قبرستان همیوندشیرازی دورودفرامان یادگاری از بازگشت لکهای دستگاه زندیه در شیراز
▪️پس از سقوط زندیه جمعیتهای فراوانی که با نام لک، کریمخان را تا شیراز همراهی کرده بودند دچار سرگردانی شده و برخی از آنها پس از چند دهه سکونت در پیرامون شیراز ترجیح دادند به سرزمین اجدادی خود در کرمانشاهان بازگردند. این جمعیت پس از بازگشت با لقب شیرازی معروف شدند و باتوجه به اینکه بیشتر از ایل بزرگ همیوند بودند به همیوندشیرازی یا احمدوندشیرازی شهرت یافتند. سکونتگاه آنان در ناحیهی دورود فرامان و کرانهی جنوبی و غربی گاماسیاب مشتمل بر چند روستا است که با نام کلی شیرازی معروفند. واژهی هویتی شیرازی یا همیوند شیرازی بر روی سنگ قبور درگذشتگان قبرستان آنها خودنمایی میکند و در جوار آنها درگذشتگانی از ایلات و طوایف بهراموند، سرخهوند و شیخوند نیز دفن شده است.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic
https://www.instagram.com/p/CUlRMSatfQK/?utm_medium=share_sheet
▪️پس از سقوط زندیه جمعیتهای فراوانی که با نام لک، کریمخان را تا شیراز همراهی کرده بودند دچار سرگردانی شده و برخی از آنها پس از چند دهه سکونت در پیرامون شیراز ترجیح دادند به سرزمین اجدادی خود در کرمانشاهان بازگردند. این جمعیت پس از بازگشت با لقب شیرازی معروف شدند و باتوجه به اینکه بیشتر از ایل بزرگ همیوند بودند به همیوندشیرازی یا احمدوندشیرازی شهرت یافتند. سکونتگاه آنان در ناحیهی دورود فرامان و کرانهی جنوبی و غربی گاماسیاب مشتمل بر چند روستا است که با نام کلی شیرازی معروفند. واژهی هویتی شیرازی یا همیوند شیرازی بر روی سنگ قبور درگذشتگان قبرستان آنها خودنمایی میکند و در جوار آنها درگذشتگانی از ایلات و طوایف بهراموند، سرخهوند و شیخوند نیز دفن شده است.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic
https://www.instagram.com/p/CUlRMSatfQK/?utm_medium=share_sheet
اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
Photo
قبرستان روستای زازرم در هرسین؛ حاوی نکاتی ارزشمند از تاریخ سه قرن اخیر
بنابر روایات شفاهی پس از مرگ نادرشاه و در بحبوحهی اتحاد کریمخان زند با ابوالفتحخان و علیمردانخان بختیاری برای سامان بخشیدن وضعیت آشفتهی کشور، بین لکها و بختیاریها وصلتهایی صورت گرفت. در نتیجهی این پیوندها تعدادی از یاران کریمخانزند با دخترانی از بزرگان ایل بختیاری ازدواج کردند. یکی از یاران کریمخانزند با نام حسینشاه که گویا از ایل حسنوند بودهاست دختر یکی از خوانین هفتلنگ را به همسری برمیگزیند. حسینشاه از این همسر صاحب فرزندی میشود که به دلیل احترام به دودمان بختیاری همسر، نام فرزند را بختیار میگذارد. حسینشاه از همسری لک نیز صاحب پسرانی با نامهای دولتیار، صفییار و محمدطاهر میشود. با به قدرت رسیدن کریمخان و انتخاب شیراز به پایتختی ایران، حسینشاه و بستگانش کریمخان را تا شیراز همراهی میکنند. با انقراض و فروپاشی تشکیلات زندیه، تعدادی از نیروهای دستگاه زندیه نیز متواری میشوند. روشن نیست در جریان انقراض قطعی زندیه حسینشاه در قید حیات بوده یا خیر، اما دو برادر وی با نام باقر و حسنشاه، فرزندان و تعدادی از بستگان وی در پیرامون هرسین امروزی ساکن میشوند.
پانزدهم مهر ۱۴۰۰خورشیدی فرصتی مهیا شد تا به همراه دوستان ارجمندم لطیفمرادی و سعید خرمایی به روستای زازرم رفته و ضمن بازدید قبرستان آنجا، به روایات جذاب آقای احمد اختیاری از نوادگان محمدشاه گوش دهیم.
نکتهی قابل توجه این است که بر روی قبر اولاد و نوادگان حسینشاه واژهی هویتی لک حک شدهاست که معرف تبار این درگذشتگان است. قبرستان زازرم محل دفن درگذشتگان ایل کاکاوند نیز بودهاست.
در حال حاضر جمعیتهای هرسین و پیرامون آن با شهرتهای خانوادگی بختیاری، اختیاری، دولتیاری، صفییاری، اللهیاری، شهبازی، نادری، منصوری، ویسمریدی و ... از نوادگان حسینشاه، حسنشاه و باقر هستند.
به امید ثبت قبرستان زازرم در فهرست آثار ملی ایران و با تشکر از آقایان علی اختیاری لک و گودرز جیحونیپور برای همکاریهای بیشائبه.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic @latifmoradi00 @khormaei64 @doroodfaraman @jeyhoonipour @aliekhtiari8
بنابر روایات شفاهی پس از مرگ نادرشاه و در بحبوحهی اتحاد کریمخان زند با ابوالفتحخان و علیمردانخان بختیاری برای سامان بخشیدن وضعیت آشفتهی کشور، بین لکها و بختیاریها وصلتهایی صورت گرفت. در نتیجهی این پیوندها تعدادی از یاران کریمخانزند با دخترانی از بزرگان ایل بختیاری ازدواج کردند. یکی از یاران کریمخانزند با نام حسینشاه که گویا از ایل حسنوند بودهاست دختر یکی از خوانین هفتلنگ را به همسری برمیگزیند. حسینشاه از این همسر صاحب فرزندی میشود که به دلیل احترام به دودمان بختیاری همسر، نام فرزند را بختیار میگذارد. حسینشاه از همسری لک نیز صاحب پسرانی با نامهای دولتیار، صفییار و محمدطاهر میشود. با به قدرت رسیدن کریمخان و انتخاب شیراز به پایتختی ایران، حسینشاه و بستگانش کریمخان را تا شیراز همراهی میکنند. با انقراض و فروپاشی تشکیلات زندیه، تعدادی از نیروهای دستگاه زندیه نیز متواری میشوند. روشن نیست در جریان انقراض قطعی زندیه حسینشاه در قید حیات بوده یا خیر، اما دو برادر وی با نام باقر و حسنشاه، فرزندان و تعدادی از بستگان وی در پیرامون هرسین امروزی ساکن میشوند.
پانزدهم مهر ۱۴۰۰خورشیدی فرصتی مهیا شد تا به همراه دوستان ارجمندم لطیفمرادی و سعید خرمایی به روستای زازرم رفته و ضمن بازدید قبرستان آنجا، به روایات جذاب آقای احمد اختیاری از نوادگان محمدشاه گوش دهیم.
نکتهی قابل توجه این است که بر روی قبر اولاد و نوادگان حسینشاه واژهی هویتی لک حک شدهاست که معرف تبار این درگذشتگان است. قبرستان زازرم محل دفن درگذشتگان ایل کاکاوند نیز بودهاست.
در حال حاضر جمعیتهای هرسین و پیرامون آن با شهرتهای خانوادگی بختیاری، اختیاری، دولتیاری، صفییاری، اللهیاری، شهبازی، نادری، منصوری، ویسمریدی و ... از نوادگان حسینشاه، حسنشاه و باقر هستند.
به امید ثبت قبرستان زازرم در فهرست آثار ملی ایران و با تشکر از آقایان علی اختیاری لک و گودرز جیحونیپور برای همکاریهای بیشائبه.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic @latifmoradi00 @khormaei64 @doroodfaraman @jeyhoonipour @aliekhtiari8
قبرستان روستای زازرم در هرسین؛ حاوی نکاتی ارزشمند از تاریخ سه قرن اخیر
بنابر روایات شفاهی پس از مرگ نادرشاه و در بحبوحهی اتحاد کریمخان زند با ابوالفتحخان و علیمردانخان بختیاری برای سامان بخشیدن وضعیت آشفتهی کشور، بین لکها و بختیاریها وصلتهایی صورت گرفت. در نتیجهی این پیوندها تعدادی از یاران کریمخانزند با دخترانی از بزرگان ایل بختیاری ازدواج کردند. یکی از یاران کریمخانزند با نام حسینشاه که گویا از ایل حسنوند بودهاست دختر یکی از خوانین هفتلنگ را به همسری برمیگزیند. حسینشاه از این همسر صاحب فرزندی میشود که به دلیل احترام به دودمان بختیاری همسر، نام فرزند را بختیار میگذارد. حسینشاه از همسری لک نیز صاحب پسرانی با نامهای دولتیار، صفییار و محمدطاهر میشود. با به قدرت رسیدن کریمخان و انتخاب شیراز به پایتختی ایران، حسینشاه و بستگانش کریمخان را تا شیراز همراهی میکنند. با انقراض و فروپاشی تشکیلات زندیه، تعدادی از نیروهای دستگاه زندیه نیز متواری میشوند. روشن نیست در جریان انقراض قطعی زندیه حسینشاه در قید حیات بوده یا خیر، اما دو برادر وی با نام باقر و حسنشاه، فرزندان و تعدادی از بستگان وی در پیرامون هرسین امروزی ساکن میشوند.
پانزدهم مهر ۱۴۰۰خورشیدی فرصتی مهیا شد تا به همراه دوستان ارجمندم لطیفمرادی و سعید خرمایی به روستای زازرم رفته و ضمن بازدید قبرستان آنجا، به روایات جذاب آقای احمد اختیاری از نوادگان محمدشاه گوش دهیم.
