زوال اسلام در ایران پیامد حکومت اسلام است
سخنی با ایرانیان مسلمان
«به عنوان کسی که در ایران زندگی میکنم به چشم خود زوال اسلام در ایران را مشاهده میکنم. تفکر مذهبی رخت بسته است و از نزدیکان خودم کسانی را دیدهام که مناسک بجا میآوردند و اکنون دست شستهاند. حتی مردمی که مذهبی هستند تمایلی ندارند این مذهبی بودن را و ادای مناسک مذهبی را در چشم دیگران بنمایند چه آنکه از قضاوت مردم میهراسند که مبادا آنان را با مزدوران حکومتی مربوط بدانند. البته که هنوز بسیاری از مردم مسلمان شیعه هستند و باور دارند و در عین حال هیچ نسبتی با حکومت ندارند و بلکه مخالف هستند. من آنان را درک میکنم که مذهب را برای چهاردیواری خود میخواهند و از اینکه مورد داوری قرار بگیرند رنج میبرند. اما این روزگار میگذرد و جمهوری اسلامی برخواهد افتاد ولی جمهوری اسلامی تنها مدل حکومت اسلامی نیست؛ از آنان به عنوان هممیهن آنان میخواهم که تامل کنند حکومت اسلامی چه بلایی سر باور و مذهب آنان آورده است و پس از جمهوری اسلامی خود پیشگام مبارزه با حضور اجتماعی و سیاسی اسلام در جامعه و دولت باشند. اجازه ندهند اسلام خود را در قانون اساسی پسا جمهوری اسلامی بر شهروندان تحمیل کند. همانطور که هیچ عقیده و باور دیگری نباید خود را در جامعه و سیاست تحمیل کند، مسلمانان شیعه هم نباید به گمان اکثریت بودن روزی باز فیل مسلمانیشان یاد هندوستان دولت کند و دوباره همانند ۵۷ در پی برکشیدهشدن احکام اسلامی باشند»
- متن ارسالی از همراهان
-- این متن را از باب همخوان کردن تاملات مختلف شهروندان ایرانی پیرامون نسبت مذهب و حکومت و نقش شهروندان منتشر کردهایم و مشتاقانه خواهان نظرات شما مخاطبان گرامی پیرامون تامل این شهروند گرامی هستیم.
#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
سخنی با ایرانیان مسلمان
«به عنوان کسی که در ایران زندگی میکنم به چشم خود زوال اسلام در ایران را مشاهده میکنم. تفکر مذهبی رخت بسته است و از نزدیکان خودم کسانی را دیدهام که مناسک بجا میآوردند و اکنون دست شستهاند. حتی مردمی که مذهبی هستند تمایلی ندارند این مذهبی بودن را و ادای مناسک مذهبی را در چشم دیگران بنمایند چه آنکه از قضاوت مردم میهراسند که مبادا آنان را با مزدوران حکومتی مربوط بدانند. البته که هنوز بسیاری از مردم مسلمان شیعه هستند و باور دارند و در عین حال هیچ نسبتی با حکومت ندارند و بلکه مخالف هستند. من آنان را درک میکنم که مذهب را برای چهاردیواری خود میخواهند و از اینکه مورد داوری قرار بگیرند رنج میبرند. اما این روزگار میگذرد و جمهوری اسلامی برخواهد افتاد ولی جمهوری اسلامی تنها مدل حکومت اسلامی نیست؛ از آنان به عنوان هممیهن آنان میخواهم که تامل کنند حکومت اسلامی چه بلایی سر باور و مذهب آنان آورده است و پس از جمهوری اسلامی خود پیشگام مبارزه با حضور اجتماعی و سیاسی اسلام در جامعه و دولت باشند. اجازه ندهند اسلام خود را در قانون اساسی پسا جمهوری اسلامی بر شهروندان تحمیل کند. همانطور که هیچ عقیده و باور دیگری نباید خود را در جامعه و سیاست تحمیل کند، مسلمانان شیعه هم نباید به گمان اکثریت بودن روزی باز فیل مسلمانیشان یاد هندوستان دولت کند و دوباره همانند ۵۷ در پی برکشیدهشدن احکام اسلامی باشند»
- متن ارسالی از همراهان
-- این متن را از باب همخوان کردن تاملات مختلف شهروندان ایرانی پیرامون نسبت مذهب و حکومت و نقش شهروندان منتشر کردهایم و مشتاقانه خواهان نظرات شما مخاطبان گرامی پیرامون تامل این شهروند گرامی هستیم.
#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
مولانا جلالالدین، شاعر و ادیب و عارف بزرگ ایرانی در «مجالس سبعه» خود به روایت از قومی میپردازد که: «کِشت کرده بودند، چون تمام شد، آتش در آن زدند».
کمی در این گزاره تامل کنیم و به نسبتسنجی وضعیت خود با آنچه از این واژگان بر میآید، برآییم و بیینم ما ایرانیان آیا دگرباره مصداق قومی خواهیم شد که آتش میزنند بر آنچه زحمت کشیده بودند؟
ما ایرانیان - از خداباور تا خداناباور، از مسلمان تا غیرمسلمان - پی بردهایم که حکومت مذهبی و ایدئولوژی اسلامی چه بلایی بر سر هر آنچه هستیم میآورد.
ایدئولوژی نسبت ما را با پیرامون دستخوش تنظیمات ناواقعی میسازد و در طول کمتر از یک دهه از ایرانی که در جهان آبرومند بود به وضعیتی میرسیم که سران آن در دادگاه میکونوس پیرامون قتل مخالفان در خاک اروپا به عنوان سردمداران ترور شناخته میشوند.
این بیآبرویی ناشی از تسلط ایدئولوژی اسلامی بر قضا و قدر ما بود.
