گفت‌وشنود
4.89K subscribers
3.03K photos
1.16K videos
2 files
1.44K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
اظهارات امیدوارکننده؛ دفاع از زرتشتی بودن زنده‌یاد فردوس کاویانی

پیش از این نیز در این صفحه نوشته شد که ایرانیان مایه و پتانسیل بسیار زیادی برای رواداری مذهبی دارند و تاریخ نشان داده است بر خلاف بسیاری از دیگر نقاط دنیا در ایران جنگ مذهبی نمود برجسته‌ای نداشته است. به عنوان نمونه ما در تاریخ ایران هیچ‌گاه مقوله نسل‌کشی - که معمولا بر پایه‌ی قومیت یا مذهب انجام می‌گیرد - را مشاهده نمی‌کنیم.

اخیرا نیز پس از توییت توهین‌آمیز یکی از مجریان صداوسیما به زرتشتی بودن زنده‌یاد فردوس کاویانی، شاهد اظهارات امیدوارکننده‌ای از سوی چهره‌های مشهور بودیم. رادیو فردا این اظهارات را یکجا گرد آورده است که عین این گزارش را اینجا می‌آوریم:

«🔸پس از نوشته "توهین‌آمیز" یکی از مجریان صداوسیما علیه #زرتشتی بودن #فردوس_کاویانی، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون ایران که روز یک‌شنبه درگذشت، برخی بازیگران و نماینده زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی در مراسم خاکسپاری پیکر این بازیگر، از زرتشتی بودن او دفاع کردند.

🔸محمدرضا شهبازی، از مجریان صداوسیما، در واکنش به درگذشت کاویانی در شبکه اجتماعی ایکس نوشته است که او "زرتشتی بود، امّا ان‌شاالله به خاطر لحظات خوشی که برای ما ساخت، امیرالمومنین با روی گشاده ازش استقبال کنه".

🔸در واکنش به این پیام، اسفندیار اختیاری، نماینده ایرانیان زرتشتی در مجلس شورای اسلامی روز سه‌شنبه ۱۱ مهر در این مراسم گفت که آقای کاویانی "یک ایرانی زرتشتی بود؛ امّا! هم نداشت".

🔸خبرگزاری ایسنا در گزارش خود از مراسم خاکسپاری فردوس کاویانی پس از این اظهارات آقای اختیاری نوشت که این اظهارات "اشاره به توئیت اهانت‌آمیز یکی از مجریان صداوسیما به زرتشتی بودن فردوس کاویانی" است.

🔸پژمان بازغی، رئیس انجمن بازیگران خانه سینما در مراسم خاکسپاری آقای کاویانی به زرتشتیان ایران تسلیت گفت و تاکید کرد که "به احترام آنها لباس سفید پوشیده است".

🔸برخلاف شیعیان، زرتشتیان در عزاداری‌ها لباس‌های سفیدرنگ می‌پوشند.

#گفتگو_توانا #توهین_مذهبی #زرتشتیان_ایران #صدا_سیما #فردوس_کاویانی

@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درزمان ناصرالدین‌شاه «جزیه» از زرتشتیان برداشته شد؛ برای اولین‌بار در هزاره‌ی اخیر که باعث شد اقلیت زرتشتی در ایران جان بگیرند و بنگاه‌های اقتصادی موفق تاسیس کنند. کیخسرو شاهرخ از درخشان‌ترین چهره‌های بهدینان ایران در تاریخ معاصر است.

‏برای خواندن مقاله‌ای کامل از خدمات او به لینک زیر مراجعه کنید:

‏⁦ ‏ https://dialog.tavaana.org/fa/Arbab_Keykhosro_Shahrokh

‏⁧ #بهدینی⁩ ⁧ #زرتشتی⁩ ⁧ #کیخسرو_شاهرخ⁩ ⁧ #ناصرالدین‌شاه⁩ ⁧ #گفتگو⁩ ⁧ #توانا⁩ ⁧ #آزادی_دین⁩ ⁧ #اقلیت_دینی

‏⁦ @Dialogue1402
‏چگونه زرتشتیان در میهن خود «حاشیه‌نشین» (Marginalized) شدند!

‏نسخه‌ی اصلی کتاب به زبان انگلیسی و محصول انتشارات دانشگاه کلمبیا به سال ۱۹۹۷ است.

دکتر چوکسی در اثر خود که به فارسی «ستیز و سازش» ترجمه شده، با اتکاء وسواس‌گونه به منابع موجود و مقایسه‌ی میان آنها، تصویری از دگرگونی جامعه‌ی ایرانی و گذار دینی این جامعه از زرتشتی‌گری (بهدینی) به اسلام ارائه می‌دهد.

«ستیز و سازش» تنها یک پژوهش از میان پژوهش‌های موجود در روایت این پوست‌اندازی دینی‌ست که زبانی ساده و موجز را در کنار دانش جدید برای تدارک این روایت به کار می‌گیرد. نویسنده و مترجم فارسی این اثر، تلاش کرده‌اند که از تعابیر جهت‌گیرانه له یا علیه مسلمانان غالب و بهدینان مغلوب بپرهیزند و نویسنده معتقد است که اگرچه تهاجم نظامی، آغاز این دگرگونی دینی و اجتماعی بوده است، اما «سازش» نسل‌های بعد به یک همزیستی دو سویه میان ایرانیان نومسلمان و مسلمانان عرب‌تبار منجر شده است.

