شادی بازیکنان تیم ملی فوتبال الجزایر پس از پيروزی بر مراکش همراه با پرچم #فلسطین
قابل توجه حاکمانِ جمهوری اسلامی که با مخدوش کردن مقاومت فلسطین و تقلیلِ آن به یک نمایشِ سیاسی تهی از محتوا، بیش از هر کشوری در غرب آسیا جمعیتِ پرواسرائیل پرورش دادهاند!
@Blackfishvoice
قابل توجه حاکمانِ جمهوری اسلامی که با مخدوش کردن مقاومت فلسطین و تقلیلِ آن به یک نمایشِ سیاسی تهی از محتوا، بیش از هر کشوری در غرب آسیا جمعیتِ پرواسرائیل پرورش دادهاند!
@Blackfishvoice
Forwarded from کارگاه دیالکتیک
معلم زندانی آزاد باید گردد!
معلم به پاخیز، برای رفع تبعیض!
کافی ست برای احقاق حقی به خیابان ها بیاییم، تا «زندان» بار دیگر موضوع شود: هم برای مجازات حضور اعتراضی در خیابان، که مرزهای نازک امنیت حاکمان را خدشه دار می کند؛ و هم برای دفاع همذات پندارانه از زندگی کسانی که به جرم مشابهی در زندان به سر می برند. زندان ستم و استبداد چنان گسترده شده، که هر صدایی که آزادی زندانی را فریاد می زند، به جای دور یا انسانی بیگانه ارجاع نمی دهد.
و ستم ها و مطالبات چنان انباشته اند که هر تظاهرات، با شعارهای تازه ای همراه می شود؛ و باز حجم شعارها و فریادها را یارای هماوردی با سرعت انباشت ستم ها نیست. طوری که ستمدیدگان مجبورند هربار با شعارهای تازه ای وارد خیابان شوند. اما به راستی، این رقابت شمار ستم ها و شمار شعارها و مطالبات تا کجا پیش می رود؟
تشدید مستمر تضادهای ساختاری جامعه ماحصلی جز دایمی شدن بحران نداشته است؛ و بر همین بافتار تاریخی، مسیر کشاکش های دیرینه حاکمان و فرودستان چنان پیش رفته، که اینک وضعیت شکننده ی حاکمان را چیزی جز انقیاد مطلق فرودستان ثبات نمی بخشد. و ساختار جدید قدرت سیاسی اساسا بر همین سیاق چینش و آرایش یافته است. کافی ست نگاهی گذرا به سوابق سران سه قوه حکومتی بیاندازیم. وانگهی حاکمان ایران هیچ گاه چنین سرراست، بن مایه نظامی-امنیتی (بخوانیم سرکوب) قدرت سیاسی خویش را عیان نکرده بودند. اینک با اسب تروای ابراهیم رئیسی کمابیش تمامی ارکان مدیریتی و اجرایی کلان کشور در حال مشق تعلیم برای هماهنگ سازی کت وشلوار با پوتین نظامی هستند. و این از سایه به در آمدن نظامیان گویا باز هم ترس حاکمان را زایل نساخته، چون اکنون در صددند نیروی انتظامی را در سپاه و بسیج ادغام کنند؛ و همزمان، از پول نانی که عملا از حلقوم مردم گرسنه و ستمدیده بیرون می کشند، بودجه سال آینده سپاه پاسداران را دو و اندی برابر کرده اند؛ و در کنار این بازی های ترس خورده و لاجرم تهاجمی، بودجه صداوسیما را هم دو و اندی برابر کرده اند تا با انگیزه و توان بیشتری بر چهره ی این تراژدی زنده زنگار دروغ بپاشد.
«حکومت اسلامی ایران» دیگر از مرحله ستم کردن و زندانی کردن فرا رفته و خود به ترجمان زنده ستم و زندان بدل شده، بی هیچ استعاره ای. حاکمان در اثر پیشینه ی کرداری تاریک و مطول خویش، منافع و ماهیت و ضرورت های امروز خویش را چنان شکل داده اند که اینک به گونه ای جبری محکومند که به چیزی جز بقای همین هستی اجتماعی معفن خویش نیاندیشند.