نکتهی قابل توجه این است که بر روی قبر اولاد و نوادگان حسینشاه واژهی هویتی لک حک شدهاست که معرف تبار این درگذشتگان است. قبرستان زازرم محل دفن درگذشتگان ایل کاکاوند نیز بودهاست.
در حال حاضر جمعیتهای هرسین و پیرامون آن با شهرتهای خانوادگی بختیاری، اختیاری، دولتیاری، صفییاری، اللهیاری، شهبازی، نادری، منصوری، ویسمریدی و ... از نوادگان حسینشاه، حسنشاه و باقر هستند.
به امید ثبت قبرستان زازرم در فهرست آثار ملی ایران و با تشکر از آقایان علی اختیاری لک و گودرز جیحونیپور برای همکاریهای بیشائبه.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic @latifmoradi00 @khormaei64 @doroodfaraman @jeyhoonipour @aliekhtiari8
بنابر روایات شفاهی پس از مرگ نادرشاه و در بحبوحهی اتحاد کریمخان زند با ابوالفتحخان و علیمردانخان بختیاری برای سامان بخشیدن وضعیت آشفتهی کشور، بین لکها و بختیاریها وصلتهایی صورت گرفت. در نتیجهی این پیوندها تعدادی از یاران کریمخانزند با دخترانی از بزرگان ایل بختیاری ازدواج کردند. یکی از یاران کریمخانزند با نام حسینشاه که گویا از ایل حسنوند بودهاست دختر یکی از خوانین هفتلنگ را به همسری برمیگزیند. حسینشاه از این همسر صاحب فرزندی میشود که به دلیل احترام به دودمان بختیاری همسر، نام فرزند را بختیار میگذارد. حسینشاه از همسری لک نیز صاحب پسرانی با نامهای دولتیار، صفییار و محمدطاهر میشود. با به قدرت رسیدن کریمخان و انتخاب شیراز به پایتختی ایران، حسینشاه و بستگانش کریمخان را تا شیراز همراهی میکنند. با انقراض و فروپاشی تشکیلات زندیه، تعدادی از نیروهای دستگاه زندیه نیز متواری میشوند. روشن نیست در جریان انقراض قطعی زندیه حسینشاه در قید حیات بوده یا خیر، اما دو برادر وی با نام باقر و حسنشاه، فرزندان و تعدادی از بستگان وی در پیرامون هرسین امروزی ساکن میشوند.
پانزدهم مهر ۱۴۰۰خورشیدی فرصتی مهیا شد تا به همراه دوستان ارجمندم لطیفمرادی و سعید خرمایی به روستای زازرم رفته و ضمن بازدید قبرستان آنجا، به روایات جذاب آقای احمد اختیاری از نوادگان محمدشاه گوش دهیم.
نکتهی قابل توجه این است که بر روی قبر اولاد و نوادگان حسینشاه واژهی هویتی لک حک شدهاست که معرف تبار این درگذشتگان است. قبرستان زازرم محل دفن درگذشتگان ایل کاکاوند نیز بودهاست.
در حال حاضر جمعیتهای هرسین و پیرامون آن با شهرتهای خانوادگی بختیاری، اختیاری، دولتیاری، صفییاری، اللهیاری، شهبازی، نادری، منصوری، ویسمریدی و ... از نوادگان حسینشاه، حسنشاه و باقر هستند.
به امید ثبت قبرستان زازرم در فهرست آثار ملی ایران و با تشکر از آقایان علی اختیاری لک و گودرز جیحونیپور برای همکاریهای بیشائبه.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic @latifmoradi00 @khormaei64 @doroodfaraman @jeyhoonipour @aliekhtiari8
اولین گواهینامههای رانندگی در ایران
▪️گویا تا پیش از ۲۵آبان سال ۱۲۹۹خورشیدی ۶۹۶گواهینامهی درشکهچیگری صادر شدهاست که در آن زمان تصدیقنامه گفته میشد. اما بهنظر میرسد قدیمیترین تصویر برجای مانده از یک تصدیقنامه درشکهچیگری مربوط به شخصی بهنام خاچاتور ماتروسیان تبریزینژاد است که موفق شد پس از گذراندن دورههای مهارتآموزی، تصدیقنامه خود را در تاریخ ۲۵ آبان سال۱۲۹۹ دریافت کند. خاچاتور یک ارمنی بود و پس از اقامت در ایران، تابعیت ایران را هم کسب کرده بود.
▪️اما قدیمیترین تصویر برجای مانده از تصدیقنامهی صادر شده برای اتومبیلرانی در ایران مربوط به شخصی بنام محمود لک فرزند حاجیغلامرضا بهتاریخ ۲۰آبان سال ۱۳۰۶خورشیدیست که ساکن سیرجان بودهاست. محمود لک از طایفهی کُرّانی سیرجان و از اعقاب ایرانیان لکتباری بودهاست که اجدادش قرنها پیش در نواحی معتبر فارس و کرمان ساکن شدهاند.
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
با سپاس از آقای ابوذر شهسواری ارجمند.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic #instagram #instagramers #drivinglicense #گواهینامه_رانندگی #اتومبیلرانی #استان_کرمان #کرمان #سیرجان #سیرجانیها #بافت
▪️گویا تا پیش از ۲۵آبان سال ۱۲۹۹خورشیدی ۶۹۶گواهینامهی درشکهچیگری صادر شدهاست که در آن زمان تصدیقنامه گفته میشد. اما بهنظر میرسد قدیمیترین تصویر برجای مانده از یک تصدیقنامه درشکهچیگری مربوط به شخصی بهنام خاچاتور ماتروسیان تبریزینژاد است که موفق شد پس از گذراندن دورههای مهارتآموزی، تصدیقنامه خود را در تاریخ ۲۵ آبان سال۱۲۹۹ دریافت کند. خاچاتور یک ارمنی بود و پس از اقامت در ایران، تابعیت ایران را هم کسب کرده بود.
▪️اما قدیمیترین تصویر برجای مانده از تصدیقنامهی صادر شده برای اتومبیلرانی در ایران مربوط به شخصی بنام محمود لک فرزند حاجیغلامرضا بهتاریخ ۲۰آبان سال ۱۳۰۶خورشیدیست که ساکن سیرجان بودهاست. محمود لک از طایفهی کُرّانی سیرجان و از اعقاب ایرانیان لکتباری بودهاست که اجدادش قرنها پیش در نواحی معتبر فارس و کرمان ساکن شدهاند.
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
با سپاس از آقای ابوذر شهسواری ارجمند.
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic #instagram #instagramers #drivinglicense #گواهینامه_رانندگی #اتومبیلرانی #استان_کرمان #کرمان #سیرجان #سیرجانیها #بافت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️لاوهم لاوهکی لیل ملاوانو
انو طلف تَر سنگ متاوانو
▪️لاوهم لاوهکی و تونه موشم
دنون مرواری کاکول اوریشم
▪️لاوهم لاوهکی لایت اران بکم
ئه نوم چملهکم جایت اران بکم
▪️لاوهم لاوهکی لاوهم و راسه
ژیر سر کورپهکم ولگ ریواسه
▪️لاوهم لاوهکی لاوهم لارهوه
ارا کورپهکم هامه دارهوه
▪️ریهکی کرماشون بکارم و چو
ارا کورپهکم هر بای هر بچو
▪️برا براکهم ها قوشن شا
خدا نکوشتی ارا تماشا
▫️لالایی لکی یا لاوهلاوه بهشمارهی ۱۴۳۹در فهرست آثار فرهنگی ناملموس ملی ثبت شدهاست.
▫️به یاد زندهیاد پروین بهمنی مادر لالایی ایرانزمین
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic #لالایی_کودکانه #لالایی #پروین_بهمنی #پروین_بهمنی_قشقایی #iranianlullabies #lullaby #instagram #instagramers
@Doroodfaraman
▪️لاوهم لاوهکی لیل ملاوانو
انو طلف تَر سنگ متاوانو
▪️لاوهم لاوهکی و تونه موشم
دنون مرواری کاکول اوریشم
▪️لاوهم لاوهکی لایت اران بکم
ئه نوم چملهکم جایت اران بکم
▪️لاوهم لاوهکی لاوهم و راسه
ژیر سر کورپهکم ولگ ریواسه
▪️لاوهم لاوهکی لاوهم لارهوه
ارا کورپهکم هامه دارهوه
▪️ریهکی کرماشون بکارم و چو
ارا کورپهکم هر بای هر بچو
▪️برا براکهم ها قوشن شا
خدا نکوشتی ارا تماشا
▫️لالایی لکی یا لاوهلاوه بهشمارهی ۱۴۳۹در فهرست آثار فرهنگی ناملموس ملی ثبت شدهاست.
