#سینماویژن #نقد #منتقد
🔸چند سکانس در باب نقد فیلم
▫️#یونس_شکرخواه
روزهای کرونایی با دو رگه بزرگِ خواندن کتاب و دیدن فیلم در خانهها همراه شده است؛ همینطور با نظراتی که در پی مطالعه کتابها و تماشای فیلمها در رسانههای گوناگون آفتابی میشود.
اظهار نظر درباره هر چیز یک حق اجتماعی است، اما وقتی عنوان نقد به خود میگیرد و از چارچوب یک گفتگوی چند نفره به یک مقوله رسانهای با گستره وسیع تبدیل میشود، آداب نقد جدیتر میشود. شاید نخستین پیش شرط، تخصص کافی در عرصه مورد نقد باشد.
بحث من اینجا بر سر نقد فیلم است؛ در حد چند سکانس:
نقد فیلم با مرور فیلم فرق دارد. دومی که آسانتر است توصیف و روایت فیلم است.
اما نقد فیلم، رمزگشایی است از رمزگذاریهای فیلم.
بهتر است که منتقد آنچه را که میبیند، به صفر و یک تبدیل نکند، سیاه و سفید نکند، اعشاری باشد و دنیای بین صفر و یک را به رسمیت بشناسد.
بهتر است که منتقد آنچه را که به عنوان فیلم میبیند، متنی بپندارد که در فرامتن قابل درک باشد.
بهتر است که منتقد بپذیرد که ممکن است در آنچه صفر میپندارد یا بد قلمداد میکند نکات روشن و درخشان هم باشد.
بهتر است که منتقد بپذیرد که نقد نباید کاهشگرایانه باشد، نقد باید بیفزاید، حتی اگر صیقل میزند.
بهتر است که منتقد بپذیرد که نقد دیالوگ است نه خطاب و بیانیه.
بهتر است که منتقد بپذیرد که فیلم موضوع بررسی نیست، طرف بررسی است. گاهی یک نفر را دست میاندازیم که بخندیم، یک ناسزاواری و زشتی آشکار.
و گاهی به اتفاق میخندیم، در این حالت هیچکس موضوع شوخی نیست و همه؛ طرف شوخی هستیم. به همین سبب، نقد هرگز نمیتواند تمسخر و تحقیر یک اثر باشد.
کسی میتواند منتقد فیلم به مفهوم حرفهای آن باشد که یک چهار پایه قابل اتکا داشته باشد:
۱.واژگان، ابزارها و تکنیکهای تولید حرفهای سینما را بداند.
۲.جنبههای موسوم به بازیگری و در یک کلمه درام و ملاحظات آن را بشناسد.
۳.ادبیات بداند تا فیلم را در گسترههای درزمانی، همزمانی و همه زمانی فهم و درک کند.
۴.از همنشینی و جانشینی واژهها سر دربیاورد. دارم از فیلمنامهها حرف میزنم، از سناریو و از تشخیص تمایزهای زبانی و نقلقولی سناریوها با یکدیگر، دارم از زبانشناسی و تحلیل محتوا و از تحلیل گفتمان میگویم.
حالا در پایان این چند سکانس اجازه بدهید بگویم یک علاقمند به سینما میتواند در این روزهای کرونایی هر چه بیشتر فیلم تماشا کند و لذت ببرد، اما بهتر است به خاطر داشته باشد، منتقدهای حرفهای، فیلمها را تماشا نمیکنند، فیلمها را میخوانند.
🔸چند سکانس در باب نقد فیلم
▫️#یونس_شکرخواه
روزهای کرونایی با دو رگه بزرگِ خواندن کتاب و دیدن فیلم در خانهها همراه شده است؛ همینطور با نظراتی که در پی مطالعه کتابها و تماشای فیلمها در رسانههای گوناگون آفتابی میشود.
اظهار نظر درباره هر چیز یک حق اجتماعی است، اما وقتی عنوان نقد به خود میگیرد و از چارچوب یک گفتگوی چند نفره به یک مقوله رسانهای با گستره وسیع تبدیل میشود، آداب نقد جدیتر میشود. شاید نخستین پیش شرط، تخصص کافی در عرصه مورد نقد باشد.
