دلنوشته"محمدمهدی ناصری"
84 subscribers
56 photos
22 videos
75 links
سلامٌ علي آل يآسیـــــــــــــــن
🔸
باتو آن عهد که در "وادی اَیْمَن" بستم
همچو موسی اَرِنی‌گوی به میقات برم
🔸
محمدمهدی ناصری
کارشناس ادبیات فارسی
🔸
🇮🇷 @Motaharan_ir
.
🔰 http://T.me/Farhangestan_Tahour
.
📸 Instagram.com/motaharan.ir
.
🆔 @ma_naseri
Download Telegram
تقدیم به ساحت مقدس هفتمین امام شیعیان حضرت موسی بن جعفر، امام موسی کاظم علیه السلام.

🏴بی قرار کوی دوست...

من دلم تنگ نوای روح فزای کاظم(ع) است
آرزوی قلبی‌ام صحن و سرای کاظم(ع) است

می شود آقا مرا هم یک شبی مهمان کنی؟
چون برای من سریعا این عزیمت لازم است

کُنج ایوانِ حریمت حجره ای آماده هست؟
چون دگر دل پَر کشیده، سوی کویت عازم است

از میان خیل خوبان، من دگر جامانده ام
این دل شیدا دمادم بی قرار کاظم(ع) است

#محمد_مهدی_ناصری

📚 #مطهران
🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
🔰 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
در انتظار بهاری هستیم که بهارش باشد....
یعنی بهار که هست، ما کی خواهیم بود؟!
.
در واپسین ساعات طلوع آفتابی دیگر در قرنی جدید.. برای ظهورش دعا کنیم..‌
.
"اللهــــم عـــجل لولـــیک الفـــــرج"

📚 #مطهران
🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
🔰 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
دعایت می کنم از این دل تنگ
به این چشمان بارانی خون رنگ

که در هر خیمه ای رفتی نشستی
به هر منزلگه ای کاسه بدستی

‏به حق این شب قدر الستی
کنار مهدی زهرا نشستی

سلامی کن نیابت از برایم
تبرک کن دلم، باشد دوایم

منو شوق وصال و خستگی هام
برای من ببوس دستش،. گدایم

کمی از لطف و احسانش طلب کن
ضمانت نامه ای بر من سبب کن

بگو من بنده ای هستم گنه کار
زمین خورده، شکسته دل، بدهکار

همان بنده که از فقر و فلاکت
شده درمانده‌ تا مرز هلاکت

خداوندا منو این غربت و غم
منو این اشک ها در دیده نم‌نم

ترحم کن که محتاج دعایم
نگاهم کن بکن حاجت روایم

ببخش و بگذر و بنگر بر این دل
ببر امشب مرا تا کوی بسمل

نگهدارش به زهرا مادر عشق
مرا هم یک شبی کن خادم عشق

شب قدر ۱۴۰۰

#محمد_مهدی_ناصری
📚 #مطهران
🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
🔰 T.me/Farhangestan.Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
#قلمی_از_دل_شکسته_ام

پدربزرگ هم به مادربزرگ پیوست....

یکسالی بود که مادر بزرگ رفته بود و چراغ خانه‌ی پدربزرگ خاموش..!
یکسالی بود که ثانیه شمار ساعت اتاق پدر بزرگ همچون تپش های قلب شکسته اش، خود را به سختی به جلو هول می داد.
یکسالی بود که چقدر سوت و کور روز ها و شب های آسمان خانه، برای پدربزرگ می گذشت.
یکسالی بود بیشتر در کنارش بودیم ولی برای او انگار کسی در کنارش نبود.
یکسالی بود پدربزرگ چقدر تنها، چقدر غمگین، چقدر دلشکسته و بی رمق لحظه لحظه هوای مادربزرگ را می‌کرد...
هوای عطر چادر نمازش، هوای نغمه های بهشتی دعا خواندنش، هوای عطر چایی هایی که لنگ لنگان روی میزش می گذاشت را می کرد.
یکسالی بود هی آه می کشید و در دل آرزویش را می‌کرد و برای لطافت هایش چه سخت در گلو بغض می کرد و در دل خون می گریست.
یکسالی بود که پدربزرگ لحظه هایش را می شمارد تا در دنیایی دیگر دوباره در کنار مادربزرگ آرام بگیرد.

