Forwarded from کانال رسمی هزار باده فرهنگ
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #جستاری_در_پیدایش_جشن_سده متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید. ✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود. #جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.…
.
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیهرنگ و تیرهتن و تیزتاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیرهگون
نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ
بهزور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد به سنگ گران سنگ خُرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هردو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیاست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد، برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرداو با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
در خُرده اوستا در ستایشی دلانگیز و جانشکار از آتش، این نماد و نمودِ راستینِ و نزدیکترین پیکرِ اهورامزدا، درخواستهایی از سوی باشندهی دلآگاهِ ایرانی در مراسمِ سدهخوانی پیش کشیده میشود، که ستایشگرِ روشن روان، خواستار نیکبختی و سعادت و نجاتِ مردم و پسینتر خویش در جهانِ استومند (مادی) و جهانِ نااستومند (مینوی) است، تا هستی ایزدی را از چیرگی دوزخِ اهریمنی و سرکشی ضحاکِ آز برهاند: «بده بهمن ای آذر مزدااهورا: بهزودی گشایش، بهزودی پناه، بهزودی زندگی، بهزودی گشایشِ فراوان، پناهِ فراوان، زندگی فراوان، فرزانگی، دانش و خردِ فراوان که بهسوی زندگی بهتر و خوش راهنمایمان گردد، و توان و نیرویی که یاریگر در برابر بدی و زشتی و دروغ باشد، تا روانها پالوده و پاک گشته، تا شایستهی پرستشِ اهورای بزرگ باشیم.» ایدون باد، و ایدونتر باد.
هشتم بهمنماه هزار و چهارصد یک
#مهدی_رحمانی_قوچانی
(*) : آن شخص...توبه کرد، و عزم حج کرد... در بادیه، چون پای آنمرد از خار مغیلان، بشکست، قافله رفته، درآن حالت نومیدی، دیدکه آیندهای از دور میآید.
گفت: به حرمت این خضر که میآید، مرا خلاص کن. پای درهم پیوست، و او را به کاروان رسانید. در حال گفت: بدان خدایی که بیهنباز(شریک) است، بگو که تو کیستی که این فضیلت تراست؟
او دامن می کشید، و سرخ میشد، و میگفت:
ترا با این تجسس چهکار؟ از بلا خلاص یافتی، و به مقصود رسیدی.
گفت: بهخدا که دست از تو ندارم، تا نگویی.
گفت: من ابلیسم.....
(مقالات شمس، رویه ۱۰۴ و ۱۰۵)
ص ۴
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیهرنگ و تیرهتن و تیزتاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیرهگون
نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ
بهزور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد به سنگ گران سنگ خُرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هردو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیاست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد، برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرداو با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
در خُرده اوستا در ستایشی دلانگیز و جانشکار از آتش، این نماد و نمودِ راستینِ و نزدیکترین پیکرِ اهورامزدا، درخواستهایی از سوی باشندهی دلآگاهِ ایرانی در مراسمِ سدهخوانی پیش کشیده میشود، که ستایشگرِ روشن روان، خواستار نیکبختی و سعادت و نجاتِ مردم و پسینتر خویش در جهانِ استومند (مادی) و جهانِ نااستومند (مینوی) است، تا هستی ایزدی را از چیرگی دوزخِ اهریمنی و سرکشی ضحاکِ آز برهاند: «بده بهمن ای آذر مزدااهورا: بهزودی گشایش، بهزودی پناه، بهزودی زندگی، بهزودی گشایشِ فراوان، پناهِ فراوان، زندگی فراوان، فرزانگی، دانش و خردِ فراوان که بهسوی زندگی بهتر و خوش راهنمایمان گردد، و توان و نیرویی که یاریگر در برابر بدی و زشتی و دروغ باشد، تا روانها پالوده و پاک گشته، تا شایستهی پرستشِ اهورای بزرگ باشیم.» ایدون باد، و ایدونتر باد.
هشتم بهمنماه هزار و چهارصد یک
#مهدی_رحمانی_قوچانی
(*) : آن شخص...توبه کرد، و عزم حج کرد... در بادیه، چون پای آنمرد از خار مغیلان، بشکست، قافله رفته، درآن حالت نومیدی، دیدکه آیندهای از دور میآید.
گفت: به حرمت این خضر که میآید، مرا خلاص کن. پای درهم پیوست، و او را به کاروان رسانید. در حال گفت: بدان خدایی که بیهنباز(شریک) است، بگو که تو کیستی که این فضیلت تراست؟
او دامن می کشید، و سرخ میشد، و میگفت:
ترا با این تجسس چهکار؟ از بلا خلاص یافتی، و به مقصود رسیدی.
گفت: بهخدا که دست از تو ندارم، تا نگویی.
گفت: من ابلیسم.....
(مقالات شمس، رویه ۱۰۴ و ۱۰۵)
ص ۴
.
