«در تمام مدت هفتاد سال عمرم، چنین اوضاعی ندیده بودم. و اکنون خدا را شکر میکنم که مطرود جمعیت و خانهنشین هستم و نفوذ کلامی ندارم تا نزد پروردگار مسئول این وقایع باشم. به نام جمهوری اسلامی کارهایی میکنند که با اسلام موافق نیست و عالم و جاهل ایشان از مقررات اسلامی بیخبر و ناآگاهند و تا مردم ناآگاه هستند اوضاع چنین خواهد بود و بلکه به دامن کمونیسم و لیبرالیسم یا لائیسم و بیدینی پناه خواهند برد.
چه در زمان حال و چه در زمان گذشته، همواره عدهای از گویندگان زیردست مردم را گول زده و به هر وضعی خواستهاند حرکت دادهاند. چنانکه عدهای از جوانان ساده را در این سالها حرکت دادند برای جهاد با دشمن در کردستان و خوزستان، و همهروزه در اطراف مملکت زد و خورد و کشت و کشتار است. و از حزب حاکم هر کس کشته شود، شهید است و با جار و جنجال در رادیو و محافل او را شهید میخوانند؛ ولی از ملت هر کس کشته شود ضد خدا و رسول و دوزخیست! گویا کلید بهشت و دوزخ در دست ا یشان است و ایشان قسیمالجنه و النار میباشند...»
این جملات، از آخوندیست که خود در دوران شاهنشاه فقید، منتقد اوضاع بوده، اما پیکان تیز انتقادات او، به سمت هملباسیها، حوزویها و آخوندهای شیعه هم نشانه میرفته است. ابوالفضل برقعی که بحق، باید او را از زمرهی منتقدان رادیکال تشیع، و یک اصلاحگر دینی دانست، دو دههی اول انقلاب اسلامی را چنین توصیف میکند. او که معتقد بود «مهدی آخرزمان» یک افسانه است، و مذهب جعفری یک بدعت است، آخوندهای شیعه را متقلبانی میدانست که حتی به همان مذهب بدعتآمیز خود هم اعتقاد و ایمان ندارند. این در حالیست که او خود متولد قم، و تا سالها یک آخوند هوادار تشیع بود، تا اینکه به تعبیر خودش، آگاه شد و شروع به روشنگری کرد.
ابوالفضل برقعی متولد ۱۲۸۷ خورشیدی در شهر قم بود. نام کامل او ابوالفضل ابنالرضا برقعی قمیست. در خانوادهای فقیر متولد شد و سال فوت او ۱۳۷۰ و یا به روایت خانوادهاش ۱۳۷۲ است. بنابراین ۸۳ یا ۸۵ سال عمر کرده باشد. دیدگاه او از منظر فقیهان و عالمان شیعه، چیزی جز تجدیدنظرطلبی در چهارچوبهای اصلی شیعه نیست. به همین علت کسانی معتقدند که ابوالفضل برقعی در واقع یک روحانی شیعه بوده که به مرور از شیعیگری دست کشیده است. او خود در «سوانح ایام» در فصلی به نام «کشف حقیقت و برخی سفرهای تبلیغی» مینویسد: «… تدریجاً برایم ثابت شد که من و روحانیت ما غرق در خرافاتیم و از کتاب خدا بیخبر بوده و افکارمان موافق قرآن نیست؛ و به برکت تدبیر در کتاب خدا به تدریج بیدار شدم و فهمیدم روحانیت و ملت ما دین اسلام را عوض کردهاند. و به نام مذاهب، اسلام اصیل را کنار گذاشتهاند.»
همکاران پژوهشی پادکست دیگرینامه، از زندگینامهی خودنوشت آن زندهیاد، یعنی «سوانح ایام» و دیگر آثار وی، استفاده کرده و داستان زندگی او را موضوع اپیزود نوزدهم از این مجموعه، با نام «نابگرایان» قرار دادهاند که به زودی منتشر خواهد شد. کتابهای آن مرحوم شامل بر «سوانح ایام» در فضای مجازی، به رایگان در دسترس و قابل استفاده است.
