کانال رسمی هزار باده فرهنگ
691 subscribers
3.42K photos
485 videos
80 files
2.75K links
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم.

ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
Download Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. ایرانِ بی«نعمت» سرمقاله روزنامه ستاره صبح تشییع باشکوه حقوقدان و وکیل مردمی ...👇 https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فرهنگی #هنری #باغ_خبوشان #قوچان #خبوشان #خراسان #تهران #ایران #پژوهش #پژوهشگر #محمد_معین_فر #سردبیر #فرهنگ_و_هنر #گفت_و_گو…
.

ایرانِ بی«نعمت»

سرمقاله روزنامه ستاره صبح

تشییع باشکوه حقوقدان و وکیل مردمی

ستاره صبح- علی فریدونی:
#نعمت_احمدی، وکیل دادگستری، حقوقدان، استاد اخراجی دانشگاه آزاد، نویسنده و روزنامه نگار روز جمعه گذشته در اثر بیماری مزمن سرطان در سن 68 سالگی از دنیا رفت. خبر درگذشت او به دلیل فعالیت های حقوقی و مطبوعاتی که داشت مثل یک بمب خبری بود که به سرعت در فضای رسانه ای داخل و خارج کشور منتشر شد. پیکر این کنشگر نستوه و خستگی ناپذیر روز گذشته در امام زاده صالح تهران در میان موجی از غم و اندوه دوست داران مرحوم احمدی تشییع و به خاک سپرده شد. به گزارش خبرنگار ما در مراسم تشییع این وکیل برجسته و مدافع حقوق مردم و روزنامه نگاران به حضور هزاران زن و مرد، تعدادی از وزاری پبشین، معاونین وزاری پیشین،دادستان عمومی و انقلاب پیشین مشهد و تهران، نمایندگان پیشین مجلس، دبیران کل احزاب، مدیران مسئول روزنامه های دایر و بایر( توقیف شده)، فرزندان هاشمی رفسنجانی، قضات پیشین دادگستری و صدها نفر از دوسنداران مرحوم احمدی پیکرش به خاک سپرده شد. یادش گرامی راهش پر رهرو باد

ستاره صبح درگذشت این وکیل برجسته، حقوقدان و روزنامه نگار را به خانواده ایشان و جامعه رسانه ای کشور تسلیت می گوید.


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

ابراز همدردی با استاد #کلیم_الله_توحدی_کانیمال پژوهش‌گر برجسته اقوام کورد خراسان

انا لله و انا الیه راجعون
مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتمزده بـه انتظار بنشیند و این، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش درفـراخـنای بـی‌کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی اوسـت.
حضرت استاد کلیم‌الله توحدی کانیمال، پژوهش‌گر برجسته مجموعه ارجمند "حرکت تاریخی کرد به خراسان"، درگذشت همسر گرامیتان مرحومه بانو حلیمه تقی زاده را (به شما و خانواده محترمتان به ویژه به بانوان محترم خانم
#ایران_توحدی، #نیلوفر_توحدی و آقای #ابولفضل_توحدی تسلیت عرض نموده) برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم.

محمد معین‌فر
سردبیر فصلنامه فرهنگی و هنری باغ خبوشان

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

جناب آقای
#کلیم_الله_توحدی
خدمتگزار بی ادعای فرهنگ ملی کرد!

درگذشت همسر گرامی را که بدون شک حامی و شریک زحمات و رنجهای بی پایان شما درخدمات بی دریغتان به فرهنگ مردم کرد و بازگویی تاریخ پر از محنت بخشی از این مردم بوده است، به شما و فرزندان عزیزتان تسلیت میگویم.
شادی روح آن عزیز سفر کرده و شکیبایی سوگواران را از یزدان پاک خواهانم.

#صالح_نیک_بخت
وکیل داد گستری

https://t.me/salehnikbakht/10685


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

بنام دوست.
با درود، به خجستگی نام‌روزِ پیرِ آگاه دلِ هستی‌شناسی ایران،
#شمس_تبریزی، این دو چارانه را پیشکش می‌نمایم:


۱- تا چند به دارِ شک معلق باشم
در «آبِ سیاه» غرقِ مطلق باشم

صد چهره‌ی باطل از حق آراسته‌اند
وقت است به فکرِ یک انالحق باشم


۲- امروز طریقِ حق غریب افتاده‌ست
خلق از میِ عشق بی‌نصیب افتاده‌ست

صد دار به‌پا گشته و منصوری نیست
شبلی «به موافقت» عجیب افتاده‌ست


ترکیبِ «آب سیاه» برگرفته از مقالات شمس تبریزی است.

«به موافقت» وام گرفته از تذکره الاولیای عطار نیشابوری است.

#مهدی_رحمانی_قوچانی


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

الماسی در شعر و ادب پارسی،
#مولانا_جلال_الدین_محمد_بلخی

۸ مهر روز بزرگداشت
#مولانا

(زاده سال ۶۰۴ق بلخ - درگذشته سال ۶۷۲ق قونیه)

جلال‌الدین محمدبن بهاءالدین، معروف به «مولانا» «مولوی» «ملای روم» و «جلال‌الدین رومی» است که در کودکی مقارن حمله‌ مغول، با پدرش به آسیای صغیر در ترکیه‌ امروزی رفت و با خاندانش در قونیه مستقر شد.

