#کتاب 🔸 به طعم فرهنگ
کتاب به طعم فرهنگ: جامعهشناسی سیاسی پییر بوردیو نوشته #حجتالله_ایوبی از سوی نشر #ثالث منتشر شد. نویسنده در این کتاب، تلاش کرده از #پییر_بوردیو، جامعهشناس فرانسوی به عنوان یک جامعهشناس سیاسی رونمایی کند. به تعبیر نویسنده، پیر بوردیو نامی شناختهشده در سپهر علوم انسانی به ویژه در عرصه #جامعهشناسی است. نظریه میدانها، و آفرینش مفاهیم مهم و تازهای مانند #هبیتوس (خیم)، #سرمایهنمادین، خشونت نمادین، طبقهبندی، رابطه بین هبیتوس و سلیقه و سبک زندگی پارهای از این مفاهیم مهم هستند. تلاش بوردیو برای گشودن راهمیانه بین عینی و ذهنی و گذر از دوگانههای رایج دورانش او را شایسته نام جامعهشناس برجسته و بزرگ روزگار ما نموده است. نظریه میدان و فضا را میتوان قلب تپنده نظریه عمومی او در جامعهشناسی دانست. یکی از برجستگیهای بوردیو، کوشش او برای بیرون کشیدن نظریههایش از پیمایشهای علمی و پرشماری است که با پژوهشگران انجام داده است.
کتاب به طعم فرهنگ: جامعهشناسی سیاسی پییر بوردیو نوشته #حجتالله_ایوبی از سوی نشر #ثالث منتشر شد. نویسنده در این کتاب، تلاش کرده از #پییر_بوردیو، جامعهشناس فرانسوی به عنوان یک جامعهشناس سیاسی رونمایی کند. به تعبیر نویسنده، پیر بوردیو نامی شناختهشده در سپهر علوم انسانی به ویژه در عرصه #جامعهشناسی است. نظریه میدانها، و آفرینش مفاهیم مهم و تازهای مانند #هبیتوس (خیم)، #سرمایهنمادین، خشونت نمادین، طبقهبندی، رابطه بین هبیتوس و سلیقه و سبک زندگی پارهای از این مفاهیم مهم هستند. تلاش بوردیو برای گشودن راهمیانه بین عینی و ذهنی و گذر از دوگانههای رایج دورانش او را شایسته نام جامعهشناس برجسته و بزرگ روزگار ما نموده است. نظریه میدان و فضا را میتوان قلب تپنده نظریه عمومی او در جامعهشناسی دانست. یکی از برجستگیهای بوردیو، کوشش او برای بیرون کشیدن نظریههایش از پیمایشهای علمی و پرشماری است که با پژوهشگران انجام داده است.
#کناب🔸سلطه مذکر
کتاب سلطهی مذکر (انتشارات آگه)، تصویری از گذشتهی جوامع اروپایی معاصر است. #پییر_بوردیو در این اثر درصدد نمایش ناخودآگاهی جمعی است، ناخودآگاهی که بر جلوههای مدرن و پیشامدرن نظم جنسیتی جوامع مدیترانهای تاکید دارد. او در ادامه، به بحث دربارهی جامعهی معاصر اروپا و جامعهی کابیلی در قبل از سرمایهداری میپردازد. بوردیو معتقد است که سلطهی مذکر ریشه در ناخوداگاه جمعی ما دارد و هرگز نمیتوان آن را دید. سلطهی مذکر را، چنان که از آن انتظار میرود، به سختی میتوان به چالش کشید. تلاش بوردیو برای ارائه ی دقیق ساختار مطلق و غیر تاریخی سلطهی مذکر است، چرا که تحلیل او زمینهای برای بررسی نظم جنسیتی و پروژه اجتماعی در دست اقدام مردان و زنان است و...
