.
#جستاری_در_پیدایش_جشن_سده
متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید.
✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود.
#جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#جشن_سده
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#جستاری_در_پیدایش_جشن_سده
متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید.
✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود.
#جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#جشن_سده
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #جستاری_در_پیدایش_جشن_سده متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید. ✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود. #جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.…
.
بنام خداوند خورشید و ماه
#جستاری_در_پیدایش_جشن_سده
در فرهنگِ نورانی و روشنگشتِ(اشراقی) ایران، جشنهای آتش از پایگاهی سپند و بهآیین برخوردارند. فرهنگی که بنیادش بر بزرگداشتِ و گرامی داشتنِ نور و روشنایی است، نوری که همهی هستی ازاو به پیدایی رسیدهاست. آتش در باورِ مردمِ این مرزو بومِ اهورایی گامهی شناخت و راهِ بیگزند و روشن برای شناخت درست از نادرست، و در فرجام راه جستن به گامهی فرازینِ شناختِ نور آسمان و زمین است. چراکه در اندیشههای گرانسنگ و نیستیناپذیرِ ایرانی، خداوند «عینِ نور» است. و آتش نزدیکترین صورت و شکل و هیئت از معبودی استکه به راستی «منبعِ نور» است. آتش در باورهای بسدیرین و ازلی ایران، بخششی است ایزدی، که برای سود رسانی در رهگذرِ مادی و معنوی به آدمی از جهانِ بالا به جهانِ فرودین و خاکی فرستاده شدهاست. در اندیشههای بلند و بیهمالِ ایرانی، پروردگارِ بیچون، پیکری بهسانِ نور و روانی بهسانِ راستی دارد، و هرگز پسودنی نیست. پس بسی شگفت نمینماید که ایرانی دلآگاه، نور (آتش) را سوی و قبلهی خویش برمیگزیند. و آنقدر دراین عشقِ پاک و سوزان و روشناییبخش پیش میرود، که ناآگاهانِ سیهدل، تهمتِ آتشپرستی را بر او مینهند. بربنیادِ این عشق و مهرِ آتشین و زلال است که در فرهنگِ حکمتآمیزِ ایرانی، آن یگانهی بیهمانند را «نورالانوار» میخوانند. در پیشگاهِ این مردم که بهراستی شیفتگانِ نور و روشنایی در جهانِ هستیاند، نشانههای نور (خورشید، آتش) بسی گرامی و ستودهاند. دراین دستگاهِ اندیشگانی، آتش سرشتی آسمانی دارد، گوهری است اهورایی که نماد و نمودِ حضرتش در جهانِ گیتایی است. به چرایی این عشقِ نهادین است که در اوستای سپند در سخنی نمادین، آتش «پورِ اهورامزدا» برشمرده شدهاست. و ایرانیانِ شیفتهی این آستانِ بلند و ایزدی، هزارههاست که آتش را به این شوندهای سپند پاس میدارند، و در نکوداشتِ آن هیچ کوتاهی نمیورزند، و به راستی به «پریستارانِ آتش» شهره گردیدهاند. جشنهای آتش بربنیادِ آموزهها و فرهنگِ مهرِ ایرانی، جشنهایی سراسر از شور و شوق و شادمانی و شادخواری بودهاست. براین بنیادِ سترگ است که آتش در بازگفتی دیرین «رامش دهندهترینِ شادمانیهاست» بزرگمرد خوارزم در آثارالباقیه، بهروشنی بر ویژگیهای هستیسازِ جشنهای آتش در پیشگاهِ ایرانیان صحه میگذارد: «دراین عید (آذر جشن) آتشهای بزرگ در خانه میافروختند، و عبادت خداوند و ستایش او را زیاد مینمودند، و برای صرفِ غذا و دیگر شادمانیها جمع میآمدند» در راستای پاکی و مطهر بودنِ آتش، اجاقِ خانه مایهی برکت، فراوانی، تقدس و پاکی بود. به این شوند آتشِ اجاقِ خانهی تازه را باید دختری پاک و باکره برمیافروخت، تا خیر و برکت به باشندگانِ آن خانه بخشش گردد. در واقع بربنیادِ آیینِ ایرانیِ ستایش آتش، هر کنشگری که آتش را برمیافروزد، در حقیقت یاری رساندن بهکار طلوعِ خورشید را سبب میگردد. به این شوندِ سپند است که یکی از سوگندانِ سخت و بازمانده «سوگند به اجاق» است. در فرهنگِ اشراقی ایران، زیباترین فروزهی اهورایی «اشاوهیشت= اردیبهشت» زیباترین نماد و نمودِ راستیِ خداوند در گیتی موکل و نگاهبانِ آتش است، و گلِ آذرگون ویژهی آذر (آتش) است. امشاسپندی که خوشی و رامشِ اهورایی را بهرهی باشندگانِ راهِ روشنایی میسازد: «تو هستی ای آذر (آتش)، خوشی مزدااهورا، مانند سپنتَ مینیو، تو خوشی او هستی.»
