Forwarded from شهرمن قوچان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌍📚⚖️👁 https://www.instagram.com/tv/CEZ9kHChQHd/
🌍📚⚖️👁 https://t.me/shahremanghouchan
❤️ #شهید عباسعلی ایراندوست
🌹 اولین شهید جنگ جهانی دوم
👈 شهریور هزاروسیصدو بیست در مرز باجگیران، شهرستان قوچان، خراسان بزرگ
🙏یادش گرامی و روحش شاد باد🙏
✍️ با تشکر ویژه از اساتید محترم فرهنگی،
جنابان #احمد_قائمی و زنده یاد #محمد_جابانی
📚📹 کاری مشترک از :
📘 فصلنامه فرهنگی هنری باغ خبوشان
و
📚 سایت علمی کاربردی و کانال «شهر من قوچان» «توسعه حقوقی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اداری و اجرائی پایدار»
🔵📘⚖️ 👁 https://t.me/Baghekhabushan
🌍📚⚖️👁 https://ebrahimemad.net/ghouchan/
🌍📚⚖️👁 https://t.me/shahremanghouchan
🌍📚⚖️👁 https://t.me/droitsfondamentaux
🗓 پنجشنبه، ششم شهریور 1399، برابر با بیست و هفتم اوت 2020
🌍📚⚖️👁 https://t.me/shahremanghouchan
❤️ #شهید عباسعلی ایراندوست
🌹 اولین شهید جنگ جهانی دوم
👈 شهریور هزاروسیصدو بیست در مرز باجگیران، شهرستان قوچان، خراسان بزرگ
🙏یادش گرامی و روحش شاد باد🙏
✍️ با تشکر ویژه از اساتید محترم فرهنگی،
جنابان #احمد_قائمی و زنده یاد #محمد_جابانی
📚📹 کاری مشترک از :
📘 فصلنامه فرهنگی هنری باغ خبوشان
و
📚 سایت علمی کاربردی و کانال «شهر من قوچان» «توسعه حقوقی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اداری و اجرائی پایدار»
🔵📘⚖️ 👁 https://t.me/Baghekhabushan
🌍📚⚖️👁 https://ebrahimemad.net/ghouchan/
🌍📚⚖️👁 https://t.me/shahremanghouchan
🌍📚⚖️👁 https://t.me/droitsfondamentaux
🗓 پنجشنبه، ششم شهریور 1399، برابر با بیست و هفتم اوت 2020
💧🖤پیام تسلیت دوست
آقای معینفر
تلخ، تلخ است مرگ مادر، چون خودم قبلا چشیدهام میدانم چقدر ناگوار و تلخ است لغتی پیدا نمیکنم تا احساسم رابیان کنم، با تمام وجود مصیبت وارده را تسلیت عرض میکنم، روان مادر قرین رحمت باد.
#احمد_قائمی
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
.
https://t.me/Baghekhabushan
آقای معینفر
تلخ، تلخ است مرگ مادر، چون خودم قبلا چشیدهام میدانم چقدر ناگوار و تلخ است لغتی پیدا نمیکنم تا احساسم رابیان کنم، با تمام وجود مصیبت وارده را تسلیت عرض میکنم، روان مادر قرین رحمت باد.
#احمد_قائمی
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
.
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
.
#نگاهی_مجمل_به_کودتای_بیست_و_هشتم_مرداد_در_قوچان
#احمد_قائمی *
#تاریخ_شفایی
*#یادداشت_های_احمد_قائمی: فرهنگی فرهیخته و پیشکسوت قوچانی متولد 18/12/1312
متن کامل را در پست زیر بخوانید 👇
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#احمد_قائمی
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
#نگاهی_مجمل_به_کودتای_بیست_و_هشتم_مرداد_در_قوچان
#احمد_قائمی *
#تاریخ_شفایی
*#یادداشت_های_احمد_قائمی: فرهنگی فرهیخته و پیشکسوت قوچانی متولد 18/12/1312
متن کامل را در پست زیر بخوانید 👇
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#احمد_قائمی
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #نگاهی_مجمل_به_کودتای_بیست_و_هشتم_مرداد_در_قوچان #احمد_قائمی * #تاریخ_شفایی *#یادداشت_های_احمد_قائمی: فرهنگی فرهیخته و پیشکسوت قوچانی متولد 18/12/1312 متن کامل را در پست زیر بخوانید 👇 https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فرهنگی #هنری…
.