بنام خداوندِ شادی و مهر
به خجستگی اسفند ماه و سپندارمذگان
#اسفند_ماه_نکوداشت_زن_نمود_آرمیتی_پیکرمند_و_اشه_ی_متجسد_در_روی_زمین_است
متن کامل مقالهی مستوفای و جامع و ارزشمند و ارجمند استاد #مهدی_رحمانی_قوچانی را در ده صفحهی زیر مطالعه نمایید....👇👇
✅توصیهی اکید سردبیر فصلنامهی فرهنگی و هنری باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» به بانوان خردمند ایرانزمین برای مطالعهی این مقالهی ارجمند، تا ارجگزاری مقام بلند بانوان را در متون ارزشمند فرهنگ کهن و گرانسنگ ایرانی بیابند و بر ایرانی بودن خویش ببالند.
🔷پنجم اسفند؛ روز سپندارمذگان و جشن بهاری زنان و روز زمین را به بانوان ایرانی شادباش عرض میکنیم...
✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
بنام خداوندِ شادی و مهر
به خجستگی اسفند ماه و سپندارمذگان
#اسفند_ماه_نکوداشت_زن_نمود_آرمیتی_پیکرمند_و_اشه_ی_متجسد_در_روی_زمین_است
متن کامل مقالهی مستوفای و جامع و ارزشمند و ارجمند استاد #مهدی_رحمانی_قوچانی را در ده صفحهی زیر مطالعه نمایید....👇👇
✅توصیهی اکید سردبیر فصلنامهی فرهنگی و هنری باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» به بانوان خردمند ایرانزمین برای مطالعهی این مقالهی ارجمند، تا ارجگزاری مقام بلند بانوان را در متون ارزشمند فرهنگ کهن و گرانسنگ ایرانی بیابند و بر ایرانی بودن خویش ببالند.
🔷پنجم اسفند؛ روز سپندارمذگان و جشن بهاری زنان و روز زمین را به بانوان ایرانی شادباش عرض میکنیم...
✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. بنام خداوندِ شادی و مهر به خجستگی اسفند ماه و سپندارمذگان #اسفند_ماه_نکوداشت_زن_نمود_آرمیتی_پیکرمند_و_اشه_ی_متجسد_در_روی_زمین_است متن کامل مقالهی مستوفای و جامع و ارزشمند و ارجمند استاد #مهدی_رحمانی_قوچانی را در ده صفحهی زیر مطالعه نمایید....👇👇…
.
روزی که به خلقِ چشمِ تو میپرداخت
آرامِ دلِ شکستهاش را میساخت
تا پی نبرد به رازِ عشقش آدم
او را ز بهشتِ خویش بیرون انداخت
روزِ زن، بر زنانِ ایرانی خجسته باد.
۲۳/ ۱۱ / ۱۴۰۲ خورشیدی
#مهدی_رحمانی_قوچانی
یارینامهها:
۱- پورداود، ابراهیم، گاثاها، به کوشش دکتر بهرام فرهوشی، انتشارات دانشگاه تهران، چ اول، ۱۳۵۴
۲- پورداود، ابراهیم، گاتها، بمبئی، بدون تاریخ
۳- پورداود، ابراهیم، یشتها، بهکوشش، دکتر بهرام فرهوشی، انتشارات دانشگاه تهران، چ سوم، ۲۵۳۶
۴- هاید ماری کخ، از زبان داریوش، بهکوشش دکتر پرویز رجبی، نشر کارنگ، چ اول، ۱۳۷۶
۵- سهروردی، شهابالدین، آثار فارسی، به کوشش فرشید اقبال، انتشارات سبکباران، چ اول، ۱۳۸۲
۶- بروسیوس، ماریا، زنان هخامنشی، بهکوشش هایده مشایخ، انتشارات هرمس، چ اول، ۱۳۸۱
۷- فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، بهکوشش برتلس، دفتر یکم، مسکو، چ اول، ۱۹۶۶
۸- فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، به کوشش رستم علییف، جلد هشتم، مسکو، چ اول، ۱۹۷۰
۹- مظاهری، علیاکبر، خانوادهی ایرانی در دوران پیش از اسلام، به کوشش عبدالله توکل، نشر قطره، چ دوم، ۱۳۷۷
۱۰- کریستینسن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، بهکوشش رشید یاسمی، انتشارات بنگاه کتاب، چ هفتم، ۱۳۷۰
۱۱- مجیدزاده، یوسف، تاریخ و تمدن بینالنهرین، مرکز نشر دانشگاهی، چ اول، ۱۳۸۰
۱۲- رجبی، پرویز، جشنهای ایرانی، انتشارات فرزین، چ اول، ۱۳۷۵
۱۳- فرنبغدادگی، بندهش، به کوشش دکتر مهرداد بهار، انتشارات توس، چ اول، ۱۳۶۹
۱۴- دکتر آماندا فورمن، تعالی زن در تاریخ، (مستند)
۱۵- خالقیمطلق، زنان شاهنامه، بهکوشش فرهاد اصلانی - معصومه پورتقی، نشر نگاه معاصر، چ اول، ۱۳۹۸
*- بیت از مثنوی خلقت از سرودههای نگارندهاست.
- چهارگانه از سرودههای نگارندهاست.
۱۰ از ۱۰
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
روزی که به خلقِ چشمِ تو میپرداخت
آرامِ دلِ شکستهاش را میساخت
تا پی نبرد به رازِ عشقش آدم
او را ز بهشتِ خویش بیرون انداخت
روزِ زن، بر زنانِ ایرانی خجسته باد.
۲۳/ ۱۱ / ۱۴۰۲ خورشیدی
#مهدی_رحمانی_قوچانی
یارینامهها:
۱- پورداود، ابراهیم، گاثاها، به کوشش دکتر بهرام فرهوشی، انتشارات دانشگاه تهران، چ اول، ۱۳۵۴
۲- پورداود، ابراهیم، گاتها، بمبئی، بدون تاریخ
۳- پورداود، ابراهیم، یشتها، بهکوشش، دکتر بهرام فرهوشی، انتشارات دانشگاه تهران، چ سوم، ۲۵۳۶
۴- هاید ماری کخ، از زبان داریوش، بهکوشش دکتر پرویز رجبی، نشر کارنگ، چ اول، ۱۳۷۶
۵- سهروردی، شهابالدین، آثار فارسی، به کوشش فرشید اقبال، انتشارات سبکباران، چ اول، ۱۳۸۲
۶- بروسیوس، ماریا، زنان هخامنشی، بهکوشش هایده مشایخ، انتشارات هرمس، چ اول، ۱۳۸۱
۷- فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، بهکوشش برتلس، دفتر یکم، مسکو، چ اول، ۱۹۶۶
۸- فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، به کوشش رستم علییف، جلد هشتم، مسکو، چ اول، ۱۹۷۰
۹- مظاهری، علیاکبر، خانوادهی ایرانی در دوران پیش از اسلام، به کوشش عبدالله توکل، نشر قطره، چ دوم، ۱۳۷۷
۱۰- کریستینسن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، بهکوشش رشید یاسمی، انتشارات بنگاه کتاب، چ هفتم، ۱۳۷۰
۱۱- مجیدزاده، یوسف، تاریخ و تمدن بینالنهرین، مرکز نشر دانشگاهی، چ اول، ۱۳۸۰
۱۲- رجبی، پرویز، جشنهای ایرانی، انتشارات فرزین، چ اول، ۱۳۷۵
۱۳- فرنبغدادگی، بندهش، به کوشش دکتر مهرداد بهار، انتشارات توس، چ اول، ۱۳۶۹
۱۴- دکتر آماندا فورمن، تعالی زن در تاریخ، (مستند)
۱۵- خالقیمطلق، زنان شاهنامه، بهکوشش فرهاد اصلانی - معصومه پورتقی، نشر نگاه معاصر، چ اول، ۱۳۹۸
*- بیت از مثنوی خلقت از سرودههای نگارندهاست.
- چهارگانه از سرودههای نگارندهاست.
۱۰ از ۱۰
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #نوروز، نمایی راستین از برپایی اَرتهی اهورایی است بنام خداوند جان آفرین با درود و آرزوی بهترین راستیها، پیشاپیش سالِ نو را به شما دوست فرهیخته و میهن دوستم، و خانوداهی گرامیتان، خجسته باد میگویم، و سالی سرشار از نیکبختی و شادکامی را برایتان از درگاهِ…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #ششم_فروردین_در_متون_کهن_نوروز_بزرگ_است بنام خداوند جان و خرد ششم فروردین در متونِ کهن «نوروز بزرگ» است. روزی است سپند، که بسی رویدادهای بزرگ و گران در این روزِ نوروزی رخ داده است... ادامه👇👇 https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh …
.