کتاب‌های: مثنوی معنوی، دیوان شمس تبریزی، فیه مافیه، مکاتیب و مجالسِ سَبعه از آثار مولانا است.

https://t.me/farzandeiran_ir/2300


https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

#مولوی

مولوى، اى آن‏كه كشف رازِ پنهان كرده‌اى
خلق را از رازمندی‌هات حيران كرده‌اى

يافتى از رازِ حق بس نكته‌ی مجهول را
جهل را زين ره برون، از راهِ احسان، كرده‌اى

عشق را آن‏گونه پالودى كه در ظرفِ زمان
می‌نگنجد آنچه پالايش به هر سان كرده‌اى

عشق را توصيف‌ها كردند و تو در هر عمل
وانمودى آنچه را اعجاز دوران كرده‌اى

عقل را در پهنه‌ی شطرنج درکِ ماسِوا
در جدال عشق، شهمات و پريشان كرده‌اى

تا بريدند از نيستانت به كامِ ديگران
بس شكايت‌ها زِ رنج غربتستان كرده‌اى

ناله در نی‌نامه كردى از غريبی‌هاى خويش
واندر اين نالش چه چالش‌ها كه با جان كرده‌اى

عالَم خاكى نبودت جاى آرام و نشست
جان افلاكى غمين از رنجِ هجران كرده‌اى

بر فراز كهكشان‌ها پاى هِشته بی‌هراس
خانه‌اى از عشقِ گردون‏قدر، بنيان كرده‌اى

عالَم امكان برايت تنگ و تارى مى‌نمود
سوى واجب نردبان از عشق و ايمان كرده‌اى

از حقايق آنچه پنهان بود از ديدارِ خلق
شمّه‌اى پيدا چو مهر از ابر كتمان كرده‌اى

كرده‌اى تسخير، ملک فضل را چون شهرِ دل
عشق را آنگه بر اين معموره، سلطان كرده‌اى

شمس تبريزى ندانم چون دگرگونت نمود
كآدمى را زين دگرديسى ثناخوان كرده‌اى

عشقِ رحمانى تو را زى رقص عرفانى كشيد
بيقرارى‌ها از اين اكرامِ رحمان كرده‌‏اى

شمس تبريزت به دنيايى دگر شد رهنمون
واندر اين دنيا صفاى خاص عرفان كرده‌ای

مژده‌ی حقّ‌اليقينت برد در اوج سماع
رقص حق‌جويانه را همسوى اَلحان كرده‌اى

باده‌ی عرفان از آن ساعت كه كردت مستِ مست
حكمتِ ديوانگى را درسِ مستان كرده‌‏اى

اين ‏بود گر مستى‏ و اين‏ گونه باشد وجد و حال
عالمى را از بسى غفلت پشيمان كرده‌اى

كنجكاوى‌ها نمودى در پسِ پستوى راز
ور به دستاورد، سهمى بذلِ اخوان كرده‌اى

آنچه بسْرودى به نام شمس در برجِ هنر
شعر را رخشنده خورشيد درخشان كرده‌اى

شعر و حكمت را به مانند دو طفل توأمان
پرورش‌ها داده وآنگه سر به فرمان كرده‌اى

نيستى پيغمبر امّا در رهِ پيغمبرى
راه‏ها پيموده و رجعت به سامان كرده‌اى

زادگاهت بلخ و شعرت پارسى، اى آفرين
كآشيان، قونيّه و خدمت به ايران كرده‌اى

اى طبيب جمله علّت‏هاى ما در مهدِ جهل
درد ما را همچو جالينوس، درمان كرده‌‏اى

مذهبت هرچند بودى عشق و مى‌جستى فنا
دفترت رمز بقاى هر مسلمان كرده‌اى

بر حسام ‏الدين درود از ما كه با تذكار او
مثنوى را مكتب ارشاد انسان كرده‏‌اى

آنچه بسْرودى زِ تمثيل و حِكَم وآياتِ نغز
خدمتِ اسلام را تفسير قرآن كرده‏‌اى

زآنچه گفتى از حكايات و نصايح سربه‌سر
جِيب انسان را رها از قيد شيطان كرده‌اى

از زبان‏ و چشم شمس‌‏الدين‏ چه‏ بود آن‏ رمز و راز
كآن همه نعمت به پايش جمله قربان كرده‌اى

از شكوه باستانت نيست غفلت، كز خرد
بهر همراهيت، يادِ پورِ دستان كرده‌‏اى

تن به دنياى اهورايى سپردى، وز خلوص
در ره حق جان فداى جانِ جانان كرده‌‏اى

مولوى، اى از شمارِ اوليا، شخصِ شخيص
عالَمى را محوِ اشعارت به ديوان كرده‌اى

بهر مولانا سرودن شعر، دشوار است اديب
كسب اين توفيق از درگاهِ يزدان كرده‌اى

#ادیب_برومند
https://t.me/adibboroumand/257

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

ویدئوی فوق (زیر)👇برش لایوی از جلسه‌ی نقد و ارزیابی مجموعه‌ی «کابوس میله‌زاران» اثر منتخب دو مجموعه‌شعر از سعید تقی‌نیا، به وسیله استادان، منتقدان و کارشناسان ادبی است (در صفحه‌ی اینستاگرام
#باغ_خبوشان تاریخ ۱۴۰۰/۸/۱۳) که به علت حجم بالای آن، به صورت جداگانه تقدیم علاقه‌مندان شده است.

