Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«…آن کتاب ننگین! با آن اسم شرمآور!… »
درست یک هفتهی دیگر سالگرد قتل فجیع احمد کسروی به دست سازمان تروریستی فداییان اسلام است. قتل او، اولین مورد بارز از حذف یک دگراندیش به مقصود ایجاد ترس و وحشت در منتقدان شیعه، پس از تشکیل دولت مدرن ایرانیست.
به همین مناسبت اپیزود بیستم از دیگرینامه با نام «احمد کسروی» را به زندگی و اندیشهی او اختصاص دادهایم. در این اپیزود، قسمتهایی از کتاب «شیعیگری» را نقل خواهیم کرد. همینطور، واکنش خمینی جوان به محتوای کتاب «شیعیگری» کسروی و تمسخر نثر آن را خواهید شنید. خمینی در «کشفالاسرار» آورده بود:
«آن کتاب ننگین، با آن اسم شرمآور که گویی با لغت جن نوشته شده، و آمیغها، اخشیجها و صدها کلمات وحشی دور از فهم را به رخ مردم کشیده و زردشت مجوس مشترک آتشپرست را… مرد پاک خداپرست خوانده… »
در این اپیزود با جزئیات بیشتری از ذهنیت نقاد کسروی به ویژه در ارتباط با مقولهی دین و نقش آن در جامعه خواهید دانست.
این اپیزود جمعهی پیشرو منتشر خواهد شد.
برای مطالعهی متن کامل ویدئوی این پست، به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/ahmad-kasravi/
#دیگری_نامه #ترور #تروریسم #ترور_ایدئولوژیک #احمد_کسروی #کسروی #حذف #حذف_فیزیکی #رواداری #شیعیگری #نقد_دین #فرقه #فرقه_گرایی
@Dialogue1402
درست یک هفتهی دیگر سالگرد قتل فجیع احمد کسروی به دست سازمان تروریستی فداییان اسلام است. قتل او، اولین مورد بارز از حذف یک دگراندیش به مقصود ایجاد ترس و وحشت در منتقدان شیعه، پس از تشکیل دولت مدرن ایرانیست.
به همین مناسبت اپیزود بیستم از دیگرینامه با نام «احمد کسروی» را به زندگی و اندیشهی او اختصاص دادهایم. در این اپیزود، قسمتهایی از کتاب «شیعیگری» را نقل خواهیم کرد. همینطور، واکنش خمینی جوان به محتوای کتاب «شیعیگری» کسروی و تمسخر نثر آن را خواهید شنید. خمینی در «کشفالاسرار» آورده بود:
«آن کتاب ننگین، با آن اسم شرمآور که گویی با لغت جن نوشته شده، و آمیغها، اخشیجها و صدها کلمات وحشی دور از فهم را به رخ مردم کشیده و زردشت مجوس مشترک آتشپرست را… مرد پاک خداپرست خوانده… »
در این اپیزود با جزئیات بیشتری از ذهنیت نقاد کسروی به ویژه در ارتباط با مقولهی دین و نقش آن در جامعه خواهید دانست.
این اپیزود جمعهی پیشرو منتشر خواهد شد.
برای مطالعهی متن کامل ویدئوی این پست، به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/ahmad-kasravi/
#دیگری_نامه #ترور #تروریسم #ترور_ایدئولوژیک #احمد_کسروی #کسروی #حذف #حذف_فیزیکی #رواداری #شیعیگری #نقد_دین #فرقه #فرقه_گرایی
@Dialogue1402
اگر قرار به استفاده از اسلحه است، پس سیاست و قواعدش به چه کار میآید!؟
این سوالیست که نه فقط هواداران سیاست حذف بلکه هر شهروندی باید از خود بپرسد. میل به غلبهی آسان به رقیب از راه شلیک گلوله، علاوه بر انسانیت، خیلی چیزهای دیگر را هم نادیده میگیرد.
تمامی ترتیبات و تدارکات یک حیات مدرن، از تفکیک قوای سهگانه گرفته، تا مذاکرات نمایندگان و صفبندیهای آنها در قالب فراکسیونها، تحزب و رسانهها، برای این است که تصمیمسازیهای کلان با حداقلی از عقلانیت سازگار شود و بخشهایی از جامعه که نتوانند سیاستهای مطلوب خود را اجرایی کنند، باید بتوانند به آینده برای بازگشت به قدرت امید داشته باشند. اما شلیک گلوله، زدن زیر میز بازیست.
ترورهای سیاسی در ایران از اواخر دوران قاجار تا دوران پهلوی و جمهوری اسلامی، نقش مهمی در شکلدهی به تاریخ سیاسی این کشور داشتهاند. در زیر چند نمونه برجسته از این ترورها را مرور میکنیم:
دوران قاجار
۱.ناصرالدین شاه قاجار (۱۸۹۶ میلادی):
•شرح: ناصرالدین شاه، پادشاه قاجار، در سال ۱۸۹۶ میلادی توسط میرزا رضا کرمانی، یکی از طرفداران جنبش مشروطه، ترور شد.