بی تردید ستیز بزرگی در راه است. حاکمان تمام توان خویش را به میدان آورده اند یا در حال انجام آن اند. اما مزیت راهبردی فرودستان در آن است که آنان هنوز فقط با بخش ناچیزی از توان خود به میدان خیابان و کارخانه (و محیط های کار و زندگی جمعی) آمده اند. ستمدیدگان همچنین از این مزیت اخلاقی تعیین کننده هم برخوردارند که آنها برای رهایی خویش پیکار می کنند، نه برای انقیاد دیگری. گرچه چاره ای ندارند که در این مسیر با شکستن کل این زندان ستم، زندانبان را بی خانه و عریان سازند.
نیروهای امنیتی که امروز به معلمان معترض و روزهای گذشته به دیگر معترضان و خصوصا به گوهر عشقی (این الهه ی دادخواهی و حقیقت طلبی) هجوم بردند، وظیفه پاسداری از دیوارهای این زندان را بر عهده دارند. تهاجم آنها تصدیق آن است که در این اعتراضات قدرتی نهفته است: قدرت خاموش مردم ستمدیده که از مجاری متعدد (به شمار حوزه ها و مجاری ستم) در حال جمع شدن است تا صدای رسایی بیابد؛ تا در خیابان ها پیکر بیابد و شریان های حیات حاکمان را قطع نماید. عصاره ی این قدرت، از ترکیب یگانه اعتصاب و دادخواهی (طلب حقیقت) می آید.
پس بگذار هر گامی و فریادی در خیابان، خواب مشوش حاکمان را در پس زندان بزرگی که ساخته اند آشفته تر سازد.
باشد که با همبستگی شور و آگاهی، خروش این فریادهای خشم در رود بنیانکن انقلاب به هم پیوندد، تا دیگر هیچ معلم و هیچ انسان آزاده ای با تازیانه ی نان و مسکن تحقیر نشود و به جرم بیان حقیقت و طلب حق، اسیر زندان نگردد. تا هیچ گوهری، بی ستار نشود.
-------------------------------------------
#اعتراضات_معلمان
#اعتصابات_معلمان
#جنبش_کارگری
#سیاست_طبقاتی_رادیکال
#اعتصابات_سراسری
-------------------------------------------
کانال تلگرام کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
معلم به پاخیز، برای رفع تبعیض!
کافی ست برای احقاق حقی به خیابان ها بیاییم، تا «زندان» بار دیگر موضوع شود: هم برای مجازات حضور اعتراضی در خیابان، که مرزهای نازک امنیت حاکمان را خدشه دار می کند؛ و هم برای دفاع همذات پندارانه از زندگی کسانی که به جرم مشابهی در زندان به سر می برند. زندان ستم و استبداد چنان گسترده شده، که هر صدایی که آزادی زندانی را فریاد می زند، به جای دور یا انسانی بیگانه ارجاع نمی دهد.