۱ از ۲
#نگاهی_مجمل_به_کودتای_بیست_و_هشتم_مرداد_در_قوچان
#احمد_قائمی *
۱- چگونگی وقایع نهضت ملی شدن صنعت نفت ونمود تاریخی آن در قوچان. کودتای ۲۸ مرداد که آرزوهای نسل جوان آن روزگار را بر باد داد تا لحظه های مرگ از ذهن هم نسلان من خارج نمی شود. جنبش ملی شدن صنعت نفت در قوچان بسیار ضعیف و گذرا بود، اما کانون آن بیشتر در دبیرستان جوینی که ما سال سومی ها ودبیران مان بیشتر موافقین ومخالفین را تشکیل می دادیم به دلایل زیر درسطح جامعه نمود بارزی نداشت. نفوذ زیاد حزب توده که هرچند دفتر و دستکی هم نداشتند ولی با حضور بچه های باجگیران و ترکها که اکثریت داشتند و با تبلیغات منفی تا جایی که امکان داشت ذهن جامعه را تخریب وتهدید می کردند. چون سازمان اطلاعاتی جز شهربانی و ژاندارمری وجود نداشت آنها هم تا جایی که ممکن بود مردم را درترس نگه می داشتند از جمله رییس ژاندارمری چنان در روستاها با ایجاد گروههای راهزن که دست نشانده خودش بودند مردم قوچان را که هرکدام در روستاها صاحب علاقه ملکی بودند جرات رفتن به روستا را پیدا نکنند هرچند روز یکبار چند نعش(جسد) دزدهای کشته شده را سرگرد نواب صفوی ابتدا درخیابان به نمایش می گذاشت بعد از جمع شدن مردم روی ماشین درحالی که یک پا را روی جسد گذاشته بود شرح کشته شدن اجساد را می داد و می گفت درخانه خان نروید من هستم. جالب این که این همه جنازه ودرگیری یک ژاندارم حتی زخمی نشد! (اینها از نقشه های انگلیس بود که نشان بدهند دکتر مصدق لیاقت ایجاد امنیت را ندارد) بنابراین اکثریت جامعه خود را بی تفاوت نشان می دادند. با این شرایط طرفداران نهضت ملی شدن صنعت نفت فقط در دبیرستان جوینی نمود داشت که از رییس دبیرستان(سنجر) و معاون و اکثر دبیرها که چپ گرا و حضور پر رنگ دانش آموزان باجگیری و ترک - ماها اقلیت کوچکی بودیم - که سه نفر از دبیرهایمان (مرحومان: احد جوانشیر، علی اکبر میلانی، و کیانی که اصلا گنابادی بود) و جمع ما از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کرد. ولی شب و روز نداشتیم با تشکیل گروهای کوچک توانستیم دوبار راهپیمایی وتجمع وسخنرانی راه اندازی کنیم که اولین بعد از راهپیمایی درانتهای بازار سبزوار(انوشیروان عادل) و دومی که آخرین جمعه قبل از ۲۸ مرداد بود بعد از راهپیمایی در سطح شهر در میدان هر دو گروه سخنرانی کردند که از طرف هواداران نهضت آقایان کیانی و میلانی و از طرف دانش آموزان مرحوم صادق کاظمیان متن نوشته ای را قرائت کرد. نکته جالب شب قبل از تجمع در منزل حسین بهادری قرار شد برنامه فردا را بگذارند از مصدقی ها فقط به دو دانش آموز اجازه حضور دادند با حضور دبیرها مخالفت کردند، بنده ومرحوم مهندس حسن قاضی را اجازه دادند. وقتی رفتیم مثل اینکه در دفتر حزب توده بودیم دبیرهای چپ گرا نظیر مرحوم براتپور و خان زاده ها از جمله رضاخان بهادری پسر تاجمحمد خان به عنوان طرفدار حزب توده و حسین بهادری که بعد از کودتا اولین نماینده قوچان و دومین شهردار قوچان شدند. بعدا معلوم شد که انگلیسی ها جمعی را