دوران پهلوی
۲.احمد کسروی (۱۳۲۴ خورشیدی معادل ۱۹۴۶ میلادی):
•شرح: احمد کسروی، نویسنده و تاریخنگار ایرانی، در سال ۱۹۴۶ میلادی توسط گروه فدائیان اسلام به طرز فجیعی ترور شد.
۳.عبدالحسین هژیر (۱۳۲۸ معادل ۱۹۴۹ میلادی):
•شرح: عبدالحسین هژیر، نخستوزیر وقت ایران، در سال ۱۹۴۹ میلادی توسط سید حسین امامی، عضو گروه فدائیان اسلام، ترور شد.
۴. سوءقصد به شاه (۱۳۲۷ شمسی / ۱۹۴۸ میلادی)
•شرح: در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ شمسی، محمدرضاشاه پهلوی در دانشگاه تهران مورد سوءقصد قرار گرفت. ناصر فخرآرایی، که خود را خبرنگار نشریهای به نام پرچم اسلام معرفی کرده بود، به شاه تیراندازی کرد. شاه جراحت مختصری برداشت و از بیمارستان مرخص شد.
۵.ترور حاجعلی رزمآرا (۱۳۲۹ شمسی / ۱۹۵۱ میلادی) نخستوزیر وقت ایران، در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ شمسی (۷ مارس ۱۹۵۱ میلادی) توسط خلیل طهماسبی، عضو گروه فدائیان اسلام، در مسجد شاه تهران ترور شد. چند ماه پیش از این ترور، محمد مصدق، رقیب سیاسی او در نشست ۴۲ از مجلس شانزدهم شورای ملی با خطاب «میکشیم… میکشیم… من از شما نظامیتریم…همینجا شما را میکشم!» رسماً از سیاست حذف استقبال کرده بود. او پس از ترور رزمآرا، نخستوزیر شد.
۶. در ۱ بهمن ۱۳۴۳ شمسی (۲۱ ژانویه ۱۹۶۵ میلادی)، نخستوزیر حسنعلی منصور در هنگام ورود به مجلس شورای ملی در تهران توسط یکی از اعضای گروه فدائیان اسلام، به نام محمد بخارایی، ترور شد. محمد بخارایی با اسلحه به منصور شلیک کرد. منصور پس از این حمله به بیمارستان منتقل شد، اما چند روز بعد به دلیل جراحات وارده درگذشت.
دوران جمهوری اسلامی
۷.محمد بهشتی و سایر اعضای حزب جمهوری اسلامی (۱۹۸۱ میلادی):
•شرح: در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۹۸۱ میلادی، محمد بهشتی و ۷۲ نفر دیگر از اعضای این حزب کشته شدند.
•دلایل: مخالفتهای سیاسی و تلاشهای گروههای مخالف نظام جمهوری اسلامی برای تضعیف حکومت.
۸.محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر (۱۹۸۱ میلادی):
•شرح: محمدعلی رجایی، رئیسجمهور وقت، و محمدجواد باهنر، نخستوزیر، در انفجار دفتر نخستوزیری در سال ۱۹۸۱ میلادی ترور شدند.
این نمونهها بخشی از تاریخ پرالتهاب ایران در دوران معاصر هستند و نقش مهمی در شکلدهی به تحولات سیاسی کشور داشتهاند. تاریخ معاصر ایالات متحده هم موارد متعددی از ترورهای موفق و ناموفق را گزارش میکند.
تعدد موارد دستاندازی به سیاست حذف فیزیکی در کشورهای مختلف به گونهایست که تاکید بر زشتی آن را به ضرورتی بدل میسازد. اخلاق سیاست مدرن نیاز دارد تا یک بار دیگر درباره پستی و دنائت کسانی صحبت کند که رودر رو مبارزه نمیکنند بلکه از پشت خنجر میزنند.
#رواداری #مدارا #ترور #تروریسم #حذف_فیزیکی #سیاست_حذف #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
این سوالیست که نه فقط هواداران سیاست حذف بلکه هر شهروندی باید از خود بپرسد. میل به غلبهی آسان به رقیب از راه شلیک گلوله، علاوه بر انسانیت، خیلی چیزهای دیگر را هم نادیده میگیرد.
