ویرانسازی روی زیبا
رضا کاظمزاده
«از نکات مهم دیگر برای فهم انگیزه و همینطور شناخت بهتر شخصیت اسیدپاشان این است که جانی و قربانی به دو جنس مختلف تعلق دارند: «بدحجاب» از جنس زن و «سرباز گمنام امام زمان» بنا به شواهد موجود از جنس مرد است. تعلق به دو جنس مختلف باعث میشود تا از میان محرومیتهای گوناگون، محرومیت جنسی نقشی مهم در تقویت نفرت برعهده بگیرد و در نتیجه انگیزهی شخصی برای ارتکاب جنایت را افزایش دهد.
در واقع جانی اسید را بر چهرهای جوان و زیبا که مسلماً در اثر «بدحجابی» زیباتر نیز شده میپاشد. چهرهای که در زندگی واقعی کوچکترین شانسی برای خود جهت تصاحب و یا حتی همنشینی با او نمیبیند. در دنیای چنین افرادی «بدحجابی» یکی از نشانههای مهم «بیبند و باری» (یعنی راحتی و احساس آزادی بیشتر در رابطه با جنس دیگر) میباشد، با این حال، این راحتی و آزادی در روابط، هیچگاه شانس بیشتری برای ایشان که از طبقات محروم و حاشیهای اجتماع میآیند، محسوب نمیشود.
بدین ترتیب صرف آرایش چهرهی زیبا که با «بدحجابی» در پهنهی همگانی به نمایش گذاشته میشود، به دلیل یادآوری و تداعی مکرر ناکامی جنسی، احساس سرخوردگی را به خشم تبدیل میکند. معمولاً احساس خشم ناشی از سرخوردگی جنسی یا به سمت خود فرد باز میگردد یا به سوی عامل یادآوری و تکرار تجربهی سرخوردگی. در حالت نخست، به مرور در فرد احساس حقارت و در نهایت حس «نفرت از خویش» (نفرت از شرایط زندگی و حتی از خانواده و گروههای اجتماعیاش) تقویت مییابد. در حالت دوم، اما فرد با به کارگیری مکانیسم فرافکنی (projection) عامل یادآوری ناکامیهای خود را مسئول مستقیم و علت اصلی سرخوردگیهای تحملناپذیر خود تصور میکند...
#کاظمزاده #رضا_کاظمزاده #خشونت_جنسی #خشونت_جنسیتی #ویرانسازی
@dialogue1402
https://www.ddinstagram.com/p/C2GxLVltSPP/?igsh=Ym10ODhiOGg2cW9y
رضا کاظمزاده
«از نکات مهم دیگر برای فهم انگیزه و همینطور شناخت بهتر شخصیت اسیدپاشان این است که جانی و قربانی به دو جنس مختلف تعلق دارند: «بدحجاب» از جنس زن و «سرباز گمنام امام زمان» بنا به شواهد موجود از جنس مرد است. تعلق به دو جنس مختلف باعث میشود تا از میان محرومیتهای گوناگون، محرومیت جنسی نقشی مهم در تقویت نفرت برعهده بگیرد و در نتیجه انگیزهی شخصی برای ارتکاب جنایت را افزایش دهد.
در واقع جانی اسید را بر چهرهای جوان و زیبا که مسلماً در اثر «بدحجابی» زیباتر نیز شده میپاشد. چهرهای که در زندگی واقعی کوچکترین شانسی برای خود جهت تصاحب و یا حتی همنشینی با او نمیبیند. در دنیای چنین افرادی «بدحجابی» یکی از نشانههای مهم «بیبند و باری» (یعنی راحتی و احساس آزادی بیشتر در رابطه با جنس دیگر) میباشد، با این حال، این راحتی و آزادی در روابط، هیچگاه شانس بیشتری برای ایشان که از طبقات محروم و حاشیهای اجتماع میآیند، محسوب نمیشود.
بدین ترتیب صرف آرایش چهرهی زیبا که با «بدحجابی» در پهنهی همگانی به نمایش گذاشته میشود، به دلیل یادآوری و تداعی مکرر ناکامی جنسی، احساس سرخوردگی را به خشم تبدیل میکند. معمولاً احساس خشم ناشی از سرخوردگی جنسی یا به سمت خود فرد باز میگردد یا به سوی عامل یادآوری و تکرار تجربهی سرخوردگی. در حالت نخست، به مرور در فرد احساس حقارت و در نهایت حس «نفرت از خویش» (نفرت از شرایط زندگی و حتی از خانواده و گروههای اجتماعیاش) تقویت مییابد. در حالت دوم، اما فرد با به کارگیری مکانیسم فرافکنی (projection) عامل یادآوری ناکامیهای خود را مسئول مستقیم و علت اصلی سرخوردگیهای تحملناپذیر خود تصور میکند...