▫️به یاد زندهیاد پروین بهمنی مادر لالایی ایرانزمین
د.داودی
#اتنیک_لک #lak_ethnic #لالایی_کودکانه #لالایی #پروین_بهمنی #پروین_بهمنی_قشقایی #iranianlullabies #lullaby #instagram #instagramers
@Doroodfaraman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قومشناسی کردستان و کرمانشاه
بخش پایانی گفتگوی بنده در برنامهی اینجا چراغی روشن است (رادیو گفتگو)، با حضور عبدالرضا مجدی استاد موسیقیشناسی قومی و امین خرمی کارشناسمجری برنامه
شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۰
#اتنیک_لک #lak_ethnic #instagram #instagramers
اتحاد و سربرزی دورودفرامان
@Doroodfaraman
بخش پایانی گفتگوی بنده در برنامهی اینجا چراغی روشن است (رادیو گفتگو)، با حضور عبدالرضا مجدی استاد موسیقیشناسی قومی و امین خرمی کارشناسمجری برنامه
شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۰
#اتنیک_لک #lak_ethnic #instagram #instagramers
اتحاد و سربرزی دورودفرامان
@Doroodfaraman
قومشناسی کردستان و کرمانشاه
گفتگوی بنده در برنامهی اینجا چراغی روشن است (رادیو گفتگو)، با حضور عبدالرضا مجدی استاد موسیقیشناسی قومی و امین خرمی کارشناسمجری برنامه
شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۰
#اتنیک_لک #lak_ethnic #instagram #instagramers
داود داودی
اتحاد و سربرزی دورودفرامان
@Doroodfaraman
گفتگوی بنده در برنامهی اینجا چراغی روشن است (رادیو گفتگو)، با حضور عبدالرضا مجدی استاد موسیقیشناسی قومی و امین خرمی کارشناسمجری برنامه
شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۰
#اتنیک_لک #lak_ethnic #instagram #instagramers
داود داودی
اتحاد و سربرزی دورودفرامان
@Doroodfaraman
Telegram
attach 📎
میترائیسم حلقهی اتصال بابانوئل مسیحیت و خیربراکر لکی
(بهمناسبت شب آغاز چله و شروع سال نو میترائی و نوروز لکی)
میترائیسم یکی از آیینهای ایرانی پیش از ظهور زرتشت است. میترا یا مهر، ایزد پیمان و سرسپردگیست. یک لوح به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد شامل پیماننامهای بین هیتیها و میتانیهاست که در آن به میترا سوگند یاد شدهاست. در اوستا سرودی بهنام مهریشت به میترا اختصاص داده شدهاست. در کتیبههای اردشیر دوم و سوم از ایزد میترا یاد شدهاست.
دریانوردان کلیکیه که متحد میتراداد شاه مهرپرست پنتوس بودند ۶۷ سال پیش از میلاد اروپا را با میترائیسم آشنا کرده بودند.
تا پیش از ظهور مسیحیت، میترائیسم به طور نسبی در اروپا یک آیین شناخته شده و مورد پذیرش بود.
در سال ۵۷ میلادی هم زمانی که تیرداد اول شاه ارمنستان به روم رفت تا تاج پادشاهی را از نرون امپراتور روم بگیرد به او گفت: من فرمانروا هستم، از تخمهی ارشک...، اما برده تو هستم، نزد تو آمدهام تا میترا را در لباس تو نیایش کنم.
آیینهای میترائیسم و مسیحیت در روم همانندیهای بسیاری داشتهاند و عقیدهی غالب بر این است که مسیحیت چهارچوب اصلی خود را از میترائیسم گرفتهاست. از آنجایی که در زمان دقیق تولد عیسی مسیح اختلافاتی وجود داشت، زمان زایش میترا، مهر یا خورشید به عنوان حدود زمانی او در نظر گرفته شدهاست.
شخصیتی بهنام بابانوئل یا پاپانوئل در باور مسیحیت شخصیتی تاریخی با نام سن نیکولاس است که یکی از کشیشان مسیحی قرن چهارم میلادی بودهاست. اما بهنظر میرسد مسیحیت در این خصوص هم متأثر از میترائیسم بودهاست. چراکه در نواحی خاستگاه میترائیسم به ویژه لکستان در غرب ایران نیز شخصیت افسانهای مهربان و بخشندهای بهنام خیربراکر وجود دارد که در شب آغازین چلهی بزرگ و زمانی که مردم به خواب میروند به عنوان فرستادهای از جانب میترای تازه متولد شده به منازل سرکشی کرده و خیر را در میان آنها تقسیم میکند. زایش میترا در گاهشماری لکی مبدأ سال جدید است، بنابراین اولین ماه تقویم لکی نوروژ نام دارد که منطبق بر گاهشماری میترائیسم است. در گذشته زایش میترا در شب آغاز چله در لکستان با مراسمات مفصلی چون برپایی آتشی معروف به آگر نوروژی، بزم، موسیقی، تنقلات و خوراکی و شالاندازی یا شالدورکی همراه بودهاست که هر کدام فلسفهی خود را داشته، اما همپوشانی نقش و کارکرد دو شخصیت خیربراکر لکی و بابانوئل مسیحیت در نوع خود جالب توجه و بیانگر پیوستگی فرهنگهای کهن بشری در حوزهی نفوذ میترائیسم است.
د.داودی
#lak_ethnic
#اتنیک_لک
(بهمناسبت شب آغاز چله و شروع سال نو میترائی و نوروز لکی)
میترائیسم یکی از آیینهای ایرانی پیش از ظهور زرتشت است. میترا یا مهر، ایزد پیمان و سرسپردگیست. یک لوح به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد شامل پیماننامهای بین هیتیها و میتانیهاست که در آن به میترا سوگند یاد شدهاست. در اوستا سرودی بهنام مهریشت به میترا اختصاص داده شدهاست. در کتیبههای اردشیر دوم و سوم از ایزد میترا یاد شدهاست.
دریانوردان کلیکیه که متحد میتراداد شاه مهرپرست پنتوس بودند ۶۷ سال پیش از میلاد اروپا را با میترائیسم آشنا کرده بودند.
تا پیش از ظهور مسیحیت، میترائیسم به طور نسبی در اروپا یک آیین شناخته شده و مورد پذیرش بود.
در سال ۵۷ میلادی هم زمانی که تیرداد اول شاه ارمنستان به روم رفت تا تاج پادشاهی را از نرون امپراتور روم بگیرد به او گفت: من فرمانروا هستم، از تخمهی ارشک...، اما برده تو هستم، نزد تو آمدهام تا میترا را در لباس تو نیایش کنم.
آیینهای میترائیسم و مسیحیت در روم همانندیهای بسیاری داشتهاند و عقیدهی غالب بر این است که مسیحیت چهارچوب اصلی خود را از میترائیسم گرفتهاست. از آنجایی که در زمان دقیق تولد عیسی مسیح اختلافاتی وجود داشت، زمان زایش میترا، مهر یا خورشید به عنوان حدود زمانی او در نظر گرفته شدهاست.
شخصیتی بهنام بابانوئل یا پاپانوئل در باور مسیحیت شخصیتی تاریخی با نام سن نیکولاس است که یکی از کشیشان مسیحی قرن چهارم میلادی بودهاست. اما بهنظر میرسد مسیحیت در این خصوص هم متأثر از میترائیسم بودهاست. چراکه در نواحی خاستگاه میترائیسم به ویژه لکستان در غرب ایران نیز شخصیت افسانهای مهربان و بخشندهای بهنام خیربراکر وجود دارد که در شب آغازین چلهی بزرگ و زمانی که مردم به خواب میروند به عنوان فرستادهای از جانب میترای تازه متولد شده به منازل سرکشی کرده و خیر را در میان آنها تقسیم میکند. زایش میترا در گاهشماری لکی مبدأ سال جدید است، بنابراین اولین ماه تقویم لکی نوروژ نام دارد که منطبق بر گاهشماری میترائیسم است. در گذشته زایش میترا در شب آغاز چله در لکستان با مراسمات مفصلی چون برپایی آتشی معروف به آگر نوروژی، بزم، موسیقی، تنقلات و خوراکی و شالاندازی یا شالدورکی همراه بودهاست که هر کدام فلسفهی خود را داشته، اما همپوشانی نقش و کارکرد دو شخصیت خیربراکر لکی و بابانوئل مسیحیت در نوع خود جالب توجه و بیانگر پیوستگی فرهنگهای کهن بشری در حوزهی نفوذ میترائیسم است.
د.داودی
#lak_ethnic
#اتنیک_لک
آیا گولک جرج کرزن همان کولک در مبایعههای ترهان است؟
جرج کرزن حدود ۱۲۹سال پیش در کتاب ایران و قضیهی ایران در توصیف پیشکوه لرستان قبایل این ناحیه را به دو بخش اصلی با نامهای گولک و سلیورزی تقسیم میکند که شعباتی چون سیلهسیله، دلفان، عمله و بالاگریوه دارند و در زمان راولینسون و لایارد مهمترین نامها بودهاند. کرزن میگوید از زمان راولینسون و لایارد تا کنون این شعبات تغییرات زیادی کردهاند. در مواردی تیرهها از بین رفتهاند و در مواردی نام آنها تغییر کردهاست.
او میگوید جدیدترین لیستی که از قبایل پیشکوه دیدهام مربوط به شیندلر در سال ۱۸۷۸میلادیست که بر اساس اسناد رسمی ۳۹۵۵۰خانوار برای پیشکوه ذکر کردهاند.
کرزن ضمن توصیف خرمآباد به عنوان مرکز شهری پیشکوه، جمعیت آن را بیشتر از دوهزار نفر نمیداند.
آنچه در ذکر قبایل سیلهسیله و دلفان کمی نامتعارف بهنظر میرسد، عنوان گولک است. به روشنی معلوم نیست که آیا این عنوان حاصل یک خطای تایپی در نگارش لک بودهاست یا برداشتی از عنوان کولک که در برخی اسناد از جمله مبایعههای زند و اوایل قاجار ترهان ذکر شدهاست؟!
اگر تصور کنیم کولک قید شده در مبایعههای ملکی ترهان یک تلفظ محلی از جماعت لک است، آنگاه شاید مجاز باشیم آن را با گولک جرج کرزن که به جمع ایلاتِ لکِ سیلهسیله و دلفان گفتهاست یکی بدانیم!
در آرشیو دوست گرانقدرم امیر منصوریکورونی سه مبایعهی ملکی مربوط به سالهای ۱۱۹۶ه.ق، ۱۲۱۱ه.ق و ۱۲۲۵ه.ق از ناحیهی ترهان وجود دارد که مربوط به مناطق رماوند، کورونی و گراب هستند. بر روی این اسناد سجع مهر بزرگانی با نامها و عنوانهایی چون «الشهود درگاه عالیجا میرناصر کولک»، «عالیشان منصوربگ کولک»، «عالیشان سیدرضابگ کولک» از جماعت کولک دیده میشود.
آقای منصوری معتقد است درگذشته طایفهی این افراد در ترهان از لحاظ جمعیتی در اقلیت بودهاند.