امروز دیگر پایان این یکسال ها رسید.

پدربزرگ بیشتر از ۳۶۵ روز نتوانست دوری مادربزرگ را تحمل کند...و هنگامی که ماه شب چهارده طلوع کرد او هم به مثل مادربزرگ غروب کرد و آسمانی شد...

امروز پدربزرگ پرواز کرد تا مادربزرگ را بیشتر از این منتظر نگه ندارد و یکبار دیگر در دنیایی بهتر دست در دست هم در آغوش خدا آرام بگیرند.

پدربزرگ همچون مولود امشب در نیمه شعبانی دیگر چه زیبا دوباره متولد شد و روحش را از نیستی ها و پستی ها و سنگینی های بی حد و مرز این دنیای پوچ و بی ارزش آزاد کرد و به دنبال روح مادربزرگ در بیکران لم یزلی خالق آسمان ها غوطه ور شد.

پرواز کن پدر بزرگ ...

پرواز کن‌ و به آسمان عُزلت گیر
چون پرتو شمس، به بیکران وسعت گیر

پرواز کن و شبیه زندانی مرگ
باحال خزان ز عاشقان مهلت گیر

پرواز کن ای شکسته دل، ای دلِ تنگ
در محضر حق، برای عشق بهجت گیر

پرواز کن ای خسته‌ی تَعذیر و دعا
از عشق برای زندگی فرصت گیر

پرواز کن ای #مطهران سمت خدا
در این ره پاک تا ابد همت گیر‌

براستی چه خوش به مادر بزرگ که در نیمه رجب و چه خوش به پدربزرگ که در نیمه شعبان آسمانی شدند..

خدای مهربان تو آنقدر خوب هستی که با پدربزرگ ها و مادربزرگ های ما به خوبی رفتار کنی، به عظمتت قسم آنها خوب و مهربان و باصفا بودند، تو با کرم و مهربانی و صفای خودت آنها را در آغوش بگیر.

خدای مهربان، بنده ایم و عاصی، بگذر و ببخش، به کرامتت به عظمتت به ربانیتت...

دنیا محل گذر است...

دلتنگ تر از همیشه سر باید کرد
از خانه‌ی شوق‌هم، گذر باید کرد

هرچند که در پیچ و خَم تقدیریم
ناچار از این خانه سفر باید کرد

خدای من، نگاهی هم به این جامانده بی انداز،...
به خستگی ها و دلشکستگی ها و دلزدگی هایم از این دنیای پوچ و بی ارزش و این لجن زاری که همه را به فنایی کشانده، بی انداز و بگو نوبت من را کی امضا می کنی...؟

الهی:
اغفر لمن لا یملک الا الدعاء...
خدای من: ببخش بنده ای را که جز دعا چیز دگری ندارد

ارحم من راس ماله الرجاء و سلاحه البکاء...
ترحم كن به كسى كه سرمايه‏ اش اميد و تنها سلاحش گريه است.

خسته ام......

یا غیاث المستغیثین
بدادم برس.....

#محمد_مهدی_ناصری
شعبان ۱۴۰۰

📚 #مطهران
🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
🔰 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
#ح_سین نفس است...

در وادی عشاق اگر هم، نفسی هست
آن هم به فدای رخ زیبای تو معشوق

هر لحظه اگر زمزمه‌ای، اشک دلی هست
سرمایه‌‌ی دل، دیده کف پای تو معشوق

مجنونم و حیران ز فراقت به شب و روز
این چهره‌ی بی‌جان به مسیحای تو معشوق

دیگر چه بگویم از این بُعد مسافت
این دیده‌ی گریان پی سیمای تو معشوق

محتاج هوایت شده این دل، تو کجایی
درمانده و جامانده‌ی امضای تو معشوق

هرچند که دلتنگم و شیدا ز سبویت
ای دوست بیا، شب به درازای تو معشوق

در شوق وصالت چه بگویم، چه سُرایم
این جان پریشان، پی ویزای تو معشوق

محمد_مهدی_ناصری (مطهران)
محرم ۱۴۴۲

🎙فایل صوتی: 👇
t.me/motaharan_ir/175

📚 #مطهران
🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
🔰 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
Audio
Mohammad Mahdi Naseri
#ح_سین نفس است...