#نقد_مجموعه_شعر_کابوس_میله_زاران
#سعید_تقی_نیا
#جناب_دکتر_بهرام_پروین_گنابادی

https://t.me/taghiniasaeed/1512

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

#به_فرخندگی_ماه_مهر_و_مهرگان

در گاه‌شماری ایرانی، هفتمین ماه سال نام‌بُردار به مهر ایزد بزرگ آریایی - ایرانی است. مهر درپیش ایرانیان آن‌قدر گران‌مایه و دوست داشتنی بود، که هنوز آثار این شیفتگی و عشق در پاره‌ای از باورها و سوگندان مردم ایران پابرجا مانده‌است. هنوز مردم این مرزو بوم اهورایی به «سوی چراغ» سوگند می‌خورند. در شب‌هنگام با روشن شدن چراغ و به بزرگ‌داشت نور، صلوات می‌فرستند. یکی از نام‌های ایزد مهر در فرهنگ دیر‌پای ایرانی «دوست» است....👇

متن کامل مقاله‌ی ارزشمند «
#به_فرخندگی_ماه_مهر_و_مهرگان» را به قلم استاد #مهدی_رحمانی_قوچانی در ۵ صفحه در زیر همین پست مطالعه بفرمایید.

استفاده از این مقاله با ذکر منبع: «فصلنامه فرهنگی و هنری باغ خبوشان» بلامانع خواهد بود.

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #به_فرخندگی_ماه_مهر_و_مهرگان در گاه‌شماری ایرانی، هفتمین ماه سال نام‌بُردار به مهر ایزد بزرگ آریایی - ایرانی است. مهر درپیش ایرانیان آن‌قدر گران‌مایه و دوست داشتنی بود، که هنوز آثار این شیفتگی و عشق در پاره‌ای از باورها و سوگندان مردم ایران پابرجا مانده‌است.…
.

بنام خداوند خورشید و ماه

#به_فرخندگی_ماه_مهر_و_مهرگان

در گاه‌شماری ایرانی، هفتمین ماه سال نام‌بُردار به مهر ایزد بزرگ آریایی - ایرانی است. مهر درپیش ایرانیان آن‌قدر گران‌مایه و دوست داشتنی بود، که هنوز آثار این شیفتگی و عشق در پاره‌ای از باورها و سوگندان مردم ایران پابرجا مانده‌است. هنوز مردم این مرزو بوم اهورایی به «سوی چراغ» سوگند می‌خورند. در شب‌هنگام با روشن شدن چراغ و به بزرگ‌داشت نور، صلوات می‌فرستند. یکی از نام‌های ایزد مهر در فرهنگ دیر‌پای ایرانی «دوست» است. مردم این نام کهن را مترادف نام خداوند می‌دانند، و بنام دوست کار را آغاز می‌کنند، و یکی از سوگندان بزرگشان، سوگند خوردن به‌دوست است، و این نام سپند را به گرامی‌ترین و نزدیک‌ترین کسانشان نسبت می‌دهند.حلقه‌ی ازداوج در ایران و تمام گیتی، نشانی از استواری پیمان و وفاداری مهر است، چرا که واژه‌ی مهر(میثرَ) به معنای عهد و پیمان، و در روزگاران بس کهن‌ترش به‌چم دوستی و محبت آمده‌است. رنگ سرخ و یا ارغوانی یادمانی از ایستادگی و جان‌بازی و گذشت مهر است، که هنوز هم برغم گذشت هزاره‌ها همان چم‌های نمادین را در فرهنگ مانای ایران فرایاد می‌آورد.
مهر ‌یشت یکی از والاترین چکامه‌‌ها در فرهنگ ایران کهن و چامه‌ای ‌در ستایش و بزرگی ایزد مهر است. اهورامزدا به ‌شوند گرامی بودن مهر در پیشگاه مردم ایران در بندی از مهریشت، او را در ستایش و بزرگی هم‌‌ارج و هم‌‌پایه‌ی خویش آفریده‌است. مهر ایزدی است که هماره نگران و نگاهبان مرزهای آریایی است. با هزار چشمانی که هرگز برهم ‌نمی‌نهد، و فریفته نمی‌شود، و هزارگوش تیز و شنوا از ایران آریایی پاس‌داری می‌کند. هرگز دشمنان و پیمان شکنان و خیانت پیشه‌گان به ‌این سرزمین را نمی‌بخشد، و آنان را به کیفری سخت می‌رساند. ‌یکی از خویشکاری‌های برجسته‌ی مهر راستی و راست‌گویی است، او دشمن دروغ و ناراستی است. اوست‌ که راه را با دست‌یاری سروش برای تیرِ آرش می‌نمایاند، و آورنده باران برای چراگاه‌های فراخ است. در اوستای سپند، مهر نور و روشنایی پیش از طلوع خورشید است، که در گذر روزگار با خورشید مشتبه و یکی انگاشته شده‌است.‌ به این شوند است که «استرابون یونانی» در کارنامه‌ی خویش به ‌روشنی می‌گوید: «ایرانیان خورشید را به اسم مهر می‌ستایند.» و در یک باز‌گفت از تاریخ‌نگار ارمنی، الیشه (Elische) که از موبدی ایرانی باز‌گو می‌کند، درحالی که خورشید را مهر می‌نامد، از یک ویژگی‌ برجسته‌ی مهر (بخشش یکسان، داد و دهش برابر) که بنیان و پایه‌ی آیین مهری است، سخن می‌گوید: «خورشیدی که به‌واسطه‌ی اشعه‌ی خود جهان را روشن می‌کند، و به ‌واسطه‌ی حرارت خود غذای انسان و جانوران را نضج دهد، کسی که از سخاوت یک‌سان و داد و دهش مساوی خویش، مهر نامیده شده‌است.» به این ‌شوند مهر را در متون کهن و به‌ ویژه آیین مهر«خورشید داد و احسان» نامیده‌اند. پیشینه‌ی مهر را می‌توان تا روزگار وداهای هندیان بازجُست. در وداها «میترَ» ایزد نور و روشنایی است که هماره با وارونا ایزد بزرگ آریایی - هندی نامش آورده می‌شود. میترَ دراین نامه‌ی آریایی به معنی «دوستی» است، و بزرگ‌ترین ویژگی‌اش در وداها پاسبانی از راستی و پیمان است. در اوستای سپند مهر هماره با صفت «سُورَ» به ‌چم نبرده و دلیر نام برده شده‌است. در مهر یشت که ویژه‌ی ایزد مهر است، از میان آن‌همه ویژگی‌ها باید از دو ویژگی برجسته و بنیادین مهر«راستی و دلیری» نام برد. این دو صفت است که در سرشت ایرانی ریشه دوانیده، و همه‌ی جهانیان ایرانیان را به راست‌گویی و پهلوانی می‌شناختند. به‌ شوند دلیری و جنگاوری ایزد مهر است، که شاهان و پهلوانان ایرانی برای پیروزی بر دشمنان ‌به‌ او پناه می‌برند، و از او یاری می‌خواهند. یکی از بزرگ‌ترین خویشکاری‌های مهر، قربان کردن گاو سپند (گاو نخستین) است، که به ‌این شوند با کشتن گاو آیینی، کار باروری و رویش و فراوانی رخ می‌دهد.
ص (۱)
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #به_فرخندگی_ماه_مهر_و_مهرگان در گاه‌شماری ایرانی، هفتمین ماه سال نام‌بُردار به مهر ایزد بزرگ آریایی - ایرانی است. مهر درپیش ایرانیان آن‌قدر گران‌مایه و دوست داشتنی بود، که هنوز آثار این شیفتگی و عشق در پاره‌ای از باورها و سوگندان مردم ایران پابرجا مانده‌است.…
.

