چگونه خوزستان از سرزمینی تالابی به سرزمینی بایر تبدیل شد؟ گاردین| ترجمهی محسن هویدایی
بریدهای از متن:
خوزستان دهههاست با مشکلات مختلف از جمله مشکلات زیستمحیطی دست و پنجه نرم میکند. شرایط امروز این استان که موجب اعتراضات گسترده مردمی شده، ناشی از سیاستهاییست که در طول دههها در این استان اعمال شده است؛ سیاستهایی که عمدتا عنوان «توسعه» را بر خود دارند، اما اثرات ویرانگری بر زیستبوم خوزستان (و دیگر نقاط کشور) بر جای گذاشتهاند.
گاردین شش سال پیش و در اوج طوفانهای گرد و خاک، در گزارشی به بررسی شرایط محیطزیستی خوزستان پرداخته بود تا نشان دهد چگونه این سرزمین حاصلخیز به زمینی بایر تبدیل شد؛ همان زمان هم تغییرات منفی این اکوسیستم و تبعاتش برای اهالی خوزستان مشهود بود؛ یک متخصص کشاورزی توضیح میدهد که «برای کشف نفت، هکتار هکتار از گونههای گیاهی اطراف تالابِ هورالعظیم سوزانده و یا تخریب شدند»، دیگری میگوید اطلاعات کافی در مورد اثرات مخرب سد «گتوند» وجود داشت اما در هر صورت این سد را ساختند تا آب کارخانههای نیشکر را تامین کنند، و کشاورزان محلی از شوری خاک و نابودی محصولاتشان گفتهاند.
امروز با شرایطی به مراتب وخیمتر از آن زمان مواجهیم، پروژههای سدسازی و انتقال آب از زاگرس و احداث کارخانههای فولاد در کویر مرکزی ایران اما همچنان ادامه دارند. مرور هشدارهای مکرر پیشین، مانند آنچه در این گزارش آمده، به ما میگوید مادامی که چنین سیاستهایی پابرجاست، شرایط نیز مدام بدتر از پیش خواهد شد.
https://bit.ly/3hZSGUg
#بحران_زیست_محیطی #تغییرات_اقلیمی #خوزستان #گرمایش #دفاع_از_محیط_زیست #تخریب_طبیعت #اکولوژی
@Blackfishvoice
بریدهای از متن:
خوزستان دهههاست با مشکلات مختلف از جمله مشکلات زیستمحیطی دست و پنجه نرم میکند. شرایط امروز این استان که موجب اعتراضات گسترده مردمی شده، ناشی از سیاستهاییست که در طول دههها در این استان اعمال شده است؛ سیاستهایی که عمدتا عنوان «توسعه» را بر خود دارند، اما اثرات ویرانگری بر زیستبوم خوزستان (و دیگر نقاط کشور) بر جای گذاشتهاند.
گاردین شش سال پیش و در اوج طوفانهای گرد و خاک، در گزارشی به بررسی شرایط محیطزیستی خوزستان پرداخته بود تا نشان دهد چگونه این سرزمین حاصلخیز به زمینی بایر تبدیل شد؛ همان زمان هم تغییرات منفی این اکوسیستم و تبعاتش برای اهالی خوزستان مشهود بود؛ یک متخصص کشاورزی توضیح میدهد که «برای کشف نفت، هکتار هکتار از گونههای گیاهی اطراف تالابِ هورالعظیم سوزانده و یا تخریب شدند»، دیگری میگوید اطلاعات کافی در مورد اثرات مخرب سد «گتوند» وجود داشت اما در هر صورت این سد را ساختند تا آب کارخانههای نیشکر را تامین کنند، و کشاورزان محلی از شوری خاک و نابودی محصولاتشان گفتهاند.
امروز با شرایطی به مراتب وخیمتر از آن زمان مواجهیم، پروژههای سدسازی و انتقال آب از زاگرس و احداث کارخانههای فولاد در کویر مرکزی ایران اما همچنان ادامه دارند. مرور هشدارهای مکرر پیشین، مانند آنچه در این گزارش آمده، به ما میگوید مادامی که چنین سیاستهایی پابرجاست، شرایط نیز مدام بدتر از پیش خواهد شد.
https://bit.ly/3hZSGUg
#بحران_زیست_محیطی #تغییرات_اقلیمی #خوزستان #گرمایش #دفاع_از_محیط_زیست #تخریب_طبیعت #اکولوژی
@Blackfishvoice
Telegraph
چگونه خوزستان از سرزمینی تالابی به سرزمینی بایر تبدیل شد؟ گاردین| ترجمهی محسن هویدایی
مقدمه: خوزستان دهههاست با مشکلات مختلف از جمله مشکلات زیستمحیطی دست و پنجه نرم میکند. شرایط امروز این استان که موجب اعتراضات گسترده مردمی شده، ناشی از سیاستهاییست که در طول دههها در این استان اعمال شده است؛ سیاستهایی که عمدتا عنوان «توسعه» را بر خود…
وقتی خبرنگارِ پتیبورژوا از نیمهی شمالی اعزام شود به حاشیهنشینهای اهواز و نیم ساعت از زندگی سیهروزان را ببنید برای توصیفِ شرایط چارهای ندارد جز مقایسهی آن با تلخترین تجربهی زندگیاش؛ قهوه.
خلاصه نگران نباشید اگر تا حالا گتو ندیدهاید و قرار هم نیست ببینید؛ به یکی از این کافههایی که نور کم دارند و شمع و ریمیکسِ همایون شجریان و مارسل خلیفه پخش میکنند بروید، یک اسپرسویِ دوبل سفارش دهید، در آیفونتان به دو-سه تا عکس با کیفیت بالا از گاومیشآباد و کوتعبدالله و شلنگآباد نگاه کرده و تلخیِ زندگیِ عرب خوزستان را مزمزه کنید.
وقتی از کافه خارج شدید وارد حساب کاربریتان شوید و هشتگ بزنید: #خوزستان_تنها_نیست
@Blackfishvoice
خلاصه نگران نباشید اگر تا حالا گتو ندیدهاید و قرار هم نیست ببینید؛ به یکی از این کافههایی که نور کم دارند و شمع و ریمیکسِ همایون شجریان و مارسل خلیفه پخش میکنند بروید، یک اسپرسویِ دوبل سفارش دهید، در آیفونتان به دو-سه تا عکس با کیفیت بالا از گاومیشآباد و کوتعبدالله و شلنگآباد نگاه کرده و تلخیِ زندگیِ عرب خوزستان را مزمزه کنید.
وقتی از کافه خارج شدید وارد حساب کاربریتان شوید و هشتگ بزنید: #خوزستان_تنها_نیست
@Blackfishvoice
شهابِ اسفندیاری رئیس دانشگاه صدا و سیما این توئیت را در سال ۱۳۹۸ نوشته و هشدارهای اساتیدی که بحران آب را به عنوان مولد جنگهای آب پیشبینی کرده بودند، اباطیلنویس خطاب کرده بود.
یکی از اساتید موردِ خطابِ اسفندریاری محسن رنانی بوده که اعتقاد داشته بحران بهقدری جدیست که میتواند از تبعات جنگ سوریه ویرانگر باشد و حاکميت باید این بحران را مهمتر از جنگ یمن درک کند.
