صدای ماهی سیاه (BFV)
3.23K subscribers
3.11K photos
1.94K videos
303 files
303 links
Blackfishvoice@gmail.com

آدرس اینستاگرام:
@blackfishvoice_
Download Telegram
نمایشگاه مزد برای کار خانگی

نویسنده: مارتا کودلسکا
مترجم: سروناز احمدی
نمایشگاه «مزد برای کار خانگی» در نوامبر ۲۰۲۰ در گالری فاکسال با آثاری از پاولینا اولوفسکا، آگاتا اسلوواک و ناتالیا زالوسکا در لهستان برگزار شد.
«برای آن مرد این زن کالای شکسته‌ای بود که احساسات و انتخاب‌هایش به‌ندرت دیده می‌شد. سر و قلبش از کمر و دستانش و از رحم و واژنش جدا بودند. کمر و عضلاتش در خدمت کار بودند... دستانش ملزم به پرستاری و پرورش این مرد سفیدپوست... واژنش برای لذت جنسی و راهی به رحمش. رحمش جای سرمایه‌گذاری بود، سرمایه‌گذاری سکس بود و کودکی که حاصل می‌شد ارزش اضافی انباشت‌شده...»
باربارا اومولید، قلب تاریکی، ۱۹۸۳
سیلویا فدریچی در کتاب کالیبان و ساحره: زنان، بدن و انباشت سرمایه (۲۰۰۴) در مورد تاریخ ساحره‌کشی قطعه بالا را نقل کرده است. این قطعه گویای جایگاه زن در نظام سرمایه‌داری و ساختار خانواده و نقش‌های تحمیل‌شده به زن است. فدریچی در پژوهش خود سلب مالکیت‌ها از زنان را در ارتباط با وظیفه بازتولید که بر دوش آن‌ها گذاشته شده است، می‌بیند. وابستگی زنان اقتصاد سرمایه‌داری را قادر می‌سازد که نیروی کار بدون مزد را استثمار کند و این نیروی کار عمدتاً زنان هستند. فدریچی نهادی‌شدن تجاوز و روسپی‌گری و ساحره‌کشی را راهی برای به انقیاد کشیدن زنان و محصول کار آن‌ها می‌داند...»

▪️ادامه‌ی متن و تصاویر از نمایشگاه، در فایل زیر در دسترس است:

https://bit.ly/3hOrXcf


@bidarzani
@Blackfishvoice
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی : استثمار کودکان در قالیبافی به‌دلیل داشتن انگشتان کوچک و گره‌های ریز در بافت، سابقه‌ای تاریخی دارد.

در قانون اساسی پهلوی دوم، کار کودکان زیر ۱۸ سال ممنوع نبود و کار اجباری کودکان در مشاغلی نظیر قالیبافی، کشاورزی و کارگاه‌های کوچک تولیدی ذیل «اقتصاد خانوادگی» رسته‌بندی می‌شد.
در ماده ۸۰ قانون کار جمهوری اسلامی، درج شده است که: «کارگری که بین ۱۵ تا ۱۸ سال سن دارد، کارگر نوجوان نامیده می‌شود و در بدو استخدام باید توسط سازمان تامین اجتماعی مورد آزمایش‌های پزشکی قرار گیرد». همچنین ماده ۸۲ اشاره می‌کند که: «ساعت کار روزانه‌ی کارگر نوجوان، نیم ساعت کمتر از دیگر کارگران است، ترتیب استفاده از این «امتیاز» با توافق کارفرما است».
کار‌ زنان و کودکان دختر قالیباف، تماما به سود واسطه‌گران، دلالان و بازاریان تمام می‌شود و دستمزد بسیار ناچیز آنان در قبال سود میلیونی صاحبان کارگاه‌ها، زایشگر بیماری‌های چشمی، دردهای عضلانی، دیسک کمر و...برای زنان کارگر و کودکان کارگری است که راهی جز تحمل محرومیت، تبعیض و استثمار را مقابل خود ندارند.

