احسان شريعتی Ehsan Shariati
2.62K subscribers
799 photos
68 videos
96 files
617 links
كانال رسمي احسان شريعتی
Download Telegram
🔷🔸جشن جهان کار و عید گسست با گذشته

🖋احسان شریعتی

🔸امروز اول ماه مه روز جهانی کارگر و در همه ی جهان، و بویژه در جهان سرمایه داری، جشن کار برپا و تعطیل رسمی است. در ایران ما اما، همچنان به‌رغم همه‌ی دعاوی مستضعف‌پناهانه، این روز و جشن و تعطیلات به‌رسمیت شناخته نشده است. کارگران ایران در این روز نگران از سرنوشت معیشت خویش در چنبره ی بحران حاد ناشی از سیاست‌های اقتصادی راست‌روانه و سوءمدیریت حاکم بر کشور (بویژه پس از جنگ)، به خیابان آمده‌اند.

🔹از سوی دیگر، امروز در ایران «روز معلم» است، به یاد معلم شهید ابوالحسن خانعلی، دبیر فلسفه‌ای که در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ در تجمع اعتراض‌آمیز معلمان در میدان بهارستان توسط ماموران نظام گذشته کشته شد. پس از گذشت ۶۱ سال از این رخداد و دعوی پیروزی انقلابی که قرار بود «آغازبیداری» (ضداستعماری-ضداستبدادی-ضداستثماری) و تحقق آگاهی «ضداستحماری» معلمان مردم باشد، امروز معلمان ایران, نگران از سرنوشت معیشت و کرامت خویش، دیگر بار باز هم در برابر مجلس به خیابان آمده‌اند.
برتر از دغدغه‌ی معیشت معلمان، ارج‌شناسی کرامت آموزگار در فرهنگ و تمدن و کشور ماست که مسئله ی اخلاقی و عقیدتی روز است. جنبش معلمان نه تنها مدنی‌ترین جنبش‌های اجتماعی کشور ماست که هر اقدام و رفتار و اظهار و موضع آنان خود یک کلاس درس در صحنه و در عرصه و انظار عمومی و همگانی است؛ و بنا به تعریف، معلمی نه فقط کار برای ادامه ی بقا و تولید کالا با تاریخ مصرف موقت (پوئسیس)، بل‌که عالی‌ترین شکل کنش‌گری هنری(«اثر»آفرینی)، اخلاقی و مدنی است («پراکسیس» یونانی و «آکسیون» آرنتی).

🔸و در همین روزهای خشک‌سالی و خشک‌مغزی است که ایران‌پژوهان برجسته در غربت درمی‌گذرند و «کار»شان ارزیابی و ارج واقعی ایشان براستی گزارده نمی‌شود.

🔹و اما فردا از دیگر سو، عید «فطر» است و فطر به معنای وقفه، درنگ و گسست است؛ چنان‌که معنای واقعی روزه و صیام توان صیانت و نظارت بر خویش با گسست از عادت بوده است.
پس پیام حقیقی عید این نوروز و رمضان و سال و ماه نو، جز این نمی‌تواند باشد که ملت ما سخت نیازمند، تشنه و گرسنه‌ی آزادی و عدالت است و بر فراز همه، بازگشت آن «معنویت» غمگینی کز قلب‌ها گریخته است، با گسست از عادات زشت و موهن و ناخودآگاهانه‌ی گذشته همچون بی‌حرمتی به منزلت زن، ارج‌ناشناسی مقام کار و گارگر، و قدر ندانستن مرتبت آموزگار !


#کارگران
#معلمان
#یادداشت
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati
🔷🔸«ویران‌آباد»
دیگر هرگز مباد!

🖋احسان شریعتی

🔹فاجعه‌ی فروپاشی برج هیولایی متروپول آبادان کوس فساد سازمان‌یافته‌ی «خصولتی» را در زمینه‌ی ساخت‌وسازهای بی‌رویه‌ و شبه‌کلان‌شهرسازی‌های بی‌ضابطه‌ و «عنکبوتی» فروکوفت. خوزستان بازشهید را دیگربار به «خیزستان» مبدل ساخت. سراسر ایران را به سوگ نشاند.

🔸اقشار گوناگون مردم در اقصی نقاط کشور برای اظهار همبستگی با هموطنان قربانی فاجعه به صحنه آمدند و با مطالبه‌ی محاکمه‌ی کلیه‌ی دست‌اندرکاران این بساط و بازار سوداگری تبهکارانه، خواستار افشای حقیقت و اجرای عدالت برای جلوگیری از تکرار فاجعه‌سازی‌های «زنجیره‌ای» شدند (پلاسکو، سینااطهر، و..).
از این پس، مؤثرترین راه مقابله‌ با فروپاشی یا «ساختارشکنی» مُهلک بسازبفروشان خصولتی، «ساختارگشایی» است، واسازی تخریبگر ساختارهای معیوب و شکننده‌ از شهری گرفته تا قضایی و اقتصادی و سیاسی.