در وادی عشاق اگر هم، نفسی هست
آن هم به فدای رخ زیبای تو معشوق
***
در شوق وصالت چه بگویم، چه سُرایم
این جان پریشان، پی ویزای تو معشوق

محمد_مهدی_ناصری ( #مطهران)

📝 متن کامل ...👇
t.me/motaharan_ir/174

📚 #مطهران
🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
🔰 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
سنگ صبور ...

من که کارم شده هی سنگ صبور دگران
کو رفیقی که دمی درد مرا گوش کند ...

#محمدمهدی_ناصری

📚 #مطهران

🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
📚 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
دلنوشته"محمدمهدی ناصری"
🌸 عید سعید فطر بر همگان مبارک 🌸 ‏ در خداحافظی رمضان، بخندم یا بگریم؟! قلمی از دلی تنگ...! 🎙 #مطهران 🌙 به پایان آمد این ماه، ولیکن عشق پا برجاست..... هر جا دلمان می شکند خانه‌ی یار است هر لحظه‌ که اشکی چکد از دیده، بهار است هنگامی که چشمان نگرانم…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌸 عید سعید فطر بر همگان مبارک 🌸
  ‏
در خداحافظی رمضان، بخندم یا بگریم؟!

قلمی از دلی تنگ...!
🎙 #مطهران

🌙 به پایان آمد این ماه، ولیکن عشق پا برجاست.....
...

معشوقا...

آهنگ رفتن سر مَده
از رفتنت خواهم سِپُرد
تَن را به کُنج قبر و من
بی بودنت خواهم که مُرد

چشمان دگر گریان شود
این بار دل ویران شود
روزی که از منزل روی
قطعا دلم بی جان شود

خوب است هم پیمان شویم
در کوی هم مهمان شویم
با عشق سرجُنبان شویم
بر خاطراتی جان شویم

با اشک در کنج قفس
با یاد تو من یک نفس
گویم هر آنچه، هست و بس
بازآ به فریادم برس

در این دیار بی کسی
در کوچه ی دلواپسی
با رنگ های اطلسی
تنها تو بر من نرگسی

دیگر به پایانش رسید
سر دفتر جان سر رسید
روز گذر از ره رسید
آخر، جان بر لب رسید

براستی این وداع چه تلخ و سخت و ضجرآور است.

متن کامل در پست زیر...

🎙 #محمدمهدی_ناصری

📚 #مطهران

🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
📚 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
Forwarded from دلنوشته"محمدمهدی ناصری" (محمدمهدی ناصری)
🌸 عید سعید فطر بر همگان مبارک 🌸

در خداحافظی رمضان، بخندم یا بگریم؟!

قلمی از دلی تنگ...!
🎙 #مطهران

🌙 به پایان آمد این ماه، ولیکن عشق پا برجاست.....

هر جا دلمان می شکند خانه‌ی یار است
هر لحظه‌ که اشکی چکد از دیده، بهار است

هنگامی که چشمان نگرانم را به آسمان می دوختم و در امتداد مغرب در جستجوی ظهور هلال ماه شوال خیره می شدم، این لباس قرمز غروب بود که بی اختیار قلب و دلم محو او می شد که حس غریبی را در دلم جای می‌داد و وجودم را به لرزه می انداخت.

به این فکر می‌کردم این حس، حس "اشتیاق است یا حسی ز درد فراق" و من باید بخندم یا بگریم!؟

هر سال رمضان که آهنگ خداحافظی سر می دهد، این دلِ غریب من است که از زیر حصار قفسه‌های سینه‌‌ی تنگم آبستن تحولاتی غمناک و عجیب می شود و سلول های دلِ بیچاره و عاصی شده ام را درهم میکوبد و می فشارد.

تحولاتی جزر و مد گون به واسطه تولد دوباره ماه، ناخداگاه از فراق صفا و صمیمیتش، چه غریبانه اشک را در چشمان خونی ام حلقه می زند و صدای هق‌هق های سکوت گرفته ام چهارستون حرم خدا (دلم) را به لرزه می‌افکند.