▪️سمت چپ: کارگاه قالی‌بافی اصفهان در دهه‌ی ۵۰، عکس از جک گاروفالو

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی : برای تاریخ‌های خونین، برای مقاومت مردمی


▪️تصویر سمت راست: «هادی بهمنی»، کودک کار ۱۷ ساله که در اعتراضات شب گذشته ۲۹ تیرماه ۱۴۰۰ با شلیک گلوله ماموران انتظامی در ایذه جان باخت

▪️تصویر سمت چپ: «محسن محمدپور» کودک کار ۱۷ ساله که در ۲۵ آبان ۹۸ با شلیک ماموران امنیتی در خرمشهر جان خود را از دست داد.

#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم

#انا‌_عطشان_لکن_ثایر
(من تشنه‌ام اما انقلابی‌ام)

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی : فرشِ جنگ

قالی افغانستان، متکی بر دو بخش توامانِ تاریخی از جنگ و شور زندگی است. در حدفاصل سه بازه زمانی جنگ ۱۹۷۹، قدرت‌گیری نخست نیروهای تروریستی طالبان و ماه‌های پس از ۱۱ سپتامبر، نقش همیشگی هشت ضلعی بخارا و گل‌ها و خشتی‌های قالی‌های افغانستان، جای خود را به نقوش تانک، کلاشینکف، هواپیماهای جنگنده F16، نارنجک‌های دستی و دیگر ادوات جنگی داد.

قالی‌بافان که اکثرا زنان پناهنده‌ی افغان در پاکستان بودند، رنج پناهندگی را نیز با اسارت کار کم‌مزد و بیگاری روزمره، به‌جان خریدند. علی‌رغم دستمزد ناچیز، آرشیو نقوش اعتراضی و گره‌های سراسر محنتِ این زنان در تولید فرش‌های جنگ، تماما به سود دلالان فرش و مجموعه‌دارانی از آمریکا و آلمان درآمد. وقتی بازرگانان دیدند که بازاری برای این قالی‌ها وجود دارد، سفارش‌ها به بافندگان زنان شمال افغانستان هم داده شد و فرش‌های زیادی با نقش تانک و تفنگْ شکل گرفت که باز هم با دستمزد پایین بافندگان و سود هزاران دلاری واسطه‌گران همراه بود.
مجموعه‌ای که تصاویر آن حاکی از یک تاریخ خون‌بار از مقاومت و جنگ است.

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
⭕️ بازنشر به‌مناسبت روز جهانی ناپدیدشدگان قهری

🟣 #بیدارزنی : ما زاییده‌ی فرزندان خویش هستیم


تشکل‌یابی مادران میدان مایو آرژانتین، ماحصل دوره‌ی دیکتاتوری نظامی‌ای است که در نتیجه‌ی آن، بسیاری از فعالان سیاسی، معترضان و دانشجویان، کشته و «ناپدید» شدند، یعنی درست در حدفاصل ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳.
این مادران در ساعات و روزهایی در میدان مایو بویتس‌آیرس (مقابل کاخ ریاست‌جمهوری) جمع شدند که حق ابتدایی کوچکترین صدای اعتراضی نیز در فضای پساکودتای آرژانتین از تمامی جامعه سلب شده بود. مادرانی که ما به واسطه‌ی تاریخ مبارزاتی‌شان، همواره آنان را با روسری کوچک سفیدی بر سر، به‌خاطر داریم.
در واقعیت امر، سازمان‌یابی و اتحاد بین این مادران، به دادخواهی و پرسشِ «ناپدید شدگان کجا هستند؟» محدود نماند. آنها با شبکه‌سازی و پیدا کردن یکدیگر، در مرحله‌ی نخست، علیه سال‌ها نقش‌پذیری سنتی و غیرسیاسی از زنانْ ایستادند.

