کانال رسمی هزار باده فرهنگ
594 subscribers
3.46K photos
491 videos
80 files
2.77K links
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقه‌مندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهش‌های شما هستیم.

ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
Download Telegram
Forwarded from شهرمن قوچان
✍️ از طرف خود و دوستداران مباحث فرهنگی در فرایند توسعه پایدار، در کانال شهرمن قوچان، عروج استاد گرانمایه جناب آقای #محمد_جابانی فرزند برومند خراسان فرهنگی را به خانواده محترم این عزیز، و همه دغدغه مندان فرهنگ این سرزمین نور و خورشید (خوراسان)، تسلیت عرض نموده و برای بازماندگان محترم آن عزیز صبر جلی از درگاه حضرت حق خواهانم.
🔵📚⚖️📘 https://t.me/shahremanghouchan
شنبه، بیست و هشتم تیرماه 1399
برابر با هجدهم ژوئیه 2020
#ابراهیم_عماد
🌍📚⚖️https://t.me/ebrahimemad
🌍📚⚖️https://t.me/droitsfondamentaux
#شهر_من_قوچان #شهرمن_قوچان
#خراسان_فرهنگی
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
🔵📘🎼🌹https://t.me/Baghekhabushan
#مرتضی_گودرزی
🔵📘🎼❤️https://t.me/MortezaGoodarziChannel
با درود و احترام به مخاطبان...
به علت درگذشت استاد #محمد_جابانی مورخ و مردم شناس نامدار قوچان
گفت‌وگوی زنده با #رضا_بخشنده هنرمند چارق دوز
به تاریخ چهارشنبه 1/5/99 موکول می‌گردد.

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.
#پیام_تسلیت_دوست

بنام آن که جان را فکرت آموخت
.
«کسی کز خرد بر خورد٬ کی مرد»

🖤خرد دراندیشه‌های راستین ایرانی برانگیخته شده از جان اهورایی است. بنیاد همه‌ی ارزش‌ها و فضیلت هاست. سدی است که آدمی را از هرآن چه کاستی و کژی است٬ باز می‌دارد. هنگامی که آدمی از «خرد داداری» به گامه‌ی درخشان «خرد غریزی» رسید٬ و به دریای بی‌کرانه‌ی ایزدی پیوست‌٬ از گامه‌ی فرودین گذرای میرایی به زینه‌ی راستین و مانای نامیرایی گام می‌نهد. ‌در آن زمان است که کثرت ‌و بسیارگرایی به وحدت و یگانگی می‌انجامد٬ و ساقیان آتش دست بارگاه اهورایی از باده‌ی روشن و دوردارنده‌ی «هوم» او را سرمست ساخته و در پیشگاه ایزدی بر جایگاه «گیه امرتنی» می‌نشانند٬ و سر فراز به پای نام «پیر- پدر» می‌نمایند٬ تا هم چون باران آسمانی برای پالودن و زدودن‌شوخ‌های جسمانی و گسستن بندهای زمینی در گردشی هماره و دایره‌وار هستی گرانش را مصروف گرداند.

🖤انوشه روان حضرت استاد #محمد_جابانی یکی از آن راه یافتگان روشن‌روان و پاک خرد است که تمام هستی گرانش را در راه مهرورزی به خرد پاک اهورایی و نشاخته کردن نهانی‌های نازنین آسمانی درباخت ٬ تا سرانجام « آنی » را که چکیده فرهنگ بلند بالای ایرانی است ٬ در آغوش جان کشید . استاد در سرزمینی چشم به هستی گشود که از همان روزگاران نخست چهره گشایی در تاریخ این مرز و بوم٬ واژه‌ی مقدس و سپند «داه» را به خویش پیوسته گردانید. «داه» از مصدر «دای» اوستایی به معنای اندیشیدن و آموختن وآموزاندن است.‌ در «فروردین یشت» به فروهر پاک و توانای مردم داه درود فرستاده شده و سرزمین «داهی» پاره‌ای از سرزمین آریایی بر شمرده شده است.