ص ۱
بنام خداوند خورشید و ماه
#جستاری_در_پیدایش_جشن_سده
در فرهنگِ نورانی و روشنگشتِ(اشراقی) ایران، جشنهای آتش از پایگاهی سپند و بهآیین برخوردارند. فرهنگی که بنیادش بر بزرگداشتِ و گرامی داشتنِ نور و روشنایی است، نوری که همهی هستی ازاو به پیدایی رسیدهاست. آتش در باورِ مردمِ این مرزو بومِ اهورایی گامهی شناخت و راهِ بیگزند و روشن برای شناخت درست از نادرست، و در فرجام راه جستن به گامهی فرازینِ شناختِ نور آسمان و زمین است. چراکه در اندیشههای گرانسنگ و نیستیناپذیرِ ایرانی، خداوند «عینِ نور» است. و آتش نزدیکترین صورت و شکل و هیئت از معبودی استکه به راستی «منبعِ نور» است. آتش در باورهای بسدیرین و ازلی ایران، بخششی است ایزدی، که برای سود رسانی در رهگذرِ مادی و معنوی به آدمی از جهانِ بالا به جهانِ فرودین و خاکی فرستاده شدهاست. در اندیشههای بلند و بیهمالِ ایرانی، پروردگارِ بیچون، پیکری بهسانِ نور و روانی بهسانِ راستی دارد، و هرگز پسودنی نیست. پس بسی شگفت نمینماید که ایرانی دلآگاه، نور (آتش) را سوی و قبلهی خویش برمیگزیند. و آنقدر دراین عشقِ پاک و سوزان و روشناییبخش پیش میرود، که ناآگاهانِ سیهدل، تهمتِ آتشپرستی را بر او مینهند. بربنیادِ این عشق و مهرِ آتشین و زلال است که در فرهنگِ حکمتآمیزِ ایرانی، آن یگانهی بیهمانند را «نورالانوار» میخوانند. در پیشگاهِ این مردم که بهراستی شیفتگانِ نور و روشنایی در جهانِ هستیاند، نشانههای نور (خورشید، آتش) بسی گرامی و ستودهاند. دراین دستگاهِ اندیشگانی، آتش سرشتی آسمانی دارد، گوهری است اهورایی که نماد و نمودِ حضرتش در جهانِ گیتایی است. به چرایی این عشقِ نهادین است که در اوستای سپند در سخنی نمادین، آتش «پورِ اهورامزدا» برشمرده شدهاست. و ایرانیانِ شیفتهی این آستانِ بلند و ایزدی، هزارههاست که آتش را به این شوندهای سپند پاس میدارند، و در نکوداشتِ آن هیچ کوتاهی نمیورزند، و به راستی به «پریستارانِ آتش» شهره گردیدهاند. جشنهای آتش بربنیادِ آموزهها و فرهنگِ مهرِ ایرانی، جشنهایی سراسر از شور و شوق و شادمانی و شادخواری بودهاست. براین بنیادِ سترگ است که آتش در بازگفتی دیرین «رامش دهندهترینِ شادمانیهاست» بزرگمرد خوارزم در آثارالباقیه، بهروشنی بر ویژگیهای هستیسازِ جشنهای آتش در پیشگاهِ ایرانیان صحه میگذارد: «دراین عید (آذر جشن) آتشهای بزرگ در خانه میافروختند، و عبادت خداوند و ستایش او را زیاد مینمودند، و برای صرفِ غذا و دیگر شادمانیها جمع میآمدند» در راستای پاکی و مطهر بودنِ آتش، اجاقِ خانه مایهی برکت، فراوانی، تقدس و پاکی