اکنون که پی بردهایم نامداراگری و ایدئولوژیمداری چه بلایی بر سر زیست و هست و نیست ما میآورد بهتر نیست در مسیر مبارزه با حکومت تمامیتخواه، خود تمامیتخواهی پیشه نکنیم و از هماکنون برای ایران ملی و دموکراتیک فردا تمرین کنیم؟
از اکنون تمرین کنیم ایران فردا بایستی ایرانی «ملی» باشد یعنی همه ایرانیان از همه باورها را در بر بگیرد و باید «دموکراتیک» باشد یعنی بایستی همه ایرانیان فرصت مشارکت در تعیین و تنظیم سیاستهای کلان را داشته باشند بیآنکه از باور و پیشفرضهای مذهبی و عقیدتی آنان پرسیده شود.
این تجربه را قدر بدانیم و بر این دستاورد آتش نزنیم.
#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
کمی در این گزاره تامل کنیم و به نسبتسنجی وضعیت خود با آنچه از این واژگان بر میآید، برآییم و بیینم ما ایرانیان آیا دگرباره مصداق قومی خواهیم شد که آتش میزنند بر آنچه زحمت کشیده بودند؟
ما ایرانیان - از خداباور تا خداناباور، از مسلمان تا غیرمسلمان - پی بردهایم که حکومت مذهبی و ایدئولوژی اسلامی چه بلایی بر سر هر آنچه هستیم میآورد.
ایدئولوژی نسبت ما را با پیرامون دستخوش تنظیمات ناواقعی میسازد و در طول کمتر از یک دهه از ایرانی که در جهان آبرومند بود به وضعیتی میرسیم که سران آن در دادگاه میکونوس پیرامون قتل مخالفان در خاک اروپا به عنوان سردمداران ترور شناخته میشوند.
این بیآبرویی ناشی از تسلط ایدئولوژی اسلامی بر قضا و قدر ما بود.
اکنون که پی بردهایم نامداراگری و ایدئولوژیمداری چه بلایی بر سر زیست و هست و نیست ما میآورد بهتر نیست در مسیر مبارزه با حکومت تمامیتخواه، خود تمامیتخواهی پیشه نکنیم و از هماکنون برای ایران ملی و دموکراتیک فردا تمرین کنیم؟
از اکنون تمرین کنیم ایران فردا بایستی ایرانی «ملی» باشد یعنی همه ایرانیان از همه باورها را در بر بگیرد و باید «دموکراتیک» باشد یعنی بایستی همه ایرانیان فرصت مشارکت در تعیین و تنظیم سیاستهای کلان را داشته باشند بیآنکه از باور و پیشفرضهای مذهبی و عقیدتی آنان پرسیده شود.
این تجربه را قدر بدانیم و بر این دستاورد آتش نزنیم.
#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
آگاهی ملی در زمانهی عسرت
تاملی بر وضعیت امروز ایران
شمایل شاهزاده عباس میرزا ولیعهد قاجاری را مشاهده میکنیم؛ ولیعهدی که به توطئه درباریان به پادشاهی نرسید و شاهزادهای خوشنام و شایسته تقدیر است.
او نمونهای از بزرگانی بود که وقتی از قِبل شکست ایران در جنگهای ایران و روس، به ضعف ایران پی برد، بیآنکه در صدد بر آید آن را به گردن قضا و قدر بیندازد، درصدد بر آمد پی ببرد چه سبب شد که ایران به چنین ضعفی افتاد.
مکالمه او با ژوبر، نماینده ناپلئون مکالمه مشهوری است و در اینجا بازگو نمیکنیم و صرفا به این اشاره میکنیم که پرسشهای عباس میرزا از ان مرد فرانسوی نمودی بارز از آگاهی ملی به ضعف و انحطاط بود؛ آگاهی ارزشمندی که از پس شکست بدست آمده بود؛ آگاهی ملی در زمانهی عسرت!
با اشاره به چنین تجربه تاریخی میتوان نظری به وضعیت امروز ما ایرانیان انداخت و گفت که اگرچه ملت ایران تجربه بسیار تلخ جمهوری اسلامی را چشیدهاند و به چشم خود دیدهاند چگونه حرمت و عزت و بالادستی و سرمستی ایرانیان در ذیل این حکومت اسلامی تبدیل به انحطاط و زوال و فرودستی و بدمستی شده است، اما از پس آن آگاهی ملی بسیار ارزشمندی بدست آمده است.
تسلط جمهوری اسلامی بر سرنوشت ایرانیان را با تسلط روسیه بر ایران در دوران عباس میرزا قیاس بگیریم؛ همانگونه که عباس میرزا از پس آن شکستهای خفت بار، ایرانیانی را به اروپا فرستاد که دانش نوین بیاموزند ما ایرانیان نیز در ذیل حکومت اسلامی و تمامیتخواهی مذهبی به ضرورت مداراگری و سبک زیست آزادیخواهانه بیش از هر زمان باور آوردهایم.
اکنون به جرئت میتوان گفت کمتر ملتی در خاورمیانه همچون ملت ایران به سکولاریسم باورمند است. این ملت صراحتا خروج دین و مناسبات دینی از دولت و سیاست را طلب میکند؛ آگاهی ملی در زمانهی عسرت.
این آگاهی ملی را قدر بدانیم و برای بازسازی ایران آزاد و مداراجو در ایران فردا از آن بهره بگیریم.
#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
تاملی بر وضعیت امروز ایران
شمایل شاهزاده عباس میرزا ولیعهد قاجاری را مشاهده میکنیم؛ ولیعهدی که به توطئه درباریان به پادشاهی نرسید و شاهزادهای خوشنام و شایسته تقدیر است.
او نمونهای از بزرگانی بود که وقتی از قِبل شکست ایران در جنگهای ایران و روس، به ضعف ایران پی برد، بیآنکه در صدد بر آید آن را به گردن قضا و قدر بیندازد، درصدد بر آمد پی ببرد چه سبب شد که ایران به چنین ضعفی افتاد.