و ستم ها و مطالبات چنان انباشته اند که هر تظاهرات، با شعارهای تازه ای همراه می شود؛ و باز حجم شعارها و فریادها را یارای هماوردی با سرعت انباشت ستم ها نیست. طوری که ستمدیدگان مجبورند هربار با شعارهای تازه ای وارد خیابان شوند. اما به راستی، این رقابت شمار ستم ها و شمار شعارها و مطالبات تا کجا پیش می رود؟
تشدید مستمر تضادهای ساختاری جامعه ماحصلی جز دایمی شدن بحران نداشته است؛ و بر همین بافتار تاریخی، مسیر کشاکش های دیرینه حاکمان و فرودستان چنان پیش رفته، که اینک وضعیت شکننده ی حاکمان را چیزی جز انقیاد مطلق فرودستان ثبات نمی بخشد. و ساختار جدید قدرت سیاسی اساسا بر همین سیاق چینش و آرایش یافته است. کافی ست نگاهی گذرا به سوابق سران سه قوه حکومتی بیاندازیم. وانگهی حاکمان ایران هیچ گاه چنین سرراست، بن مایه نظامی-امنیتی (بخوانیم سرکوب) قدرت سیاسی خویش را عیان نکرده بودند. اینک با اسب تروای ابراهیم رئیسی کمابیش تمامی ارکان مدیریتی و اجرایی کلان کشور در حال مشق تعلیم برای هماهنگ سازی کت وشلوار با پوتین نظامی هستند. و این از سایه به در آمدن نظامیان گویا باز هم ترس حاکمان را زایل نساخته، چون اکنون در صددند نیروی انتظامی را در سپاه و بسیج ادغام کنند؛ و همزمان، از پول نانی که عملا از حلقوم مردم گرسنه و ستمدیده بیرون می کشند، بودجه سال آینده سپاه پاسداران را دو و اندی برابر کرده اند؛ و در کنار این بازی های ترس خورده و لاجرم تهاجمی، بودجه صداوسیما را هم دو و اندی برابر کرده اند تا با انگیزه و توان بیشتری بر چهره ی این تراژدی زنده زنگار دروغ بپاشد.
«حکومت اسلامی ایران» دیگر از مرحله ستم کردن و زندانی کردن فرا رفته و خود به ترجمان زنده ستم و زندان بدل شده، بی هیچ استعاره ای. حاکمان در اثر پیشینه ی کرداری تاریک و مطول خویش، منافع و ماهیت و ضرورت های امروز خویش را چنان شکل داده اند که اینک به گونه ای جبری محکومند که به چیزی جز بقای همین هستی اجتماعی معفن خویش نیاندیشند.
بی تردید ستیز بزرگی در راه است. حاکمان تمام توان خویش را به میدان آورده اند یا در حال انجام آن اند. اما مزیت راهبردی فرودستان در آن است که آنان هنوز فقط با بخش ناچیزی از توان خود به میدان خیابان و کارخانه (و محیط های کار و زندگی جمعی) آمده اند. ستمدیدگان همچنین از این مزیت اخلاقی تعیین کننده هم برخوردارند که آنها برای رهایی خویش پیکار می کنند، نه برای انقیاد دیگری. گرچه چاره ای ندارند که در این مسیر با شکستن کل این زندان ستم، زندانبان را بی خانه و عریان سازند.
نیروهای امنیتی که امروز به معلمان معترض و روزهای گذشته به دیگر معترضان و خصوصا به گوهر عشقی (این الهه ی دادخواهی و حقیقت طلبی) هجوم بردند، وظیفه پاسداری از دیوارهای این زندان را بر عهده دارند. تهاجم آنها تصدیق آن است که در این اعتراضات قدرتی نهفته است: قدرت خاموش مردم ستمدیده که از مجاری متعدد (به شمار حوزه ها و مجاری ستم) در حال جمع شدن است تا صدای رسایی بیابد؛ تا در خیابان ها پیکر بیابد و شریان های حیات حاکمان را قطع نماید. عصاره ی این قدرت، از ترکیب یگانه اعتصاب و دادخواهی (طلب حقیقت) می آید.
پس بگذار هر گامی و فریادی در خیابان، خواب مشوش حاکمان را در پس زندان بزرگی که ساخته اند آشفته تر سازد.
باشد که با همبستگی شور و آگاهی، خروش این فریادهای خشم در رود بنیانکن انقلاب به هم پیوندد، تا دیگر هیچ معلم و هیچ انسان آزاده ای با تازیانه ی نان و مسکن تحقیر نشود و به جرم بیان حقیقت و طلب حق، اسیر زندان نگردد. تا هیچ گوهری، بی ستار نشود.