آنها دیگر «تنها» سوگوار فرزندان خود نبودند و بسیاری از آن‌ها به واسطه‌ی تحمیل شرایط معیشتی ناشی از کشته شدن فرزندان‌شان، بار اقتصادی خانواده را نیز به دوش می‌کشیدند. این نخستین جرقه از پُر شدن حفره‌ی اعتراض علیه بیکاری، گرانی، چپاول دولت وقت و سرکوب حداکثری دولت نظامی بود.
دولت نظامی آسوسنا ویافلور، بنیانگذار مادران میدان مایو را همراه با تعدادی دیگر از مادران دادخواهْ ربود و آنها را زیر شکنجه به قتل رساند. خورخه رافائل ویدلا، چهل و سومین رئیس‌جمهور آرژانتین به همراه آلفردو آستیز از مقامات دولت نظامی وقت بودند که فرامین قتل‌ها را صادر کرده و در سرکوب مادران و دیگر مخالفین نقش داشتند. آنها در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲ به جرم جنایت علیه بشریت در دادگاهی در آرژانتین محاکمه و به حبس ابد محکوم شدند. وقایعی که در طول جنگ کثیف رخ داد.

در خلال این مبارزات، خاصه نتیجه دادگاه خونتای سال ۱۹۸۵، که به عفو و بخشش تمامی عامران و جنایتکاران منجر شده بود، این مادران اعلام کردند که بنا به ضرورت مبارزه و توقف‌ناپذیری آن، دیگر تنها مادرانی بیولوژیک نیستند و همبستگی مادرانه، بدیل در دست آن‌هاست.

آن‌ها خواهان عبور از دیکتاتوری و دولت‌های یکی پس از دیگرْ «منفعت‌طلب» بودند، چرا که ایمان داشتند که تحقق رهایی و ایستادگی علیه چپاول‌ها و جنایات، با خون فرزندان آنان آغاز شده است و حالا خود را مادرِ تمامی فرزندانِ مبارز می‌دانند.
مادران میدان مایو، موی خود را در زندان‌ها و شکنجه‌گاه‌ها سفید کردند، اما دقیقه‌ای ساحت سیاسی خود را ترک نکردند. ایستادن و مبارزه دوشادوشِ کارگران معدن­ِ «سانتا کروس سیرا» در بولیوی، جنبش بی‌زمین‌ها در برزیل، فرجام‌خواهی سرنوشت زندانیان مکزیکی و دفاع از زندانیان باسک در اسپانیا، تنها مواردی انگشت‌شمار از خط پیوسته‌ی مبارزاتی آنان جهت تحقق برابری و آزادی است.

مادران میدان مایو، سال‌هاست که تنها نیستند‌. در اعتراضات سال ۲۰۱۱، بازنشستگان، معلمان، دانش‌آموزان، دانشجویان، فعالان LGBT و دگرباشان جنسی و فعالان سیاسی احزاب چپ، همگی در میدان مایو و درکنار مادران دادخواه قرار گرفتند. این یکی از بزرگترین دستاوردهای این مادران است، چرا که ساحت مبارزاتی دادخواهی یک فرزند به حق زیست برابر و رهایی تمامی فرزندانْ گره خورده است. فرزندانی که هر مشت گره کرده‌ی آنان، تداوم دست‌هایی است که طی دهه‌های گذشته، کشته و ناپدید شده بودند.

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
📌 وضعیت زنان شاغل در بخش خصوصی

✍🏽 فروغ سمیع‌نیا

🟣 پرونده ویژه: تبعیض جنسیتی در حوزه کار


#بیدارزنی : از متن: «استان گیلان از جمله استان‌های فقیر در بخش صنعت است. تعداد سرمایه‌گذاران در بخش صنعت کم بوده و کارخانه‌های زیادی در استان پس از خصوصی سازی تعطیل شدند. با توجه به ضعیف شدن کشاورزی طی سالهای گذشته در استان ما با نیروی بیکار زیادی مواجه هستیم. شرایط فوق باعث می‌شود که اندک کارفرمایان باقی مانده نیز کارگران ارزان زیادی در اختیار داشته باشند که خیل عظیم نیروی کار در واقع تهدیدی برای کارگران محسوب شود تا در مقابل هر گونه ستم سکوت کنند. یکی از استان‌هایی است که در آن وضعیت زنان و بخصوص کارگران زن شاغل در بخش خصوصی بسیار دردناک است. با گفتگو و دیدن وضعیت چندین نفر از کارگران استان تلاش کردم تا گوشه ای از وضعیت دردناک کار این زنان را در این یادداشت نشان داده شود. برا ی این امر با کارگران سه کارخانه و تولیدی در دو شهرک صنعتی مختلف استان گفتگو کردیم».

