📍اختصاصی #تفکر_جانبی 👇
✍ آیا #ایران در آستانهی #ونزوئلایی شدن است؟!
🔸همهی ما کمابیش اطلاعاتی دربارهی اقتصاد زمینگیر کشور #ونزوئلا داریم و داستان برخی مصائب اقتصادی مردم این مملکت را در خلال اخبار دیده، خوانده و شنیدهایم. یکی از دلایل اصلی آشنایی ایرانیها با این کشور آمریکای لاتین و حوزهی دریای کارائیب، روابط نزدیک #محمود_احمدینژاد با رئیسجمهور سوسیالیست آن، یعنی #هوگو_چاوز بود. روابطی که با جانشین چاوز، یعنی #نیکلاس_مادورو نیز تداوم یافته و این اواخر با صدور #بنزین به ونزوئلا و وارد کردن #طلا از آنجا خبرساز شده است.
🔸از سوی دیگر #ونزوئلا در سالهای اخیر به خاطر ورشکستگی شدید اقتصادی، تورم بیسابقه در دنیا، صدرنشینی در جدول کشورهای فلاکتزدهی #بانک_جهانی، قرار گرفتن در فهرست #تحریم آمریکا، برخورداری از بزرگترین ذخایر نفتی و مواردی از این دست شناخته میشود و از این نظر، اگر نگوییم به طور #ساختاری، شباهتهایی #صوری با کشور ما دارد.
🔸اما یک جایی هست که این شباهتهای صوری، جای خود را به شباهتهای ساختاری میدهد و آن نحوهی عملکرد فاجعهبار اقتصادی دو کشور در عین برخورداری از منابع عظیم نفتی و معدنی است. همین مسئله هم باعث شده که اقتصاددانان منتقد دولت و حکومت، به ویژه در یکی دو سال اخیر نسبت به #ونزوئلایی شدن ایران، یعنی رسیدن به جایی که برای مثال حقوق ماهیانه یک معلم تنها کفاف خرید ۷ عدد #تخممرغ و یک قالب #پنیر را بدهد، هشدار میدهند. اخیراً همجواری نام ایران با ونزوئلا در جدول کشورهایی با بالاترین شاخص #فلاکت بیش از پیش به این انگاره دامن زده است.
🔸داستان شباهتهای ایران و ونزوئلا بسیار مفصل است و در این مقال کوتاه نمیگنجد، اما به طور خلاصه خاستگاه بحران در هر دو کشور یکی است و به سیاستهای غلط اقتصادی در دوران اوج و نضج گرفتن قیمت #نفت در دنیا بازمیگردد. یعنی همان دورهای که حدود ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت دست دولت احمدینژاد با کشور ۸۰ میلیونی ایران را گرفت و حدود ۳۵۰ میلیارد دلار دست دولت کمونیست چاوز با کشور ۳۰ میلیونی ونزوئلا را. همان موقع که وضع مردم دو کشور به ظاهر مقدار زیادی خوب شد و #واردات بیرویه جای #تولید و توسعهی صنایع و کشاورزی را گرفت و فرصتی طلایی در اختیار کشور فرصتطلبی چون #چین برای صادرات اجناس بنجل خود پیش آورد.
🔸برای مثال یادمان نمیرود که چگونه در دولت #احمدینژاد به گندمکاران، در جایی که گندم کیلویی ۱۲۰۰ تومان قیمتگذاری شده بود، آرد وارداتی کیسهای ۵۰۰ تومانی میدادند و قند در دل آنها آب میکردند. و هزاران مورد بدتر از این که بازشماری آنها از حوصلهی این یادداشت خارج است. باری، احمدینژاد و چاوز با تقسیم بخشی از آن درآمد رویایی بین طبقات محروم جامعه، آنهم به اسم عدالت اجتماعی یک #خیانت بزرگ نیز کردند و آن به قول #سعید_حجاریان زیر و رو کردن ارزشهای اصیل جامعه و از بین بردن #طبقهی_متوسط و فرهیختهی جامعه بود که حرص و ولعی برای دریافت #رانتهای اقتصادی بادآورده نداشتند.
🔸به عبارتی، در اثر سرکوب طبقهی متوسط و تعطیلی نهادهای مهمی چون سازمان #برنامه_و_بودجه بود که معلوم نشد بالاخره چه بر سر آن رقم نجومی ۸۰۰ میلیارد دلار آمد. و از همانجا هم بود که داستان #اختلاسها شروع شد و حتی دامن معاون اول احمدینژاد را گرفت. از همانجا هم بود که #فاصلهی_طبقاتی هی بیشتر و بیشتر شد و طبقهای #نوکیسه به اسم #کاسبان_تحریم شکل گرفت که جز برای خود رفاه و آسایش مادی را روا نمیبیند. همین طبقه هم هست که حالا با نفوذ بالای اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود هر روز اوضاع را بدتر از دیروز و ما را بیشتر و بیشتر به مرز #ونزوئلایی شدن نزدیک میکند.