ششم فروردین در متونِ کهن «نوروز بزرگ» است
بنام خداوند جان و خرد
ششم فروردین در متونِ کهن «نوروز بزرگ» است. روزی است سپند، که بسی رویدادهای بزرگ و گران در این روزِ نوروزی رخ داده است. در نِبیک (کتاب) ماه فروردین، روز خرداد، یکی ازاین رویدادهای سپند، سالروزِ زایش زردشت پیامبر بزرگِ آریایی است. دقیقی توسی در گشتاسبنامهی هزار بیتیاش، هنگامی که به پیدایشِ زردشت میرسد، سخنش رنگورویی دیگر مییابد، و آرایشِ سخنش از جنسی دیگراست. به شوندِ این زایشِ خجسته است که سخنِ دقیقی از شیوهی بازگو کنندگی و تَرزبانی که واژه به واژهی یادگار زریران را جامهای از شعر دری میپوشاند. به شاعری هنرمند و شیفته دگرگون میسازد. در این آغازِ خجسته است، که دقیقی توسی استادی و توانایی هنرش را با به کارگیری آرایههای ادبی و تصاویر دلپذیر و یابشِهای شاعرانه بهرخِ خواننده میکشد، و شعرش را دلخواه و پرشور و گرم و تپنده میسازد. باهم و از بُن جان به این بیتهای شیفتگانه و زیبای «راهبر فردوسی بزرگ» در پیکرِ سنگِ همگرای نژادهی پارسی (بحر متقارب) گوشِ دل میسپاریم:
چو یک چند سالان برآمد براین
درختی پدید آمد اندر زمین
از ایوانِ گشتاسب بمیانِ کاخ
درختی گشن بیخ و بسیار شاخ
همه برگ او پند و بارش خرد
کسی کز خرد بّر خورد، کی مِرَد
خجسته پیی نام او زردهشت
کز آهرمنی دست گیتی بشست
به شاهِ کیان گفت پیغامبرم
سوی تو خرد رهنمون آورم
جهانآفرین گفت: بپذیر دین
نگه کن بدین آسمان و زمین
که بیخاک و آبش برآوردهام
نگه کن بدو تاش چون کردهام
نگر تا تواند چُنین کرد کس
مگر من که هستم جهاندار و بس
گر ایدونک دانی که من کردم این
مرا خواند باید جهانآفرین
ز گوینده بپذیر به دین اوی
بیاموز ازو راه و آیین اوی
نگر تا چه گوید برآن کار کن
خرد برگزین از جهان و سَخُن
بیاموز آیین و دینِ بهی
که بیدین، ناخوب باشد مِهی
«شاهنامهی خالقی، دفتر پنجم، رویه ۷۹ و۸۰»
ششمِ فروردین ۱۴۰۳خورشیدی
#مهدی_رحمانی_قوچانی
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
ششم فروردین در متونِ کهن «نوروز بزرگ» است
بنام خداوند جان و خرد
ششم فروردین در متونِ کهن «نوروز بزرگ» است. روزی است سپند، که بسی رویدادهای بزرگ و گران در این روزِ نوروزی رخ داده است. در نِبیک (کتاب) ماه فروردین، روز خرداد، یکی ازاین رویدادهای سپند، سالروزِ زایش زردشت پیامبر بزرگِ آریایی است. دقیقی توسی در گشتاسبنامهی هزار بیتیاش، هنگامی که به پیدایشِ زردشت میرسد، سخنش رنگورویی دیگر مییابد، و آرایشِ سخنش از جنسی دیگراست. به شوندِ این زایشِ خجسته است که سخنِ دقیقی از شیوهی بازگو کنندگی و تَرزبانی که واژه به واژهی یادگار زریران را جامهای از شعر دری میپوشاند. به شاعری هنرمند و شیفته دگرگون میسازد. در این آغازِ خجسته است، که دقیقی توسی استادی و توانایی هنرش را با به کارگیری آرایههای ادبی و تصاویر دلپذیر و یابشِهای شاعرانه بهرخِ خواننده میکشد، و شعرش را دلخواه و پرشور و گرم و تپنده میسازد. باهم و از بُن جان به این بیتهای شیفتگانه و زیبای «راهبر فردوسی بزرگ» در پیکرِ سنگِ همگرای نژادهی پارسی (بحر متقارب) گوشِ دل میسپاریم:
چو یک چند سالان برآمد براین
درختی پدید آمد اندر زمین
از ایوانِ گشتاسب بمیانِ کاخ
درختی گشن بیخ و بسیار شاخ
همه برگ او پند و بارش خرد
کسی کز خرد بّر خورد، کی مِرَد
خجسته پیی نام او زردهشت
کز آهرمنی دست گیتی بشست
به شاهِ کیان گفت پیغامبرم
سوی تو خرد رهنمون آورم
جهانآفرین گفت: بپذیر دین
نگه کن بدین آسمان و زمین
که بیخاک و آبش برآوردهام
نگه کن بدو تاش چون کردهام
نگر تا تواند چُنین کرد کس
مگر من که هستم جهاندار و بس
گر ایدونک دانی که من کردم این
مرا خواند باید جهانآفرین
ز گوینده بپذیر به دین اوی
بیاموز ازو راه و آیین اوی
نگر تا چه گوید برآن کار کن
خرد برگزین از جهان و سَخُن
بیاموز آیین و دینِ بهی
که بیدین، ناخوب باشد مِهی
«شاهنامهی خالقی، دفتر پنجم، رویه ۷۹ و۸۰»
ششمِ فروردین ۱۴۰۳خورشیدی
#مهدی_رحمانی_قوچانی
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
.
شهادتِ میرِ پارسایانِ جهان را به رهروانِ راهِ درست و راستینش سوکباد میگویم.
خورشید چو گشت لالهگون در محراب
هستی ز غمِ علی بسی شد بیتاب
گیسوی فشاند و رخ خراشید زمین
در سوگ علی سیاه بر تن کرد آب
شعر: #مهدی_رحمانی_قوچانی
خط: #استادعلی_اکبر_رضوانی
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
شهادتِ میرِ پارسایانِ جهان را به رهروانِ راهِ درست و راستینش سوکباد میگویم.
خورشید چو گشت لالهگون در محراب
هستی ز غمِ علی بسی شد بیتاب
گیسوی فشاند و رخ خراشید زمین
در سوگ علی سیاه بر تن کرد آب
شعر: #مهدی_رحمانی_قوچانی
خط: #استادعلی_اکبر_رضوانی
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
.