بحث من اینجا بر سر نقد فیلم است؛ در حد چند سکانس:
نقد فیلم با مرور فیلم فرق دارد. دومی که آسانتر است توصیف و روایت فیلم است.
اما نقد فیلم، رمزگشایی است از رمزگذاریهای فیلم.
بهتر است که منتقد آنچه را که میبیند، به صفر و یک تبدیل نکند، سیاه و سفید نکند، اعشاری باشد و دنیای بین صفر و یک را به رسمیت بشناسد.
بهتر است که منتقد آنچه را که به عنوان فیلم میبیند، متنی بپندارد که در فرامتن قابل درک باشد.
بهتر است که منتقد بپذیرد که ممکن است در آنچه صفر میپندارد یا بد قلمداد میکند نکات روشن و درخشان هم باشد.
بهتر است که منتقد بپذیرد که نقد نباید کاهشگرایانه باشد، نقد باید بیفزاید، حتی اگر صیقل میزند.
بهتر است که منتقد بپذیرد که نقد دیالوگ است نه خطاب و بیانیه.
بهتر است که منتقد بپذیرد که فیلم موضوع بررسی نیست، طرف بررسی است. گاهی یک نفر را دست میاندازیم که بخندیم، یک ناسزاواری و زشتی آشکار.
و گاهی به اتفاق میخندیم، در این حالت هیچکس موضوع شوخی نیست و همه؛ طرف شوخی هستیم. به همین سبب، نقد هرگز نمیتواند تمسخر و تحقیر یک اثر باشد.
کسی میتواند منتقد فیلم به مفهوم حرفهای آن باشد که یک چهار پایه قابل اتکا داشته باشد:
۱.واژگان، ابزارها و تکنیکهای تولید حرفهای سینما را بداند.
۲.جنبههای موسوم به بازیگری و در یک کلمه درام و ملاحظات آن را بشناسد.
۳.ادبیات بداند تا فیلم را در گسترههای درزمانی، همزمانی و همه زمانی فهم و درک کند.
۴.از همنشینی و جانشینی واژهها سر دربیاورد. دارم از فیلمنامهها حرف میزنم، از سناریو و از تشخیص تمایزهای زبانی و نقلقولی سناریوها با یکدیگر، دارم از زبانشناسی و تحلیل محتوا و از تحلیل گفتمان میگویم.
حالا در پایان این چند سکانس اجازه بدهید بگویم یک علاقمند به سینما میتواند در این روزهای کرونایی هر چه بیشتر فیلم تماشا کند و لذت ببرد، اما بهتر است به خاطر داشته باشد، منتقدهای حرفهای، فیلمها را تماشا نمیکنند، فیلمها را میخوانند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حقوقارتباطات
🔸قوانین و فناوریهای نوین
#کامبیز_نوروزی، حقوقدان در چهل و نهمین جلسه از سلسله نشستهای #نقد_و_اندیشه با موضوع بهروزرسانی قوانین مورد نیاز برای فناوریهای نوین، همزمان با ورود 5G به ایران:
▫️جسارت استفاده از واژه حقوق اینترنت را ندارم. جهان اینترنت، جهان نامکشوف و سیالی را پیش روی انسان مدرن گذاشته است.
▫️تفاوتهای اجتماعی، قضایی و سیاسی باعث میشود که نتوانیم از قوانین سایر کشورها استفاده کنیم و این در تمام عرصههای حقوق تجاری، کیفری و مدنی نیز وجود دارد.
▫️قانونگذار فیلترینگ را مقرر کرده است ولی الان هیچ رایانه و یا گوشی وجود ندارد که به فیلتر شکن مجهز نباشد. یعنی قانونگذار قاعدهای را گذاشته است که خودش هم آن را اعمال نمیکند.
▫️جوهر تفکر ما بر روی تمام آثار تمدن جدید بسته است فرقی نمیکند 5G باشد یا اتومبیل تازه وارد شده به ایران.
https://www.ict.gov.ir/fa/newsagency/24498
🔸قوانین و فناوریهای نوین
#کامبیز_نوروزی، حقوقدان در چهل و نهمین جلسه از سلسله نشستهای #نقد_و_اندیشه با موضوع بهروزرسانی قوانین مورد نیاز برای فناوریهای نوین، همزمان با ورود 5G به ایران:
▫️جسارت استفاده از واژه حقوق اینترنت را ندارم. جهان اینترنت، جهان نامکشوف و سیالی را پیش روی انسان مدرن گذاشته است.