🔸با تمام این اوصاف، شاید برخی بگویند که شرایط #ایران با #ونزوئلا یکی نیست، که واقعا هم نیست. اما این دلیل نمیشود که با این روند فزایندهی #تحریمها، این فروپاشی اقتصادی، این استیصال دولت آقای #روحانی در ادارهی مملکت، این فراگیری بیماری خانمانسوز #کرونا، این مخالفت با پیوستن به کنوانسیونهایی چون Fatf، این سقوط آزاد ارزش پول ملی و ... فکر کنیم که از خطر بزرگ ونزوئلایی شدن در امان هستیم. به ویژه اگر #دونالد_ترامپ زخمی و ناکام در برقراری ارتباط با ایران، دوباره بر کرسی ریاستجمهوری آمریکا بنشیند. آنها هم که برای مثال و به اشتباه فکر میکنند با رشد قیمت #دلار و ارزهای خارجی در دورهی تحریم و ترک صادرات و واردات، برخی سهمهای بزرگ و صادراتمحورِ #بورس رونق میگیرد، یا #شیاد هستند و یا #خوشخیال.
https://t.me/tafakorjanbi1398
✍ آیا #ایران در آستانهی #ونزوئلایی شدن است؟!
🔸همهی ما کمابیش اطلاعاتی دربارهی اقتصاد زمینگیر کشور #ونزوئلا داریم و داستان برخی مصائب اقتصادی مردم این مملکت را در خلال اخبار دیده، خوانده و شنیدهایم. یکی از دلایل اصلی آشنایی ایرانیها با این کشور آمریکای لاتین و حوزهی دریای کارائیب، روابط نزدیک #محمود_احمدینژاد با رئیسجمهور سوسیالیست آن، یعنی #هوگو_چاوز بود. روابطی که با جانشین چاوز، یعنی #نیکلاس_مادورو نیز تداوم یافته و این اواخر با صدور #بنزین به ونزوئلا و وارد کردن #طلا از آنجا خبرساز شده است.
🔸از سوی دیگر #ونزوئلا در سالهای اخیر به خاطر ورشکستگی شدید اقتصادی، تورم بیسابقه در دنیا، صدرنشینی در جدول کشورهای فلاکتزدهی #بانک_جهانی، قرار گرفتن در فهرست #تحریم آمریکا، برخورداری از بزرگترین ذخایر نفتی و مواردی از این دست شناخته میشود و از این نظر، اگر نگوییم به طور #ساختاری، شباهتهایی #صوری با کشور ما دارد.
🔸اما یک جایی هست که این شباهتهای صوری، جای خود را به شباهتهای ساختاری میدهد و آن نحوهی عملکرد فاجعهبار اقتصادی دو کشور در عین برخورداری از منابع عظیم نفتی و معدنی است. همین مسئله هم باعث شده که اقتصاددانان منتقد دولت و حکومت، به ویژه در یکی دو سال اخیر نسبت به #ونزوئلایی شدن ایران، یعنی رسیدن به جایی که برای مثال حقوق ماهیانه یک معلم تنها کفاف خرید ۷ عدد #تخممرغ و یک قالب #پنیر را بدهد، هشدار میدهند. اخیراً همجواری نام ایران با ونزوئلا در جدول کشورهایی با بالاترین شاخص #فلاکت بیش از پیش به این انگاره دامن زده است.
🔸داستان شباهتهای ایران و ونزوئلا بسیار مفصل است و در این مقال کوتاه نمیگنجد، اما به طور خلاصه خاستگاه بحران در هر دو کشور یکی است و به سیاستهای غلط اقتصادی در دوران اوج و نضج گرفتن قیمت #نفت در دنیا بازمیگردد. یعنی همان دورهای که حدود ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت دست دولت احمدینژاد با کشور ۸۰ میلیونی ایران را گرفت و حدود ۳۵۰ میلیارد دلار دست دولت کمونیست چاوز با کشور ۳۰ میلیونی ونزوئلا را. همان موقع که وضع مردم دو کشور به ظاهر مقدار زیادی خوب شد و #واردات بیرویه جای #تولید و توسعهی صنایع و کشاورزی را گرفت و فرصتی طلایی در اختیار کشور فرصتطلبی چون #چین برای صادرات اجناس بنجل خود پیش آورد.