#کاظمزاده #رضا_کاظمزاده #خشونت_جنسی #خشونت_جنسیتی #ویرانسازی
@dialogue1402
https://www.ddinstagram.com/p/C2GxLVltSPP/?igsh=Ym10ODhiOGg2cW9y
ویرانسازی روی زیبا
رضا کاظمزاده
«از نکات مهم دیگر برای فهم انگیزه و همینطور شناخت بهتر شخصیت اسیدپاشان این است که جانی و قربانی به دو جنس مختلف تعلق دارند: «بدحجاب» از جنس زن و «سرباز گمنام امام زمان» بنا به شواهد موجود از جنس مرد است. تعلق به دو جنس مختلف باعث میشود تا از میان محرومیتهای گوناگون، محرومیت جنسی نقشی مهم در تقویت نفرت برعهده بگیرد و در نتیجه انگیزهی شخصی برای ارتکاب جنایت را افزایش دهد.
در واقع جانی اسید را بر چهرهای جوان و زیبا که مسلماً در اثر «بدحجابی» زیباتر نیز شده میپاشد. چهرهای که در زندگی واقعی کوچکترین شانسی برای خود جهت تصاحب و یا حتی همنشینی با او نمیبیند. در دنیای چنین افرادی «بدحجابی» یکی از نشانههای مهم «بیبند و باری» (یعنی راحتی و احساس آزادی بیشتر در رابطه با جنس دیگر) میباشد، با این حال، این راحتی و آزادی در روابط، هیچگاه شانس بیشتری برای ایشان که از طبقات محروم و حاشیهای اجتماع میآیند، محسوب نمیشود.
بدین ترتیب صرف آرایش چهرهی زیبا که با «بدحجابی» در پهنهی همگانی به نمایش گذاشته میشود، به دلیل یادآوری و تداعی مکرر ناکامی جنسی، احساس سرخوردگی را به خشم تبدیل میکند. معمولاً احساس خشم ناشی از سرخوردگی جنسی یا به سمت خود فرد باز میگردد یا به سوی عامل یادآوری و تکرار تجربهی سرخوردگی. در حالت نخست، به مرور در فرد احساس حقارت و در نهایت حس «نفرت از خویش» (نفرت از شرایط زندگی و حتی از خانواده و گروههای اجتماعیاش) تقویت مییابد. در حالت دوم، اما فرد با به کارگیری مکانیسم فرافکنی (projection) عامل یادآوری ناکامیهای خود را مسئول مستقیم و علت اصلی سرخوردگیهای تحملناپذیر خود تصور میکند...»
- روانشناسی خشونت سیاسی، رضا کاظمزاده
#کاظمزاده #رضا_کاظمزاده #خشونت_جنسی #خشونت_جنسیتی #ویرانسازی
@dialogue1402
رضا کاظمزاده
«از نکات مهم دیگر برای فهم انگیزه و همینطور شناخت بهتر شخصیت اسیدپاشان این است که جانی و قربانی به دو جنس مختلف تعلق دارند: «بدحجاب» از جنس زن و «سرباز گمنام امام زمان» بنا به شواهد موجود از جنس مرد است. تعلق به دو جنس مختلف باعث میشود تا از میان محرومیتهای گوناگون، محرومیت جنسی نقشی مهم در تقویت نفرت برعهده بگیرد و در نتیجه انگیزهی شخصی برای ارتکاب جنایت را افزایش دهد.
در واقع جانی اسید را بر چهرهای جوان و زیبا که مسلماً در اثر «بدحجابی» زیباتر نیز شده میپاشد. چهرهای که در زندگی واقعی کوچکترین شانسی برای خود جهت تصاحب و یا حتی همنشینی با او نمیبیند. در دنیای چنین افرادی «بدحجابی» یکی از نشانههای مهم «بیبند و باری» (یعنی راحتی و احساس آزادی بیشتر در رابطه با جنس دیگر) میباشد، با این حال، این راحتی و آزادی در روابط، هیچگاه شانس بیشتری برای ایشان که از طبقات محروم و حاشیهای اجتماع میآیند، محسوب نمیشود.
بدین ترتیب صرف آرایش چهرهی زیبا که با «بدحجابی» در پهنهی همگانی به نمایش گذاشته میشود، به دلیل یادآوری و تداعی مکرر ناکامی جنسی، احساس سرخوردگی را به خشم تبدیل میکند. معمولاً احساس خشم ناشی از سرخوردگی جنسی یا به سمت خود فرد باز میگردد یا به سوی عامل یادآوری و تکرار تجربهی سرخوردگی. در حالت نخست، به مرور در فرد احساس حقارت و در نهایت حس «نفرت از خویش» (نفرت از شرایط زندگی و حتی از خانواده و گروههای اجتماعیاش) تقویت مییابد. در حالت دوم، اما فرد با به کارگیری مکانیسم فرافکنی (projection) عامل یادآوری ناکامیهای خود را مسئول مستقیم و علت اصلی سرخوردگیهای تحملناپذیر خود تصور میکند...»
- روانشناسی خشونت سیاسی، رضا کاظمزاده
#کاظمزاده #رضا_کاظمزاده #خشونت_جنسی #خشونت_جنسیتی #ویرانسازی
@dialogue1402
«روانشناسی خشونت سیاسی»
معرفی کتاب
مجموعه مقالات و مصاحبههای دکتر رضا کاظمزاده که نقطه مشترک همه آنها شناخت پدیده خشونت سیاسی در کادر فرهنگ و جامعه امروزمان ایران است، در مدت هشت سال (از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۴) منتشر شده و در کتاب «روانشناسی خشونت سیاسی» به همت انتشارات روناک در هلند در قالب یک مجلد، گردآوری شده است.