🔸تقویت و استمرار همبستگی و مقاومت ملی و مدنی، خشونت‌پرهیز اما مصمم و پایدار، و طرح مطالبات معین علمی-عملی در تمامی حوزه‌های حقوقی (مجازات جنایت، بزهکاری، فساد و اختلاس و دزدی و..)، اجتماعی(توقف روند خودسرانه‌ی ساخت‌وسازهای مجاز اما فاقد صلاحیت و نظارت، و سیاست‌های‌ اقتصادی سوداگرانه از نوع «بگذار بورزند، بگذار بروند»)، و سیاسی (گذار از اشرافیت‌سالاری روحانی، نظامی، تجاری به مردم‌سالاری و جمهوریت)، می‌تواند امید به توفیق خط و مشی تغییروتحول‌طلبی ساختاری را در دل جامعه زنده سازد.


#فساد_ساختاری
#خصولتی
#متروپل
#آبادان
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸گفتن حقیقت به مردم

🖋احسان شریعتی

🔆در روز قلم
« به آنان که با قلم تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار می کنند»

🔹کلام پیامبر است که «برترین مبارزه، ابراز سخن دادخواهانه در پیشگاه حاکم ستمگر است»(أفضل الجهاد كلمة عَدْلٍ عند سُلْطَانٍ جَائِر، صحيح).
🔸در عصر ما مسئولیت روشنفکری و مبارزه‌ی مدنی خشونت‌پرهیز را در داشتن همین فضیلت «گفتن حقیقت به قدرت» می‌دانند. چامسکی یکی از روشنفکران معاصر اما کار مهم‌تر را یافتن مخاطبی می داند که برایش حقیقت اهمیتی داشته باشد و ویژگی مهم دیگر این‌ که مخاطب نباید فقط به‌عنوان مخاطب صرف، بلکه باید همچون جامعه‌ای با دغدغه‌ی مشترک و امید مشارکت سازنده در نظر گرفته شود. به‌عبارت دیگر، گفتن حقیقت به قدرتی که آن ‌را قبل از همه می‌داند و تلاش می‌کند آن را پنهان سازد ممکن است کاری بیهوده به نظر آید؛ وانگهی، نه قدرت بل‌که قربانیان قدرت اند که نیاز به دانستن حقیقت دارند (به‌نقل از تری ایگلتون درباره‌ی چامسکی). آن حدیث نبوی اما نه بیان حقیقت عیان به آنها که قصد پنهان ساختنش را دارند، بل‌که در ستایش سخن دادخواهانه رویاروی قدرتمندان‌ بود.

🔹دشوار‌تر از مخاطب قرار دادن قدرت گفتن حقیقت به مردم است. زیرا در اینجا خطر و خسارت نه جسمانی و از جانب سرکوب قدرت ستمگر، بل‌که روانی و رفتاری است برخاسته از جهل و وهم (شبهه). و میدانیم که بزرگترین دشمن درونی هر نوع دموکراسی (مردم‌سالاری) دماگوژی (عوام‌فریبی) پوپولیستی است که توده‌ی مردم‌ را ملعبه‌ی مغالطه‌های خود قرار می‌دهد.

🔸برای نمونه، این حقیقت که قدرت واقعی خود مردم اند اما، مردم همیشه به قدرت و نقش خود در برآمدن و افول قدرت‌ها واقف نیستند. مردم همواره نسبت به معضلات وضع موجود و ساختارهای حاکم معترض بوده و هستند (وفور فساد و بی‌عدالتی، فقر و فساد و..از سویی و فقدان حقوق و آزادی‌های فردی و جمعی از دیگر سو)؛ و در طول تاریخ معاصر از خلال جنبش‌های اصلاحی و انقلابی نارضایتی خود را به شیوه‌های گوناگون بیان کرده‌اند. و اما اگر به نتیجه‌ی غایی مطلوب نرسیده‌اند، آیا نفس تغییروتحول‌خواهی ایشان «اشتباه» بوده است(چنان‌که محافظه‌کاران حامی وضع و نظم سابق و لاحق تبلیغ می‌کنند)؟ و یا اشتباه در دنباله‌روی از انحراف حرکت و تحریف هدف، و در همانندپنداری یا «شبهه‌»ی انقلاب و ارتجاع، و در دگردیسی نهضت به نظام در مرحله‌ی گذار رخ داده است؟ (چنان‌که در انقلاب های گذشته کشورمان و نیز در تجربه‌ی اخیر «بهار عرب» شاهد بودیم؟)

🔹در هر حال، تا آنجا که به «مسئولیت» اهل قلم و قدم مستقل، آزاده و عدالت‌طلب مربوط می‌شود، حقیقت افقی است که با جستجو و پویش مستمر از خلال تصحیح خطاها و اشتباهات گذشته بدان نزدیک می‌شویم. برای اینان حقیقت نه «مقصد» بل‌که «راه» جستجو است در برابر پوشانندگان راستی که می‌پندارند حقیقت را به چنگ آورده‌اند و در صدد تحمیل آن به دیگران و همگان اند!