@Bookcitycc
کتاب سلطهی مذکر (انتشارات آگه)، تصویری از گذشتهی جوامع اروپایی معاصر است. #پییر_بوردیو در این اثر درصدد نمایش ناخودآگاهی جمعی است، ناخودآگاهی که بر جلوههای مدرن و پیشامدرن نظم جنسیتی جوامع مدیترانهای تاکید دارد. او در ادامه، به بحث دربارهی جامعهی معاصر اروپا و جامعهی کابیلی در قبل از سرمایهداری میپردازد. بوردیو معتقد است که سلطهی مذکر ریشه در ناخوداگاه جمعی ما دارد و هرگز نمیتوان آن را دید. سلطهی مذکر را، چنان که از آن انتظار میرود، به سختی میتوان به چالش کشید. تلاش بوردیو برای ارائه ی دقیق ساختار مطلق و غیر تاریخی سلطهی مذکر است، چرا که تحلیل او زمینهای برای بررسی نظم جنسیتی و پروژه اجتماعی در دست اقدام مردان و زنان است و...
@Bookcitycc
@DrNematallahFazeli
🔸خطای اتصال
▫️#نعمتالله_فاضلی ٣٠ تیر ١۴٠١
#پییر_بوردیو در سخنرانی با عنوان "کاربردهای اجتماعی دانش" میگوید آنها که در دانشگاهها قدرت دارند و دیگران را ارزیابی میکنند، "اما هرگز خود را در معرض ارزیابی شدنی قرار نمیدهند، نه در زمینه عملکردهای مدیریتیشان، نه در زمینه عملکردهای علمیشان، یعنی همان ارزیابیهایی که با سخاوتمندی تمام درباره دیگران اجرا میکنند" (بوردیو ۱۳۹۶: ج دوم ص ۷۶)، خارها و خطرهای نهاد علم هستند.
بوردیو میگوید مهمترین کار ویرانگری که این افراد میکنند "خطای اتصال" است؛ این که میدان علم را میدان ترکتازی ایدیولوژی و حکومت و نیرویهای سیاسی میکنند. بوردیو میگوید اتصال سیاست به بدنه دانشگاه و نهاد علم، اتصال سیم لخت برق فشار قوی به تن علم و سوختن و نابودی نهاد آن است (همان ۴۱).
این روزها یکی از همکاران علوم اجتماعی به رحمت خدا رفتهاند و خداوند ایشان را قرین مهر و محبتش قرار دهد. قصد داوری درباره آن مرحوم را ندارم. او را فقط به اسم میشناختم و از دور احوالپرسی گاهی میکردیم. اما میان برخی همکاران بحثی درباره نقش سیاسی ایشان در #شبکههای اجتماعی از جمله " گروه تاریخ شفاهی جامعه شناسی" جاری است. این بحثها تداعی کننده نظریه "خطای اتصال" پییر بوردیو است.
در عین حال این گفت و شنودها نشان م دهد که فضای جامعه متاثر از شبکهای شدن، تغییر کرده و آنها که بر اسب قدرت سوارند یا روزگاری سوار بوده و تاخته و تازاندهاند، اکنون "با همان معیارهای ارزیابی کنندهها ارزیابی میشوند".
نکته دیگر گسترش تاریخ شفاهی انتقادی است. بحثهای انتقادی که حول "تاریخ عاملیت" و "عملکردهای فردی" بعد از مرگ "افراد فرادست" انجام میشود، مثل مرگ سیاستمداران، استادان دانشگاه و افراد سرشناس دیگر، از بحثهای مهم سنت تاریخ شفاهی است. #لین آبرامز در کتاب "نظریه تاریخ شفاهی"_به ما میگوید از مشخصههای متمایز کننده تاریخ شفاهی اینست که "صدای فرودستان" باشد؛ صداهایی که در تاریخنگاریهای دیگر دیده و شنیده نمیشوند.