#اسلام #زرتشتی #بهدینی #تغییر_دین
@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«من از خون این مرد، بری هستم!»
اپیزود نهم
دیگری‌نامه

«… واقعیت این است که ادیان مبتنی بر چندخدایی، با تکثر فرهنگی بیشتر جور درمی‌آمدند. ادیانی که مبتنی بر پرستش یک خدای واحد بودند و خدایان دیگر را به‌عنوان خدایان باطل یا حتی شیطانی نفی می‌کردند، به‌طور طبیعی نمی‌پذیرفتند که در کنار پرستندگان خدایان باطل در جامعه حضور داشته باشند.

به‌همین‌علت، پذیرش مسیحیت به‌عنوان دین رسمی امپراتوری روم، خبر بدی برای طیف وسیعی از باورمندان بود که هزاره‌ها سنت‌های خود را شکل داده بودند؛ این ادیان که از دیدگاه مسیحی، ادیان پاگانی، یعنی مشرکانه نامیده می‌شدند، به حاشیه‌ اجتماع رانده شدند و در عصر استیلای مسیحیت در اروپا، در شهرها و روستاهای دور از مرکز و غالبا به صورتی نیمه‌پنهان یا تحریف‌شده به حیات زیرپوستی خود در تاریخ ادامه دادند.

در منطقه‌ وسیع ایران هم که آیین بهدینی دست‌بالا را داشت، ورود مسیحیان به همین علت یک چالش بزرگ محسوب می‌شد. مسیحیت درست همان‌طور که ادیان پاگانی یونانی و رومی را با شدت و حدت نفی می‌کرد، هیچ سر سازگاری با منظومه‌ معرفتی زرتشتیان هم نداشت. موبدان زرتشتی هم که همه‌ معارف و دانش‌های اصیل را برآمده از متون خود و از سنت پیامبر خود می‌دانستند، تنها بنا به مصالح سیاسی که نهاد شاهنشاهی آن را تشخیص می‌داد ممکن بود همزیستی با ادیان دیگر را تحمل کنند. می‌توان حدس زد که چالش میان مبلغان مسیحی و موبدان زرتشتی، چالشی جدی‌تر بوده است…»

برای خواندن متن کامل این اپیزود رجوع کنید به صفحه‌ی گفت‌و‌شنود در:

https://dialog.tavaana.org/podcast_others_9/

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل این اپیزود در یوتیوب به:

https://youtu.be/sPJg2gnfm6E?si=qVg92zDdszGhj1dm

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل این اپیزود در کست‌باکس:

https://castbox.fm/vd/649400166

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل ر ساند کلود به:

https://soundcloud.com/tavaana/58pbfkwxphin

رجوع کنید.

#دیگری‌_نامه #مسیح #مسیحیت #بهدینی #زرتشتی #موبدان #ساسانیان #رستاخیز #یکتاپرستی #چندخدایی #چند_خدایی #پاگانیسم

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن دیگری ابراهیمی!
‏دیگری‌نامه
‏اپیزود هفتم

‏در کتاب دینکرد آمده است:

‏«بددینی از دهاک به ابراهیم، دستور جهودان رسید و از او به اولین و دومین و سومین جهودی تبدیل شد.»

‏منظور از دهاک در این جمله، همان آژی‌دهاک یا ضحاک افسانه‌ای‌ست. مضمون جمله این است که تمامی ادیانی که از فرزندان ابراهیم به وجود آمدند میراث ضحاک و نوعی بددینی هستند و آنچه جالب است تعبیر از مسیحیت و اسلام به‌عنوان دومین و سومین جهودی‌ست.

‏گفتنی‌ست که کتاب دینکرد مجموعه‌ای از گفتارهای آیین به‌دینی‌ست که نویسندگان متعددی در طول تاریخ داشته است و یکی از این نویسندگان، آذرفَرْنْبَغ فرخزادان است. آذرفرنبغ، موبدی بوده معاصر با بابک خرمدین و خرمدینان که در دربار مامون عباسی و به دعوت او به مناظره با نمایندگان سنت‌های دینی دیگر می‌پرداخت. آذرفرنبغ به‌عنوان پیشوای به‌دینان به دعوت مامون به بغداد رفت و از جمله به مقابله با کسی پرداخت که سابقا زرتشتی بود و نامش دین‌هرمزد بود؛ اما مسلمان شده بود و نامش را به عبداللیث تغییر داده بود…

‏برای خواندن متن کامل این اپیزود به صفحه‌ی گفت‌وشنود رجوع کنید در:

https://dialog.tavaana.org/podcast_others_7/

‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل این اپیزود در یوتیوب به:

‏⁦ https://youtu.be/187ANbFrYgw?si=AWgkZshk9dThY9DV

‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در کست‌باکس به:

‏⁦castbox.fm/vd/645844337

‏و در ساند کلود به:

‏⁦ https://on.soundcloud.com/vUmcVSMJ1NAoVaJA6

‏رجوع کنید.

‏⁧ #دیگری_نامه ⁩ ⁧ #بابک_خرمدین ⁩ ⁧ #دینکرد ⁩ ⁧ #بهدینی ⁩ ⁧ #آذرفرنبغ ⁩ ⁧ #زرتشتی ⁩ ⁧ #زرتشتیان ⁩ ⁧ #تغییر_دین ⁩ ⁧ #ابراهیمی ⁩ ⁧ #ادیان_ابراهیمی ⁩ ⁧ #گفتگو ⁩ ⁧ #رواداری ⁩ ⁧ #کیخسرو_شاهرخ

‏⁦ @Dialogue1402
ارداویراف موبدی پارسا بود که به داشتن هفت خواهر که همزمان هفت زن او نیز بودند، می‌بالید! آمیزش پدران با دختران خود، یا آمیزش برادری با خواهران خود، مکرر در ادبیات کهن زرتشتی و حتی در شاهنامه مورد اشاره قرار گرفته، و زمینه را برای بدگویی بدخواهان از این دین کهن ایرانی فراهم آورده است. در اپیزود شانزدهم دیگری‌نامه با نام «آن دیگری هرزه» که به زودی منتشر خواهد شد، به این پرسش می‌پردازیم که طرح اتهام هرزگی جنسی به پیروان ادیان دیگر، چه حکمی دارد.