بهپاس بزرگداشت عطار نیشابوری
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، یکی از بزرگترین پیرانِ هستیشناسی ایران است. هستیشناس بزرگ خراسانی در دامان شهری بالید و پرورش یافت، که درآن روزگار از بزرگترین پایگاههای پرورش خرد و آگاهی و برخورد اندیشههای گراندانشی بود... 👇
متن کامل یادداشت و مقالهی مستوفا و ارزشمند استاد #مهدی_رحمانی_قوچانی را در سه صفحهی زیر مطالعه نمایید....👇
🔷بیستوپنجم فروردین؛ روز ملی عطار و روز بزرگداشت عطار نیشابوری را خجستهباد عرض میکنیم...
✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
بهپاس بزرگداشت عطار نیشابوری
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، یکی از بزرگترین پیرانِ هستیشناسی ایران است. هستیشناس بزرگ خراسانی در دامان شهری بالید و پرورش یافت، که درآن روزگار از بزرگترین پایگاههای پرورش خرد و آگاهی و برخورد اندیشههای گراندانشی بود... 👇
متن کامل یادداشت و مقالهی مستوفا و ارزشمند استاد #مهدی_رحمانی_قوچانی را در سه صفحهی زیر مطالعه نمایید....👇
🔷بیستوپنجم فروردین؛ روز ملی عطار و روز بزرگداشت عطار نیشابوری را خجستهباد عرض میکنیم...
✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. بهپاس بزرگداشت عطار نیشابوری شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، یکی از بزرگترین پیرانِ هستیشناسی ایران است. هستیشناس بزرگ خراسانی در دامان شهری بالید و پرورش یافت، که درآن روزگار از بزرگترین پایگاههای پرورش خرد و آگاهی و برخورد اندیشههای گراندانشی بود...…
.
در سخنِ باورمندانهی عطار، چون آدمی زینههای دشوار دریافت و شناخت را درنوردید به گامهی یگانگی (اتحاد) میرسد. زینهای که دیدگانش را به نور یکدلی و یکرنگی روشن و بینا میکند. در نامهی مرغانش (منطقالطیر) به زیبایی اندیشهی یکی شدن و یگانگی آدمی را با آفریدگار، که اندیشهای ایرانی و اشراقی است، به تصویر میکشد. هنگامی که چاوشِ درگاه بزرگی و ارجمندی (عزت)، پردههای پیشروی آینه را به یک سو میزند، در برابر دیدگانِ سی تا مرغ راه نوردیده، «سیمرغ» پدیدار میشود:
هم ز عکسِ روی سی مرغ جهان
چهرهی «سیمرغ» دیدند آن زمان
در تحیر جمله سرگردان شدند
میندانستند، این یا آن شدند
چرا که بهگفتِ باورمندِ نجم رازی «خلاصهی نفس انسان دل است، و دل آیینه است، و هر دو جهان غلافِ آن آینه. و ظهور جملگی صفاتِ جمال و جلالِ حضرتِ الوهیت به واسطهی این آیینه. چون نفسِ انسانی که مستعدِ آینگی است، تربیت یابد و به کمالِ خود رسد، جملگی صفات حق در خود مشاهده کند.»
چون باشندهای به چنین ویژگیها آراسته شد، و خواست وارادهی خداوندی را برآورده ساخت، دیگر به رنگ و بوی و بند بهشتی بسنده نمیکند، و بهشتی بس فراتر از آن را میجوید. بهشتی که به گفتِ پیران خورشیدی و اشراقگرای این سرزمین «ادراکِ لطیف» از خداوند و هستی ایزدی است:
ما ز آدم دردِ دین میخواستیم
پس جهانی را بدو آراستیم
چونکه مردِ درد آمد در سرشت
پاک شد از رنگ و از بوی بهشت
#مهدی_رحمانی_قوچانی
۲۱/ ۱/ ۱۴۰۳ خورشیدی
۳ از ۳
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
در سخنِ باورمندانهی عطار، چون آدمی زینههای دشوار دریافت و شناخت را درنوردید به گامهی یگانگی (اتحاد) میرسد. زینهای که دیدگانش را به نور یکدلی و یکرنگی روشن و بینا میکند. در نامهی مرغانش (منطقالطیر) به زیبایی اندیشهی یکی شدن و یگانگی آدمی را با آفریدگار، که اندیشهای ایرانی و اشراقی است، به تصویر میکشد. هنگامی که چاوشِ درگاه بزرگی و ارجمندی (عزت)، پردههای پیشروی آینه را به یک سو میزند، در برابر دیدگانِ سی تا مرغ راه نوردیده، «سیمرغ» پدیدار میشود:
هم ز عکسِ روی سی مرغ جهان
چهرهی «سیمرغ» دیدند آن زمان
در تحیر جمله سرگردان شدند
میندانستند، این یا آن شدند
چرا که بهگفتِ باورمندِ نجم رازی «خلاصهی نفس انسان دل است، و دل آیینه است، و هر دو جهان غلافِ آن آینه. و ظهور جملگی صفاتِ جمال و جلالِ حضرتِ الوهیت به واسطهی این آیینه. چون نفسِ انسانی که مستعدِ آینگی است، تربیت یابد و به کمالِ خود رسد، جملگی صفات حق در خود مشاهده کند.»
