زهردارو| رضا شیبانی
1.17K subscribers
936 photos
116 videos
22 files
127 links
شرح روزگار ما

نوشته های رضا شیبانی
@reza_sheibani
Download Telegram
نکاتی درباره ردصلاحیت یک نماینده و سخنی برادرانه با ایشان


.بعضی نماینده ها، قبل از دولت فعلی، شاسی بلند گرفته اند که چنین رانت هایی یک مفسده بزرگ و مرسوم در مجلس ماست که اعتماد عمومی را سلب کرده است.

۲. آقای نماینده رد صلاحیت شده تبریز، با وجود علم به این مسئله، در جریان استیضاح وزیر سابق صمت، به او افترا می زند که برای کسب رای اعتماد در استیضاح، به نماینده ها شاسی بلند داده است. این یک دروغگویی غیراخلاقی بود. این نماینده با شکایت وزیر در دادگاه محکوم و به استناد همان افترا و مسائل دیگر ( که مهم تر از افتراست) رد صلاحیت می شود.

۳. حال چنین القا می کنند که نظام دچار فساد سیستماتیک است و او را به خاطر افشای شاسی بلندها رد صلاحیت کرده اند.

۳. باید گفت شما اگر واقعا افشاگر و عدالتخواه بودید، باید این مسئله را در همان سال ۹۹ و ۴۰۰ و با ذکر اسامی نماینده های شاسی بلند گرفته افشا می کردید. شما در برابر فساد اصلی سکوت کرده و این فساد را به فردی منسوب کرده اید که نقشی در آن فساد نداشته و با این کار حیثیت فردی بیگناه را لجن مال کرده اید

۴. شما و اعضای ستادتان یک بساط لجن پراکنی و افترازنی شاخدار بر علیه مخالفان سیاسی خود راه انداخته بودید که با قاطعیت عرض می کنم بنده را به شک در مسلمانی شما رسانده است. در خویشتن تامل کنید. سابقه جبهه و خدمت به نظام نافی سقوط در دره های رذالت و ذلت نیست. دستی به سر و روی دفترتان بکشید. اوباش پروری هیچ کس را در سیاست امروز به جایی نمی رساند. شایسته نیست در دفتر یک نماینده مجلس در جمهوری اسلامی کسانی پرسه بزنند که نه اخلاق دینی دارند نه مرام ملی و صبح تا شب فحش می دهند و تبلیغات ضدملی و پانترکی می کنند.

#رضا_شیبانی

@zahrdaroo
طرفدار تاج و کلاهی نباشیم
عزیزم! دوزاری ، دوشاهی نباشیم

وطندوست باشیم مانند #سردار
اگر هم نظامی ، سپاهی نباشیم

همه راست باشیم هر جا که هستیم
چپی ، راستی ، اشتباهی نباشیم

زمین خورد هر کس که سر در هوا بود
به دنبال جاهی و چاهی نباشیم

چو پروانه سوزیم با داغ ایران
گرفتار بیگانه خواهی نباشیم

بیایید ما نیز #سرباز باشیم
که در یوم دین ، دادگاهی نباشیم

برای همه کشته هامان بگرییم
عزادارهای جناحی نباشیم

#رضا_شیبانی

#شعر_فارسی
#هواپیمای_اوکراینی
#ایران
#شهدای_کرمان
#سردار #سرباز

@zahrdaroo
زهردارو| رضا شیبانی
پانکردیسم به اندازه پانترکیسم بد است. بلکه بدتر. آنچه در ارومیه اتفاق افتاده نتیجه ایده غلطی ست که به نظام انداختند و گفتند می توان با آزاد گذاشتن فکر پانترکی جلوی پانکردیسم را گرفت. غافل از این که راه مقابله با قوم گرایی، قوم گرایی نیست. بلکه ایراندوستی…
پانکردیسم به اندازه پانترکیسم بد است. بلکه بدتر. آنچه در ارومیه اتفاق افتاده نتیجه ایده غلطی ست که به نظام انداختند و گفتند می توان با آزاد گذاشتن فکر پانترکی جلوی پانکردیسم را گرفت. غافل از این که راه مقابله با قوم گرایی، قوم گرایی نیست. بلکه ایراندوستی ست. نتیجه این شد که امروز در ارومیه، شهر تمدن شیعه می رقصند و می خوانند ارومیه کردستانه! نمی گویند ایران است. می گویند کردستان است و کردستانی که مدنظرشان است کردائیل است و بس. آنچه اسرائیل خوابش را دیده!