‏در ارداویراف‌نامه آمده است که چون متون زرتشتی از دست رفت و معارف بهدینی در شرف نسیان و نابودی قرار گرفت، پارساترین موبدان را از میان موبدان سراسر کشور، به فرمان شاهنشاه ساسانی فراخواندند تا با نوشیدن یک نوشیدنی شگفت، به خلسه‌ای روحانی رفته، و از غیب، خبر آورد و معارف زرتشتی را بر مبنای یک شهود عارفانه، زنده کند.

‏بر اساس این داستان که برخی قدمتش را به همان دوران ساسانیان می‌رسانند، ارداویراف یک موبد زرتشتی بود که به خاطر دانش و تقوایش شناخته می‌شد. او برای نشان دادن حقیقت دین زرتشتی و به منظور تایید عقاید مرتبط با بهشت، دوزخ و جهان پس از مرگ، به یک سفر روحانی فرستاده شد. او به مدت هفت روز و هفت شب در حالتی شبیه به کما بود، در حالی که روحش به آسمان‌ها سفر می‌کرد و جهان‌های مختلف پس از مرگ را می‌دید.

‏در این سفر، ارداویراف با امشاسپندان یا همان روان‌های جاوید گفتگو کرد، و بهشت و دوزخ را دید و شاهد پاداش‌ها و کیفرهایی بود که بر اساس کردارهای فرد در زندگی دنیوی اعمال می‌شدند. داستان‌ها و توصیفات ارداویراف درباره این جهان‌ها به تشریح اخلاقیات و معتقدات دینی در زرتشتیان کمک کرد و بر تصورات آنها از …

https://x.com/dialogue1402/status/1750216655085457432?s=46


‏⁧ #دیگری_نامه⁩ ⁧ #ارداویراف⁩ ⁧ #اتهام_جنسی⁩ ⁧ #آن_دیگری_هرزه⁩ ⁧ #زرتشتی⁩ ⁧ #زرتشت⁩ ⁧ #موبدان⁩ ⁧ #گفتگو⁩ ⁧ #خوئیتک_دس⁩ ⁧ #خویدوده⁩ ⁧ #رواداری

‏⁦ @dialogue1402
سید حسن مدرس زمانی گفته بود که اگر در مجلس ما یک مسلمان باشد، آن کس ارباب کیخسرو ست. اما این جمله که مورد استناد خمینی قرار گرفته است (جلد سیزدهم «صحیفه نور»، ص۴۱۷) تا بلندنظری مدرس را از آن نتیجه بگیرد، درباره یک زرتشتی به نام کیخسرو شاهرخ ملقب به ارباب است. 

‏نام پدر کیخسرو،‌ شاهرخ و نام مادرش فیروزه بود. کیخسرو هشتم تیرماه ۱۲۵۳ در خانواده‌ای زرتشتی در کرمان متولد شد و زندگی‌اش چنان پیش رفت که اکثریت مسلمان و شیعه این جامعه همواره از او به بزرگی یاد کردند. فهرست خدمات او به ایران و به نهادهای دولتی به عنوان یک تاجر موفق از اقلیت‌های دینی بسیار وسیع است.

‏کیخسرو شاهرخ،‌ اگرچه هیچ‌ گاه پدر خود را ندید و به همراه با برادر بزرگ‌ترش، رستم، با کار و زحمت مادر بزرگ شد، اما در تجارت‌خانه ارباب جمشید، هم‌کیش ذی‌نفوذ و موفق خود در دربار قاجار، رشد کرد و به نمایندگی جامعه زرتشتیان، از دوره دوم مجلس شورای ملی تا دوره دوازدهم، یعنی مجموعاً یازده دوره حضور داشت…

‏برای خواندن متن کامل شناسه‌ی کیخسرو شاهرخ به صفحه‌ی گفت‌و‌شنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/arbab_keykhosro_shahrokh/


https://x.com/dialogue1402/status/1750536795417166324?s=46

‏⁧ #گفتگو⁩ ⁧ #رواداری⁩ ⁧ #کیخسرو_شاهرخ⁩ ⁧ #بهدینی⁩ ⁧ #زرتشتی⁩ ⁧ #زرتشتیان⁩ ⁧ #اقلیت_دینی⁩ ⁧ #قاجار⁩ ⁧ #مجلس_شورای_ملی

‏⁦ @Dialogue1402
«ارباب کیخسرو پس از تألیف و نشر کتاب «آیینه‌ی آیین مزدیسنی» که بدان اشاره شد و بیشتر به منظور تدریس در بستان‌ها نوشته شده بود، به زودی دریافت که احتیاج مبرمی به تألیف کتاب دیگری نیز هست تا نه فقط برای خود زرتشتیان مفید واقع شود، بلکه چشم دیگران را هم که در نتیجه‌ی تعصبات خشک و تلقینات بی‌مورد و نظرات ناروا و غلطی که نسبت به اصول و حقایق این دین باستانی پیدا کرده بودند، باز نماید. بنابراین، برای انجام این منظور دست به نگارش کتاب «فروغ مزدیسنی» زد که در سال ۱۲۸۹ شمسی به طبع رسید و در سراسر ایران و بین طبقات کشور توزیع گردید و مورد توجه فوق‌العاده واقع شد و در اندک مدتی تمام نسخ آن نایاب گردید؛ این کتاب از آن تاریخ تاکنون بارها چاپ و منتشر شده است.»