🔸برای مثال یادمان نمیرود که چگونه در دولت #احمدینژاد به گندمکاران، در جایی که گندم کیلویی ۱۲۰۰ تومان قیمتگذاری شده بود، آرد وارداتی کیسهای ۵۰۰ تومانی میدادند و قند در دل آنها آب میکردند. و هزاران مورد بدتر از این که بازشماری آنها از حوصلهی این یادداشت خارج است. باری، احمدینژاد و چاوز با تقسیم بخشی از آن درآمد رویایی بین طبقات محروم جامعه، آنهم به اسم عدالت اجتماعی یک #خیانت بزرگ نیز کردند و آن به قول #سعید_حجاریان زیر و رو کردن ارزشهای اصیل جامعه و از بین بردن #طبقهی_متوسط و فرهیختهی جامعه بود که حرص و ولعی برای دریافت #رانتهای اقتصادی بادآورده نداشتند.
🔸به عبارتی، در اثر سرکوب طبقهی متوسط و تعطیلی نهادهای مهمی چون سازمان #برنامه_و_بودجه بود که معلوم نشد بالاخره چه بر سر آن رقم نجومی ۸۰۰ میلیارد دلار آمد. و از همانجا هم بود که داستان #اختلاسها شروع شد و حتی دامن معاون اول احمدینژاد را گرفت. از همانجا هم بود که #فاصلهی_طبقاتی هی بیشتر و بیشتر شد و طبقهای #نوکیسه به اسم #کاسبان_تحریم شکل گرفت که جز برای خود رفاه و آسایش مادی را روا نمیبیند. همین طبقه هم هست که حالا با نفوذ بالای اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود هر روز اوضاع را بدتر از دیروز و ما را بیشتر و بیشتر به مرز #ونزوئلایی شدن نزدیک میکند.
🔸با تمام این اوصاف، شاید برخی بگویند که شرایط #ایران با #ونزوئلا یکی نیست، که واقعا هم نیست. اما این دلیل نمیشود که با این روند فزایندهی #تحریمها، این فروپاشی اقتصادی، این استیصال دولت آقای #روحانی در ادارهی مملکت، این فراگیری بیماری خانمانسوز #کرونا، این مخالفت با پیوستن به کنوانسیونهایی چون Fatf، این سقوط آزاد ارزش پول ملی و ... فکر کنیم که از خطر بزرگ ونزوئلایی شدن در امان هستیم. به ویژه اگر #دونالد_ترامپ زخمی و ناکام در برقراری ارتباط با ایران، دوباره بر کرسی ریاستجمهوری آمریکا بنشیند. آنها هم که برای مثال و به اشتباه فکر میکنند با رشد قیمت #دلار و ارزهای خارجی در دورهی تحریم و ترک صادرات و واردات، برخی سهمهای بزرگ و صادراتمحورِ #بورس رونق میگیرد، یا #شیاد هستند و یا #خوشخیال.
https://t.me/tafakorjanbi1398
📍بسیار مهم 👇
✍ نوکیسههای #میلیاردر و نوسانگیر بورس تهران!
