.
باز میمانَد دهان از خندهی نامردها
سهمبردارانِ خون از گیشهی شبگردها
کارِ حیرت را نگر، انگشت، دندان میگزد!
از نشانِ کینه بر پیشانیِ بیدردها
آن که در میدانِ همّت، نیست همسنگِ هنر
میشود در باد هم چابکسوارِ گردها!
در هیاهوزارهای رنگ و جنگ و جیغ و جهل
هیچ تضمینی ندارد فاتحِ آوردها!
#مشهد
#پاییز۱۴۰۲
#سعید_تقی_نیا
#داریوش_مهرجویی
https://t.me/taghiniasaeed/1519
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
باز میمانَد دهان از خندهی نامردها
سهمبردارانِ خون از گیشهی شبگردها
کارِ حیرت را نگر، انگشت، دندان میگزد!
از نشانِ کینه بر پیشانیِ بیدردها
آن که در میدانِ همّت، نیست همسنگِ هنر
میشود در باد هم چابکسوارِ گردها!
در هیاهوزارهای رنگ و جنگ و جیغ و جهل
هیچ تضمینی ندارد فاتحِ آوردها!
#مشهد
#پاییز۱۴۰۲
#سعید_تقی_نیا
#داریوش_مهرجویی
https://t.me/taghiniasaeed/1519
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
سعید تقی نیا(اندیشه...)
باز میمانَد دهان از خندهی نامردها
سهمبردارانِ خون از گیشهی شبگردها
کارِ حیرت را نگر، انگشت، دندان میگزد!
از نشانِ کینه بر پیشانیِ بیدردها
آن که در میدانِ همّت، نیست همسنگِ هنر
میشود در باد هم چابکسوارِ گردها!
در هیاهوزارهای رنگ و جنگ و جیغ و…
سهمبردارانِ خون از گیشهی شبگردها
کارِ حیرت را نگر، انگشت، دندان میگزد!
از نشانِ کینه بر پیشانیِ بیدردها
آن که در میدانِ همّت، نیست همسنگِ هنر
میشود در باد هم چابکسوارِ گردها!
در هیاهوزارهای رنگ و جنگ و جیغ و…
تفاوت تلقی شعر در زبان فارسی و زبان های ديگر:
در زبانی مثل فارسی که از قابلیت های کم نظیر آن، حفظ پیام واحد با تغییر در ارکان گزاره های آن و تمرکز بر نقش یکی از اجزای گزاره مثل فاعل، مفعول، قیود و صفت ها، ضمائم و فعل هاست، خاصیتی ممتاز دارد که ذیل عنوان تحرکات شاعر یا نویسنده، به تاثیرات عاطفی متفاوت می انجامد. ظرفیتی از زبان که امر انتقال عاطفی و مخیل پیام متن را از زبان فارسی به سایر زبان ها به مراتب دشوار تر می کند.
با این توضیح است که می توان در نظر داشت میزان آشنایی مولف متن با نقش کلمات و اجزای جمله، چه رابطه مستقیمی با تفاوت در تاثیر عاطفی متن ایجاد می کند. و اگر به این مورد، نقش موسیقی درون متنی ناشی از بسامد کلمات با حروف هم مخرج را نیز اضافه کنیم متوجه می شویم چرا و چگونه نقش این عوامل در انتقال عواطف و احساسات در پیام متن تا این اندازه اهمیت دارد. و بالطبع با در نظر داشتن چنین امکانی در زبان فارسی، جابجایی ارکان یک گزاره می تواند به گسترش دایره تخیل و امکان تاویل های متفاوت در متن بیانجامد.
این ظرفیت و امکان بعلاوه تفاوت در خاستگاه ادبیات ما " فرهنگ فولک و ادبیات شفاهی" و نظم آهنگین کلمات یا شعر در قیاس با خاستگاه ادبیات فرنگی و تمرکز ان بر منطق خطی و شکل نوشتاری، طبعا محدودیت ها و آزادی هایی متفاوت برای کاربران خودش همراه می آورد.و بطریق اولی، نقد و ارزیابی های آثار آن نیز، متمرکز بر نگاه و پارامترهای متفاوتی خواهد بود.
حال در نظر داشته باشیم برای یک شاعر انگلیسی زبان، تخیل و تاویل، کمترین رابطه را با نقش ویژگی های ذاتی خود زبان ایفا می کند و تمرکز متن، بیشتر قائم بر مفاهیم مکانیکی کلمات است در حالی که در زبان فارسی، در پس هر شکلی از جابجایی ارکان یک گزاره با پیام ظاهرا واحد، می تواند معانی و مفاهیم مخیل و ثانویه وجود داشته باشد. پس ابزارها و طرز مواجهه و اساسا بوطیقای شعر فارسی حسب دلایل یاد شده، نمی تواند، یکی باشد.
اینجاست که متوجه می شویم همان ویژگی هایی که یک متن شاعرانه انگلیسی را بخاطر تعبیه تخیل در کلام شاعر به همراه دارد، در یک متن ساده زبان فارسی، اساسا در ذات زبان ما و اصلا امتیازی نسبت به یک پیام ساده نخواهد داشت!
بدین ترتیب مفهوم انتقال مفاهیم مخیل و قابل تاویل در زبان فارسی، مفهومی بمراتب وسیع تر تلقی می شود که به هر نسبت که از تکرار و روزمرگی فاصله می گیرد، به همان نسبت به مفاهیم شاعرانه در تلقی ما، نزدیک تر می شود.
