This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دربارهی اخلاق مطلق و تکلیف مطلق
فریدریش نیچه:
«همه کسانی که فکر میکنند برای تأثیرگذاری لازم است از تندترین کلمات و شدیدترین لحن و واضحترین رفتار و حرکات استفاده کنند، نظیر سیاستمداران انقلابی، سوسیالیستها، واعظان مسیحی و غیرمسیحی، و به طور خلاصه تمام کسانی که به موفقیت نیمهکاره رضایت نمیدهند، از «تکالیف» سخن میگویند؛ آن هم از تکالیفی که همیشه خصلت مطلق دارند.
آنها به خوبی میدانند که بدون این کار به شور و هیجان حاد خود دست نمییابند. به همین جهت آنها همیشه به دنبال فلسفههایی از اخلاق هستند که مبلغ «امر مطلق» (categorical imperative) باشند... چون میخواهند که به آنها اعتماد مطلق داشته باشیم ابتدا نیاز دارند که خود، این اعتماد را نسبت به یک قدرت عالی به شرطی که بیچون و چرا و ذاتاً برتر باشد، به دست آورند؛ نسبت به قدرتی که دوست دارند خود را خادم آن احساس کنند و خود را همچون وسیله در اختیار آن قرار دهند... در جایی که منفعتطلبی، انقیاد و فرمانبرداری را توصیه میکند در حالی که شرف و اعتبار ظاهراً آن را منع میکند.
وقتی با تصور آلت دست قرار گرفتن توسط یک ارباب، یک حزب، یک فرقه یا یک قدرت مالی احساس شرم و سرافکندگی میکنیم - مثلاً به علت اینکه از یک خانواده ی قدیمی و مغرور هستیم - اما میخواهیم که نقش این ابزار را بازی کنیم و یا در برابر خویش و افکار عمومی مجبوریم که بازی کنیم، نیاز به اصولی موثر و مهیج داریم که بتوانیم هر لحظه از آن سخن برانیم. اصولی مطلقاً آمرانه و دستوری که بتوانیم به آنها گردن نهیم و بدون شرمندگی خود را مطیع آنها نشان دهیم. هر نوع بندگی کمی ظریف، خود را وابسته به امر مطلق می کند و خود را دشمن خونی کسانی نشان میدهد که میخواهند خصلت قطعی و مطلق بودن را از تکلیف سلب کنند. این را مصلحت از آنها میخواهد...»
حکمت شادان / کتاب اول / تکلیف مطلق
برگردان از حامد فولادوند، جمال آلاحمد و سعید کامران
#اخلاق #دین #اخلاق_بدون_دین #اخلاق_مطلق #امر_مطلق #نیچه #کانت #اخلاقیات #نظریه_اخلاقی #مدارا #رواداری
@dialogue1402
فریدریش نیچه:
«همه کسانی که فکر میکنند برای تأثیرگذاری لازم است از تندترین کلمات و شدیدترین لحن و واضحترین رفتار و حرکات استفاده کنند، نظیر سیاستمداران انقلابی، سوسیالیستها، واعظان مسیحی و غیرمسیحی، و به طور خلاصه تمام کسانی که به موفقیت نیمهکاره رضایت نمیدهند، از «تکالیف» سخن میگویند؛ آن هم از تکالیفی که همیشه خصلت مطلق دارند.
آنها به خوبی میدانند که بدون این کار به شور و هیجان حاد خود دست نمییابند. به همین جهت آنها همیشه به دنبال فلسفههایی از اخلاق هستند که مبلغ «امر مطلق» (categorical imperative) باشند... چون میخواهند که به آنها اعتماد مطلق داشته باشیم ابتدا نیاز دارند که خود، این اعتماد را نسبت به یک قدرت عالی به شرطی که بیچون و چرا و ذاتاً برتر باشد، به دست آورند؛ نسبت به قدرتی که دوست دارند خود را خادم آن احساس کنند و خود را همچون وسیله در اختیار آن قرار دهند... در جایی که منفعتطلبی، انقیاد و فرمانبرداری را توصیه میکند در حالی که شرف و اعتبار ظاهراً آن را منع میکند.
وقتی با تصور آلت دست قرار گرفتن توسط یک ارباب، یک حزب، یک فرقه یا یک قدرت مالی احساس شرم و سرافکندگی میکنیم - مثلاً به علت اینکه از یک خانواده ی قدیمی و مغرور هستیم - اما میخواهیم که نقش این ابزار را بازی کنیم و یا در برابر خویش و افکار عمومی مجبوریم که بازی کنیم، نیاز به اصولی موثر و مهیج داریم که بتوانیم هر لحظه از آن سخن برانیم. اصولی مطلقاً آمرانه و دستوری که بتوانیم به آنها گردن نهیم و بدون شرمندگی خود را مطیع آنها نشان دهیم. هر نوع بندگی کمی ظریف، خود را وابسته به امر مطلق می کند و خود را دشمن خونی کسانی نشان میدهد که میخواهند خصلت قطعی و مطلق بودن را از تکلیف سلب کنند. این را مصلحت از آنها میخواهد...»
حکمت شادان / کتاب اول / تکلیف مطلق
برگردان از حامد فولادوند، جمال آلاحمد و سعید کامران
#اخلاق #دین #اخلاق_بدون_دین #اخلاق_مطلق #امر_مطلق #نیچه #کانت #اخلاقیات #نظریه_اخلاقی #مدارا #رواداری
@dialogue1402