در حزب توده نفوذ داده بودند. به هر حال وقتی خبر شکست کودتا با تلگراف به قوچان رسید ما که گروه کوچکی بودیم نتوانستیم تظاهری بکنیم ولی چپ گراها در حالی که عکس استالین را با خود حمل می کردند راه افتادند و شعار می دادند. یادم هست غلامعلی روانبخش که کلاس دوم بود شعار می داد: (مرگ برچکمه پوشان دربار). ولی دو روز بعد که کودتا پیروز شد همه یا فراری یا پنهان شدند، ازجمله روانبخش ویک پاسبان به نام نجفی (ترک) عکس شاه را پاره کرده بود دستگیر و به مشهد اعزام شدند (بعدها روانبخش خواننده رادیو و نجفی بعد از زندان ادامه تحصیل داد و وکیل شد)
۱ از ۲
#نگاهی_مجمل_به_کودتای_بیست_و_هشتم_مرداد_در_قوچان
#احمد_قائمی *
۱- چگونگی وقایع نهضت ملی شدن صنعت نفت ونمود تاریخی آن در قوچان. کودتای ۲۸ مرداد که آرزوهای نسل جوان آن روزگار را بر باد داد تا لحظه های مرگ از ذهن هم نسلان من خارج نمی شود. جنبش ملی شدن صنعت نفت در قوچان بسیار ضعیف و گذرا بود، اما کانون آن بیشتر در دبیرستان جوینی که ما سال سومی ها ودبیران مان بیشتر موافقین ومخالفین را تشکیل می دادیم به دلایل زیر درسطح جامعه نمود بارزی نداشت. نفوذ زیاد حزب توده که هرچند دفتر و دستکی هم نداشتند ولی با حضور بچه های باجگیران و ترکها که اکثریت داشتند و با تبلیغات منفی تا جایی که امکان داشت ذهن جامعه را تخریب وتهدید می کردند. چون سازمان اطلاعاتی جز شهربانی و ژاندارمری وجود نداشت آنها هم تا جایی که ممکن بود مردم را درترس نگه می داشتند از جمله رییس ژاندارمری چنان در روستاها با ایجاد گروههای راهزن که دست نشانده خودش بودند مردم قوچان را که هرکدام در روستاها صاحب علاقه ملکی بودند جرات رفتن به روستا را پیدا نکنند هرچند روز یکبار چند نعش(جسد) دزدهای کشته شده را سرگرد نواب صفوی ابتدا درخیابان به نمایش می گذاشت بعد از جمع شدن مردم روی ماشین درحالی که یک پا را روی جسد گذاشته بود شرح کشته شدن اجساد را می داد و می گفت درخانه خان نروید من هستم. جالب این که این همه جنازه ودرگیری یک ژاندارم حتی زخمی نشد! (اینها از نقشه های انگلیس بود که نشان بدهند دکتر مصدق لیاقت ایجاد امنیت را ندارد) بنابراین اکثریت جامعه خود را بی تفاوت نشان می دادند. با این شرایط طرفداران نهضت ملی شدن صنعت نفت فقط در دبیرستان جوینی نمود داشت که از رییس دبیرستان(سنجر) و معاون و اکثر دبیرها که چپ گرا و حضور پر رنگ دانش آموزان باجگیری و ترک - ماها اقلیت کوچکی بودیم - که سه نفر از دبیرهایمان (مرحومان: احد جوانشیر، علی اکبر میلانی، و کیانی که اصلا گنابادی بود) و جمع ما از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کرد. ولی شب و روز نداشتیم با تشکیل گروهای کوچک توانستیم دوبار راهپیمایی وتجمع وسخنرانی راه اندازی کنیم که اولین بعد از راهپیمایی درانتهای بازار سبزوار(انوشیروان عادل) و دومی که آخرین جمعه قبل از ۲۸ مرداد بود بعد از راهپیمایی در سطح شهر در میدان هر دو گروه سخنرانی کردند که از طرف هواداران نهضت آقایان کیانی و میلانی و از طرف دانش آموزان مرحوم صادق کاظمیان متن نوشته ای را قرائت کرد. نکته جالب شب قبل از تجمع در منزل حسین بهادری قرار شد برنامه فردا را بگذارند از مصدقی ها فقط به دو دانش آموز اجازه حضور دادند با حضور دبیرها مخالفت کردند، بنده ومرحوم مهندس حسن قاضی را اجازه دادند. وقتی رفتیم مثل اینکه در دفتر حزب توده بودیم دبیرهای چپ گرا نظیر مرحوم براتپور و خان زاده ها از جمله رضاخان بهادری پسر تاجمحمد خان به عنوان طرفدار حزب توده و حسین بهادری که بعد از کودتا اولین نماینده قوچان و دومین شهردار قوچان شدند. بعدا معلوم شد که انگلیسی ها جمعی را در حزب توده نفوذ داده بودند. به هر حال وقتی خبر شکست کودتا با تلگراف به قوچان رسید ما که گروه کوچکی بودیم نتوانستیم تظاهری بکنیم ولی چپ گراها در حالی که عکس استالین را با خود حمل می کردند راه افتادند و شعار می دادند. یادم هست غلامعلی روانبخش که کلاس دوم بود شعار می داد: (مرگ برچکمه پوشان دربار). ولی دو روز بعد که کودتا پیروز شد همه یا فراری یا پنهان شدند، ازجمله روانبخش ویک پاسبان به نام نجفی (ترک) عکس شاه را پاره کرده بود دستگیر و به مشهد اعزام شدند (بعدها روانبخش خواننده رادیو و نجفی بعد از زندان ادامه تحصیل داد و وکیل شد)
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
. #نگاهی_مجمل_به_کودتای_بیست_و_هشتم_مرداد_در_قوچان #احمد_قائمی * #تاریخ_شفایی *#یادداشت_های_احمد_قائمی: فرهنگی فرهیخته و پیشکسوت قوچانی متولد 18/12/1312 متن کامل را در پست زیر بخوانید 👇 https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh #فرهنگی #هنری…
۲ از ۲
۲- آن زمان حتی یک خانه تلفن نداشت اولین کسی که خبر کودتا را می شنود مرحوم محمد فرشچی تلگرافچی بود گفته بود که تاجمحمد خان که مانند بقیه خان ها و مالکین از وحشتی که توده ای ها و چپگراها که عاشق استالین بودند ومنتظر رفتن شاه و تصرف املاک و داراییها بودند و در تبلیغات، شوروی را بهشتی توصیف می کردن که همه در کارخانه ها کار می کنند و همه خانه دارند و از ترس شبها خواب نداشتند. به گفته ای مرحوم فرشچی می خواسته پیام تاجمحمدخان را که گویا حاجی مقدس برایش آماده کرده بود با چنین مضمونی (پیشوای مردم ایران جناب دکتر مصدق، ایل زعفرانلو همه مسلح و آماده جانفشانی است در این لحظه تلگراف پیروزی کودتا کنندگان به تلگرافخانه مخابره و فرشچی به فرستاده خان می گوید: بگو چه اتفاقی افتاده تا مخابره کنم. یا به فرستاده گفته: خان فرموده فقط نام گیرنده را عوض کن (البته این موضوع شایع شده بود و خودم از فرشچی نشنیدم). چپگراها که از موضوع خبر نداشتند همان تعداد اندک در حالی که عباس رنگرز پرچم شوروی را حمل می کرده با حمله پاسبان ها و چگونگی قضیه متواری و هرکدام دنبال یک سوراخ موش می گردند. مرحوم ابراهیم ابراهیمی عده ای را نظیر حسن تقی زاده و برات هشت پولی را راه می اندازد وهر جا معلم ها یا بچه های طرفدار نهضت را گیر می آورند کتک می زنند و دروازه ها را میبندند که کسی فرار نکند.
ملک حسین خان بهادری یک کامیون از چری (روستای رسالت) افرادی را برای سرکوب آورد و مغازه های مرحوم صمد فرجی به خاطر برادرش و بزازی رسولی به خاطر برادرش و مغازه حاجی رحمتی غارت شد و منزل دکتر خواجوی ومطبش غارت شد. غارت کنندگان با غرور دستگاهی را که دستگاه برقی مخصوص معالجه کچلی بود را به همه نشان می دادند ومی گفتند این دستگاه بی سیم مخصوص جاسوسی است که دکتر اخبار را به شوروی مخابره می کرده (دکتر خواجوی مدرک دکترای خودرا از شوروی گرفته بود) خانه های زیادی غارت شد و دبیران دبیرستان همه پنهان شدند و حتی کسانی که نه سر پیاز بودند نه ته پیاز، پنهان شدند ومی دانستند تا ثابت کنند بی گناهند حداقل یک کتک سیر خورده بودند. خود من (نگارنده) هم دو ماه در مفرنقا ماندم وقتی هم که آمدم بیشتر اوقات یک تفنگ کمری نوغان با خودم حمل می کردم. دبیرها بعضی زندانی شدند و دیگر به قوچان برنگشتند، ولی وزارت فرهنگ که از لحاظ تحصیل کرده در مضیقه بود، آنها را بیشتر درشهرهای بزرگ نظیر تهران و مشهد به کارگماشت وبیشترشان ادامه تحصیل داده و لیسانس و چند دانش آموز هم که جرات برگشتن به قوچان نداشتند حتی تا دریافت مدرک پزشکی ادامه تحصیل دادند، نظیر زنده یاد دکترجمشید محمد زاده شبستری و دیگران. کلا مردم قوچان به خاطر تبلیغات چپگراها همه خوشحال شدند واغلب می گفتند (رسیده بود بلایی ولی به خیرگذشت) البته حزب توده هرکار کرد در قوچان سازمانی ایجاد کند، موفق نشدند. چند تجمع هم در روستای یوسفخان برگزار کردند که روستایی ها به خاطر اعتقادات مذهبی از آنها استقبال نکردند ولی چکنه محل تجمع چپگراها و چند کمین فرم در آنجا تشکیل دادند که خانواده پروفسور صادقی هم نقش برجسته ای داشتند. ولی بعد از کودتا به شدت سرکوب و فرزندان مدیر صادقی همه متواری و اغلب به خارج کشور رفتند وتحصیلات عالیه کردند.
خلاصه مطلب نهضت ملی شدن صنعت نفت مثل یک تبی بود که سر شب عارض و صبح باعرق کردن برطرف شد ولی مردم سالها بعد فهمیدند چه فرصت طلایی را که نصیب ملت ایران شده بود، با توطئه انگلیس و آمریکا و نابخردی دربار از دست دادند.
*#یادداشت_های_احمد_قائمی: فرهنگی فرهیخته و پیشکسوت قوچانی متولد ۱۳۱۲/۱۲/۱۸
#تاریخ_شفایی
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#احمد_قائمی
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
۲- آن زمان حتی یک خانه تلفن نداشت اولین کسی که خبر کودتا را می شنود مرحوم محمد فرشچی تلگرافچی بود گفته بود که تاجمحمد خان که مانند بقیه خان ها و مالکین از وحشتی که توده ای ها و چپگراها که عاشق استالین بودند ومنتظر رفتن شاه و تصرف املاک و داراییها بودند و در تبلیغات، شوروی را بهشتی توصیف می کردن که همه در کارخانه ها کار می کنند و همه خانه دارند و از ترس شبها خواب نداشتند. به گفته ای مرحوم فرشچی می خواسته پیام تاجمحمدخان را که گویا حاجی مقدس برایش آماده کرده بود با چنین مضمونی (پیشوای مردم ایران جناب دکتر مصدق، ایل زعفرانلو همه مسلح و آماده جانفشانی است در این لحظه تلگراف پیروزی کودتا کنندگان به تلگرافخانه مخابره و فرشچی به فرستاده خان می گوید: بگو چه اتفاقی افتاده تا مخابره کنم. یا به فرستاده گفته: خان فرموده فقط نام گیرنده را عوض کن (البته این موضوع شایع شده بود و خودم از فرشچی نشنیدم). چپگراها که از موضوع خبر نداشتند همان تعداد اندک در حالی که عباس رنگرز پرچم شوروی را حمل می کرده با حمله پاسبان ها و چگونگی قضیه متواری و هرکدام دنبال یک سوراخ موش می گردند. مرحوم ابراهیم ابراهیمی عده ای را نظیر حسن تقی زاده و برات هشت پولی را راه می اندازد وهر جا معلم ها یا بچه های طرفدار نهضت را گیر می آورند کتک می زنند و دروازه ها را میبندند که کسی فرار نکند.