اگر اینگونه باشد احتمال انتساب کولک ترهان با گولک ذکر شده توسط کرزن برای لکهای سیلهسیله و دلفان قوت میگیرد، چرا که جمعیتهای محدودی از سیلهسیله و دلفان مانند میربگ، نورعلی، شاهیوند و کاکولوند در قرون اخیر در ترهان ساکن شدهاند و در این ناحیه اقلیت محسوب میشوند.
اما اگر تمام این احتمالات درست باشد یک نکته مبهم دیگر باقی میماند و آنهم این است که چرا کرزن از عبارت گولک استفاده کردهاست، نه کولک؟!
پاسخ این پرسش در ساختار مشابه کاف و گاف در اسناد زبان فارسی نهفته است که کرزن را در جریان رونویسی اسناد به اشتباه انداخته و کولک به معنی جماعت لک را گولک ذکر کردهاست!
نویسنده: دکتر داوود داوودی
#داوود_داوودی #قوم_لک #اتنیک_لک
#ترهان #دلفان #سلسله #جرج_کرزن
@lakmusiic
جرج کرزن حدود ۱۲۹سال پیش در کتاب ایران و قضیهی ایران در توصیف پیشکوه لرستان قبایل این ناحیه را به دو بخش اصلی با نامهای گولک و سلیورزی تقسیم میکند که شعباتی چون سیلهسیله، دلفان، عمله و بالاگریوه دارند و در زمان راولینسون و لایارد مهمترین نامها بودهاند. کرزن میگوید از زمان راولینسون و لایارد تا کنون این شعبات تغییرات زیادی کردهاند. در مواردی تیرهها از بین رفتهاند و در مواردی نام آنها تغییر کردهاست.
او میگوید جدیدترین لیستی که از قبایل پیشکوه دیدهام مربوط به شیندلر در سال ۱۸۷۸میلادیست که بر اساس اسناد رسمی ۳۹۵۵۰خانوار برای پیشکوه ذکر کردهاند.
کرزن ضمن توصیف خرمآباد به عنوان مرکز شهری پیشکوه، جمعیت آن را بیشتر از دوهزار نفر نمیداند.
آنچه در ذکر قبایل سیلهسیله و دلفان کمی نامتعارف بهنظر میرسد، عنوان گولک است. به روشنی معلوم نیست که آیا این عنوان حاصل یک خطای تایپی در نگارش لک بودهاست یا برداشتی از عنوان کولک که در برخی اسناد از جمله مبایعههای زند و اوایل قاجار ترهان ذکر شدهاست؟!
اگر تصور کنیم کولک قید شده در مبایعههای ملکی ترهان یک تلفظ محلی از جماعت لک است، آنگاه شاید مجاز باشیم آن را با گولک جرج کرزن که به جمع ایلاتِ لکِ سیلهسیله و دلفان گفتهاست یکی بدانیم!
در آرشیو دوست گرانقدرم امیر منصوریکورونی سه مبایعهی ملکی مربوط به سالهای ۱۱۹۶ه.ق، ۱۲۱۱ه.ق و ۱۲۲۵ه.ق از ناحیهی ترهان وجود دارد که مربوط به مناطق رماوند، کورونی و گراب هستند. بر روی این اسناد سجع مهر بزرگانی با نامها و عنوانهایی چون «الشهود درگاه عالیجا میرناصر کولک»، «عالیشان منصوربگ کولک»، «عالیشان سیدرضابگ کولک» از جماعت کولک دیده میشود.
آقای منصوری معتقد است درگذشته طایفهی این افراد در ترهان از لحاظ جمعیتی در اقلیت بودهاند.
اگر اینگونه باشد احتمال انتساب کولک ترهان با گولک ذکر شده توسط کرزن برای لکهای سیلهسیله و دلفان قوت میگیرد، چرا که جمعیتهای محدودی از سیلهسیله و دلفان مانند میربگ، نورعلی، شاهیوند و کاکولوند در قرون اخیر در ترهان ساکن شدهاند و در این ناحیه اقلیت محسوب میشوند.
اما اگر تمام این احتمالات درست باشد یک نکته مبهم دیگر باقی میماند و آنهم این است که چرا کرزن از عبارت گولک استفاده کردهاست، نه کولک؟!
پاسخ این پرسش در ساختار مشابه کاف و گاف در اسناد زبان فارسی نهفته است که کرزن را در جریان رونویسی اسناد به اشتباه انداخته و کولک به معنی جماعت لک را گولک ذکر کردهاست!
نویسنده: دکتر داوود داوودی
#داوود_داوودی #قوم_لک #اتنیک_لک
#ترهان #دلفان #سلسله #جرج_کرزن
@lakmusiic
به مناسبت سال روز ثبت ملی زبان لکی
دهم مرداد سال روز ثبت ملی زبان لکی
زبان لکی یکی از ریشه دارترین زبانهای مردمان زاگرس است که هنوز پاهای استوارش را در اعماق فرهنگ و زبان ایران زمین محکم و استوار نگه داشته است. زبان لکی یکی از زبانهای بسیار قدیمی است. تعداد واژهها در این زبان را تا 30 هزار واژه اعلام کردهاند. در زبان لکی بسیاری از لغات، واژهها و اصطلاحات موجود در اوستا و پهلوی به همان شکل اولیه بدون هیچ تغییری رایج و معمول هستند.
اشعار پیشینهی تاریخی و فرهنگ قوم لک بر پیشانی این زبان میدرخشد.
هنوز اشعار شاخُشین، باباطاهر، ملامنوچهر، ترکه میر، نوشاد، ملا حقعلی، و هزاران اختر تابناک شعر و ادب از زبان گویشوران لک جاری و ساری است.
هنوز مردم لک به خود میبالند که زمانی در این کشور نوای وکیل الرعایای لک دست مرهمی شد بر دل سوختگان عدالت و اتحاد اقوام ایرانی.
هنوز ادبیات فولکلور لکی بر سر بازار دلهای عاشق این فرهنگ زمزمهی هر صبح و شام مردمان و هنرمندان و خوانندگان این دیار بوده و چه بسا کسانی از روزنهی دید خود و استفادهی قطرههایی از آبشخور این دریای گسترده در سطح ملی مطرح شده و نامی و نانی کسب کردهاند.
ذکر نکاتی بر اساس منابع موثق ضروری است:
الف) دگرگونیهای هویتی ناشی از جنگ جهانی اول و سپس هویت سازی تعمدی حکومت پهلوی برای گروهی از همسایگان لک در نیمه اول سده بیست میلادی، تشدید مناقشههای هویتی، حاشیه نشینی و چالش های بیش از پیش را برای لک تباران در پی داشت.
ب) تا پیش از سده بیست میلادی، هیچ منبع غیرمحلی و بی طرفی وجود ندارد که لکی را زیر مجموعه گونههای زبانی پیرامونش به شمار آورده باشد.
ج) برخی از منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی، گویش های همسایه لکی را منشعب از لکی دانسته اند.
د) لکی تنها زبانی است که اصالت و ایرانی بودنش در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی مورد اشاره قرار گرفته است.
ه) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی برای تحقیقات زبان شناسی پیشنهاد شده است.
و) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیر محلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبان اصیل ایران با ذکر جملات و ترجمه های فارسی و انگلیسی مورد اشاره قرار گرفته است.
ز) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بی طرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبانی دشوارتر و کهنتر نسبت به گونههای پیرامون مورد اشاره قرار گرفته است.
از تمام لک تباران عزیزی که بنا به دلایل مختلف در مرداب الیناسیون و آسیمیلاسیون گیر افتادهاند خواهشمندیم با کمی تفکر ارزش فرهنگ و زبان اجدادی خود را بدانند و برای معرفی خود از عنوان افتخارآمیز لکِ ایرانی استفاده کنند.
به امید حفظ تشخُص زبان لکی توسط گویشوران این زبان ارزشمند ایرانی در قالب تولیدات فاخر و اجتناب از به کارگیری ادبیات سخیف در تولیدات.
به امید برچیده شدن تفکرات فاشیستی، لکستیز و لکگریز رایج در استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه و همدان.
به امید دستیابی زبان لکی به رسانههای رسمی سمعیبصری و آموزش این زبان در آموزشگاههای بومی.
با تشکر از تمام کسانی که به هر نحوی در ثبت ملی زبان لکی نقش آفرین بودهاند.
شماره ثبت: 1438
تاریخ ثبت زبان لکی : 10 مرداد 1396
تاریخ ابلاغ : 1 شهریور 1396
#داوود_داوودی #زبان_لکی #قوم_لک #اتنیک_لک #ایران #لکستان
دهم مرداد سال روز ثبت ملی زبان لکی
زبان لکی یکی از ریشه دارترین زبانهای مردمان زاگرس است که هنوز پاهای استوارش را در اعماق فرهنگ و زبان ایران زمین محکم و استوار نگه داشته است. زبان لکی یکی از زبانهای بسیار قدیمی است. تعداد واژهها در این زبان را تا 30 هزار واژه اعلام کردهاند. در زبان لکی بسیاری از لغات، واژهها و اصطلاحات موجود در اوستا و پهلوی به همان شکل اولیه بدون هیچ تغییری رایج و معمول هستند.
اشعار پیشینهی تاریخی و فرهنگ قوم لک بر پیشانی این زبان میدرخشد.
هنوز اشعار شاخُشین، باباطاهر، ملامنوچهر، ترکه میر، نوشاد، ملا حقعلی، و هزاران اختر تابناک شعر و ادب از زبان گویشوران لک جاری و ساری است.
هنوز مردم لک به خود میبالند که زمانی در این کشور نوای وکیل الرعایای لک دست مرهمی شد بر دل سوختگان عدالت و اتحاد اقوام ایرانی.
هنوز ادبیات فولکلور لکی بر سر بازار دلهای عاشق این فرهنگ زمزمهی هر صبح و شام مردمان و هنرمندان و خوانندگان این دیار بوده و چه بسا کسانی از روزنهی دید خود و استفادهی قطرههایی از آبشخور این دریای گسترده در سطح ملی مطرح شده و نامی و نانی کسب کردهاند.