♦یکی از آفات بزرگ این روزهای بازار سرمایه، شکلگیری جماعتی از میلیاردرهای نوکیسه #حقیقی است. واقعیت این است که تا پیش از دست گذاشتن #دولت روی بازار سرمایه، تعداد سهامداران حقیقیِ صاحب سرمایههای میلیاردی خیلی نبود و در نهایت یک عدد ۳رقمی را تشکیل میداد. با فضایی که دولت در ماههای نخست امسال در بورس به وجود آورد، خیلی از سهامداران خرد حقیقی به سودها و سرمایههای بالای یک میلیارد تومان دست یافتند و به عبارتی تعداد میلیاردرهای بورس ۴رقمی شد. این اتفاق در حالی افتاد که میلیونها سهامدار خرد با دعوت مجموعهی حکومت و با سرمایههای زیر ده بیست میلیون تومان به بازار سرمایه پیوسته بودند. بعد از بهرهبرداری دهها هزار میلیارد تومانی دولت، نهادهای حکومتی و سفتهبازان و سبدگردانها از بورس تهران و آغاز روند اصلاح و ریزش بازار، سهامداران خرد ماندند و یک مشت وعدهی رسمی، که آنها را به #تابآوری در برابر این ریزش دعوت میکرد. از اینجا داستان وارد فازی دیگر شد و رفتار بورس حسابی تغییر کرد. به طوریکه از یک طرف #حقوقیهای حکومتی به جان سهامداران خرد افتادند و از یک طرف، میلیاردرهای نوکیسهی بازار، که میدانستند حریف حقوقیها و نوسانگیری آنها نمیشوند. پس همین گروه اخیر تصمیم گرفتند که به جای همراهی با بازار و سهامداران خرد، از آنها #نوسانهای یکی دو روزه بگیرند. یعنی سهمهای ارزنده و جاماندهی کوچک و متوسط را در کف قیمت بخرند و روز بعد یا بعدتر در سقف قیمت بفروشند و ده پانزده درصدی نوسان بگیرند. واقعیت این است که چنین نوسانگیریهایی با سرمایههای ده بیست میلیون تومانی، تقریباً نه ممکن و نه سودآور است، اما وقتی پای چند میلیارد تومان پول در میان باشد، همین چند درصد سود هم رقم قابلتوجهی میشود. ردپای این میلیاردرهای نوکیسه را حالا میتوان در بسیاری از کانالهای تلگرامی بورس پیدا کرد. همانها که خود را #بازیگر برخی سهمها معرفی میکنند و برای باقی بازار #مرثیه میسرایند. واقعیت این است، که رفتار این افراد #نوکیسه همانقدر برای بورس تهران مضر است که رفتار #حقوقیهای بزرگ و حکومتی غیرمسئول. اینجاست که باید به سهامداران خرد نسبت به پیروی از این افراد #فرصتطلب هشدار داد.
https://t.me/tafakorjanbi1398
✍ نوکیسههای #میلیاردر و نوسانگیر بورس تهران!
♦یکی از آفات بزرگ این روزهای بازار سرمایه، شکلگیری جماعتی از میلیاردرهای نوکیسه #حقیقی است. واقعیت این است که تا پیش از دست گذاشتن #دولت روی بازار سرمایه، تعداد سهامداران حقیقیِ صاحب سرمایههای میلیاردی خیلی نبود و در نهایت یک عدد ۳رقمی را تشکیل میداد. با فضایی که دولت در ماههای نخست امسال در بورس به وجود آورد، خیلی از سهامداران خرد حقیقی به سودها و سرمایههای بالای یک میلیارد تومان دست یافتند و به عبارتی تعداد میلیاردرهای بورس ۴رقمی شد. این اتفاق در حالی افتاد که میلیونها سهامدار خرد با دعوت مجموعهی حکومت و با سرمایههای زیر ده بیست میلیون تومان به بازار سرمایه پیوسته بودند. بعد از بهرهبرداری دهها هزار میلیارد تومانی دولت، نهادهای حکومتی و سفتهبازان و سبدگردانها از بورس تهران و آغاز روند اصلاح و ریزش بازار، سهامداران خرد ماندند و یک مشت وعدهی رسمی، که آنها را به #تابآوری در برابر این ریزش دعوت میکرد. از اینجا داستان وارد فازی دیگر شد و رفتار بورس حسابی تغییر کرد. به طوریکه از یک طرف #حقوقیهای حکومتی به جان سهامداران خرد افتادند و از یک طرف، میلیاردرهای نوکیسهی بازار، که میدانستند حریف حقوقیها و نوسانگیری آنها نمیشوند. پس همین گروه اخیر تصمیم گرفتند که به جای همراهی با بازار و سهامداران خرد، از آنها #نوسانهای یکی دو روزه بگیرند. یعنی سهمهای ارزنده و جاماندهی کوچک و متوسط را در کف قیمت بخرند و روز بعد یا بعدتر در سقف قیمت بفروشند و ده پانزده درصدی نوسان بگیرند. واقعیت این است که چنین نوسانگیریهایی با سرمایههای ده بیست میلیون تومانی، تقریباً نه ممکن و نه سودآور است، اما وقتی پای چند میلیارد تومان پول در میان باشد، همین چند درصد سود هم رقم قابلتوجهی میشود. ردپای این میلیاردرهای نوکیسه را حالا میتوان در بسیاری از کانالهای تلگرامی بورس پیدا کرد. همانها که خود را #بازیگر برخی سهمها معرفی میکنند و برای باقی بازار #مرثیه میسرایند. واقعیت این است، که رفتار این افراد #نوکیسه همانقدر برای بورس تهران مضر است که رفتار #حقوقیهای بزرگ و حکومتی غیرمسئول. اینجاست که باید به سهامداران خرد نسبت به پیروی از این افراد #فرصتطلب هشدار داد.
https://t.me/tafakorjanbi1398