#دیگری_نامه #ابوالفضل_برقعی #دین #مذهب #اصلاح_دینی #روشنگری #مهدی_موعود #خرافات #سوانح_ایام
@Dialogue1402
https://x.com/dialogue1402/status/1749860960821535213?s=46
چه در زمان حال و چه در زمان گذشته، همواره عدهای از گویندگان زیردست مردم را گول زده و به هر وضعی خواستهاند حرکت دادهاند. چنانکه عدهای از جوانان ساده را در این سالها حرکت دادند برای جهاد با دشمن در کردستان و خوزستان، و همهروزه در اطراف مملکت زد و خورد و کشت و کشتار است. و از حزب حاکم هر کس کشته شود، شهید است و با جار و جنجال در رادیو و محافل او را شهید میخوانند؛ ولی از ملت هر کس کشته شود ضد خدا و رسول و دوزخیست! گویا کلید بهشت و دوزخ در دست ا یشان است و ایشان قسیمالجنه و النار میباشند...»
این جملات، از آخوندیست که خود در دوران شاهنشاه فقید، منتقد اوضاع بوده، اما پیکان تیز انتقادات او، به سمت هملباسیها، حوزویها و آخوندهای شیعه هم نشانه میرفته است. ابوالفضل برقعی که بحق، باید او را از زمرهی منتقدان رادیکال تشیع، و یک اصلاحگر دینی دانست، دو دههی اول انقلاب اسلامی را چنین توصیف میکند. او که معتقد بود «مهدی آخرزمان» یک افسانه است، و مذهب جعفری یک بدعت است، آخوندهای شیعه را متقلبانی میدانست که حتی به همان مذهب بدعتآمیز خود هم اعتقاد و ایمان ندارند. این در حالیست که او خود متولد قم، و تا سالها یک آخوند هوادار تشیع بود، تا اینکه به تعبیر خودش، آگاه شد و شروع به روشنگری کرد.
ابوالفضل برقعی متولد ۱۲۸۷ خورشیدی در شهر قم بود. نام کامل او ابوالفضل ابنالرضا برقعی قمیست. در خانوادهای فقیر متولد شد و سال فوت او ۱۳۷۰ و یا به روایت خانوادهاش ۱۳۷۲ است. بنابراین ۸۳ یا ۸۵ سال عمر کرده باشد. دیدگاه او از منظر فقیهان و عالمان شیعه، چیزی جز تجدیدنظرطلبی در چهارچوبهای اصلی شیعه نیست. به همین علت کسانی معتقدند که ابوالفضل برقعی در واقع یک روحانی شیعه بوده که به مرور از شیعیگری دست کشیده است. او خود در «سوانح ایام» در فصلی به نام «کشف حقیقت و برخی سفرهای تبلیغی» مینویسد: «… تدریجاً برایم ثابت شد که من و روحانیت ما غرق در خرافاتیم و از کتاب خدا بیخبر بوده و افکارمان موافق قرآن نیست؛ و به برکت تدبیر در کتاب خدا به تدریج بیدار شدم و فهمیدم روحانیت و ملت ما دین اسلام را عوض کردهاند. و به نام مذاهب، اسلام اصیل را کنار گذاشتهاند.»
همکاران پژوهشی پادکست دیگرینامه، از زندگینامهی خودنوشت آن زندهیاد، یعنی «سوانح ایام» و دیگر آثار وی، استفاده کرده و داستان زندگی او را موضوع اپیزود نوزدهم از این مجموعه، با نام «نابگرایان» قرار دادهاند که به زودی منتشر خواهد شد. کتابهای آن مرحوم شامل بر «سوانح ایام» در فضای مجازی، به رایگان در دسترس و قابل استفاده است.
#دیگری_نامه #ابوالفضل_برقعی #دین #مذهب #اصلاح_دینی #روشنگری #مهدی_موعود #خرافات #سوانح_ایام
@Dialogue1402
https://x.com/dialogue1402/status/1749860960821535213?s=46
«تلماسه»
معرفی فیلم
میگه: اسم پنهانی تو چیه؟ چانی میگه: سیهایا! (Sihaya) میپرسه این اسم چه معنی داره؟ میگه: بهار بیابان! لابد از باب ادبه که جواب میشنوه: خیلی زیباست! اما چانی میگه: متنفرم ازش! چون بر مبنای یک امیدواری دروغه!