#بحران_زیست_محیطی #تغییرات_اقلیمی #خوزستان #تخریب_طبیعت #بحران_آب #جنگ_آب #انباشت_به_مدد_غارت #سفره_غارت
@Blackfishvoice
یکی از اساتید موردِ خطابِ اسفندریاری محسن رنانی بوده که اعتقاد داشته بحران بهقدری جدیست که میتواند از تبعات جنگ سوریه ویرانگر باشد و حاکميت باید این بحران را مهمتر از جنگ یمن درک کند.
#بحران_زیست_محیطی #تغییرات_اقلیمی #خوزستان #تخریب_طبیعت #بحران_آب #جنگ_آب #انباشت_به_مدد_غارت #سفره_غارت
@Blackfishvoice
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گزارش زینب رحیمی در رابطه با بحرانِ آبی خوزستان و #مافیای_آب
#نابودی_محیط_زیست #تغییرات_اقلیمی #خوزستان #تخریب_طبیعت #سفره_غارت
@Blackfishvoice
#نابودی_محیط_زیست #تغییرات_اقلیمی #خوزستان #تخریب_طبیعت #سفره_غارت
@Blackfishvoice
Forwarded from تز یازدهم
خیلی وقت است این فکر مثل خوره به جانم افتاده و کِرمهای تردید یک دم آرامم نمیگذارند که چرا هموطنان روسیم که به جان دوستشان میدارم باید اینهمه رنج بکشند! ... چرا درست بیخِ گوشِ دهقانان ساده و کارگران زحمتکشی که گویی تا ابد باید در کارخانهها و کارگاهها جان بکنند و عرق ریزند آدمهایی باشند که دست به سیاه وسفید نمیزنند – اشرافزادههای بیکار و بیعار، گلۀ انبوه مقامات دولتی و دیگر افرادی که پولشان از پارو بالا میرود و جملگی در خانههای اعیانی زندگی میکنند؟ علت همۀ اینها را در کتابها جُستهام و سرانجام جواب را یافتهام. مردی که باعث و بانی همۀ اینها است شخص تزار است ... تزار شخص اول اشرافزادگان روسیه است. و هرگز دست یاری به سوی مردم دراز نمیکند زیرا خودش بزرگترین دشمن مردم است.
◾️از متن مانیفستِ دمیتری کاراکازُف خطاب به «دوستان کارگر» (دستنوشتهای که در جیب جوان انقلابی یافتند):
کاراکازف نخستین انقلابیِ دوران امپراتوری روسیه بود که اقدام به ترور تزار روسیه کرد. اقدام او برای کشتن تزار الکساندر دوم ناکام ماند. در 1866 اعدامش کردند. بیست و شش سال داشت.
#قیام_تشنگان
#آبان_ادامه_دارد
#خوزستان
@thesis11site
◾️از متن مانیفستِ دمیتری کاراکازُف خطاب به «دوستان کارگر» (دستنوشتهای که در جیب جوان انقلابی یافتند):
کاراکازف نخستین انقلابیِ دوران امپراتوری روسیه بود که اقدام به ترور تزار روسیه کرد. اقدام او برای کشتن تزار الکساندر دوم ناکام ماند. در 1866 اعدامش کردند. بیست و شش سال داشت.
#قیام_تشنگان
#آبان_ادامه_دارد
#خوزستان
@thesis11site
Ketabe-khouzestan-@Persianbooks1.pdf
1.5 MB
کتاب پروسه - ویژه خوزستان
مجموعه مقالات
انتشارات پروسه
سال ۲۰۱۷
فهرست مطالب:
خوزستان؛ کالاسازیِ یک استان (مهیار ادیبان)
اعتراضاتِ مردمی به آلودگی هوا در اهواز و ترفندِ تجزیههراسی (پژمان رحیمی)
صنعت نفت و کارگران جنوب (شمس آذرپناه)
محیط زیست و جنسیت (پروین اشرفی)
رهبر انقلاب اسلامی، خود اعلیحضرت بودند؟! (نورعلی مرادی)
بر چه میشوریم؟!( نوال ربیع)
اندر حکایتِ «خودکفایی» و سردارِ بزرگِ کاغذیاش (ابراهیم تنگسیری)
میروم خوزستان (مینا خانلرزاده)
شیرین مادری (آیدا پایدار)
سر درد، تبْخالِ فردا، خوابِ نصف و نیمه!( ابراهیم عالی پور)
اشعاری از ستوده تابش و ابراهیم
تنگسیری
#کتاب #خوزستان
@Blackfishvoice
مجموعه مقالات
انتشارات پروسه
سال ۲۰۱۷
فهرست مطالب:
خوزستان؛ کالاسازیِ یک استان (مهیار ادیبان)
اعتراضاتِ مردمی به آلودگی هوا در اهواز و ترفندِ تجزیههراسی (پژمان رحیمی)
صنعت نفت و کارگران جنوب (شمس آذرپناه)
محیط زیست و جنسیت (پروین اشرفی)
رهبر انقلاب اسلامی، خود اعلیحضرت بودند؟! (نورعلی مرادی)
بر چه میشوریم؟!( نوال ربیع)
اندر حکایتِ «خودکفایی» و سردارِ بزرگِ کاغذیاش (ابراهیم تنگسیری)
میروم خوزستان (مینا خانلرزاده)
شیرین مادری (آیدا پایدار)
سر درد، تبْخالِ فردا، خوابِ نصف و نیمه!( ابراهیم عالی پور)
اشعاری از ستوده تابش و ابراهیم
تنگسیری
#کتاب #خوزستان
@Blackfishvoice
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
_چقدر درس خوندی؟
_لیسانس.
_داری چی کار میکنی؟
_حمالی
یک دقیقه از وضعیت طبقهی کارگر #خوزستان
@Blackfishvoice
_لیسانس.
_داری چی کار میکنی؟
_حمالی
یک دقیقه از وضعیت طبقهی کارگر #خوزستان
@Blackfishvoice
Forwarded from کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
⭕️ تبعیض استخدامی: شرکتهای جدید، سیاست کهنه
◼️ هنوز خون جانباختگان تشنه #خوزستان خشک نشده که تفتیشهای خانه به خانه و بازداشتهای خانوادگی معترضان عرب (حتی کودکان) نیز در پیاش آمده. اعتراضاتی که گرچه از بیآبی جرقه خورد، اما بر انبانی از ستمها و تبعیضهای چندلایهای سوار شد که یکی از آنها #بیکارسازی و #تبعیضهای_استخدامی بود. آن هم در حالیکه کمی آنسوتر، همزمان خبر قتل چندبارۀ تعدادی از کولبران کُرد مخابره شده بود. کولبرانی که در بینشان بسیارند جوانهای تحصیلکردهای که به خاطر محرومیت استخدامی به قمار با جانشان روی میآورند.
◼️در بحبوحه همین رویدادها بود که هفته پیش یکی از امنیتیکاران فرهنگی و مدافعان دوآتشه #طرح_صیانت (از خفقان اینترنتی) در برنامه زنده تلویزیونی حاضر شد تا از این طرح کذایی دفاع کند. از مغلطههای تکراری او که بگذریم، در بخشی از صحبتهایش خبری از یک #آپارتاید_استخدامی در یک شرکت استارتاپی از زبانش در رفت و اشاره کرد که شرکت #اسنپ دیگر راننده #ترکمن استخدام نمیکند. دلیلش را میدانیم: اتحاد رانندگان ترکمن -چه در بخش تاکسی اسنپ و چه در اسنپ فود- و ابتکار آنان در سازماندهی علیه سیاستهای استثماری، مدتهاست که برای مدیران این شرکت یک خطر تلقی شده. دقیقاً به خاطر همین احساس خطر است که در جریان اعتصابهای اخیر اسنپ فود، مدیران و سرپرستهای شرکت سخت در تکاپو بودند تا با حربه تفرقهاندازی میان رانندگان ترکمن و غیرترکمن، اعتصاب را از درون چندپاره و تضعیف کنند.