مکالمه او با ژوبر، نماینده ناپلئون مکالمه مشهوری است و در اینجا بازگو نمیکنیم و صرفا به این اشاره میکنیم که پرسشهای عباس میرزا از ان مرد فرانسوی نمودی بارز از آگاهی ملی به ضعف و انحطاط بود؛ آگاهی ارزشمندی که از پس شکست بدست آمده بود؛ آگاهی ملی در زمانهی عسرت!
با اشاره به چنین تجربه تاریخی میتوان نظری به وضعیت امروز ما ایرانیان انداخت و گفت که اگرچه ملت ایران تجربه بسیار تلخ جمهوری اسلامی را چشیدهاند و به چشم خود دیدهاند چگونه حرمت و عزت و بالادستی و سرمستی ایرانیان در ذیل این حکومت اسلامی تبدیل به انحطاط و زوال و فرودستی و بدمستی شده است، اما از پس آن آگاهی ملی بسیار ارزشمندی بدست آمده است.
تسلط جمهوری اسلامی بر سرنوشت ایرانیان را با تسلط روسیه بر ایران در دوران عباس میرزا قیاس بگیریم؛ همانگونه که عباس میرزا از پس آن شکستهای خفت بار، ایرانیانی را به اروپا فرستاد که دانش نوین بیاموزند ما ایرانیان نیز در ذیل حکومت اسلامی و تمامیتخواهی مذهبی به ضرورت مداراگری و سبک زیست آزادیخواهانه بیش از هر زمان باور آوردهایم.
اکنون به جرئت میتوان گفت کمتر ملتی در خاورمیانه همچون ملت ایران به سکولاریسم باورمند است. این ملت صراحتا خروج دین و مناسبات دینی از دولت و سیاست را طلب میکند؛ آگاهی ملی در زمانهی عسرت.
این آگاهی ملی را قدر بدانیم و برای بازسازی ایران آزاد و مداراجو در ایران فردا از آن بهره بگیریم.
#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
«مجید رفیعزاده»، پژوهشگر علوم سیاسی و از آمریکاییان ایرانیتبار، درباره وضعیت یهودیان ایران مینویسد:
«یهودیان از مسلمانان ارث نمیبرند. اما اگر یکی از اعضای خانوادهی یهودی به دین اسلام در آید از همه چیز ارث میبرد. ظاهراً این قانون با ایجاد انگیزههای مالی برای ترغیب اشخاص به گرویدن به اسلام وضع شده است.
در قانون جزا نیز چندین شکل تبعیض وجود دارد. قصاص، یا "حق عدالت برابر"، برای یهودیان در قانون جزا تصریح نشده است. به طور مثال، اگر یک یهودی مسلمانی را بکشد، خانوادهی قربانی حق این را دارند که تقاضای اعدام او را به عنوان مجازات بکنند، اما اگر یک مسلمان یک یهودی را بکشد، حق خانواده برای تقاضای اعدام قاتل بسته به تشخیص قضات است».
این مثال و نقل قول خود به خوبی نشان میدهد وقتی حکومت مذهبی در ایران برقرار شود که در پی آن باشد احکام یک مذهب خاص را در ایران اجرا کند چه اندازه میتواند تبعیض را در یک جامعه نهادینه کند و زندگی را بر باورمندان به دیگر باورهای دینی و غیردینی چه اندازه دشوار سازد.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/discrimination_against_religious_minorities/
#گفتگو_توانا #ایرانیان_یهودی
@dialogue1402
«یهودیان از مسلمانان ارث نمیبرند. اما اگر یکی از اعضای خانوادهی یهودی به دین اسلام در آید از همه چیز ارث میبرد. ظاهراً این قانون با ایجاد انگیزههای مالی برای ترغیب اشخاص به گرویدن به اسلام وضع شده است.
در قانون جزا نیز چندین شکل تبعیض وجود دارد. قصاص، یا "حق عدالت برابر"، برای یهودیان در قانون جزا تصریح نشده است. به طور مثال، اگر یک یهودی مسلمانی را بکشد، خانوادهی قربانی حق این را دارند که تقاضای اعدام او را به عنوان مجازات بکنند، اما اگر یک مسلمان یک یهودی را بکشد، حق خانواده برای تقاضای اعدام قاتل بسته به تشخیص قضات است».
این مثال و نقل قول خود به خوبی نشان میدهد وقتی حکومت مذهبی در ایران برقرار شود که در پی آن باشد احکام یک مذهب خاص را در ایران اجرا کند چه اندازه میتواند تبعیض را در یک جامعه نهادینه کند و زندگی را بر باورمندان به دیگر باورهای دینی و غیردینی چه اندازه دشوار سازد.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/discrimination_against_religious_minorities/
#گفتگو_توانا #ایرانیان_یهودی
@dialogue1402
آگاهی ملی در زمانهی عسرت
تاملی بر وضعیت امروز ایران
شمایل شاهزاده عباس میرزا ولیعهد قاجاری را مشاهده میکنیم؛ ولیعهدی که به توطئه درباریان به پادشاهی نرسید و شاهزادهای خوشنام و شایسته تقدیر است.
او نمونهای از بزرگانی بود که وقتی از قِبل شکست ایران در جنگهای ایران و روس، به ضعف ایران پی برد، بیآنکه در صدد بر آید آن را به گردن قضا و قدر بیندازد، درصدد بر آمد پی ببرد چه سبب شد که ایران به چنین ضعفی افتاد.
مکالمه او با ژوبر، نماینده ناپلئون مکالمه مشهوری است و در اینجا بازگو نمیکنیم و صرفا به این اشاره میکنیم که پرسشهای عباس میرزا از ان مرد فرانسوی نمودی بارز از آگاهی ملی به ضعف و انحطاط بود؛ آگاهی ارزشمندی که از پس شکست بدست آمده بود؛ آگاهی ملی در زمانهی عسرت!