#یادداشت
#روز_قلم
#حقیقت
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati
🔷🔸بار دیگر گشت اکراه؟!

🖋احسان شریعتی

🔹 لآ إِكْرَاهَ فِى ٱلدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ ٱلرُّشْدُ مِنَ ٱلْغَىِّ

📌شهری است که ویران میشود، نه فرونشستن بامی...
باغی است که تاراج میشود، نه پرپر شدن گلی...

🔸معنا و مقصود از سیاست بازداشت و حبس چهره‌های مستقل و منتقد صنفی، فرهنگی-هنری و مدنی-سیاسی چیست؟ هشدار و هراس‌افکنی جهت بازدارندگی از گسترش جنبش مطالبه‌گری و حسابرسی، روشنگری و شفافیت، و اصلاح‌گری اساسی؟ تجربه‌ی سده‌ی گذشته و بویِژه دهه‌ی آخر مگر نشان نداد که نتیجه‌ی سیاست سرکوب و حبس و حصر و حذف جنبش اصلاحی جز تقویت گفتمان براندازی و خیزش‌‌های قهرآمیز و خشونت‌آلود معطوف به درگیری و فروپاشی در اقصی نقاط کشور نبوده است؟‌!

🔹نکته‌ای آن‌قدر عیان و آشکار و بی‌نیاز از بیان که نمی‌تواند برای مسئولان مغفول مانده باشد. پس می‌ماند این فرض که جریانی در حاکمیت قصد دایر کردن امر را داشته باشد میان از سویی مدارا و بردباری و سازش و تحمل وضع بحرانی موجود‌، و از دیگر سو غلبه‌ی قهر و قهقرا و گزاف‌گویی‌های گفتمانی افراط و تفریطی. همان روشی که در بهار عرب در برخی سرزمین‌ها تجربه شد و به تخریب و فروپاشی سراسری این کشورها انجامید.

🔸در شرایطی که مردم در رنج از بحران فوق طاقت معیشتی و در خشم از سوءمدیریت‌ و فساد و اختلاس و..، در سپهرهای گوناکون از ساخت‌وساز گرفته تا فجایع محیط زیستی و تا سوداگری خصولتی بسر می‌برند، امامان جماعت نگران بدحجابی زنان دزدان اختلاس‌گر اند (امام جمعه فرموده‌اند ما فقط نگران بدحجابی نیستیم اما بدحجابها زنان همان اختلاس‌گران اند!) و در برخی مناطق خودمختار مسئولان آتش به اختیار بخش‌نامه‌ صادر می‌کنند و از ضرورت فعال شدن دوباره‌ی «گشت‌های اکراه» می‌گویند. گویی محصول همین سبک کار خود را طی چند دهه‌ی گذشته امروز در هر کوی و برزن نمی‌بینند!
بازآزمودن این همه‌ آزموده و باز تجربه‌ی تجربه‌شده‌ها آدمی را براستی یاد این آموزه‌ی هگلی می‌اندازد که «تجربه و تاریخ به ما می آموزد که ملت‌ها و حکومت‌ها هرگز از تاریخ چیزی یاد نگرفته‌اند؛ که هرگز طبق قواعدی که می‌توانست از آن برگرفته شود، عمل نکرده‌اند ! » (گفتارهایی درباره فلسفه تاریخ). پس «من جرب المجرب حلت به الندامه»‌!


#یادداشت
#بازداشت
#گشت_ارشاد
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸بله قربان؟ نه قربان!

🖋احسان شریعتی

🔹روز عید قربان که برای عرض تسلیت به دیدن خانم فهیمی مادر شهید سهراب اعرابی رفته بودیم که دومین فرزند خود را نیز اخیرا از دست داده‌اند. بزرگ مجلس از ایشان پرسید که «آیا شده است که از خدا بپرسید که چرا من باید متحمل چنین هزینه‌ای شوم؟» بانو فهیمی که الحق مادر فهیم و مومنی هستند پاسخ دادند: بله با اوج خشم و تضرع از خداوند پرسیدم. اما هنگامی که در همان ایام به‌نحوی غیرآشکار به تظاهرات جوانان رفتم و هزاران جوان هم سن و هم نسل او را دیدم و شنیدم که فریاد می‌زدند «سهراب ما نمرده»، آرامش یافتم و با خود گفتم همه‌ی این جوانان فرزند من هستند و مانند فرزند من می‌توانستند قربانی شوند.

🔸فلسفه‌ی عید ابراهیمی قربان این بزرگترین اعیاد مسلمانان جهان که در ایران ما در قیاس با سایر کشورها کمتر چنان که باید بزرگ داشته می‌شود (آنهم در ایام گرانی‌ سرسام‌آور گوشت و گوسپند)، به‌زبان ساده همین آزمون ایمان و آمادگی برای فدای عزیزترین چیزی است که می‌تواند تو را اسیر خودخواهی طبیعی‌ات سازد و از گرویدن به والایی و ایثار برای دیگران بازدارد.