بود. به این شوند آتشِ اجاقِ خانهی تازه را باید دختری پاک و باکره برمیافروخت، تا خیر و برکت به باشندگانِ آن خانه بخشش گردد. در واقع بربنیادِ آیینِ ایرانیِ ستایش آتش، هر کنشگری که آتش را برمیافروزد، در حقیقت یاری رساندن بهکار طلوعِ خورشید را سبب میگردد. به این شوندِ سپند است که یکی از سوگندانِ سخت و بازمانده «سوگند به اجاق» است. در فرهنگِ اشراقی ایران، زیباترین فروزهی اهورایی «اشاوهیشت= اردیبهشت» زیباترین نماد و نمودِ راستیِ خداوند در گیتی موکل و نگاهبانِ آتش است، و گلِ آذرگون ویژهی آذر (آتش) است. امشاسپندی که خوشی و رامشِ اهورایی را بهرهی باشندگانِ راهِ روشنایی میسازد: «تو هستی ای آذر (آتش)، خوشی مزدااهورا، مانند سپنتَ مینیو، تو خوشی او هستی.»
ص ۱
Forwarded from کانال رسمی هزار باده فرهنگ
.
#جستاری_در_پیدایش_جشن_سده
متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید.
✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود.
#جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#جشن_سده
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#جستاری_در_پیدایش_جشن_سده
متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید.
✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود.
#جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#جشن_سده
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Forwarded from کانال رسمی هزار باده فرهنگ
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #جستاری_در_پیدایش_جشن_سده متن کامل مقالهی ارزشمند آقای #مهدی_رحمانی_قوچانی را در پنج صفحهی زیر مطالعه نمایید. ✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود. #جشن_سده_بر_هموطنانم_فروزان_و_گرامی_باد.…
.
بنام خداوند خورشید و ماه
#جستاری_در_پیدایش_جشن_سده
در فرهنگِ نورانی و روشنگشتِ(اشراقی) ایران، جشنهای آتش از پایگاهی سپند و بهآیین برخوردارند. فرهنگی که بنیادش بر بزرگداشتِ و گرامی داشتنِ نور و روشنایی است، نوری که همهی هستی ازاو به پیدایی رسیدهاست. آتش در باورِ مردمِ این مرزو بومِ اهورایی گامهی شناخت و راهِ بیگزند و روشن برای شناخت درست از نادرست، و در فرجام راه جستن به گامهی فرازینِ شناختِ نور آسمان و زمین است. چراکه در اندیشههای گرانسنگ و نیستیناپذیرِ ایرانی، خداوند «عینِ نور» است. و آتش نزدیکترین صورت و شکل و هیئت از معبودی استکه به راستی «منبعِ نور» است. آتش در باورهای بسدیرین و ازلی ایران، بخششی است ایزدی، که برای سود رسانی در رهگذرِ مادی و معنوی به آدمی از جهانِ بالا به جهانِ فرودین و خاکی فرستاده شدهاست. در اندیشههای بلند و بیهمالِ ایرانی، پروردگارِ بیچون، پیکری بهسانِ نور و روانی بهسانِ راستی دارد، و هرگز پسودنی نیست. پس بسی شگفت نمینماید که ایرانی دلآگاه، نور (آتش) را سوی و قبلهی خویش برمیگزیند. و آنقدر دراین عشقِ پاک و سوزان و روشناییبخش پیش میرود، که ناآگاهانِ سیهدل، تهمتِ آتشپرستی را بر او مینهند. بربنیادِ این عشق و مهرِ آتشین و زلال است که در فرهنگِ حکمتآمیزِ ایرانی، آن یگانهی بیهمانند را «نورالانوار» میخوانند. در پیشگاهِ این مردم که بهراستی شیفتگانِ نور و روشنایی در جهانِ هستیاند، نشانههای نور (خورشید، آتش) بسی گرامی و ستودهاند. دراین دستگاهِ اندیشگانی، آتش سرشتی آسمانی دارد، گوهری است اهورایی که نماد و نمودِ حضرتش در جهانِ گیتایی است. به چرایی این عشقِ نهادین است که در اوستای سپند در سخنی نمادین، آتش «پورِ اهورامزدا» برشمرده شدهاست. و ایرانیانِ شیفتهی این آستانِ بلند و ایزدی، هزارههاست که آتش را به این شوندهای سپند پاس میدارند، و در نکوداشتِ آن هیچ کوتاهی نمیورزند، و به راستی به «پریستارانِ آتش» شهره گردیدهاند. جشنهای آتش بربنیادِ آموزهها و فرهنگِ مهرِ ایرانی، جشنهایی سراسر از شور و شوق و شادمانی و شادخواری بودهاست. براین بنیادِ سترگ است که آتش در بازگفتی دیرین «رامش دهندهترینِ شادمانیهاست» بزرگمرد خوارزم در آثارالباقیه، بهروشنی بر ویژگیهای هستیسازِ جشنهای آتش در پیشگاهِ ایرانیان صحه میگذارد: «دراین عید (آذر جشن) آتشهای بزرگ در خانه میافروختند، و عبادت خداوند و ستایش او را زیاد مینمودند، و برای صرفِ غذا و دیگر شادمانیها جمع میآمدند» در راستای پاکی و مطهر بودنِ آتش، اجاقِ خانه مایهی برکت، فراوانی، تقدس و پاکی بود. به این شوند آتشِ اجاقِ خانهی تازه را باید دختری پاک و باکره برمیافروخت، تا خیر و برکت به باشندگانِ آن خانه بخشش گردد. در واقع بربنیادِ آیینِ ایرانیِ ستایش آتش، هر کنشگری که آتش را برمیافروزد، در حقیقت یاری رساندن بهکار طلوعِ خورشید را سبب میگردد. به این شوندِ سپند است که یکی از سوگندانِ سخت و بازمانده «سوگند به اجاق» است. در فرهنگِ اشراقی ایران، زیباترین فروزهی اهورایی «اشاوهیشت= اردیبهشت» زیباترین نماد و نمودِ راستیِ خداوند در گیتی موکل و نگاهبانِ آتش است، و گلِ آذرگون ویژهی آذر (آتش) است. امشاسپندی که خوشی و رامشِ اهورایی را بهرهی باشندگانِ راهِ روشنایی میسازد: «تو هستی ای آذر (آتش)، خوشی مزدااهورا، مانند سپنتَ مینیو، تو خوشی او هستی.»