تاریخ شفاهی این نیست که گفتوگوهایی با یک یا چند نفر انجام دهیم و منتشر کنیم، تاریخ شفاهی آرمانی انسانی دارد و میخواهد مانع فراموش شدن فرودستان شود. در سالهای اخیر با درگذشت سیاستمداران و استادان و افراد فرادست، روایتهای فرودستان در شبکههای اجتماعی شکل میگیرد. اگرچه محتاج سواد رسانهای انتقادی هستیم والا طعمه شیادان و کینهتوزیهای فردی این و آن نیز ممکن است بشویم، اما در هر حال روایت فرودستان نیز دیگر در جایی به نام شبکههای اجتماعی ثبت میشود.
مداخله حکومت و سیاست در نهاد دانشگاه در ایران عریانتر از سیم عریان است و برق گرفتگی و سوختگیهای نهاد علم فراتر از پنهان کردن است. استادان دانشگاه وقتی در قدرت هستند و "منصبهای اداری" دانشگاه را دارند، فرادستانی با قدرت مضاعفاند. هم در جایگاه پر منزلت علمی هستند و هم بر صندلی دیوانسالاری علم نشستهاند.
این استادان اکنون در تاریخ شفاهی شبکههای اجتماعی پرسش میشوند. این پرسشگری میتواند نظارت اجتماعی غیررسمی بر نهاد دانشگاه را تقویت کند؛ اما سرشت و سرنوشت دانشگاه تا حدودی به عملکرد استادان بستگی دارد. چندان به سرزنش کردن سیاست نمیشود بسنده کرد و این مسئولیت فردی استادان است که در برابر وسوسههای قدرت مقاومت کنند. در هر حال بکوشیم خطای اتصال کم شود والا همه دیر یا زود جزغاله میشویم!
🔸خطای اتصال
▫️#نعمتالله_فاضلی ٣٠ تیر ١۴٠١
#پییر_بوردیو در سخنرانی با عنوان "کاربردهای اجتماعی دانش" میگوید آنها که در دانشگاهها قدرت دارند و دیگران را ارزیابی میکنند، "اما هرگز خود را در معرض ارزیابی شدنی قرار نمیدهند، نه در زمینه عملکردهای مدیریتیشان، نه در زمینه عملکردهای علمیشان، یعنی همان ارزیابیهایی که با سخاوتمندی تمام درباره دیگران اجرا میکنند" (بوردیو ۱۳۹۶: ج دوم ص ۷۶)، خارها و خطرهای نهاد علم هستند.
بوردیو میگوید مهمترین کار ویرانگری که این افراد میکنند "خطای اتصال" است؛ این که میدان علم را میدان ترکتازی ایدیولوژی و حکومت و نیرویهای سیاسی میکنند. بوردیو میگوید اتصال سیاست به بدنه دانشگاه و نهاد علم، اتصال سیم لخت برق فشار قوی به تن علم و سوختن و نابودی نهاد آن است (همان ۴۱).
این روزها یکی از همکاران علوم اجتماعی به رحمت خدا رفتهاند و خداوند ایشان را قرین مهر و محبتش قرار دهد. قصد داوری درباره آن مرحوم را ندارم. او را فقط به اسم میشناختم و از دور احوالپرسی گاهی میکردیم. اما میان برخی همکاران بحثی درباره نقش سیاسی ایشان در #شبکههای اجتماعی از جمله " گروه تاریخ شفاهی جامعه شناسی" جاری است. این بحثها تداعی کننده نظریه "خطای اتصال" پییر بوردیو است.
در عین حال این گفت و شنودها نشان م دهد که فضای جامعه متاثر از شبکهای شدن، تغییر کرده و آنها که بر اسب قدرت سوارند یا روزگاری سوار بوده و تاخته و تازاندهاند، اکنون "با همان معیارهای ارزیابی کنندهها ارزیابی میشوند".