🔹پس قربان (قرب، نزدیکی) آن‌چیزی است که بدان به خدای تعالی نزدیکی جویند و اما در نزد ما فارسیان به‌معنای مطلق تصدق و ارادت به کار می‌رود و گاه نسبت به افرادی صاحب مقام که تقرب به آنان عین دوری از خداست و از واژگان فرهنگ سنتی و بومی غلامی و چاکری در برابر آقایی و سروری به‌شمار می‌آید.

🔸قربانی کردن حیوان به‌جای انسان برای اطعام گرسنگان هرچند پیشرفتی بود که در ادیان ابراهیمی رخ داد، اما این پاداش فرعی آزمون ابراهیم، فلسفه‌ی این آیین و مناسک نبود. معنا و هدف این عید و جشن برای کسی آشکار می‌شود که بداند اسماعیل او کیست و چیست و او چه اندازه حاضر است آن‌را فدای نزدیکی به تعالی خدا و همبستگی معنوی با خلق کند.

#عید_قربان
#سهراب_اعرابی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati
🔷🔸حراست از حریم دانشگاه ؟!

🖋احسان شریعتی

🔸حادثه‌ی فجیع محاصره و یورش به دانشگاه شریف توسط نیروی نظامی موسوم به «لباس شخصی‌ها» و بازداشت شماری از دانشجویان شرافتمند، یادآور رخدادهای تلخ و شوم تاریخ دانشگاه، مانند حمله به کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، بود و نشان داد که مسئولین از تاریخ درس معکوس آموخته اند و همان شیوه‌های فاجعه‌بار را بار دیگر به‌شکل مسخره‌آمیزی تکرار و توجیه می‌کنند.

🔹اگر ‌معنای پذیرش «روز دانشجو» در تقویم رسمی (۱۶ آذر از پی کودتای ۱۳۳۲)، دفاع از حریم مقدس دانشگاه و محکومیت تجاوز نیروی نظامی به صحن آن باشد، ورود نیروی شبه‌نظامی «غیررسمی» به‌لحاظ حقوقی به‌مراتب شوم‌تر و آفت‌بارتر است زیرا در اینجا «مسئولیت» به انبوهی از خودسران خیره‌سر حواله و در میان آنها تقسیم می‌شود.

🔸رشد مبارزه و بلوغ جامعه‌ی مدنی ما پس از طی یک سده از تلاش‌ها‌ و جنبش‌ها در راه آزادی و استقلال، عدالت و توسعه، دیگر چنین پدیده‌ و شیوه‌های شوم و زشتی را نمی‌پذیرد و آن‌ را تحقیر و توهین تلقی و محکوم می‌کند: تعدی به موقعیت و منزلت «دانشگاه»، به‌مثابه‌ی جایگاه و قرارگاه دانش، و به «دانشجو» در مقام حامل آگاهی و پیشروترین قشر اجتماع و نیروی جوان و سالم و سازنده‌ی آن.

🔹هم از این‌رو، طبیعی است که این روزها شاهد گسترش موج اعتراضات و اعتصابات دانشجویان و استادان در دانشگاه‌های کشور باشیم و مسئولیت خلاء پاسخ‌گویی حقوقی و گفتگوی مدنی با دانشجویان متوجه مسئولین وزارت علوم و ریاست دانشگاه‌هاست که به‌جای «حراست» از این نهاد شریف آن‌را به حصار و اسارت هراسناک مبدل ساخته‌اند.

🔸به‌عنوان یک مدرس سابق دانشگاه و همراه و همصدا با همه‌ی استادان شریف دانشگاه‌های کشور، به نوبه‌ی خود ضمن اعتراض و ابراز انزجار از تشبث به چنین شیوه‌ها و اعمال ننگینی، آزادی فوری و بلاقید تمامی دانشجویان شریف بازداشت‌شده را درخواست میکنیم و آن‌را شرط نخست استمرار درست و سالم و امن کار دانشگاه‌های کشور، در مقام قرارگاه دانش و آموزش و پژوهش برای دانشجویان، می‌دانیم.

#دانشگاه
#دانشجو
#دانشگاه_شریف
#جنبش_دانشجویی
#زن_زندگی_آزادی
#یادداشت
#احسان_شریعتی


@Dr_ehsanshariati
🔷🔸جوهر عدالت‌طلبانه‌ی جنبش اعتراضی (۱)

🖋احسان شریعتی

🔸درون‌مایه‌ی جنبش اعتراضی جاری خواست‌های «مدنی» است. به عبارتی دیگر، جوهر حقّانی و مشروع این حرکت، در سطح ملی و به‌ویژه از سوی جوانان و زنان در شهرها،  دادخواهی، تظلّم و در یک کلام «عدالت‌»جویی است.