ذکر نکاتی بر اساس منابع موثق ضروری است:
الف) دگرگونیهای هویتی ناشی از جنگ جهانی اول و سپس هویت سازی تعمدی حکومت پهلوی برای گروهی از همسایگان لک در نیمه اول سده بیست میلادی، تشدید مناقشههای هویتی، حاشیه نشینی و چالش های بیش از پیش را برای لک تباران در پی داشت.
ب) تا پیش از سده بیست میلادی، هیچ منبع غیرمحلی و بی طرفی وجود ندارد که لکی را زیر مجموعه گونههای زبانی پیرامونش به شمار آورده باشد.
ج) برخی از منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی، گویش های همسایه لکی را منشعب از لکی دانسته اند.
د) لکی تنها زبانی است که اصالت و ایرانی بودنش در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی مورد اشاره قرار گرفته است.
ه) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی برای تحقیقات زبان شناسی پیشنهاد شده است.
و) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیر محلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبان اصیل ایران با ذکر جملات و ترجمه های فارسی و انگلیسی مورد اشاره قرار گرفته است.
ز) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بی طرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبانی دشوارتر و کهنتر نسبت به گونههای پیرامون مورد اشاره قرار گرفته است.
از تمام لک تباران عزیزی که بنا به دلایل مختلف در مرداب الیناسیون و آسیمیلاسیون گیر افتادهاند خواهشمندیم با کمی تفکر ارزش فرهنگ و زبان اجدادی خود را بدانند و برای معرفی خود از عنوان افتخارآمیز لکِ ایرانی استفاده کنند.
به امید حفظ تشخُص زبان لکی توسط گویشوران این زبان ارزشمند ایرانی در قالب تولیدات فاخر و اجتناب از به کارگیری ادبیات سخیف در تولیدات.
به امید برچیده شدن تفکرات فاشیستی، لکستیز و لکگریز رایج در استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه و همدان.
به امید دستیابی زبان لکی به رسانههای رسمی سمعیبصری و آموزش این زبان در آموزشگاههای بومی.
با تشکر از تمام کسانی که به هر نحوی در ثبت ملی زبان لکی نقش آفرین بودهاند.
شماره ثبت: 1438
تاریخ ثبت زبان لکی : 10 مرداد 1396
تاریخ ابلاغ : 1 شهریور 1396
#داوود_داوودی #زبان_لکی #قوم_لک #اتنیک_لک #ایران #لکستان
Forwarded from اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
میترائیسم حلقهی اتصال بابانوئل مسیحیت و خیربراکر لکی
(بهمناسبت شب آغاز چله و شروع سال نو میترائی و نوروز لکی)
میترائیسم یکی از آیینهای ایرانی پیش از ظهور زرتشت است. میترا یا مهر، ایزد پیمان و سرسپردگیست. یک لوح به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد شامل پیماننامهای بین هیتیها و میتانیهاست که در آن به میترا سوگند یاد شدهاست. در اوستا سرودی بهنام مهریشت به میترا اختصاص داده شدهاست. در کتیبههای اردشیر دوم و سوم از ایزد میترا یاد شدهاست.
دریانوردان کلیکیه که متحد میتراداد شاه مهرپرست پنتوس بودند ۶۷ سال پیش از میلاد اروپا را با میترائیسم آشنا کرده بودند.
تا پیش از ظهور مسیحیت، میترائیسم به طور نسبی در اروپا یک آیین شناخته شده و مورد پذیرش بود.
در سال ۵۷ میلادی هم زمانی که تیرداد اول شاه ارمنستان به روم رفت تا تاج پادشاهی را از نرون امپراتور روم بگیرد به او گفت: من فرمانروا هستم، از تخمهی ارشک...، اما برده تو هستم، نزد تو آمدهام تا میترا را در لباس تو نیایش کنم.
آیینهای میترائیسم و مسیحیت در روم همانندیهای بسیاری داشتهاند و عقیدهی غالب بر این است که مسیحیت چهارچوب اصلی خود را از میترائیسم گرفتهاست. از آنجایی که در زمان دقیق تولد عیسی مسیح اختلافاتی وجود داشت، زمان زایش میترا، مهر یا خورشید به عنوان حدود زمانی او در نظر گرفته شدهاست.
شخصیتی بهنام بابانوئل یا پاپانوئل در باور مسیحیت شخصیتی تاریخی با نام سن نیکولاس است که یکی از کشیشان مسیحی قرن چهارم میلادی بودهاست. اما بهنظر میرسد مسیحیت در این خصوص هم متأثر از میترائیسم بودهاست. چراکه در نواحی خاستگاه میترائیسم به ویژه لکستان در غرب ایران نیز شخصیت افسانهای مهربان و بخشندهای بهنام خیربراکر وجود دارد که در شب آغازین چلهی بزرگ و زمانی که مردم به خواب میروند به عنوان فرستادهای از جانب میترای تازه متولد شده به منازل سرکشی کرده و خیر را در میان آنها تقسیم میکند. زایش میترا در گاهشماری لکی مبدأ سال جدید است، بنابراین اولین ماه تقویم لکی نوروژ نام دارد که منطبق بر گاهشماری میترائیسم است. در گذشته زایش میترا در شب آغاز چله در لکستان با مراسمات مفصلی چون برپایی آتشی معروف به آگر نوروژی، بزم، موسیقی، تنقلات و خوراکی و شالاندازی یا شالدورکی همراه بودهاست که هر کدام فلسفهی خود را داشته، اما همپوشانی نقش و کارکرد دو شخصیت خیربراکر لکی و بابانوئل مسیحیت در نوع خود جالب توجه و بیانگر پیوستگی فرهنگهای کهن بشری در حوزهی نفوذ میترائیسم است.
د.داودی
#lak_ethnic
#اتنیک_لک
(بهمناسبت شب آغاز چله و شروع سال نو میترائی و نوروز لکی)
میترائیسم یکی از آیینهای ایرانی پیش از ظهور زرتشت است. میترا یا مهر، ایزد پیمان و سرسپردگیست. یک لوح به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد شامل پیماننامهای بین هیتیها و میتانیهاست که در آن به میترا سوگند یاد شدهاست. در اوستا سرودی بهنام مهریشت به میترا اختصاص داده شدهاست. در کتیبههای اردشیر دوم و سوم از ایزد میترا یاد شدهاست.
دریانوردان کلیکیه که متحد میتراداد شاه مهرپرست پنتوس بودند ۶۷ سال پیش از میلاد اروپا را با میترائیسم آشنا کرده بودند.
تا پیش از ظهور مسیحیت، میترائیسم به طور نسبی در اروپا یک آیین شناخته شده و مورد پذیرش بود.
در سال ۵۷ میلادی هم زمانی که تیرداد اول شاه ارمنستان به روم رفت تا تاج پادشاهی را از نرون امپراتور روم بگیرد به او گفت: من فرمانروا هستم، از تخمهی ارشک...، اما برده تو هستم، نزد تو آمدهام تا میترا را در لباس تو نیایش کنم.
آیینهای میترائیسم و مسیحیت در روم همانندیهای بسیاری داشتهاند و عقیدهی غالب بر این است که مسیحیت چهارچوب اصلی خود را از میترائیسم گرفتهاست. از آنجایی که در زمان دقیق تولد عیسی مسیح اختلافاتی وجود داشت، زمان زایش میترا، مهر یا خورشید به عنوان حدود زمانی او در نظر گرفته شدهاست.
شخصیتی بهنام بابانوئل یا پاپانوئل در باور مسیحیت شخصیتی تاریخی با نام سن نیکولاس است که یکی از کشیشان مسیحی قرن چهارم میلادی بودهاست. اما بهنظر میرسد مسیحیت در این خصوص هم متأثر از میترائیسم بودهاست. چراکه در نواحی خاستگاه میترائیسم به ویژه لکستان در غرب ایران نیز شخصیت افسانهای مهربان و بخشندهای بهنام خیربراکر وجود دارد که در شب آغازین چلهی بزرگ و زمانی که مردم به خواب میروند به عنوان فرستادهای از جانب میترای تازه متولد شده به منازل سرکشی کرده و خیر را در میان آنها تقسیم میکند. زایش میترا در گاهشماری لکی مبدأ سال جدید است، بنابراین اولین ماه تقویم لکی نوروژ نام دارد که منطبق بر گاهشماری میترائیسم است. در گذشته زایش میترا در شب آغاز چله در لکستان با مراسمات مفصلی چون برپایی آتشی معروف به آگر نوروژی، بزم، موسیقی، تنقلات و خوراکی و شالاندازی یا شالدورکی همراه بودهاست که هر کدام فلسفهی خود را داشته، اما همپوشانی نقش و کارکرد دو شخصیت خیربراکر لکی و بابانوئل مسیحیت در نوع خود جالب توجه و بیانگر پیوستگی فرهنگهای کهن بشری در حوزهی نفوذ میترائیسم است.
د.داودی
#lak_ethnic
#اتنیک_لک
Forwarded from اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
به مناسبت سال روز ثبت ملی زبان لکی
دهم مرداد سال روز ثبت ملی زبان لکی
زبان لکی یکی از ریشه دارترین زبانهای مردمان زاگرس است که هنوز پاهای استوارش را در اعماق فرهنگ و زبان ایران زمین محکم و استوار نگه داشته است. زبان لکی یکی از زبانهای بسیار قدیمی است. تعداد واژهها در این زبان را تا 30 هزار واژه اعلام کردهاند. در زبان لکی بسیاری از لغات، واژهها و اصطلاحات موجود در اوستا و پهلوی به همان شکل اولیه بدون هیچ تغییری رایج و معمول هستند.
اشعار پیشینهی تاریخی و فرهنگ قوم لک بر پیشانی این زبان میدرخشد.