‏این سخنان ناشر کتاب «زرتشت: پیامبری که باید از نو شناخت» است؛ ناشر، یعنی انتشارات جامی، یادآوری می‌کند که این کتاب، همان «فروغ مزدیسنی»ست که تجدید چاپ می‌شود. انتشارات جام که یادداشت خود را با امضای «پاینده باد ایران» به پایان برده است، این کتاب قدیمی زنده‌یاد کیخسرو شاهرخ را در سال ۱۳۸۸ و برای هفمین بار تجدید چاپ کرده است. گفتنی‌ست که همکاران پژوهشی تیم گفت‌و‌شنود، به ویژه برای تدارک پادکست دیگری‌نامه از این کتاب و آثار دیگر زنده‌یاد کیخسرو شاهرخ، بهره‌ی بسیار گرفته است.

‏در فرگرد (فصل) سیزدهم از این کتاب که نام اصلی‌اش، «فروغ مزدیسنی» است، مولف به تعالیم اجتماعی آیین بهدینی (زرتشتی) می‌پردازد و از جمله به اتهاماتی پاسخ می‌دهد که مبتنی بر آن، ازدواج با محارم (خویشان درجه‌ی یک) میان زرتشتیان رایج و امری شرعی‌ست. شاهرخ زیر عنوان «اتهامات بی‌اساس» در همین بخش می‌نویسد:

‏«... افسوس که بی‌اطلاعان یا نادانسته یا از روی غرض به عمد نسبت‌های ناسزا به این کیش بِهین و بافرّهی داده، و آنچه از روی عناد، پیشه‌ی خود کرده‌اند این است که پناه بر خدا زرتشتیان مادر و خواهر و دختر هر یک از نزدیکان خود را که ممکن است، بدون ترس خدا و خلق، به عقد نکاح خود در‌می‌آورند. (خداوندا مرا از تکرار این ناسزا بیامرز. زیرا غرض از ذکر آن در اینجا رفع این ناسزای کذب محض است نه شرکت در اقرار) و شاهد قول خود را داستان هما و بهمن قرار می‌دهند. یعنی می‌گویند به قول شاهنامه چون بهمن دختر خود همای را به عقد مناکحت خویش درآورد که وارث تاج و تخت شده، محض آنکه بهمن زرتشتی بوده، البته این عمل را به قانون زرتشتی نموده! حالا باید درجه‌ی کژی اندیشه و عدم اطلاعات را دید! آیا عقلا و صاحبان انصاف و محققین، پیوسته جزء را دلیل کل قرار می‌دهند یا کل را دلیل جزء؟ و غیر از سند شاهنامه که سایرین از روی آن چیزی و چیزها نوشته‌اند این نسبت به بهمن را چه سند دیگری‌ست و نسبت به کدام یک از سلاطین و شیوخ و اکابر دیگر این طایفه می‌دهند؟»

‏در اپیزود شانزدهم از دیگری‌نامه با نام «آن دیگری هرزه»، با نقل بخش‌هایی از این کتاب و آثار پژوهشی دیگر در ادبیات زرتشتی، به طرح اتهامات جنسی و جنسیتی به دیگری‌های دینی خواهیم پرداخت. برای آنان که مایلند آشنایی مقدماتی با آیین بهدینی و معارف آن، از زبان یکی از مهم‌ترین کنشگران بهدین در تاریخ معاصر ایران به دست آورند، مطالعه‌ی کتاب «زرتشت: پیامبری که باید از نو شناخت» را توصیه می‌کنیم.

https://x.com/dialogue1402/status/1750940669311389768?s=46

‏⁧ #دیگری_نامه⁩ ⁧ #کیخسرو_شاهرخ⁩ ⁧ #زرتشتی⁩ ⁧ #بهدینی⁩ ⁧ #دیگری_دینی⁩ ⁧ #دگردینی⁩ ⁧ #ازدواج_محارم⁩ ⁧ #خوئیتک_دس⁩ ⁧ #خویدوده⁩ ⁧ #شاهنامه⁩ ⁧ #بهمن⁩ ⁧ #هما

‏⁦ @Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آن دیگری هرزه!
‏دیگر‌ی‌نامه
‏اپیزود شانزدهم

‏گفتنی‌ست که نوعی ازدواج در متون کهن زرتشتی طرح شده که به آن «خویتوک دَس» می‌گفتند. این اصطلاح که امروزه حتی تلفظش هم برای ما هم دشوار است، در گذر زمان، به شیوه‌های مختلفی معنا شده و تا حدی مورد مناقشه میان پژوهشگران بوده است. اختلاف اینجاست که آیا خویتوک دس، که ازدواجی فوق‌العاده پسندیده و توصیه‌شده بوده، آیا ازدواج با دخترعمو یا پسرعمو، دختر خاله یا پسرخاله است، و یا ازدواج با نزدیکان درجه‌ی یک، یعنی ازدواج پسر با مادر، یا پدر با دختر!؟

‏به عبارت دیگر، کسانی معتقدند که احکم کهن زرتشتی، ازدواج با محارم را نه تنها ممنوع نکرده‌اند، بلکه حتی به عنوان بهترین نوع ازدواج، توصیه کرده‌اند! آنچه مسلم است این است که در کهن‌ترین و اصیل‌ترین متون زرتشتی، یعنی گات‌ها و اوستا، چنین چیزی مطلقاً وجود ندارد و زرتشتیان امروز هم ازدواج با محارم را، چنانکه کیخسرو شاهرخ می‌گفت، قبول ندارند.