باید در استواری این دیدگاه گفت که، واژه‌ی »گئو» در اوستا به‌ معنای جهان هستی، زندگی گیتایی، و در سخنی هستی و زایش است، که پاره‌ای آن ‌را نادرست‌ به «گاو» ترجمه کرده‌اند. به‌ گفت ابوالقاسم پرتو، این دشنه‌ی خورشید یا نور است که سینه‌ی گاو زمین را می‌درد، و با این ‌کار آیینی، زمین به باروری و زایش می‌رسد. در حقیقت این قربانی نمادین به ‌دست مهر«عمل آفرینندگی» بود. از جای برخورد دشنه‌ی نورانی مهر بر پشت گاو زمین، گندم و درخت مو می‌روید. «گندم» در اندیشه‌های نمادین، غذای آیین‌ قربانی و نشان جاودانگی است، که به مادر زمین پیشکش می‌گردد. «در روم و یونان، پیش از مراسم قربانی بر سر قربانی گندم می‌ریختند.» خوشه‌ی گندم در این باورها، نماد فراوانی و پیوند زندگی آدمی و گیاهی و نشان زندگی و بخششی از سوی خداوند است در باورهای نهان‌گرا، درخت مو نشان درخت زندگی و جاودانگی است، و شرابش، نشان آگاهی و دانش و زندگی بخشی و جوانی است.
در اندیشه‌های نمادین ایرانی، گاو نماد خاک و زمین است. به این شوند است که در نامه‌ی سپند و رازناک ایران نیز این مفهوم کهنِ باروری و زایش زمین به ‌دست مهر(خورشید) به‌ درستی باز مانده‌است: «چو خورشید زد پنجه بر پشت گاو» یعنی مهر با تیغ روشنایی، زمین را روشن و بارور کرد. این باز گفت نمادین و رمز‌آمیز، درست هم‌گام با بازگفت‌هایی از مهریشت است: «مهر دارنده‌ی دشت‌های فراخ را می‌ستاییم که به ممالک آریایی، خان ومانِ با سازش و آرامش و خوش بخشد، باران بباراند، گیاه‌ها برویاند، کسی که گله و رمه بخشد، کسی که از کلام راستین آگاه است.» تمام این خویشکاری‌های مهر، نشان‌هایی از خواست واراده‌ی اهورایی (زندگی بخشی خجسته) است که با این کارها اهریمن به سستی و درماندگی و سرانجام با پیدایش و نمودِ این همه زندگی اهورایی تن به نابودی می‌دهد. غار و پرستش‌گاه‌های زیرزمینی در برگزاری آیین‌های مهری، نقشی بنیادین دارند. غار در باورهای مهریان نماد آسمان و بسی سپند است، و سقف آن با نقاشی‌هایی از خورشید و ماه و ستارگان یاد‌آور آسمان است. در اندیشه‌های کهن ایرانی، آسمان سرشتی سپند و خدایی دارد، و گنبد بلند آسمان، مکانی است قدسی، تا جایی‌که اوستای آن ‌را به «جامه‌ی اهورامزدا» تعبیر کرده‌است. براین بنیاد دیرین است ‌که در هماره‌ی روزگاران، نگاه ‌کردن به آسمان به‌ درستی نگاه‌ کردن به‌‌خداوند است. در نامه‌ی پیر توس این باور سپند به زیبایی نموده شده‌است:
همه سر نهاده سوی آسمان
سوی کردگارِ مکان و زمان