#اشتغال_زنان #بخش_خصوصی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

ادامه‌ی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43053


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی : سال ۹۹ یکی از خشونت‌بارترین سال‌ها علیه جان و معیشت زنان بود. افزایش فقر و تبعیض، آمار بالای «زن‌کُشی» و قتل دختران به بهانه‌های «ناموسی» در کنار انواع افزایش خشونت‌های دستگاه قضایی علیه فعالان زنان، افزایش آمار ازدواج کودکان، خشونت‌های خانگی و افزایش ناامن‌سازی خیابان‌ها، همگی سال ۹۹ را به سالی بحرانی بدل کرده است.

در این ویدئو نگاهی به آمار کودکان قربانی خواهیم داشت که تحت لوای «حفاظت از آبروی خانواده» به‌قتل رسیدند.

#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت

#به_خشونت_علیه_زنان_پایان_دهید

#زن‌کشی

#هشتم_مارس

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی : به‌یاد «آمنه شهبازی» یکی از بی‌شمار معترض آبان ۹۸


۹ دی‌ماه تولد آمنه شهبازی است. او ۳۴ ساله و‌ ساکن کرج بود و مدت‌ها در این شهر «مسافرکشی» می‌کرد. همسر وی پیک موتوری بود و هر دو در کنار هم، بار معیشت سه فرزند (دو‌ پسر ۱۴ و ۱۲ ساله و یک دختر ۴ ساله) خود را به‌دوش می‌کشیدند.

آمنه شهبازی روز ۲۶ آبان ۹۸، در حالی با اصابت گلوله کشته شد که در حال بستن پای یک معترض تیر خورده با شال سرش بود. «محمد شهبازی» برادر وی در مصاحبه با رادیو فردا گفته بود: «خواهرم رفته بود تا از داروخانه، دارو بگیرد. صاحبخانه به او زنگ زد و پرسید کجایی؟ یک آقایی جای او جواب میدهد و میگوید: «پای یک نفر تیر خورده، این خانم دارد با شالش پای او را می‌بندد. دفعه سوم که زنگ زدیم به ما گفتند که این خانم را با خودشان بردند. دیگر خبردار نشدیم تا دو روز بعد یعنی ۲۸ آبان. وقتی که دیدم گلوله به گردنش خورده است».

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
📌 گفتگو با مادران دادخواه آبان ۹۸

🟣 ما از «مادران داغدار» به «مادران آبان» و پس از آن به «مادران دادخواه» تبدیل شدیم

🟡 (پرونده‌ی ویژه‌ی بررسی ۴ دهه دادخواهی زنان در ایران)


#بیدارزنی: در حکومت‌های دیکتاتوری سراسر دنیا، مادران نقشی مهم در افشای جنایت‌ها و آگاه کردن جامعه جهانی نسبت به شرایط موجود داشتند. دیکتاتورها با کشتن یا زندانی کردن مردم، جبهه بزرگ و قدرتمندی از مادران و خانواده را در مقابل خود به وجود می آورند که به دلیل شرایط خاصی که دارند با ترس و سرکوب و ارعاب به عقب رانده نمی‌شوند.

سمبل مقاومت آنها مادران میدان «مایو» آرژانتین بودند که در اعتراض به ناپدید شدن فرزندانشان در سال ۱۹۷۷ به پاخاستند و بیش از سه دهه بر سنگفرش‌های میدان مایو با روسری‌های کوچک سفید و قاب عکس‌هایی از فرزندانشان تجمع کردند. هر چند سه نفر اصلی از تشکیل‌دهندگان این جمع هم ناپدید شدند اما این سرکوب‌ها مانع ادامه حرکت مادران نشد. بلکه در پیگیری‌هایی که برای فرزندانشان انجام می‌دادند متوجه وجود کمپ‌های کاراجباری شدند و آنها را نیز افشا کردند. آنها بدون هیچ قدرتی توانستند توجه جامعه جهانی را به این قتل ها و فجایع جلب کنند و نماد دادخواهی در مقابل دیکتاتورهای دنیا شدند.