با اشاره به چنین تجربه تاریخی میتوان نظری به وضعیت امروز ما ایرانیان انداخت و گفت که اگرچه ملت ایران تجربه بسیار تلخ جمهوری اسلامی را چشیدهاند و به چشم خود دیدهاند چگونه حرمت و عزت و بالادستی و سرمستی ایرانیان در ذیل این حکومت اسلامی تبدیل به انحطاط و زوال و فرودستی و بدمستی شده است، اما از پس آن آگاهی ملی بسیار ارزشمندی بدست آمده است.
تسلط جمهوری اسلامی بر سرنوشت ایرانیان را با تسلط روسیه بر ایران در دوران عباس میرزا قیاس بگیریم؛ همانگونه که عباس میرزا از پس آن شکستهای خفت بار، ایرانیانی را به اروپا فرستاد که دانش نوین بیاموزند ما ایرانیان نیز در ذیل حکومت اسلامی و تمامیتخواهی مذهبی به ضرورت مداراگری و سبک زیست آزادیخواهانه بیش از هر زمان باور آوردهایم.
اکنون به جرئت میتوان گفت کمتر ملتی در خاورمیانه همچون ملت ایران به سکولاریسم باورمند است. این ملت صراحتا خروج دین و مناسبات دینی از دولت و سیاست را طلب میکند؛ آگاهی ملی در زمانهی عسرت.
این آگاهی ملی را قدر بدانیم و برای بازسازی ایران آزاد و مداراجو در ایران فردا از آن بهره بگیریم.
#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
تاملی بر وضعیت امروز ایران
شمایل شاهزاده عباس میرزا ولیعهد قاجاری را مشاهده میکنیم؛ ولیعهدی که به توطئه درباریان به پادشاهی نرسید و شاهزادهای خوشنام و شایسته تقدیر است.
او نمونهای از بزرگانی بود که وقتی از قِبل شکست ایران در جنگهای ایران و روس، به ضعف ایران پی برد، بیآنکه در صدد بر آید آن را به گردن قضا و قدر بیندازد، درصدد بر آمد پی ببرد چه سبب شد که ایران به چنین ضعفی افتاد.
مکالمه او با ژوبر، نماینده ناپلئون مکالمه مشهوری است و در اینجا بازگو نمیکنیم و صرفا به این اشاره میکنیم که پرسشهای عباس میرزا از ان مرد فرانسوی نمودی بارز از آگاهی ملی به ضعف و انحطاط بود؛ آگاهی ارزشمندی که از پس شکست بدست آمده بود؛ آگاهی ملی در زمانهی عسرت!
با اشاره به چنین تجربه تاریخی میتوان نظری به وضعیت امروز ما ایرانیان انداخت و گفت که اگرچه ملت ایران تجربه بسیار تلخ جمهوری اسلامی را چشیدهاند و به چشم خود دیدهاند چگونه حرمت و عزت و بالادستی و سرمستی ایرانیان در ذیل این حکومت اسلامی تبدیل به انحطاط و زوال و فرودستی و بدمستی شده است، اما از پس آن آگاهی ملی بسیار ارزشمندی بدست آمده است.
تسلط جمهوری اسلامی بر سرنوشت ایرانیان را با تسلط روسیه بر ایران در دوران عباس میرزا قیاس بگیریم؛ همانگونه که عباس میرزا از پس آن شکستهای خفت بار، ایرانیانی را به اروپا فرستاد که دانش نوین بیاموزند ما ایرانیان نیز در ذیل حکومت اسلامی و تمامیتخواهی مذهبی به ضرورت مداراگری و سبک زیست آزادیخواهانه بیش از هر زمان باور آوردهایم.
اکنون به جرئت میتوان گفت کمتر ملتی در خاورمیانه همچون ملت ایران به سکولاریسم باورمند است. این ملت صراحتا خروج دین و مناسبات دینی از دولت و سیاست را طلب میکند؛ آگاهی ملی در زمانهی عسرت.
این آگاهی ملی را قدر بدانیم و برای بازسازی ایران آزاد و مداراجو در ایران فردا از آن بهره بگیریم.
#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
«مجید رفیعزاده»، پژوهشگر علوم سیاسی و از آمریکاییان ایرانیتبار، درباره وضعیت یهودیان ایران مینویسد:
«یهودیان از مسلمانان ارث نمیبرند. اما اگر یکی از اعضای خانوادهی یهودی به دین اسلام در آید از همه چیز ارث میبرد. ظاهراً این قانون با ایجاد انگیزههای مالی برای ترغیب اشخاص به گرویدن به اسلام وضع شده است.
در قانون جزا نیز چندین شکل تبعیض وجود دارد. قصاص، یا "حق عدالت برابر"، برای یهودیان در قانون جزا تصریح نشده است. به طور مثال، اگر یک یهودی مسلمانی را بکشد، خانوادهی قربانی حق این را دارند که تقاضای اعدام او را به عنوان مجازات بکنند، اما اگر یک مسلمان یک یهودی را بکشد، حق خانواده برای تقاضای اعدام قاتل بسته به تشخیص قضات است».
این مثال و نقل قول خود به خوبی نشان میدهد وقتی حکومت مذهبی در ایران برقرار شود که در پی آن باشد احکام یک مذهب خاص را در ایران اجرا کند چه اندازه میتواند تبعیض را در یک جامعه نهادینه کند و زندگی را بر باورمندان به دیگر باورهای دینی و غیردینی چه اندازه دشوار سازد.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/discrimination_against_religious_minorities/
#گفتگو_توانا #ایرانیان_یهودی
@dialogue1402
«یهودیان از مسلمانان ارث نمیبرند. اما اگر یکی از اعضای خانوادهی یهودی به دین اسلام در آید از همه چیز ارث میبرد. ظاهراً این قانون با ایجاد انگیزههای مالی برای ترغیب اشخاص به گرویدن به اسلام وضع شده است.
