تولد على در كعبه، حقيقت يا افسانه ؟
قسمت_اول
اسلامگرايان_شيعه براى تسلط بر جان و مال و فكر پيروانشان از گفتن هر #دروغ و ساختن هر افسانه اى دريغ نميكنند.
هرچقدر اين افسانه ها و دروغها بزرگتر و عجيب تر باشد، خوراندن آن در ذهن عوام آسانتر است زيرا #عوام علاقه خاصى به ماوراء الطبيعه و افسانه هاى تخيلى و شگفت انگيز در مورد بزرگان دينشان علاقه دارند.
يكى از اين #افسانه_ها كه به يكى از باورهاى مستحكم #عوام_شيعه تبديل شده است، تولد امام على درون كعبه است.
روحانيون داستان را چنين آغاز ميكنند كه وقتى #فاطمه_بنت_اسد، مادر #امام_على دچار درد زايمان شد، شبانه از خانه خارج شد و به سوى #كعبه روانه شد.
وقتى به ديوار كعبه رسيد، به ناگاه و به اذن خدا ديوار كعبه شكافت و او توانست وارد كعبه شود و درون اين چهار ديوارى مقدس فرزندش را به دنيا بياورد.
در ادامه نيز ميگويند جاى اين شكاف هنوز موجود است و #حكام_سعودى با الهام از وهابيت روى اين شكاف را پوشانده اند كه حقيقت براى مردم روشن نشود.
قبول اين داستان از سوى عوام چند جنبه دارد:
١- اينكه #امام اولشان در خانه خدا بدنيا آمده است و حاله مقدسى بر جنبه تولد او ميكشد
٢- اين واقعه نشان از عظمت و مقام ايشان در نزد #خداى_شيعيان دارد
٣- اين داستان حاله تقدسى به #امام_على ميدهد كه قبل و بعد از او كسى در اين جايگاه نبوده است.
امام وقتى اين داستان را براى كسى كه اهل مطالعه و خرد باشد توصيف كنيد، در اولين اظهار نظر ميگويد:
#كعبه در آن زمان محل نگه دارى #بتها بود و اينكه ايشان در آنجا بدنيا آمده نشان از ارادت خانواده ايشان به بتها دارد، زيرا كعبه براى دهه ها و يا صده ها يك بتكده بود و در آن بتهاى مورد احترام اقوام مختلف سرزمين حجاز نگه دارى ميشد.
استدلالهاى اسلامگرايان در مورد ساخت كعبه توسط #ابراهيم نيز نه سنديت تاريخى دارد و نه شواهد باستان شناسى مستند كه بشود از روى آن اين ادعا را اثبات كرد.
ادامه دارد ....
قسمت_اول
اسلامگرايان_شيعه براى تسلط بر جان و مال و فكر پيروانشان از گفتن هر #دروغ و ساختن هر افسانه اى دريغ نميكنند.
هرچقدر اين افسانه ها و دروغها بزرگتر و عجيب تر باشد، خوراندن آن در ذهن عوام آسانتر است زيرا #عوام علاقه خاصى به ماوراء الطبيعه و افسانه هاى تخيلى و شگفت انگيز در مورد بزرگان دينشان علاقه دارند.
يكى از اين #افسانه_ها كه به يكى از باورهاى مستحكم #عوام_شيعه تبديل شده است، تولد امام على درون كعبه است.
روحانيون داستان را چنين آغاز ميكنند كه وقتى #فاطمه_بنت_اسد، مادر #امام_على دچار درد زايمان شد، شبانه از خانه خارج شد و به سوى #كعبه روانه شد.
وقتى به ديوار كعبه رسيد، به ناگاه و به اذن خدا ديوار كعبه شكافت و او توانست وارد كعبه شود و درون اين چهار ديوارى مقدس فرزندش را به دنيا بياورد.
در ادامه نيز ميگويند جاى اين شكاف هنوز موجود است و #حكام_سعودى با الهام از وهابيت روى اين شكاف را پوشانده اند كه حقيقت براى مردم روشن نشود.
قبول اين داستان از سوى عوام چند جنبه دارد:
١- اينكه #امام اولشان در خانه خدا بدنيا آمده است و حاله مقدسى بر جنبه تولد او ميكشد
٢- اين واقعه نشان از عظمت و مقام ايشان در نزد #خداى_شيعيان دارد
٣- اين داستان حاله تقدسى به #امام_على ميدهد كه قبل و بعد از او كسى در اين جايگاه نبوده است.
امام وقتى اين داستان را براى كسى كه اهل مطالعه و خرد باشد توصيف كنيد، در اولين اظهار نظر ميگويد:
#كعبه در آن زمان محل نگه دارى #بتها بود و اينكه ايشان در آنجا بدنيا آمده نشان از ارادت خانواده ايشان به بتها دارد، زيرا كعبه براى دهه ها و يا صده ها يك بتكده بود و در آن بتهاى مورد احترام اقوام مختلف سرزمين حجاز نگه دارى ميشد.