آقایان نمی خواهید بیدار شوید؟؟؟

به جای نشر اندیشه ایراندوستی و تفکر ملی و دیانت، آذربایجان را به میدان جنگ دوقطبی های کاذب مانند ترک_کرد، ترک_ایرانشهری و ... وانهادید و حاصل این شد. آقایانی که برای تعصبات پانترکی خود، تئوری هایی چون "ایران موزاییک اقوام" و "ایران کشور کثیرالمله" صادر کردند ارومیه را به این روز رساندند. کسانی که هر هشدار دهنده ی انقلابی را با مارک ایرانشهری نواختند و چهره های وجیه المله را با پروژه ی" برچسب ایرانشهری" هتک حیثیت کردند، میدان را برای این رقص ها خالی کردند.

به خود بیایید وبه جای خوابیدن در باد رای اولی تبریز و ارقام متزلزل ناشی از فحاشی به کوروش! میدان را از تفکرات قومی، از هر جانبی که باشد، بگیرید و به ایراندوستی واگذار کنید. مبادا فضا را به متعصب های نادانی وانهید که تا دیروز قره باغ آزاد می کردند و امروز قرمه سبزی !! این ها ایران را عرصه جدال تعصب و قومیت می خواهند....

آخر و عاقبت میدانداری نادرقاضی پورها و حضرت پورها در ارومیه و نابود کردن و تکفیرِ ایراندوستی ، رقص پانکردیسم در خیابان های ارومیه شد و آخر و عاقبت ورژن های تبریزی، خدا می داند چه فتنه ای خواهد بود....

#رضا_شیبانی



@zahrdaroo
زهردارو| رضا شیبانی
مجسمه نظامی گنجوی در میدان ونک تهران
رونمایی از مجسمه نظامی گنجوی شاعر بزرگ ایرانی در میدان ونک تهران

اعتراض وقیحانه محافل جعل تاریخ در جمهوری باکو یکی از حاشیه های خاص این رونمایی ست.
نظامی شاعری پارسی زبان است و در دوران او منطقه گنجه و شروان بخشی از کشور ایران بود و او بارها کشورش ایران را ستوده و در کنار فردوسی یکی از شاعران نهضت شعوبیه(ملی گرا) ایران است. او از جمله می گوید:

همه عالم تن است و ایران، دل
نیست گوینده زین قیاس خجل

چون که ایران دل زمین باشد
دل ز تن به بود یقین باشد

در شرایطی کشور تازه تاسیس و بی تاریخ جمهوری باکو، با ادعای ناسیونالیسم ترکی، نظامی را ملک خود می انگارد که نظامی حتی یک بیت شعر ترکی ندارد و به درست یا غلط بارها در آثار خود به هجو ترکان پرداخته است:

ترکی صفت وفای ما نیست
ترکانه سخن سزای ما نیست

آن کز نسب بلند زاید
او را سخن بلند باید

البته باید گفت این هجویات در شان ترکانی ست که به قلمرو ایران هجوم می آوردند و نظامی قصد ستیره با هیچ نژادی را نداشته است.

او در عصری می زیسته که زبان در منطقه آذربایجان و آران، هنوز به ترکی دگرگشت نیافته بود. حسین محمدزاده صدیق استاد جعل تاریخ ادبیات، سال ها پیش در اقدامی کودکانه، اشعار شاعری به اسم نظامی قارامانلی شاعر قرن یازدهم عثمانی را به اسم نظامی گنجوی به چاپ رسانید که رسوایی عمیقی به جا گذاشت. تا جایی که محافل دانشگاهی ترکیه و کتابخانه خدیویه مصر نیر به این امر اعتراض کردند.

باری به هر جهت نظامی شاعر ایران است و از منظر تاریخ مشترک جمهوری باکو با ایران می تواند، سرمایه فرهنگی برای مردمان آن سوی ارس نیز باشد؛ به این شرط که گذشته ایرانی خود را انکار نکنند. وگرنه با هیچ پنطقی جور در نمی آید که صبح تا شب در رسانه هایشان به ایران و زبان فارسی دشنام دهند اما شاعر زبان فارسی و ملی گرای ایرانی را ملک اختصاصی خود بنامند.

#رضا_شیبانی




@zahrdaroo
هر زمان ارتش باکو شروع به حرکات ایذایی برای سنجش حساسیت ایران درباره کریدور جعلی زنگه زور می کند، سایبری های پانترک اللاهی و نفوذی های ستاد نقطه تنفس، شروع به آدرس غلط دادن می کنند که "خرزوخانِ جریان ایرانشهری" به دنبال برهم زدن مناسبات است. این ها رسما عامل بیگانه شده اند.