دلتنگ تر از همیشه سر باید کرد
از خانه‌ی شوق‌هم، گذر باید کرد

هرچند که در پیچ و خَم تقدیرم
ناچار از این خانه سفر باید کرد

آری، دلتنگ تر از همه‌ی روزهای خوش این ماه مهربانی و عاشقی ...

کالبد این دلتنگی ها چون مهمانی ناخوانده هوس خانه‌ی دلم را کرده و قصد اتراقی یکساله را می کند.

حضورش با بغضی عجیب وجودم را در ضجری' عمیق فرو می برد و روح و دل و جانم را، بی رحمانه به زجر می کشد.

چه بشکن بشکنی برپاست هر شب،
اندر دلِ تنهای فقیرم، ای خدا....

باز هم رمضان می رود، با عاشقانه هایش می رود، با لطافت‌های شبانه اش می رود، با گریه ها و بغض های نیمه شبش می رود، و این دل است که از فراقش باید به وادی دلتنگی ها کوچ کند.

ماهِ مهر و محبت و بندگی با تمام عظمتش، با تلاطم امواج عاشقانه‌ی خود دل و قلبم را صیقل، و روحم را نوازش داد و من را عجیب وابسته‌ی خود کرد و رفت.

و تنها بند دلتنگی هایش را در این غروب غمناک بر درب این خانه گره زد تا مثل معشوقی که عاشق بی اختیار و دیوانه وار خود را فدا و نثار او می کند، وجودم را به دنبال خود بکشد و دلِ خوگرفته با محبت و مهربانی هایش را تا سال بعد در حسرت یک شب مهمانی اش غریبانه با اشک و بغض به انتظار بنشاند.

چرا که تقدیر همین است که با تمام رفتن ها، با دلی تنگ تر از هر زمان در هر مکان، هر دَم بسوزم و بسازم.

سخت است فریاد کشیدن در دل
هی چنگ زدن بر جگری در ساحل

محصول تمام شده ها هست همین
این فاصله و گریه شده صد مشکل

چه سخت است تحمل این فاصله در موازات این ثانیه های وانفسا....

بدرود ماه شوق و اشتیاقِ امیدها
بدرود ماه اشک و محبت و بندگی ها
بدرود ماه دعا، ماه نماز، ماه قرآن
بدرود ماه عشق بازی با خدا
بدرود رمضان.....

بدرود... که اگر مجالی در عمر فانی ام باشد دوباره در آغوشت خواهم گرفت.

چه کنم که دنیا محل گذر است و معشوق روزی می‌آید و دل را عمیق در خود غرق می کند و در چشم بهم زدنی آهنگ رفتن سر می دهد و می رود.

معشوقا...

آهنگ رفتن سر مَده
از رفتنت خواهم سِپُرد
تَن را به کُنج قبر و من
بی بودنت خواهم که مُرد

چشمان دگر گریان شود
این بار دل ویران شود
روزی که از منزل روی
قطعا دلم بی جان شود

خوب است هم پیمان شویم
در کوی هم مهمان شویم
با عشق سرجُنبان شویم
بر خاطراتی جان شویم

با اشک در کنج قفس
با یاد تو من یک نفس
گویم هر آنچه، هست و بس
بازآ به فریادم برس

در این دیار بی کسی
در کوچه ی دلواپسی
با رنگ های اطلسی
تنها تو بر من نرگسی

دیگر به پایانش رسید
سر دفتر جان سر رسید
روز گذر از ره رسید
آخر، جان بر لب رسید

براستی این وداع چه تلخ و سخت و ضجرآور است.

چه کنم که تا بوده، چنین بوده.

و تو ای خدای من، مهربان من، تنها یار تمام تنهایی های من، همواره مرا مهمان خانه‌ی خود نگه بدار...

