✍️ نقدی بر ادعای رئیس #سازمان_بورس دربارهی #ساماندهی کانالهای بورسی!
🔸در #خبرها آمده است که رئیس جدید #سازمان_بورس و اوراق بهادار، یعنی دکتر #حسن_قالیباف_اصل، در دیدار با #وزیر_اقتصاد اظهار داشته است که «به زودی فعالیت افراد در شبکههای اجتماعی مرتبط با بازار سرمایه ساماندهی میشود.»
🔸راستش این خبر از دیدگاه #تفکر_جانبی تا اینجا و با این لحن و ادبیات، اصلا خبر خوبی نیست. خوب نیست، چون #ابهام زیادی دارد و از #نیت گوینده چیزی را برملا نمیکند. خوب نیست، چون نتیجهی این اظهارات و دخالتها را بارها دیدهایم و دیدهایم که چگونه خشک و تر با هم میسوزند. برای مثال در همین برخوردهای غیرقانونی اخیر، یکی دو تا از #خبرگان بازار هم طعمهی زیادهخواهی و تسویهحساب شخصی قرار گرفتند.
🔸نکتهی نخست در مورد اظهارات آقای قالیباف اینکه، ساماندهی کردن فعالیت افراد و رسانهها در #شبکههای_اجتماعی، در صلاحیت سازمان بورس نیست و هیچ ربطی به آن ندارد و در حیطهی وظایف آن هم نمیگنجد. چه، #سازمان_بورس یک نهاد مالی با شرح وظایف مشخص است و نه در مقام ضابط قضایی فعالیت دارد و نه در جایگاه #مدعیالعموم.
🔸از آن بالاتر، حضور و فعالیت در #شبکههای_اجتماعی هم، همانطور که از عنوان این شبکهها نیز پیداست، به هیچ کسی، به ویژه نهادهای غیرارتباطاتی ربطی ندارد. این شبکهها جزئی از لوازم زندگی امروز مردم به حساب میآیند و برای تبادل فکر و نظر افراد طراحی شدهاند. تنها نهادهایی میتوانند به شبکههای اجتماعی ایراد بگیرند و در کار آنها دخالت کنند که به این منظور تعریف شدهاند. این نهادها هم تنها زمانی مجاز به دخالت هستند که چیزی خلاف نص صریح قانون در کار شبکهها کشف کنند. همانچیزی که قانون از آن با عنوان مخالفت با مبانی اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران یاد میکند.
🔸با این تفاصیل، شاید در این میان، تنها چیزی که به سازمان بورس در رابطه با فعالیت #شبکههای_اجتماعی ارتباط پیدا میکند، جبههگیری در برابر #نشر_اکاذیب تاثیرگذار بورسی و برخورد واسطهمند (واسطهی قضایی) با کسانی است که با افعال مذمومی چون #سیگنالفروشی و دعوت به پستوهای تاریک ذهن خود، جو سالم بازار را به چالش میکشند و جیب افراد تازهوارد و ناآگاه را خالی میکنند.
🔸همان #دانای_کلهای دروغین بورس، که در گروههای #خصوصی و احیانا با برخورداری از #رانتهای_خبری، به فروش بهشت و جهنم بورس مشغولاند. جز این افراد، هر کسی حق دارد، که نظرش را مبتنی بر دلایل و شواهد روشن با دیگران به اشتراک بگذارد. و این حق برای دیگران نیز محفوظ است که گزارشهای دروغ یا اخبار گمراهکننده را گزارش کنند.
https://t.me/tafakorjanbi1398
🔸در #خبرها آمده است که رئیس جدید #سازمان_بورس و اوراق بهادار، یعنی دکتر #حسن_قالیباف_اصل، در دیدار با #وزیر_اقتصاد اظهار داشته است که «به زودی فعالیت افراد در شبکههای اجتماعی مرتبط با بازار سرمایه ساماندهی میشود.»
🔸راستش این خبر از دیدگاه #تفکر_جانبی تا اینجا و با این لحن و ادبیات، اصلا خبر خوبی نیست. خوب نیست، چون #ابهام زیادی دارد و از #نیت گوینده چیزی را برملا نمیکند. خوب نیست، چون نتیجهی این اظهارات و دخالتها را بارها دیدهایم و دیدهایم که چگونه خشک و تر با هم میسوزند. برای مثال در همین برخوردهای غیرقانونی اخیر، یکی دو تا از #خبرگان بازار هم طعمهی زیادهخواهی و تسویهحساب شخصی قرار گرفتند.
🔸نکتهی نخست در مورد اظهارات آقای قالیباف اینکه، ساماندهی کردن فعالیت افراد و رسانهها در #شبکههای_اجتماعی، در صلاحیت سازمان بورس نیست و هیچ ربطی به آن ندارد و در حیطهی وظایف آن هم نمیگنجد. چه، #سازمان_بورس یک نهاد مالی با شرح وظایف مشخص است و نه در مقام ضابط قضایی فعالیت دارد و نه در جایگاه #مدعیالعموم.