◼️منتها آنچه این امنیتیکارِ حکومتی نگفت این بود که این سیاست تیم مدیریتی اسنپ (که از قضا بزرگترین سهامدارِ ایرانیِ آن بنیاد مستضعفان است)، نه استثنا که قاعده است؛ و این قاعده نه مختص اسنپ، که مربوط به همه سرمایهداران و در رأس آن خودِ حکومت جمهوری اسلامی است.
از فلان پیمانکار نفتی و گازی در جنوب که از این یا آن طایفه کمتر نیرو میگیرد تا مبادا موقع اعتراض به پشتیبانی دستهجمعی از یکدیگر در آیند، تا تبعیض سیستماتیک استخدامی در ادارات دولتی و شرکتهای بزرگ علیه کارگران بومی عرب و بلوچ و کرد تا توسعهنیافتگی عامدانه مناطق مرزی و هُل دادن مردم بومی به سمت کولبری و سوختبری و حاشیهنشینی، همه نماهای مختلفی از همین سیاست واحد هستند.
◼️منطق پشت این سیاستِ حکومت مرکزی آن است که میداند توسعه متوازن در مناطقی مثل خوزستان، بلوچستان و کردستان و جذب نیروی کار بومی، به معنی تقویت حضور این اقلیتهای ملی در بخشهای مهم اقتصادی خواهد بود و نتیجتاً شکلگیری یک طبقه کارگر قوی و منسجمِ #عرب، #بلوچ یا #کرد که حالا اگر قدرت تشکل و اعتصاب پیدا کند، مثل بمب ساعتی در شاهرگهای حیاتی اقتصاد عمل خواهد کرد. نمونه آن نقش غیرقابل انکار پیوندهای #کارگران_پروژهای_اعتصابی #لر در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی است که این روزها بزرگترین اعتصاب تاریخی خود را رقم زدهاند.
◼️بنابراین جمهوری اسلامی هم درست مثل اسلاف خود از بدو تشکیل دولت ملی و مرکزی، بقای خود را نه فقط به تغییر بافت جمعیتی، سیاست توسعهنیافتگی عامدانه، محرومیت زبانی، آبی، سلب مالکیت اراضی کشاورزان، سرکوبِ حداکثری و... بلکه در مراکز کار نیز به تبعیض در استخدام نیروی کار بومی در مناطق خاص گره زده است. این درک سادهلوحانه که با اصرار بر یکدستسازی مکانیکی این لایههای تحتِ ستم درون طبقاتی (زنان، اقلیتهای ملی، دینی، جنسی و...) لابد اتحاد طبقه کارگر راحتتر شکل خواهد گرفت، توهمی بیش نیست. برعکس، سیاست انکار خود به بزرگترین مانع در برابر چنین اتحاد طبقاتی بدل خواهد شد.
◼️ هنوز خون جانباختگان تشنه #خوزستان خشک نشده که تفتیشهای خانه به خانه و بازداشتهای خانوادگی معترضان عرب (حتی کودکان) نیز در پیاش آمده. اعتراضاتی که گرچه از بیآبی جرقه خورد، اما بر انبانی از ستمها و تبعیضهای چندلایهای سوار شد که یکی از آنها #بیکارسازی و #تبعیضهای_استخدامی بود. آن هم در حالیکه کمی آنسوتر، همزمان خبر قتل چندبارۀ تعدادی از کولبران کُرد مخابره شده بود. کولبرانی که در بینشان بسیارند جوانهای تحصیلکردهای که به خاطر محرومیت استخدامی به قمار با جانشان روی میآورند.
◼️در بحبوحه همین رویدادها بود که هفته پیش یکی از امنیتیکاران فرهنگی و مدافعان دوآتشه #طرح_صیانت (از خفقان اینترنتی) در برنامه زنده تلویزیونی حاضر شد تا از این طرح کذایی دفاع کند. از مغلطههای تکراری او که بگذریم، در بخشی از صحبتهایش خبری از یک #آپارتاید_استخدامی در یک شرکت استارتاپی از زبانش در رفت و اشاره کرد که شرکت #اسنپ دیگر راننده #ترکمن استخدام نمیکند. دلیلش را میدانیم: اتحاد رانندگان ترکمن -چه در بخش تاکسی اسنپ و چه در اسنپ فود- و ابتکار آنان در سازماندهی علیه سیاستهای استثماری، مدتهاست که برای مدیران این شرکت یک خطر تلقی شده. دقیقاً به خاطر همین احساس خطر است که در جریان اعتصابهای اخیر اسنپ فود، مدیران و سرپرستهای شرکت سخت در تکاپو بودند تا با حربه تفرقهاندازی میان رانندگان ترکمن و غیرترکمن، اعتصاب را از درون چندپاره و تضعیف کنند.
◼️منتها آنچه این امنیتیکارِ حکومتی نگفت این بود که این سیاست تیم مدیریتی اسنپ (که از قضا بزرگترین سهامدارِ ایرانیِ آن بنیاد مستضعفان است)، نه استثنا که قاعده است؛ و این قاعده نه مختص اسنپ، که مربوط به همه سرمایهداران و در رأس آن خودِ حکومت جمهوری اسلامی است.
از فلان پیمانکار نفتی و گازی در جنوب که از این یا آن طایفه کمتر نیرو میگیرد تا مبادا موقع اعتراض به پشتیبانی دستهجمعی از یکدیگر در آیند، تا تبعیض سیستماتیک استخدامی در ادارات دولتی و شرکتهای بزرگ علیه کارگران بومی عرب و بلوچ و کرد تا توسعهنیافتگی عامدانه مناطق مرزی و هُل دادن مردم بومی به سمت کولبری و سوختبری و حاشیهنشینی، همه نماهای مختلفی از همین سیاست واحد هستند.
◼️منطق پشت این سیاستِ حکومت مرکزی آن است که میداند توسعه متوازن در مناطقی مثل خوزستان، بلوچستان و کردستان و جذب نیروی کار بومی، به معنی تقویت حضور این اقلیتهای ملی در بخشهای مهم اقتصادی خواهد بود و نتیجتاً شکلگیری یک طبقه کارگر قوی و منسجمِ #عرب، #بلوچ یا #کرد که حالا اگر قدرت تشکل و اعتصاب پیدا کند، مثل بمب ساعتی در شاهرگهای حیاتی اقتصاد عمل خواهد کرد. نمونه آن نقش غیرقابل انکار پیوندهای #کارگران_پروژهای_اعتصابی #لر در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی است که این روزها بزرگترین اعتصاب تاریخی خود را رقم زدهاند.