استدلالهاى اسلامگرايان در مورد ساخت كعبه توسط #ابراهيم نيز نه سنديت تاريخى دارد و نه شواهد باستان شناسى مستند كه بشود از روى آن اين ادعا را اثبات كرد.
ادامه دارد ....
يك داستان و چندين سئوال بى جواب
آخوند: #فاطمه_بنت_اسد مادر امام على وقتى كه درد زايمان گرفت به سوى كعبه رفت،
ديوار كعبه شكافته شد و اين بانوى بزرگ وارد كعبه شد و در اين مكان مقدس،
مولود كعبه را به دنيا آورد.
علماى بزرگ شيعه در تمامى كتابهايشان اين واقعه را شرح داده و بر وجود آن صحه گذاشته اند.
سئوالات:
١) چه كسى اين داستان را تعريف كرده؟
٢) #علماى_شيعه حدود دو قرن بعد اولين كتب خود را نوشتند، چطور در مدت دو قرن اين خبر به آنها رسيد؟
٣) اينكار #فاطمه يعنى معجزه، مگر ايشان پيامبر بودند؟
٤) چرا در #قرآن اشاره اى به اين معجزه نشده؟
٥) چرا #پيامبر_اسلام در هيچ جا از اين معجزه ياد نكرد؟
٦) چرا #امام_على در هيچ جا و مخصوصا نهج البلاغه نامى از آن نبرد؟
٧) چرا پدر و مادر #امام_على با وجود اين اتفاق، به اسلام نگرويدند؟
از دل همين افسانه مضحك ميتوان بيش از صد سئوال بى جواب بيرون كشيد و #آخوندهاى_مخنث را رسوا كرد.
آخوند: #فاطمه_بنت_اسد مادر امام على وقتى كه درد زايمان گرفت به سوى كعبه رفت،
ديوار كعبه شكافته شد و اين بانوى بزرگ وارد كعبه شد و در اين مكان مقدس،
مولود كعبه را به دنيا آورد.
علماى بزرگ شيعه در تمامى كتابهايشان اين واقعه را شرح داده و بر وجود آن صحه گذاشته اند.
سئوالات:
١) چه كسى اين داستان را تعريف كرده؟
٢) #علماى_شيعه حدود دو قرن بعد اولين كتب خود را نوشتند، چطور در مدت دو قرن اين خبر به آنها رسيد؟
٣) اينكار #فاطمه يعنى معجزه، مگر ايشان پيامبر بودند؟
٤) چرا در #قرآن اشاره اى به اين معجزه نشده؟
٥) چرا #پيامبر_اسلام در هيچ جا از اين معجزه ياد نكرد؟
٦) چرا #امام_على در هيچ جا و مخصوصا نهج البلاغه نامى از آن نبرد؟
٧) چرا پدر و مادر #امام_على با وجود اين اتفاق، به اسلام نگرويدند؟
از دل همين افسانه مضحك ميتوان بيش از صد سئوال بى جواب بيرون كشيد و #آخوندهاى_مخنث را رسوا كرد.
تولد علی در کعبه حقيقت يا افسانه؟
قسمت_اول
همانطور كه تمامى شما مخاطبين محترم آگاهيد ملاهاى شيعه ميگويند مادر امام على كه #فاطمه_بنت_اسد نام داشته است، زمانى كه به درد زايمان گرفتار ميشود راهى كعبه ميشود آنگاه ديوار كعبه شكافته شده و او داخل كعبه شده و در آنجا وضع حمل كرده و فرزندش على بدنيا مى آيد.
قبل از پرداختن به اين #دروغ_بزرگ و تحليل زوايا و نكاتى كه دروغ بودن آنرا اثبات ميكند، خلاصه اصل اين روايت را براى شما مينويسم.
#خلاصه_روايت:
روزى عبّاس بن عبد المطّلب، یزید بن قعنب، گروهى از بنى هاشم و جماعتى از قبیله بنى عبدالعزّى در برابر خانه کعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد وارد مسجد شد،
در حالی که به حضرت امام على، نُه ماه آبستن بود و زمان وضع حملش فرا رسیده بود.
پس در برابر خانه کعبه ایستاد و نظر به جانب آسمان افکند و گفت:
پروردگارا! من به تو و به هر پیامبر و رسولى که فرستاده اى و به هر کتابى که نازل نموده اى، ایمان آورده ام و گفته هاى جدّم ابراهیم خلیل را که خانه کعبه را بنا کرده است، تصدیق نموده ام.
از تو تقاضا مى کنم به حق این خانه و به حق آن کسى که این خانه را بنا کرده است و به حق این فرزندى که در شکم من است و با من سخن مى گوید و با سخن گفتن خود، مونس من شده است و یقین دارم که او یکى از آیات جلال و عظمت تو است، این ولادت را بر من آسان کنى.