در ایران نیز در دوره‌های مختلف از سال ۶۷ (خاوران) تا ۹۸ و پس از آن، بعد از هر کشتار یا اعدام، جمعی از مادران و یا خانواده‌های کشته‌شدگان شکل گرفت که هر چند با سرکوب حداکثری حکومت روبه‌رو شد، اما نقش بسیار مهمی را در زنده نگه داشتن جنایت و دادخواهی بر عهده داشته‌اند. مادران دادخواه آبان نیز کمتر از دو سال است که برای دادخواهی خون فرزندان‌شان که دراعتراض به افزایش قیمت بنزین به خیابان آمده بودند، مشغول به فعالیت هستند. این مادران مانند مادران نسل‌های پیشین در دنیا، گریه ‌و زاری را پایان داده‌اند و پا به میدان دادخواهی گذاشته‌اند و مبارزه‌ای طولانی و جان‌فرسا را آغاز کرده‌اند.

آنها می‌گویند گرایش به هیچ جریان سیاسی‌ ندارند و تنها در مسیر دادخواهی گام برمی‌دارند و در کنار مادران دادخواه نسل‌های پیشین ایستاده‌اند.

▪️اما آیا مسیر دادخواهی تنها متعلق به مادرانی است که فرزندان‌شان را در مسیر مبارزه از دست داده‌اند؟ نقش کنشگران اجتماعی، نهادهای مدنی و فعالیت‌های سیاسی در پروسه دادخواهی چیست؟ این فعالان تا کجا توانسته‌اند از مادران دادخواه حمایت کنند و اساسا در سال‌های آتی چه وظیفه‌ای دارند؟ چگونه جمعی از مادرانی که هیچگونه فعالیت و آگاهی سیاسی نداشتند موفق به تشکیل جمع و سازماندهی برای دادخواهی شده‌اند؟

▪️ما برای پاسخ با سوالاتمان با نسل‌های مختلف مادران دادخواه به گفتگو نشستیم. متنی که در ادامه می‌آید، مربوط به گفتگو با سه تن از مادرانی است که فرزندانشان در آبان ۹۸ کشته شدند. «محبوبه رمضانی» مادر جاوید نام پژمان قلی‌پور، «مهستی محمدی» مادر جاوید نام مهدی دائمی و «رحیمه یوسف‌زاد» مادر جاوید نام نوید بهبودی در این گفتگو با ما همراه شدند تا با اهداف و نظرات آنان آشنا شویم و پاسخ سوالاتمان را بیابیم.


#جنبش_مادران_دادخواه #اعتراضات_سراسری_آبان_۹۸


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43831


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
📌 معلمان زن؛ بغض‌های فروخورده و پیشگامی در اعتراضات معلمان


🟣 پرونده ویژه‌ی گفتگو با زنان معلم (بخش اول)


#بیدارزنی: جنبش معلمان از دهه ۸۰ فراز و فرودهای بسیاری را طی کرده و درون آن گروه‌های مختلفی از معلمان رسمی (استخدامی) و غیررسمی تا معلمان بازنشسته به اعتراض برخاسته‌اند. در ماه‌های اخیر این جنبش به یکی از پر تحرک‌ترین اعتراضات عمومی تبدیل شده و ویژگی خاص آن را می‌توان حضور پررنگ زنان در صفوف این مبارزه دانست. به نظر می‌رسد خواسته‌های این جنبش به تدریج رو به خواسته‌هایی فراتر از مطالبات معیشتی رفته است از نابرابری نظام آموزشی و خصوصی‌سازی آموزش گرفته تا ازدواج کودکان و کار کودکان.

در حال حاضر گفتمانِ درون شبکه‌های اجتماعی این جنبش، خواسته‌هایی فراتر از معیشت معلمان را ترویج می‌کند که تبلور آن را می‌توان در بیانیه «شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران» و بیانیه کانون صنفی معلمان استان بوشهر به مناسبت هشت مارس و نوشته‌های معلمان فعال در کانون‌های صنفی درباره مطالبات زنان معلم مشاهده کرد.