🖤استاد به درستی این ویژگی بارز و راه و روش خرم نیاکانی را پاس داشته است٬ و در روزگار تنگی‌ها غبار گم بودگی‌هارا از چهره‌ی این نازنین شرقی به رغم همه‌ی دشواری ها زدوده٬ و راهی به شبستان نهانی و نژم‌آلود خبوشان کهن برده است٬ و گوشه‌ای از بزرگی‌های این سیاووش خراسانی را باز نموده است. به گمانی درست و ژرف‌آیین٬ سپارش استاد که خواستار هم‌نشینی با درخت سپند و آیینی سرو را داشته‌اند٬ خود گویای دید بلند و گسترده‌ی ایشان از فرهنگ و باورهای ایرانی است. سرو در فرهنگ نمادین این سرزمین٬ نماد مانایی و زندگی و جاودانی است٬ که هرگز زوش‌های خزانی را براو دستی نیست. درختی است که مهر سیوشانت از بطن آن پای به گیتی نهاده است٬ تا سود رساننده به هستی اهورایی باشد. به شوند این زایش نمادین است که گسستی درسلسله‌ی سود رسانان رخ نمی‌دهد٬ و در هر روزگار به گفت اوستا سوشیانتی٬ برگزیده می‌شود٬ تا گیتی را به سود و بهره‌ی مینوی برساند. استاد به فره‌مندی و روشن روانی خواستار این گزینش هوش‌مندانه و خویشکاری ایزدی شده‌اند، چرا که حضرت ایشان براین باور بود که خرد و خردمندی و دارنده‌ی خرد پاک٬ چونان سروی است که هماره سرسبز و نامیراست٬ و دربینش‌های نمادین٬ نشان « بالندگی وانکشاف زندگی روانی است» که سرانجام به اتصال به خداوند می‌انجامد. بر بنیاد این اندیشه‌های گران است که «دقیقی توسی» در گشتاسب‌نامه٬ دارندگان خرد پاک و باشندگان خویشکار فره‌مند را به درختی گشن بیخ و بسیار شاخ همانند می‌کند٬ که همه‌ی بار و برگشان دانش و خردورزی و حکمت است٬ و چنین باشندگانی که از سرچشمه‌ی خرد اهورایی سیراب گشته‌اند٬ هماره زنده و جاویدند:

چو یک چند سالان برآمد بر این
درختی پدید آمد اندر زمین

از ایوان گشتاسب بمیان کاخ
درختی گشن بیخ و بسیار شاخ

همه برگ او پند و بارش خرد
کسی کز خرد بر خورد٬ کی مرد

دین خرم و دیریاز «درست اندیشی» و «پاک اندیشی» حضرت استاد هماره پر رهرو و میوه دار باد.
روان روشنش درمینو در آسایش باد.
ایدون باد.

#مهدی_رحمانی_قوچانی
۱۳۹۹ / ۴ / ۲۸

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
#پیام_تسلیت_دوست
.
سلام وعرض ادب و ارادت حضرت دوست جناب استاد معین فر گرامی ضمن تسلیت به شما و همه‌ی همشهری‌های عزیز قوچانی.
روحش شاد.
رحمت واسعه الهی همراهش باد.

ایشان [ #محمد_جابانی ] سال گذشته یک شب در انجمن ادبی استاد محمد قهرمان حضور پیدا کردند مقداری برایمان صحبت کردند از تاریخ قوچان.
خداوند همه‌ی رفتگان را بیامرزد بخصوص این مرحوم و #استاد_افضلی را...