تمامی ترتیبات و تدارکات یک حیات مدرن، از تفکیک قوای سهگانه گرفته، تا مذاکرات نمایندگان و صفبندیهای آنها در قالب فراکسیونها، تحزب و رسانهها، برای این است که تصمیمسازیهای کلان با حداقلی از عقلانیت سازگار شود و بخشهایی از جامعه که نتوانند سیاستهای مطلوب خود را اجرایی کنند، باید بتوانند به آینده برای بازگشت به قدرت امید داشته باشند. اما شلیک گلوله، زدن زیر میز بازیست.
ترورهای سیاسی در ایران از اواخر دوران قاجار تا دوران پهلوی و جمهوری اسلامی، نقش مهمی در شکلدهی به تاریخ سیاسی این کشور داشتهاند. در زیر چند نمونه برجسته از این ترورها را مرور میکنیم:
دوران قاجار
۱.ناصرالدین شاه قاجار (۱۸۹۶ میلادی):
•شرح: ناصرالدین شاه، پادشاه قاجار، در سال ۱۸۹۶ میلادی توسط میرزا رضا کرمانی، یکی از طرفداران جنبش مشروطه، ترور شد.
دوران پهلوی
۲.احمد کسروی (۱۳۲۴ خورشیدی معادل ۱۹۴۶ میلادی):
•شرح: احمد کسروی، نویسنده و تاریخنگار ایرانی، در سال ۱۹۴۶ میلادی توسط گروه فدائیان اسلام به طرز فجیعی ترور شد.
۳.عبدالحسین هژیر (۱۳۲۸ معادل ۱۹۴۹ میلادی):
•شرح: عبدالحسین هژیر، نخستوزیر وقت ایران، در سال ۱۹۴۹ میلادی توسط سید حسین امامی، عضو گروه فدائیان اسلام، ترور شد.
۴. سوءقصد به شاه (۱۳۲۷ شمسی / ۱۹۴۸ میلادی)
•شرح: در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ شمسی، محمدرضاشاه پهلوی در دانشگاه تهران مورد سوءقصد قرار گرفت. ناصر فخرآرایی، که خود را خبرنگار نشریهای به نام پرچم اسلام معرفی کرده بود، به شاه تیراندازی کرد. شاه جراحت مختصری برداشت و از بیمارستان مرخص شد.
۵.ترور حاجعلی رزمآرا (۱۳۲۹ شمسی / ۱۹۵۱ میلادی) نخستوزیر وقت ایران، در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ شمسی (۷ مارس ۱۹۵۱ میلادی) توسط خلیل طهماسبی، عضو گروه فدائیان اسلام، در مسجد شاه تهران ترور شد. چند ماه پیش از این ترور، محمد مصدق، رقیب سیاسی او در نشست ۴۲ از مجلس شانزدهم شورای ملی با خطاب «میکشیم… میکشیم… من از شما نظامیتریم…همینجا شما را میکشم!» رسماً از سیاست حذف استقبال کرده بود. او پس از ترور رزمآرا، نخستوزیر شد.
۶. در ۱ بهمن ۱۳۴۳ شمسی (۲۱ ژانویه ۱۹۶۵ میلادی)، نخستوزیر حسنعلی منصور در هنگام ورود به مجلس شورای ملی در تهران توسط یکی از اعضای گروه فدائیان اسلام، به نام محمد بخارایی، ترور شد. محمد بخارایی با اسلحه به منصور شلیک کرد. منصور پس از این حمله به بیمارستان منتقل شد، اما چند روز بعد به دلیل جراحات وارده درگذشت.
دوران جمهوری اسلامی
۷.محمد بهشتی و سایر اعضای حزب جمهوری اسلامی (۱۹۸۱ میلادی):
•شرح: در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۹۸۱ میلادی، محمد بهشتی و ۷۲ نفر دیگر از اعضای این حزب کشته شدند.
•دلایل: مخالفتهای سیاسی و تلاشهای گروههای مخالف نظام جمهوری اسلامی برای تضعیف حکومت.
۸.محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر (۱۹۸۱ میلادی):
•شرح: محمدعلی رجایی، رئیسجمهور وقت، و محمدجواد باهنر، نخستوزیر، در انفجار دفتر نخستوزیری در سال ۱۹۸۱ میلادی ترور شدند.
این نمونهها بخشی از تاریخ پرالتهاب ایران در دوران معاصر هستند و نقش مهمی در شکلدهی به تحولات سیاسی کشور داشتهاند. تاریخ معاصر ایالات متحده هم موارد متعددی از ترورهای موفق و ناموفق را گزارش میکند.
تعدد موارد دستاندازی به سیاست حذف فیزیکی در کشورهای مختلف به گونهایست که تاکید بر زشتی آن را به ضرورتی بدل میسازد. اخلاق سیاست مدرن نیاز دارد تا یک بار دیگر درباره پستی و دنائت کسانی صحبت کند که رودر رو مبارزه نمیکنند بلکه از پشت خنجر میزنند.