-------------------------------------------
#اعتراضات_معلمان
#اعتصابات_معلمان
#جنبش_کارگری
#سیاست_طبقاتی_رادیکال
#اعتصابات_سراسری
-------------------------------------------
کانال تلگرام کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
مذهب را باید در چارچوب نقد شرایط سیاسی مورد انتقاد قرار داد، نه اینکه شرایط سیاسی را در چهارچوب مذهب به نقد بکشیم، چرا که این روش با ماهیت روزنامه و سطح آگاهی خوانندگان معمولی آن بیشتر سازگار است، چون مذهب به خودی خود بیمحتوا است و وجود آن نه مرهون عرش که وابسته به زمین است و با الغای واقعیتِ مسخ شدهی دنیوی، که مذهب تئوریِ آن است، مذهب به خودی خود فرو خواهد ریخت.
نامهی #مارکس به آرنولد روگه
@Blackfishvoice
نامهی #مارکس به آرنولد روگه
@Blackfishvoice
صدای ماهی سیاه (BFV)
Photo
rs-yk-rosa-mass-strike-fa.pdf
1.5 MB
اعتصاب تودهاى، حزب سیاسی و اتحادیههای کارگری
نویسنده: #رزا_لوکزامبورگ
مترجم: ی.کهن
#کتاب #اعتصاب #مبارزه_طبقاتی #طبقه_کارگر #اتحادیه_های_کارگری
@Blackfishvoice
نویسنده: #رزا_لوکزامبورگ
مترجم: ی.کهن
#کتاب #اعتصاب #مبارزه_طبقاتی #طبقه_کارگر #اتحادیه_های_کارگری
@Blackfishvoice
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ششمین دریاچهٔ بزرگ آب شور دنیا را به یک بیابان مملو از نمک تبدیل کردهاند.
#دریاچه_ارومیه #نابودی_محیط_زیست
@Blackfishvoice
#دریاچه_ارومیه #نابودی_محیط_زیست
@Blackfishvoice
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئویی از رفتار مأموران امنیتی با معلمان معترض مازندرانی در جریان #اعتصاب_سراسری_معلمان در روز دوشنبه
@Blackfishvoice
@Blackfishvoice
صدای ماهی سیاه (BFV)
Photo
Akharin Sangare Azadi.pdf
6.7 MB
آخرین سنگر آزادی
مجموعه مقالات میرجعفر پیشهوری در روزنامۀ حقیقت،ارگان اتحادیۀ عمومی کارگران ایران ( ۱۳۰۰ - ۱۳۰۱)
به کوشش رحیم رئیسنیا
#کتاب #پیشه_وری
@Blackfishvoice
مجموعه مقالات میرجعفر پیشهوری در روزنامۀ حقیقت،ارگان اتحادیۀ عمومی کارگران ایران ( ۱۳۰۰ - ۱۳۰۱)
به کوشش رحیم رئیسنیا
#کتاب #پیشه_وری
@Blackfishvoice
به مناسبت #اعتصاب و همصداییِ کمنظیر معلمان یادی کنیم از #هرمز_گرجی_بیانی معلمی که در ۲۷ مردادماه ۱۳۵۸ بازداشت و چهار ساعت بعد تیرباران شد.
ضدانقلاب اینگونه پایههای خود را محکم کرد؛ با قتلعامِ یک نسل از سازماندهندگان و برجستهترین نیروهای انقلابی. بقای طبقهی حاکم کماکان در گرو سرکوب و توحش است و از همینروست که از کوچکترین گردهمایی وحشتزده شد و سراسیمه برای سرکوب یا پروندهسازی مهیا میشود.
@Blackfishvoice
ضدانقلاب اینگونه پایههای خود را محکم کرد؛ با قتلعامِ یک نسل از سازماندهندگان و برجستهترین نیروهای انقلابی. بقای طبقهی حاکم کماکان در گرو سرکوب و توحش است و از همینروست که از کوچکترین گردهمایی وحشتزده شد و سراسیمه برای سرکوب یا پروندهسازی مهیا میشود.