چون باشندهای به چنین ویژگیها آراسته شد، و خواست وارادهی خداوندی را برآورده ساخت، دیگر به رنگ و بوی و بند بهشتی بسنده نمیکند، و بهشتی بس فراتر از آن را میجوید. بهشتی که به گفتِ پیران خورشیدی و اشراقگرای این سرزمین «ادراکِ لطیف» از خداوند و هستی ایزدی است:
ما ز آدم دردِ دین میخواستیم
پس جهانی را بدو آراستیم
چونکه مردِ درد آمد در سرشت
پاک شد از رنگ و از بوی بهشت
#مهدی_رحمانی_قوچانی
۲۱/ ۱/ ۱۴۰۳ خورشیدی
۳ از ۳
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
.
بنام خدای سخن آفرین
روز بزرگداشتِ خداوندِ سخن، سعدی بزرگ بر هممیهنان و شیفتگان زبانِ فارسی خجسته باد:
از کوهِ خدا دری به رحمت باز است
با هر غزلش فرشتهای دمساز است
آن دُر که به سر درِ ملل دارد جای
نوباوهی طبع «سعدی» شیراز است
#مهدی_رحمانی_قوچانی
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
بنام خدای سخن آفرین
روز بزرگداشتِ خداوندِ سخن، سعدی بزرگ بر هممیهنان و شیفتگان زبانِ فارسی خجسته باد:
از کوهِ خدا دری به رحمت باز است
با هر غزلش فرشتهای دمساز است
آن دُر که به سر درِ ملل دارد جای
نوباوهی طبع «سعدی» شیراز است
#مهدی_رحمانی_قوچانی
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Forwarded from کانال رسمی هزار باده فرهنگ
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. بنام خداوند هستی و نیستی #خلیج_فارس_دریای_همیشه_پارسی_است ایران سرزمینی است سپند و اهورایی، مرزی است که یگانهی هستی گستر بدیدهی عشق و مهر بر او مینگرد. جایگاهی است که هرگز زشتی و پتیاره را بر او دستی نیست، و به گفتِ حکیمِ دلآگاه توس: "یکی مرز بینی…
.
پژوهندگان و اندیشمندان سدهی کنونی نیز بدون هیچ تردیدی به یکزبانی و سازگاری دیدگاهها به ایرانی بودن دریای پارسی خستو و گردن نهادهاند. اندیشمندِ نکته بینِ بزرگی همچون "رومن گیرشمن" ایران شناس بزرگ، در اثرِ پر آوازهاش "ایران از آغاز تا اسلام" در جایجای کتابش از این دریا به نام خلیج فارس نام میبرد. روشن است که اگر این دانشمندِ تیزبین به نکتهای جز نام خلیج فارس در سرچشمههایش (منابعش) بر میخورد، بیگمان از آن یاد میکرد. برای نمونه از فصل اول یک مورد آورده میشود: «عیلامیان - از جبالی که دشت سوزیانا (شوش) را از شمال و مشرق احاطه کرده - فرود آمده بودند، و در ربع اول هزارهی سوم ق .م . سلسلهای تشکیل داده بودند که بر ناحیهی وسیعی از دشتها و جبال - شامل بخشی مهم از سواحل خلیج فارس و بوشهر حکومت میکرد.» دیاکونوف در کتابِ ارزشمندش "تاریخ ماد" هنگامی که از ویژگیهای گیتا شناسی (جغرافیایی) نجد ایران گفتوگو میکند، از خلیج فارس به عنوان یک دریای ایرانی نام میبرد: «کشور کوهستانی پارس (پرسید) باستانی که اکنون فارس خوانده میشود، و تا خلیج فارس گسترده است.» و پسینتر آنگاه که در شناسایی ساتراپهای مادی سخن میگوید، درنگیانه را ساتراپ چهاردهم بر میشمارد، و حدود آن را سواحل کارمانیا (کرمان) و جزایر خلیج فارس میداند. گای لسترنج ایران شناس انگلیسی، در کتاب "سرزمینهای خلافت شرقی" نام خلیج فارس را برانگیخته شده از نام استان پارس میداند، و به باور نگارنده از گزارشهای