🔹اگر همه‌ی گسل‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، همچون شکاف سنت-تجدد،  دولت-ملت، مرکز-مناطق، و..، در اینجا و اکنون و در پساپشت این جنبش اعتراضی فعال شده اند، از منظر گفتمانی اما جملگی در دادخواهی و مطالبه‌ی عدالت به هم‌رایی و اجماع می‌رسند.
از اینرو، تحلیل‌های ایدئولوژیکی، از سنخ ‌ناسیونالیستی، سکولاریستی و..، که می‌کوشند آراء و امیال جزمی خود را بر واقعیت تحمیل کنند بیشتر موجب تفرقه، سردرگمی، و گم‌راهی این پویش مدنی و همسویی جنبش مردم‌سالار، آزادی‌وعدالت‌خواه می‌شوند.

🔸حرف حساب و درخواست مردم معترض مطالبه‌ی عدالت و محکومیت و برپایی محکمه‌ای است برای بررسی مسئولیت‌ها و پاسخ‌گوسازی مسئولان در رابطه با پرونده‌های مشخص و همچنان مفتوح جرم‌ و جور‌هایی که طی چند دهه ‌انباشته شده و بی‌جواب و بلانتیجه مانده اند و اکنون به مرز انفجار رسیده‌اند.

🔹پس جامعه، زنان، جوانان و دانشجویان، معلمان و کارگران، پزشکان و اهل رسانه چیز عجیبی نمی‌خواهند جز «آزادی» بیان و  تجمع و اطلاع‌رسانی و تشکل و..، حق انتخاب سبک زندگی و پوشش و.. تنوع فرهنگی، و خلاصه حقوق بشری و شهروندی خویش و اجرای «عدالت»، حقوقی در کوتاه مدت و عدالت اجتماعی در بلندمدت. در یک کلام و در نهایت هدف، برقراری وضع و نظمی است حق‌بنیاد، قانون‌مدار و عدالت‌محور که در یک نظام جمهوری به‌معنای عام و متعارف کلمه، ممکن و تحقق‌یافتنی است، زیرا چهار مشخصه‌ی بارز آن، «مردم‌سالار»(دموکراتیک) و «عُرفی»(تفکیک دو نهاد دینی و دولتی)، «اجتماعی» و «تقسیم‌ناپذیر» بودن است.

🔸در برابر این اعتراض و تظلم مدنی، رفتار حاکمیت تاکنون به‌جای در پیش گرفتن راهکار بازبینی و پذیرش اشتباهات انکارناپذیر گذشته و تساهل در برابر اعتراضات و گفتگو با منتقدان و مخالفان، سیاست ارعاب و سرکوب نظامی و به میدان آوردن نیروهای انتظامی و لباس شخصی و امنیتی‌سازی فضا و سپهر عمومی و ایجاد انقطاع و اختلال در شبکه اطلاع‌رسانی و رسانه‌ها و بازداشت‌ها و تنش و درگیری در معابر عمومی و دانشگاه‌ها و مدارس و..، بوده با غفلت از این واقعیت که این شیوه بیش‌تر نشان واهمه و نمایش ضعف تلقی می‌شود تا علامت ثبات و اقتدار.

🔹در این میان، نقش روزنامه‌نگاران و اهل مطبوعات و رسانه‌ در داخل کشور، در گزارش درست و حقیقی، ارايه‌ی تصویری واقعی از وضعیت  وروشنایی‌بخشی به ابهامات و پیچیدگی موقعیت، بسیار مهم و تعیین‌کننده و حیاتی است. از همین‌رو، این قشر اجتماعی در ایران و جهان، زیر شدیدترین فشارها و تهدید و تطمیع‌ها از سوی قدرت‌ها، بوده و هستند. و بزرگترین معضل نیروهای مستقل مردمی، آزادی ‌وعدالتخواه، نداشتن پایگاه‌ و رسانه‌های خبری آزاد و مستقل، به‌ویژه در داخل کشور، است.

🔸پیگرد و خاموش سازی فعالان رسانه و اطلاع‌رسانی در کشور نه به نفع مردم است و نه حتی به مصلحت حاکمیت، زیرا گوش‌های عموم را برای پذیرش اخبار غیرموثق و غلوآمیز شنوا و نیوشاتر می‌سازد و بر ترس‌آوری واهی و ارعاب متقابل می‌افزاید و به گسترش خشونت و پرخاش‌گری و توحش ضدمدنی می‌انجامد.

#اعتراضات_ایران
#جنبش_مدنی
#مطبوعات_آزاد
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸شورش‌اندیشی (۲)
 
🔸» من برمی‌شورم پس ما هستیم ! «

آلبر کامو

🖋احسان شریعتی
 
🔹همزمان با «روز جهانی فلسفه»
 