▫️تفاوتهای اجتماعی، قضایی و سیاسی باعث میشود که نتوانیم از قوانین سایر کشورها استفاده کنیم و این در تمام عرصههای حقوق تجاری، کیفری و مدنی نیز وجود دارد.
▫️قانونگذار فیلترینگ را مقرر کرده است ولی الان هیچ رایانه و یا گوشی وجود ندارد که به فیلتر شکن مجهز نباشد. یعنی قانونگذار قاعدهای را گذاشته است که خودش هم آن را اعمال نمیکند.
▫️جوهر تفکر ما بر روی تمام آثار تمدن جدید بسته است فرقی نمیکند 5G باشد یا اتومبیل تازه وارد شده به ایران.
https://www.ict.gov.ir/fa/newsagency/24498
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حقوقارتباطات
🔸قوانین و فناوریهای نوین
دکتر #باقر_انصاری، حقوقدان، در چهل و نهمین جلسه از سلسله نشستهای #نقد_و_اندیشه با موضوع بهروزرسانی قوانین مورد نیاز برای فناوریهای نوین، همزمان با ورود 5G به ایران:
▫️بخشی از نقص ما در حوزه قانون گذاری #اینترنت به دلیل این است که ما به این حوزه ورود نکرده و مطالعات و تحقیقات خوبی انجام ندادهایم.
▫️از هر فناوری که بخواهید استفاده کنید باید چارچوبهای ملی و بینالمللی را رعایت کنید تا از نظر دولتها استفاده از آن مشروع باشد.
▫️در مجموع اعتقاد دارم قوه عاقلهای که در کشور ما باید در حوزه فناوری تصمیم بگیرد اشکال دارد و دچار اختلال است و واکنشهایی که نشان میدهد ناشی از فکر نیست بلکه ناشی از عجز است.
▫️ما درک درستی از فناوری در ابعاد مختلف آن نداریم. کسانی که از فضای مجازی استفاده نمیکنند و شناختی از آن ندارند برای این فضا قانونگذاری میکنند.
https://www.ict.gov.ir/fa/newsagency/24498
🔸قوانین و فناوریهای نوین
دکتر #باقر_انصاری، حقوقدان، در چهل و نهمین جلسه از سلسله نشستهای #نقد_و_اندیشه با موضوع بهروزرسانی قوانین مورد نیاز برای فناوریهای نوین، همزمان با ورود 5G به ایران:
▫️بخشی از نقص ما در حوزه قانون گذاری #اینترنت به دلیل این است که ما به این حوزه ورود نکرده و مطالعات و تحقیقات خوبی انجام ندادهایم.
▫️از هر فناوری که بخواهید استفاده کنید باید چارچوبهای ملی و بینالمللی را رعایت کنید تا از نظر دولتها استفاده از آن مشروع باشد.
▫️در مجموع اعتقاد دارم قوه عاقلهای که در کشور ما باید در حوزه فناوری تصمیم بگیرد اشکال دارد و دچار اختلال است و واکنشهایی که نشان میدهد ناشی از فکر نیست بلکه ناشی از عجز است.
▫️ما درک درستی از فناوری در ابعاد مختلف آن نداریم. کسانی که از فضای مجازی استفاده نمیکنند و شناختی از آن ندارند برای این فضا قانونگذاری میکنند.
https://www.ict.gov.ir/fa/newsagency/24498
Forwarded from نقد و اندیشه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 پنجاه و چهارمین جلسه از سلسله نشستهای #نقد_و_اندیشه با موضوع «تولید محتوا در فضای مجازی»
با حضور:
🎙 #محمدحسن_شانهساززاده، رئیس هیات مدیره شرکت شاتل
🎙#باقر_صمدی، معاون دیجیتال شرکت ایرانسل
🎙#مهدی_یزدانی ، رئیس هیات مدیره نماوا
با اجرا و کارشناسی:
🎙#احسان_محمدی، روزنامهنگار و فعال فضای مجازی
🗓 زمان: چهارشنبه ۱۹ شهریور ماه
⏰ ساعت: ۱۰ صبح
↙️این نشست از طریق آدرس: www.aparat.com/ictmedia به صورت زنده قابل مشاهده است.