فارس نامه در این دیدگاهِ راستین بسی سود برده است: « یک دریا گاهی چند اسم مختلف دارد که از شهرهای بزرگ و کشورهایی که در ساحل آن قرار گرفتهاند، اقتباس گردیده، مثل دریای خزر که چون طایفهی خزر در قرون وسطی در شمال آن بود به این نام خواندهمیشد، دریای قزوین و دریای طبرستان و دریای گیلان و دریای جرجان و دریای باکو هم به آن می گفتند. دریای آرال به دریای خوارزم و خلیج فارس به دریای پارس معروف بود.» باید گفت چنانچه مدارکی در دسترسِ گای لسترنج اروپایی، نشان دهنده بر عربی بودنِ نام خلیج فارس میبود، بیگمان در اثر خویش به آن اشاره میکرد. این نویسنده و پژوهشگر انگلیسی، پسینتر در ادامهی سخنش میافزاید: «تمامی جزایر خلیج فارس در منابعِ جغرافی نویسان اسلامی از توابع ایالت فارس و ایالت اردشیر خُره به حساب آمدهاند، و بیشتر دارای نامهای ایرانی یا معرب شده هستند: کیش = قیس، کشم = قشم.» "ماکس مالووان" یکی از استادانِ تاریخ ایران (از مجموعه تاریخ کمبریج) هنگامی که از سیاست پیوستنِ استانهای پشتِ کنارههای جنوبی دریای ایران در روزگار کوروش هخامنشی سخن میراند، از برنام ِ خلیج فارس یاد میکند، و دانستههای تازهای از نامهای سرزمینهای کنارههای جنوبی دریای پارس میدهد: «و سرزمین موسوم به "ماکا" که احتمالآ "ماکان" قدیمی بوده که احتمالآ در این دوره به سرزمینهای آن سوی خلیج فارس از جمله عمان اطلاق میشده.» "استاد جان مانوئل کوک" نیز از همین گروه پژوهندگان تاریخ کمبریج، آنگاه که از پیروزی و تسخیر بابل، توسط کوروش هخامنشی سخن میگوید، از خلیج فارس یاد میکند: «همراه با تسخیر بابل، نه تنها دشت بزرگ فرات و دجله از خلیج فارس تا کوههای ارمنستان به تصرف کوروش در آمد،...» بربنیاد این همه گواهان بی چون وچرای هزارههاست که تمامِ اسنادِ سیاسی- نظامی و فرهنگی تازیانِ جای گرفته در کنارههای این شاخابه در روزگار کنونی به ایرانی بودن این خلیج و نامِ آن "بحر الفارسی" خستو (معترف) و صراحت دارند. اگر نگاهی به قعطنامههای سازمان ملل و اسناد به اصطلاح تاریخی شیخ نشینهای کنارهی این دریا بیفکنیم، هماره دراین منابع به روشنی از نام خلیج فارس استفاده شده است. شگفتا که رهبران کنارهی دریای پارس با تاریخ سازی دروغینی که عمرشان از دویست سال بیش نیست، ادعای جزایر سهگانهی ایرانی را دارند، درحالی که دستِ کم هفت سدهی پیش قیس رازی از ایرانی بودن آنان در اثرش "المعجم فی معاییر اشعار العجم" به روشنی گفتوگو میکند. بر پایهی این بازگفتهای چند هزارهی استوار و بدون خدشه باید با آوری راستین و آورمند اعلام نمود، نام این دریا، همیشهی روزگاران پیوسته به استان فارس و قوم ایرانی پارسه بوده است. و این تازش تازه اهریمنی جز رسوایی و کینتوزی آنانی را که با سند سازی های دروغین در برابراسناد سه هزار ساله که خوشبختانه از دستبُرد رویدادهای خُرد و کلانِ روزگاران در امان مانده است، در بر نخواهد داشت. این سخن یزش گون و ایزدی داریوش پارسی، هماره چون چشم آویز (حِرز)، پشتیبان و نگاهبان و بهرهی این مرزِ اهورایی و مردمش باد: «اهورا مزدا این کشور ومردمش را از سه چیز بپاید: دروغ، خشکسالی و دشمن».
ایدون باد و ایدونتر باد.