🔸از آن بالاتر، حضور و فعالیت در #شبکههای_اجتماعی هم، همانطور که از عنوان این شبکهها نیز پیداست، به هیچ کسی، به ویژه نهادهای غیرارتباطاتی ربطی ندارد. این شبکهها جزئی از لوازم زندگی امروز مردم به حساب میآیند و برای تبادل فکر و نظر افراد طراحی شدهاند. تنها نهادهایی میتوانند به شبکههای اجتماعی ایراد بگیرند و در کار آنها دخالت کنند که به این منظور تعریف شدهاند. این نهادها هم تنها زمانی مجاز به دخالت هستند که چیزی خلاف نص صریح قانون در کار شبکهها کشف کنند. همانچیزی که قانون از آن با عنوان مخالفت با مبانی اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران یاد میکند.
🔸با این تفاصیل، شاید در این میان، تنها چیزی که به سازمان بورس در رابطه با فعالیت #شبکههای_اجتماعی ارتباط پیدا میکند، جبههگیری در برابر #نشر_اکاذیب تاثیرگذار بورسی و برخورد واسطهمند (واسطهی قضایی) با کسانی است که با افعال مذمومی چون #سیگنالفروشی و دعوت به پستوهای تاریک ذهن خود، جو سالم بازار را به چالش میکشند و جیب افراد تازهوارد و ناآگاه را خالی میکنند.
🔸همان #دانای_کلهای دروغین بورس، که در گروههای #خصوصی و احیانا با برخورداری از #رانتهای_خبری، به فروش بهشت و جهنم بورس مشغولاند. جز این افراد، هر کسی حق دارد، که نظرش را مبتنی بر دلایل و شواهد روشن با دیگران به اشتراک بگذارد. و این حق برای دیگران نیز محفوظ است که گزارشهای دروغ یا اخبار گمراهکننده را گزارش کنند.
https://t.me/tafakorjanbi1398
📍اختصاصی #تفکر_جانبی 👇
✍ آیا #ایران در آستانهی #ونزوئلایی شدن است؟!
🔸همهی ما کمابیش اطلاعاتی دربارهی اقتصاد زمینگیر کشور #ونزوئلا داریم و داستان برخی مصائب اقتصادی مردم این مملکت را در خلال اخبار دیده، خوانده و شنیدهایم. یکی از دلایل اصلی آشنایی ایرانیها با این کشور آمریکای لاتین و حوزهی دریای کارائیب، روابط نزدیک #محمود_احمدینژاد با رئیسجمهور سوسیالیست آن، یعنی #هوگو_چاوز بود. روابطی که با جانشین چاوز، یعنی #نیکلاس_مادورو نیز تداوم یافته و این اواخر با صدور #بنزین به ونزوئلا و وارد کردن #طلا از آنجا خبرساز شده است.
🔸از سوی دیگر #ونزوئلا در سالهای اخیر به خاطر ورشکستگی شدید اقتصادی، تورم بیسابقه در دنیا، صدرنشینی در جدول کشورهای فلاکتزدهی #بانک_جهانی، قرار گرفتن در فهرست #تحریم آمریکا، برخورداری از بزرگترین ذخایر نفتی و مواردی از این دست شناخته میشود و از این نظر، اگر نگوییم به طور #ساختاری، شباهتهایی #صوری با کشور ما دارد.
🔸اما یک جایی هست که این شباهتهای صوری، جای خود را به شباهتهای ساختاری میدهد و آن نحوهی عملکرد فاجعهبار اقتصادی دو کشور در عین برخورداری از منابع عظیم نفتی و معدنی است. همین مسئله هم باعث شده که اقتصاددانان منتقد دولت و حکومت، به ویژه در یکی دو سال اخیر نسبت به #ونزوئلایی شدن ایران، یعنی رسیدن به جایی که برای مثال حقوق ماهیانه یک معلم تنها کفاف خرید ۷ عدد #تخممرغ و یک قالب #پنیر را بدهد، هشدار میدهند. اخیراً همجواری نام ایران با ونزوئلا در جدول کشورهایی با بالاترین شاخص #فلاکت بیش از پیش به این انگاره دامن زده است.