#ناصر_عرفانیان

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
✍️ به یاد استاد #محمد_جابانی
فرزند برومند خراسان فرهنگی
هفتاد سال خدمت صادقانه به فرهنگ و تاریخ
تقدیم به خانواده محترم عزیز عروج کرده و
دوستداران مباحث فرهنگی در فرایند توسعه پایدار،
و همه دغدغه مندان فرهنگ این سرزمین نور و خورشید (خوراسان)،
🔵📚⚖️📘 https://t.me/shahremanghouchan
یکشنبه، بیست و نهم تیرماه 1399
برابر با نوزدهم ژوئیه 2020
#ابراهیم_عماد
🌍📚⚖️https://t.me/ebrahimemad
🌍📚⚖️https://t.me/droitsfondamentaux
#شهر_من_قوچان #شهرمن_قوچان
#خراسان_فرهنگی
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
🔵📘🎼🌹https://t.me/Baghekhabushan
#مرتضی_گودرزی
🔵📘🎼❤️https://t.me/MortezaGoodarziChannel
#کانال_رادیو_قوچان
🔵📘🎼🌹 https://t.me/lahjehh

https://t.me/shahremanghouchan

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.
#پیام_تسلیت_دوست

دوست و برادر ارجمندم #جناب_وکیل_جعفر_ناصری

خبر فراق و فقدان استاد مشترکمان حضرت #محمد_جابانی را به برادر بزرگوارشان استاد #محمود_جابانی و به جناب عالی و همه خویشان و دوستان و شاگردان ایشان از صمیم قلب تسلیت عرض می‌کنم.
زندگی ایشان غرق در دریای ادبیات و هنر و تاریخ شناسی و عشق و عرفان حقیقی بود.
ایشان الحق والانصاف از افتخارات قوچان و خراسان بلکه ایرانند، و مصداق این بیت سعدی که فرمود:

ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید
هزارسال پس از مرگِ او گرش بویی

شاگرد همیشگیِ ایشان: #جلال_رفیع

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.
#پیام_تسلیت_دوست

🖤درگذشت استاد فرزانه - محمد جابانی - را خدمت شما #سردبیر_فصلنامه_باغ_خبوشان تسلیت عرض می‌کنم.


#محمد_جابانی اولین روز معلمی خود را در مهر ماه سال ۱۳۲۵ از روستای زوارم آغاز کرد. در دبستان بزرگمهر که فعالیتش از سال ۱۳۱۹ شروع شده بود. وی نام معلمین قبل از خود را حاج آقا مهولاتی و شیخ حبیب اله زمانیان ذکر می‌کند. #جابانی می‌گفت حال و هوای روستا و مردمان با سواد و بزرگان طوایف در من تاثیر زیادی گذاشت و تجربه‌ها و مطالب بسیاری از ایشان آموختم. #محمد_جابانی به همراه خواهر و برادر خود در زوارم ساکن شد و با بسیاری از همسالان و حتی شاگردان خود یار گرمابه و گلستان شدند طوری که دلبستگی شدیدی به روستا و مردمان این دیار پیدا کرد. این علاقه و کشش قلبی به زوارم را در اغلب کتاب‌ها و نوشته‌های او می‌توان مشاهده کرد. در میدان سخن نیز کمتر پیش می‌آید که از خاطرات زوارم مطلبی بر زبان نراند. رفاقت و رفت و آمدهای #محمد_جابانی به گفته خویش با سه نسل از مردم مهمان نواز زوارم تا امروز که سال 1397 باشد، بیش از هفتاد سال پیوسته امتداد داشته است و در این میان خاطرات تلخ و شیرین بسیار در یادها باقی گذارده است چنان که در خرداد 1395 شاگردان هفتاد هشتاد سال پیش و دوستان جانی امروز وی، مشتاقانه دیداری را در مدرسه بزرگمهر به یاد سال های سپری شده بجا آوردند و با نشستن در پشت نیمکت‌ها استاد دیرین خود را که امروز پیشکسوت و نویسنده‌ای چیره دست و چهره ماندگار شهرستان قوچان محسوب می‌گردد به پای تخته سیاه کشاندند و خاطرات شیرین دوران کودکی را در حضور معلم ۷۰ سال قبل، با اشک شوق از پیش چشمان خویش همچون فیلمی خاطره انگیز گذراندند و لوح سپاسی با عنوان "میهمان ماندگار" تقدیم این عزیز نمودند و شعری که بر این لوح نقش بسته بود:
نویسد محمد به اوراقش از زوارم یادگار
بماند مهر او به دلها چو میهمانی ماندگار