در اوستا، آسمان از سنگ پنداشته شده، و واژه‌ی «اَسمن» به‌معنای سنگ خاره است. آفرینش مهر از سنگِ خاره، نشان تقدس و آسمانی بودن مهر است. معجزه‌ی بیرون آمدن آب به‌ وسیله‌ی تیرِ ایزد مهر، نیز گویای باران‌‌ کرداری و ریزش آب از ابرهای زندانی شده‌ی آسمانی را تداعی می‌کند. مهم‌ترین عنصری که در پیوند با آسمان است، «خورشید» است. آخشیجی که در اندیشه‌های آریایی - ایرانی از پایگاهی ویژه برخوردار است، و قداستش در آیین مهری به بالاترین پایه می‌رسد. بیهوده نیست که در اوستا خورشید، چشم و گاه پیکر اهورامزدا شمرده شده‌است. خورشید روز نخستین نوروز در نزدیک ترین فاصله به ‌زمین قرار دارد. این رخداد در فرهنگ باستانی ایران و به‌ویژه مهری از ارجِ بالایی برخوردار است.‌ این هنگام سپند را «شرف خورشید» و یا «بیت الشرف» می‌نامیدند. در این روز فرخنده (نوروز) بوده ‌است که ایزد مهر به قربانی کردن گاوِ آیینی پرداخت، و به ساکنان گیتی مژده‌ی باروری و زایش و فراوانی و ازهمه ارزنده‌تر، شادی و شادمانی و برابری و برادری را داد.‌ بنابر سرشت اهریمن که با خواست و اراده‌ی خداوند سر دشمنی و ناسازی دارد. ضحاک این نماد آشکار و زمینی شده‌ی اهریمن با تازش بردن به‌زمین بارور و آبادان و زندگی‌بخش که در شاه‌نامه در شخصیت «گاو پرمایه» نمایان شده، هرچه آفریننده‌ی سودمند اهورایی را نابود می‌کند:
بیامد ازآن کینه چون پیل مست
مران گاو برمایه را کرد پست

همه هرچه‌ دید اندرو چارپای
بیفکند و زیشان بپرداخت جای

مهر ایزد بزرگ ایرانیان پیش از ظهور زردشت است. ایزدی که بسیاری از بزرگی‌های اخلاقی و سرشتین ایرانیان ازاو و آیین مهری پدید آمده‌است. یکی از بزرگ‌ترین ویژگی‌های مهر«به اندیشی» بود.‌ این ویژگی دیرینِ مهر همان پرتو مینوی خداوند، یعنی «صادر اول» وهومنه است. «وهومن» از دوپاره‌ی «وهو» به‌ معنای به و نیک، و پاره‌ی دوم «من» به‌ چمِ اندیشیدن و خرد است، که سرانجام به ریختِ «بهمن» درآمد. این ویژگی (به اندیشی و خردورزی) در فرهنگِ سپند ایرانی بنیان و بنیاد فرمان‌روایی گردید، و بهمن، فرشته‌ و نگهبان تاج و تخت خوانده‌ شد:
برآورد سر، آفرین کرد و گفت
مبادت جز از بخت پیروز جفت

چو هرمزد بادت بدین پایگاه
چو «بهمن» نگهبان تخت و کلاه

ص(۲)
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #به_فرخندگی_ماه_مهر_و_مهرگان در گاه‌شماری ایرانی، هفتمین ماه سال نام‌بُردار به مهر ایزد بزرگ آریایی - ایرانی است. مهر درپیش ایرانیان آن‌قدر گران‌مایه و دوست داشتنی بود، که هنوز آثار این شیفتگی و عشق در پاره‌ای از باورها و سوگندان مردم ایران پابرجا مانده‌است.…
.

مهر به ‌شوندِ دارا بودنِ ویژگی خرد و آگاهی است، که‌ بهترین و والاترین پیوندهای انسانی از جمله عشق را که با خرد هم‌آهنگ و جدا ناشدنی است، پایه‌ی هستی شناسی خویش قرار داد.‌ پیوندی خجسته که در ژرفای اندیشه و زندگی ایرانی ریشه دوانید، و این ویژگی ناب، یعنی عشق وخرد، در همه‌ی پیوندهای اجتماعی و سیاست و کشورداری به‌روشنی نمایان گشت. مهر ایزدِ «داد» نیز هست. «داد» در فرهنگ ایرانی ‌به‌ چمِ قانون و را‌ه و روش و دادگری است. کسی ‌که گام در راه داد و آسای ایزدی می‌نهد، در حقیقت با خداوند پیمان می‌بندد. از داد و آسای خدایی است، که پیوند‌های فردی و اجتماعی پدیدار می‌گردد.‌ و هر پیوندی را پیمانی می‌باید، تا این رشته‌ی سپند را استوارتر سازد، و فروزه‌های عشق و وفاداری و پای‌بندی به ارزش‌های بایسته را هویدا سازد. دو واژه‌ی سپند و همزادی که هر یک بایا و پیوسته‌ی (لازم و ملزوم) یک‌دیگرند. بر این بنیاد است‌ که در فرهنگ ایرانی، خداوند آیین شاهی و جهانبانی را از «داد» آفریده است: «جهاندار شاهی ز داد آفرید»