‏ازدواج با محارم در برخی منابع جدیدتر زرتشتی، مانند دینْکَردْ، و ارداویراف‌نامه مورد اشاره قرار گرفته است. به عنوان مثال، ارداویراف، موبد موبدان که با نوشیدن می و منگ گشتاسپی، به خلسه‌ای عمیق فرورفت تا احکام دین را به یاد آورد، در ارداویراف‌نامه به عنوان مردی توصیف شده که هفت خواهر خود را به همسری داشته است!…

‏برای خواندن متن کامل این اپیزود رجوع کنید به صفحه‌ی گفت‌وشنود در:

‏⁦ dialog.tavaana.org/others-16/

‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل این اپیزود در یوتیوب به:

‏⁦ https://youtu.be/nxv1vCY27tg?si=njZCNel-WBeaCeiQ

‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در کست‌باکس به:

‏⁦ castbox.fm/vb/668114349

‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در ساندکلود به:

‏⁦ on.soundcloud.com/zmQJE

‏رجوع کنید.

‏⁧ #دیگری_نامه ⁩ ⁧ #خوئیتوک_دس ⁩ ⁧ #زرتشتی ⁩ ⁧ #زرتشتیان ⁩ ⁧ #زرتشت ⁩ ⁧ #بهدینی ⁩ ⁧ #دینکرد ⁩ ⁧ #شاپورشهبازی ⁩ ⁧ #علیرضا_شاپورشهبازی ⁩ ⁧ #ارداویراف ⁩ ⁧ #ارداویراف_نامه ⁩ ⁧ #ازدواج_محارم

‏⁦ @Dialogue1402
چگونه زرتشتیان در میهن خود «حاشیه‌نشین» (Marginalized) شدند!

دکتر جمشید کرشاب چوکسی، استاد دانشگاه ایندیانای بلومینگتون در دپارتمان مطالعات اوراسیای مرکزی‌ست. ایشان که خود از پارسیان هند و متولد بمبئی‌ست، لیسانس خود را از دانشگاه کلمبیا و دکترایش را از دانشگاه هاروارد دریافت کرده است.

دکتر چوکسی در اثر خود که به فارسی «ستیز و سازش» ترجمه شده، با اتکاء وسواس‌گونه به منابع موجود و مقایسه‌ی میان آن‌ها، تصویری از دگرگونی جامعه‌ی ایرانی و گذار دینی این جامعه از زرتشتی‌گری (بهدینی) به اسلام ارائه می‌دهد. در مقدمه این کتاب، با توصیف مجملی از دشواری‌های روش‌شناختی چنین روایتی مواجه می‌شویم. روایت‌گر باید در نظر بگیرد که غالب تاریخ‌نویسان مسلمان سده‌های بعد، به شرح پیروزی‌های «لشکر اسلام» پرداخته، و بنابراین دست‌کم به مبالغه روی‌آورده‌اند. از سوی دیگر، نویسندگان (دبیران و موبدان) هم که در سمت مغلوب این کشمکش تاریخی نشسته بودند، نمی‌توانستند گزارش‌های کاملاً بی‌طرفانه عرضه کنند و زبانی دینی را در شرح این شکست تلخ به استخدام درآوردند.

«ستیز و سازش» تنها یک پژوهش از میان پژوهش‌های موجود در روایت این پوست‌اندازی دینی‌ست که زبانی ساده و موجز را در کنار دانش جدید برای تدارک این روایت به کار می‌گیرد. نویسنده و مترجم فارسی این اثر، تلاش کرده‌اند که از تعابیر جهت‌گیرانه له یا علیه مسلمانان غالب و بهدینان مغلوب بپرهیزند و نویسنده معتقد است که اگرچه تهاجم نظامی، آغاز این دگرگونی دینی و اجتماعی بوده است، اما «سازش» نسل‌های بعد به یک همزیستی دو سویه میان ایرانیان نومسلمان و مسلمانان عرب‌تبار منجر شده است.

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/book-7-conflict-and-cooperation/

#بهدینی #زرتشتی #بهدینان #زرتشتیان #چوکسی #جمشید_چوکسی #حاشیه #حاشیه_نشین #مارجین #مارجینالیسم #دگردینی #گفتگو #مدارا

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جذابیت‌های کژآیینی
دیگری‌نامه
اپیزود ششم

… در سال ۲۴ هجری‌قمری، ابوموسی اشعری نماینده‌ علی‌بن ابی‌طالب برای دعوت اهالی قم به اسلام از آن محل دیدن کرد؛ اما موفقیت چندانی به دست نیاورد. اهالی بومی موقعیت خود را در برابر ساکنان مسلمان عرب حفظ کردند تا آنکه افراد اشعری، بزرگان زرتشتی قم را به قتل رساندند و مردم را وادار به انتخاب میان پذیرش اسلام یا ترک شهر کردند.

در اواسط سده‌ دوم هجری ‌قمری، بعضی از زرتشتیان [قم] موافقت کردند اسلام را بپذیرند اما بقیه ترجیح دادند نقل مکان کنند. بنابراین در سده‌ چهار هجری قمری، قم تبدیل به شهری با اکثریت اهالی مسلمان و مرکز عمده‌ای برای دسته‌بندی شیعیان عرب‌تبار و ایرانی‌تبار شد.


این خود جالب است که ایرانیانی که تغییر دین می‌دادند، به جریان‌هایی از اسلام می‌پیوستند که، جریان اصلی نه، بلکه جریانی بدعت‌آمیز یا دست‌کم مشکوک از نظر خلفای بعدی و نمایندگان رسمی دین جدید بوده است. به همین علت، استقبال از فرقه‌‌های شیعه که در اختلاف میان خاندان بنی‌امیه با خاندان پیامبر اسلام، جانب خاندان پیامبر اسلام می‌ایستادند، در میان ایرانیان بیشتر بود.