▪️به همین مناسبت با جمعی از معلمان زن – خانم‌ها الف. س. و ه. خ. و  ز. م. بازنشسته از #تهران،‌ م. ر. با  پانزده سال سابقه تدریس و ح. ص. با بیست سال سابقه تدریس از #البرز، پ. الف. با شش سال سابقه تدریس از #کردستان، ب. ک. بازنشسته از #قزوین، ف. ر. با ۱۷ سال سابقه‌ی تدریس از #خوزستان- که فعال صنفی هستند یا در اعتراضات اخیر حضور داشته‌اند به گفتگو نشستیم.

▪️در بخش اول این گفتگو از آنها پرسیدیم خواسته‌های زنان معلم،‌ دغدغه‌ها و نگرانی‌های آنها چیست؟ زنان که بیش از نیمی از جمعیت معلمان را تشکیل می‌دهند چه جایگاهی در سازمان‌دهی و تصمیم‌گیری دارند؟ و در بخش دوم رابطه‌ای میان خواسته‌های جنبش معلمان با مسائل دانش‌آموزان از جمله ترک تحصیل و ازدواج دختران را جویا شدیم.


#اعتراضات_سراسری_معلمان #زنان_معلم


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43921


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی : جدول دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۱، حاکی از تحمیل فقر روزافرون بر بدنه‌ی تمامی مزدبگیران است.

پروپگاندای دولتی افزایش ۵۷/۴ درصدی حقوق، حقایقی نظیر تبعاتِ قریب‌الوقوع حذف ارز دولتی بر سبد معیشت خانوار کارگری و دارو، همچنین زندگی با مشقات خط فقر ۱۵ میلیون تومانی را بازگو نمی‌کند و جهنمِ افزایش گرانی پیش‌رو را ذیل «ریشه‌کن کردن فقر مطلق» معنا می‌کند!

در این بین، صف نخست زنان کارگر در بی‌ثبات‌کاری و اخراج از محیط‌کار، همچنین افزایش مشاغل روزمزدی و بدون بیمه، هرگونه چشم‌اندازی از حیات اقتصادی را کور خواهد کرد و جمعیت کارگران، تهیدستان و محرومانِ از کار را با ستمی هر روزه، مواجه خواهد کرد‌.

#دستمزد_۱۴۰۱
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#تورم_گرانی

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی : کتابِ زندگی و مبارزه مردم مکزیک در برابر نئولیبرالیسم، نوشته‌ی «هاله صفرزاده»، فعال حقوق زنان و معلمِ زندانی


آنچه می‌خوانیم، گوشه‌ی کوچکی است از آنچه پس از اجرای سیاست‌های نئولیبرالی بر مردم مکزیک گذشته و می‌گذرد. فقر، بیکاری، تبعیض قومی و جنسیتی، ناامنی شدید و ...اعتراضات بسیاری را به‌دنبال داشته است‌. این اعتراضات، مقاومت‌ها و مقابله‌ها به شیوه‌های مختلف در سرتاسر مکزیک در جریان است. شیوه‌های مبارزاتی مردم و کارگران مکزیک، الگوی بسیاری از جنبش‌های اعتراضی در آمریکای لاتین شده است.

▪️این کتاب با سرفصل‌هایی نظیر پرداخت به:
_ قرارداد نفتا
_ جنبش اعتراضی زاپاتیست‌ها
_مجلس خلقی اوخاکا OAXACA
_تشکل‌های کارگری در مکزیک
_ جنبش اشغال کارخانه
_زنان در اتحادیه‌ها و... در دسترس است.

#معرفی_کتاب
#نئولیبرالیسم #آگاهی_طبقاتی

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
safarz_mexic.pdf
1.1 MB
🟣 #بیدارزنی : کتابِ زندگی و مبارزه مردم مکزیک در برابر نئولیبرالیسم

نوشته‌ی «هاله صفرزاده»، فعال حقوق زنان و معلمِ زندانی

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
📌 درس‌هایی از جنبش معلمان

✍🏽 کاوه مظفری


#بیدارزنی: یکی از جنبش‌های اجتماعی مترقی کشور ما که در چند سال اخیر رشد و شکوفایی قابل توجهی داشته، جنبش معلمان است. گستردگی جغرافیایی و کیفیت متمایز مبارزه و استقامت کنشگران این جنبش، تجاربی متنوع و بدیع را رقم زده است. تجاربی که می‌تواند درس‌هایی ارزنده برای سایر کنشگران اجتماعی و مدنی به دنبال داشته باشد. تجاربی که در آفرینش مناسبات بدیل برای آینده جامعه ما نقش به‌سزایی خواهد داشت. در این یادداشت سعی دارم با نگاهی به این تجارب و ابتکارات، برخی از درس‌های آموختنی از مبارزات معلمان را برجسته کنم.