در قانون جزا نیز چندین شکل تبعیض وجود دارد. قصاص، یا "حق عدالت برابر"، برای یهودیان در قانون جزا تصریح نشده است. به طور مثال، اگر یک یهودی مسلمانی را بکشد، خانوادهی قربانی حق این را دارند که تقاضای اعدام او را به عنوان مجازات بکنند، اما اگر یک مسلمان یک یهودی را بکشد، حق خانواده برای تقاضای اعدام قاتل بسته به تشخیص قضات است».
این مثال و نقل قول خود به خوبی نشان میدهد وقتی حکومت مذهبی در ایران برقرار شود که در پی آن باشد احکام یک مذهب خاص را در ایران اجرا کند چه اندازه میتواند تبعیض را در یک جامعه نهادینه کند و زندگی را بر باورمندان به دیگر باورهای دینی و غیردینی چه اندازه دشوار سازد.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/discrimination_against_religious_minorities/
#گفتگو_توانا #ایرانیان_یهودی
@dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رسانه «کیهان لندن» خبر از همبستگی ایرانیان با مردم اسرائیل در لندن و پاریس داد.
به گزارش این رسانه: «شماری از ایرانیان در شهرهای لندن و پاریس روز دوشنبه ۱۷ مهرماه با حضور در «تظاهرات همبستگی با اسرائیل» با برافراشتن پرچم ملّی شیروخورشید ایران و پرچم اسرائیل با مردم آن کشور اعلام همبستگی کردند».
ایرانیان لندن در این تظاهرات به یاد شهروندان اسراییلی که در حمله تروریستی حماس کشته شدند شمع روشن کردند.
- این هممیهنان ارجمند، سفیران مداراجویی ایرانیان هستند.
#گفتگو_توانا #ایرانیان_لندن #شهروندان_اسراییل #مدارا
@Dilogue1402
به گزارش این رسانه: «شماری از ایرانیان در شهرهای لندن و پاریس روز دوشنبه ۱۷ مهرماه با حضور در «تظاهرات همبستگی با اسرائیل» با برافراشتن پرچم ملّی شیروخورشید ایران و پرچم اسرائیل با مردم آن کشور اعلام همبستگی کردند».
ایرانیان لندن در این تظاهرات به یاد شهروندان اسراییلی که در حمله تروریستی حماس کشته شدند شمع روشن کردند.
- این هممیهنان ارجمند، سفیران مداراجویی ایرانیان هستند.
#گفتگو_توانا #ایرانیان_لندن #شهروندان_اسراییل #مدارا
@Dilogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بن شاپیرو، تحلیلگر برجسته آمریکایی که میلیونها شنونده و بیننده دارد و خود از یهودیان آمریکاست، به ویدئوی شعار ایرانیان علیه «پرچم فلسطین» در ورزشگاه اشاره میکند و میگوید در حالیکه در تمام کشورهای اسلامی مردم در حال شادی و حمایت از حماس هستند، ایرانیان رفتار دیگری از خود نشان دادهاند و حساب خود را از تروریسم جدا کردهاند.
#بن_شاپیرو #گفتگو_توانا #مدارا #ایرانیان #اسراییل
@dialogue1402
#بن_شاپیرو #گفتگو_توانا #مدارا #ایرانیان #اسراییل
@dialogue1402
علیرضا پناهیان در مراسم یهودیستیزانهای که در تهران ترتیب داده شد، به توهین به یهودیان دست زد و دین آنان را «غیرانسانی» و «تحریف شده» دانست.
متاسفانه توهین به دیگر ادیان از بیان و زبان عالیترین مقامات جمهوری اسلامی بارها مشاهده و شنیده شده است.
هیچ مذهب و باوری «غیرانسانی» نیست اگر حاملان آن مذهب به کرامت انسان به مثابه انسان باور داشته باشند و آن مذهب را برای رستگاری خود بخواهند نه برای دخالت در زندگی دیگران.
هزاران ایرانی یهودی در ایران و بیشتر بیرون از ایران زندگی میکنند. ما به عنوان یک ایرانی غیریهودی بایستی به آنان این اطمینان را بدهیم که امثال پناهیان نماینده مسلمانان ایرانی نیستند.
مسلمانان ایرانی دیگر ایرانیان از باورهای دیگر را هممیهن خود میدانند و هیچ تفاوتی در ایرانی بودن بین خود و آنان قائل نیستند.
آقای پناهیان! غیرانسانی دیدگاه شماست که کودککشی و یهودیستیزی را مجاز میداند.
#علیرضا_پناهیان #ایرانیان_یهودی #یهودی_ستیزی #خامنه_ای
@Dialogue1402
متاسفانه توهین به دیگر ادیان از بیان و زبان عالیترین مقامات جمهوری اسلامی بارها مشاهده و شنیده شده است.
هیچ مذهب و باوری «غیرانسانی» نیست اگر حاملان آن مذهب به کرامت انسان به مثابه انسان باور داشته باشند و آن مذهب را برای رستگاری خود بخواهند نه برای دخالت در زندگی دیگران.
هزاران ایرانی یهودی در ایران و بیشتر بیرون از ایران زندگی میکنند. ما به عنوان یک ایرانی غیریهودی بایستی به آنان این اطمینان را بدهیم که امثال پناهیان نماینده مسلمانان ایرانی نیستند.
مسلمانان ایرانی دیگر ایرانیان از باورهای دیگر را هممیهن خود میدانند و هیچ تفاوتی در ایرانی بودن بین خود و آنان قائل نیستند.