چانی در واقع میگه «false prophecy» که یعنی «نبوت باطل.» اغلب ما ایرانیان هم دو اسمی هستیم؛ اسمی که معمولاً عربی- اسلامیست و در شناسنامه درج میشود و بنابراین اسم رسمی ماست و اسم دومی که معمولاً یک نام ایرانی اصیل است. آیا ما ایرانیان هم این دو اسمی بودن را همانگونه تجربه میکنیم که کاراکتر چانی در قسمت دوم فیلم «تلماسه»؟ آیا اسم رسمی ما مانند اسم پنهان چانی، بر یک دروغ بنا شده است!؟ بر یک چشمانداز دینی باطل و فریبنده!؟ بر چیزی در حد «بهار بیابان»!؟
آنکه مردم بومی سیارهی اترکیس، «مهدی» میخوانند طرف صحبت چانی در این سکانس است. آنها بر سر تلماسهای نشستهاند و «مهدی» توضیح میدهد که قلعهی پدرانش در سیارهی دیگر بر صخرهای بنا شده که مشرف به دریاست. اما چانی که در سیارهی پوشیده از تلماسه بزرگ شده، اصلاً نمیداند دریا چیست و چطور میتوان در آبی بزرگ «شیرجه» رفت! او ققط میداند که در بیابان، بهاری رخ نمیدهد. بنابراین اسم دومش، یعنی «چانی» را ترجیح میدهد.
از رمان علمی- تخیلی فرانک هربرت با نام «تلماسه» اقتباسهای سینمایی متعددی انجام شده است. قسمت دوم یکی از جدیدترین این اقتباسها، به کارگردانی دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) در سال جاری میلادی (۲۰۲۴) از شبکههای تلویزیونی پخش گردید و در دسترس علاقهمندان به این ژانر است. از این کارگردان پیش از این، دو فیلم دیگر از همین ژانر، یعنی «ورود» (Arrival) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) را تماشا کردهاید.
چهارچوب کلی داستان رقابت دو خانوادهی اشرافی…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/dune-2/
#هویت_دینی #نبوت #نبوت_باطل #مهدی #مهدی_موعود #موعودگرایی #سوشیانس #مسیح #تلماسه
@Dialogue1402
معرفی فیلم
میگه: اسم پنهانی تو چیه؟ چانی میگه: سیهایا! (Sihaya) میپرسه این اسم چه معنی داره؟ میگه: بهار بیابان! لابد از باب ادبه که جواب میشنوه: خیلی زیباست! اما چانی میگه: متنفرم ازش! چون بر مبنای یک امیدواری دروغه!
چانی در واقع میگه «false prophecy» که یعنی «نبوت باطل.» اغلب ما ایرانیان هم دو اسمی هستیم؛ اسمی که معمولاً عربی- اسلامیست و در شناسنامه درج میشود و بنابراین اسم رسمی ماست و اسم دومی که معمولاً یک نام ایرانی اصیل است. آیا ما ایرانیان هم این دو اسمی بودن را همانگونه تجربه میکنیم که کاراکتر چانی در قسمت دوم فیلم «تلماسه»؟ آیا اسم رسمی ما مانند اسم پنهان چانی، بر یک دروغ بنا شده است!؟ بر یک چشمانداز دینی باطل و فریبنده!؟ بر چیزی در حد «بهار بیابان»!؟
آنکه مردم بومی سیارهی اترکیس، «مهدی» میخوانند طرف صحبت چانی در این سکانس است. آنها بر سر تلماسهای نشستهاند و «مهدی» توضیح میدهد که قلعهی پدرانش در سیارهی دیگر بر صخرهای بنا شده که مشرف به دریاست. اما چانی که در سیارهی پوشیده از تلماسه بزرگ شده، اصلاً نمیداند دریا چیست و چطور میتوان در آبی بزرگ «شیرجه» رفت! او ققط میداند که در بیابان، بهاری رخ نمیدهد. بنابراین اسم دومش، یعنی «چانی» را ترجیح میدهد.
از رمان علمی- تخیلی فرانک هربرت با نام «تلماسه» اقتباسهای سینمایی متعددی انجام شده است. قسمت دوم یکی از جدیدترین این اقتباسها، به کارگردانی دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) در سال جاری میلادی (۲۰۲۴) از شبکههای تلویزیونی پخش گردید و در دسترس علاقهمندان به این ژانر است. از این کارگردان پیش از این، دو فیلم دیگر از همین ژانر، یعنی «ورود» (Arrival) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) را تماشا کردهاید.
چهارچوب کلی داستان رقابت دو خانوادهی اشرافی…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/dune-2/
#هویت_دینی #نبوت #نبوت_باطل #مهدی #مهدی_موعود #موعودگرایی #سوشیانس #مسیح #تلماسه
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«نابگرایان»
دیگرینامه
اپیزود نوزدهم
… مردم آباده نمیدانستند که این روحانی، اساسا باورهای آخرزمانی ندارد و چنین باورهایی را غیراسلامی میشمارد.