آری هر رشته و طنابی به مرور زمان کهنه و پوسیده می‌گردد، جز رشته محبت که با گذر ایام تازه و محکم‌تر می‌شود.
روحش شاد و یادش گرامی

#جعفر_صابری_زوارم

تصاویر در زیر همین پست 👇👇👇

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.
#پیام_تسلیت_دوست

سخن، قدرت است. سخن بد می‌تواند مهلک باشد. سخن نیک انسان‌ساز و جامعه‌پرداز است. سخن از چنان تأثیرات ظریفی برخوردار است که انسانِ بااخلاق را موظف به سکوت می‌داند و تنها هنگامی سکوت را می‌شکند که باید سخن مؤثر را در لحظۀ شایسته به شخص مناسب بگوید.
«شارل هانری دوفوشه‌کور»


استاد سخنور، سخن‌شناس و سخن‌پرداز ما #محمد_جابانی سرو بلندبالای ادب، فرهنگ، سازندگی و پژوهش‌مداری قوچان، کسی که عاشقانه به مردم و فرهنگ دیرپای این شهر کهن نگاه می‌کرد و می‌اندیشید و به اندیشه‌ها جامۀ عمل می‌پوشانید، در زادگاهش از رنج زمانه آسود و جهان را با همۀ خوب و بدش رها کرد و به هستی‌بخش مهربان پیوست.
نزدیک به قرنی مهمان این جهان بود و همیشه میزبانش را می‌ستود.

زبانش گویای دلش بود و دلش آکنده از عشق و محبت و وفاداری و مردم‌دوستی. اگر خاک را دوست داشت برای این بود که آن را آباد نگاه دارد تا انسان در آن بیاساید. اگر انسان را دوست داشت تنها به این خاطر بود که انسان آزاد باشد و بی‌تعلق به همۀ ظواهر فریب و خدعه و نیرنگ.

در سخنش همیشه پیامی از گذشتگانِ با صفای قوچانی پنهان و آشکار نمایان بود و تو اگر اهل دل و سخن‌شناس بودی و ادای قلندران را درنمی‌آوردی، می‌توانستی آن پیام را دریابی و در نهان‌خانۀ وجودت ذخیره نمایی و از قوه به فعل بیاوری.

مردانه ناملایمات روزگار را تاب آورد و جوانمردانه برای آسایش مردم کوشید. قلم و قدمش در خدمت مردم بود و از بذل جان و مال هم در این راه دریغ نداشت.

این یادداشت نمی‌تواند بازتاب آنچه از این مردِ خودساخته و خودسوخته درس گرفته‌ام باشد اما وظیفه حکم می‌کرد تا لختی قلم در سوگ او بر کاغذ بگریانم و آبی بر آتش درون خویش فروپاشم.
ساغر رحمت حق بر او گوارا، خاکش معطّر و جایگاهش پرفروغ باد.

خاک پای اهل معرفت
#احمد_فلاح_یساولی

#قوچان 1399/04/30 خورشیدی

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
🌷🖤🌷
«مرثیه»

مرگ او زندگی دوّم او بود
که گردید آغاز
شیشۀ عطری
سربسته
سرانجام شکست
همگان بو بردند
که چه چیزی را دادند از دست

#دکتر_محمدرضا_شفیعی_کدکنی

این روزها، این چند روزی که از رفتن آن عزیز می‌گذرد ـ رفتن به سفری که بازگشتی در پی‌اش نیست ـ گاهی با خود می‌اندیشم که همه از او سخن می‌گویند. حتی لب جنباندن‌های رهگذران را یا گذر باد از لابه‌لای برگ‌های درختان را، باور می‌کنم که به زمزمه، او را، نام او را و کارهای او را تکرار می‌کنند:

جمله ذرّات عالم در نهان
با تو می‌گویند روزان و شبان

ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم
با شما نامحرمان ما خامُشیم
حضرت #مولانا

شاهد، دیشب از سراپردۀ غیب رسید. دخترم الهام که دل و جان به ادبیات و دنیای سراسر زیبایی و پر مهر آن سپرده، کتابی برایم آورد به نام «طفلی به نام شادی» از دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی که کارهای سنگینِ پژوهشی‌اش نتوانسته شعر او را سبک‌وزن کند.