عباس و #یزید_بن_قعنب گفتند که: چون فاطمه از این دعا فارغ شد، دیدیم که دیوار عقب خانه خدا شکافته شد، فاطمه از آن شکاف داخل خانه شد و از دیدههاى ما پنهان شد، پس شکاف دیوار به اذن خدا به هم پیوست و ما چون خواستیم در خانه را بگشاییم، هرچه سعى کردیم، گشوده نشد، دانستیم که این امر از جانب خدا واقع شده است. فاطمه سه روز در داخل کعبه ماند، تا حدّی که اهل مکه در کوچه ها و بازارها این قصّه را نقل مى کردند و زنها در خانه ها این حکایت را یاد کرده و تعجّب مى نمودند.
روز چهارم که فرا رسید، همان قسمت از دیوار کعبه که شکافته شده بود، دیگر باره شکافته شد، فاطمه بنت اسد بیرون آمد در حالی که فرزند خود، علىّ بن ابىطالب را در دست داشت، گفت: اى مردم! به درستى که حقّ تعالى مرا از میان خلق خود برگزید و بر زنان برگزیدهای که پیش از من بوده اند، فضیلت داد...الى آخر
مهمترين #منابعى كه اين روايت را نقل كرده اند عبارتند از:
١) شيخ صدوق اليقين در باختصاص مولانا على ص ١٩١
٢) رجال نجاشى (ب نقل از صدوق) ص ٣٩٢
٣) شيخ مفيد در الارشاد ج ١ ص ٥
٤) شيخ طوسى در تهذيب الاحكام ج ٦ ص ١٩
٥) شيخ رضى در خصائص الائمه ص ٣٩
ادامه دارد...
قسمت_اول
همانطور كه تمامى شما مخاطبين محترم آگاهيد ملاهاى شيعه ميگويند مادر امام على كه #فاطمه_بنت_اسد نام داشته است، زمانى كه به درد زايمان گرفتار ميشود راهى كعبه ميشود آنگاه ديوار كعبه شكافته شده و او داخل كعبه شده و در آنجا وضع حمل كرده و فرزندش على بدنيا مى آيد.
قبل از پرداختن به اين #دروغ_بزرگ و تحليل زوايا و نكاتى كه دروغ بودن آنرا اثبات ميكند، خلاصه اصل اين روايت را براى شما مينويسم.
#خلاصه_روايت:
روزى عبّاس بن عبد المطّلب، یزید بن قعنب، گروهى از بنى هاشم و جماعتى از قبیله بنى عبدالعزّى در برابر خانه کعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد وارد مسجد شد،
در حالی که به حضرت امام على، نُه ماه آبستن بود و زمان وضع حملش فرا رسیده بود.
پس در برابر خانه کعبه ایستاد و نظر به جانب آسمان افکند و گفت:
پروردگارا! من به تو و به هر پیامبر و رسولى که فرستاده اى و به هر کتابى که نازل نموده اى، ایمان آورده ام و گفته هاى جدّم ابراهیم خلیل را که خانه کعبه را بنا کرده است، تصدیق نموده ام.
از تو تقاضا مى کنم به حق این خانه و به حق آن کسى که این خانه را بنا کرده است و به حق این فرزندى که در شکم من است و با من سخن مى گوید و با سخن گفتن خود، مونس من شده است و یقین دارم که او یکى از آیات جلال و عظمت تو است، این ولادت را بر من آسان کنى.
عباس و #یزید_بن_قعنب گفتند که: چون فاطمه از این دعا فارغ شد، دیدیم که دیوار عقب خانه خدا شکافته شد، فاطمه از آن شکاف داخل خانه شد و از دیدههاى ما پنهان شد، پس شکاف دیوار به اذن خدا به هم پیوست و ما چون خواستیم در خانه را بگشاییم، هرچه سعى کردیم، گشوده نشد، دانستیم که این امر از جانب خدا واقع شده است. فاطمه سه روز در داخل کعبه ماند، تا حدّی که اهل مکه در کوچه ها و بازارها این قصّه را نقل مى کردند و زنها در خانه ها این حکایت را یاد کرده و تعجّب مى نمودند.
روز چهارم که فرا رسید، همان قسمت از دیوار کعبه که شکافته شده بود، دیگر باره شکافته شد، فاطمه بنت اسد بیرون آمد در حالی که فرزند خود، علىّ بن ابىطالب را در دست داشت، گفت: اى مردم! به درستى که حقّ تعالى مرا از میان خلق خود برگزید و بر زنان برگزیدهای که پیش از من بوده اند، فضیلت داد...الى آخر
مهمترين #منابعى كه اين روايت را نقل كرده اند عبارتند از:
١) شيخ صدوق اليقين در باختصاص مولانا على ص ١٩١
٢) رجال نجاشى (ب نقل از صدوق) ص ٣٩٢
٣) شيخ مفيد در الارشاد ج ١ ص ٥
٤) شيخ طوسى در تهذيب الاحكام ج ٦ ص ١٩
٥) شيخ رضى در خصائص الائمه ص ٣٩
ادامه دارد...