نکته دیگر گسترش تاریخ شفاهی انتقادی است. بحثهای انتقادی که حول "تاریخ عاملیت" و "عملکردهای فردی" بعد از مرگ "افراد فرادست" انجام میشود، مثل مرگ سیاستمداران، استادان دانشگاه و افراد سرشناس دیگر، از بحثهای مهم سنت تاریخ شفاهی است. #لین آبرامز در کتاب "نظریه تاریخ شفاهی"_به ما میگوید از مشخصههای متمایز کننده تاریخ شفاهی اینست که "صدای فرودستان" باشد؛ صداهایی که در تاریخنگاریهای دیگر دیده و شنیده نمیشوند.
تاریخ شفاهی این نیست که گفتوگوهایی با یک یا چند نفر انجام دهیم و منتشر کنیم، تاریخ شفاهی آرمانی انسانی دارد و میخواهد مانع فراموش شدن فرودستان شود. در سالهای اخیر با درگذشت سیاستمداران و استادان و افراد فرادست، روایتهای فرودستان در شبکههای اجتماعی شکل میگیرد. اگرچه محتاج سواد رسانهای انتقادی هستیم والا طعمه شیادان و کینهتوزیهای فردی این و آن نیز ممکن است بشویم، اما در هر حال روایت فرودستان نیز دیگر در جایی به نام شبکههای اجتماعی ثبت میشود.
مداخله حکومت و سیاست در نهاد دانشگاه در ایران عریانتر از سیم عریان است و برق گرفتگی و سوختگیهای نهاد علم فراتر از پنهان کردن است. استادان دانشگاه وقتی در قدرت هستند و "منصبهای اداری" دانشگاه را دارند، فرادستانی با قدرت مضاعفاند. هم در جایگاه پر منزلت علمی هستند و هم بر صندلی دیوانسالاری علم نشستهاند.
این استادان اکنون در تاریخ شفاهی شبکههای اجتماعی پرسش میشوند. این پرسشگری میتواند نظارت اجتماعی غیررسمی بر نهاد دانشگاه را تقویت کند؛ اما سرشت و سرنوشت دانشگاه تا حدودی به عملکرد استادان بستگی دارد. چندان به سرزنش کردن سیاست نمیشود بسنده کرد و این مسئولیت فردی استادان است که در برابر وسوسههای قدرت مقاومت کنند. در هر حال بکوشیم خطای اتصال کم شود والا همه دیر یا زود جزغاله میشویم!
#پییر_بوردیو 🔸 نگاه به رسانهها
فکر میکنم در دنیای سیاست، مطبوعات هستند که تا حد زیادی مشخص میکنند به چه چیزهایی باید فکر کرد و حتی چه کسانی را باید کنشگران مشروع بازی سیاسی به حساب آورد و آنها این کار را از طریق دعوت [افراد خاصی] به برنامههای پرشنونده و پربیننده همچون باشگاه مطبوعات (Club De la presse) انجام میدهند. به همین ترتیب [باز هم مطبوعات هستند که] در دنیای روشنفکری تلاش میکنند کنشگران اصلی را تعیین کرده و برای هر کدامشان ردهای در نظر بگیرند.
▫️ گفتگو با نوول ابسرواتور - سال ۱۹۸۴
فکر میکنم در دنیای سیاست، مطبوعات هستند که تا حد زیادی مشخص میکنند به چه چیزهایی باید فکر کرد و حتی چه کسانی را باید کنشگران مشروع بازی سیاسی به حساب آورد و آنها این کار را از طریق دعوت [افراد خاصی] به برنامههای پرشنونده و پربیننده همچون باشگاه مطبوعات (Club De la presse) انجام میدهند. به همین ترتیب [باز هم مطبوعات هستند که] در دنیای روشنفکری تلاش میکنند کنشگران اصلی را تعیین کرده و برای هر کدامشان ردهای در نظر بگیرند.
▫️ گفتگو با نوول ابسرواتور - سال ۱۹۸۴