زوربا
3.5K subscribers
7.08K photos
856 videos
15 files
2.59K links
Download Telegram
✍️ #علی_لاریجانی از عدم ثبت‌نام خود در انتخابات آینده‌ی مجلس گفته و #محمدرضا_باهنر زبان به انتقاد از دولت رئیسی گشوده است. ظاهراً کم‌کم اصول‌گرایان قدیمی هم دارند متوجه نیتِ جریان #خالص‌ساز فرقه‌ی پایداری می‌شوند و می‌فهمند که آن‌ها هم در بازی این جماعت با جمهوری اسلامی جایگاهی ندارند! خلاصه ماه‌های پرالتهابی پیش روی کشور است و به نظر تکلیف خیلی چیزها در آینده‌ای نه‌چندان دور روشن خواهد شد!

@zorba1398
✍️ آخرین دوا!
[هشدار جدی درباره‌ی آینده‌ی جریان #خالص‌ساز]

📍بخشی از یادداشت اخیر دکتر
#سعید_حجاریان

گمان می‌کنم خوانندگان این نوشته حتماً تاکنون از خود پرسیده‌اند که چرا بعضی تصمیم‌های حاکمیتی- ولو تصمیم‌های درست- دیرهنگام اتخاذ می‌شوند و جامه‌ی عمل می‌پوشند. عرب‌ها مثلی معروف دارند و می‌گویند: آخر الدّواء الکیّ! یعنی، بعد از آن‌که معالجه‌ از قبیل پماد و ضماد مثمر ثمر نبود، باید به داغ‌زدن متوسل شد. این رویه در پزشکی امروز مرسوم است و پزشکان، با دستگاه کوتر سرِ رگ‌هایی را که خون‌شان بند نمی‌آید، داغ می‌زنند تا از خون‌ریزی جلوگیری به‌ عمل آید. به‌ نظر می‌رسد این شیوه عمل به سیاست ما ورود کرده است. در واقع، ما مشکلات را در همان ابتدا حل نمی‌کنیم، و به‌قدری تعلل می‌کنیم تا به مرحله‌ داغ‌زدن برسیم. مرحله‌ای که ممکن است آثاری به‌مراتب بدتر از وضع قبلی به‌جا بگذارد. در ایران پس از انقلاب، چند رویداد یا چند لحظه داغ‌زدن را تجربه کرده‌ایم. مواردی که می‌توانستیم بخشی از آن‌ها را پیش از وقوع کنترل کنیم و یا پس از مدتی مانع انجام‌شان شویم.

با این حال به نظر می‌رسد در بعضی موارد از مرحله داغ‌زدن هم فراتر رفته‌ و به مرگ، به‌عنوان تنها راه‌حل تمسک می‌جوییم. چنانکه در نمونه‌های پزشکی شاهد هستیم از مقطعی پزشکان از بیمار قطع امید و طی فرآیندی از او سلب حیات می‌کنند. شاید، مهم‌ترین رویداد سیاسی مرتبط با این وضعیت پدیده‌ای است که «
#خالص‌سازی» نام گرفته است. «خالص‌سازی» نه ابتدای یک فرآیند است و نه انتهای آن. این فرآیند نخست از طریق نظارت استصوابی و دیگر ابزارهای حذفی و تبلیغی به‌منظور «#مخلص‌سازی» و «غیریت‌ستیزی» انجام گرفت که طی آن بخش عمده‌ای از نیروهای سیاسی از صحنه رقابت حذف شدند. سپس، مرحله «خالص‌سازی» کلید خورد که در آن عبور از «مخلص‌ها» در دستور کار قرار گرفت. نکته اینجاست که نوک پیکان نقد سیاسی اصلاح‌طلبان و هر نیروی منتقدی نباید متوجه مرحله «خالص‌سازی» بلکه باید متوجه نقطه صفر این فرآیند که همان «مخلص‌سازی» است، باشد. چه آن‌که محذوفان مرحله «خالص‌سازی» همان برکشیدگان دوره «مخلص‌سازی» بوده‌اند. باری، انتهای فرآیندی که با «مخلص‌سازی» آغاز شد و اخیراً به «خالص‌سازی» رسیده است، به «#خلاص‌سازی» رهنمون می‌شود؛ «خلاص‌سازی» بوروکراسی و عرصه عمومی از هر آن چیز و هر آن کس که «دیگری» محسوب می‌شود. تأسف‌آور آن‌که برکشیدگان دوره «خلاص‌سازی» امتحان‌پس‌نداده‌ترینِ نیروها هستند و آینده نشان خواهد داد برکشیدگان این مرحله چگونه افرادی خواهند بود و این دردی است بی‌درمان که به قول مولوی، آن را دوا نباشد!

🔸پ.ن: این یادداشت آقای حجاریان فقط ناظر به توصیف شرایط فعلی نیست و در آخرین سطور آن نسبت به آینده‌ی مملکت با حضور این جریانِ فاشیستِ خالصساز به طور جدی هشدار می‌دهد!

@zorba1398