ابوالفضل برقعی که در خانوادهای شیعه متولد شده بود، به مرور عقاید سنتی شیعی را کنار گذاشت و مدعی شد که امام یازدهم شیعیان، حسن عسگری، اساسا فرزندی نداشته است. او تمامی عمر خود را صرف مبارزه با عقایدی کرد که به زعم او، سنخیتی با اسلام و قرآن نداشت.
در این اپیزود با نام «نابگرایان» شما داستان ابوالفضل برقعی را خواهید شنید که برای زدودن چهره سنت اسلامی از مفاهیم و باورهای دخیل، یعنی برای پاک و پیراسته کردن آن، برای ناب کردن آن، از هیچ کوششی فروگذار نکرد و در این راه رنج بسیار به جان خرید.
برای مطالعه ادامه این متن به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-19/
برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/WQ_ai-sb8RE?si=IxtgyPi7mlnVNLKD
و در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/KEja7
و در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/678340274
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #ابوالفضل_برقعی #سوانح_ایام #دگردینی #نقد_دینی #شیعی #شیعی_گری #تشیع #اسلام #مهدی_موعود #ناجی_آخرزمان #سوشیانس
@Dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود نوزدهم
… مردم آباده نمیدانستند که این روحانی، اساسا باورهای آخرزمانی ندارد و چنین باورهایی را غیراسلامی میشمارد.
ابوالفضل برقعی که در خانوادهای شیعه متولد شده بود، به مرور عقاید سنتی شیعی را کنار گذاشت و مدعی شد که امام یازدهم شیعیان، حسن عسگری، اساسا فرزندی نداشته است. او تمامی عمر خود را صرف مبارزه با عقایدی کرد که به زعم او، سنخیتی با اسلام و قرآن نداشت.
در این اپیزود با نام «نابگرایان» شما داستان ابوالفضل برقعی را خواهید شنید که برای زدودن چهره سنت اسلامی از مفاهیم و باورهای دخیل، یعنی برای پاک و پیراسته کردن آن، برای ناب کردن آن، از هیچ کوششی فروگذار نکرد و در این راه رنج بسیار به جان خرید.
برای مطالعه ادامه این متن به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-19/
برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/WQ_ai-sb8RE?si=IxtgyPi7mlnVNLKD
و در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/KEja7
و در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/678340274
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #ابوالفضل_برقعی #سوانح_ایام #دگردینی #نقد_دینی #شیعی #شیعی_گری #تشیع #اسلام #مهدی_موعود #ناجی_آخرزمان #سوشیانس
@Dialogue1402
«تلماسه»
معرفی فیلم
میگه: اسم پنهانی تو چیه؟ چانی میگه: سیهایا! (Sihaya) میپرسه این اسم چه معنی داره؟ میگه: بهار بیابان! لابد از باب ادبه که جواب میشنوه: خیلی زیباست! اما چانی میگه: متنفرم ازش! چون بر مبنای یک امیدواری دروغه!
چانی در واقع میگه «false prophecy» که یعنی «نبوت باطل.» اغلب ما ایرانیان هم دو اسمی هستیم؛ اسمی که معمولاً عربی- اسلامیست و در شناسنامه درج میشود و بنابراین اسم رسمی ماست و اسم دومی که معمولاً یک نام ایرانی اصیل است. آیا ما ایرانیان هم این دو اسمی بودن را همانگونه تجربه میکنیم که کاراکتر چانی در قسمت دوم فیلم «تلماسه»؟ آیا اسم رسمی ما مانند اسم پنهان چانی، بر یک دروغ بنا شده است!؟ بر یک چشمانداز دینی باطل و فریبنده!؟ بر چیزی در حد «بهار بیابان»!؟
آنکه مردم بومی سیارهی اترکیس، «مهدی» میخوانند طرف صحبت چانی در این سکانس است. آنها بر سر تلماسهای نشستهاند و «مهدی» توضیح میدهد که قلعهی پدرانش در سیارهی دیگر بر صخرهای بنا شده که مشرف به دریاست. اما چانی که در سیارهی پوشیده از تلماسه بزرگ شده، اصلاً نمیداند دریا چیست و چطور میتوان در آبی بزرگ «شیرجه» رفت! او ققط میداند که در بیابان، بهاری رخ نمیدهد. بنابراین اسم دومش، یعنی «چانی» را ترجیح میدهد.