شعر «مرثیه» چاپ شده در صفحۀ ۳۴ این کتاب باز هم مرا برد به حال و هوای زندگی، مرگ و بازتاب این هر دو از مردی با نام #محمد_جابانی که شوکران مرگ را چونان شربتی از انگبین نوشید. شعر «مرثیه» انگار در سوگ خوبی‌ها و هر چه خوب سروده شده و محمد جابانی خود یکی از آن خوبان زمانه بود که خوبی و خوبان را می‌شناخت و در ستایش همۀ خوبی‌ها و همۀ خوبان اندیشید و قلم زد.

#احمد_فلاح_یساولی

۱۳۹۹/۵/۲
*****
شعر زیر را سال‌ها پیش در ستایش استاد #محمد_جابانی سروده‌ام:

گره خورده نام تو با نام قوچان
سرآغاز نامت، سرانجام قوچان

شب و روز در خلوت و جلوت خویش
سرودی ز بوم و بر و بام قوچان

در آن روزگاران که روز و شبت را
تو پیوند دادی به ایامِ قوچان،

کدام آذر جاودان در دلت بود
که اندیشه کردی ز فرجام قوچان؟

جوانی و هستی و عمر و توان را
فدا کردی ای دوست بر کام قوچان

اگر جامه می‌خواست این شهر دیرین
تو پوشاندی آن را بر اندام قوچان

ز آثار ده‌گانه‌ات منتشر شد
به هر جای این مُلک پیغام قوچان

ز شعرت که مستی فزاید به هر کس
شرابی کهن ریخت در جام قوچان

به جان می‌ستایم تو را تا بدانی
که نامت عجین گشته با نام قوچان

#احمد_فلاح_یساولی
#قوچان

سروده شده به تاریخ ۲۴ اسفندماه ۱۳۹۰ خورشیدی

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
Forwarded from شهرمن قوچان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌍📚⚖️👁 https://www.instagram.com/tv/CEZ9kHChQHd/
🌍📚⚖️👁 https://t.me/shahremanghouchan
❤️ #شهید عباسعلی ایراندوست
🌹 اولین شهید جنگ جهانی دوم
👈 شهریور هزاروسیصدو بیست در مرز باجگیران، شهرستان قوچان، خراسان بزرگ
🙏یادش گرامی و روحش شاد باد🙏
✍️ با تشکر ویژه از اساتید محترم فرهنگی،
جنابان #احمد_قائمی و زنده یاد #محمد_جابانی