گشایش سفارت جمهوری آذربایجان در ایران مسیری ست دیپلماتیک و منطقی که توسط نظام طی می شود و جزئی کوچک از مسیر مهار رژیم باکوست. اما هرگز نباید گمان کرد که با گشایش این سفارتخانه، اصل خطر از میان خواهد رفت؛ بلکه اصل پروژه دشمن یعنی ایجاد کریدور تورانی_صهیونی ناتو، در مرز ایران با ارمنستان به شکل پیچیده و چندوجهی جاری ست. گذشته از برنامه ریزی ناتو برای قراردهی ارمنستان و دولت مخملی و سوروسی پاشینیان در مدار خود، از جانب رژیم باکو و محور پانترکی_صهیونی نیز بازی خاصی شکل گرفته است.

دشمن از جانب باکو به دنبال حساسیت سنجی و حساسیت زدایی ست. در این میان وظیفه لابی رژیم باکو در ایران آدرس غلط دادن در داخل برای کلاپسه کردن خط قرمز نظام است. بدین مفهوم که همزمان با بعضی تحرکات دشمن نظیر جابجایی های نظامی، جریان نفوذی اش در داخل، خطر بیرونی را غیرواقعی جلوه داده و با آدرس غلط و کلیشه ای "جریان ایرانشهری به دنبال تنش با همسایه است" از پروژه دشمن حساسیت زدایی می کند. کار به جایی می رسد که امروز و فردا یا روزی در آینده، نظام با دست و پای ناآماده ضربه نهایی دشمن را به نظاره می نشیند.
در تمام این مراحل و در حاشیه این حساسیت زدایی و حساسیت سنجی، تبلیغاتی ضدایرانی با اسم رمز "ضدایرانشهر"، شکل گرفته است. این پروژه ی ضدایرانشهر، علی الظاهر و برای فرار از مشکل قانونیِ ایرانستیزی، ضد مسئله ای به نام ایرانشهری ست. اما در واقع کاری به کار نظریه ایرانشهری فردی به اسم جواد طباطبایی که تیراژ کتاب هایش از ۱۵۰۰ نسخه فراتر نمی رود، ندارد. بلکه یک ایرانستیزی استعاری ست که ایراندوستان و هشدار دهندگان نسبت به پروژه ضدایرانی پانترکیسم را هدف قرار داده است. این ایرانستیزی استعاری، روز به روز جریان پانترکیسم را شارژ می کند. تا جایی که این جریان در روز مبادا، در داخل فاجعه ای می آفریند که نظام را مجبور به نوشیدن جام زهر درباره خط قرمز خود در زنگه زور می کند.
پروژه دشمن این است و نقش آفرینی خائنانه فرقه پانترک اللاهی که حتی جسارت را به جایی رسانده که حسینیون را نیز به اسرائیلی بودن متهم می کند، از این قرار است.

#رضا_شیبانی



@zahrdaroo
به جان داغداران می وزی ای باد نوروزی
که از نو آتش از خاکستر دل ها بر افروزی

به دشت لاله ها ، آه تو جان تازه می بخشد
بزن ای باد نوروزی که جانبخشی و جانسوزی

اگر از مام هستی کام می جوییم ناکامیم
جهان گرگ است با ما بره های خام آغوزی

فغان کردی که در آیینه خانه گم شدی یک عمر
تو نیز آیینه ای ، ای سنگ ! با خود کینه می توزی

چه می بندی به خود آرایه ؟ عریان باش و زیبا باش
شهیدان چمن را نیست حتی یک کفن روزی

به صد خورشید جز نقصان ما روشن نخواهد شد
به کبریت خِرَد باید چراغ دل بر افروزی

رفو خواهد شد این پیراهن از روبرو صدچاک
اگر ای خالق یوسف ز ما مژگان به هم دوزی...

#رضا_شیبانی

@zahrdaroo
سید جواد میری می گوید ایرانشهری، اندیشه راست افراطی ست.
او مدعی خواهد بود که منظورش اندیشه ایرانشهری جواد طباطبایی ست. اما دقت در نظرات میری نشان می دهد که ستیزه او با همان (ایران بزرگ فرهنگی )ست که منحصر در جواد طباطبایی نیست؛ اصلا ربطی به جواد طباطبایی ندارد و ایران بزرگ فرهنگی یک حقیقت تاریخی و تمدنی ست. رهبر انقلاب ، امام خامنه ای نیز از ایران بزرگ فرهنگی سخن می گوید. به عین کلمه و عبارت سخن می گوید. از اتحاد ملت های فارسی زبان و تمدن ایرانی اسلامی می گوید.
جواد میری وقتی از اندیشه ایرانشهری جواد طباطبایی حرف می زند، از بی سوادی و کتاب نخوانی مخاطبین خود سوء استفاده کرده و دقیقا مختصات ایران بزرگ فرهنگی را ارائه و آن را در پوشش نقد سکولاریسم طباطبایی آماج تخریبات مزورانه می کند. هدف شبه فلسفه ی تخریبگرایانه ی او در واقع خودِ خود ایران است.