◼️بنابراین جمهوری اسلامی هم درست مثل اسلاف خود از بدو تشکیل دولت ملی و مرکزی، بقای خود را نه فقط به تغییر بافت جمعیتی، سیاست توسعهنیافتگی عامدانه، محرومیت زبانی، آبی، سلب مالکیت اراضی کشاورزان، سرکوبِ حداکثری و... بلکه در مراکز کار نیز به تبعیض در استخدام نیروی کار بومی در مناطق خاص گره زده است. این درک سادهلوحانه که با اصرار بر یکدستسازی مکانیکی این لایههای تحتِ ستم درون طبقاتی (زنان، اقلیتهای ملی، دینی، جنسی و...) لابد اتحاد طبقه کارگر راحتتر شکل خواهد گرفت، توهمی بیش نیست. برعکس، سیاست انکار خود به بزرگترین مانع در برابر چنین اتحاد طبقاتی بدل خواهد شد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایشان محمدجواد لعلمحمدی آموزگارِ بازنشسته است که به جرم چند دقیقه تجمع در پارک ملت مشهد در همبستگی با اعتراضات #خوزستان بازداشت و وحشیانه شکنجه شده است.
ناظمهای مدرسهی استبداد او را به جرم نه گفتن تنبیه کردهاند.
بله! تعلیم و تربیت هم جرم است مگر اینکه معنایی جز تربیت رباتهای ازخودبیگانه و مطیع نداشته باشد. تربیت انسانِ آگاهِ پرسشگر جرم است.
@Blackfishvoice
ناظمهای مدرسهی استبداد او را به جرم نه گفتن تنبیه کردهاند.
بله! تعلیم و تربیت هم جرم است مگر اینکه معنایی جز تربیت رباتهای ازخودبیگانه و مطیع نداشته باشد. تربیت انسانِ آگاهِ پرسشگر جرم است.
@Blackfishvoice
صدای ماهی سیاه (BFV)
Photo
Khouzestan-Ardeshir-@Persianbooks1.pdf
2.3 MB
سلبمالکیت، پرولتریزهشدن
و خیزشهای فرودستان عرب خوزستان
اردشیر مهرداد
برگرفته از سایت نقد اقتصاد سیاسی
#خوزستان #مقاله #سلب_مالکیت
@Blackfishvoice
و خیزشهای فرودستان عرب خوزستان
اردشیر مهرداد
برگرفته از سایت نقد اقتصاد سیاسی
#خوزستان #مقاله #سلب_مالکیت
@Blackfishvoice
Forwarded from نقد
🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ جنبش خوزستان و زبان الکن رسانههای آلترناتیو
نوشتهی: م. رضا ملکشا
20 اوت 2021
🔸 با گذشت بیش از دو هفته از آغازِ جنبش تشنگان خوزستان و همچنین اعتراضات حمایتی از این جنبش در بسیاری از نقاط کشور همچنان در انتظار واکنش رسانههایی هستیم که خود را در قامت رسانههای آلترناتیو و ضد جریان جهت پوشش جنبشهای بینالمللی طبقه کارگر و فرودستان معرفی میکنند. از رسانههایی نظیر رد فیش (red fish) و چپ آمریکایی (American Left) که محدود به پوشش خبری صرفِ است تا رسانههای ترکیبی و تحلیلیتر نظیر «مجله ژاکوبن»، «دبیلو اس دبیلو اس»، «اس دبلیو ای» و … هنوز نه به پوشش خبری جنبش متداوم تیرماه پرداختهاند و نه موضع مشخصی را در قبال آن اتخاذ کردهاند. این امر در عین آنکه افشاکننده هستی سیاسی بسیاری از این رسانههاست، جایگاه رسانههایی که خود را آلترناتیوِ رسانههای بورژوایی در مقیاس جهانی قلمداد میکنند را در نسبت با جنبش طبقاتی میسنجد. سکوت و بایکوت رسانهای در لحظههایی همچون جنبش خوزستان، نشانگر عدم اعتنا به انترناسیونالیسم پرولتریست و از همین روست که خودِ جنبش و سوژههای فعال در آن به عواملی تبدیل میشوند که با پراتیک مشخص ظرفیتهای رسانههای آلترناتیو، کاستیها و محدودیتهای آن را ارزیابی میکنند.
🔸 در دوره فعلی عیار رسانههای آلترناتیو نه تنها با پوشش تحلیلی جنبش بلکه با نقد مشخص رسانههای بورژوایی و خط مشی حاکم بر آنها سنجیده میشود. حرکت رسانه در این نقطه همچون حرکت جنبش، مرکب و پر فراز و نشیب است و الزامیست تا رسانه نه بر فراز جنبش یا پیشتر از آن، بلکه به جزئی از کلیت پویای آن بدل شود. در چنین وضعیتی است که آگاهی برگزیدن تریبون مشخص انقلابی در اذهان توده جای گرفته و توده معترضْ هر کانال، شبکه و یا رسانهای را برای بازگوکردن مطالبات و برنامهها و همچنین بازنمایش کنش برنمیگزیند. در عینحال در بطن چنین وضعیتی است که رسانه آلترناتیو به معنای واقعی کلمه و در وضعیت مشخص ساخته میشود. گویی آلترناتیوبودگی رسانه در دو سطح متفاوت سنجیده میشود. نخست: دایره پوشش اخبار، ادبیات و منطق طبقاتی حاکم بر تحلیل آن و دوم: نسبت و موقعیت رسانه با حرکت جنبش.
🔸 اگرچه رسانه به طور عام برحسب جایگاه طبقاتی ابعاد مختلف جنبش را دربرمیگیرد، اما آنچه که در دستهبندی و معینکردن رسانه آلترناتیو نقش محوری دارد، طیف رادیکال جنبش است. مبارزان رادیکال حتی اگر به سطح طرح شعارها و برنامههای انتقالی نرسیده باشند، در دفاع از مطالبات جاری و زنده در برابر منطق دستگاههای دولتی، ایدئولوژی بورژایی موجود در جنبش و رسانههای راستگرای امپریالیستی (حتی اگر با تناقض و ادبیاتِ نه چندان صریح بیان شود) به طرح افقهای مبارزه طبقاتی میپردازند. سویههایی که نسبت پوشش و حرکت در امتداد جنبش و همچنین نقد درونی سویههای انحرافی آن، ذات آلترناتیوبودگی رسانه در شرایط انقلابی را تعیین میکنند. همین پیششرط مقدم بر بازنمایی رسانهای جنبش، یعنی تقدم پراتیک طبقاتی است که موجبیت تام نفوذ رسانههای گوناگون بر جنبش را انکار میکند. و در عینحال رسانه آلترناتیو را بر آن میدارد تا تاثیر شبکههای طردکننده و فرصتطلب را خنثی کند.