📚📹 کاری مشترک از :
📘 فصلنامه فرهنگی هنری باغ خبوشان
و
📚 سایت علمی کاربردی و کانال «شهر من قوچان» «توسعه حقوقی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اداری و اجرائی پایدار»
🔵📘⚖️ 👁 https://t.me/Baghekhabushan
🌍📚⚖️👁 https://ebrahimemad.net/ghouchan/
🌍📚⚖️👁 https://t.me/shahremanghouchan
🌍📚⚖️👁 https://t.me/droitsfondamentaux
🗓 پنجشنبه، ششم شهریور 1399، برابر با بیست و هفتم اوت 2020
.
#کتاب_فروشی_در_قوچان
.
#محمد_جابانی
.
در احسن التقاسیم و سایر نوشته¬های جغرافیانویسان از استو و آساک و خبوشان سخن بسیار است. می¬دانیم که در هر شهری یکی از محله¬های مهم فرهنگی و اجتماعی راستۀ کتاب‌فروشی‌هاست. از شهر قدیم قوچان که در زلزلۀ سالهای 1311-1312 ه.ق دست‌خوش قهر طبیعت گردید اطلاعی دربارۀ کتاب‌فروشی‌ها نداریم.
.
در سال 1313 ه.ق هجری قمری که قوچان جدید بنا شد افراد زیادی از سرتاسر ایران و روستاهای اطراف و شهر قدیم قوچان به شهر تازه تأسیس کوچیدند و هر گروه فرهنگ خود را بدین شهر جدید منتقل کردند. آبادی شهر در محلّه حاجی ملکی قرار داشته است. نام ملک التّجار بر این محل به واسطۀ وجود کاروانسرای بزرگی بوده است که مرکز رفت و آمد و داد و ستد مسافران و کاروانیان بوده است.
در خیابان متّصل به این محلّه، تجارت‌خانه¬های مهمی قرار داشته: دو نمایندگی کشور سوئد و روسیه. نمایندگی تاجر معروف زردشتی ارباب جمشید و دفاتر متعدد دیگر در همین خیابان بود.
.
اولین کتاب‌فروشی در بازار مشهد و جنب بازارچۀ مسگرها قرار داشته است. مشهدی محمد حسین، کتاب‌فروش قوچانی مدیر و مالک آن بوده است. از وضع زندگی او و چگونگی فروش کتاب توسط او اطلاعی در دسترس نیست. فقط از آقای مهدی¬زاده، پیرمرد کاسب و مورد توجه مردم شنیدم که می¬گفت او دائی من بود و من مدتی شاگرد مغازۀ او بودم. به احتمال زیاد او از مهاجرین ترک بوده است. مدرکی که دالّ بر وجود این کتاب‌فروشی بوده است کتابی است چاپ سنگی به قطع جیبی در شانزده صفحه که در تهران به چاپ رسیده است و آن اشعار ملامحمدتقی متخلص به فانی است که پس از اخذ شناسنامه، اسم فامیل قائمی را انتخاب کرد. این کتاب در کتابخانۀ آستان قدس رضوی به شمارۀ 13482 به ثبت رسیده و مصوّر است. در روی جلد نوشته شده است: کتاب تاریخ زلزله، که در سنۀ 1311 در قوچان واقع شد و در سال 1314 هجری قمری به سفارش مشهدی محمدحسین کتاب‌فروش قوچانی به خط محمدحسن الخوانساری نوشته شده و به چاپ رسیده است. تصویر رو و پشت جلد و قسمتی از مطالب را در صفحات 408 و 109 جلد دوم سرزمین و مردم قوچان در شرح حال خانوادۀ قائمی آورده¬ام.
.
در قدیم، فروش کتاب بسیار کم و منحصر به کتاب‌های خطی و چاپ سنگی بوده است و یا کاغذ که برای مصرف قباله¬ها و احکام به کار می¬رفته است.
.
دومین کتاب‌فروشی که دایر شده کنار گاراژ راستی(که بعدها اتوشهیر نام گرفت) در بازار عشق¬آباد بوده است1 این کتاب‌فروشی به مدیریّت شیخ محمدعلی مزرجی بود که تحصیلات علوم قدیمه را در مشهد به پایان برد و پس از بازگشت به قوچان اقدام به تأسیس آن کرد و نام کتاب‌فروشی را ناصریّه نهاد. اسم شهر قوچان در اوائل بنیاد، ناصریّه بود که در زمان سلطنت ناصرالدین¬شاه و به فرمان محمدناصرخان شجاع¬الدوله بنا گردیده بود- یک لفظ به دو معنی.