در واقع امثال میری، مزورانه، راه ایرانستیری را یافته اند. آنان سیبل استعاری از ایرانشهری ساخته و با تحریک تعصبات مذهبی ناظران و حتی سیستم امنیتی ساده اندیش، به تخریب ایران می پردازند. در واقع آنان به اسم نقد نظریه ایرانشهری جواد طباطبایی، با پیش کشیدن عباراتی متظاهرانه چون اسلامشهر، ایران بزرگ فرهنگی را به نفع جهان پانترکیسم تخریب می کنند.

اما اندیشه راست افراطی در واقع همان چیزی ست که امثال میری از آن سخن می گویند: جهان ترک! که همین امروز تمام امپریالیست های عالم از ناتو گرفته تا صهیونیسم جمع شده اند تا یک وجب راه در مسیر زنگه زور را برای این جهان ترک تصرف کنند و آن را از نهستی به هستی برسانند.

پانترکیسم وطنی ، گرچه نسب در فرقه استالینی دموکرات دارد و فرقوی زاده است اما مانند تمام چپ های جهان از حزب کوموله گرفته تا سازمان مجاهدین خلق، به دامن راست گرایی غلطیده و نوزاد شیرخواره ی مهد کنگره آمریکا و پارلمان هلند، سوئد و ... شده اند و اروپا مهد پرورش راست افراطی ست.
جهان ترک مدنظر امثال میری، جهانی انتزاعی ست که هرگز موجود نبوده، اما موجودیت ان در آینده منوط است به نابودی و تجزیه تمام کشورهای کهن از جمله ایران!! منوط است به جنگ های بزرگ.
اگر کردستیزی، ارمنی ستیزی، روس ستیزی، آذری ستیری و ایرانستیزی را از جهان ترکی میری بگیرید آیا چیزی از آن باقی می ماند؟؟
این است راست افراطی که در دشنام به اقوام دیگر معنا می یابد... راست افراطی را در زوزه ی گرگ بیابید!

#رضا_شیبانی

#جواد_میری

#پانترکیسم#ایرانشهری#ترک#جواد_طباطبایی


@zahrdaroo
#احمدی_نژاد دنبال فتنه گری ست. او روزی که رییس جمهور بود و باید به جای لفاظی، بی حاشیه کار می کرد، با اظهارات نسنجیده درباره هولوکاست، پاس گل به اسرائیل می داد. اما امروز که باید برای غزه فریاد بزند سکوت کرده و بیگی افاضه میکند که سکوت احمدی نژاد در اعتراض به رفتارهای نظام با اوست!
احمدی نژاد، روزی که بخش بزرگی از مردم مسلمان ایران منتقد رفتارهای او بودند، پشت دعای تعجیل فرج پنهان می شد و لطمه به اعتقادات مهدوی عج می زد. اما امروز به گونه ای دیگر مشغول وهن نظام اسلامی ست و با لودگی های فوتبالی برای ثبت نام در انتخاباتی آمده است که خود اعتراف می کند ‎#ردصلاحیت خواهد شد.

بیگی که تنها نیروی نخبگانی باقی مانده در اطراف اوست، چند روز پیش گفته بود اگر احمدی نژاد بدون هماهنگی رد صلاحیت شود اتفاقات خوبی نمی افتد. باور کنید احمدی نژادی ها انگیزه بیشتری از سبزهای ۸۸ برای فتنه گری دارند. اما خوشبختانه از انجام چنین کاری ناتوانند. آنان همچون دشمنان انقلاب چشم به درگذشت رهبر دوخته اند‌.

احمدی نژاد رد صلاحیت خواهد شد. اما مسئله اینجاست که رفتارهای او و جریان انحرافی، پالس دادن به آمریکاست. آنان در تلاش برای آلترناتیو نشان دادن خود به آمریکا برای دوران توهمی پس از درگذشت رهبری و پساجمهوری اسلامی هستند. باور احمدی نژادی ها اتمام نظام با مرگ رهبری ست.‏ سکوت احمدی نژاد در قبال کشتار غزه، پالس تغزلی برای آمریکا و اسراییل است. ایده انان در غمزه و اشاره با غرب این است که تنها جریانی هستند که با وجود تقابل با رهبری، اما همچنان در مراکز نظامی و انقلابی نفوذ دارند و می توانند ایران را با مهار نیروهای انقلاب به مدار غرب، بازگردانند.
از این روست که شما در جریان بهاری، سایبری هایی را می یابید که سوپرانقلابی تر از رهبری هستند و خود را ذی نفوذ در جمهوری اسلامی معرفی می کنتد و حتی پا فراتر گذشته و مدعی مبارزه با نفوذ در نظامند....

