پیوستن داوطلبان خاورمیانه به نیروهای روسی در اوکراین»(خبرگزاریها)
#جنگ
#خشونت
#روسیه
#اوکراین
#نگاه_روز
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸برای زندگی، علیه سیاست اعدام گستری
🖋احسان شریعتی
🔸هر اعدام خاطرهی سهمناک تمامی مرگ(و میراندن)های پیشین را زنده میکند؛ زیرا به تعبیر شاعر حکیم شرق افراد یک جامعه اعضای یک پیکر اند و نیز از همین رو زمانی فیلسوف مغربزمین در نقد عدالت کیفری مینوشت: «آن کو مجازات میشود شایستهی مجازات نیست: او صرفا بهمثابهی ابزاری برای منع دیگران از برخی اعمال مورد استفاده قرار میگیرد؛ مجازات و پاداش نه به خاطر آنچه از آن فرد است، بلکه بهخاطر فایدهای، بدون آنکه مستحق آن باشد به او داده میشود،...، (زیرا) منفعت بشر ایجاب میکند که تنبیه و تشویق همواره پابرجا بمانند...» (نیچه، «انسانی، زیاده انسانی»، ۱۰۵)
🔹قاضیانی که بهسهولت حکم ستاندن جانهای خدادادهی متهمان را صادر میکنند، به عواقب فجیع تصمیمشان وقوف ندارند؟ پس آنهمه شرط و شروط در همان فقه سنتی از باب احتیاط و در اثبات جرم برای رسیدن به «احوط»ها، در مواردی هزار بار پیش پا افتاده تر از حیات و ممات آدمیان، چگونه به این سرعت به اثبات جرم و گناه مهلک میرسند؟ و در صورت خطا در این گونه داوری ها بازگرداندن زندگیها چگونه ممکن خواهد بود و آسیبهای بعدی چگونه جبرانپذیر؟ و دور باطل خشونت و انتقام کی و چگونه بسته خواهد شد؟
🔸یکی از موارد عمدهی اعتراض های مردمی در آستانهی انقلاب، علیه اعدامهای بیرویه در عصر پهلوی بود، اما سیاستِ «اعدامگستری» از فردای دگردیسی نهضت انقلابی به نظام فقاهتی بعدی به یک سنت قضایی رسمی تبدیل و ارتقاء یافت! و چنین انحراف و معکوس سازیِ انقلابِ «گُل علیه گلوله» (همچون موارد سایر انقلاب ها)، البته از بهانهی ضرورت بازدارندگی از «بازگشتِ ضدانقلاب» آغاز میشود و به بلعیدنِ «فرزندان انقلاب» میانجامد.
🔹معنا و جهتِ جنبش مدنی جاری و بهپاخاستن «برای» دفاع از منزلتِ «زن، زندگی، و آزادی» (در برابرِ ستمِ مردسالاری و مرگگستری)، درخواست جهان دیگری است، دنیایی که در آن دیگر از «اعدام» معترضان خبری مخابره نشود!