کتابفروشی مذکور تا سال 1308 هجری شمسی دوام داشت و در آن سال شیخ محمدعلی مزرجی به ریاست معارف و اوقاف قوچان انتخاب شد، لذا مغازه به دیگری واگذار و بعد تعطیل گردید.
.
کتاب‌فروشی دیگری در بازار قوچان قرار داشت و متعلق به شیخ¬رضا حبرانی بود. وی در نجف تحصیل کرده بود و مدتی را در هندوستان به سربرده. پس از بازگشت از نجف به قوچان نمایندگی آیت¬الله آقا سیدابوالحسن اصفهانی را عهده¬دار بود و پیش‌نمازی یکی از مساجد را، که ادامه نداد.
کتاب‌فروشی و صحافی او ابتدا جنب کاروانسرای مشهدی بهادر بود و بعد به اوائل بازار قوچان منتقل گردید. ضمناً در این کتاب‌فروشی به تدریس علوم قدیمه و صحافی و فروش کتاب اشتغال داشت. مغازۀ او مرکزی برای تجمع اهل قلم و عرفان بود. این محل را خود از نزدیک دیده بودم. بسیاری از نوشته¬های او در جریان سیل قوچان از بین رفت، حبرانی بعد در فرهنگ استخدام شد و تا آخرعمر به کار معلمی و کتاب‌فروشی و صحافی ادامه داد.
همزمان با این کتاب‌فروشی، ملامحمد صحاف در همان بازار مدت کوتاهی به صحافی اشتغال داشت. بعد در فرهنگ استخدام شده است. «ملامحمد صحاف» مدتی مدرسۀ سعادت را با حبرانی که سمت مدیریت داشت اداره می¬کرد.
.
دو نفر از ترک زبانان مهاجر و از علاقمندان به اشاعۀ فرهنگ، آقایان محمد جعفر طالبیان و کاظم تقی¬پور نیز در میدان مرکزی شهر مغازۀ کتاب‌فروشی دایر کردند. مغازۀ آنان مخصوص کتابهای: یوسف و زلیخا، موش‌وگربه، سبزپری- زردپری، ملک جمشید، حسین کرد شبستری، امیر ارسلان نامدار و ادعیه¬های مختلف بود. این دو، تا مدت زیادی شریک بودند. بعدها مشهدی کاظم تقی¬پور جدا شد و مغازۀ لوازم التحریری در بازار عشق¬آباد دایر کرد. ولی طالبیان به فروش کتاب‌های جدید و درسی اشتغال داشت و تا آخر عمر به این کار ادامه داد. ...👇صفحه دوم👇
.
.
ایجاد گروهی به نام «کهن دیار خبوشان/ قوچان» در واتساپ به اهتمام جناب آقای موسی الرضا نظری، موجبات واکنش تعدادی از یاران استاد
محمد جابانی را برانگیخت. و در پی آن یادداشتی از جناب آقای دکتر فرخی - یکی از یاران و دوستان صدیق استاد زنده یاد #محمد_جابانی و از یاران خدوم موسسه خیریه قوچانی های مقیم مشهد- خطاب به سردبیر فصلنامه باغ خبوشان به دست مان رسید که در ذیل تقدیم مخاطبان فصلنامه باغ خبوشان می گردد.
***

با درود جناب آقای معین فر
بنده سخنرانی آقای دکتر نظری را گوش کردم راجع به خبوشان و قوچان. و.......
محققینی را معرفی کردند اما متاسفانه ازمحقق اصلی زنده یاد
#استاد_جابانی نامی برده نشد امیدوارم درسخنرانی ها با تحقیق و بررسی تمام جوانب در نظر گرفته شود...

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan
.

به یاد #استاد_محمد_جابانی همراه با خانواده در روزهای تعطیلی فصلنامه فرهنگی و هنری باغ خبوشان بر مزار استاد جابانی در دومین سال فقدان آن وجود فرهنگ دوست نازنینی که قلبش همواره برای مردم و فرهنگ قوچان می‌تپید...

روحش شاد و روانش انوشه و مینوی.
یادش همواره در دل مردم این شهر گرامی باد.

عصر جمعه سی و یکم تیر ماه هزار و چهارصدو یک خورشیدی

https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh

#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#محمد_جابانی
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو

#هزار_باده_فرهنگ

#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان

https://t.me/Baghekhabushan