#رضا_شیبانی

ادامه دارد.

@zahrdaroo
مزیت باگرات گالستانیان بر پاشینیان، این ست که مخالف بخشیدن کریدور زنگه زور به جمهوری باکوست. شما پانترک اللاهی ها چه شده که طرفدار پاشینیان شده اید؟
نه اینکه طرفداری شما از پاشینیان، به خاطر وادادگی او و تصمیمش برای بخشیدن مرز ایران با ارمنستان به باکوست؟؟؟

امروز همه فهمیده اند شما لابیگری رژیم باکو و کریدور جعلی زنگه زور را می کنید و ذره ای برای خاک ، امنیت ملی و منافع ایران ارزش قائل نیستید.

_هر کس از کلمه ارمنی و داشناک به عنوان دشنام استفاده کرد، بی شک سر درآخور رژیم باکو دارد. این ادبیات، ادبیات آن رژیم است.

#رضا_شیبانی

@zahrdaroo
آیا شهر ‎#خوی، ترکستان ایران است؟
حمدالله مستوفی مورخ قرن هشتم، در نزهت القلوب درباره خوی می نویسد:
مردمش سفید چهره ختایی نژاد و خوب صورت‌اند و بدین سبب خوی را ترکستان ایران خوانند.
او سپس درباره ‎#زبان_آذربایجان می گوید:
زبانشان ‎#پهلوی مغیر است!
یعنی همان ‎#آذری .
این لقب ترکستان ربطی به ترکیت ندارد. خوی به خاطر داشتن دختران زیبا با قیافه های خاص ختایی، در دوره ای به ترکستان ایران معرف بوده. دقت کنید ترک در ادبیات فارسی معنی زن زیبا را هم دارد!
انگار امروز بگوییم تبریز، پاریس ایران است. آیا تبریزی ها فرانسوی می شوند؟
درباره نژاد مردم خوی، اظهار نظر قابل تامل دیگر، مربوط به گونزالس کلاویخو، جهانگرد اسپانیایی قرن نهم هجری(پانزده میلادی) ست. او می گوید مردم خوی، ارمنی نژادند.

#رضا_شیبانی

@zahrdaroo
علمای شیعه در تبریز در حضور ناصرالدین میرزا ولیعهد با سید علی محمد باب مناظره می کنند؛ ولیعهد، گزارش مناظره را در نامه ای برای پدرش محمدشاه می نویسد. هم ناصرالدین میرزا و هم محمدشاه ترکزبان قجراند. اما نامه به فارسی ست؟ چرا؟ چون طبیعت زبانی مکتوب در قاجار هم ‎#فارسی بوده
.این دروغ بزرگی ست که می گویند رضاشاه فارسی را رسمی کرد. فارسی از هزار سال پیش در آذربایجان مانند دیگر جاهای ایران، زبان طبیعی کتابت بوده. اسناد سلجوقیان فارسی ست. کتب درسی ربع رشیدی تبریز فارسی بوده. اسناد رصدخانه مراغه فارسی بوده. نامه های صفویه فارسی بوده و ...
فارسی زبان آذربایجان است و منافاتی هم با ترکزبانی آذری ها ندارد. به قول شهریار، ما آذربایجانی ها دو زبانه ایم. این طبیعت باید حفظ شود و هیچ کدام از این دو زبان از طبیعت فرهنگی ما حذف نشود. صدالبته باید از قالب کردن ترکی استانبولی و ترکی دولتی باکو به آذربایجان جلوگیری کرد.

#رضا_شیبانی

@zahrdaroo
پانترکیسم متظاهر به انقلابیگری شکلی از پانترکیسم است که از نفاق ظاهری به نفاق گفتمانی رسیده است. در پروپاگاندای این سویه از پانترکیسم، مبانی انقلابیگری به گونه ای جعل می شود که مختصات ایرانیت، با نام ‎#ایرانشهری، خلاف اسلام و انقلاب عنوان می شود.
این جریان خطرناک ترین نفاق عصر حاضر است و با ریشه های درخت تنومند ایران، موریانگی می کند و به هر جا می رسد، ملت و ایران را مقابل با امت و اسلام قرار می دهد. البته چون نمی تواند مستقیما هجوِ ایران کند، از نام استعاری ‎#ایرانشهری برای ایران استفاده می کند و آن را می کوبد.‏
پانترکیسم متظاهر به انقلابیگری، در این مسیر از متقابل کردن تزِ "ملی گرای قلابی سلطنت طلب" و آنتی تزِ "پانترکیسم علنی" استفاده کرده و در میانه جنگ زرگری این دو، نفوذ خود را در سیستم های حاکمیتی، سنتز می کند.
این همان نظریه سناریو نویسی تز، آنتی تز و سنتز در نمایشنامه نویسی ست که توسط طراحان این بازی به خوبی استفاده شده است.