🔸داستان شباهتهای ایران و ونزوئلا بسیار مفصل است و در این مقال کوتاه نمیگنجد، اما به طور خلاصه خاستگاه بحران در هر دو کشور یکی است و به سیاستهای غلط اقتصادی در دوران اوج و نضج گرفتن قیمت #نفت در دنیا بازمیگردد. یعنی همان دورهای که حدود ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت دست دولت احمدینژاد با کشور ۸۰ میلیونی ایران را گرفت و حدود ۳۵۰ میلیارد دلار دست دولت کمونیست چاوز با کشور ۳۰ میلیونی ونزوئلا را. همان موقع که وضع مردم دو کشور به ظاهر مقدار زیادی خوب شد و #واردات بیرویه جای #تولید و توسعهی صنایع و کشاورزی را گرفت و فرصتی طلایی در اختیار کشور فرصتطلبی چون #چین برای صادرات اجناس بنجل خود پیش آورد.
🔸برای مثال یادمان نمیرود که چگونه در دولت #احمدینژاد به گندمکاران، در جایی که گندم کیلویی ۱۲۰۰ تومان قیمتگذاری شده بود، آرد وارداتی کیسهای ۵۰۰ تومانی میدادند و قند در دل آنها آب میکردند. و هزاران مورد بدتر از این که بازشماری آنها از حوصلهی این یادداشت خارج است. باری، احمدینژاد و چاوز با تقسیم بخشی از آن درآمد رویایی بین طبقات محروم جامعه، آنهم به اسم عدالت اجتماعی یک #خیانت بزرگ نیز کردند و آن به قول #سعید_حجاریان زیر و رو کردن ارزشهای اصیل جامعه و از بین بردن #طبقهی_متوسط و فرهیختهی جامعه بود که حرص و ولعی برای دریافت #رانتهای اقتصادی بادآورده نداشتند.
🔸به عبارتی، در اثر سرکوب طبقهی متوسط و تعطیلی نهادهای مهمی چون سازمان #برنامه_و_بودجه بود که معلوم نشد بالاخره چه بر سر آن رقم نجومی ۸۰۰ میلیارد دلار آمد. و از همانجا هم بود که داستان #اختلاسها شروع شد و حتی دامن معاون اول احمدینژاد را گرفت. از همانجا هم بود که #فاصلهی_طبقاتی هی بیشتر و بیشتر شد و طبقهای #نوکیسه به اسم #کاسبان_تحریم شکل گرفت که جز برای خود رفاه و آسایش مادی را روا نمیبیند. همین طبقه هم هست که حالا با نفوذ بالای اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود هر روز اوضاع را بدتر از دیروز و ما را بیشتر و بیشتر به مرز #ونزوئلایی شدن نزدیک میکند.
🔸با تمام این اوصاف، شاید برخی بگویند که شرایط #ایران با #ونزوئلا یکی نیست، که واقعا هم نیست. اما این دلیل نمیشود که با این روند فزایندهی #تحریمها، این فروپاشی اقتصادی، این استیصال دولت آقای #روحانی در ادارهی مملکت، این فراگیری بیماری خانمانسوز #کرونا، این مخالفت با پیوستن به کنوانسیونهایی چون Fatf، این سقوط آزاد ارزش پول ملی و ... فکر کنیم که از خطر بزرگ ونزوئلایی شدن در امان هستیم. به ویژه اگر #دونالد_ترامپ زخمی و ناکام در برقراری ارتباط با ایران، دوباره بر کرسی ریاستجمهوری آمریکا بنشیند. آنها هم که برای مثال و به اشتباه فکر میکنند با رشد قیمت #دلار و ارزهای خارجی در دورهی تحریم و ترک صادرات و واردات، برخی سهمهای بزرگ و صادراتمحورِ #بورس رونق میگیرد، یا #شیاد هستند و یا #خوشخیال.
https://t.me/tafakorjanbi1398
✍ آیا #ایران در آستانهی #ونزوئلایی شدن است؟!
🔸همهی ما کمابیش اطلاعاتی دربارهی اقتصاد زمینگیر کشور #ونزوئلا داریم و داستان برخی مصائب اقتصادی مردم این مملکت را در خلال اخبار دیده، خوانده و شنیدهایم. یکی از دلایل اصلی آشنایی ایرانیها با این کشور آمریکای لاتین و حوزهی دریای کارائیب، روابط نزدیک #محمود_احمدینژاد با رئیسجمهور سوسیالیست آن، یعنی #هوگو_چاوز بود. روابطی که با جانشین چاوز، یعنی #نیکلاس_مادورو نیز تداوم یافته و این اواخر با صدور #بنزین به ونزوئلا و وارد کردن #طلا از آنجا خبرساز شده است.
🔸از سوی دیگر #ونزوئلا در سالهای اخیر به خاطر ورشکستگی شدید اقتصادی، تورم بیسابقه در دنیا، صدرنشینی در جدول کشورهای فلاکتزدهی #بانک_جهانی، قرار گرفتن در فهرست #تحریم آمریکا، برخورداری از بزرگترین ذخایر نفتی و مواردی از این دست شناخته میشود و از این نظر، اگر نگوییم به طور #ساختاری، شباهتهایی #صوری با کشور ما دارد.