از رمان علمی- تخیلی فرانک هربرت با نام «تلماسه» اقتباسهای سینمایی متعددی انجام شده است. قسمت دوم یکی از جدیدترین این اقتباسها، به کارگردانی دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) در سال جاری میلادی (۲۰۲۴) از شبکههای تلویزیونی پخش گردید و در دسترس علاقهمندان به این ژانر است. از این کارگردان پیش از این، دو فیلم دیگر از همین ژانر، یعنی «ورود» (Arrival) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) را تماشا کردهاید.
چهارچوب کلی داستان رقابت دو خانوادهی اشرافی…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/dune-2/
#هویت_دینی #نبوت #نبوت_باطل #مهدی #مهدی_موعود #موعودگرایی #سوشیانس #مسیح #تلماسه
@Dialogue1402
معرفی فیلم
میگه: اسم پنهانی تو چیه؟ چانی میگه: سیهایا! (Sihaya) میپرسه این اسم چه معنی داره؟ میگه: بهار بیابان! لابد از باب ادبه که جواب میشنوه: خیلی زیباست! اما چانی میگه: متنفرم ازش! چون بر مبنای یک امیدواری دروغه!
چانی در واقع میگه «false prophecy» که یعنی «نبوت باطل.» اغلب ما ایرانیان هم دو اسمی هستیم؛ اسمی که معمولاً عربی- اسلامیست و در شناسنامه درج میشود و بنابراین اسم رسمی ماست و اسم دومی که معمولاً یک نام ایرانی اصیل است. آیا ما ایرانیان هم این دو اسمی بودن را همانگونه تجربه میکنیم که کاراکتر چانی در قسمت دوم فیلم «تلماسه»؟ آیا اسم رسمی ما مانند اسم پنهان چانی، بر یک دروغ بنا شده است!؟ بر یک چشمانداز دینی باطل و فریبنده!؟ بر چیزی در حد «بهار بیابان»!؟
آنکه مردم بومی سیارهی اترکیس، «مهدی» میخوانند طرف صحبت چانی در این سکانس است. آنها بر سر تلماسهای نشستهاند و «مهدی» توضیح میدهد که قلعهی پدرانش در سیارهی دیگر بر صخرهای بنا شده که مشرف به دریاست. اما چانی که در سیارهی پوشیده از تلماسه بزرگ شده، اصلاً نمیداند دریا چیست و چطور میتوان در آبی بزرگ «شیرجه» رفت! او ققط میداند که در بیابان، بهاری رخ نمیدهد. بنابراین اسم دومش، یعنی «چانی» را ترجیح میدهد.
از رمان علمی- تخیلی فرانک هربرت با نام «تلماسه» اقتباسهای سینمایی متعددی انجام شده است. قسمت دوم یکی از جدیدترین این اقتباسها، به کارگردانی دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) در سال جاری میلادی (۲۰۲۴) از شبکههای تلویزیونی پخش گردید و در دسترس علاقهمندان به این ژانر است. از این کارگردان پیش از این، دو فیلم دیگر از همین ژانر، یعنی «ورود» (Arrival) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) را تماشا کردهاید.
چهارچوب کلی داستان رقابت دو خانوادهی اشرافی…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/dune-2/
#هویت_دینی #نبوت #نبوت_باطل #مهدی #مهدی_موعود #موعودگرایی #سوشیانس #مسیح #تلماسه
@Dialogue1402
«تلماسه»
معرفی فیلم
میگه: اسم پنهانی تو چیه؟ چانی میگه: سیهایا! (Sihaya) میپرسه این اسم چه معنی داره؟ میگه: بهار بیابان! لابد از باب ادبه که جواب میشنوه: خیلی زیباست! اما چانی میگه: متنفرم ازش! چون بر مبنای یک امیدواری دروغه!