پانترکیسم متظاهر به انقلابیگری وجود دارد و هر کس منکر آن بود، مشکوک است. یک ضرب المثل انگلیسی می گوید هنر شیطان این بود که به انسان باوراند که وجود ندارد و سپس در لحظه موعود بر وجود انسان غالب شد.

#رضا_شیبانی

@zahrdaroo
مبنای حق در یک مملکت مترقی و مبتنی بر قانون، #شهروندی ست. حق شهروندی در قانون اساسی هر کشوری فارغ از قومیت و رنگ و نژاد بر مبنای شهروندی و ملیت آن کشور تعریف شده است. کسی که چشم می بندد و دهن وا می کند و از کلمات مبهم و "فاقد توافق جمهور" سخن می گوید و فی المثل می گوید:
حق ترک را خواهم داد
حق کرد را ائله خواهم کرد
حق لر را بئله خواهم کرد و ..
چنین کسی نه می داند حق چیست؛ نه حتی می داند ترک و کرد و لر و .... کیستند.
در چنین جامعه ای، آحاد جامعه گرفتار تفرقه می شوند و برای "تعریف به مطلوب" کلمات تعریف نشده به جان هم می افتند. فکر می کنید نسل کشی در کشورهایی که تجزیه می شوند چرا اتفاق می افتد؟ دقیقا در مسیر تعریف به مطلوب همین عبارات تعریف نشده؛ مثل حق ترک ها، حق لر ها، حق فلان ، حق بهمان...

در یوگسلاوی هم جنگ سر همین بود:
حق صرب ها
حق مسلمان ها
حق کروات ها


و ....


ای کاش آنانکه ادعای جراح بودن دارند، تیغ خود را بر شاهرگ اتحاد جامعه نزنند. خونی که پاشید و پراکنده شد به رگ باز نمی گردد.

#رضا_شیبانی

@zahrdaroo
آقای پزشکیان متاسفانه نهج البلاغه را به همان شکلی تفسیر می کند که کسانی چون موسی خیابانی، مسعود رجوی، اکبر گودرزی و ... تفسیر کردند. تفسیر به رای بدون علم فقهی و استنتاج خلاف نص از نص!
البته هر گز قصد مقایسه این عزیز را با آن تبهکاران ندارم. صرفا حقیقتی را گفتم ولو تلخ!

حداقل در یک مورد ایشان با استناد به نامه نوشتن امام علی به مالک اشتر، والی مصر، نتیجه می گیرد که سیستم حکومتی حضرت امیر ع، فدرالیسم قومی بوده؛ چون مصر در زمان او والی داشته است و والی مالیات جمع می کرده و در اداره ولایت خود اختیارات داشته است....به همین سادگی از نکاتی مبهم به استنتاجی می رسد که اتفاقا خلاف نص کلام و‌خلاف سیره حکومت داری امام علی ع بوده است. پزشکیان توجه نمی کند و یا اشاره نمی کند که:

۱. تمام ولایات، مالیات جمع آوری شده را به مرکز حکومت می فرستادند. چیزی که در تاریخ و در روایات به آن واضحا اشاره شده است. مثلا در داستان طلحه و زبیر در تاریخ آمده که مالیات فلان ولایت اسلامی به مدینه رسید. امام ان را به طور برابر میان عرب و عجم و سابقون و موالی تقسیم کرد و باعث نارضایتی طلحه و زبیر شد.

۲. مالک اشتر و دیگر استانداران امیر ع ، قرابت قومی با ولایات محل ماموریت خود نداشتند. مالک از قبیله بنی نخع و اهل یمن بود، در حالی که مامور به مصر شد. زیاد بن ابیه، از قریش بود و روزی به ولایت فارس و روزی دیگر به ولایت آذربایجان، آران و ارمنیه منصوب شد. سلمان فارسی اهل جی سپاهان بود و منصوب به مدائن در عراق و ... کجای این فدرالیسم قومی ست؟

۳.در نص کلام امیر المومنین مخالفت صریح حضرتش با خودمختاری وجود دارد. پیش از جنگ صفین، امام ع نامه نگاری های بسیاری با معاویه داشت. در یکی از نامه ها، معاویه از امام طلب خودمختاری می کند. مادلونگ مستشرق آلمانی در کتاب ارزشمند خود، جانشینی پیامبر به این نامه نگاری ها به تفصیل پرداخته است. امام علی ع در پاسخ به این نامه ضمن مخالفت صریح با ایده خودمختاری ولایات در حکومت اسلامی می گوید: تمام ولایات مملکت اسلامی باید به شکل مساوی درباره مسائل و مشکلات مسلمین، مسئولیت بپذیرند.