جشن مهرگان ویژه‌ی ایزد مهر است. جشنی با پیشینه، که در شکوه و بزرگی چیزی از نوروزِ جمشیدی کم ندارد. مهرگان جشن نموداری‌ ارزش‌های مهری است، جشنی که هرچه در او هست: شادی و سرور، موسیقی و پای‌کوبی، یک‌دلی و مهربانی، دوستی و مهرورزی، برکت و فراوانی، سپاس‌داری ازخداوند، و از همه مهم‌تر جشن برابری و مساوات و دهش‌مندی است.‌ در آیین مهری، مهریان یک‌دیگر را «برادر» می‌نامیدند. براین بنیاد‌های گران است که در آیینِ مهر «چلیپا» جای‌گاهِ ویژه‌ای داشته‌است. چلیپا (خاج) نمادِ آشتی بزرگ (صلح اکبر)، برادری و یگانگی در میان جهانیان بوده‌ است. در هنگام برپایی نیایش‌ها و جشن‌ها به‌ویژه مهرگان، تفاوتی میان دارا و ندار، دستور و پایه‌ور و مردم ساده و تنگ‌دست نبود، و همگان در برابر مهر و آیین‌های مهری یک‌سان و برابر بودند. مگر کسانی‌که که با پرهیزگاری و رنج و کوشش، زینه‌های آیینی را برای پالایش روان در می‌نوردیدند، و به‌ این شوند از‌پای‌گاهی والا برخوردار می‌شدند. در شاه‌نامه، فریدون یکی از پیران و زنده‌کنندگان آیین زندگی بخش مهر و جشن مهرگان پس از پیروزی بر اهریمن (ضحاک) است. ضحاک، اهریمنی است سترگ که جز ناراستی و بد‌آموزی، کشتن و غارت و سوختن چیزی به ارمغان ندارد. او نمادِ مرگ و نیستی، سترونی و نازندگی و خردکم و «پس دانشی» است. ‌در برابرش مهر و آیین‌های مهری نوید‌بخشِ زندگی، زایش و باروری، راستی و خرد و آگاهی است.‌ باید در روزگار دراز فرمان‌روایی ضحاک، آیین مهر و ارزش‌هایش کنار زده شده باشد، که فریدون پس از پیروزی، بی‌درنگ آیین مهر و جشن مهرگان را که تجلی فرمان‌روایی مهر است، دوباره برقرار می‌سازد. دین‌کرت بر پایه‌ی این باورها است ‌که ایزد مهر را «کیهان سالار» و «نگاهبان» می‌نامد. در آیین مهریان هرچه هست، شادی و شادمانی، بهره‌مندی از روزی‌ها و دهش‌های خداوندی و پرهیز از آزار رساندن به تن است:
پرستیدن مهرگان دین اوست
تن‌آسانی و خوردن آیین اوست

اگر یادگارست ازو ماه مهر
بکوش و برنج ایچ منمای چهر

تنی که در بیش‌تر آیین‌های پسین‌تر تیره و خوارمایه است، و باید برای رهایی از او به سخت‌کوشی و رنج بردن رو آورد. نکته‌ی درخورِ نگرشی که باید آن‌را روشن ساخت، این‌ است‌که‌ هرگز در آیین مهر، سخنی از پرستش به‌معنای امروزین نیست. بلکه سخن از پرورش و ورزیدن روان و پیکر است: «که جانت شگفت و است و تن هم شگفت» چرا که مهر در بازگفت‌های ایرانی، دوست و یار، میانجی و در کار آفرینش ارزش‌های نیک برای آدمی و داورِ آفرینشِ دادار است.‌ براین بنیاد است، که در خرده اوستا به ‌روشنی ازاین خویشکاری سترگ مهر یاد می‌شود: «داورِ راست که به مینوگان و گیتیهان داوری و میانجیگی‌ِ راست کنی». این جشن در روزگار هخامنشیان «میتراکانا» نامیده می‌شده، و مردم با فرارسیدن ماهِ مهر به شادی و شادمانی و داد و دهش می‌پرداختند.‌ در متون کهن پارسی، مهرگان روز پیروزی فریدون بر ضحاک است. روزی که داد بر بیدادِ اهریمنی پیروزی می‌یابد. روز گشایش و رهایی هستی و مردم درهمه‌ی کارهای گیتی است.‌ چرا که جشن خرمن که در واقع هنگامِ فراوانی و برکت بخشی است، دراین روز گرفته می‌شده است. و مردم به ‌پاسِ جمع‌آوری محصول، که به ‌راستی نماد و نمودِ نواخت و بخشندگی خداوند، وفور و فراوانی و رهایی از چنگ اهریمنِ تنگی و کم‌یابی است، به رقص و پای‌کوبی و شادمانی و دهش و بخشش می‌پرداختند.‌

ص(۳)
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #به_فرخندگی_ماه_مهر_و_مهرگان در گاه‌شماری ایرانی، هفتمین ماه سال نام‌بُردار به مهر ایزد بزرگ آریایی - ایرانی است. مهر درپیش ایرانیان آن‌قدر گران‌مایه و دوست داشتنی بود، که هنوز آثار این شیفتگی و عشق در پاره‌ای از باورها و سوگندان مردم ایران پابرجا مانده‌است.…
.