با تو آن عهد که در "وادی اَیْمَن" بستم
همچو موسی اَرِنی‌گوی به میقات برم

والسلام

🎙 #محمدمهدی_ناصری
۳ خرداد ۱۳۹۹
📚 #مطهران

🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
🔰 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
غم ادواری دل...
.
گفت آن شیخ ز غم و چشم و گرفتاری دل
از لب و خال و دل و قلب، ز بیماری دل

فارغ از خود شدن و کوس اناالحق زدن و؛...
چوبه‌ی دار و خریداری و "منصور_ی" دل

غم دلدار و شررها که به جان‌ها افکند؛
جان به لب آمدن و شهره‌‌ی "بازار_ی" دل

از درِ میخانه و باز شدنش در شب و روز
فارغ شدن از مسجدو، مدرسه و بیزار_ی دل

جامه‌ی زهد و ریا کندن و بر تن کردن
خرقه‌ی پیر خراباتی و "هشیار_ی" دل

شکوِه از واعظ آن شهر که پندش می‌داد،
غبطه بر رند می آلود و مددکار_ی دل

بغض ترکیده‌ی شیخ و دل عارف صفتان
توبه و گریه و زاری، پی بیدار_ی دل

*گرچه آن شیخ فقط گفت چه آمد سرِ دل
*لیک یکبار نگفت از غم ادواری دل

*غم دلدار فکنده است به جانم، آری!
*جان به لب آمده از عشق و بدهکاری دل

آه از سوز و گدازِ عشق و رفتن هایش
چه توان گفت به این وادیِ اجباری دل!

هرچه باشد همه از سرِّ حیات است و ممات؛
قسمت من شده این طالع خرداد_ی دل

سرِّ ابیات غم‌ آلود من امشب این شد
غم مخور میگذرد این غم ادواری دل .../م

#محمدمهدی_ناصری

📚 #مطهران

🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
📚 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
va.....advari_Full HD 1080p 1
<unknown>
غم ادواری دل...

گرچه آن شیخ فقط گفت چه آمد سرِ دل
لیک یکبار نگفت از غم ادواری دل

غم دلدار فکنده است به جانم، آری!
جان به لب آمده از عشق و بدهکاری دل

🎙 محمدمهدی ناصری
📚 #مطهران
-----

🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
🔰 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
Audio
دست های جامانده...

هرچند دست هایم به آسمان نرسد
این گریه ها بداد منو، این و آن نرسد!

آنقدر سیه شده‌ام در بند این زمین
سنگین تر از همیشه؛ به کهکشان نرسد!

شب ها چه ملتمس، ز محراب و سجده ها
صد داد که ناله ‌ام به آن جهان نرسد!

آن روز ها چه خوش، که پرواز بود و بس
یارب؛ کسی بداد منِ خسته جان نرسد!

این دل عجیب خسته‌ از تحملِ فاصله...
بی تو شکسته است، چرا زمان آن نرسد؟!

حقا که مامور شده ام به اشک و انتظار...
جز بغض صابرم، بر من اذان نرسد

فرمان بده، همیشه دعا می کنم ترا
دل جز حضور تو، به صاحب الزمان (عج) نرسد .../م


📝🎙محمدمهدی ناصری
📚 #مطهران

🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
📚 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
غریبی دل...!

تقدیر من آهنگ غریبیِ دل است
آن دل که میان اینهمه خَلق وِل است

بیچاره دلم که شد فنا در ره عشق
هیهات به این عشق که بی آب و گِل است ‏.../م

📝🎙محمدمهدی ناصری
📚 #مطهران

🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
📚 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
#ح_سین نفس است...

در وادی عشاق اگر هم، نفسی هست
آن هم به فدای رخ زیبای تو معشوق

هر لحظه اگر زمزمه‌ای، اشک دلی هست
سرمایه‌‌ی دل، دیده کف پای تو معشوق

مجنونم و حیران ز فراقت به شب و روز
این چهره‌ی بی‌جان به مسیحای تو معشوق

دیگر چه بگویم از این بُعد مسافت
این دیده‌ی گریان پی سیمای تو معشوق

محتاج هوایت شده این دل، تو کجایی
درمانده و جامانده‌ی امضای تو معشوق

هرچند که دلتنگم و شیدا ز سبویت
ای دوست بیا، شب به درازای تو معشوق

در شوق وصالت چه بگویم، چه سُرایم
این جان پریشان، پی ویزای تو معشوق

محمد_مهدی_ناصری
📚 #مطهران

محرم ۱۴۴۲

🎙فایل صوتی: 👇
t.me/motaharan_ir/207
Audio
Mohammad Mahdi Naseri
#ح_سین نفس است...