۹/ ۱۰ ا ۱۳۸۵ خورشیدی
#مهدی_رحمانی_قوچانی
ص(5)👇
پژوهندگان و اندیشمندان سدهی کنونی نیز بدون هیچ تردیدی به یکزبانی و سازگاری دیدگاهها به ایرانی بودن دریای پارسی خستو و گردن نهادهاند. اندیشمندِ نکته بینِ بزرگی همچون "رومن گیرشمن" ایران شناس بزرگ، در اثرِ پر آوازهاش "ایران از آغاز تا اسلام" در جایجای کتابش از این دریا به نام خلیج فارس نام میبرد. روشن است که اگر این دانشمندِ تیزبین به نکتهای جز نام خلیج فارس در سرچشمههایش (منابعش) بر میخورد، بیگمان از آن یاد میکرد. برای نمونه از فصل اول یک مورد آورده میشود: «عیلامیان - از جبالی که دشت سوزیانا (شوش) را از شمال و مشرق احاطه کرده - فرود آمده بودند، و در ربع اول هزارهی سوم ق .م . سلسلهای تشکیل داده بودند که بر ناحیهی وسیعی از دشتها و جبال - شامل بخشی مهم از سواحل خلیج فارس و بوشهر حکومت میکرد.» دیاکونوف در کتابِ ارزشمندش "تاریخ ماد" هنگامی که از ویژگیهای گیتا شناسی (جغرافیایی) نجد ایران گفتوگو میکند، از خلیج فارس به عنوان یک دریای ایرانی نام میبرد: «کشور کوهستانی پارس (پرسید) باستانی که اکنون فارس خوانده میشود، و تا خلیج فارس گسترده است.» و پسینتر آنگاه که در شناسایی ساتراپهای مادی سخن میگوید، درنگیانه را ساتراپ چهاردهم بر میشمارد، و حدود آن را سواحل کارمانیا (کرمان) و جزایر خلیج فارس میداند. گای لسترنج ایران شناس انگلیسی، در کتاب "سرزمینهای خلافت شرقی" نام خلیج فارس را برانگیخته شده از نام استان پارس میداند، و به باور نگارنده از گزارشهای فارس نامه در این دیدگاهِ راستین بسی سود برده است: « یک دریا گاهی چند اسم مختلف دارد که از شهرهای بزرگ و کشورهایی که در ساحل آن قرار گرفتهاند، اقتباس گردیده، مثل دریای خزر که چون طایفهی خزر در قرون وسطی در شمال آن بود به این نام خواندهمیشد، دریای قزوین و دریای طبرستان و دریای گیلان و دریای جرجان و دریای باکو هم به آن می گفتند. دریای آرال به دریای خوارزم و خلیج فارس به دریای پارس معروف بود.» باید گفت چنانچه مدارکی در دسترسِ گای لسترنج اروپایی، نشان دهنده بر عربی بودنِ نام خلیج فارس میبود، بیگمان در اثر خویش به آن اشاره میکرد. این نویسنده و پژوهشگر انگلیسی، پسینتر در ادامهی سخنش میافزاید: «تمامی جزایر خلیج فارس در منابعِ جغرافی نویسان اسلامی از توابع ایالت فارس و ایالت اردشیر خُره به حساب آمدهاند، و بیشتر دارای نامهای ایرانی یا معرب شده هستند: کیش = قیس، کشم = قشم.» "ماکس مالووان" یکی از استادانِ تاریخ ایران (از مجموعه تاریخ کمبریج) هنگامی که از سیاست پیوستنِ استانهای پشتِ کنارههای جنوبی دریای ایران در روزگار کوروش هخامنشی سخن میراند، از برنام ِ خلیج فارس یاد میکند، و دانستههای تازهای از نامهای سرزمینهای کنارههای جنوبی دریای پارس میدهد: «و سرزمین موسوم به "ماکا" که احتمالآ "ماکان" قدیمی بوده که احتمالآ در این دوره به سرزمینهای آن سوی خلیج فارس از جمله عمان اطلاق میشده.» "استاد جان مانوئل کوک" نیز از همین گروه پژوهندگان تاریخ کمبریج، آنگاه که از پیروزی و تسخیر بابل، توسط کوروش هخامنشی سخن میگوید، از خلیج فارس یاد میکند: «همراه با تسخیر بابل، نه تنها دشت بزرگ فرات و دجله از خلیج فارس تا کوههای ارمنستان به تصرف کوروش در آمد،...» بربنیاد این همه گواهان بی چون وچرای هزارههاست که تمامِ اسنادِ سیاسی- نظامی و فرهنگی تازیانِ جای گرفته در کنارههای این شاخابه در روزگار کنونی به ایرانی بودن این خلیج و نامِ آن "بحر الفارسی" خستو (معترف) و صراحت دارند. اگر نگاهی به قعطنامههای سازمان ملل و اسناد به اصطلاح تاریخی شیخ نشینهای کنارهی این دریا بیفکنیم، هماره دراین منابع به روشنی از نام خلیج فارس استفاده شده است. شگفتا که رهبران کنارهی دریای پارس با تاریخ سازی دروغینی که عمرشان از دویست سال بیش نیست، ادعای جزایر سهگانهی ایرانی را دارند، درحالی که دستِ کم هفت سدهی پیش قیس رازی از ایرانی بودن آنان در اثرش "المعجم فی معاییر اشعار العجم" به روشنی گفتوگو میکند. بر پایهی این بازگفتهای چند هزارهی استوار و بدون خدشه باید با آوری راستین و آورمند اعلام نمود، نام این دریا، همیشهی روزگاران پیوسته به استان فارس و قوم ایرانی پارسه بوده است. و این تازش تازه اهریمنی جز رسوایی و کینتوزی آنانی را که با سند سازی های دروغین در برابراسناد سه هزار ساله که خوشبختانه از دستبُرد رویدادهای خُرد و کلانِ روزگاران در امان مانده است، در بر نخواهد داشت. این سخن یزش گون و ایزدی داریوش پارسی، هماره چون چشم آویز (حِرز)، پشتیبان و نگاهبان و بهرهی این مرزِ اهورایی و مردمش باد: «اهورا مزدا این کشور ومردمش را از سه چیز بپاید: دروغ، خشکسالی و دشمن».
ایدون باد و ایدونتر باد.
۹/ ۱۰ ا ۱۳۸۵ خورشیدی
#مهدی_رحمانی_قوچانی
ص(5)👇