با حضور:
🎙 #محمدحسن_شانهساززاده، رئیس هیات مدیره شرکت شاتل
🎙#باقر_صمدی، معاون دیجیتال شرکت ایرانسل
🎙#مهدی_یزدانی ، رئیس هیات مدیره نماوا
با اجرا و کارشناسی:
🎙#احسان_محمدی، روزنامهنگار و فعال فضای مجازی
🗓 زمان: چهارشنبه ۱۹ شهریور ماه
⏰ ساعت: ۱۰ صبح
↙️این نشست از طریق آدرس: www.aparat.com/ictmedia به صورت زنده قابل مشاهده است.
#سینما 🔸چنین گفت مرشد
▫️به یاد #مسعود_مهرابی؛
رییس و رفیق و استادمان
▫️#خشایار_سنجری
بیستوچهار ساله بودم که بیوقفه و شوریده، برای بخش نقد خوانندگان مجله، مطلب مینوشتم. مواجهه با انتشار نوشتههایم، حسی همچون پرواز آزادانهی عقاب بر فراز آسمان داشت. فارغ از غوغای جهان، پیوسته فیلم میدیدم و مینوشتم. در میانهی این روزهای پرکار، ایمیلی دریافت کردم. لحن متن ایمیل، استوار و قاطع بود. در نگاه اول، انتقاداتی به انسجام نوشتهها وارد شده بود و در ادامه، بر فقدان برخی اطلاعات مهم در مورد پیشینهی فیلمساز تاکید شده بود. اما این موارد، چیزی نبود که مرا بهسمت تحول اساسی در ساختار نوشتههایم سوق دهد. برگ برنده گویا در انتهای ایمیل، نهفته بود. جملهای ظاهراً ساده اما تکاندهنده: «بیستوچهار سالگی، سن كمی نيست. بسياری از كارگردانان بزرگ مانند #اسپيلبرگ در همين سن اولين فيلمشان را ساختند. اگر قصد پيشرفت در #نقد_نويسی را دارید، كتابهای مرجع تاريخ سينمای ايران و جهان و كتابهای تئوريك سينما را بايد بخوانيد.»
حسابی جا خورده بودم. لحن این جمله با هرآنچه پیش از آن در قالب نصیحت شنیده بودم فرق داشت. گویی مرشدی مهربان، از راهی طیشده با من سخن میگوید. پیش از این ایمیل، فکر میکردم وقت زیادی برای پیشرفت دارم و فقط باید بنویسم تا نگارشی غنیتر داشتهباشم. اما حالا ورق برگشته بود. آتشی در ذهنام برپا شد. نوشتن را کنار گذاشتم و به دستور مرشد، خودم را غرق در خواندن کردم. دنیایم شده بود کتابفروشیهای میدان انقلاب و کتابخانهی ملی. مدتی گذشت و چنان مدهوش بودم که به دنیای بیپایان متون متکلف وارد شدم و ناخودآگاه نوشتههایم نیز پر شد از جملههای تودرتو. فرسنگها از نثر مرسل فاصله گرفته بودم...
https://www.film-magazine.com/news/iran/2222/
@filmmagazine
▫️به یاد #مسعود_مهرابی؛
رییس و رفیق و استادمان
▫️#خشایار_سنجری
بیستوچهار ساله بودم که بیوقفه و شوریده، برای بخش نقد خوانندگان مجله، مطلب مینوشتم. مواجهه با انتشار نوشتههایم، حسی همچون پرواز آزادانهی عقاب بر فراز آسمان داشت. فارغ از غوغای جهان، پیوسته فیلم میدیدم و مینوشتم. در میانهی این روزهای پرکار، ایمیلی دریافت کردم. لحن متن ایمیل، استوار و قاطع بود. در نگاه اول، انتقاداتی به انسجام نوشتهها وارد شده بود و در ادامه، بر فقدان برخی اطلاعات مهم در مورد پیشینهی فیلمساز تاکید شده بود. اما این موارد، چیزی نبود که مرا بهسمت تحول اساسی در ساختار نوشتههایم سوق دهد. برگ برنده گویا در انتهای ایمیل، نهفته بود. جملهای ظاهراً ساده اما تکاندهنده: «بیستوچهار سالگی، سن كمی نيست. بسياری از كارگردانان بزرگ مانند #اسپيلبرگ در همين سن اولين فيلمشان را ساختند. اگر قصد پيشرفت در #نقد_نويسی را دارید، كتابهای مرجع تاريخ سينمای ايران و جهان و كتابهای تئوريك سينما را بايد بخوانيد.»