@Blackfishvoice
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«وفاداری یک سرمایهدار عاقل نمیتواند به کیفیات مادی یا ایدئولوژیک یک شیء (یعنی ارزش مصرفی آن) باشد، بلکه او همیشه باید به سود به عنوان کمیتی ناب وفادار باشد. به عنوان مثال، سرمایهدار واقعاً "عاقل" هر قدر هم که مذهبی باشد، به محض دریافت علائم سودآوری و در واکنش به آن، از تولید کتاب مقدس دست میکشد و به تولید پورنوگرافی میپردازد. مجازات تخطی از این وفاداری به سودآوری ناب عبارت خواهد بود از باختن در رقابت و حذف شدن از میان سرمایهداران. در مورد غذا هم به همین صورت است؛ اگر تولید غذای ناسالم سود بیشتری داشته باشد، و تا جایی که استفاده از مواد سمی و آلایندۀ محیط زیست سودآوری را افزایش دهند سرمایهدار "عاقل" به جای تولید غذای سالم غذای ناسالم تولید میکند.»
از کتابِ "بگذار آشغال بخورند: چگونه سرمایهداری گرسنگی و چاقی میآفریند"
نویسنده: #رابرت_آلبریتون
مترجم: کیانوش یاسایی
@Blackfishvoice
از کتابِ "بگذار آشغال بخورند: چگونه سرمایهداری گرسنگی و چاقی میآفریند"
نویسنده: #رابرت_آلبریتون
مترجم: کیانوش یاسایی
@Blackfishvoice
Forwarded from کارگاه دیالکتیک
هیچ نسخهی حاضر و آمادهای وجود ندارد:
نقطهی شروعِ مبارزه، ضرورت است!
گفتگو با دِبورا نونِس Débora Nunes
از اعضای سازماندهندهی «جنبش کارگران بیزمین» - برزیل
ترجمه: امین حصوری
-----------------------------------------------
یادداشت مترجم: 👇🏾
در جریان یک نشست آموزشی حول موضوع ملزومات «سیاست از پایین» (تلویحا: «کار تودهای»)، که تابستان ۲۰۲۱ توسط چند گروه سیاسی فعال در این حوزه – در آلمان– برگزار گردید، از یکی از زنان سازماندهندهی «جنبش کارگران بیزمین» (برزیل) دعوت شد تا بهطور آنلاین در این نشست شرکت نماید و تجارب مبارزاتی خویش در کار تودهای و فرآیند سازمانیابی فرودستان را با شرکتکنندگان در میان بگذارد. متن پیش رو ترجمهی همین گفتگوی زنده است. از آنجا که زمینههای انضمامی–تاریخیِ خاص هر جامعه، شرایط پیشبرد مبارزه در آن کشور را تعیین میکنند، روشن است که آموزهها و دستاوردهای مبارزاتی «جنبش کارگران بیزمین» (MST) در برزیل مستقیماً در جوامعی مثل آلمان یا ایران قابل کاربست نیستند. با این همه، نظام سرمایهداری خصلتها و روندهای جهانشمولی دارد که درسآموزی کارگران و ستمدیدگانِ جوامع مختلف از مبارزات یکدیگر را ضروری میسازد. بههمین دلیل، آنچه از انترناسیونالیسم کارگری و مبارزات جهانی و همبستهی ضدسرمایهداری میشناسیم، پیش از هرچیز در گروِ این درسآموزیهای متقابل است.{توفیق در پیریزیِ همبستگی و حمایتهای انترناسیونالیستی و برپایی سازمانهای جهانیِ مشترک، وابسته به رشد مبارزات در هر یک از این جوامع است، که خود نیازمند بازخوانی مستمر تجارب یکدیگر است}.