علت اینکه قم که روزگاری پایگاه موبدان زرتشتی بوده، بعدها برای قرون متمادی، به پایگاه شیعه تبدیل شد، همین بوده است. به نظر می‌رسد نه فقط در ایران پس از فروپاشی ساسانیان، بلکه حتی پیش از این فروپاشی هم میل به جدا‌شدن از جریان مسلط دینی به وجود آمده و نوعی استقبال از دگراندیشی در تقابل با راست‌کیشی در جامعه‌ ایران دیده می‌شود.

در این راستا گفتنی‌ست که سه قرن پیش از آنکه امیران عرب به سرزمین‌های ایرانی حمله کنند، موج بزرگی از ترک آیین بهدینی در میان ایرانیان ارمنی آغاز شد و آن‌ها…


برای مطالعه‌ی ادامه‌ی یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialogue.tavaana.org/podcast_others_6/

برای شنیدن نسخه‌ی کامل در کست‌باکس به:

https://castbox.fm/vd/646218418

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در یوتیوب به:

https://youtu.be/wKeLBZTiDfA?si=BjId5gMA3KwNW4D9

و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در ساندکلود به:

https://soundcloud.com/tavaana/h64tkwblonec

مراجعه کنید.

#دیگری_نامه #بهدینی #اسلام #مارجینال #دگردینی #زرتشتی #گفتگو #رواداری #راست_کیشی #کژآیینی #بابک #بابک_خرمدین #شیخ_خلیفه

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن دیگری ابراهیمی
‏دیگری‌نامه
‏اپیزود هفتم

‏… چندین روز در فکر حرف‌های شیخ بودم. من باید کدام یک از ادیان موجود را انتخاب کنم؟

‏شبی که برای دریافت پاسخ به خدا متوسل شده بودم به خواب رفتم. در عالم خواب دو رویای متفاوت دیدم: اول خواب دیدم که آب تمام دنیا را فراگرفته است و من روی آب شناورم و در آن فرو نمی‌روم. بعد خواب دیدم که خانه‌ام آتش گرفته و شعله‌های آن از سقف گذشته، اما به هیچ‌چیز آسیب نمی‌رسد. خودم را دیدم که با لباسی سرتا پا سفید در وسط آتش زانو زده و به رسم زرتشتیان مشغول خواندن اوستا هستم. صبح روز بعد خوابم را برای همسرم فیروزه تعریف کردم و از او خواستم که سِدره و کشتی مرا بیاورد. پس از حمام، سدره را به تن کردم و کشتی را به دور کمر بستم.»

‏آنچه ابتدای این اپیزود شنیدید، جملات کیخسرو شاهرخ، نماینده‌ زرتشتی چند دوره از مجلس شورای ملی، در کتاب خاطرات زندگی‌اش بود. او در صفحات اول کتاب سرگذشت خود توضیح می‌دهد که چگونه تحت‌تاثیر کشیش‌های مسیحی در مدرسه‌ آمریکایی کرمان، علی‌رغم تبار زرتشتی خود، به مسیحیت دل‌بسته بود اما یک شیخ مسلمان او را به دین نیاکان خود تشویق کرد.

‏سدره، زیرپیراهنی سفید و ساده و گشاد و بی‌یقه‌ایست که در انتهای آن کیسه‌ای به نام کیسه‌ ثواب دوخته می‌شود و کشتی، بندی سفید و باریک و بلند است که به نشانه‌ اندیشه‌ نیک، گفتار نیک و کردار نیک، سه‌بار به دور کمر بسته می‌شود…

‏برای خواندن ادامه‌ی مطلب به صفحه‌ی گفت‌وشنود رجوع کنید:

https://dialog.tavaana.org/podcast_others_7/

‏و برای شنیدن اپیزود هفتم در یوتیوب به:

https://youtu.be/187ANbFrYgw?si=BqqKczMcJMl2mbFo

‏و برای شنیدن این اپیزود در کست‌باکس به:

‏⁦ castbox.fm/vd/646219270

‏و برای شنیدن این اپیزود در ساند کلود به:

https://on.soundcloud.com/4A7yQXFyTCkaieG39

‏رجوع کنید.

‏⁧ #دیگری_نامه⁩ ⁧ #کیخسرو_شاهرخ⁩ ⁧ #بهدینی⁩ ⁧ #زرتشت⁩ ⁧ #زرتشتی⁩ ⁧ #دگردینی⁩ ⁧ #اقلیت_دینی

https://t.me/hamazoor
https://t.me/Bahdina
‏⁦@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از ساسانیان تا سکولاریسم
اپیزود دهم
دیگری‌نامه

… ریچارد پین ضمن تاکید بر اینکه این نوع رواداری دینی و عقیدتی از شاهان ساسانی دیده شده است، بر مبنای یک گزارش می‌گوید که نه فقط یکتاپرستان، بلکه حتی باورمندان به نظام چندخدایی هم در دربار ایران اجازه‌ سخن گفتن داشتند. او می‌نویسد: 

‏«کتاب «سرگذشت مار قره‌داغ»، با پیش‌کشیدن تناقض‌های موجود بین فلسفه‌ رومی و دین زرتشتی، پاسخی از برخی جهات بی‌سابقه در ادبیات سُریانی شرق به تلاش‌های دربار ساسانی برای جذب علوم جهان ارائه کرد. باوجود این، آنچه این متن با دربار در میان گذاشت، این پیش‌فرض بود که مخالفان مذهبی می‌توانند نظام‌های عقیدتی خود را با هم مقایسه کنند و مذاهب خود را به‌عنوان گونه‌های متفاوت از لحاظ فکری قابل‌مقایسه‌ یک سنخ از اندیشه و تجربه‌ بشری بدانند. این احتمالی‌ست که دولت روم در جریان مسیحی‌شدن خود مانع از آن شده بود. 