در آیینِ مهر، کشاورزی، کوشش برای فراوانی و وفور از تقدس ویژه‌ای برخوردار است، و یکی از سوگندان‌ گران این آیین، سوگند به زمین و کشت و کار است. در بازگفت‌های ایرانی از دو مهرگان یاد شده، و این جشنِ سپند در دو گاه برگزار می‌شده است. مهرگانی که ساخته و پرداخته‌ی صاحبان زر و زور بود «مهرگان خاصه» که در روز بیستم مهر ماه برگزار می‌شد، و از واژه‌ی «خاص» آشکار‌است که این جشن ساختگی از آنِ گروهی اندک و رانده شده از درگاهِ مردم بوده است. مهرگانی که ویژه‌ی توده‌ی مردم بود «مهرگان عامه» نامیده می‌شد. این مهرگان است که به ‌راستی و درستی چهره‌ی سپند و دادگرایانه و ظلم‌ستیز دارد، و در حقیقت برپایی مهرگانِ عامه، نمایشی از قدرت و حضورِ بی‌زوال مردم است، در برابر دستگاه بیدادگرانِ زر و زور.‌ این خیزش شاد‌گرایانه‌ی مردمی از شانزدهم مهرماه تا سه روز ادامه داشت. چرا که «سرشت تمام جشن‌های ایرانی همراه با ضیافت و سرود و آواز و پای‌کوبی و بسیاری از آداب و رسوم لطیف و ظریف دیگر است.» بنابراین مهرگان عامه، جشن مهر و دوستی و گاهِ عشق ورزیدن به خداوند از سوی مردمی است، تا تمام بخشش‌هایی که از سوی خداوند به آنان ارزانی شده را با پاکی و فروتنی و سپاسی شادی‌‌آمیز به ستایش بنشینند. و حتا با دستِ تهی به پیشواز این روز سپند برود، و تمام داشته‌اش را با قربان کردن ماکیانی به نمایش بگذارد، و مهرگانش را «مهر ایزد مرغی» بنامد.

در بارگاه بی‌زوالِ باورهای مردمی، این جشن روزگار رخدادهای بزرگ و ژرف‌نهاد و پُرمعنایی است.‌ دراین روز است، که خداوند، آفرینش آدمی (مشی و مشیانه) را رقم زد. اگر به باریکی و اندیشانه به این باورِ مهرگانی نگاهی بیفکنیم، به ‌روشنی درمی‌یابیم که رخ‌گشایی از جانشین و یار ویاور حضرت اهورایی دراین روز سپند اتفاق افتاده است. باشنده‌ای که برای هستش خواست و آرمان آفریننده‌اش تنگاتنگ در کنار اوست. در یک بازگفت باریک و پُر ایهام دیگر، مهرگان روزی است ‌که «خداوند پیمان میان روشنایی و تاریکی برقرار ساخته است» این روایت بازگو کننده‌ی ژرفای خویشکاری ایزدِ مهر (پیمان) و سرشتِ مهرگان راستین است. آوردگاهی بزرگ و گران از رویارویی دو نیروی نور و ظلمت، نبردی سپند و آیینی که سرانجام بر پایه‌ی پیمانی که از ازل نهاده شده، به پیروزی اردوی نور می‌انجامد، و روزگارِ خجسته‌ی فرمان‌روایی حکیمان (رهانندگان) آغاز می‌شود. چرا که در یک بازگفت دیرین، مهرگان روزِ تولد خورشید (مهر) است، و با آیین مهریان که آیین برابری و برادری است، پیوندی تنگ و مناسب دارد. بر همین پایه است که در خراسان آغاز مهر ماه را «میزو» و در گویش پارسی قوچانی «مِیزون، میزان» می‌نامند، که به ‌راستی به معنای برابر و مساوی بودن است. در باورهای ایرانی، نیلوفر گُل ویژه‌ی مهر است. نیلوفر گُلی است که هماره با آب در پیوند است، و در سطحِ آب می‌روید. این گل در استوره‌های ایرانی نگهدارنده‌ی فره‌ی رهانندگان و نجات بخشان است. و شگفتا که پیوندش با خورشید نیز هم‌چون آب بسی تنگ است. به‌ این شوند نیلوفر گلی است که «با آفتاب سر بیرون می‌آورد، و باز با آفتاب فرو می‌رود» در سنگ نگاره‌ای، زایش مهرو بیرون آمدنش از درونِ گل نیلوفر به تصویر کشیده شده، و در نگاره‌ای دیگر، مهر بر روی گلِ نیلوفر ایستاده است. در جشن مهرگان که ویژه‌ی ایزد مهر است، نقشِ گل نیلوفر و پیوندش با مهر بسی آشکار است، «در خوانچه‌ای که موبد موبدان روز جشن مهرگان نزد شاه می‌آورد، گل نیلوفر درآن می‌نهاد.» نیلوفر در فرهنگ‌ نمادین، نشانِ پیدایش، فراوانی و باروری ودر پیوند با خاک و آب و گیاهان است. در یک تشبیه شیوا و رسا، نیلوفر نمونه‌ی نخستین فرج (شرمگاه) است که زندگی و حیات جاودانه و پالوده را می‌‌آفریند. در پیوند با باورهای مهری، نیلوفر «گهواره‌ی خورشید در صبح اول است» خورشیدی (مهر) که «از قلب گشوده‌ی او بیرون می‌جهد» در فرهنگ‌های رمز‌آمیز آسیای کهن، نیلوفر نشانِ فرزانگی، میانه‌گزینی، دادگری، راستی و فراوانی است. درچهره‌نگاری‌های هندی، نیلوفر نشان خورشید و نماد سعادت، و پختگی و شیفتگی جان و روان است. در سخنی ایهام‌گون باید گفت که نیلوفر از نورِ پگاهان آبستن می‌شود، و با آمدن روز، خورشید را می‌زاید: «نیلوفر سحرگاهان کاسه‌اش را باز می‌کند، و شب‌ها آن‌را فرو می‌بندد» نیلوفر با چلیپا دیگر نماد برجسته‌ی مهریان پیوندی تنگ دارد. در یک نقش‌واره بر‌روی سنگ، چلیپا روی نیلوفر گذاشته شده‌، که خود گویای برادری و یگانگی مردمان در چهار گوشه‌ی گیتی را می‌نمایاند.‌ ایرانیان هزاره‌هاست که با این فرهنگ و ارزش‌های دیرینه پیوستگی و دوستی (الفت) دارند. براین بنیادِ خجسته است که ایرانیان زبان‌زدِ شهره‌ی‌شان «سوگند و مهرورزیدن به‌خاک و سرزمین» است. عشق و الفتی که از خویشکاری ایزد مهر، که هماره نگران و نگاهبان سرزمین‌های آریایی است، سرچشمه گرفته است.
ص(۴)
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #به_فرخندگی_ماه_مهر_و_مهرگان در گاه‌شماری ایرانی، هفتمین ماه سال نام‌بُردار به مهر ایزد بزرگ آریایی - ایرانی است. مهر درپیش ایرانیان آن‌قدر گران‌مایه و دوست داشتنی بود، که هنوز آثار این شیفتگی و عشق در پاره‌ای از باورها و سوگندان مردم ایران پابرجا مانده‌است.…
.