🔸 تعمیمبخشیِ تئوری انقلابی و راهبردهای آژیتاسیون به هر وضعیتی، نهتنها در حوزه آگاهی انقلابی توده معترض، کارکردی دگرگونساز ندارد بلکه حتی ممکن است جنبش را به مغاکی از آوانتوریسم فرو غلتاند. از سوی دیگر با نگاهی موشکافانهتر میتوان تشخیص داد که سویههایی از پوشش و تولید محتوای رسانهای که داغِ سازوکار نامشخص آنارشیستی را بر پیشانی دارد آن روی سکه بایکوت رسانهای است. اگر بایکوت در پی خنثیسازی اراده طبقاتی و انقلابی معترضان است، این سبککار نیز پراگماتیسم افتراقی را در جنبش تقویت میکند. امری که از اقدام و کنش هر بخش از جنبش بهعنوان نمایندهای از بدنه جنبش دفاع کرده و نسبیت این عاملها را نه با بحرانهایی که مولد جنبش بوده، میسنجد و نه با مخاطراتی که ممکن است رویه جنبش، دستاوردهای آن و مهمتر از همه، آگاهی طبقاتی را تهدید کند.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2rF
#م_رضا_ملکشا #مبارزه_طبقاتی #رسانه #خوزستان
#سکتاریسم #امپریالیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ جنبش خوزستان و زبان الکن رسانههای آلترناتیو
نوشتهی: م. رضا ملکشا
20 اوت 2021
🔸 با گذشت بیش از دو هفته از آغازِ جنبش تشنگان خوزستان و همچنین اعتراضات حمایتی از این جنبش در بسیاری از نقاط کشور همچنان در انتظار واکنش رسانههایی هستیم که خود را در قامت رسانههای آلترناتیو و ضد جریان جهت پوشش جنبشهای بینالمللی طبقه کارگر و فرودستان معرفی میکنند. از رسانههایی نظیر رد فیش (red fish) و چپ آمریکایی (American Left) که محدود به پوشش خبری صرفِ است تا رسانههای ترکیبی و تحلیلیتر نظیر «مجله ژاکوبن»، «دبیلو اس دبیلو اس»، «اس دبلیو ای» و … هنوز نه به پوشش خبری جنبش متداوم تیرماه پرداختهاند و نه موضع مشخصی را در قبال آن اتخاذ کردهاند. این امر در عین آنکه افشاکننده هستی سیاسی بسیاری از این رسانههاست، جایگاه رسانههایی که خود را آلترناتیوِ رسانههای بورژوایی در مقیاس جهانی قلمداد میکنند را در نسبت با جنبش طبقاتی میسنجد. سکوت و بایکوت رسانهای در لحظههایی همچون جنبش خوزستان، نشانگر عدم اعتنا به انترناسیونالیسم پرولتریست و از همین روست که خودِ جنبش و سوژههای فعال در آن به عواملی تبدیل میشوند که با پراتیک مشخص ظرفیتهای رسانههای آلترناتیو، کاستیها و محدودیتهای آن را ارزیابی میکنند.
🔸 در دوره فعلی عیار رسانههای آلترناتیو نه تنها با پوشش تحلیلی جنبش بلکه با نقد مشخص رسانههای بورژوایی و خط مشی حاکم بر آنها سنجیده میشود. حرکت رسانه در این نقطه همچون حرکت جنبش، مرکب و پر فراز و نشیب است و الزامیست تا رسانه نه بر فراز جنبش یا پیشتر از آن، بلکه به جزئی از کلیت پویای آن بدل شود. در چنین وضعیتی است که آگاهی برگزیدن تریبون مشخص انقلابی در اذهان توده جای گرفته و توده معترضْ هر کانال، شبکه و یا رسانهای را برای بازگوکردن مطالبات و برنامهها و همچنین بازنمایش کنش برنمیگزیند. در عینحال در بطن چنین وضعیتی است که رسانه آلترناتیو به معنای واقعی کلمه و در وضعیت مشخص ساخته میشود. گویی آلترناتیوبودگی رسانه در دو سطح متفاوت سنجیده میشود. نخست: دایره پوشش اخبار، ادبیات و منطق طبقاتی حاکم بر تحلیل آن و دوم: نسبت و موقعیت رسانه با حرکت جنبش.
🔸 اگرچه رسانه به طور عام برحسب جایگاه طبقاتی ابعاد مختلف جنبش را دربرمیگیرد، اما آنچه که در دستهبندی و معینکردن رسانه آلترناتیو نقش محوری دارد، طیف رادیکال جنبش است. مبارزان رادیکال حتی اگر به سطح طرح شعارها و برنامههای انتقالی نرسیده باشند، در دفاع از مطالبات جاری و زنده در برابر منطق دستگاههای دولتی، ایدئولوژی بورژایی موجود در جنبش و رسانههای راستگرای امپریالیستی (حتی اگر با تناقض و ادبیاتِ نه چندان صریح بیان شود) به طرح افقهای مبارزه طبقاتی میپردازند. سویههایی که نسبت پوشش و حرکت در امتداد جنبش و همچنین نقد درونی سویههای انحرافی آن، ذات آلترناتیوبودگی رسانه در شرایط انقلابی را تعیین میکنند. همین پیششرط مقدم بر بازنمایی رسانهای جنبش، یعنی تقدم پراتیک طبقاتی است که موجبیت تام نفوذ رسانههای گوناگون بر جنبش را انکار میکند. و در عینحال رسانه آلترناتیو را بر آن میدارد تا تاثیر شبکههای طردکننده و فرصتطلب را خنثی کند.
🔸 تعمیمبخشیِ تئوری انقلابی و راهبردهای آژیتاسیون به هر وضعیتی، نهتنها در حوزه آگاهی انقلابی توده معترض، کارکردی دگرگونساز ندارد بلکه حتی ممکن است جنبش را به مغاکی از آوانتوریسم فرو غلتاند. از سوی دیگر با نگاهی موشکافانهتر میتوان تشخیص داد که سویههایی از پوشش و تولید محتوای رسانهای که داغِ سازوکار نامشخص آنارشیستی را بر پیشانی دارد آن روی سکه بایکوت رسانهای است. اگر بایکوت در پی خنثیسازی اراده طبقاتی و انقلابی معترضان است، این سبککار نیز پراگماتیسم افتراقی را در جنبش تقویت میکند. امری که از اقدام و کنش هر بخش از جنبش بهعنوان نمایندهای از بدنه جنبش دفاع کرده و نسبیت این عاملها را نه با بحرانهایی که مولد جنبش بوده، میسنجد و نه با مخاطراتی که ممکن است رویه جنبش، دستاوردهای آن و مهمتر از همه، آگاهی طبقاتی را تهدید کند.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2rF
#م_رضا_ملکشا #مبارزه_طبقاتی #رسانه #خوزستان
#سکتاریسم #امپریالیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
جنبش خوزستان و زبان الکن رسانههای آلترناتیو
نوشتهی: م. رضا ملکشا اگرچه رسانه بهطور عام برحسب جایگاه طبقاتی ابعاد مختلف جنبش را دربرمیگیرد، اما آنچه در دستهبندی و معینکردن رسانه آلترناتیو نقش محوری دارد، طیف رادیکال جنبش است. مبارزان راد…
لولهسازی خوزستان که از سال ۱۳۵۱ نقش مهمی در ایجاد اشتغال و معیشت اهوازیها داشته، تخریب و اوراق گردید و به زمین سوخته تبدیل شد.
دیگر از خطوط تولید کارخانه خبری نیست.
با حمل ، فروش قطعات و انتقال آنها به اصفهان رویای کارگران برای بازگشت به کار و ارتزاق از آن بر باد رفته است.
از حساب توئیتر نعیم حمیدی
#طبقه_کارگر #لوله_سازی_خوزستان #کارگران_اخراجی_و_بیکار #معیشت_کارگران #خوزستان
@Blackfishvoice
دیگر از خطوط تولید کارخانه خبری نیست.
با حمل ، فروش قطعات و انتقال آنها به اصفهان رویای کارگران برای بازگشت به کار و ارتزاق از آن بر باد رفته است.
از حساب توئیتر نعیم حمیدی
#طبقه_کارگر #لوله_سازی_خوزستان #کارگران_اخراجی_و_بیکار #معیشت_کارگران #خوزستان
@Blackfishvoice
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مردم معترض به سد فاقد مجوز محیطزیستی تنگ سرخ در هنگام عبور ماشین حامل ابراهیم رئیسی راه او را سد کردند
🔹 عدم تعریف پیوستهای اجتماعی و محیطزیستی در پروژههای عمرانی و بیتوجهی به قانون؛ به اعتراض مردمی در سفر استانی ابراهیم رئیسی به استان کهگلویه و بویر احمد انجامید.
🔹 نبود تشکلهای قدرتمند جامعه مدنی، انتصاب مدیران مماشاتگر در استانهای زاگرسنشین و وادادگی نخبگان #زاگرس به جریانهای اصلاحطلب و اصولگرا، فقر، بیکاری و کمسوادی عمومی و سرکوب شدید اعتراضات جامعهی مدنی در زاگرس باعث شده است که دولتها بیتوجه به قانون مطالبات مردم را نادیده بگیرند #سد_تنگ_سرخ و خرسان در سرشاخههای کارون یکی از #فجایع_زیست_محیطی است که در سکوت نمایندگان کهگلویه و بویر احمد و #خوزستان بر مردم جغرافیای زاگرس تحمیل شده است.
#سدسازی #بحران_زیست_محیطی #نابودی_محیط_زیست #تخریب_طبیعت
@sedayepayeab1
@Blackfishvoice
🔹 عدم تعریف پیوستهای اجتماعی و محیطزیستی در پروژههای عمرانی و بیتوجهی به قانون؛ به اعتراض مردمی در سفر استانی ابراهیم رئیسی به استان کهگلویه و بویر احمد انجامید.
🔹 نبود تشکلهای قدرتمند جامعه مدنی، انتصاب مدیران مماشاتگر در استانهای زاگرسنشین و وادادگی نخبگان #زاگرس به جریانهای اصلاحطلب و اصولگرا، فقر، بیکاری و کمسوادی عمومی و سرکوب شدید اعتراضات جامعهی مدنی در زاگرس باعث شده است که دولتها بیتوجه به قانون مطالبات مردم را نادیده بگیرند #سد_تنگ_سرخ و خرسان در سرشاخههای کارون یکی از #فجایع_زیست_محیطی است که در سکوت نمایندگان کهگلویه و بویر احمد و #خوزستان بر مردم جغرافیای زاگرس تحمیل شده است.
#سدسازی #بحران_زیست_محیطی #نابودی_محیط_زیست #تخریب_طبیعت
@sedayepayeab1
@Blackfishvoice
تصاویر ماهوارهای گویای آن هستند که خوزستان یکی از آلودهترین نقاط جهان به گاز متان است.
در خوزستان هر ساعت ۹۵ تن گاز متان که ۸۰ برابر خطرناکتر و ویرانگرتر از CO2 است وارد جو و همین طور وارد ریههای خوزستانیها میشود. ثروت حاصل از منابع عظیم نفت و گاز از آن اقلیتِ غارتگر است و محرومیت از امکانات و مرگ تدریجی در پی آلودگی سهم خوزستان.
#سفره_غارت #خوزستان #گازهای_گلخانه_ای #نابودی_محیط_زیست
@Blackfishvoice
در خوزستان هر ساعت ۹۵ تن گاز متان که ۸۰ برابر خطرناکتر و ویرانگرتر از CO2 است وارد جو و همین طور وارد ریههای خوزستانیها میشود. ثروت حاصل از منابع عظیم نفت و گاز از آن اقلیتِ غارتگر است و محرومیت از امکانات و مرگ تدریجی در پی آلودگی سهم خوزستان.
#سفره_غارت #خوزستان #گازهای_گلخانه_ای #نابودی_محیط_زیست
@Blackfishvoice
Forwarded from کمیتۀ عمل سازمانده کارگری
🌐 بحران آب : ساختاری و سراسری
🔻بحران، منطقهای نیست!
خیزش آب در #خوزستان، #لرستان و اینک #اصفهان و #چهارمحال_و_بختیاری (آن هم ظرف کمتر از چند ماه از پی هم)، نماهایی از یک بحران با ریشههای واحدند. جزئی دیدن و زوم کردن بر مسائل درون یک منطقه بدون پیوند با سرزمینهای اطرافش همانقدر میتواند تقلیلگرایانه و ناقص باشد که کلی دیدن بحران محیطزیستی ایران بدون توجه به ویژگیهای خاص و نامتوازنِ آن در هر منطقه.
🔻بحران، سیستماتیک است!
#نابودی_جنگلها و پوششهای طبیعی، مرگ تالابهای #جازموریان و #گاوخونی و #هورالعظیم و تبدیلشان به کارخانۀ تولید #ریزگرد، تغییرات اقلیمی، خشکیدن سرچشمهها و رودها و دریاچهها، #فرسایش_خاک، اتمام ذخیرۀ آبهای زیرزمینی، #فرونشست_زمین و غیره همگی نشان از آن دارد که اولاً با بحرانی ساختاری و سراسری طرف هستیم و ثانیاً این عوارض (از جمله کاهش بیسابقۀ سطح آب سدها که امسال خود را نشان داده) تنها نوک کوه یخی است که به سرعت در شُرف تصادم با آنیم، بدون اینکه هنوز ابعاد هولناکش را به تمامی به ما نشان داده باشد.
🔻 ساختارهای بحرانزا
جهانی بودن پدیدۀ #گرمایش_زمین و شکست آخرین تقلای دولتها برای نجات از این سقوط آزاد (#کنفرانس_گلاسکو) یعنی ما با مشکلی همهشمول و ساختاری طرفیم که قابل تقلیل به شکل این یا آن حکومت به تنهایی نیست. آنچه از ایران تا ترکیه و چین و آمریکا را در این بحران سهیم کرده، #سازماندهی_تولید_اقتصادی به شیوهای است که در آن همیشه #سود مقدم بر #خیر_عمومی و محیطزیست است. شکل حکمرانی میتواند شدت بحران را تغییر دهد، اما اصل بحرانزایی را تغییر نمیدهد.
حالا کشوری را تصور کنید که تمام منابعش به سمت رقابت در حوزۀ هستهای و موشکی و جاسوسی رفته، درحالیکه کشاورزیاش چنان سنتی و پُکیده مانده که باید ۹۲% از کل آب شیرین کشور را ببلعد تا سرپا بماند و تازه همین #کشاورزی_عقبمانده هم به هر ضرب و زوری شده گسترش مییابد تا رؤیای «خودکفایی غذایی» را محقق کند. دردناکتر آنست که بدانیم #مدرنکردن_روشهای_آبیاری، برخلاف صنایع نظامی و هستهای و خودروسازی و غیره، نیاز به زیرساخت و تکنولوژی ویژه یا سرمایههای سنگین ندارد، به طوریکه کل اراضی کشاورزی ایران را با هزینهای کمتر از بودجۀ نظامیِ فقط یک سال جمهوری اسلامی، میتوان مدرن و دگرگون کرد[۱] .
اما چرا تاکنون از این کار اجتناب شده؟ چون منابع در گروگانِ منافع فوری اقلیت حاکم است. در این ساختار بدیهی است که قانون و مجلس و سازمان محیطزیست و غیره هم همگی در خدمت جا زدن «سود اقلیت» به عنوان «منافع اکثریت» باشند.
🔻صنعتِ سازههای مرگ
جایگاهِ سیزدهمین کشور دارای سد دنیا و پنجمین کشور سدساز جهان باید به تنهایی آشکار کند که چه صنعت پرسودی در این حوزه سرپاست و چه ذینفعان مهمی (به پیشرانی سپاه) در هدایت بودجههای عمومی به این سمت اثرگذار بودهاند. بعد از اشباع شدن تقریبی سازههای سدی کشور، نوبت اپیدمی ساخت تونلهای گرانقیمت انتقال آب بینحوضهای و حتی از خلیج به کویر رسیده! مافیایی که حتی در فجایع هم دنبال پر کردن جیب از خلق فاجعۀ بدتر است. تراژدی دریاچه ارومیه را به یاد بیاورید! درحالیکه سدبندی بر مجاری دریاچه خود بخشی از علت بحران بود، حکومت با تعریفِ پروژۀ جدیدی به اسم «احیای دریاچه ارومیه»، با تزریق چندین هزار میلیارد تومان بودجه، مجدداً سفارش ساختِ سازههای غولپیکری را داده که این بار با انتقال صدها میلیون متر مکعب آب از رود زاب، دریاچه را زنده کند. سیاستی که البته دردی از ارومیه دوا نکرد، اما باعث خلق بحرانی جدید در حوضۀ آبی دیگری شد!
🔻توسعهیافتگی وارونۀ اکولوژیکی
نقشۀ اکولوژیکی ایران را باز کنید. با هر منطق مادّی و اقتصادی که نگاه کنیم، مراکز متراکم جمعیتی و شهری و صنعتی باید بر خطوط نواحی سبزرنگ (زاگرسی، عمانی، هیرکانی و ارسباران) قرار میگرفتند. حالا به واقعیت موجود نگاه کنید! تمامی کلانشهرها و قطبهای صنعتی و جمعیتی کشور در نواحی کویری بنا شدهاند که اصولاً ظرفیت اکولوژیکیِ این حد از توسعهیافتگی شهری و صنعتی را نداشتند. این توسعهیافتگی معکوسِ اکولوژیکی را با چه منطقی میتوان توضیح داد مگر گرایش دولت مرکزی به ایزولهکردن مناطق اقلیتهای ملی از صنعتیسازی؟ تسریع و تشدید بحران زیستمحیطی ایران، واکنش جبری زمین به این توسعۀ بیمنطق بودهاست.
————- ◽️ پانوشت:
[۱] هزینۀ نصب تجهیزات آبیاری قطرهای برای هر هکتار در سال ۱۴۰۰، معادل ۴۰ میلیون تومان بود. به عبارتی با بودجهای معادل ۱۸۰ هزار میلیارد تومان میتوان کل اراضی کشت سنتی را مجهز به سیستم آبیاری قطرهای کرد. این در حالی است که بودجه (واقعی) بخش نظامی در سال ۱۴۰۰ معادل ۲۶۱ هزار میلیارد تومان بود.
🔻بحران، منطقهای نیست!
خیزش آب در #خوزستان، #لرستان و اینک #اصفهان و #چهارمحال_و_بختیاری (آن هم ظرف کمتر از چند ماه از پی هم)، نماهایی از یک بحران با ریشههای واحدند. جزئی دیدن و زوم کردن بر مسائل درون یک منطقه بدون پیوند با سرزمینهای اطرافش همانقدر میتواند تقلیلگرایانه و ناقص باشد که کلی دیدن بحران محیطزیستی ایران بدون توجه به ویژگیهای خاص و نامتوازنِ آن در هر منطقه.
🔻بحران، سیستماتیک است!
#نابودی_جنگلها و پوششهای طبیعی، مرگ تالابهای #جازموریان و #گاوخونی و #هورالعظیم و تبدیلشان به کارخانۀ تولید #ریزگرد، تغییرات اقلیمی، خشکیدن سرچشمهها و رودها و دریاچهها، #فرسایش_خاک، اتمام ذخیرۀ آبهای زیرزمینی، #فرونشست_زمین و غیره همگی نشان از آن دارد که اولاً با بحرانی ساختاری و سراسری طرف هستیم و ثانیاً این عوارض (از جمله کاهش بیسابقۀ سطح آب سدها که امسال خود را نشان داده) تنها نوک کوه یخی است که به سرعت در شُرف تصادم با آنیم، بدون اینکه هنوز ابعاد هولناکش را به تمامی به ما نشان داده باشد.
🔻 ساختارهای بحرانزا
جهانی بودن پدیدۀ #گرمایش_زمین و شکست آخرین تقلای دولتها برای نجات از این سقوط آزاد (#کنفرانس_گلاسکو) یعنی ما با مشکلی همهشمول و ساختاری طرفیم که قابل تقلیل به شکل این یا آن حکومت به تنهایی نیست. آنچه از ایران تا ترکیه و چین و آمریکا را در این بحران سهیم کرده، #سازماندهی_تولید_اقتصادی به شیوهای است که در آن همیشه #سود مقدم بر #خیر_عمومی و محیطزیست است. شکل حکمرانی میتواند شدت بحران را تغییر دهد، اما اصل بحرانزایی را تغییر نمیدهد.
حالا کشوری را تصور کنید که تمام منابعش به سمت رقابت در حوزۀ هستهای و موشکی و جاسوسی رفته، درحالیکه کشاورزیاش چنان سنتی و پُکیده مانده که باید ۹۲% از کل آب شیرین کشور را ببلعد تا سرپا بماند و تازه همین #کشاورزی_عقبمانده هم به هر ضرب و زوری شده گسترش مییابد تا رؤیای «خودکفایی غذایی» را محقق کند. دردناکتر آنست که بدانیم #مدرنکردن_روشهای_آبیاری، برخلاف صنایع نظامی و هستهای و خودروسازی و غیره، نیاز به زیرساخت و تکنولوژی ویژه یا سرمایههای سنگین ندارد، به طوریکه کل اراضی کشاورزی ایران را با هزینهای کمتر از بودجۀ نظامیِ فقط یک سال جمهوری اسلامی، میتوان مدرن و دگرگون کرد[۱] .
اما چرا تاکنون از این کار اجتناب شده؟ چون منابع در گروگانِ منافع فوری اقلیت حاکم است. در این ساختار بدیهی است که قانون و مجلس و سازمان محیطزیست و غیره هم همگی در خدمت جا زدن «سود اقلیت» به عنوان «منافع اکثریت» باشند.
🔻صنعتِ سازههای مرگ
جایگاهِ سیزدهمین کشور دارای سد دنیا و پنجمین کشور سدساز جهان باید به تنهایی آشکار کند که چه صنعت پرسودی در این حوزه سرپاست و چه ذینفعان مهمی (به پیشرانی سپاه) در هدایت بودجههای عمومی به این سمت اثرگذار بودهاند. بعد از اشباع شدن تقریبی سازههای سدی کشور، نوبت اپیدمی ساخت تونلهای گرانقیمت انتقال آب بینحوضهای و حتی از خلیج به کویر رسیده! مافیایی که حتی در فجایع هم دنبال پر کردن جیب از خلق فاجعۀ بدتر است. تراژدی دریاچه ارومیه را به یاد بیاورید! درحالیکه سدبندی بر مجاری دریاچه خود بخشی از علت بحران بود، حکومت با تعریفِ پروژۀ جدیدی به اسم «احیای دریاچه ارومیه»، با تزریق چندین هزار میلیارد تومان بودجه، مجدداً سفارش ساختِ سازههای غولپیکری را داده که این بار با انتقال صدها میلیون متر مکعب آب از رود زاب، دریاچه را زنده کند. سیاستی که البته دردی از ارومیه دوا نکرد، اما باعث خلق بحرانی جدید در حوضۀ آبی دیگری شد!
🔻توسعهیافتگی وارونۀ اکولوژیکی
نقشۀ اکولوژیکی ایران را باز کنید. با هر منطق مادّی و اقتصادی که نگاه کنیم، مراکز متراکم جمعیتی و شهری و صنعتی باید بر خطوط نواحی سبزرنگ (زاگرسی، عمانی، هیرکانی و ارسباران) قرار میگرفتند. حالا به واقعیت موجود نگاه کنید! تمامی کلانشهرها و قطبهای صنعتی و جمعیتی کشور در نواحی کویری بنا شدهاند که اصولاً ظرفیت اکولوژیکیِ این حد از توسعهیافتگی شهری و صنعتی را نداشتند. این توسعهیافتگی معکوسِ اکولوژیکی را با چه منطقی میتوان توضیح داد مگر گرایش دولت مرکزی به ایزولهکردن مناطق اقلیتهای ملی از صنعتیسازی؟ تسریع و تشدید بحران زیستمحیطی ایران، واکنش جبری زمین به این توسعۀ بیمنطق بودهاست.
————- ◽️ پانوشت:
[۱] هزینۀ نصب تجهیزات آبیاری قطرهای برای هر هکتار در سال ۱۴۰۰، معادل ۴۰ میلیون تومان بود. به عبارتی با بودجهای معادل ۱۸۰ هزار میلیارد تومان میتوان کل اراضی کشت سنتی را مجهز به سیستم آبیاری قطرهای کرد. این در حالی است که بودجه (واقعی) بخش نظامی در سال ۱۴۰۰ معادل ۲۶۱ هزار میلیارد تومان بود.
Forwarded from بيدارزنى
📌 معلمان زن؛ بغضهای فروخورده و پیشگامی در اعتراضات معلمان
🟣 پرونده ویژهی گفتگو با زنان معلم (بخش اول)
#بیدارزنی: جنبش معلمان از دهه ۸۰ فراز و فرودهای بسیاری را طی کرده و درون آن گروههای مختلفی از معلمان رسمی (استخدامی) و غیررسمی تا معلمان بازنشسته به اعتراض برخاستهاند. در ماههای اخیر این جنبش به یکی از پر تحرکترین اعتراضات عمومی تبدیل شده و ویژگی خاص آن را میتوان حضور پررنگ زنان در صفوف این مبارزه دانست. به نظر میرسد خواستههای این جنبش به تدریج رو به خواستههایی فراتر از مطالبات معیشتی رفته است از نابرابری نظام آموزشی و خصوصیسازی آموزش گرفته تا ازدواج کودکان و کار کودکان.
در حال حاضر گفتمانِ درون شبکههای اجتماعی این جنبش، خواستههایی فراتر از معیشت معلمان را ترویج میکند که تبلور آن را میتوان در بیانیه «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران» و بیانیه کانون صنفی معلمان استان بوشهر به مناسبت هشت مارس و نوشتههای معلمان فعال در کانونهای صنفی درباره مطالبات زنان معلم مشاهده کرد.
▪️به همین مناسبت با جمعی از معلمان زن – خانمها الف. س. و ه. خ. و ز. م. بازنشسته از #تهران، م. ر. با پانزده سال سابقه تدریس و ح. ص. با بیست سال سابقه تدریس از #البرز، پ. الف. با شش سال سابقه تدریس از #کردستان، ب. ک. بازنشسته از #قزوین، ف. ر. با ۱۷ سال سابقهی تدریس از #خوزستان- که فعال صنفی هستند یا در اعتراضات اخیر حضور داشتهاند به گفتگو نشستیم.
▪️در بخش اول این گفتگو از آنها پرسیدیم خواستههای زنان معلم، دغدغهها و نگرانیهای آنها چیست؟ زنان که بیش از نیمی از جمعیت معلمان را تشکیل میدهند چه جایگاهی در سازماندهی و تصمیمگیری دارند؟ و در بخش دوم رابطهای میان خواستههای جنبش معلمان با مسائل دانشآموزان از جمله ترک تحصیل و ازدواج دختران را جویا شدیم.
#اعتراضات_سراسری_معلمان #زنان_معلم
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43921
@bidarzani
🟣 پرونده ویژهی گفتگو با زنان معلم (بخش اول)
#بیدارزنی: جنبش معلمان از دهه ۸۰ فراز و فرودهای بسیاری را طی کرده و درون آن گروههای مختلفی از معلمان رسمی (استخدامی) و غیررسمی تا معلمان بازنشسته به اعتراض برخاستهاند. در ماههای اخیر این جنبش به یکی از پر تحرکترین اعتراضات عمومی تبدیل شده و ویژگی خاص آن را میتوان حضور پررنگ زنان در صفوف این مبارزه دانست. به نظر میرسد خواستههای این جنبش به تدریج رو به خواستههایی فراتر از مطالبات معیشتی رفته است از نابرابری نظام آموزشی و خصوصیسازی آموزش گرفته تا ازدواج کودکان و کار کودکان.
در حال حاضر گفتمانِ درون شبکههای اجتماعی این جنبش، خواستههایی فراتر از معیشت معلمان را ترویج میکند که تبلور آن را میتوان در بیانیه «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران» و بیانیه کانون صنفی معلمان استان بوشهر به مناسبت هشت مارس و نوشتههای معلمان فعال در کانونهای صنفی درباره مطالبات زنان معلم مشاهده کرد.
▪️به همین مناسبت با جمعی از معلمان زن – خانمها الف. س. و ه. خ. و ز. م. بازنشسته از #تهران، م. ر. با پانزده سال سابقه تدریس و ح. ص. با بیست سال سابقه تدریس از #البرز، پ. الف. با شش سال سابقه تدریس از #کردستان، ب. ک. بازنشسته از #قزوین، ف. ر. با ۱۷ سال سابقهی تدریس از #خوزستان- که فعال صنفی هستند یا در اعتراضات اخیر حضور داشتهاند به گفتگو نشستیم.
▪️در بخش اول این گفتگو از آنها پرسیدیم خواستههای زنان معلم، دغدغهها و نگرانیهای آنها چیست؟ زنان که بیش از نیمی از جمعیت معلمان را تشکیل میدهند چه جایگاهی در سازماندهی و تصمیمگیری دارند؟ و در بخش دوم رابطهای میان خواستههای جنبش معلمان با مسائل دانشآموزان از جمله ترک تحصیل و ازدواج دختران را جویا شدیم.
#اعتراضات_سراسری_معلمان #زنان_معلم
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43921
@bidarzani
بیدارزنی
زنان معلم؛ بغضهای فروخورده و پیشگامی در اعتراضات معلمان - بیدارزنی
با زنان معلم درباره خواستههای متفاوت زنان معلم، موانع و محدودیتهایشان برای مشارکت و تصمیمگیر در فعالیتهای صنفی گفتگو کردیم.
Forwarded from سرخط
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 آبادان. ۸خرداد ۱۴۰۱
- «پلیس با شما صحبت میکنه»
و مردم به زبانی که لیاقتتان است با شما صحبت میکنند: «بیشرف. بیشرف»
#خوزستان
#متروپل
#جمهوری_کشتار
@sarkhatasim
- «پلیس با شما صحبت میکنه»
و مردم به زبانی که لیاقتتان است با شما صحبت میکنند: «بیشرف. بیشرف»
#خوزستان
#متروپل
#جمهوری_کشتار
@sarkhatasim