🔸هنگامی‌ که با مشاهده‌ی ستم «منقلب» می‌شویم و به اعتراض برمی‌خیزیم، در واقع، خواستار تغییر-و-تحولی در زندگی هستیم و در برابر وضع آشفته‌ی‌ موجود و بی‌نظمی مسلط و «عبث» شیوه‌ی زیستمان در جهانی بی‌معنا برمی‌آشوبیم. این منقلب شدن یا شورش(révolte) طبیعی است و به دنبال کسب وحدت‌ زندگی متناقض و متلاشی‌شده است. هنگامی‌ که «من» در دفاع از آزادی و حق خویش برمی‌شورم، در ضمن این تلاش در می‌یابم که مورد من مورد دیگران و همه‌ی ما ست. و در این برآشفتن هر فرد برسازنده‌ی «ما» می‌شود و بدینسان همگی ما در حرکت مشترکمان به بودن خویش و سرشت و سرنوشتمان آگاهی و وقوف می‌یابیم. پس من و ما نه با صرف اندیشیدن به شیوه‌ی دکارتی، در خلوت فروبسته‌ی خود، که در «منقلب» شدن و برشوریدن علیه عبث زیست موجود از خود فرامی‌گذریم و به زندگی مشترک جامعه جهت و معنا می‌بخشیم. این منقلب شدن مشروع و طبیعی اما، نزد کامو، هنوز با «انقلاب کردن »(révolution) بر اساس ایده وعقیده‌ها برای «تغییر جهان»(مارکس) و استقرار «دولتی» نوین و حکومتی دیگر متفاوت است زیرا هدف انقلاب تسخیر تمامیت جهان و تغییر آن است.
جنبش اعتراضی که در جامعه‌ی ما از پی مرگ‌های فجیع جان‌های پاک و معصوم (به‌ویژه از میان زنان جوان)، و به‌ویژه در میان جوانان علیه بی‌عدالتی‌ها برخاسته است، تمامی مشخصات یک شورش یا قیام برای جستجوی یافتن معنایی تازه برای مفاهیم کهن زیستن شایسته در آزادی، عدالت و توسعه و تعالی‌ای دیگر را داراست. با درس‌آموزی از تجربه‌های نهضت‌های «اصلاحی» گذشته (که به تعبیر کامویی «تغییر شیوه‌ی تملک قدرت بدون تغییر حکومت» بود) و دو انقلاب‌ پیشین ایرانی و بويژه سرنوشت «بهار عربی»، در خطر انحراف از «منقلب» شدن است به «انقلاب» کردن (رولوسیون به معنای «چرخش و دور زدن کامل بر گرد و مدار خویش» و گشت منفی مفهوم انقلاب، مثلا در قاموس قرآنی که مترادف با ارتجاع و واپس‌گرایی است و یا خشونت نوجو و اقتدارگرای تمام‌خواه، نزد کامو یا آرنت).

🔹از سویی، گرایش «افراطی» حاکمیت امروزه تنها راه برون‌رفت از بحران سیاسی (گره‌گاه سایر بحران‌های تودرتوی اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی) را در تشدید و گسترش شیوه‌ی سرکوب و ارعاب از راه ضرب و شتم و تیراندازی و بازداشت و حبس و اعدام، می‌یابد و مفرّ و خروجی بن‌بست  را در دامن زدن به جوّ جنگی در داخل و خارج و از دیگر سو، نیروهای «تفریطی» همسو یا وابسته به قدرت‌های جهان و منطقه و رسانه‌هایشان که خواستار بازگشت به اقتدار گذشته یا فرارسیدن قدرت آینده اند، در سودای تصرف جنبش و هدایت آن به سمت تصاحب حکومت به آن فراخوان لبیک می‌گویند تا برای برافروختن آتش جنگ (داخلی و خارجی) و تجزیه کشور از پشته‌ها کشته هیزم بجویند و در راه تحقق هدف استفاده از هر وسیله‌ای را موجه بدانند.

🔸هدف جنبش مدنی اما گشودن چشم‌انداز تغییر-و-تحولی اساسی است برای گشت و گذار به‌سمت مردم‌سالاری و جمهوری و بازبنانهادن نظمی مدنی، قانون بنیاد، با محوریّت خواست و شعار زندگی آزاد و عادلانه و رشدیافته و متعالی شایسته‌ی انسانی و رفع و امحای تمامی بیدادها و تبعیض‌های تاکنونی جنسیتی، قومی، طبقاتی، فرهنگی و دینی و..؛ و تنها در این راستا ست که «هر مرگ دریچه‌ای خواهد شد که به روی تباهی‌ها بسته می‌شود!» هر چند که در این روزها  شور و شعف زندگی به سوگ جان‌های نوجوان نشسته باشد...
 
#جنبش_مدنی
#انقلاب
#یادداشت
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati
🔷🔸«مسئله»‌ی روز دانشجو چه بود و چیست؟

🖋احسان شریعتی
 
🔸مسئله‌ی ویژه‌ی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، «روز دانشجو» و نماد جنبش دانشجویی، تجاوز نیروی نظامی به حریم دانشگاه و پایمال شدن اصل استقلال نهاد آگاهی، فرهنگ، و آموزش بود. این‌که دانشگاه در دفاع از اصل استقلال و آزادی کشور در ماه‌های پس از کودتای انگلیسی-آمریکایی، علیه دولت ملی و مردمی مصدق، همچنان مقاومت می‌کرد، به یمن استقلال نسبی نهاد دانشگاه بود که از جمله، پیش‌تر در مجلس چهاردهم (بهمن ۱۳۲۳) به پیشنهاد دکتر مصدق، با تصویب تبصره‌ی استقلال عملکرد مالی دانشگاه، خروج دانشگاه از سیطره‌ی به تعبیر او «مفتش وزارت دارایی»، تا حدودی فراهم آمده بود.