مجموع این تفاوت ها، نشانگر تفاوت نقش زبان در شعر فارسی بعنوان عنصر شاخص شعر و ناشعر است. در حالی که به دلیل نقش غیر مخیل و ذاتی زبان انگلیسی، این نقش را شاعر با القای تخیل از طریق هدف قرار دادن خود زبان برای مخاطب ایجاد می کند . لذا نمی توان با همان پارامترهایی که یک متن شاعرانه برای یک انگلیسی زبان را می شناسیم، یک متن نثر را در زبان فارسی، از آن جدا کنیم. خصوصا وقتی موسیقی کناری و موسیقی متن نیز جزو فاکتورهای زیبایی شناختی آن متن نباشد.
#مشهد
#سعید_تقی_نیا
#پاییز۱۴۰۲
#مجموعه_مقالات_یاداشتها_تاثیر_نگاه
https://t.me/taghiniasaeed/1544
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
در زبانی مثل فارسی که از قابلیت های کم نظیر آن، حفظ پیام واحد با تغییر در ارکان گزاره های آن و تمرکز بر نقش یکی از اجزای گزاره مثل فاعل، مفعول، قیود و صفت ها، ضمائم و فعل هاست، خاصیتی ممتاز دارد که ذیل عنوان تحرکات شاعر یا نویسنده، به تاثیرات عاطفی متفاوت می انجامد. ظرفیتی از زبان که امر انتقال عاطفی و مخیل پیام متن را از زبان فارسی به سایر زبان ها به مراتب دشوار تر می کند.
با این توضیح است که می توان در نظر داشت میزان آشنایی مولف متن با نقش کلمات و اجزای جمله، چه رابطه مستقیمی با تفاوت در تاثیر عاطفی متن ایجاد می کند. و اگر به این مورد، نقش موسیقی درون متنی ناشی از بسامد کلمات با حروف هم مخرج را نیز اضافه کنیم متوجه می شویم چرا و چگونه نقش این عوامل در انتقال عواطف و احساسات در پیام متن تا این اندازه اهمیت دارد. و بالطبع با در نظر داشتن چنین امکانی در زبان فارسی، جابجایی ارکان یک گزاره می تواند به گسترش دایره تخیل و امکان تاویل های متفاوت در متن بیانجامد.
این ظرفیت و امکان بعلاوه تفاوت در خاستگاه ادبیات ما " فرهنگ فولک و ادبیات شفاهی" و نظم آهنگین کلمات یا شعر در قیاس با خاستگاه ادبیات فرنگی و تمرکز ان بر منطق خطی و شکل نوشتاری، طبعا محدودیت ها و آزادی هایی متفاوت برای کاربران خودش همراه می آورد.و بطریق اولی، نقد و ارزیابی های آثار آن نیز، متمرکز بر نگاه و پارامترهای متفاوتی خواهد بود.
حال در نظر داشته باشیم برای یک شاعر انگلیسی زبان، تخیل و تاویل، کمترین رابطه را با نقش ویژگی های ذاتی خود زبان ایفا می کند و تمرکز متن، بیشتر قائم بر مفاهیم مکانیکی کلمات است در حالی که در زبان فارسی، در پس هر شکلی از جابجایی ارکان یک گزاره با پیام ظاهرا واحد، می تواند معانی و مفاهیم مخیل و ثانویه وجود داشته باشد. پس ابزارها و طرز مواجهه و اساسا بوطیقای شعر فارسی حسب دلایل یاد شده، نمی تواند، یکی باشد.
اینجاست که متوجه می شویم همان ویژگی هایی که یک متن شاعرانه انگلیسی را بخاطر تعبیه تخیل در کلام شاعر به همراه دارد، در یک متن ساده زبان فارسی، اساسا در ذات زبان ما و اصلا امتیازی نسبت به یک پیام ساده نخواهد داشت!
بدین ترتیب مفهوم انتقال مفاهیم مخیل و قابل تاویل در زبان فارسی، مفهومی بمراتب وسیع تر تلقی می شود که به هر نسبت که از تکرار و روزمرگی فاصله می گیرد، به همان نسبت به مفاهیم شاعرانه در تلقی ما، نزدیک تر می شود.
مجموع این تفاوت ها، نشانگر تفاوت نقش زبان در شعر فارسی بعنوان عنصر شاخص شعر و ناشعر است. در حالی که به دلیل نقش غیر مخیل و ذاتی زبان انگلیسی، این نقش را شاعر با القای تخیل از طریق هدف قرار دادن خود زبان برای مخاطب ایجاد می کند . لذا نمی توان با همان پارامترهایی که یک متن شاعرانه برای یک انگلیسی زبان را می شناسیم، یک متن نثر را در زبان فارسی، از آن جدا کنیم. خصوصا وقتی موسیقی کناری و موسیقی متن نیز جزو فاکتورهای زیبایی شناختی آن متن نباشد.
#مشهد
#سعید_تقی_نیا
#پاییز۱۴۰۲
#مجموعه_مقالات_یاداشتها_تاثیر_نگاه
https://t.me/taghiniasaeed/1544
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
سعید تقی نیا(اندیشه...)
تفاوت تلقی شعر در زبان فارسی و زبان های ديگر:
در زبانی مثل فارسی که از قابلیت های کم نظیر آن، حفظ پیام واحد با تغییر در ارکان گزاره های آن و تمرکز بر نقش یکی از اجزای گزاره مثل فاعل، مفعول، قیود و صفت ها، ضمائم و فعل هاست، خاصیتی ممتاز دارد که ذیل عنوان…
در زبانی مثل فارسی که از قابلیت های کم نظیر آن، حفظ پیام واحد با تغییر در ارکان گزاره های آن و تمرکز بر نقش یکی از اجزای گزاره مثل فاعل، مفعول، قیود و صفت ها، ضمائم و فعل هاست، خاصیتی ممتاز دارد که ذیل عنوان…