نویسنده، دکتر رضا کاظمزاده در پیشگفتار خود میآورد:
«در این کتاب مقالات برحسب موضوع به چهار بخش تقسیم شدهاند. در بخش نخست، پدیده خشونت در کادر فرهنگ ایرانی مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفته است. در بخش دوم تلاش کردهام تا به جنبههایی از نقش ایدئولوژی سیاسی- انقلابی اسلامگرایان، در پدیداری و بهویژه رواج استفاده ابزاری از خشونت برای دستیابی و سپس حفظ قدرت سیاسی، در قبل و پس از انقلاب بپردازم و زوایای کمتر شناختهشدهای از آن را بنمایانم.
در بخش سوم بخصوص به ارتباط میان دو پدیده شکنجه و اعتراف با نظام سیاسی و همینطور فرهنگ عمومی و غالب در جامعه ایران پرداختهام.
بخش چهارم به مقالاتی اختصاص دارد که موضوع خود را خشونت سیاسی در کادر نظامهای تمامیتگرا (بهخصوص در جامعه ایران) قرار داده تأثیر نظام سیاسی بر نحوه به کارگیری خشونت در جامعه را بررسی میکنند.
در بخش پنجم نیز شامل تعدادی از مصاحبههای من در طی این چند سال با رسانههای مختلف است که هر کدام به نوعی موضوعات مطرح شده در این کتاب را تکمیل میکنند یا از زاویهای متفاوت به بحث میگذارند.»
این کتاب با عنوان فرعی «بسترهای فرهنگی-اجتماعی خشونت در ایران»، از سطح جدلیات سیاسی فراتر میرود و ریشههای خشونت و خشونتگرایی را در ایران در نهادهایی مانند خانوادهی کلاسیک ایرانی، مذهب و فرهنگ عامه، به بحث میگذارد. به عنوان نمونه، در فصل «خشونت دینی» به تبیین روانشناختی شکنجه به قصد اعترافگیری مقابل تلویزیون میپردازد که…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/psychology-political-violence/
#خشونت #خشونت_گرایی #مدارا #روانشناسی_خشونت #روانشناسی_پرخاش #گفتگو #شکنجه #رضا_کاظمزاده
@Dialogue1402
معرفی کتاب
مجموعه مقالات و مصاحبههای دکتر رضا کاظمزاده که نقطه مشترک همه آنها شناخت پدیده خشونت سیاسی در کادر فرهنگ و جامعه امروزمان ایران است، در مدت هشت سال (از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۴) منتشر شده و در کتاب «روانشناسی خشونت سیاسی» به همت انتشارات روناک در هلند در قالب یک مجلد، گردآوری شده است.
نویسنده، دکتر رضا کاظمزاده در پیشگفتار خود میآورد:
«در این کتاب مقالات برحسب موضوع به چهار بخش تقسیم شدهاند. در بخش نخست، پدیده خشونت در کادر فرهنگ ایرانی مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفته است. در بخش دوم تلاش کردهام تا به جنبههایی از نقش ایدئولوژی سیاسی- انقلابی اسلامگرایان، در پدیداری و بهویژه رواج استفاده ابزاری از خشونت برای دستیابی و سپس حفظ قدرت سیاسی، در قبل و پس از انقلاب بپردازم و زوایای کمتر شناختهشدهای از آن را بنمایانم.
در بخش سوم بخصوص به ارتباط میان دو پدیده شکنجه و اعتراف با نظام سیاسی و همینطور فرهنگ عمومی و غالب در جامعه ایران پرداختهام.
بخش چهارم به مقالاتی اختصاص دارد که موضوع خود را خشونت سیاسی در کادر نظامهای تمامیتگرا (بهخصوص در جامعه ایران) قرار داده تأثیر نظام سیاسی بر نحوه به کارگیری خشونت در جامعه را بررسی میکنند.
در بخش پنجم نیز شامل تعدادی از مصاحبههای من در طی این چند سال با رسانههای مختلف است که هر کدام به نوعی موضوعات مطرح شده در این کتاب را تکمیل میکنند یا از زاویهای متفاوت به بحث میگذارند.»
این کتاب با عنوان فرعی «بسترهای فرهنگی-اجتماعی خشونت در ایران»، از سطح جدلیات سیاسی فراتر میرود و ریشههای خشونت و خشونتگرایی را در ایران در نهادهایی مانند خانوادهی کلاسیک ایرانی، مذهب و فرهنگ عامه، به بحث میگذارد. به عنوان نمونه، در فصل «خشونت دینی» به تبیین روانشناختی شکنجه به قصد اعترافگیری مقابل تلویزیون میپردازد که…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/psychology-political-violence/
#خشونت #خشونت_گرایی #مدارا #روانشناسی_خشونت #روانشناسی_پرخاش #گفتگو #شکنجه #رضا_کاظمزاده
@Dialogue1402