🔹در ۶۹مین سالگشت این واقعه و ۴۴ سال پس از وقوع انقلابی علیه استبداد و وابستگی، در حالی که مسئله‌ی خاص استقلال دانشگاه و مداخله‌ی نیروهای شبه‌نظامی و امنیتی در آن همچنان در کشور مطرح است، در تبلیغات رسمی و بنرهای  شهرداری در شهر می‌خوانیم که موضوع اصلی روز دانشجو و شهادت دانشجویان نه دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه (و کشور) که صرف «مخالفت با آمریکا» بوده است!

🔸از اتفاق، در روز ۱۶ آذر برخلاف روزهای قبل که ناآرام و صحنه‌ی اعتراضات دانشجویی علیه استبداد و استعمار بود، دانشگاه آرام و دانشجویان در کلاس‌های درس مشغول فراگیری بودند که بناگاه پلیس و نیروی نظامی به بهانه‌ی تمسخر دانشجویان و به قصد بازداشت آنها به کریدور دانشکده‌ی فنی وارد می‌شوند و مدیریت دانشکده به اعتراض زنگ تعطیلی کلاس را به صدا درمی‌آورد و با خروج دانشجویان، اعتراض طبیعی و تیراندازی سربازان رخ می‌دهد. این که قصد نیروی نظامی از این اقدام تحریک‌آمیز چه بوده، در آنزمان مورد تفسیرهای گوناگون قرار می‌گرفت، از جمله این که رژیم کودتا می‌خواسته به قدرت‌های حامی خود ضرورت اعمال اقتدار را به‌دلیل استمرار اعتراضات نشان دهد.

🔹در هر حال و با هر تفسیری و به رغم تغییر موقعیت‌های تاریخی و نظام‌های سیاسی، پیام روز دانشجو دفاع از آزادی و استقلال دانشگاه و حرمت و حقوق دانشجو بمثابه ی موتور آن نهاد بوده است.

🔸هنگامی که استاد و دانشجو نتوانند در دانشگاه (و همه‌ی جوانان در جامعه) در امنیت و آزادی با «سلاحِ نقد» به بررسی و سنجش وضع موجود و در‌افکندن طرح‌های راهبردی بپردازند، امری که بنابه تعریف جایگاه و کارکرد از جمله وظایف آنها در همه‌ی سپهرها ست، چنان‌که تجربه‌ی تاریخ نشان داد، از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷، از اقصی نقاط کشور صدای «نقدِ سلاح» برخواهد خاست و به گفتمان یک دوران بدل خواهد گشت و مسئول آن وضعیت نیز بنابه تعریف مسئولان امر خواهند بود.

🔸بزرگداشت راستین روز دانشجو و فراگیری درس‌ها و پاسداشت دستآوردهای آن رخداد تاریخی، آزادی و بازگشت تمامی دانشجویان (و جوانان) و استادان (و فعالان عرصه‌ی فرهنگ و هنر) بازداشت شده و یا از کار برکنارشده در این روزها ست و طرحِ مطالبه‌ و درخواست روشن توقف و قطع مداخله‌ی قدرت‌های سیاسی و امنیتی برون‌دانشگاهی در «حیات دانشگاه و دانشجو» و شناسایی حق استقلال و هویت نهاد آگاهی و فرهنگ، دانش و پژوهش، آموزش‌ و پرورش، و آزادی و امنیت بیان و انتقاد و اعتراض. انسداد این راه روشن گشودن کوره‌راه‌های دشمنی، دشنام‌ و دشنه،‌ خواهد بود...

#آزادی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#استقلال_دانشگاه
#یادداشت
#احسان_شریعتی
 @Dr_ehsanshariati
🔷🔸 و اما آموزهٔ او چه بود؟

🖋احسان شریعتی

📌در ۴۶مین سالیادِ «ش.م.ع.»


🔹امسال بار دیگر به‌دلیل شرایط ویژهٔ کشور مراسم مرسوم سالیاد دکتر شریعتی از سوی بنیاد وخانواده به‌شکل رسمی در مرکز برگزار نشد. به دعوت علاقه‌مندان آن معلم مردم اما در روستای مزینان، خاستگاه خانوادگی وی و نیز از سوی فرهنگیان در شهر سبزوار نشست‌هایی برگزار شد و قرار بود بنده سخن بگویم. مقامات امنیتی محل لیکن ناگهان پیش از مراسم اطلاع دادند که دستورالعمل آمده که فلانی نمی‌تواند سخن بگوید. در نتیجه در هنگام تشکر از حضور مردم در این نشست با اشاره به همین محدودیت عرض کردم که بیان را شاید بتوان ممنوع ساخت اما اندیشیدن را مگر می‌توان؟ ادامهٔ بزرگداشت و گفتگو سپس در نشست‌های محدودتر و خانگی با فرهنگیان سبزوار ادامه یافت.