۴. پیش از جنگ جمل، ابوموسی اشعری که والی کوفه بود خواست خودمختاری بورزد و از بسیج سپاه برای امام علی خودداری کرد. دعوی او این بود که قبایل کوفه می خواهند در این جنگ بی طرف بمانند. امام بلافاصله او را عزل کرد و نیروهای امام به فرماندهی مالک اشتر، به کوفه رفته و او را از کوفه راندند.

و ده ها نکته تاریخی دیگر که نشان می دهد امام با هرگونه خودگردانی قومی و قبیله ای و حاکمیت ملوک الطوایفی سر ستیزه داشت و امر حکومت و امت را بری از قبایل و تعصبات قومی می دید.

#رضا_شیبانی

@zahrdaroo
این بلاهت است یا سیاست؟‎
پزشکیان در کنار نوه ‎اسماعیل‌سیمیتقو از اشرار تجزیه طلب کرد؛ اسماعیل سیمیتقو به دنبال تشکیل حکومت طایفه ای کرد در آذربایجان غربی بود و در این مسیر یک روز با عثمانی و دیگر روز با اتاترک متحد می شد. او به قصاب مردم آذربایجان غربی معروف است.

سیمیتقو در وقایع جیلولوق، به سفارش حکومت عثمانی و برای زمینه سازی جنگ ترک و ارمنی در ایران، رهبر آسوری ها را کشت و فتنه ای را که منحصر در عثمانی بود به ایران کشاند و سپس از عثمانی دعوت کرد وارد ایران شود. این شرور خون آشام، در ادامه، خود دست به قتل عام مردم ارومیه و خوی زد‏.
او چندین دوره برای تجزیه ایران شورش و هر بار برای کردی سازی در ارومیه، خوی و سلماس، هزاران نفر آذری را نسل کشی کرد. نهایتا در سال ۱۳۰۹، به دست قوای دولتی به هلاکت رسید.
پرسش اینجاست پزشکیان چه نیتی از عکس گرفتن با نوه او دارد؟ آیا نمی داند سیمیتقو از نمادهای پانکردیسم است؟


#رضا_شیبانی


@zahrdaroo
برای شیخ کلید بی بی سی:

روی سر دستار ، اما زیر سر ناقوس دارد
بحر تاریکی است گرچه دعوی فانوس دارد

گرچه قفل از بخت و بند از دست ما نگشود اما
در نهان با خود ‎#کلید گنج دقیانوس دارد

تا ندارد در مسلمانی و جمع دین و دنیاست
از خدا می ترسد اما، کدخدا را "دوس دارد"

#رضا_شیبانی

@zahrdaroo
شعر انتخاباتی
#کیف_انگلیسی

می ترسم از دنیای جاسوسی ، پلیسی
از شایعات داغ بنگاه بی بی سی

می ترسم از آن ها که  با خنده نشستند
روی بنر با چه افاده با چه فیسی

می ترسم از تعیین آرا در کبابی
می ترسم از تشکیل آرای سوسیسی

می ترسم از  حرص دهن های گشاده
می ترسم از جادوی  کیف انگلیسی


ای شهر دامان تو را آلوده دیدم
باران نمی آید ولی هر روز خیسی

دور از هیاهو فعله ای می افتد از برج
به به عجب مرگی ، عجب نعش نفیسی

#رضا_شیبانی
دوشنبه؛سوم اسفند 94

@zahrdaroo
ای سر که با سر نیزه ها پیوند داری
آخر بگو کی سر به بالین می گذاری؟

اندوهباران غروب شام پیداست
از مشرقی خونین که بر سر نیزه داری

ای غرق در گودال خون، ای عرش زخمی
آهی بکش ، آهی ، که "خون دریا" بباری

در این خزان آه! ای بهار بی نهایت
کی لاله های پیکرت را می شماری؟

زیباست بر سر نیزه آوای انا العشق
زیباست در نخجیر آواز قناری

زیباست این، زیباست این،زیباست ، زیباست!
وقتی گشاید بال، مرغ بیقراری

عشق این چنین تقدیر ها را دوست دارد
با عشق این تقدیر را سر می سپاری

تقدیر اگر از حلق اسماعیل رد شد
قربانی شایسته تر می خواست ، باری...

حلق حسین است این ، نه اسماعیل ، دریاب
کیفیت این تحفه را ای تیغ کاری!