ص ۱
بنام خداوند خورشید و ماه
#جستاری_در_پیدایش_جشن_سده
در فرهنگِ نورانی و روشنگشتِ(اشراقی) ایران، جشنهای آتش از پایگاهی سپند و بهآیین برخوردارند. فرهنگی که بنیادش بر بزرگداشتِ و گرامی داشتنِ نور و روشنایی است، نوری که همهی هستی ازاو به پیدایی رسیدهاست. آتش در باورِ مردمِ این مرزو بومِ اهورایی گامهی شناخت و راهِ بیگزند و روشن برای شناخت درست از نادرست، و در فرجام راه جستن به گامهی فرازینِ شناختِ نور آسمان و زمین است. چراکه در اندیشههای گرانسنگ و نیستیناپذیرِ ایرانی، خداوند «عینِ نور» است. و آتش نزدیکترین صورت و شکل و هیئت از معبودی استکه به راستی «منبعِ نور» است. آتش در باورهای بسدیرین و ازلی ایران، بخششی است ایزدی، که برای سود رسانی در رهگذرِ مادی و معنوی به آدمی از جهانِ بالا به جهانِ فرودین و خاکی فرستاده شدهاست. در اندیشههای بلند و بیهمالِ ایرانی، پروردگارِ بیچون، پیکری بهسانِ نور و روانی بهسانِ راستی دارد، و هرگز پسودنی نیست. پس بسی شگفت نمینماید که ایرانی دلآگاه، نور (آتش) را سوی و قبلهی خویش برمیگزیند. و آنقدر دراین عشقِ پاک و سوزان و روشناییبخش پیش میرود، که ناآگاهانِ سیهدل، تهمتِ آتشپرستی را بر او مینهند. بربنیادِ این عشق و مهرِ آتشین و زلال است که در فرهنگِ حکمتآمیزِ ایرانی، آن یگانهی بیهمانند را «نورالانوار» میخوانند. در پیشگاهِ این مردم که بهراستی شیفتگانِ نور و روشنایی در جهانِ هستیاند، نشانههای نور (خورشید، آتش) بسی گرامی و ستودهاند. دراین دستگاهِ اندیشگانی، آتش سرشتی آسمانی دارد، گوهری است اهورایی که نماد و نمودِ حضرتش در جهانِ گیتایی است. به چرایی این عشقِ نهادین است که در اوستای سپند در سخنی نمادین، آتش «پورِ اهورامزدا» برشمرده شدهاست. و ایرانیانِ شیفتهی این آستانِ بلند و ایزدی، هزارههاست که آتش را به این شوندهای سپند پاس میدارند، و در نکوداشتِ آن هیچ کوتاهی نمیورزند، و به راستی به «پریستارانِ آتش» شهره گردیدهاند. جشنهای آتش بربنیادِ آموزهها و فرهنگِ مهرِ ایرانی، جشنهایی سراسر از شور و شوق و شادمانی و شادخواری بودهاست. براین بنیادِ سترگ است که آتش در بازگفتی دیرین «رامش دهندهترینِ شادمانیهاست» بزرگمرد خوارزم در آثارالباقیه، بهروشنی بر ویژگیهای هستیسازِ جشنهای آتش در پیشگاهِ ایرانیان صحه میگذارد: «دراین عید (آذر جشن) آتشهای بزرگ در خانه میافروختند، و عبادت خداوند و ستایش او را زیاد مینمودند، و برای صرفِ غذا و دیگر شادمانیها جمع میآمدند» در راستای پاکی و مطهر بودنِ آتش، اجاقِ خانه مایهی برکت، فراوانی، تقدس و پاکی بود. به این شوند آتشِ اجاقِ خانهی تازه را باید دختری پاک و باکره برمیافروخت، تا خیر و برکت به باشندگانِ آن خانه بخشش گردد. در واقع بربنیادِ آیینِ ایرانیِ ستایش آتش، هر کنشگری که آتش را برمیافروزد، در حقیقت یاری رساندن بهکار طلوعِ خورشید را سبب میگردد. به این شوندِ سپند است که یکی از سوگندانِ سخت و بازمانده «سوگند به اجاق» است. در فرهنگِ اشراقی ایران، زیباترین فروزهی اهورایی «اشاوهیشت= اردیبهشت» زیباترین نماد و نمودِ راستیِ خداوند در گیتی موکل و نگاهبانِ آتش است، و گلِ آذرگون ویژهی آذر (آتش) است. امشاسپندی که خوشی و رامشِ اهورایی را بهرهی باشندگانِ راهِ روشنایی میسازد: «تو هستی ای آذر (آتش)، خوشی مزدااهورا، مانند سپنتَ مینیو، تو خوشی او هستی.»
ص ۱