اما برای اینکه خوانندهی متأثر از فراز و فرودهای حاد جامعهی ایران ارتباط معنادارتری با مضمون این گفتگو برقرار کند، شاید بتوان متن حاضر را در پرتو تأمل در یک پرسش باز و تعیینکننده برای وضعیت کنونیِ ایران خوانش کرد؛ و آن اینکه: گسترش روزافزون جمعیت تهیدستان و حاشیهنشینان شهری و روستایی را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ و مهمتر آنکه: مبارزات جاری و بالقوه در این حوزه چه نسبتی با سیاست طبقاتی رادیکال مییابند؟
درک فشردهی من آن است که رشد مشهود این پدیدهْ پیامدیست از روندهای همپیوند پرولتریزهسازی و سلب مالکیت در سرمایهداری متاخر، که بهطور فزآیندهای به طرد و محرومسازی و حاشیهراندگی میانجامند؛ و بههمین اعتبار، این جمعیت فراگیر را میباید همچون نمودهایی از چهرهی ناهمگون پرولتاریای عصر حاضر بازشناسی کرد (شرح مفصلتر این دیدگاه در متن دیگری آمده است). اما بهنظر نمیرسد که چنین دیدگاهی دربارهی جایگاه طبقاتی تهیدستان، در فضای فکری چپ ایران مقبولیت وسیعی داشته باشد. یعنی رویکرد غالب، تأکید بر تمایزگذاری میان طبقهی کارگر و تهیدستان شهری و روستاییست*. با این همه، دستکم تجربهی بلندمدت «جنبش کارگران بیزمین» در برزیل مؤید آن است که جنبش تودهای تهیدستان نهفقط بخش مهمی از پیکار طبقاتی کارگران است، بلکه میتواند و میباید سازمانیافته و ضدسرمایهدارانه باشد.
* پ.ن. برای مثال، محمد مالجو در فرازی از گفتگو با همایون ایوانی حول موضوع چگونگی سازمانیابی تهیدستان شهری، میکوشد چنین رویکردی را مستدل نماید (رجوع کنید به وبسایت نقد اقتصاد سیاسی).
------------------------------------------------
لینک مطلب در وبسایت کارگاه:👇🏾
https://kaargaah.net/?p=1216
دریافت متن در فرمت پی.دی.اف.👇🏾
http://pdf.kaargaah.net/145_MST_Brazil_Question_of_Organisation_HAmin.pdf
دریافت متن در فرمت ورد
-------------------------------------------
#جنبش_تهیدستان
#کار_تودهای
#سیاست_از_پایین
#سازماندهی
#تجارب_جهانی_سازماندهی
#مبارزات_ضدسرمایهداری
#سیاست_طبقاتی_رادیکال
-------------------------------------------
کانال تلگرام کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
نقطهی شروعِ مبارزه، ضرورت است!
گفتگو با دِبورا نونِس Débora Nunes
از اعضای سازماندهندهی «جنبش کارگران بیزمین» - برزیل
ترجمه: امین حصوری
-----------------------------------------------
یادداشت مترجم: 👇🏾
در جریان یک نشست آموزشی حول موضوع ملزومات «سیاست از پایین» (تلویحا: «کار تودهای»)، که تابستان ۲۰۲۱ توسط چند گروه سیاسی فعال در این حوزه – در آلمان– برگزار گردید، از یکی از زنان سازماندهندهی «جنبش کارگران بیزمین» (برزیل) دعوت شد تا بهطور آنلاین در این نشست شرکت نماید و تجارب مبارزاتی خویش در کار تودهای و فرآیند سازمانیابی فرودستان را با شرکتکنندگان در میان بگذارد. متن پیش رو ترجمهی همین گفتگوی زنده است. از آنجا که زمینههای انضمامی–تاریخیِ خاص هر جامعه، شرایط پیشبرد مبارزه در آن کشور را تعیین میکنند، روشن است که آموزهها و دستاوردهای مبارزاتی «جنبش کارگران بیزمین» (MST) در برزیل مستقیماً در جوامعی مثل آلمان یا ایران قابل کاربست نیستند. با این همه، نظام سرمایهداری خصلتها و روندهای جهانشمولی دارد که درسآموزی کارگران و ستمدیدگانِ جوامع مختلف از مبارزات یکدیگر را ضروری میسازد. بههمین دلیل، آنچه از انترناسیونالیسم کارگری و مبارزات جهانی و همبستهی ضدسرمایهداری میشناسیم، پیش از هرچیز در گروِ این درسآموزیهای متقابل است.{توفیق در پیریزیِ همبستگی و حمایتهای انترناسیونالیستی و برپایی سازمانهای جهانیِ مشترک، وابسته به رشد مبارزات در هر یک از این جوامع است، که خود نیازمند بازخوانی مستمر تجارب یکدیگر است}.