هنوز اشعار شاخُشین، باباطاهر، ملامنوچهر، ترکه میر، نوشاد، ملا حقعلی، و هزاران اختر تابناک شعر و ادب از زبان گویشوران لک جاری و ساری است.
هنوز مردم لک به خود میبالند که زمانی در این کشور نوای وکیل الرعایای لک دست مرهمی شد بر دل سوختگان عدالت و اتحاد اقوام ایرانی.
هنوز ادبیات فولکلور لکی بر سر بازار دلهای عاشق این فرهنگ زمزمهی هر صبح و شام مردمان و هنرمندان و خوانندگان این دیار بوده و چه بسا کسانی از روزنهی دید خود و استفادهی قطرههایی از آبشخور این دریای گسترده در سطح ملی مطرح شده و نامی و نانی کسب کردهاند.
ذکر نکاتی بر اساس منابع موثق ضروری است:
الف) دگرگونیهای هویتی ناشی از جنگ جهانی اول و سپس هویت سازی تعمدی حکومت پهلوی برای گروهی از همسایگان لک در نیمه اول سده بیست میلادی، تشدید مناقشههای هویتی، حاشیه نشینی و چالش های بیش از پیش را برای لک تباران در پی داشت.
ب) تا پیش از سده بیست میلادی، هیچ منبع غیرمحلی و بی طرفی وجود ندارد که لکی را زیر مجموعه گونههای زبانی پیرامونش به شمار آورده باشد.
ج) برخی از منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی، گویش های همسایه لکی را منشعب از لکی دانسته اند.
د) لکی تنها زبانی است که اصالت و ایرانی بودنش در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی مورد اشاره قرار گرفته است.
ه) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی برای تحقیقات زبان شناسی پیشنهاد شده است.
و) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیر محلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبان اصیل ایران با ذکر جملات و ترجمه های فارسی و انگلیسی مورد اشاره قرار گرفته است.
ز) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بی طرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبانی دشوارتر و کهنتر نسبت به گونههای پیرامون مورد اشاره قرار گرفته است.
از تمام لک تباران عزیزی که بنا به دلایل مختلف در مرداب الیناسیون و آسیمیلاسیون گیر افتادهاند خواهشمندیم با کمی تفکر ارزش فرهنگ و زبان اجدادی خود را بدانند و برای معرفی خود از عنوان افتخارآمیز لکِ ایرانی استفاده کنند.
به امید حفظ تشخُص زبان لکی توسط گویشوران این زبان ارزشمند ایرانی در قالب تولیدات فاخر و اجتناب از به کارگیری ادبیات سخیف در تولیدات.
به امید برچیده شدن تفکرات فاشیستی، لکستیز و لکگریز رایج در استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه و همدان.
به امید دستیابی زبان لکی به رسانههای رسمی سمعیبصری و آموزش این زبان در آموزشگاههای بومی.
با تشکر از تمام کسانی که به هر نحوی در ثبت ملی زبان لکی نقش آفرین بودهاند.
شماره ثبت: 1438
تاریخ ثبت زبان لکی : 10 مرداد 1396
تاریخ ابلاغ : 1 شهریور 1396
#داوود_داوودی #زبان_لکی #قوم_لک #اتنیک_لک #ایران #لکستان
دهم مرداد سال روز ثبت ملی زبان لکی
زبان لکی یکی از ریشه دارترین زبانهای مردمان زاگرس است که هنوز پاهای استوارش را در اعماق فرهنگ و زبان ایران زمین محکم و استوار نگه داشته است. زبان لکی یکی از زبانهای بسیار قدیمی است. تعداد واژهها در این زبان را تا 30 هزار واژه اعلام کردهاند. در زبان لکی بسیاری از لغات، واژهها و اصطلاحات موجود در اوستا و پهلوی به همان شکل اولیه بدون هیچ تغییری رایج و معمول هستند.
اشعار پیشینهی تاریخی و فرهنگ قوم لک بر پیشانی این زبان میدرخشد.
هنوز اشعار شاخُشین، باباطاهر، ملامنوچهر، ترکه میر، نوشاد، ملا حقعلی، و هزاران اختر تابناک شعر و ادب از زبان گویشوران لک جاری و ساری است.
هنوز مردم لک به خود میبالند که زمانی در این کشور نوای وکیل الرعایای لک دست مرهمی شد بر دل سوختگان عدالت و اتحاد اقوام ایرانی.
هنوز ادبیات فولکلور لکی بر سر بازار دلهای عاشق این فرهنگ زمزمهی هر صبح و شام مردمان و هنرمندان و خوانندگان این دیار بوده و چه بسا کسانی از روزنهی دید خود و استفادهی قطرههایی از آبشخور این دریای گسترده در سطح ملی مطرح شده و نامی و نانی کسب کردهاند.
ذکر نکاتی بر اساس منابع موثق ضروری است:
الف) دگرگونیهای هویتی ناشی از جنگ جهانی اول و سپس هویت سازی تعمدی حکومت پهلوی برای گروهی از همسایگان لک در نیمه اول سده بیست میلادی، تشدید مناقشههای هویتی، حاشیه نشینی و چالش های بیش از پیش را برای لک تباران در پی داشت.
ب) تا پیش از سده بیست میلادی، هیچ منبع غیرمحلی و بی طرفی وجود ندارد که لکی را زیر مجموعه گونههای زبانی پیرامونش به شمار آورده باشد.
ج) برخی از منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی، گویش های همسایه لکی را منشعب از لکی دانسته اند.
د) لکی تنها زبانی است که اصالت و ایرانی بودنش در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی مورد اشاره قرار گرفته است.
ه) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی برای تحقیقات زبان شناسی پیشنهاد شده است.
و) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیر محلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبان اصیل ایران با ذکر جملات و ترجمه های فارسی و انگلیسی مورد اشاره قرار گرفته است.
ز) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بی طرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبانی دشوارتر و کهنتر نسبت به گونههای پیرامون مورد اشاره قرار گرفته است.
از تمام لک تباران عزیزی که بنا به دلایل مختلف در مرداب الیناسیون و آسیمیلاسیون گیر افتادهاند خواهشمندیم با کمی تفکر ارزش فرهنگ و زبان اجدادی خود را بدانند و برای معرفی خود از عنوان افتخارآمیز لکِ ایرانی استفاده کنند.
به امید حفظ تشخُص زبان لکی توسط گویشوران این زبان ارزشمند ایرانی در قالب تولیدات فاخر و اجتناب از به کارگیری ادبیات سخیف در تولیدات.
به امید برچیده شدن تفکرات فاشیستی، لکستیز و لکگریز رایج در استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه و همدان.
به امید دستیابی زبان لکی به رسانههای رسمی سمعیبصری و آموزش این زبان در آموزشگاههای بومی.
با تشکر از تمام کسانی که به هر نحوی در ثبت ملی زبان لکی نقش آفرین بودهاند.
شماره ثبت: 1438
تاریخ ثبت زبان لکی : 10 مرداد 1396
تاریخ ابلاغ : 1 شهریور 1396
#داوود_داوودی #زبان_لکی #قوم_لک #اتنیک_لک #ایران #لکستان
Forwarded from اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
میترائیسم حلقهی اتصال بابانوئل مسیحیت و خیربراکر لکی
(بهمناسبت شب آغاز چله و شروع سال نو میترائی و نوروز لکی)
میترائیسم یکی از آیینهای ایرانی پیش از ظهور زرتشت است. میترا یا مهر، ایزد پیمان و سرسپردگیست. یک لوح به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد شامل پیماننامهای بین هیتیها و میتانیهاست که در آن به میترا سوگند یاد شدهاست. در اوستا سرودی بهنام مهریشت به میترا اختصاص داده شدهاست. در کتیبههای اردشیر دوم و سوم از ایزد میترا یاد شدهاست.
دریانوردان کلیکیه که متحد میتراداد شاه مهرپرست پنتوس بودند ۶۷ سال پیش از میلاد اروپا را با میترائیسم آشنا کرده بودند.
تا پیش از ظهور مسیحیت، میترائیسم به طور نسبی در اروپا یک آیین شناخته شده و مورد پذیرش بود.
در سال ۵۷ میلادی هم زمانی که تیرداد اول شاه ارمنستان به روم رفت تا تاج پادشاهی را از نرون امپراتور روم بگیرد به او گفت: من فرمانروا هستم، از تخمهی ارشک...، اما برده تو هستم، نزد تو آمدهام تا میترا را در لباس تو نیایش کنم.
آیینهای میترائیسم و مسیحیت در روم همانندیهای بسیاری داشتهاند و عقیدهی غالب بر این است که مسیحیت چهارچوب اصلی خود را از میترائیسم گرفتهاست. از آنجایی که در زمان دقیق تولد عیسی مسیح اختلافاتی وجود داشت، زمان زایش میترا، مهر یا خورشید به عنوان حدود زمانی او در نظر گرفته شدهاست.
شخصیتی بهنام بابانوئل یا پاپانوئل در باور مسیحیت شخصیتی تاریخی با نام سن نیکولاس است که یکی از کشیشان مسیحی قرن چهارم میلادی بودهاست. اما بهنظر میرسد مسیحیت در این خصوص هم متأثر از میترائیسم بودهاست. چراکه در نواحی خاستگاه میترائیسم به ویژه لکستان در غرب ایران نیز شخصیت افسانهای مهربان و بخشندهای بهنام خیربراکر وجود دارد که در شب آغازین چلهی بزرگ و زمانی که مردم به خواب میروند به عنوان فرستادهای از جانب میترای تازه متولد شده به منازل سرکشی کرده و خیر را در میان آنها تقسیم میکند. زایش میترا در گاهشماری لکی مبدأ سال جدید است، بنابراین اولین ماه تقویم لکی نوروژ نام دارد که منطبق بر گاهشماری میترائیسم است. در گذشته زایش میترا در شب آغاز چله در لکستان با مراسمات مفصلی چون برپایی آتشی معروف به آگر نوروژی، بزم، موسیقی، تنقلات و خوراکی و شالاندازی یا شالدورکی همراه بودهاست که هر کدام فلسفهی خود را داشته، اما همپوشانی نقش و کارکرد دو شخصیت خیربراکر لکی و بابانوئل مسیحیت در نوع خود جالب توجه و بیانگر پیوستگی فرهنگهای کهن بشری در حوزهی نفوذ میترائیسم است.