۱- تشکل‌یابی در مقام استراتژی

تاکید بر ضرورت تشکل‌یابی، شعار مشترک بسیاری از فعالین مدنی و کنشگران جنبش‌های اجتماعی است. اما در عرصه عمل، با توجه به محدودیت‌ها و سرکوب‌ها، ایجاد و حفظ تشکل‌های اجتماعی و مدنی فرایندی بسیار دشوار است. هرچند تلاش‌هایی در این زمینه انجام می‌شود اما در بسیاری موارد گذرا و ناپایدار است. به نوعی متشکل شدن تنها به صورت مقطعی و ابزاری رخ می‌دهد و پس از مدتی خیلی از حرکت‌های جمعی به سمت هویت‌یابی فردی و رسانه‌ای سوق پیدا می‌کند. با این وجود، جنبش معلمان توانسته تجاربی ارزشمند از نظر تقویت هویت‌های جمعی و تشکلیابی به دست آورد. به طور خاص در یک سال اخیر، فعالیت‌های اعتراضی کانون‌های صنفی معلمان در بیش از ۲۰۰ شهر کشور نشانه‌ای جدی از عملیاتی شدنِ شعار تشکل‌یابی محسوب می‌شود. به‌طوری‌که پیگیری و تدارک برای تشکل‌یابی به خط‌مشی محوری جنبش معلمان تبدیل شده است. اگر در گذشته، پیگیری مطالبات صنفی و معیشتی، مسئله اصلی فعالیت‌های جمعی معلمان بود و متشکل شدن در قالب کانون‌های صنفی و کنش‌های اعتراضی به عنوان ابزار و تاکتیکی برای پیگیری این مطالبات مورد استفاده قرار می‌گرفت؛ امروز شاهد آن هستیم که تشکل‌یابی نه صرفا در جایگاه ابزاری موقت و تاکتیکی بلکه در مقام راهبرد و خط‌مشی برای جنبش معلمان اهمیت پیدا کرده است.

برخلاف رویکرد مطالبه‌محور که در جستجوی یافتن راه‌حل مشکلات در سطوح بالایی است؛ نقطه عزیمت تشکل‌یابی، تقویت و همبستگی پایینی‌هاست. وقتی تاکید بر تشکل‌یابی به عنوان استراتژی اصلی است، این مطالبات و کنش‌های اعتراضی هستند که در مقام تاکتیک قرار می‌گیرند. تشکل‌یابی، فرصتِ تمرین کارگروهی و دموکراسی از پایین را فراهم می‌کند. بدین ترتیب، تجارب تشکل‌یابی می‌توانند نطفه‌هایی مولد برای پیدایش مناسبات بدیل باشند. به عنوان نمونه «اداره شورایی» که در چند سال اخیر بسیار مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته، نه از درون نظریات کتابخانه‌ای یا تبلیغات رسانه‌ای، بلکه از دل مبارزات و تجارب تشکل‌ها بیرون آمده است.


#جنبش_معلمان #تشکل‌یابی
#شورا #ملغی_سازی_آموزش_خصوصی
#تشکل‌یابی_پایدار


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43920


@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: در پانزدهمین سال حبس، ۷۹۰ روز از جابه‌جایی #زینب_جلالیان (از زندان خوی به زندان‌های دیزل‌آباد کرمانشاه، قرچک ورامین، بهداری اوین، زندان مرکزی کرمان و حالا زندان یزد) می‌گذرد.

زینب جلالیان، تنها زن زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد، در آخرین پرونده‌سازی امنیتی علیه خود، در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ از زندان مرکزی خوی، عازم پنج زندان شد و حالا ۷۹۰ روز از جابه‌جایی شکنجه‌آور او در زندان‌های ایران می‌گذرد‌.