مردمی که هماره در نیایش‌های سرشتینِ خویش از مهر بزرگ می‌خواهند که «ثروت، زور، پیروزی، خرمی، دولت دادگر، نام نیک، آسایش روح، معرفت و علم روحانی، فتح آفریده‌ی اهورامزدا، برتری و پیروزمندی و بهترین راستی» را بهره‌ی آنان و سرزمینشان نماید. ایزدِ مهر با داشتن سه ویژگی بزرگ، یعنی «خرد و نیک‌اندیشی، دوستی و مهرورزیدن، داد و نگهبانی از پیمان» شالوده‌ی استوار و بی‌گزندی را برای نگاهبانی و مانایی ایران پی نهاد. ویژگی‌هایی که با سرشت و هستی هر ایرانی برای همیشه‌ی روزگاران آمیخته و جداناشدنی گردید، و رمز جاودانگی ایران سپند را رقم زد.

۲ /۷ / ۱۴۰۲ خورشیدی
#مهدی_رحمانی_قوچانی



یاری‌نامه‌ها:👇

۱- فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به‌کوشش، برتلس، مسکو، ج اول، ج دوم، ۱۹۶۶

۲- فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به‌کوشش، علی‌یف، برتلس، عثمانوف، مسکو، ج چهارم، ۱۹۶۵

۳- فردوسی، ابوالقاسم، شاه‌نامه، به‌کوشش، رستم‌‌علی‌یف، مسکو، ج پنجم، ۱۹۶۷

۴- پورداود، ابراهیم، یشت‌ها، به کوشش، بهرام فره‌وشی، انتشارات دانشگاه تهران، چ‌ سوم، ۲۵۳۶

۵- المارشورتهایم، گسترش یک آیین ایرانی در اروپا، به‌کوشش، نادرقلی درخشانی، انتشارات ثالث،چ اول، ۱۳۸۷

۶- فرانتس کومن، آیین پر رمز و راز میترایی، به‌کوشش، هاشم رضی، انتشارات بهجت، چ دوم، ۱۳۸۳

۷- ژان شوالیه، آلن گربران، فرهنگ نمادها، به کوشش سودابه فضائلی‌نیا، انتشارات جیحون، ج پنجم، چ اول، ۱۳۸۷

۸- بیرونی، ابوریحان، آثارالباقیه، به‌ کوشش اکبر داناسرشت، انتشارات امیر‌کبیر، چ سوم، ۱۳۶۳

۹- گردیزی، ضحاک‌ بن محمود، زین‌الاخبار، به‌ کوشش رحیم رضازاده ملک، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چ اول، ۱۳۸۴

۱۰- مزداپور، کتایون، سروش پیر مغان، انتشارات ثریا، چ اول، ۱۳۸۱

۱۱- ورمازرن، مارتن، آیین‌میترا، به‌کوشش بزرگ نادرزاد، نشر چشمه، چ دوم، ۱۳۷۵

۱۲- پرتو، ابوالقاسم، اندیشه‌های فلسفی ایرانی، انتشارات اساطیر، چ اول، ۱۳۷۳

۱۳- رحمانی قوچانی، مهدی، مقاله‌ی مهرگان جشن مهر و دوستی، پیمان و عدالت‌خواهی است، فصل‌نامه‌ی باغ خبوشان، سال اول،
شماره ‌اول، ۱۳۹۴

ص(۵) پایان مقاله

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan