#حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع
#امام_کاظم_ع
در دل حبسم و حبس است به دل فریادم
فرصتی نیست که از سینه برآید دادم
سالها میگذرد رفتهام از یاد همه
کاش میکرد اجل گوشۀ زندان، یادم
طایر عرش کجا، قعر سیهچال کجا؟
من کجا بودم و یا رب به کجا افتادم
همه شب خُرم از آنم که در این گوشۀ حبس
«هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم»
زهر یکبار مرا کشت، خدا میداند
بارها سوختم و ساختم و جان دادم
به امیدی که رضا لحظهای آید به برم
سالها حلقهصفت چشم به در بنْهادم
بال پرواز، شکسته است و پرم ریخته است
چه نیاز است که صیاد کند آزادم
دل صیاد بوَد سنگ و ندارد اثری
گیرم از سینه برآید به فلک فریادم
منم آن لالۀ پرپر شدۀ دور از باغ
که چو گلبرگ خزان داد فلک بر بادم
مرهم زخم تن خستۀ من گریه بوَد
چشم «میثم» مگر از اشک کند دلشادم
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_کاظم_ع
در دل حبسم و حبس است به دل فریادم
فرصتی نیست که از سینه برآید دادم
سالها میگذرد رفتهام از یاد همه
کاش میکرد اجل گوشۀ زندان، یادم
طایر عرش کجا، قعر سیهچال کجا؟
من کجا بودم و یا رب به کجا افتادم
همه شب خُرم از آنم که در این گوشۀ حبس
«هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم»
زهر یکبار مرا کشت، خدا میداند
بارها سوختم و ساختم و جان دادم
به امیدی که رضا لحظهای آید به برم
سالها حلقهصفت چشم به در بنْهادم
بال پرواز، شکسته است و پرم ریخته است
چه نیاز است که صیاد کند آزادم
دل صیاد بوَد سنگ و ندارد اثری
گیرم از سینه برآید به فلک فریادم
منم آن لالۀ پرپر شدۀ دور از باغ
که چو گلبرگ خزان داد فلک بر بادم
مرهم زخم تن خستۀ من گریه بوَد
چشم «میثم» مگر از اشک کند دلشادم
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#یا_کریم_اهل_البیت_عليهمالسلام
رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو یا حسن
مه نیمه اختر کوچک و مه نو هلال تو یا حسن
یم علم و حکمت و معرفت نمی از کمال تو یا حسن
دل دشمنان تو را برد نبوی خصال تو یا حسن
صفحات و متن کتاب حق رخ و خطّ و خال تو یا حسن
به خدا رسیده ز بندگی طیران بال تو یا حسن
تو چراغ بزم وصال حق تو بهار خلد مخلّدی
تو خدای حسن و ملاحتی تو یگانه عبد مؤیّدی
تو به جسم، جان کتاب حق تو به روح، روح مجرّدی
تو کمال کلّ کمال ها تو جمال خالق سرمدی
تو علی تو فاطمه تو حسن تو حسین یا که محمّدی
که عیان جلالت پنج تن بود از جلال تو یا حسن
تو محیط عالم حکمتی تو مه سپهر امامتی
تو زمامدار مشیّتی تو امام صببر و شهامتی
تو مه سپهر ولایتی تو تمام جود و کرامتی
تو خدای را رخ و جلوه ای تو رسول را قد و قامتی
تو پناه خلق دو عالمی تو شفیع روز قیامتی
نه عجب که عفو کند خدا، همه را به خال تو یا حسن
نه عجب که فخر کند خدا، به مَلَک ز شوق عبادتت
نه عجب که غنچه به صبحدم، شکفد به عرض ارادتت
همه انبیا شده معترف به جلال و مجد و سیادتت
زطلوع صبح خجسته تر، شب جانفزای ولادتت
من و لطف وجود و عطای تو، که کَرَم بود همه عادتت
به عطا و حلم و کرم کسی، نبود مثال تو یا حسن
به تمام دین خدا قسم، که تمام دین خدا تویی
به بهشت و ارض و سما قسم، که بهشت و ارض و سما تویی
به مقام و سعی و صفا قسم، که مقام و سعی و صفا تویی
به قیام و صبر و روح و رضا قسم، که قیام و صبرو رضا تویی
به دعا و روح دعا قسم که دعا و روح دعا تویی
شده اقتدار ستمگران، همه پایمال تو یا حسن
ولی خدا ثمر نبی، گهر علی دُرّ فاطمه
نگهت مسیح و مسیح جان، نفست شفای دل همه
دهن تو چشمۀ معرفت، سخن تو آیت محکمه
همه را به عشق تو های و هوی، همه را به ذکر تو زمزمه
به محبّت تو مرا بود، ز شرار نار چه واهمه
که بهشت لطف خدا شده، دلم از خصال تو یا حسن
تو سجود من تو رکوع من، تو سلام من تو نماز من
تو مطاف من تو طواف من، تو عراق من تو حجاز من
تو شرار سوز و گداز من، تو بهار گلبن راز من
تو سرور من تو نوای من چه به سوز من چه به ساز من
نبود قسم به ولایتت، به گل بهشت نیاز من
اگرم به دست، جوانه ای رسد از نهال تو یا حسن
هله ای تکلّم قدسیان، شب و روز نُقل روایتت
صفحات مصحف جان پر از، سُوَر لطیف حکایتت
به محبّتت به مودّتت، به کرامتت به عنایتت
که بود نگاه توسّلم، به چراغ راه هدایتت
به خدا قسم خجلم ز تو، که به ادّعای ولایتت
به زبان محّب تو بوده ام، به عمل ملال تو یا حسن
منم آنکه با همه زشتیم، سر خود به خاک تو سوده ام
چو دو چشم خویش گشوده ام، به محبّت تو گشوده ام
دل خلق را به فضائل و به مناقب تو ربوده ام
به علی قسم به نبی قسم، به خدا محبّ تو بوده ام
به ولای تو به ثنای تو، غزل و قصیده سروده ام
ز تو گفته ام ز تو خوانده ام به زبان حال تو یا حسن
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#یا_کریم_اهل_البیت_عليهمالسلام
رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو یا حسن
مه نیمه اختر کوچک و مه نو هلال تو یا حسن
یم علم و حکمت و معرفت نمی از کمال تو یا حسن
دل دشمنان تو را برد نبوی خصال تو یا حسن
صفحات و متن کتاب حق رخ و خطّ و خال تو یا حسن
به خدا رسیده ز بندگی طیران بال تو یا حسن
تو چراغ بزم وصال حق تو بهار خلد مخلّدی
تو خدای حسن و ملاحتی تو یگانه عبد مؤیّدی
تو به جسم، جان کتاب حق تو به روح، روح مجرّدی
تو کمال کلّ کمال ها تو جمال خالق سرمدی
تو علی تو فاطمه تو حسن تو حسین یا که محمّدی
که عیان جلالت پنج تن بود از جلال تو یا حسن
تو محیط عالم حکمتی تو مه سپهر امامتی
تو زمامدار مشیّتی تو امام صببر و شهامتی
تو مه سپهر ولایتی تو تمام جود و کرامتی
تو خدای را رخ و جلوه ای تو رسول را قد و قامتی
تو پناه خلق دو عالمی تو شفیع روز قیامتی
نه عجب که عفو کند خدا، همه را به خال تو یا حسن
نه عجب که فخر کند خدا، به مَلَک ز شوق عبادتت
نه عجب که غنچه به صبحدم، شکفد به عرض ارادتت
همه انبیا شده معترف به جلال و مجد و سیادتت
زطلوع صبح خجسته تر، شب جانفزای ولادتت
من و لطف وجود و عطای تو، که کَرَم بود همه عادتت
به عطا و حلم و کرم کسی، نبود مثال تو یا حسن
به تمام دین خدا قسم، که تمام دین خدا تویی
به بهشت و ارض و سما قسم، که بهشت و ارض و سما تویی
به مقام و سعی و صفا قسم، که مقام و سعی و صفا تویی
به قیام و صبر و روح و رضا قسم، که قیام و صبرو رضا تویی
به دعا و روح دعا قسم که دعا و روح دعا تویی
شده اقتدار ستمگران، همه پایمال تو یا حسن
ولی خدا ثمر نبی، گهر علی دُرّ فاطمه
نگهت مسیح و مسیح جان، نفست شفای دل همه
دهن تو چشمۀ معرفت، سخن تو آیت محکمه
همه را به عشق تو های و هوی، همه را به ذکر تو زمزمه
به محبّت تو مرا بود، ز شرار نار چه واهمه
که بهشت لطف خدا شده، دلم از خصال تو یا حسن
تو سجود من تو رکوع من، تو سلام من تو نماز من
تو مطاف من تو طواف من، تو عراق من تو حجاز من
تو شرار سوز و گداز من، تو بهار گلبن راز من
تو سرور من تو نوای من چه به سوز من چه به ساز من
نبود قسم به ولایتت، به گل بهشت نیاز من
اگرم به دست، جوانه ای رسد از نهال تو یا حسن
هله ای تکلّم قدسیان، شب و روز نُقل روایتت
صفحات مصحف جان پر از، سُوَر لطیف حکایتت
به محبّتت به مودّتت، به کرامتت به عنایتت
که بود نگاه توسّلم، به چراغ راه هدایتت
به خدا قسم خجلم ز تو، که به ادّعای ولایتت
به زبان محّب تو بوده ام، به عمل ملال تو یا حسن
منم آنکه با همه زشتیم، سر خود به خاک تو سوده ام
چو دو چشم خویش گشوده ام، به محبّت تو گشوده ام
دل خلق را به فضائل و به مناقب تو ربوده ام
به علی قسم به نبی قسم، به خدا محبّ تو بوده ام
به ولای تو به ثنای تو، غزل و قصیده سروده ام
ز تو گفته ام ز تو خوانده ام به زبان حال تو یا حسن
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیر_المومنین_علیهالسلام
#عید_بزرگ_غدیر
پیام نور به لبهای پیک وحی خداست
بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست
بیا شراب طهور از خُم غدیر بزن
خدا گواست که ساقی این شراب خداست
خم از غدیر خم و، می، می ولای علیست
وگرنه صحبت ساقی و جام و باده خطاست
غدیر، عید خدا، عید احمد، عید علی
غدیر عید نیایش، غدیر عید دعاست
غدیر سید اعیاد و اشرف ایام
غدیر خوبتر از عید روزه و اضحیست
غدیر سلسلهدار کمال دین تا حشر
غدیر آینهدار «علی ولی الله»ست
غدیر عید همه عُمْر با علی بودن
غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست
غدیر بر همه حقباوران، تجلی حق
غدیر بر همه گمگشتگان چراغ هداست
غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عمر
غدیر میوهی توحید اولیا همهجاست
غدیر هدیهی نور از خدا به پیغمبر
غدیر نقش ولای علی به سینهی ماست
غدیر با همگان همسخن ولی خاموش
غدیر با همهکس آشنا ولی تنهاست
غدیر صفحهی تاریخ «وال من والاه»
غدیر آیهی توبیخ «عاد من عادا»ست
هنوز از دل تفتیدهی غدیر بلند
صدای مدح علی با نوای روحفزاست
هنوز لالهی «اکملت دینکم» روید
هنوز طوطی «اَتمَمتُ نِعمَتی» گویاست
هنوز خواجهی لولاک را نِداست بلند
که هرکه را که پیمبر منم، علی مولاست
علی به قول محمد دَرِ مدینهی علم
ز در درآی که راه خطا همیشه خطاست
حدیث منزله را از نبی بگیر و به خلق ...
بگو مخالف هارون، مخالف موسیست
بُوَد وصی نبی آن کسی که نَفْس نبیست
گرفتم اینکه حدیث غدیر یک رؤیاست
کَنَندهی درِ خبیر بُوَد وصی رسول
نه آنکه کرد فرار از جهاد، عقل کجاست؟
کسی که گفت سلونی، سِزَد امامت را
نه آنکسی که به «لولا...»، به جهلِ خود گویاست
کسی که جای نبی خفت جانشین نبیست
نه آنکه راحتی جانِ خویش را میخواست
کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی
برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست
گواه من به خلافت همان وجود علیست
که آفتاب به تأیید آفتاب گواست
بود امامت او در کتاب حق معلوم
چنان که صورت خورشید در فضا پیداست
به دیدگان خدابینِ مرتضی سوگند
کسی که غیر علی دید، دیدهاش اعماست
به آن نبی که علی را وصی خود فرمود
به آن نبی که تمامش ثنای آن مولاست
ثواب نیست ثوابی که بی ولای علیست
نماز نیست نمازی که بی علی برپاست
شکسته باد دهانی که بی علی باز است
بُریده باد زبانی که بی علی گویاست
تمرد است بدون علی اگر طاعت
تأسف است سوای علی، اگر تقواست
به آیه آیهی قرآن به حق پیغمبر
که راهِ غیر علی مرگ و نیستی و فناست
خدا گواست که هرکس رهش جدا ز علیست
بسانِ لشکر فرعون، راهی دریاست
اگر تمام خلائق جدا شوند از او
خدا گواست که راه تمام خلق خطاست
به جای حور به بوزینه دست داده و بس
کسی که غیر علی را امام و رهبر خواست
به صد هزار زبان روح مصطفی گوید:
که ای تمامیِ امت، علی امام شماست
من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند
که هرکه گشت جدا از علی، جدا ز خداست
خدا گواست که امروز هر که پیرو اوست
مصون ز نار جحیم و عذاب حق، فرداست
علی کسیست که یک ذره از ولایت او
نجاتبخشِ تمامیِ خَلقِ روز جزاست
علی کسیست که یک خردل از محبت او
نکوتر است ز دنیا و آنچه در دنیاست
چنان که غیر خدا را خدای نتوان گفت
اگر به غیر علی کس خلیفه گفت، خطاست
بگو که بند ز بندم جدا کنند به تیغ
ز بند بندم آید ندا علی مولاست
اگر به تیغ کشندم و یا به دار کشند
زبان نه بلکه وجودم به حمد او گویاست
به حق کسی نَبَرد راه، جز ز راه علی
به هوش باش که راه علی بُوَد ره راست
الا کسی که تو را از علی جدا کردند
پناگاه تو در آفتاب حشر کجاست؟
مرا به روز قیامت به خُلد کاری نیست
بهشت من همه در صورت علی پیداست
جهنم است بهشتی که بی علی باشد
جحیم با رخ نورانی علی، زیباست
علی ولی خدا بود پیش از آنکه خدای
به حرف «کُنْ»، همهی کائنات را آراست
خدا برای علی خَلق کرد عالم را
چنانکه خلقت اورا برای خود میخواست
تمام عالم ایجاد بی وجود علی
بسانِ کشتی بی ناخدای در دریاست
هنوز محفل ذکر علیست خاک غدیر
ولی چه سود به گوش کسی که ناشنواست
بگو که خصم شود منکر علی چه باک
که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست
گرفتم آنکه حدیث غدیر و قول رسول
مُراد دوستی آن امام ارض و سماست
چرا به گردنش افکند ریسمان، امت؟
چه شد که دود ز کاشانهی علی برخاست؟
سؤال من ز تمامی مسلمین این است
به دوست این همه آزار نه، به خصم رواست؟
چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش
خلافتی که دوامش به کشتن زهراست
برای غصب خلافت زدند فاطمه را
شرف کجاست؟ مروت کجاست؟ رحم کجاست؟
شکستن در و بی حرمتی به خانهی وحی
مودتیست که دربارهی ذوی القربی است؟
فضائلیست علی را که گفتن هر یک
نیازمند هزاران قصیدهی غراست...
#غلامرضا_سازگار
#مــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#عید_بزرگ_غدیر
پیام نور به لبهای پیک وحی خداست
بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست
بیا شراب طهور از خُم غدیر بزن
خدا گواست که ساقی این شراب خداست
خم از غدیر خم و، می، می ولای علیست
وگرنه صحبت ساقی و جام و باده خطاست
غدیر، عید خدا، عید احمد، عید علی
غدیر عید نیایش، غدیر عید دعاست
غدیر سید اعیاد و اشرف ایام
غدیر خوبتر از عید روزه و اضحیست
غدیر سلسلهدار کمال دین تا حشر
غدیر آینهدار «علی ولی الله»ست
غدیر عید همه عُمْر با علی بودن
غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست
غدیر بر همه حقباوران، تجلی حق
غدیر بر همه گمگشتگان چراغ هداست
غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عمر
غدیر میوهی توحید اولیا همهجاست
غدیر هدیهی نور از خدا به پیغمبر
غدیر نقش ولای علی به سینهی ماست
غدیر با همگان همسخن ولی خاموش
غدیر با همهکس آشنا ولی تنهاست
غدیر صفحهی تاریخ «وال من والاه»
غدیر آیهی توبیخ «عاد من عادا»ست
هنوز از دل تفتیدهی غدیر بلند
صدای مدح علی با نوای روحفزاست
هنوز لالهی «اکملت دینکم» روید
هنوز طوطی «اَتمَمتُ نِعمَتی» گویاست
هنوز خواجهی لولاک را نِداست بلند
که هرکه را که پیمبر منم، علی مولاست
علی به قول محمد دَرِ مدینهی علم
ز در درآی که راه خطا همیشه خطاست
حدیث منزله را از نبی بگیر و به خلق ...
بگو مخالف هارون، مخالف موسیست
بُوَد وصی نبی آن کسی که نَفْس نبیست
گرفتم اینکه حدیث غدیر یک رؤیاست
کَنَندهی درِ خبیر بُوَد وصی رسول
نه آنکه کرد فرار از جهاد، عقل کجاست؟
کسی که گفت سلونی، سِزَد امامت را
نه آنکسی که به «لولا...»، به جهلِ خود گویاست
کسی که جای نبی خفت جانشین نبیست
نه آنکه راحتی جانِ خویش را میخواست
کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی
برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست
گواه من به خلافت همان وجود علیست
که آفتاب به تأیید آفتاب گواست
بود امامت او در کتاب حق معلوم
چنان که صورت خورشید در فضا پیداست
به دیدگان خدابینِ مرتضی سوگند
کسی که غیر علی دید، دیدهاش اعماست
به آن نبی که علی را وصی خود فرمود
به آن نبی که تمامش ثنای آن مولاست
ثواب نیست ثوابی که بی ولای علیست
نماز نیست نمازی که بی علی برپاست
شکسته باد دهانی که بی علی باز است
بُریده باد زبانی که بی علی گویاست
تمرد است بدون علی اگر طاعت
تأسف است سوای علی، اگر تقواست
به آیه آیهی قرآن به حق پیغمبر
که راهِ غیر علی مرگ و نیستی و فناست
خدا گواست که هرکس رهش جدا ز علیست
بسانِ لشکر فرعون، راهی دریاست
اگر تمام خلائق جدا شوند از او
خدا گواست که راه تمام خلق خطاست
به جای حور به بوزینه دست داده و بس
کسی که غیر علی را امام و رهبر خواست
به صد هزار زبان روح مصطفی گوید:
که ای تمامیِ امت، علی امام شماست
من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند
که هرکه گشت جدا از علی، جدا ز خداست
خدا گواست که امروز هر که پیرو اوست
مصون ز نار جحیم و عذاب حق، فرداست
علی کسیست که یک ذره از ولایت او
نجاتبخشِ تمامیِ خَلقِ روز جزاست
علی کسیست که یک خردل از محبت او
نکوتر است ز دنیا و آنچه در دنیاست
چنان که غیر خدا را خدای نتوان گفت
اگر به غیر علی کس خلیفه گفت، خطاست
بگو که بند ز بندم جدا کنند به تیغ
ز بند بندم آید ندا علی مولاست
اگر به تیغ کشندم و یا به دار کشند
زبان نه بلکه وجودم به حمد او گویاست
به حق کسی نَبَرد راه، جز ز راه علی
به هوش باش که راه علی بُوَد ره راست
الا کسی که تو را از علی جدا کردند
پناگاه تو در آفتاب حشر کجاست؟
مرا به روز قیامت به خُلد کاری نیست
بهشت من همه در صورت علی پیداست
جهنم است بهشتی که بی علی باشد
جحیم با رخ نورانی علی، زیباست
علی ولی خدا بود پیش از آنکه خدای
به حرف «کُنْ»، همهی کائنات را آراست
خدا برای علی خَلق کرد عالم را
چنانکه خلقت اورا برای خود میخواست
تمام عالم ایجاد بی وجود علی
بسانِ کشتی بی ناخدای در دریاست
هنوز محفل ذکر علیست خاک غدیر
ولی چه سود به گوش کسی که ناشنواست
بگو که خصم شود منکر علی چه باک
که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست
گرفتم آنکه حدیث غدیر و قول رسول
مُراد دوستی آن امام ارض و سماست
چرا به گردنش افکند ریسمان، امت؟
چه شد که دود ز کاشانهی علی برخاست؟
سؤال من ز تمامی مسلمین این است
به دوست این همه آزار نه، به خصم رواست؟
چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش
خلافتی که دوامش به کشتن زهراست
برای غصب خلافت زدند فاطمه را
شرف کجاست؟ مروت کجاست؟ رحم کجاست؟
شکستن در و بی حرمتی به خانهی وحی
مودتیست که دربارهی ذوی القربی است؟
فضائلیست علی را که گفتن هر یک
نیازمند هزاران قصیدهی غراست...
#غلامرضا_سازگار
#مــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زینب_س
#ولادت
امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد
امشب زمین فروغ به هفت آسمان دهد
امشب خدا تجلّی خود را نشان دهد
با خطّ نور، بر همه خطّ امان دهد
امشب خدا به کوثر خود داد کوثری
در بر گرفته فاطمه زهرای دیگری
باید دوباره خلقت پیغمبری چنین
آرد ز کعبه بنت اسد حیدری چنین
بخشد خدا به ختم رسل کوثری چنین
کز دامنش ظهور کند دختری چنین
او جلوهء خدیجه به چشم پیمبر است
زین اب است و ام ابیهای حیدر است
صبر است سربلند که این مادر من است
قرآن دهد شعار که احیاگر من است
بالد به خویش فاطمه کاین دختر من است
نازد به او حسین که این خواهر من است
با خون نوشته اند شهیدان مکتبی
زینب حسینی است و حسین است زینبی
یک مصطفی کرامت و یک فاطمه جلال
یک مرتضی ولایت و یک مجتبی کمال
یک کربلا مجاهده یک پنجتن جمال
بر صبر او درود خدا و رسول و آل
تنها فهیمه ای که ندیده مفهمه
از کودکی است عالمهء بی معلمه
ام الکتاب صبر و رضا کیست؟! زینب است
فصل الخطاب کرب و بلا کیست؟! زینب است
فریاد خون خون خدا کیست؟! زینب است
آیینۀ حسین نما کیست؟! زینب است
آمد گلی که خون خدا پایبست اوست
گلبوسه های دست خدا روی دست اوست
زهراست جان احمد و این جان فاطمه است
ریحانۀ محمد و ریحانِ فاطمه است
طاها و قدر و کوثر و فرقان فاطمه است
گویی تمام وحی به دامان فاطمه است
بسیار زن که صابر و نستوه بوده است
کی مثل او رایت جمیلا سروده است
آیات نور معنی سیمای زینب است
چشم حسین محو تماشای زینب است
إعجاز وحی نطق دل آرای زینب است
تفسیر فتح خطبهء غرای زینب است
وقت سکوت هم نفسش انفجار بود
شمشیر اگر نداشت دمش ذوالفقار بود
وقتی گشوده شد لب اسلام پرورش
وقتی خطابه خواند همانند مادرش
وقتی که گفت از پدر و از برادرش
کوفه دوباره دید علی را به منبرش
فخریه کرد فاطمه اینجا به زینبش
نهج البلاغه بود که می ریخت از لبش...
بدر منیر و شمس ضحای علی تویی
بعد از بتول عقده گشای علی تویی
آیینهء تمام نمای علی تویی
یادآور صدای رسای علی تویی
با خطبهء تو پردهء ظلمت دریده شد
از حنجرت صدای محمد شنیده شد
بر شکر قتلگاه تو از داور آفرین
بر استقامت تو ز پیغمبر آفرین
بر ذوالفقار نطق تو از حیدر آفرین
بر خطبهء دمشق تو از مادر آفرین
زهراست کوثر نبی و کوثرش تویی
شهر شهادت است حسین و درش تویی
تو کیستی فروغ چراغ هدایتی
تو لنگر سفینهء نوح ولایتی
مکتب نرفته بحر عمیق روایتی
تو در مقام صبر و رضا فوق آیتی
تنها نه صدر سورهء مریم به شأن توست
در صبر هرچه آیهء محکم به شأن توست....
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#ولادت
امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد
امشب زمین فروغ به هفت آسمان دهد
امشب خدا تجلّی خود را نشان دهد
با خطّ نور، بر همه خطّ امان دهد
امشب خدا به کوثر خود داد کوثری
در بر گرفته فاطمه زهرای دیگری
باید دوباره خلقت پیغمبری چنین
آرد ز کعبه بنت اسد حیدری چنین
بخشد خدا به ختم رسل کوثری چنین
کز دامنش ظهور کند دختری چنین
او جلوهء خدیجه به چشم پیمبر است
زین اب است و ام ابیهای حیدر است
صبر است سربلند که این مادر من است
قرآن دهد شعار که احیاگر من است
بالد به خویش فاطمه کاین دختر من است
نازد به او حسین که این خواهر من است
با خون نوشته اند شهیدان مکتبی
زینب حسینی است و حسین است زینبی
یک مصطفی کرامت و یک فاطمه جلال
یک مرتضی ولایت و یک مجتبی کمال
یک کربلا مجاهده یک پنجتن جمال
بر صبر او درود خدا و رسول و آل
تنها فهیمه ای که ندیده مفهمه
از کودکی است عالمهء بی معلمه
ام الکتاب صبر و رضا کیست؟! زینب است
فصل الخطاب کرب و بلا کیست؟! زینب است
فریاد خون خون خدا کیست؟! زینب است
آیینۀ حسین نما کیست؟! زینب است
آمد گلی که خون خدا پایبست اوست
گلبوسه های دست خدا روی دست اوست
زهراست جان احمد و این جان فاطمه است
ریحانۀ محمد و ریحانِ فاطمه است
طاها و قدر و کوثر و فرقان فاطمه است
گویی تمام وحی به دامان فاطمه است
بسیار زن که صابر و نستوه بوده است
کی مثل او رایت جمیلا سروده است
آیات نور معنی سیمای زینب است
چشم حسین محو تماشای زینب است
إعجاز وحی نطق دل آرای زینب است
تفسیر فتح خطبهء غرای زینب است
وقت سکوت هم نفسش انفجار بود
شمشیر اگر نداشت دمش ذوالفقار بود
وقتی گشوده شد لب اسلام پرورش
وقتی خطابه خواند همانند مادرش
وقتی که گفت از پدر و از برادرش
کوفه دوباره دید علی را به منبرش
فخریه کرد فاطمه اینجا به زینبش
نهج البلاغه بود که می ریخت از لبش...
بدر منیر و شمس ضحای علی تویی
بعد از بتول عقده گشای علی تویی
آیینهء تمام نمای علی تویی
یادآور صدای رسای علی تویی
با خطبهء تو پردهء ظلمت دریده شد
از حنجرت صدای محمد شنیده شد
بر شکر قتلگاه تو از داور آفرین
بر استقامت تو ز پیغمبر آفرین
بر ذوالفقار نطق تو از حیدر آفرین
بر خطبهء دمشق تو از مادر آفرین
زهراست کوثر نبی و کوثرش تویی
شهر شهادت است حسین و درش تویی
تو کیستی فروغ چراغ هدایتی
تو لنگر سفینهء نوح ولایتی
مکتب نرفته بحر عمیق روایتی
تو در مقام صبر و رضا فوق آیتی
تنها نه صدر سورهء مریم به شأن توست
در صبر هرچه آیهء محکم به شأن توست....
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زهرا_س
شهر، از فتنه و بیداد و ستم غوغا بود
بین روبه صفتان شیر خدا تنها بود
باب وحی از ستم اهل جهنّم میسوخت
شعلهاش در جگر سوختۀ مولا بود
تا شود شعلۀ آن آتش سوزان خاموش
عوض آب روان چشم علی دریا بود
یاس توحید که نیلوفری از سیلی شد
اثرش بر گُل رخسار علی پیدا بود
ریخت دشمن به سر همسر مولا، مولا
بازویش بسته و چشمش به سوی زهرا بود
هر که دشمن به علی بود به زهرا میزد
عصمتالله زدن اجر ذویالقربی بود
چار کودک به سوی مادرشان بود نگاه
نگه فاطمه سوی حرم بابا بود
«میثم»! آن روز که بازوی علی را بستند
روز بر پا شدن صحنۀ عاشورا بود
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
شهر، از فتنه و بیداد و ستم غوغا بود
بین روبه صفتان شیر خدا تنها بود
باب وحی از ستم اهل جهنّم میسوخت
شعلهاش در جگر سوختۀ مولا بود
تا شود شعلۀ آن آتش سوزان خاموش
عوض آب روان چشم علی دریا بود
یاس توحید که نیلوفری از سیلی شد
اثرش بر گُل رخسار علی پیدا بود
ریخت دشمن به سر همسر مولا، مولا
بازویش بسته و چشمش به سوی زهرا بود
هر که دشمن به علی بود به زهرا میزد
عصمتالله زدن اجر ذویالقربی بود
چار کودک به سوی مادرشان بود نگاه
نگه فاطمه سوی حرم بابا بود
«میثم»! آن روز که بازوی علی را بستند
روز بر پا شدن صحنۀ عاشورا بود
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_باقر_ع
#مدح
#ولادت
ای دانش و کمال و فضیلت سه بندهات
دشمن گشادهرو، ز گلستان خندهات
آرندۀ کمال و شکافندۀ علوم
پاینده عمر هر دو ز گفتار زندهات
ای متّکی هماره کلام خدا به تو
یا باقرالعلوم! سلام خدا به تو
مولای کلّ خلقتی و خلق را ولی
انوار انبیا ز جبین تو منجلی
دریای هفت دُرّ و دُرِ چار بحر نور
نجل دو فاطمه، خلفِ پاکِ دو علی
تفسیر حسن لم یزلی نقش صورتت
گلبوسههای یوسف زهرا به طلعتت
تو کیستی محمّد آل محمّدی
خورشید آسمان کمال محمّدی
قرآن نور در بغل زین العابدین
آیات سورههای جمال محمّدی
دانش نیازمند دم روحپرورت
جابر سلام گفته ز قول پیمبرت...
آیینۀ جمال خداوند اکبری
نامت محمّد است و سراپا پیمبری
دُردانۀ حسینی و ریحانۀ حسن
نسل امام، هم ز پدر هم ز مادری
شیرین هماره کام دل از ذکر خیر توست
وز قصّۀ لطیف عزیز و عُزیر توست
آب حیات جرعهای از آب جوی تو
روح مسیح میدمد از گفتگوی تو
پایان گرفت شهر جمادی در انتظار
تابید در هلال رجب ماه روی تو
این ماه را به فیض تو رحمت فزوده شد
دست عطا و باب اجابت گشوده شد
علم تو گر نبود شهادت اثر نداشت
نخل امید سیّد سجّاد بَر نداشت
مولای ساجدین و امام المجاهدین
مثل تو ای محمّد ثانی، پسر نداشت
زهد پدر، کرامت مادر مبارکت
در کودکی شهامت حیدر مبارکت
در مجلس یزید که بودت چهار سال
گفتی سخن چنانکه خداوند ذوالجلال
خواندی حرامزاده سپاه یزید را
با منطقی که پور معاویّه گشت لال
یک طفل چار ساله و این نطق آتشین
تو لب گشودی و پدرت گفت آفرین
حُبّ تو نخل پر بر شیرین باغ دل
مِهر تو همچو مُهر جبین است داغ دل
از وادی بقیع تو در سینه، بقعهها
وز قبر بیچراغ تو روشن چراغ دل
ای ماورای وهم، مقام رفیع تو
تا حشر در مدینۀ دلها بقیع تو
ای مکتب تو روح تمام پیامها
در هر پیام روحفزایت قیامها
تا گردش مداوم لیل و نهار هست
از خلق و از خدات دمادم سلامها
پیوسته ریخت گوهر توحید از لبت
کار قیام کربوبلا کرد مکتبت...
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مدح
#ولادت
ای دانش و کمال و فضیلت سه بندهات
دشمن گشادهرو، ز گلستان خندهات
آرندۀ کمال و شکافندۀ علوم
پاینده عمر هر دو ز گفتار زندهات
ای متّکی هماره کلام خدا به تو
یا باقرالعلوم! سلام خدا به تو
مولای کلّ خلقتی و خلق را ولی
انوار انبیا ز جبین تو منجلی
دریای هفت دُرّ و دُرِ چار بحر نور
نجل دو فاطمه، خلفِ پاکِ دو علی
تفسیر حسن لم یزلی نقش صورتت
گلبوسههای یوسف زهرا به طلعتت
تو کیستی محمّد آل محمّدی
خورشید آسمان کمال محمّدی
قرآن نور در بغل زین العابدین
آیات سورههای جمال محمّدی
دانش نیازمند دم روحپرورت
جابر سلام گفته ز قول پیمبرت...
آیینۀ جمال خداوند اکبری
نامت محمّد است و سراپا پیمبری
دُردانۀ حسینی و ریحانۀ حسن
نسل امام، هم ز پدر هم ز مادری
شیرین هماره کام دل از ذکر خیر توست
وز قصّۀ لطیف عزیز و عُزیر توست
آب حیات جرعهای از آب جوی تو
روح مسیح میدمد از گفتگوی تو
پایان گرفت شهر جمادی در انتظار
تابید در هلال رجب ماه روی تو
این ماه را به فیض تو رحمت فزوده شد
دست عطا و باب اجابت گشوده شد
علم تو گر نبود شهادت اثر نداشت
نخل امید سیّد سجّاد بَر نداشت
مولای ساجدین و امام المجاهدین
مثل تو ای محمّد ثانی، پسر نداشت
زهد پدر، کرامت مادر مبارکت
در کودکی شهامت حیدر مبارکت
در مجلس یزید که بودت چهار سال
گفتی سخن چنانکه خداوند ذوالجلال
خواندی حرامزاده سپاه یزید را
با منطقی که پور معاویّه گشت لال
یک طفل چار ساله و این نطق آتشین
تو لب گشودی و پدرت گفت آفرین
حُبّ تو نخل پر بر شیرین باغ دل
مِهر تو همچو مُهر جبین است داغ دل
از وادی بقیع تو در سینه، بقعهها
وز قبر بیچراغ تو روشن چراغ دل
ای ماورای وهم، مقام رفیع تو
تا حشر در مدینۀ دلها بقیع تو
ای مکتب تو روح تمام پیامها
در هر پیام روحفزایت قیامها
تا گردش مداوم لیل و نهار هست
از خلق و از خدات دمادم سلامها
پیوسته ریخت گوهر توحید از لبت
کار قیام کربوبلا کرد مکتبت...
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#بستر_شهادت
به نسخه نیست نیازی، طبیب را ببرید
برای مرگ علی دست بر دعا ببرید
نیاز نیست مداوا کنید زخم مرا
بر آن مریض خرابهنشین دوا ببرید
اگر بناست تسلی دهید بر دل من
برای قاتل سنگین دلم، غذا ببرید
دلم برای یتیمان کوفه تنگ شده
کمک کنید مرا در خرابهها ببرید
جنازۀ من مظلوم را چو مادرتان
شبانه، مخفی و آرام و بیصدا ببرید
سلام گرم مرا در خرابهها دل شب
بر آن یتیم که خوابیده بیغذا ببرید
به ملک خویش ز بیگانگان غریبترم
مرا به دیدن یاران آشنا ببرید
سلام من به شما ای فرشتگان خدا
به نزد فاطمه با خود مرا شما ببرید
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#بستر_شهادت
به نسخه نیست نیازی، طبیب را ببرید
برای مرگ علی دست بر دعا ببرید
نیاز نیست مداوا کنید زخم مرا
بر آن مریض خرابهنشین دوا ببرید
اگر بناست تسلی دهید بر دل من
برای قاتل سنگین دلم، غذا ببرید
دلم برای یتیمان کوفه تنگ شده
کمک کنید مرا در خرابهها ببرید
جنازۀ من مظلوم را چو مادرتان
شبانه، مخفی و آرام و بیصدا ببرید
سلام گرم مرا در خرابهها دل شب
بر آن یتیم که خوابیده بیغذا ببرید
به ملک خویش ز بیگانگان غریبترم
مرا به دیدن یاران آشنا ببرید
سلام من به شما ای فرشتگان خدا
به نزد فاطمه با خود مرا شما ببرید
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بر آن دو تن که هر دو ز خیبر گریختند
اعلان کنید فاتح خیبر فقط علیست
#غلامرضا_سازگار
#قلعه_خیبر
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
اعلان کنید فاتح خیبر فقط علیست
#غلامرضا_سازگار
#قلعه_خیبر
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#سالروز_تخریب_بقیع
در آفتاب تو انوار کبریاست، مدینه
به سویت از همه سو چشم انبیاست، مدینه
اگرچه گرد غریبی نشسته بر در و بامت
هماره با دل ما نامت آشناست مدینه...
کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا؟
که گرم زمزمه و ناله دعاست؛ مدینه
به اشک دیدۀ مهدی، به خون دیدۀ زهرا
مزار فاطمه و محسنش کجاست؟ مدینه
صدای نالهای از کوچه میرسد، به گمانم
صدای نالۀ جانسوز مجتباست، مدینه
چرا خراب نگشتی در آن غروب غمافزا؟
که فاطمه ز خدا مرگ خویش خواست، مدینه
به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی
که روز تو چو شب تیره غمفزاست، مدینه...
سرشک دیدۀ مولا گذشت از سرِ هستی
اگرچه گریۀ او در تو بیصداست مدینه
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
در آفتاب تو انوار کبریاست، مدینه
به سویت از همه سو چشم انبیاست، مدینه
اگرچه گرد غریبی نشسته بر در و بامت
هماره با دل ما نامت آشناست مدینه...
کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا؟
که گرم زمزمه و ناله دعاست؛ مدینه
به اشک دیدۀ مهدی، به خون دیدۀ زهرا
مزار فاطمه و محسنش کجاست؟ مدینه
صدای نالهای از کوچه میرسد، به گمانم
صدای نالۀ جانسوز مجتباست، مدینه
چرا خراب نگشتی در آن غروب غمافزا؟
که فاطمه ز خدا مرگ خویش خواست، مدینه
به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی
که روز تو چو شب تیره غمفزاست، مدینه...
سرشک دیدۀ مولا گذشت از سرِ هستی
اگرچه گریۀ او در تو بیصداست مدینه
#غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110