د.داودی
#lak_ethnic
#اتنیک_لک
(بهمناسبت شب آغاز چله و شروع سال نو میترائی و نوروز لکی)
میترائیسم یکی از آیینهای ایرانی پیش از ظهور زرتشت است. میترا یا مهر، ایزد پیمان و سرسپردگیست. یک لوح به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد شامل پیماننامهای بین هیتیها و میتانیهاست که در آن به میترا سوگند یاد شدهاست. در اوستا سرودی بهنام مهریشت به میترا اختصاص داده شدهاست. در کتیبههای اردشیر دوم و سوم از ایزد میترا یاد شدهاست.
دریانوردان کلیکیه که متحد میتراداد شاه مهرپرست پنتوس بودند ۶۷ سال پیش از میلاد اروپا را با میترائیسم آشنا کرده بودند.
تا پیش از ظهور مسیحیت، میترائیسم به طور نسبی در اروپا یک آیین شناخته شده و مورد پذیرش بود.
در سال ۵۷ میلادی هم زمانی که تیرداد اول شاه ارمنستان به روم رفت تا تاج پادشاهی را از نرون امپراتور روم بگیرد به او گفت: من فرمانروا هستم، از تخمهی ارشک...، اما برده تو هستم، نزد تو آمدهام تا میترا را در لباس تو نیایش کنم.
آیینهای میترائیسم و مسیحیت در روم همانندیهای بسیاری داشتهاند و عقیدهی غالب بر این است که مسیحیت چهارچوب اصلی خود را از میترائیسم گرفتهاست. از آنجایی که در زمان دقیق تولد عیسی مسیح اختلافاتی وجود داشت، زمان زایش میترا، مهر یا خورشید به عنوان حدود زمانی او در نظر گرفته شدهاست.
شخصیتی بهنام بابانوئل یا پاپانوئل در باور مسیحیت شخصیتی تاریخی با نام سن نیکولاس است که یکی از کشیشان مسیحی قرن چهارم میلادی بودهاست. اما بهنظر میرسد مسیحیت در این خصوص هم متأثر از میترائیسم بودهاست. چراکه در نواحی خاستگاه میترائیسم به ویژه لکستان در غرب ایران نیز شخصیت افسانهای مهربان و بخشندهای بهنام خیربراکر وجود دارد که در شب آغازین چلهی بزرگ و زمانی که مردم به خواب میروند به عنوان فرستادهای از جانب میترای تازه متولد شده به منازل سرکشی کرده و خیر را در میان آنها تقسیم میکند. زایش میترا در گاهشماری لکی مبدأ سال جدید است، بنابراین اولین ماه تقویم لکی نوروژ نام دارد که منطبق بر گاهشماری میترائیسم است. در گذشته زایش میترا در شب آغاز چله در لکستان با مراسمات مفصلی چون برپایی آتشی معروف به آگر نوروژی، بزم، موسیقی، تنقلات و خوراکی و شالاندازی یا شالدورکی همراه بودهاست که هر کدام فلسفهی خود را داشته، اما همپوشانی نقش و کارکرد دو شخصیت خیربراکر لکی و بابانوئل مسیحیت در نوع خود جالب توجه و بیانگر پیوستگی فرهنگهای کهن بشری در حوزهی نفوذ میترائیسم است.
د.داودی
#lak_ethnic
#اتنیک_لک
Forwarded from اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
به مناسبت سال روز ثبت ملی زبان لکی
دهم مرداد سال روز ثبت ملی زبان لکی
زبان لکی یکی از ریشه دارترین زبانهای مردمان زاگرس است که هنوز پاهای استوارش را در اعماق فرهنگ و زبان ایران زمین محکم و استوار نگه داشته است. زبان لکی یکی از زبانهای بسیار قدیمی است. تعداد واژهها در این زبان را تا 30 هزار واژه اعلام کردهاند. در زبان لکی بسیاری از لغات، واژهها و اصطلاحات موجود در اوستا و پهلوی به همان شکل اولیه بدون هیچ تغییری رایج و معمول هستند.
اشعار پیشینهی تاریخی و فرهنگ قوم لک بر پیشانی این زبان میدرخشد.
هنوز اشعار شاخُشین، باباطاهر، ملامنوچهر، ترکه میر، نوشاد، ملا حقعلی، و هزاران اختر تابناک شعر و ادب از زبان گویشوران لک جاری و ساری است.
هنوز مردم لک به خود میبالند که زمانی در این کشور نوای وکیل الرعایای لک دست مرهمی شد بر دل سوختگان عدالت و اتحاد اقوام ایرانی.
هنوز ادبیات فولکلور لکی بر سر بازار دلهای عاشق این فرهنگ زمزمهی هر صبح و شام مردمان و هنرمندان و خوانندگان این دیار بوده و چه بسا کسانی از روزنهی دید خود و استفادهی قطرههایی از آبشخور این دریای گسترده در سطح ملی مطرح شده و نامی و نانی کسب کردهاند.
ذکر نکاتی بر اساس منابع موثق ضروری است:
الف) دگرگونیهای هویتی ناشی از جنگ جهانی اول و سپس هویت سازی تعمدی حکومت پهلوی برای گروهی از همسایگان لک در نیمه اول سده بیست میلادی، تشدید مناقشههای هویتی، حاشیه نشینی و چالش های بیش از پیش را برای لک تباران در پی داشت.
ب) تا پیش از سده بیست میلادی، هیچ منبع غیرمحلی و بی طرفی وجود ندارد که لکی را زیر مجموعه گونههای زبانی پیرامونش به شمار آورده باشد.
ج) برخی از منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی، گویش های همسایه لکی را منشعب از لکی دانسته اند.
د) لکی تنها زبانی است که اصالت و ایرانی بودنش در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی مورد اشاره قرار گرفته است.
ه) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی برای تحقیقات زبان شناسی پیشنهاد شده است.
و) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیر محلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبان اصیل ایران با ذکر جملات و ترجمه های فارسی و انگلیسی مورد اشاره قرار گرفته است.
ز) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بی طرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبانی دشوارتر و کهنتر نسبت به گونههای پیرامون مورد اشاره قرار گرفته است.
از تمام لک تباران عزیزی که بنا به دلایل مختلف در مرداب الیناسیون و آسیمیلاسیون گیر افتادهاند خواهشمندیم با کمی تفکر ارزش فرهنگ و زبان اجدادی خود را بدانند و برای معرفی خود از عنوان افتخارآمیز لکِ ایرانی استفاده کنند.
به امید حفظ تشخُص زبان لکی توسط گویشوران این زبان ارزشمند ایرانی در قالب تولیدات فاخر و اجتناب از به کارگیری ادبیات سخیف در تولیدات.
به امید برچیده شدن تفکرات فاشیستی، لکستیز و لکگریز رایج در استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه و همدان.
به امید دستیابی زبان لکی به رسانههای رسمی سمعیبصری و آموزش این زبان در آموزشگاههای بومی.
با تشکر از تمام کسانی که به هر نحوی در ثبت ملی زبان لکی نقش آفرین بودهاند.
شماره ثبت: 1438
تاریخ ثبت زبان لکی : 10 مرداد 1396
تاریخ ابلاغ : 1 شهریور 1396
#داوود_داوودی #زبان_لکی #قوم_لک #اتنیک_لک #ایران #لکستان
دهم مرداد سال روز ثبت ملی زبان لکی
زبان لکی یکی از ریشه دارترین زبانهای مردمان زاگرس است که هنوز پاهای استوارش را در اعماق فرهنگ و زبان ایران زمین محکم و استوار نگه داشته است. زبان لکی یکی از زبانهای بسیار قدیمی است. تعداد واژهها در این زبان را تا 30 هزار واژه اعلام کردهاند. در زبان لکی بسیاری از لغات، واژهها و اصطلاحات موجود در اوستا و پهلوی به همان شکل اولیه بدون هیچ تغییری رایج و معمول هستند.
اشعار پیشینهی تاریخی و فرهنگ قوم لک بر پیشانی این زبان میدرخشد.
هنوز اشعار شاخُشین، باباطاهر، ملامنوچهر، ترکه میر، نوشاد، ملا حقعلی، و هزاران اختر تابناک شعر و ادب از زبان گویشوران لک جاری و ساری است.
هنوز مردم لک به خود میبالند که زمانی در این کشور نوای وکیل الرعایای لک دست مرهمی شد بر دل سوختگان عدالت و اتحاد اقوام ایرانی.
هنوز ادبیات فولکلور لکی بر سر بازار دلهای عاشق این فرهنگ زمزمهی هر صبح و شام مردمان و هنرمندان و خوانندگان این دیار بوده و چه بسا کسانی از روزنهی دید خود و استفادهی قطرههایی از آبشخور این دریای گسترده در سطح ملی مطرح شده و نامی و نانی کسب کردهاند.
ذکر نکاتی بر اساس منابع موثق ضروری است:
الف) دگرگونیهای هویتی ناشی از جنگ جهانی اول و سپس هویت سازی تعمدی حکومت پهلوی برای گروهی از همسایگان لک در نیمه اول سده بیست میلادی، تشدید مناقشههای هویتی، حاشیه نشینی و چالش های بیش از پیش را برای لک تباران در پی داشت.
ب) تا پیش از سده بیست میلادی، هیچ منبع غیرمحلی و بی طرفی وجود ندارد که لکی را زیر مجموعه گونههای زبانی پیرامونش به شمار آورده باشد.