آقای پناهیان! غیرانسانی دیدگاه شماست که کودککشی و یهودیستیزی را مجاز میداند.
#علیرضا_پناهیان #ایرانیان_یهودی #یهودی_ستیزی #خامنه_ای
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این معمم میگوید: «میت بهایی را در دریا هم بندازیم و در بیاریم نجس است. چون بهایی به فتوای همهی فقها نجس است. آب هم بکشیم نجس است و آبی هم که از بدنشان میچکد نجس است...»
بهاییان ایران از زمان تاسیس این مذهب در اواسط قرن نوزدهم میلادی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. این آزار و اذیت پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به شدت افزایش یافت، و تا به امروز ادامه دارد.
با حدود ۳۰۰ هزار پیرو، بهاییان بزرگترین گروه مذهبی غیرمسلمان در ایران را تشکیل میدهند، اما جزء اقلیتهای مذهبی بهرسمیتشناختهشده در قانون اساسی کشور نیستند و در نتیجه مشمول حمایتهای مقرر در آن نمیشوند.
امروزه #بهاییان مرتبا مورد ارعاب، بازداشت خودسرانه، تخریب اموال، محرومیت از اشتغال و دسترسی به آموزش عالی قرار میگیرند. رهبران آیین #بهایی در ایران همچنان در زندان به سر میبرند.
مدارا و تساهل در کشوری چون ایران که تکثر بسیار زیادی در آن وجود دارد و از خداناباوران تا باورمندان به مذاهب گوناگون در آن زندگی میکنند مسئله بسیار مهم و حیاتی است.
#گفتگو_توانا #ایرانیان_بهایی
@Dialogue1402
بهاییان ایران از زمان تاسیس این مذهب در اواسط قرن نوزدهم میلادی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. این آزار و اذیت پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به شدت افزایش یافت، و تا به امروز ادامه دارد.
با حدود ۳۰۰ هزار پیرو، بهاییان بزرگترین گروه مذهبی غیرمسلمان در ایران را تشکیل میدهند، اما جزء اقلیتهای مذهبی بهرسمیتشناختهشده در قانون اساسی کشور نیستند و در نتیجه مشمول حمایتهای مقرر در آن نمیشوند.
امروزه #بهاییان مرتبا مورد ارعاب، بازداشت خودسرانه، تخریب اموال، محرومیت از اشتغال و دسترسی به آموزش عالی قرار میگیرند. رهبران آیین #بهایی در ایران همچنان در زندان به سر میبرند.
مدارا و تساهل در کشوری چون ایران که تکثر بسیار زیادی در آن وجود دارد و از خداناباوران تا باورمندان به مذاهب گوناگون در آن زندگی میکنند مسئله بسیار مهم و حیاتی است.
#گفتگو_توانا #ایرانیان_بهایی
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این مناظره به یک واقعیت مهم اشاره میشود؛ اینکه امروزه بیش از آنکه مفهوم اقلیت دینی در برابر اصطلاح «ایران اسلامی» نقش بازی کند، این مفهوم «اکثریت بیدین» است که تبدیل به یک مفهوم پررنگ شده است.
بدون تردید میتوان گفت بیدین شدن بسیاری از دینداران نتیجه وجود یک حکومت دینی در کشور است که به تبع دینی بودن، ناکارآمد است. حتی بسیاری از متفکران مسلمان نیز بر این باور هستند که اساسا دین برای امور دنیوی خلق نشده است بلکه برای هدایت امور معنوی به میان آمده است.
پیش و بیش از هر نحله دیگری، این ایرانیان مسلمان هستند که بایستی تتمه دین خود را دریابند و نگذارند یک حکومت دینی این دین را بیش از این بدنام سازد و بیش از این مسلمانان دیگری را از دین بگریزاند.
البته که بسیاری از مسلمانان ایرانی که به سکولاریسم سیاسی باورمند هستند بارها در این راستا عقاید خود را بیان کردهاند ولی در امر نیک، هرچه تلاش بیشتری بورزیم بهتر!
#حکومت_دینی #گفتگو_توانا #ایرانیان_مسلمان #حکومت_دینی
@Dialogue1402
بدون تردید میتوان گفت بیدین شدن بسیاری از دینداران نتیجه وجود یک حکومت دینی در کشور است که به تبع دینی بودن، ناکارآمد است. حتی بسیاری از متفکران مسلمان نیز بر این باور هستند که اساسا دین برای امور دنیوی خلق نشده است بلکه برای هدایت امور معنوی به میان آمده است.
پیش و بیش از هر نحله دیگری، این ایرانیان مسلمان هستند که بایستی تتمه دین خود را دریابند و نگذارند یک حکومت دینی این دین را بیش از این بدنام سازد و بیش از این مسلمانان دیگری را از دین بگریزاند.
البته که بسیاری از مسلمانان ایرانی که به سکولاریسم سیاسی باورمند هستند بارها در این راستا عقاید خود را بیان کردهاند ولی در امر نیک، هرچه تلاش بیشتری بورزیم بهتر!
#حکومت_دینی #گفتگو_توانا #ایرانیان_مسلمان #حکومت_دینی
@Dialogue1402
آگاهی ملی در زمانهی عسرت
تاملی بر وضعیت امروز ایران
شمایل شاهزاده عباس میرزا ولیعهد قاجاری را مشاهده میکنیم؛ ولیعهدی که به توطئه درباریان به پادشاهی نرسید و شاهزادهای خوشنام و شایسته تقدیر است.
او نمونهای از بزرگانی بود که وقتی از قِبل شکست ایران در جنگهای ایران و روس، به ضعف ایران پی برد، بیآنکه در صدد بر آید آن را به گردن قضا و قدر بیندازد، درصدد بر آمد پی ببرد چه سبب شد که ایران به چنین ضعفی افتاد.