#خشونت_حاکمیتی
#اعدام_گستری
#زن_زندگی_آزادی
#یاداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸هر اعدام خاطرهی سهمناک تمامی مرگ(و میراندن)های پیشین را زنده میکند؛ زیرا به تعبیر شاعر حکیم شرق افراد یک جامعه اعضای یک پیکر اند و نیز از همین رو زمانی فیلسوف مغربزمین در نقد عدالت کیفری مینوشت: «آن کو مجازات میشود شایستهی مجازات نیست: او صرفا بهمثابهی ابزاری برای منع دیگران از برخی اعمال مورد استفاده قرار میگیرد؛ مجازات و پاداش نه به خاطر آنچه از آن فرد است، بلکه بهخاطر فایدهای، بدون آنکه مستحق آن باشد به او داده میشود،...، (زیرا) منفعت بشر ایجاب میکند که تنبیه و تشویق همواره پابرجا بمانند...» (نیچه، «انسانی، زیاده انسانی»، ۱۰۵)
🔹قاضیانی که بهسهولت حکم ستاندن جانهای خدادادهی متهمان را صادر میکنند، به عواقب فجیع تصمیمشان وقوف ندارند؟ پس آنهمه شرط و شروط در همان فقه سنتی از باب احتیاط و در اثبات جرم برای رسیدن به «احوط»ها، در مواردی هزار بار پیش پا افتاده تر از حیات و ممات آدمیان، چگونه به این سرعت به اثبات جرم و گناه مهلک میرسند؟ و در صورت خطا در این گونه داوری ها بازگرداندن زندگیها چگونه ممکن خواهد بود و آسیبهای بعدی چگونه جبرانپذیر؟ و دور باطل خشونت و انتقام کی و چگونه بسته خواهد شد؟
🔸یکی از موارد عمدهی اعتراض های مردمی در آستانهی انقلاب، علیه اعدامهای بیرویه در عصر پهلوی بود، اما سیاستِ «اعدامگستری» از فردای دگردیسی نهضت انقلابی به نظام فقاهتی بعدی به یک سنت قضایی رسمی تبدیل و ارتقاء یافت! و چنین انحراف و معکوس سازیِ انقلابِ «گُل علیه گلوله» (همچون موارد سایر انقلاب ها)، البته از بهانهی ضرورت بازدارندگی از «بازگشتِ ضدانقلاب» آغاز میشود و به بلعیدنِ «فرزندان انقلاب» میانجامد.
🔹معنا و جهتِ جنبش مدنی جاری و بهپاخاستن «برای» دفاع از منزلتِ «زن، زندگی، و آزادی» (در برابرِ ستمِ مردسالاری و مرگگستری)، درخواست جهان دیگری است، دنیایی که در آن دیگر از «اعدام» معترضان خبری مخابره نشود!
#خشونت_حاکمیتی
#اعدام_گستری
#زن_زندگی_آزادی
#یاداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸برای زندگی، علیه سیاست اعدام گستری
🖋احسان شریعتی
📌#بازنشر_یادداشت
🔸هر اعدام خاطرهی سهمناک تمامی مرگ(و میراندن)های پیشین را زنده میکند؛ زیرا به تعبیر شاعر حکیم شرق افراد یک جامعه اعضای یک پیکر اند و نیز از همین رو زمانی فیلسوف مغربزمین در نقد عدالت کیفری مینوشت: «آن کو مجازات میشود شایستهی مجازات نیست: او صرفا بهمثابهی ابزاری برای منع دیگران از برخی اعمال مورد استفاده قرار میگیرد؛ مجازات و پاداش نه به خاطر آنچه از آن فرد است، بلکه بهخاطر فایدهای، بدون آنکه مستحق آن باشد به او داده میشود،...، (زیرا) منفعت بشر ایجاب میکند که تنبیه و تشویق همواره پابرجا بمانند...» (نیچه، «انسانی، زیاده انسانی»، ۱۰۵)
🔹قاضیانی که بهسهولت حکم ستاندن جانهای خدادادهی متهمان را صادر میکنند، به عواقب فجیع تصمیمشان وقوف ندارند؟ پس آنهمه شرط و شروط در همان فقه سنتی از باب احتیاط و در اثبات جرم برای رسیدن به «احوط»ها، در مواردی هزار بار پیش پا افتاده تر از حیات و ممات آدمیان، چگونه به این سرعت به اثبات جرم و گناه مهلک میرسند؟ و در صورت خطا در این گونه داوری ها بازگرداندن زندگیها چگونه ممکن خواهد بود و آسیبهای بعدی چگونه جبرانپذیر؟ و دور باطل خشونت و انتقام کی و چگونه بسته خواهد شد؟
🔸یکی از موارد عمدهی اعتراض های مردمی در آستانهی انقلاب، علیه اعدامهای بیرویه در عصر پهلوی بود، اما سیاستِ «اعدامگستری» از فردای دگردیسی نهضت انقلابی به نظام فقاهتی بعدی به یک سنت قضایی رسمی تبدیل و ارتقاء یافت! و چنین انحراف و معکوس سازیِ انقلابِ «گُل علیه گلوله» (همچون موارد سایر انقلاب ها)، البته از بهانهی ضرورت بازدارندگی از «بازگشتِ ضدانقلاب» آغاز میشود و به بلعیدنِ «فرزندان انقلاب» میانجامد.