‏از منظر رومی، مناظره‌های انتقادی درباره‌ حقایق دینی به مشخصه‌ فرهنگ سیاسی ایران تبدیل شد. براساس گزارشی موسوم به مناظره‌ای مذهبی در دربار ساسانی که متنی یونانی‌ست که در قرن شش میلادی در سوریه‌ روم تالیف شده است، دربار ایران میزبان مناظره‌ای آزاد بین مسیحیان، یهودیان و چندخداباوران شد که طیف وسیعی از متون و عقاید را شامل می‌شد که دربار وقت روم آن‌ها را شرک‌آمیز و لذا، غیرقانونی می‌دانست.»

‏برای مطالعه‌ی متن این اپیزود رجوع کنید به:

https://dialog.tavaana.org/podcast_others_10/

‏برای شنیدن نسخه‌ی کامل در یوتیوب به:

https://youtu.be/YPoCvpe5J9A?si=3KgN6CSDtViciqCJ

‏برای شنیدن نسخه‌ی کامل در کست‌باکس به:

‏⁦ castbox.fm/vb/653021894

‏و برای شنیدن نسخه‌ی کامل در ساند کلود به:

‏⁦ on.soundcloud.com/Y7FFm

‏رجوع کنید.

‏⁧ #دیگری_نامه⁩ ⁧ #ساسانیان⁩ ⁧ #رواداری⁩ ⁧ #آزادی_دینی⁩ ⁧ #مسیحیت⁩ ⁧ #زرتشتی⁩ ⁧ #بهدینی⁩ ⁧ #گفتگو

‏⁦ @Dialogue1402
«ارتداد در مسیحیت آغازین»
آرمین لنگرودی
معرفی کتاب


«ارتداد از بین نمی‌رود؛ بلکه تنها می‌تواند از شکلی به شکل دیگر تبدیل شود.»

این جمله را آرمین لنگرودی، نویسنده کتاب ارتداد در مسیحیت آغازین و نقش آن در پیدایش و گسترش اسلام، در مقدمه می‌آورد. او معتقد است مانند قانون پایستگی انرژی، ارتداد تنها تغییر شکل می‌دهد اما تا زمانی که یک فرهنگ دینی مسلط هست، مخالفت با آن هم خواهد بود: «اگر ما رمز بقای مذاهب حاکم را تنها در خصیصه مطلق‌گرایانه آن‌ها بیابیم، طبیعتا بایستی رمز ماندگاری جریانات سرکوب‌شده را در انعطاف‌پذیری و قابلیت انطابق‌پذیری آن‌ها بجوییم.»‌


لنگرودی در همان بند اول مقدمه، از بابت کاربست اصطلاح «ارتداد» عذرخواهی می‌کند؛ چرا که به اعتقاد او «به عنوان یک پژوهشگر بی‌طرف، شاید پسندیده نباشد هر آنچه را که با الهیات حاکم در کلیسای روم یا بیزانس ناهمراستا می‌نمود، مرتد بنامم.» در حقیقت، او قصد جانبداری از برخی جریانات مسیحی را که در قالب کلیسای کاتولیک روم یا بیزانس (روم شرقی و غربی) مستقر شدند و تا امروز پاییده‌اند، ندارد. بنابراین توضیح می‌دهد که «… در اینجا منظور از ارتداد، همان ناخوانایی با ایدئولوژی رسمی و حاکم می‌باشد.»

اگر کسی بپرسد که مطالعه تنوع وسیعی از جریانات مسیحی که مهر مرتد به پیشانی‌شان خورد، چه اهمیتی دارد، پاسخ را خواننده فارسی‌زبان این تالیف فارسی، در عنوان فرعی کتاب می‌یابد: « و نقش آن در پیدایش و گسترش اسلام.» تز اصلی کتاب ارتداد در مسیحیت آغازین این است که نشان دهد جنگ میان شرق و غرب نقش بسیار مهمی را در شکل‌گیری باورهای دینی در هر دو سو بازی کرد. غالبا جملات ساده‌ای در تشریح استقبال از اسلام در سرزمین‌های ایرانی پس از فروپاشی شاهنشاهی ساسانی شنیده‌ایم؛ جملاتی از این دست که نارضایتی مردم تهیدست از اشراف و موبدان عالی‌رتبه زرتشتی، استقبال از اسلام را رقم زده است. این در حالی‌ست که موضوع پیچیده‌تر می‌نماید.

پیش از این در اپیزودهای چهارم، پنجم، ششم و هفتم دیگری‌نامه، به نقل از جمشید کرشاسپ چوکسی در کتاب ستیز و سازش از الگوها و علل تغییر دین از بهدینی (زرتشتی‌گری) به اسلام مطالبی را نقل کردیم. در اپیزود هفدهم با نام «قصه‌های تکراری؛ چهره‌های نو» هم به نقل از همین پژوهشگر زرتشتی‌تبار، از احتمال بازسازی داستان پیغمبر اسلام از روی الگوی زرتشت پیامبر، مطالبی را طرح کردیم. اما دیدگاه لنگرودی ریشه‌ای‌تر (رادیکال‌تر) است. او خطی پژوهشی را تعقیب می‌کند که مدعی‌ست اسلام در آغاز، شاخه‌ای از مسیحیت بوده است که به تدریج و در جریان قطبی‌شدن جنگ ایدئولوژیک میان شرق و غرب، به یک دین مستقل تبدیل شده است. مطابق با این دیدگاه…

برای مطالعه ادامه این یادداشت رجوع کنید به صفحه گفت‌وشنود:

https://dialog.tavaana.org/apostasy-in-christianity/

#مسیحیت #ارتداد #رواداری #گفتگو #ساسانیان #بهدینی #زرتشتی

@Dialogue1402
@dialogue1402

چگونه زرتشتیان در میهن خود «حاشیه‌نشین» (Marginalized) شدند!