مکالمه او با ژوبر، نماینده ناپلئون مکالمه مشهوری است و در اینجا بازگو نمیکنیم و صرفا به این اشاره میکنیم که پرسشهای عباس میرزا از ان مرد فرانسوی نمودی بارز از آگاهی ملی به ضعف و انحطاط بود؛ آگاهی ارزشمندی که از پس شکست بدست آمده بود؛ آگاهی ملی در زمانهی عسرت!
با اشاره به چنین تجربه تاریخی میتوان نظری به وضعیت امروز ما ایرانیان انداخت و گفت که اگرچه ملت ایران تجربه بسیار تلخ جمهوری اسلامی را چشیدهاند و به چشم خود دیدهاند چگونه حرمت و عزت و بالادستی و سرمستی ایرانیان در ذیل این حکومت اسلامی تبدیل به انحطاط و زوال و فرودستی و بدمستی شده است، اما از پس آن آگاهی ملی بسیار ارزشمندی بدست آمده است.
تسلط جمهوری اسلامی بر سرنوشت ایرانیان را با تسلط روسیه بر ایران در دوران عباس میرزا قیاس بگیریم؛ همانگونه که عباس میرزا از پس آن شکستهای خفت بار، ایرانیانی را به اروپا فرستاد که دانش نوین بیاموزند ما ایرانیان نیز در ذیل حکومت اسلامی و تمامیتخواهی مذهبی به ضرورت مداراگری و سبک زیست آزادیخواهانه بیش از هر زمان باور آوردهایم.
اکنون به جرئت میتوان گفت کمتر ملتی در خاورمیانه همچون ملت ایران به سکولاریسم باورمند است. این ملت صراحتا خروج دین و مناسبات دینی از دولت و سیاست را طلب میکند؛ آگاهی ملی در زمانهی عسرت.
این آگاهی ملی را قدر بدانیم و برای بازسازی ایران آزاد و مداراجو در ایران فردا از آن بهره بگیریم.
#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
تاملی بر وضعیت امروز ایران
شمایل شاهزاده عباس میرزا ولیعهد قاجاری را مشاهده میکنیم؛ ولیعهدی که به توطئه درباریان به پادشاهی نرسید و شاهزادهای خوشنام و شایسته تقدیر است.
او نمونهای از بزرگانی بود که وقتی از قِبل شکست ایران در جنگهای ایران و روس، به ضعف ایران پی برد، بیآنکه در صدد بر آید آن را به گردن قضا و قدر بیندازد، درصدد بر آمد پی ببرد چه سبب شد که ایران به چنین ضعفی افتاد.
مکالمه او با ژوبر، نماینده ناپلئون مکالمه مشهوری است و در اینجا بازگو نمیکنیم و صرفا به این اشاره میکنیم که پرسشهای عباس میرزا از ان مرد فرانسوی نمودی بارز از آگاهی ملی به ضعف و انحطاط بود؛ آگاهی ارزشمندی که از پس شکست بدست آمده بود؛ آگاهی ملی در زمانهی عسرت!
با اشاره به چنین تجربه تاریخی میتوان نظری به وضعیت امروز ما ایرانیان انداخت و گفت که اگرچه ملت ایران تجربه بسیار تلخ جمهوری اسلامی را چشیدهاند و به چشم خود دیدهاند چگونه حرمت و عزت و بالادستی و سرمستی ایرانیان در ذیل این حکومت اسلامی تبدیل به انحطاط و زوال و فرودستی و بدمستی شده است، اما از پس آن آگاهی ملی بسیار ارزشمندی بدست آمده است.
تسلط جمهوری اسلامی بر سرنوشت ایرانیان را با تسلط روسیه بر ایران در دوران عباس میرزا قیاس بگیریم؛ همانگونه که عباس میرزا از پس آن شکستهای خفت بار، ایرانیانی را به اروپا فرستاد که دانش نوین بیاموزند ما ایرانیان نیز در ذیل حکومت اسلامی و تمامیتخواهی مذهبی به ضرورت مداراگری و سبک زیست آزادیخواهانه بیش از هر زمان باور آوردهایم.
اکنون به جرئت میتوان گفت کمتر ملتی در خاورمیانه همچون ملت ایران به سکولاریسم باورمند است. این ملت صراحتا خروج دین و مناسبات دینی از دولت و سیاست را طلب میکند؛ آگاهی ملی در زمانهی عسرت.
این آگاهی ملی را قدر بدانیم و برای بازسازی ایران آزاد و مداراجو در ایران فردا از آن بهره بگیریم.
#گفتگو_توانا #حکومت_اسلامی #ایرانیان_مسلمان #جمهوری_اسلامی
@Dialogue1402
کنفدراسیون ایرانی؟
شاید همان روزها که محمد خاتمی شعار گفتگوی تمدنها را طرح کرد تا جلوهای زیبا به باطن انحصارطلب و تنگنظر جمهوری اسلامی بدهد، باید صدای نخبگانی مانند داریوش فرهود شنیده میشد که میپرسیدند مگر در داخل قلمرو ایران بزرگ فرهنگی به گفتگو راه دادهاید که حالا میخواهید بانی گفتگوی بین تمدنها در سطح سیاره باشید!؟
ایران فرهنگی اصطلاحیست که به گستردگی فرهنگی ایران اشاره میکند و از مرزهای سیاسی ایران فعلی فراتر میرود. پرفسور داریوش فرهود اگرچه متخصص علم ژنتیک است و از بنیانگذاران این رشته در ایران به شمار میرود، با این حال مطالعات انسانشناختی با تمرکز بر ایران دارد. از وی کتاب «ایران فرهنگی: نخستین ساکنان، فرمانروایان، پایتختها و پرچمهای ایران» در سال ۱۳۹۲ به همت انتشارات صبا منتشر شده است.