🔸در بازگشت به تهران در خیابان شریعتی دیدیم که شهرداری بنرهایی نصب کرده بود حاوی نقل قول‌هایی "دربارهٔ" شریعتی همچون یک «چهرهٔ پرسوز و پیگیر برای حاکمیت اسلام»! یاد مراسم سال ۶۰ افتادم که به منزل دکتر شریعتی حمله شد و پدر وی استاد محمدتقی لحظه ای بیهوش و بنده هم از پی ضرب و جرح نیروی فشار به بیمارستان شریعتی منتقل و در آنجا پرسنل بیمارستان با تعجب می‌پرسیدند پس چگونه در همان ساعات تلویزیون از شریعتی تجلیل می‌کند!
آیا این نوع استفاده های سوء و دفاع های بد بیشتر برای بی‌اعتبار کردن شخصیت‌های فکری ملی و مرامی نیست؟ واقعیت این است که اگر مردم از اندیشهٔ شریعتی در زمان نهضت و انقلاب استقبال کرده بودند و به تعبیر آقایان به درد دوران «تخریب» می‌خورد، در دوران «تأسیس» نظام تا کنون میراث فکری او و به‌طور کلی نواندیشی دینی و روشنگری مذهبی از سوی گفتمان و کلام رسمی نظام و حاکمیت به‌عنوان اندیشه‌ای «التقاطی» و غیرناب یا غیرشرعی-غیرفقاهتی حذف و طرد شد. نام شریعتی اما همچنان به‌طور صوری بر برخی خیابان‌ها و مدارس و بیمارستان‌ها و.. ماند و در همه جا نتوانستند (همچون ارومیه و ..) حذف کنند و یادگار همان دوران آغازین انقلابی است که هنوز در آن همهٔ گرایش‌های فکری ملی و مردمی حضور داشتند.

🔹برغم غیاب مراسم رسمی و متمرکز در این ایام ۴۶مین سالیاد شریعتی، نشست‌ها و نوشتارهای بسیاری بیشتر «پیرامون» او، خواه با نقد و بررسی «تأثیرات» میراث فکری و یا حملاتی و دفاعیاتی له و علیه «شخص» وی برگزار و منتشر شده است. به موضوعیت اندیشه و فعلیت طرح‌افکنی و راهکار وی در موقعیت کنونی و در برابر معضلات و بحران‌های جاری برای رفع موانع و شکستن بن‌بست‌های وضع موجود، کمتر  پرداخته شد.

🔸موضوع اندیشهٔ‌ شریعتی، فراسوی حاشیه‌پردازی‌های «پیرامونی»، فراخوان به نوعی خودآگاهی است و نقد باخودبیگانگی یا به تعبیر وی «استحمار» کهنه (تحجر شریعت، تصلب فقاهت و استبداد سنت دینی) و استحمار نو («آگاهی کاذب» ایدئولوژی‌های مدرن). جهان‌بینی یکتاگرایی یا «توحیدِ» وی «زندگی» را با «نان، آزادی، و فرهنگ» (در برابر زر و زور و تزویر) تعریف می‌کرد؛ همان تثلیث عدالت(سوسیالیسم منهای دولت گرایی)، آزادی (منهای سرمایه داری) و عرفان (نه تصوف بلکه جوهر اخلاقی-معنوی همهٔ ادیان و "خداپرستی منهای آخوندیسم")، تا بتوان سپس به «ایمان و دوست داشتن» راستین رسید. ما هنوز و بیش از دیروز به این نقد، امکان نوزایی فرهنگی و پیرایش‌ دین از خرافه و امتناع، ارتجاع و استبداد سنتی-و-بنیادگرای دینی نیازمندیم، و به آن روایت از مذهب که ما را به دوستی میهن و مردم، زن و زندگی، آزادی و برابری، توسعه و تعالی فراخواند.

🔹در سطح جهان‌روا و فراگیر نیز، در عصر «پساها»یا پایان ایدئولوژی‌های پسادینی و «واسازی فراروایات»‌ که فصل تشکیک و نومیدی است، و بی اعتقادی به امیدهای واهی گذشته، خواه در سده های وسطی و خواه در عصر مدرن (زیر سیطره ایمان و یا حاکمیت عقل)، نیاز داریم به «امید»ی نو و ایمانی دیگر، از سنخ «مسئولیت»(نسبت به هستی-طبیعت)، «ارج‌شناسی»(نسبت به دیگری)، و«یکتویی»(متکی به خود).

🔸خوانش و روش موسوم به «نوشریعتی» در این راستا و با چنین چشم‌اندازی در این سالیاد، به بزرگداشت واقعی یعنی نقد و بررسی اندیشه و ارتقا و اعتلای راه آن آموزگار، "با و در برابر او"، می نشیند.

#یادداشت
#ممنوع_سخنرانی
#آزادی_اندیشیدن
#زن_زندگی_آزادی
#چهل_و_ششمین_یادمان


@Dr_ehsanshariati

📌تصویر پیوست: خانه دکتر شریعتی کاهک مزینان