زینب جلالیان تمامی ۱۵ سال گذشته را بدون دریافت حتی یک روز حق مرخصی، از حق درمانِ ناراحتی‌های قلب، معده و روده، عمل ضروری چشم و حق مرخصی و برخورداری از تجدیدنظر در حکم قضایی حبس ابد نیز محروم بوده و به مجموع سرکوب‌ها و شکنجه‌ها علیه وی، پرونده‌سازی‌های جدید امنیتی نیز اضافه شده است.

⚪️ زینب جلالیان، کوه استواری است که برشماری ظلم و تبعیض علیه او، ایستادگی و مقاومتش را نیز برجسته‌تر خواهد کرد.


#زنان_زندانی_سیاسی

@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
📌 جنبش دادخواهی در ایران (بررسی چهار مصاحبه دادخواهی در بیدارزنی)


✍🏽 فروغ سمیع‌نیا


#بیدارزنی: «جنبش دادخواهی در ایران و دنیا، قدمتی به اندازه‌ی عمر ستم حاکمان و کشتار مردم معترض دارد. در هر زمان و مکانی که حکومتی این حق را برای خود قائل شد تا مردم کشورش را برای بقای خود از بین ببرد، افراد دیگر که اغلب خانواده و همراهان با رفقای کشته شدگان بودند، برای دادخواهی به‌پا خواسته‌اند. این جنبش در ایرانِ پیش از انقلاب با اعدام‌های پی‌درپی حکومت پهلوی شکل گرفت و پس از انقلاب نیز با شروع اعدام‌های دهه شصت، وارد فاز جدیدی شد.

جنبش دادخواهی ایران طی چهل سال گذشته بارها شکل جدیدی یافته و یا مطالبات نویی را مطرح کرده، اما هرگز چراغ دادخواهی در ایران خاموش نشده است. پس از اعدام‌های دهه شصت، قتل‌های زنجیره‌ای، کوی دانشگاه، جنبش سبز سال ۸۸، قیام دی ۹۶ و آبان ۹۸ و تابستان ۱۴۰۰ و پس از آن نیز گرانی‌های اخیر و کشته شدن مردم جنوب و لر در خیابان به‌خاطر اعتراض به وضعیت، منجر شده تا هر روز بر تعداد خانواده‌های دادخواه افزوده شده و طبیعتا این کثرت، قدرت جنبش دادخواهی را بیشتر کرده و روش‌های اعاده‌ی حق را در آنها گسترش داده است. به‌علاوه در میان همه این اتفاقات، اعدام‌های گاه و بیگاه حکومت در زندان‌ها، خانواده‌های دیگری را نیز به جمع دادخواهان اضافه کرده است که امروز نیز به مدد رسانه‌ها، به سرعت یکدیگر را پیدا می کنند. سرعت و گسترش خانواده‌های دادخواه با میزان شقاوت و بی‌رحمی قدرت حاکم، رابطه مستقیمی دارد؛ پس هر زمان این جنبش گسترش یافته، نشان آن است که وضعیت زندگی مردم رو به نابودی می‌رود.

▪️سایت بیدارزنی چندی پیش مصاحبه‌هایی را با چهار نسل از مادران دادخواه انجام داد که به مطالبات و شیوه‌های ارتباط‌گیری آنان می‌پرداخت و از مهمترین سوالات در محوریت مصاحبه این بود که: «آیا جنبش دادخواهی تنها به مادران و خانواده‌های آنان مربوط است؟» و «آیا جنبش دادخواهی، فعالین اجتماعی و کنشگران سیاسی را در برنمی گیرد؟»

برای یافتن پاسخ این سوال، مصاحبه با مادران دادخواه نسل‌های مختلف، شروع خوبی است، اما فعالین نیز باید به این سوال پاسخ دهند که چرا همراهی فعالین اجتماعی با این خانواده‌ها در نسل‌های مختلف، فراز و نشیب داشته است و آیا این همراهی می‌تواند به جنبشی نو بدل شود؟»


#جنبش_دادخواهی_در_ایران
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/44158


@bidarzani