اما برای اینکه خوانندهی متأثر از فراز و فرودهای حاد جامعهی ایران ارتباط معنادارتری با مضمون این گفتگو برقرار کند، شاید بتوان متن حاضر را در پرتو تأمل در یک پرسش باز و تعیینکننده برای وضعیت کنونیِ ایران خوانش کرد؛ و آن اینکه: گسترش روزافزون جمعیت تهیدستان و حاشیهنشینان شهری و روستایی را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ و مهمتر آنکه: مبارزات جاری و بالقوه در این حوزه چه نسبتی با سیاست طبقاتی رادیکال مییابند؟
درک فشردهی من آن است که رشد مشهود این پدیدهْ پیامدیست از روندهای همپیوند پرولتریزهسازی و سلب مالکیت در سرمایهداری متاخر، که بهطور فزآیندهای به طرد و محرومسازی و حاشیهراندگی میانجامند؛ و بههمین اعتبار، این جمعیت فراگیر را میباید همچون نمودهایی از چهرهی ناهمگون پرولتاریای عصر حاضر بازشناسی کرد (شرح مفصلتر این دیدگاه در متن دیگری آمده است). اما بهنظر نمیرسد که چنین دیدگاهی دربارهی جایگاه طبقاتی تهیدستان، در فضای فکری چپ ایران مقبولیت وسیعی داشته باشد. یعنی رویکرد غالب، تأکید بر تمایزگذاری میان طبقهی کارگر و تهیدستان شهری و روستاییست*. با این همه، دستکم تجربهی بلندمدت «جنبش کارگران بیزمین» در برزیل مؤید آن است که جنبش تودهای تهیدستان نهفقط بخش مهمی از پیکار طبقاتی کارگران است، بلکه میتواند و میباید سازمانیافته و ضدسرمایهدارانه باشد.
* پ.ن. برای مثال، محمد مالجو در فرازی از گفتگو با همایون ایوانی حول موضوع چگونگی سازمانیابی تهیدستان شهری، میکوشد چنین رویکردی را مستدل نماید (رجوع کنید به وبسایت نقد اقتصاد سیاسی).
------------------------------------------------
لینک مطلب در وبسایت کارگاه:👇🏾
https://kaargaah.net/?p=1216
دریافت متن در فرمت پی.دی.اف.👇🏾
http://pdf.kaargaah.net/145_MST_Brazil_Question_of_Organisation_HAmin.pdf
دریافت متن در فرمت ورد
-------------------------------------------
#جنبش_تهیدستان
#کار_تودهای
#سیاست_از_پایین
#سازماندهی
#تجارب_جهانی_سازماندهی
#مبارزات_ضدسرمایهداری
#سیاست_طبقاتی_رادیکال
-------------------------------------------
کانال تلگرام کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic
خودگردانی-و-سلسله-مراتب (1).pdf
145.2 KB
خودگردانی و سلسله مراتب (برگرفته از کتاب محتوای سوسیالیسم)
نويسنده: کورنلیوس کاستوریادیس
مترجم: بهروز صفدری
#خودگردانی
@Blackfishvoice
نويسنده: کورنلیوس کاستوریادیس
مترجم: بهروز صفدری
#خودگردانی
@Blackfishvoice