#رضا_شیبانی


@zahrdaroo
"گرسنگان قدرت"، جامعه ای ذلیل می خواهند که برایشان نقش گارسون را بازی کند؛ و نخستین قدم برای ذلیل کردن ملتی بزرگ، این است که فرومایگان را درهم و دینار می بخشند که به گرانمایگان آن جامعه، که هر یک چراغی در ظلمات تاریخند، ناسزا گویند....
آثار بالینی این "درم پاشی" در جامعه ی ما پدیدار است. کسانی پدید آمده اند که شغلشان فحاشی به قلل فرهنگ ایران است. فردوسی ستیزی، کوروش ستیزی، فلسفه ستیزی، پارسی ستیزی و .... همه و همه پروژه هایی از تاریکخانه ی اشباح استثمار و استعمارند.
جامعه ای که کوروش نداشته باشد، گرفتار چنگیز می شود. جامعه ای که فردوسی نداشته باشد، هذیان می گوید و گرفتار تتلو و تهی می شود. جامعه ای که فلسفه نداشته باشد و فانوس اندیشه اش را کشته باشند به چاه بلاهت و سفاهت می افتد و در اراجیف کف چاه راه نجات می جوید بی آنکه بداند راه رهایی در بالاست. جامعه ای که زبان ملی و مشترک نداشته باشد، گرفتار نسل کشی می شود.....
و چه لقمه ی راحت الحلقومی ست چنین جامعه ای!

#رضا_شیبانی

#ایران_شهر_بی_دفاع
#ایران

@zahrdaroo
این روزها، این مسخره بازی های خنده دار برای تشکیل دولت و جولان دادن نابخردانی که هر یک از منطقه ای برخاسته و خود را ملتی جدا تصور کرده و به دنبال سهم از دولت اند، مرا وا می دارد تا سوگمندانه ایران را در توصیفات هگل، فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم بازخوانی کنم.
هگل مبدع ملت های نوین اروپایی ست. هم اوست که در فلسفه سیاست، برای اولین بار، از ملت و دولت سخن به میان می آورد و اروپا را از نظام های شاهی و قبیله ای به سمت تشکیل دولت_ملت های نوین راهنمایی می کند. جالب است که در این مسیر الگوی او ایران است.
به زبان ساده هگل می گوید کشور باید ملت و دولت داشته باشد. و این ملت و دولت، تعریفی جدا از جماعتی دارد که در یک جغرافیا زندگی می کنند و برای خود شاه و رییس قبیله و ... دارند.
او تعاریفی برای ملت و دولت دارد که بسیار مشروح است. اما به طور خلاصه ایران کهن را مثال می آورد. هگل از اعتقاد مشترک و جمعی ایرانیان باستان به خدا به عنوان نور در آیین زرتشت به عنوان راز یگانه و ملت شدن ایرانیان باستان سخن می گوید. او سپس نور را به خرد ربط داده و در ستایش چنین باوری از خدا، عنصر خردمندی جمعی را از این عبارت بیرون می کشد. شاید در این میانه توصیفات هگل از ایرانیان، اندکی رنگ و بوی شاعرانه، ستایشگر و شهودی دارد، اما در نهایت سخنی متکی بر علم تاریخ می گوید؛ بدین مضمون که: تاریخ جهان با ایران آغاز می شود. چرا که اولین ملت بودند و اولین دولت را تاسیس کردند.

پیداست که همزمان در نقاط دیگر نیز مردمانی بوده اند که باهم زیسته و حاکمانی داشته اند. این ملت بودن و دولت داشتن صرفا باهم بودن و داشتن حاکم نیست. عنصری خردمندانه غیر از رگ و نژاد باید در میان بوده و مبنای تشکیل دولت باید امری خردمندانه و ملی باشد. هگل به این مسئله اشاره می کند. همان مسئله نور و خرد.
هر چند در اروپایی که وام از اندیشه او می گیرد همچنان در فهم روایت هگل از ایران کوتاهی اتفاق می افتد و اروپاییان با فهم ناقص از روایت هگل از ایران، به سمت برساختن نژادی به نام آریا می روند و جنگ های نژادی اتفاق می افتد.
اصل اما این است: ایرانیان اولین کسانی بودند که با وجود مختلف بودن در ظواهر و چه بسا نژاد، بر مبنای اعتقادی جمعی و خردمندی گروهی در قامت یک ملت، ظهور یافتند و روح ملی خود را در قالب دولت ملی تجسد بخشیدند. همان که هگل به خوبی دریافته و از ان در جایی دیگر با عنوان "یگانگی در عین تکثر" یاد می کند و کوروش را به خاطر فرمانروایی چنین "یگانگی متکثر" می ستاید.

#رضا_شیبانی
#هگل#ایران#دولت#ملت


پ.ن:
الله نور السموات والارض

@zahrdaroo