حسابی جا خورده بودم. لحن این جمله با هرآنچه پیش از آن در قالب نصیحت شنیده بودم فرق داشت. گویی مرشدی مهربان، از راهی طیشده با من سخن میگوید. پیش از این ایمیل، فکر میکردم وقت زیادی برای پیشرفت دارم و فقط باید بنویسم تا نگارشی غنیتر داشتهباشم. اما حالا ورق برگشته بود. آتشی در ذهنام برپا شد. نوشتن را کنار گذاشتم و به دستور مرشد، خودم را غرق در خواندن کردم. دنیایم شده بود کتابفروشیهای میدان انقلاب و کتابخانهی ملی. مدتی گذشت و چنان مدهوش بودم که به دنیای بیپایان متون متکلف وارد شدم و ناخودآگاه نوشتههایم نیز پر شد از جملههای تودرتو. فرسنگها از نثر مرسل فاصله گرفته بودم...
https://www.film-magazine.com/news/iran/2222/
@filmmagazine
#سینماویژن
🔸خصوصیات یک نقد خوب چیست؟
خب، به نظرم خیلی متغیر هست. عناصرش یک جورهایی توسط عناصر فیلمی تعیین میشود که مورد #نقد و بررسی قرار میگیرد.
من خیلی خوشم نمیآید که منتقدها از خودشان قواعد دربیاورند یا به قواعد معتقد باشند. فکر میکنم فیلمها برای خودشان قواعد ابداع میکنند و اگر نقد خوب و مفید باشد یک جورهایی آن قواعد را میپذیرد و درباره آنها بحث میکند. درمجموع دوست ندارم برای این کار، قانونی تعیین کنم.
هر چیزی که فیلم به من پیشنهاد بدهد. منظورم این است که من قاعدهای ندارم. گاهی اوقات #سوژه از همهچیز مهمتر است، گاهی اوقات سبک از همهچیز مهمتر است، گاهی اوقات هر دو تا، اما فکر میکنم به نظر من همه نقدها، برداشت شخصی هستند.
فراموش نکنید چیزی به اسم نقد بیطرفانه وجود ندارد. من یک قانون دارم و آنهم اینکه منتقد باید درباره نظر شخصی خودش صادق باشد طوری که نظر شخصیاش را پنهان نکند، بلکه باید ماهیت نظر شخصیاش را تبیین کند و این تنها قانونی است که من برای خودم دارم، چون فکر میکنم دیگران باید بدانند که نظرات ما از کجا نشأت میگیرند.
▫️#جاناتان_رزنبام منتقد و روزنامهنگار
@salissweb
🔸خصوصیات یک نقد خوب چیست؟
خب، به نظرم خیلی متغیر هست. عناصرش یک جورهایی توسط عناصر فیلمی تعیین میشود که مورد #نقد و بررسی قرار میگیرد.
من خیلی خوشم نمیآید که منتقدها از خودشان قواعد دربیاورند یا به قواعد معتقد باشند. فکر میکنم فیلمها برای خودشان قواعد ابداع میکنند و اگر نقد خوب و مفید باشد یک جورهایی آن قواعد را میپذیرد و درباره آنها بحث میکند. درمجموع دوست ندارم برای این کار، قانونی تعیین کنم.
هر چیزی که فیلم به من پیشنهاد بدهد. منظورم این است که من قاعدهای ندارم. گاهی اوقات #سوژه از همهچیز مهمتر است، گاهی اوقات سبک از همهچیز مهمتر است، گاهی اوقات هر دو تا، اما فکر میکنم به نظر من همه نقدها، برداشت شخصی هستند.