#رواداری #مدارا #ترور #تروریسم #حذف_فیزیکی #سیاست_حذف #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
شادروان سعیدی سیرجانی که خود از قربانیان اولین قتلهای دگراندیشان پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بود، اثری دارد به نام «ضحاک ماردوش.»
سعیدی سیرجانی به سبک خود داستان جمشید و برآمدن ضحاک را روایت میکند. شاید مهمترین مشخصه رویکرد سعیدی سیرجانی توجه به اختلاف طبقاتیست که مطابق با شاهنامهی فردوسی از دوران شاهنشاهی جمشید آغاز شد. سعیدی سیرجانی با این همه معتقد است که تلاش برای انطباق شخصیتهای این داستان با چهرههای تاریخی مشخص تلاش نادرستیست. این داستان مانند اغلب داستانهای بزرگ دیگر، محصول انباشت تجربهی نسلهای مختلف مردم در طول تاریخ است و نه بازتاب یک دوران تاریخی بخصوص که بتوانیم آن را جستجو کرده و بیابیم. سعیدی سیرجانی مینویسد:
در داستان ضحاک خواننده اشارتشناس اهل تأمل با دو عامل قوی سر و کار دارد: یکی ذهن افسانهساز هوشمندان روزگاران کهن و دیگری طبع نکتهپرداز فردوسی. افسانهی ضحاک به صورت موجود محصول تجارب مردمیست که هزاران سال پیش از ما، گرفتار پنجهی شاه ستمگر خونخواری بودهاند و داستان روزگار سیاه سلطهی او را سینه به سینه منتقل کردهاند و در هر انتقالی به اقتضای زمانه، شاخ و برگی بر آن افزودهاند و این افسانه سرگرمکننده به تدریج مایه عقدهگشایی و امیدواری نسلهای بعدی شده است که «پایان شب سیه سپید است» و…
برای مطالعه ادامه این یادداشت مراجعه کنید به صفحه گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/book-zahhak-mardosh/
شایان ذکر است که در اپیزود بیست و چهارم از دیگرینامه، با عنوان «کوش پیلدندان»، به نقل صفحاتی از کتاب «ضحاک ماردوش» اثر سعیدی سیرجانی پرداخته بودیم. برای دسترسی به این اپیزود از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-24/
#دیگری_نامه
#ضحاک #ترور #دهشت #دهشت_افکنی #حذف_فیزیکی #رواداری #گفتگو #سعیدی_سیرجانی #قتل_های_زنجیره_ای #آژی_دهاک
@Dialogue1402
سعیدی سیرجانی به سبک خود داستان جمشید و برآمدن ضحاک را روایت میکند. شاید مهمترین مشخصه رویکرد سعیدی سیرجانی توجه به اختلاف طبقاتیست که مطابق با شاهنامهی فردوسی از دوران شاهنشاهی جمشید آغاز شد. سعیدی سیرجانی با این همه معتقد است که تلاش برای انطباق شخصیتهای این داستان با چهرههای تاریخی مشخص تلاش نادرستیست. این داستان مانند اغلب داستانهای بزرگ دیگر، محصول انباشت تجربهی نسلهای مختلف مردم در طول تاریخ است و نه بازتاب یک دوران تاریخی بخصوص که بتوانیم آن را جستجو کرده و بیابیم. سعیدی سیرجانی مینویسد:
در داستان ضحاک خواننده اشارتشناس اهل تأمل با دو عامل قوی سر و کار دارد: یکی ذهن افسانهساز هوشمندان روزگاران کهن و دیگری طبع نکتهپرداز فردوسی. افسانهی ضحاک به صورت موجود محصول تجارب مردمیست که هزاران سال پیش از ما، گرفتار پنجهی شاه ستمگر خونخواری بودهاند و داستان روزگار سیاه سلطهی او را سینه به سینه منتقل کردهاند و در هر انتقالی به اقتضای زمانه، شاخ و برگی بر آن افزودهاند و این افسانه سرگرمکننده به تدریج مایه عقدهگشایی و امیدواری نسلهای بعدی شده است که «پایان شب سیه سپید است» و…
برای مطالعه ادامه این یادداشت مراجعه کنید به صفحه گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/book-zahhak-mardosh/
شایان ذکر است که در اپیزود بیست و چهارم از دیگرینامه، با عنوان «کوش پیلدندان»، به نقل صفحاتی از کتاب «ضحاک ماردوش» اثر سعیدی سیرجانی پرداخته بودیم. برای دسترسی به این اپیزود از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-24/
#دیگری_نامه
#ضحاک #ترور #دهشت #دهشت_افکنی #حذف_فیزیکی #رواداری #گفتگو #سعیدی_سیرجانی #قتل_های_زنجیره_ای #آژی_دهاک
@Dialogue1402