🔹معنا و جهتِ جنبش مدنی جاری و بهپاخاستن «برای» دفاع از منزلتِ «زن، زندگی، و آزادی» (در برابرِ ستمِ مردسالاری و مرگگستری)، درخواست جهان دیگری است، دنیایی که در آن دیگر از «اعدام» معترضان خبری مخابره نشود!
🔸منتشر شده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۱
📌وبسایت رسمی احسان شریعتی
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=6191&Tag
#بازنشر
#خشونت_حاکمیتی
#اعدام_گستری
#زن_زندگی_آزادی
#یاداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
📌#بازنشر_یادداشت
🔸هر اعدام خاطرهی سهمناک تمامی مرگ(و میراندن)های پیشین را زنده میکند؛ زیرا به تعبیر شاعر حکیم شرق افراد یک جامعه اعضای یک پیکر اند و نیز از همین رو زمانی فیلسوف مغربزمین در نقد عدالت کیفری مینوشت: «آن کو مجازات میشود شایستهی مجازات نیست: او صرفا بهمثابهی ابزاری برای منع دیگران از برخی اعمال مورد استفاده قرار میگیرد؛ مجازات و پاداش نه به خاطر آنچه از آن فرد است، بلکه بهخاطر فایدهای، بدون آنکه مستحق آن باشد به او داده میشود،...، (زیرا) منفعت بشر ایجاب میکند که تنبیه و تشویق همواره پابرجا بمانند...» (نیچه، «انسانی، زیاده انسانی»، ۱۰۵)
🔹قاضیانی که بهسهولت حکم ستاندن جانهای خدادادهی متهمان را صادر میکنند، به عواقب فجیع تصمیمشان وقوف ندارند؟ پس آنهمه شرط و شروط در همان فقه سنتی از باب احتیاط و در اثبات جرم برای رسیدن به «احوط»ها، در مواردی هزار بار پیش پا افتاده تر از حیات و ممات آدمیان، چگونه به این سرعت به اثبات جرم و گناه مهلک میرسند؟ و در صورت خطا در این گونه داوری ها بازگرداندن زندگیها چگونه ممکن خواهد بود و آسیبهای بعدی چگونه جبرانپذیر؟ و دور باطل خشونت و انتقام کی و چگونه بسته خواهد شد؟
🔸یکی از موارد عمدهی اعتراض های مردمی در آستانهی انقلاب، علیه اعدامهای بیرویه در عصر پهلوی بود، اما سیاستِ «اعدامگستری» از فردای دگردیسی نهضت انقلابی به نظام فقاهتی بعدی به یک سنت قضایی رسمی تبدیل و ارتقاء یافت! و چنین انحراف و معکوس سازیِ انقلابِ «گُل علیه گلوله» (همچون موارد سایر انقلاب ها)، البته از بهانهی ضرورت بازدارندگی از «بازگشتِ ضدانقلاب» آغاز میشود و به بلعیدنِ «فرزندان انقلاب» میانجامد.
🔹معنا و جهتِ جنبش مدنی جاری و بهپاخاستن «برای» دفاع از منزلتِ «زن، زندگی، و آزادی» (در برابرِ ستمِ مردسالاری و مرگگستری)، درخواست جهان دیگری است، دنیایی که در آن دیگر از «اعدام» معترضان خبری مخابره نشود!
🔸منتشر شده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۱
📌وبسایت رسمی احسان شریعتی
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=6191&Tag
#بازنشر
#خشونت_حاکمیتی
#اعدام_گستری
#زن_زندگی_آزادی
#یاداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
وب سایت رسمی احسان شریعتی
برای زندگی، علیه سیاست اعدام گستری
هر اعدام خاطرهی سهمناک تمامی مرگ(و میراندن)های پیشین را زنده میکند؛ زیرا به تعبیر شاعرحکیم شرق افراد یک جامعه اعضای یک پیکر اند و نیز از همین رو زمانی فیلسوف