دکتر جمشید کرشاب چوکسی، استاد دانشگاه ایندیانای بلومینگتون در دپارتمان مطالعات اوراسیای مرکزی‌ست. ایشان که خود از پارسیان هند و متولد بمبئی‌ست، لیسانس خود را از دانشگاه کلمبیا و دکترایش را از دانشگاه هاروارد دریافت کرده است.

دکتر چوکسی در اثر خود که به فارسی «ستیز و سازش» ترجمه شده، با اتکاء وسواس‌گونه به منابع موجود و مقایسه‌ی میان آن‌ها، تصویری از دگرگونی جامعه‌ی ایرانی و گذار دینی این جامعه از زرتشتی‌گری (بهدینی) به اسلام ارائه می‌دهد. در مقدمه این کتاب، با توصیف مجملی از دشواری‌های روش‌شناختی چنین روایتی مواجه می‌شویم. روایت‌گر باید در نظر بگیرد که غالب تاریخ‌نویسان مسلمان سده‌های بعد، به شرح پیروزی‌های «لشکر اسلام» پرداخته، و بنابراین دست‌کم به مبالغه روی‌آورده‌اند. از سوی دیگر، نویسندگان (دبیران و موبدان) هم که در سمت مغلوب این کشمکش تاریخی نشسته بودند، نمی‌توانستند گزارش‌های کاملاً بی‌طرفانه عرضه کنند و زبانی دینی را در شرح این شکست تلخ به استخدام درآوردند.

«ستیز و سازش» تنها یک پژوهش از میان پژوهش‌های موجود در روایت این پوست‌اندازی دینی‌ست که زبانی ساده و موجز را در کنار دانش جدید برای تدارک این روایت به کار می‌گیرد. نویسنده و مترجم فارسی این اثر، تلاش کرده‌اند که از تعابیر جهت‌گیرانه له یا علیه مسلمانان غالب و بهدینان مغلوب بپرهیزند و نویسنده معتقد است که اگرچه تهاجم نظامی، آغاز این دگرگونی دینی و اجتماعی بوده است، اما «سازش» نسل‌های بعد به یک همزیستی دو سویه میان ایرانیان نومسلمان و مسلمانان عرب‌تبار منجر شده است.

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/book-7-conflict-and-cooperation/

#بهدینی #زرتشتی #بهدینان #زرتشتیان #چوکسی #جمشید_چوکسی #حاشیه #حاشیه_نشین #مارجین #مارجینالیسم #دگردینی #گفتگو #مدارا

@Dialogue1402
@dialogue1402

دکتر فرهنگ مهر، فرزند ارباب مهربان مهر، می‌گوید وقتی پست وزارت‌خانه به من پیشنهاد شد، به هویدا یادآوری کردم که مطابق با قانون، تنها مسلمانان می‌توانند وزیر شوند و من که زرتشتی‌ام نمی‌توانم! هویدا پاسخ داد که بعد از انقلاب سفید شاه و ملت، این حرف‌ها بی‌معنی‌ است.

فرهنگ مهر که پانزده سال همکلاسی و همدوره‌ای حسنعلی منصور، از مشاهیر ایران و نخست وزیر دوران محمد رضا شاه پهلوی بود، با همراهی او، هویدا و عبدالحسین بهنیا، سمت‌های اداری، پژوهشی و اجرایی بسیاری را عهده‌دار شد و نشان‌های افتخار زیادی از جمله نشان درجه‌ یک «آبادانی»، نشان درجه‌ یک «کار»، نشان درجه‌ سه و دوی «همایون» و نشان درجه‌ دوی «تاج» و نشان درجه‌ یک «همکاری» را دریافت کرد. آخرین مسئولیت دکتر مهر در ایران، ریاست دانشگاه پهلوی شیراز بود.

دانشگاه پهلوی که در ابتدا «دانشگاه شیراز» نامیده می‌شد،‌ در ۱۹۵۹ بر اثر رایزنی شاهنشاه فقید، با رییس بنیاد راکفلر و دیگر مقامات آمریکایی به قصد تاسیس یک دانشگاه معتبر در حد دانشگاه هاروارد آمریکا در ایران بنیان گذاشته شد. با مساعدت پنج میلیون دلاری بنیاد راکفلر و حمایت شخص شاه، دانشگاه شیراز با امکانات فوق‌العاده‌ تحصیلی و رفاهی در قلب استان فارس شروع به کار کرد. دکتر مهر می‌گوید که دانش‌آموختگان این دانشگاه، به‌ویژه دانش‌آموختگان دانشکده‌ پزشکی، در تمامی دنیا مورد استقبال بودند و چون در ایالات متحده فرصت‌های اقتصادی بهتری برای دانش‌آموختگان ایرانی این دانشگاه وجود داشت، متاسفانه بسیاری از آن‌ها از کشور خارج شده و ترک وطن می‌کردند. با تاسیس شعبات اقماری این دانشگاه، از دانش‌آموختگان تعهد خدمت در شهرهای کوچک استان فارس گرفته می‌شد تا به این ترتیب، تا حدی از «فرار مغزها» جلوگیری کرده باشند.

برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/farhang_mehr/

#مدارا #رواداری #فرهنگ_مهر #اقلیت_دینی #اقلیت #زرتشتی #بهدین #بهدینان

@dialogue1402