چانی در واقع میگه «false prophecy» که یعنی «نبوت باطل.» اغلب ما ایرانیان هم دو اسمی هستیم؛ اسمی که معمولاً عربی- اسلامیست و در شناسنامه درج میشود و بنابراین اسم رسمی ماست و اسم دومی که معمولاً یک نام ایرانی اصیل است. آیا ما ایرانیان هم این دو اسمی بودن را همانگونه تجربه میکنیم که کاراکتر چانی در قسمت دوم فیلم «تلماسه»؟ آیا اسم رسمی ما مانند اسم پنهان چانی، بر یک دروغ بنا شده است!؟ بر یک چشمانداز دینی باطل و فریبنده!؟ بر چیزی در حد «بهار بیابان»!؟
آنکه مردم بومی سیارهی اترکیس، «مهدی» میخوانند طرف صحبت چانی در این سکانس است. آنها بر سر تلماسهای نشستهاند و «مهدی» توضیح میدهد که قلعهی پدرانش در سیارهی دیگر بر صخرهای بنا شده که مشرف به دریاست. اما چانی که در سیارهی پوشیده از تلماسه بزرگ شده، اصلاً نمیداند دریا چیست و چطور میتوان در آبی بزرگ «شیرجه» رفت! او ققط میداند که در بیابان، بهاری رخ نمیدهد. بنابراین اسم دومش، یعنی «چانی» را ترجیح میدهد.
از رمان علمی- تخیلی فرانک هربرت با نام «تلماسه» اقتباسهای سینمایی متعددی انجام شده است. قسمت دوم یکی از جدیدترین این اقتباسها، به کارگردانی دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) در سال جاری میلادی (۲۰۲۴) از شبکههای تلویزیونی پخش گردید و در دسترس علاقهمندان به این ژانر است. از این کارگردان پیش از این، دو فیلم دیگر از همین ژانر، یعنی «ورود» (Arrival) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) را تماشا کردهاید.
چهارچوب کلی داستان رقابت دو خانوادهی اشرافی…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/dune-2/
#هویت_دینی #نبوت #نبوت_باطل #مهدی #مهدی_موعود #موعودگرایی #سوشیانس #مسیح #تلماسه
@Dialogue1402
معرفی فیلم
میگه: اسم پنهانی تو چیه؟ چانی میگه: سیهایا! (Sihaya) میپرسه این اسم چه معنی داره؟ میگه: بهار بیابان! لابد از باب ادبه که جواب میشنوه: خیلی زیباست! اما چانی میگه: متنفرم ازش! چون بر مبنای یک امیدواری دروغه!
چانی در واقع میگه «false prophecy» که یعنی «نبوت باطل.» اغلب ما ایرانیان هم دو اسمی هستیم؛ اسمی که معمولاً عربی- اسلامیست و در شناسنامه درج میشود و بنابراین اسم رسمی ماست و اسم دومی که معمولاً یک نام ایرانی اصیل است. آیا ما ایرانیان هم این دو اسمی بودن را همانگونه تجربه میکنیم که کاراکتر چانی در قسمت دوم فیلم «تلماسه»؟ آیا اسم رسمی ما مانند اسم پنهان چانی، بر یک دروغ بنا شده است!؟ بر یک چشمانداز دینی باطل و فریبنده!؟ بر چیزی در حد «بهار بیابان»!؟
آنکه مردم بومی سیارهی اترکیس، «مهدی» میخوانند طرف صحبت چانی در این سکانس است. آنها بر سر تلماسهای نشستهاند و «مهدی» توضیح میدهد که قلعهی پدرانش در سیارهی دیگر بر صخرهای بنا شده که مشرف به دریاست. اما چانی که در سیارهی پوشیده از تلماسه بزرگ شده، اصلاً نمیداند دریا چیست و چطور میتوان در آبی بزرگ «شیرجه» رفت! او ققط میداند که در بیابان، بهاری رخ نمیدهد. بنابراین اسم دومش، یعنی «چانی» را ترجیح میدهد.
از رمان علمی- تخیلی فرانک هربرت با نام «تلماسه» اقتباسهای سینمایی متعددی انجام شده است. قسمت دوم یکی از جدیدترین این اقتباسها، به کارگردانی دنی ویلنوو (Denis Villeneuve) در سال جاری میلادی (۲۰۲۴) از شبکههای تلویزیونی پخش گردید و در دسترس علاقهمندان به این ژانر است. از این کارگردان پیش از این، دو فیلم دیگر از همین ژانر، یعنی «ورود» (Arrival) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) را تماشا کردهاید.
چهارچوب کلی داستان رقابت دو خانوادهی اشرافی…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/dune-2/
#هویت_دینی #نبوت #نبوت_باطل #مهدی #مهدی_موعود #موعودگرایی #سوشیانس #مسیح #تلماسه
@Dialogue1402