در وادی عشاق اگر هم، نفسی هست
آن هم به فدای رخ زیبای تو معشوق
***
در شوق وصالت چه بگویم، چه سُرایم
این جان پریشان، پی ویزای تو معشوق

محمد_مهدی_ناصری ( #مطهران)

📝 متن کامل ...👇
t.me/motaharan_ir/174

📚 #مطهران
🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
🔰 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نماهنگ #جامانده ...

تقدیم به جامانده هایی که معلوم نیست کی لیاقت دیدار قبله عشاق رو پیدا خواهند کرد.

باشد که ارباب نظر به این رو سیاه کند....

🎞 کیفیت اصلی این نماهنگ در کانال آپارات و یوتیوب...

www.aparat.com/v/GRsNV

https://youtu.be/-P6Vq6vf66s

📝 متن کامل ...👇
t.me/motaharan_ir/172

🎬 #محمد_مهدی_ناصری
📚 #مطهران
🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
🔰 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
‍ ‍ #جامانده‌ام ...

باز دلم شوق عبادت گرفت
شوق قدم های ارادت گرفت
باز دلم تنگ‌تر از سالِ قبل
حال و هوایی چو شهادت گرفت

باز نشد راهی کویت شوم
زائر آن بُقعه،‌ به سویت شوم
باز نشد همسفر عاشقان
پای برهنه، به نکویت شوم

جامانده شدم، ای پسر فاطمه
رانده ز هر کس، پسر فاطمه
بیچاره و دلتنگ پی موکبی
شاه کرامت، پسر فاطمه

آقا دل من خسته و درمانده شد
از کنج حریمت چه کنم، رانده شد
آنقدر گنه کردم و عصیان گری
بد کردم و افسوس که جامانده شد

مولا چه شود گر بدهی تحفه‌ای
آقا چه شود تا بدهی نامه‌ای
زهرا شفاعت کند این رو سیاه
ارباب، تو این بار مرا خوانده‌ای

حال دلِ بشکسته‌ی من را ببین
این گریه‌ی پیوسته‌ی من را ببین
چندسالیست دوباره برگشته‌ام
بیچاره‌ دلم، ضجه‌ی من را ببین

اشک ها نازکشت یا حسین
بغض ها ملتمست یا حسین
آوارگی روح و دلم را ببین
محتاج ضریحت شده ام، یا حسین

بین الحرمین سعی و صفای دلم
الحق که بهشت زیر پای دلم
از شوق طواف حرمین، بی امان
بوسیدن شش گوشه هوای دلم

آقا تو ببین بی کس و درمانده ام
در زمره‌ی خوبانِ تو ناخوانده ام
اشک هایم که دهند این گواه
بی مایه ترینم چه کنم، رانده‌ام

مولای شهیدم تو پناهم بده
ارباب کریمم، تو راهم بده
دلخسته و دلتنگ‌تر از هرکسی
ارباب بیا، آنچه که خواهم بده

محمد_مهدی_ناصری

📚 #مطهران .../م

🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
🔰 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir
تبریک بهــــــار

تبریک بهار در بهاران به تو عشق
لبخند گُل و بلبلِ خندان به تو عشق

با یاد خدای خالقِ دشت و دمن
سرسبزی و خرم دلی از آنِ تو عشق .../م

📝محمدمهدی ناصری
📚 #مطهران

🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
📸 Instagram.com/motaharan.ir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نسیم_عشق ...

می سُرایم تا نسیم عشق را معنا کنم
گوشه ای در دفتر شعرم تو را احیاء کنم

می سُرایم در کنار حافظ و سعدی، غزل
بیت و مصرع را بهانه، عقده ها را وا کنم

اشتیاقم روی تو، عُلقه ام ابروی تو
ساقیا کی می شود میخانه را پیدا کنم؟

خسروان طالب تاج و من به دنبال علاج
این غریبی دلم را من کجا امحاء کنم؟


لذت عاشق شدن آخر شود قسمت اگر
با نم اشک بصر، این قطعه را امضاء کنم

✍️ #محمدمهدی_ناصری
📚 #مطهران .../م

🇮🇷 T.me/Motaharan_ir
🔰 T.me/Farhangestan_Tahour
📸 Instagram.com/motaharan.ir