ملک حسین خان بهادری یک کامیون از چری (روستای رسالت) افرادی را برای سرکوب آورد و مغازه های مرحوم صمد فرجی به خاطر برادرش و بزازی رسولی به خاطر برادرش و مغازه حاجی رحمتی غارت شد و منزل دکتر خواجوی ومطبش غارت شد. غارت کنندگان با غرور دستگاهی را که دستگاه برقی مخصوص معالجه کچلی بود را به همه نشان می دادند ومی گفتند این دستگاه بی سیم مخصوص جاسوسی است که دکتر اخبار را به شوروی مخابره می کرده (دکتر خواجوی مدرک دکترای خودرا از شوروی گرفته بود) خانه های زیادی غارت شد و دبیران دبیرستان همه پنهان شدند و حتی کسانی که نه سر پیاز بودند نه ته پیاز، پنهان شدند ومی دانستند تا ثابت کنند بی گناهند حداقل یک کتک سیر خورده بودند. خود من (نگارنده) هم دو ماه در مفرنقا ماندم وقتی هم که آمدم بیشتر اوقات یک تفنگ کمری نوغان با خودم حمل می کردم. دبیرها بعضی زندانی شدند و دیگر به قوچان برنگشتند، ولی وزارت فرهنگ که از لحاظ تحصیل کرده در مضیقه بود، آنها را بیشتر درشهرهای بزرگ نظیر تهران و مشهد به کارگماشت وبیشترشان ادامه تحصیل داده و لیسانس و چند دانش آموز هم که جرات برگشتن به قوچان نداشتند حتی تا دریافت مدرک پزشکی ادامه تحصیل دادند، نظیر زنده یاد دکترجمشید محمد زاده شبستری و دیگران. کلا مردم قوچان به خاطر تبلیغات چپگراها همه خوشحال شدند واغلب می گفتند (رسیده بود بلایی ولی به خیرگذشت) البته حزب توده هرکار کرد در قوچان سازمانی ایجاد کند، موفق نشدند. چند تجمع هم در روستای یوسفخان برگزار کردند که روستایی ها به خاطر اعتقادات مذهبی از آنها استقبال نکردند ولی چکنه محل تجمع چپگراها و چند کمین فرم در آنجا تشکیل دادند که خانواده پروفسور صادقی هم نقش برجسته ای داشتند. ولی بعد از کودتا به شدت سرکوب و فرزندان مدیر صادقی همه متواری و اغلب به خارج کشور رفتند وتحصیلات عالیه کردند.
خلاصه مطلب نهضت ملی شدن صنعت نفت مثل یک تبی بود که سر شب عارض و صبح باعرق کردن برطرف شد ولی مردم سالها بعد فهمیدند چه فرصت طلایی را که نصیب ملت ایران شده بود، با توطئه انگلیس و آمریکا و نابخردی دربار از دست دادند.
*#یادداشت_های_احمد_قائمی: فرهنگی فرهیخته و پیشکسوت قوچانی متولد ۱۳۱۲/۱۲/۱۸
#تاریخ_شفایی
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#احمد_قائمی
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
https://t.me/Baghekhabushan
Telegram
کانال رسمی هزار باده فرهنگ
#هزار_باده_فرهنگ کانالی است با موضوعات فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فعالیت های این کانال با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون است.
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35
پذیرای نظرات و پژوهشهای شما هستیم.
ارتباط با مدیریت: @M_Moeinfar35