کانال رسمی هزار باده فرهنگ
Photo
.
#ابیاتی_از_یک_مثنوی. از #مجموعه_دچار_و_دیوار:
مادر دلم گرفته از این سایه های شوم
از رنگ های حل شده، جغرافیای بوم
این سایه های رد شده از سیم خاردار
شب زوزه های گرگ و شغالان روزگار
از نقشه های فاتحه بر هر چه بود و هست
از دست های ابله و چشمان خرپرست!
از فصل های طی شده تا نسل خواجگان!
شمشیرهای تشنه و الفاظ خون چکان
کبریت های نم زده و کُنده های پیر
خاکستر نشسته به فرجام ناگزیر
نه گُپ گُپ صدای سواری، نه آفتاب
نه سوسوی ستاره بخت از حریم خواب
نه اعتراض آینه در ازدحام سنگ
نه رقص تازیانه نور از پس درنگ
شلاق ها به فتح من از راه آمدند
فریادها به مرگ تو کوتاه آمدند!
ترس از هجوم فاجعه از تو بهانه ساخت!
بر تل کُشته های تو هر روز خانه ساخت!
طوری که هیچ پنجره ای جراتی نداشت
مَردی کنار سنگ مزارت گُلی نکاشت!
یک تن در این قبیله بیداد بر نخاست
داد از گلوی این قفس آباد برنخواست
طومار دردهای من از آسمان گذشت
تیغ از تبار طایفه، از استخوان گذشت!
من بی برادران خودم بی صدا شدم
در این سکوت سنگی و برزخ رها شدم
#مشهد
#سعید_تقی_نیا
#بهار۱۴۰۱
#مجموعه_دچار_دیوار
https://t.me/taghiniasaeed/1380
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#ابیاتی_از_یک_مثنوی. از #مجموعه_دچار_و_دیوار:
مادر دلم گرفته از این سایه های شوم
از رنگ های حل شده، جغرافیای بوم
این سایه های رد شده از سیم خاردار
شب زوزه های گرگ و شغالان روزگار
از نقشه های فاتحه بر هر چه بود و هست
از دست های ابله و چشمان خرپرست!
از فصل های طی شده تا نسل خواجگان!
شمشیرهای تشنه و الفاظ خون چکان
کبریت های نم زده و کُنده های پیر
خاکستر نشسته به فرجام ناگزیر
نه گُپ گُپ صدای سواری، نه آفتاب
نه سوسوی ستاره بخت از حریم خواب
نه اعتراض آینه در ازدحام سنگ
نه رقص تازیانه نور از پس درنگ
شلاق ها به فتح من از راه آمدند
فریادها به مرگ تو کوتاه آمدند!
ترس از هجوم فاجعه از تو بهانه ساخت!
بر تل کُشته های تو هر روز خانه ساخت!
طوری که هیچ پنجره ای جراتی نداشت
مَردی کنار سنگ مزارت گُلی نکاشت!
یک تن در این قبیله بیداد بر نخاست
داد از گلوی این قفس آباد برنخواست
طومار دردهای من از آسمان گذشت
تیغ از تبار طایفه، از استخوان گذشت!
من بی برادران خودم بی صدا شدم
در این سکوت سنگی و برزخ رها شدم
#مشهد
#سعید_تقی_نیا
#بهار۱۴۰۱
#مجموعه_دچار_دیوار
https://t.me/taghiniasaeed/1380
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
سعید تقی نیا(اندیشه...)
ابیاتی از یک مثنوی. از مجموعه دچار و دیوار :
مادر دلم گرفته از این سایه های شوم
از رنگ های حل شده، جغرافیای بوم
این سایه های رد شده از سیم خاردار
شب زوزه های گرگ و شغالان روزگار
از نقشه های فاتحه بر هر چه بود و هست
از دست های ابله و چشمان خرپرست!
از فصل…
مادر دلم گرفته از این سایه های شوم
از رنگ های حل شده، جغرافیای بوم
این سایه های رد شده از سیم خاردار
شب زوزه های گرگ و شغالان روزگار
از نقشه های فاتحه بر هر چه بود و هست
از دست های ابله و چشمان خرپرست!
از فصل…