ج) برخی از منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی، گویش های همسایه لکی را منشعب از لکی دانسته اند.
د) لکی تنها زبانی است که اصالت و ایرانی بودنش در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی مورد اشاره قرار گرفته است.
ه) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی برای تحقیقات زبان شناسی پیشنهاد شده است.
و) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیر محلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبان اصیل ایران با ذکر جملات و ترجمه های فارسی و انگلیسی مورد اشاره قرار گرفته است.
ز) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بی طرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبانی دشوارتر و کهنتر نسبت به گونههای پیرامون مورد اشاره قرار گرفته است.
از تمام لک تباران عزیزی که بنا به دلایل مختلف در مرداب الیناسیون و آسیمیلاسیون گیر افتادهاند خواهشمندیم با کمی تفکر ارزش فرهنگ و زبان اجدادی خود را بدانند و برای معرفی خود از عنوان افتخارآمیز لکِ ایرانی استفاده کنند.
به امید حفظ تشخُص زبان لکی توسط گویشوران این زبان ارزشمند ایرانی در قالب تولیدات فاخر و اجتناب از به کارگیری ادبیات سخیف در تولیدات.
به امید برچیده شدن تفکرات فاشیستی، لکستیز و لکگریز رایج در استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه و همدان.
به امید دستیابی زبان لکی به رسانههای رسمی سمعیبصری و آموزش این زبان در آموزشگاههای بومی.
با تشکر از تمام کسانی که به هر نحوی در ثبت ملی زبان لکی نقش آفرین بودهاند.
شماره ثبت: 1438
تاریخ ثبت زبان لکی : 10 مرداد 1396
تاریخ ابلاغ : 1 شهریور 1396
#داوود_داوودی #زبان_لکی #قوم_لک #اتنیک_لک #ایران #لکستان
Forwarded from اِتحاد وَ سَربَرزی دورودفرامان🇮🇷
به مناسبت سال روز ثبت ملی زبان لکی
دهم مرداد سال روز ثبت ملی زبان لکی
زبان لکی یکی از ریشه دارترین زبانهای مردمان زاگرس است که هنوز پاهای استوارش را در اعماق فرهنگ و زبان ایران زمین محکم و استوار نگه داشته است. زبان لکی یکی از زبانهای بسیار قدیمی است. تعداد واژهها در این زبان را تا 30 هزار واژه اعلام کردهاند. در زبان لکی بسیاری از لغات، واژهها و اصطلاحات موجود در اوستا و پهلوی به همان شکل اولیه بدون هیچ تغییری رایج و معمول هستند.
اشعار پیشینهی تاریخی و فرهنگ قوم لک بر پیشانی این زبان میدرخشد.
هنوز اشعار شاخُشین، باباطاهر، ملامنوچهر، ترکه میر، نوشاد، ملا حقعلی، و هزاران اختر تابناک شعر و ادب از زبان گویشوران لک جاری و ساری است.
هنوز مردم لک به خود میبالند که زمانی در این کشور نوای وکیل الرعایای لک دست مرهمی شد بر دل سوختگان عدالت و اتحاد اقوام ایرانی.
هنوز ادبیات فولکلور لکی بر سر بازار دلهای عاشق این فرهنگ زمزمهی هر صبح و شام مردمان و هنرمندان و خوانندگان این دیار بوده و چه بسا کسانی از روزنهی دید خود و استفادهی قطرههایی از آبشخور این دریای گسترده در سطح ملی مطرح شده و نامی و نانی کسب کردهاند.
ذکر نکاتی بر اساس منابع موثق ضروری است:
الف) دگرگونیهای هویتی ناشی از جنگ جهانی اول و سپس هویت سازی تعمدی حکومت پهلوی برای گروهی از همسایگان لک در نیمه اول سده بیست میلادی، تشدید مناقشههای هویتی، حاشیه نشینی و چالش های بیش از پیش را برای لک تباران در پی داشت.
ب) تا پیش از سده بیست میلادی، هیچ منبع غیرمحلی و بی طرفی وجود ندارد که لکی را زیر مجموعه گونههای زبانی پیرامونش به شمار آورده باشد.
ج) برخی از منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی، گویش های همسایه لکی را منشعب از لکی دانسته اند.
د) لکی تنها زبانی است که اصالت و ایرانی بودنش در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی مورد اشاره قرار گرفته است.
ه) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی برای تحقیقات زبان شناسی پیشنهاد شده است.
و) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیر محلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبان اصیل ایران با ذکر جملات و ترجمه های فارسی و انگلیسی مورد اشاره قرار گرفته است.
ز) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بی طرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبانی دشوارتر و کهنتر نسبت به گونههای پیرامون مورد اشاره قرار گرفته است.
از تمام لک تباران عزیزی که بنا به دلایل مختلف در مرداب الیناسیون و آسیمیلاسیون گیر افتادهاند خواهشمندیم با کمی تفکر ارزش فرهنگ و زبان اجدادی خود را بدانند و برای معرفی خود از عنوان افتخارآمیز لکِ ایرانی استفاده کنند.
به امید حفظ تشخُص زبان لکی توسط گویشوران این زبان ارزشمند ایرانی در قالب تولیدات فاخر و اجتناب از به کارگیری ادبیات سخیف در تولیدات.
به امید برچیده شدن تفکرات فاشیستی، لکستیز و لکگریز رایج در استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه و همدان.
به امید دستیابی زبان لکی به رسانههای رسمی سمعیبصری و آموزش این زبان در آموزشگاههای بومی.
با تشکر از تمام کسانی که به هر نحوی در ثبت ملی زبان لکی نقش آفرین بودهاند.
شماره ثبت: 1438
تاریخ ثبت زبان لکی : 10 مرداد 1396
تاریخ ابلاغ : 1 شهریور 1396
#داوود_داوودی #زبان_لکی #قوم_لک #اتنیک_لک #ایران #لکستان
دهم مرداد سال روز ثبت ملی زبان لکی
زبان لکی یکی از ریشه دارترین زبانهای مردمان زاگرس است که هنوز پاهای استوارش را در اعماق فرهنگ و زبان ایران زمین محکم و استوار نگه داشته است. زبان لکی یکی از زبانهای بسیار قدیمی است. تعداد واژهها در این زبان را تا 30 هزار واژه اعلام کردهاند. در زبان لکی بسیاری از لغات، واژهها و اصطلاحات موجود در اوستا و پهلوی به همان شکل اولیه بدون هیچ تغییری رایج و معمول هستند.
اشعار پیشینهی تاریخی و فرهنگ قوم لک بر پیشانی این زبان میدرخشد.
هنوز اشعار شاخُشین، باباطاهر، ملامنوچهر، ترکه میر، نوشاد، ملا حقعلی، و هزاران اختر تابناک شعر و ادب از زبان گویشوران لک جاری و ساری است.
هنوز مردم لک به خود میبالند که زمانی در این کشور نوای وکیل الرعایای لک دست مرهمی شد بر دل سوختگان عدالت و اتحاد اقوام ایرانی.
هنوز ادبیات فولکلور لکی بر سر بازار دلهای عاشق این فرهنگ زمزمهی هر صبح و شام مردمان و هنرمندان و خوانندگان این دیار بوده و چه بسا کسانی از روزنهی دید خود و استفادهی قطرههایی از آبشخور این دریای گسترده در سطح ملی مطرح شده و نامی و نانی کسب کردهاند.
ذکر نکاتی بر اساس منابع موثق ضروری است:
الف) دگرگونیهای هویتی ناشی از جنگ جهانی اول و سپس هویت سازی تعمدی حکومت پهلوی برای گروهی از همسایگان لک در نیمه اول سده بیست میلادی، تشدید مناقشههای هویتی، حاشیه نشینی و چالش های بیش از پیش را برای لک تباران در پی داشت.
ب) تا پیش از سده بیست میلادی، هیچ منبع غیرمحلی و بی طرفی وجود ندارد که لکی را زیر مجموعه گونههای زبانی پیرامونش به شمار آورده باشد.
ج) برخی از منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی، گویش های همسایه لکی را منشعب از لکی دانسته اند.
د) لکی تنها زبانی است که اصالت و ایرانی بودنش در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی مورد اشاره قرار گرفته است.
ه) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی برای تحقیقات زبان شناسی پیشنهاد شده است.
و) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بیطرف و غیر محلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبان اصیل ایران با ذکر جملات و ترجمه های فارسی و انگلیسی مورد اشاره قرار گرفته است.
ز) لکی تنها زبان ایرانی است که در منابع بی طرف و غیرمحلی پیش از سده بیست میلادی به عنوان زبانی دشوارتر و کهنتر نسبت به گونههای پیرامون مورد اشاره قرار گرفته است.
از تمام لک تباران عزیزی که بنا به دلایل مختلف در مرداب الیناسیون و آسیمیلاسیون گیر افتادهاند خواهشمندیم با کمی تفکر ارزش فرهنگ و زبان اجدادی خود را بدانند و برای معرفی خود از عنوان افتخارآمیز لکِ ایرانی استفاده کنند.
به امید حفظ تشخُص زبان لکی توسط گویشوران این زبان ارزشمند ایرانی در قالب تولیدات فاخر و اجتناب از به کارگیری ادبیات سخیف در تولیدات.
به امید برچیده شدن تفکرات فاشیستی، لکستیز و لکگریز رایج در استانهای لرستان، ایلام، کرمانشاه و همدان.
به امید دستیابی زبان لکی به رسانههای رسمی سمعیبصری و آموزش این زبان در آموزشگاههای بومی.
با تشکر از تمام کسانی که به هر نحوی در ثبت ملی زبان لکی نقش آفرین بودهاند.
شماره ثبت: 1438
تاریخ ثبت زبان لکی : 10 مرداد 1396
تاریخ ابلاغ : 1 شهریور 1396
#داوود_داوودی #زبان_لکی #قوم_لک #اتنیک_لک #ایران #لکستان