🔸اما یک جایی هست که این شباهتهای صوری، جای خود را به شباهتهای ساختاری میدهد و آن نحوهی عملکرد فاجعهبار اقتصادی دو کشور در عین برخورداری از منابع عظیم نفتی و معدنی است. همین مسئله هم باعث شده که اقتصاددانان منتقد دولت و حکومت، به ویژه در یکی دو سال اخیر نسبت به #ونزوئلایی شدن ایران، یعنی رسیدن به جایی که برای مثال حقوق ماهیانه یک معلم تنها کفاف خرید ۷ عدد #تخممرغ و یک قالب #پنیر را بدهد، هشدار میدهند. اخیراً همجواری نام ایران با ونزوئلا در جدول کشورهایی با بالاترین شاخص #فلاکت بیش از پیش به این انگاره دامن زده است.
🔸داستان شباهتهای ایران و ونزوئلا بسیار مفصل است و در این مقال کوتاه نمیگنجد، اما به طور خلاصه خاستگاه بحران در هر دو کشور یکی است و به سیاستهای غلط اقتصادی در دوران اوج و نضج گرفتن قیمت #نفت در دنیا بازمیگردد. یعنی همان دورهای که حدود ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت دست دولت احمدینژاد با کشور ۸۰ میلیونی ایران را گرفت و حدود ۳۵۰ میلیارد دلار دست دولت کمونیست چاوز با کشور ۳۰ میلیونی ونزوئلا را. همان موقع که وضع مردم دو کشور به ظاهر مقدار زیادی خوب شد و #واردات بیرویه جای #تولید و توسعهی صنایع و کشاورزی را گرفت و فرصتی طلایی در اختیار کشور فرصتطلبی چون #چین برای صادرات اجناس بنجل خود پیش آورد.
🔸برای مثال یادمان نمیرود که چگونه در دولت #احمدینژاد به گندمکاران، در جایی که گندم کیلویی ۱۲۰۰ تومان قیمتگذاری شده بود، آرد وارداتی کیسهای ۵۰۰ تومانی میدادند و قند در دل آنها آب میکردند. و هزاران مورد بدتر از این که بازشماری آنها از حوصلهی این یادداشت خارج است. باری، احمدینژاد و چاوز با تقسیم بخشی از آن درآمد رویایی بین طبقات محروم جامعه، آنهم به اسم عدالت اجتماعی یک #خیانت بزرگ نیز کردند و آن به قول #سعید_حجاریان زیر و رو کردن ارزشهای اصیل جامعه و از بین بردن #طبقهی_متوسط و فرهیختهی جامعه بود که حرص و ولعی برای دریافت #رانتهای اقتصادی بادآورده نداشتند.
🔸به عبارتی، در اثر سرکوب طبقهی متوسط و تعطیلی نهادهای مهمی چون سازمان #برنامه_و_بودجه بود که معلوم نشد بالاخره چه بر سر آن رقم نجومی ۸۰۰ میلیارد دلار آمد. و از همانجا هم بود که داستان #اختلاسها شروع شد و حتی دامن معاون اول احمدینژاد را گرفت. از همانجا هم بود که #فاصلهی_طبقاتی هی بیشتر و بیشتر شد و طبقهای #نوکیسه به اسم #کاسبان_تحریم شکل گرفت که جز برای خود رفاه و آسایش مادی را روا نمیبیند. همین طبقه هم هست که حالا با نفوذ بالای اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود هر روز اوضاع را بدتر از دیروز و ما را بیشتر و بیشتر به مرز #ونزوئلایی شدن نزدیک میکند.
🔸با تمام این اوصاف، شاید برخی بگویند که شرایط #ایران با #ونزوئلا یکی نیست، که واقعا هم نیست. اما این دلیل نمیشود که با این روند فزایندهی #تحریمها، این فروپاشی اقتصادی، این استیصال دولت آقای #روحانی در ادارهی مملکت، این فراگیری بیماری خانمانسوز #کرونا، این مخالفت با پیوستن به کنوانسیونهایی چون Fatf، این سقوط آزاد ارزش پول ملی و ... فکر کنیم که از خطر بزرگ ونزوئلایی شدن در امان هستیم. به ویژه اگر #دونالد_ترامپ زخمی و ناکام در برقراری ارتباط با ایران، دوباره بر کرسی ریاستجمهوری آمریکا بنشیند. آنها هم که برای مثال و به اشتباه فکر میکنند با رشد قیمت #دلار و ارزهای خارجی در دورهی تحریم و ترک صادرات و واردات، برخی سهمهای بزرگ و صادراتمحورِ #بورس رونق میگیرد، یا #شیاد هستند و یا #خوشخیال.
https://t.me/tafakorjanbi1398