در برش زیر از مصاحبهی مفصل ایشان در برنامهی دیدار، میشنوید که ایشان در مورد این اصطلاح توضیح میدهد: ایران فرهنگی به تمامی سرزمینهایی قابل اطلاق است که نوروز داشته باشند و زبان فارسی میان مردمش شناختهشده باشد. مولفهی سوم به اعتقاد ایشان، دولتهاییست که به مفهوم ایران پایبندی داشته باشند.
در حالی که ایشان در بخشهای دیگری از این مصاحبه به درستی یادآوری میکند که هویت ایرانی در چهل و اندی سال اخیر مورد بیمهری مقامات فعلی قرار گرفته، میگوید که از سالها پیش، ایدهی تشکیل یک کنفدراسیون ایرانی را مطرح کرده بوده است؛ کنفدراسیونی که قرار است مانند کشورهای عضو اتحادیهی اروپا، برمبنای اشتراکات فرهنگی و منافع سیاسی مشترک میان اعضاء تشکیل شود و صد البته مایهی این پیوند در وهلهی اول همان میراث فرهنگی ایران است.
شوربختانه در حالی که دولت حاکم بر سرزمین اصلی ایران، اساساً خود غیر ایرانگراست - اگر نگوییم ایرانستیز است - به تشکیل چنین کنفدراسیونی به سختی بتوان امید بست. فرهود میگوید که چنین کنفدراسیونی، کاری به مناسبتها و تعصبهای دینی نخواهد داشت. به عبارت دیگر، مفهوم فراگیر «ایران» از مرزهای هویتهای متنوع دینی عبور میکند و یک چتر جامع برای مردمانی که «ایر» نامیده شدهاند، فراهم میآورد. اما افسوس که پس از ۵۷ دولتی در ایران بر سر کار آمد، که همواره تلاش برای جایگزینی مفهوم «ایران» با «امت مسلمان» دارد؛ آن هم امت مسلمانی که در رأسش، شیعهای تندرو و متعصب، شهروند درجهی یک باشد.
آیا شما تشکیل کنفدراسیون ایرانی را امری مثبت تلقی میکنید؟ چرا؟
https://x.com/dialogue1402/status/1763289946310226116?s=46
#گفتگو #رواداری #ایران #داریوش_فرهود #نوروز #آیین #فارسی #وحدت_ملی #ایرانیان #ایر #هویت_ملی #هویت_دینی
@Dialogue1402
شاید همان روزها که محمد خاتمی شعار گفتگوی تمدنها را طرح کرد تا جلوهای زیبا به باطن انحصارطلب و تنگنظر جمهوری اسلامی بدهد، باید صدای نخبگانی مانند داریوش فرهود شنیده میشد که میپرسیدند مگر در داخل قلمرو ایران بزرگ فرهنگی به گفتگو راه دادهاید که حالا میخواهید بانی گفتگوی بین تمدنها در سطح سیاره باشید!؟
ایران فرهنگی اصطلاحیست که به گستردگی فرهنگی ایران اشاره میکند و از مرزهای سیاسی ایران فعلی فراتر میرود. پرفسور داریوش فرهود اگرچه متخصص علم ژنتیک است و از بنیانگذاران این رشته در ایران به شمار میرود، با این حال مطالعات انسانشناختی با تمرکز بر ایران دارد. از وی کتاب «ایران فرهنگی: نخستین ساکنان، فرمانروایان، پایتختها و پرچمهای ایران» در سال ۱۳۹۲ به همت انتشارات صبا منتشر شده است.
در برش زیر از مصاحبهی مفصل ایشان در برنامهی دیدار، میشنوید که ایشان در مورد این اصطلاح توضیح میدهد: ایران فرهنگی به تمامی سرزمینهایی قابل اطلاق است که نوروز داشته باشند و زبان فارسی میان مردمش شناختهشده باشد. مولفهی سوم به اعتقاد ایشان، دولتهاییست که به مفهوم ایران پایبندی داشته باشند.
در حالی که ایشان در بخشهای دیگری از این مصاحبه به درستی یادآوری میکند که هویت ایرانی در چهل و اندی سال اخیر مورد بیمهری مقامات فعلی قرار گرفته، میگوید که از سالها پیش، ایدهی تشکیل یک کنفدراسیون ایرانی را مطرح کرده بوده است؛ کنفدراسیونی که قرار است مانند کشورهای عضو اتحادیهی اروپا، برمبنای اشتراکات فرهنگی و منافع سیاسی مشترک میان اعضاء تشکیل شود و صد البته مایهی این پیوند در وهلهی اول همان میراث فرهنگی ایران است.
شوربختانه در حالی که دولت حاکم بر سرزمین اصلی ایران، اساساً خود غیر ایرانگراست - اگر نگوییم ایرانستیز است - به تشکیل چنین کنفدراسیونی به سختی بتوان امید بست. فرهود میگوید که چنین کنفدراسیونی، کاری به مناسبتها و تعصبهای دینی نخواهد داشت. به عبارت دیگر، مفهوم فراگیر «ایران» از مرزهای هویتهای متنوع دینی عبور میکند و یک چتر جامع برای مردمانی که «ایر» نامیده شدهاند، فراهم میآورد. اما افسوس که پس از ۵۷ دولتی در ایران بر سر کار آمد، که همواره تلاش برای جایگزینی مفهوم «ایران» با «امت مسلمان» دارد؛ آن هم امت مسلمانی که در رأسش، شیعهای تندرو و متعصب، شهروند درجهی یک باشد.
آیا شما تشکیل کنفدراسیون ایرانی را امری مثبت تلقی میکنید؟ چرا؟
https://x.com/dialogue1402/status/1763289946310226116?s=46
#گفتگو #رواداری #ایران #داریوش_فرهود #نوروز #آیین #فارسی #وحدت_ملی #ایرانیان #ایر #هویت_ملی #هویت_دینی
@Dialogue1402