فراموش نکنید چیزی به اسم نقد بیطرفانه وجود ندارد. من یک قانون دارم و آنهم اینکه منتقد باید درباره نظر شخصی خودش صادق باشد طوری که نظر شخصیاش را پنهان نکند، بلکه باید ماهیت نظر شخصیاش را تبیین کند و این تنها قانونی است که من برای خودم دارم، چون فکر میکنم دیگران باید بدانند که نظرات ما از کجا نشأت میگیرند.
▫️#جاناتان_رزنبام منتقد و روزنامهنگار
@salissweb
#سینماویژن
🔸دستاورد نظریه فیلم مستند
▫️نوشته #سیندی_وونگ
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
مقولات فیلم #مستند، تلویزیون و نقد طی یک قرن متحول شدهاند. هدف #مستندسازان مبنی بر بیان و یافتن معنا، عملاً باعث شده است فیلمهای مستند از لحاظ سوژه، سبک، نظریه، طبقهبندی و برداشت از دیگر رسانهها متمایز باشند. با این حال، منتقدان (و از جمله بسیاری از مستندسازان) نشان دادهاند دستیابی به حقیقت نه آسان است و نه بدیهی. از سوی دیگر، پیشرفتهای فناورانه که انعطاف بیشتر، پیچیدگی و طبقهبندیهای بیشتری را برای فیلمهای مستند به ارمغان آوردند، طبعاً ترفندها و در عین حال پاسخهای جدیدی نیز عرضه کردند. فیلمهای ویدئویی و غیر ویدئویی آینده را متحول خواهد کرد. در حالی که فیلمهای مستند و انواع آن به صورت تجاری به تلویزیون و فروشگاههای کرایه نوار ویدئو و سینماهای خانگی راه پیدا کردهاند، نظریه فیلم مستند، #قدرت و #بازنمود را به جای #نقد رایج فیلم بازنگری کرده است. به همین دلیل نظریه فیلم مستند و ساخت آن حوزههای پویا، بدیع و وسوسهانگیزی را در تقابل با سینمای رایج خلق میکند.
🔸دستاورد نظریه فیلم مستند
▫️نوشته #سیندی_وونگ
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
مقولات فیلم #مستند، تلویزیون و نقد طی یک قرن متحول شدهاند. هدف #مستندسازان مبنی بر بیان و یافتن معنا، عملاً باعث شده است فیلمهای مستند از لحاظ سوژه، سبک، نظریه، طبقهبندی و برداشت از دیگر رسانهها متمایز باشند. با این حال، منتقدان (و از جمله بسیاری از مستندسازان) نشان دادهاند دستیابی به حقیقت نه آسان است و نه بدیهی. از سوی دیگر، پیشرفتهای فناورانه که انعطاف بیشتر، پیچیدگی و طبقهبندیهای بیشتری را برای فیلمهای مستند به ارمغان آوردند، طبعاً ترفندها و در عین حال پاسخهای جدیدی نیز عرضه کردند. فیلمهای ویدئویی و غیر ویدئویی آینده را متحول خواهد کرد. در حالی که فیلمهای مستند و انواع آن به صورت تجاری به تلویزیون و فروشگاههای کرایه نوار ویدئو و سینماهای خانگی راه پیدا کردهاند، نظریه فیلم مستند، #قدرت و #بازنمود را به جای #نقد رایج فیلم بازنگری کرده است. به همین دلیل نظریه فیلم مستند و ساخت آن حوزههای پویا، بدیع و وسوسهانگیزی را در تقابل با سینمای رایج خلق میکند.
Forwarded from عرصههای ارتباطی
#سینماویژن #نقد #منتقد
🔸چند سکانس در باب نقد فیلم
▫️#یونس_شکرخواه
روزهای کرونایی با دو رگه بزرگِ خواندن کتاب و دیدن فیلم در خانهها همراه شده است؛ همینطور با نظراتی که در پی مطالعه کتابها و تماشای فیلمها در رسانههای گوناگون آفتابی میشود.
اظهار نظر درباره هر چیز یک حق اجتماعی است، اما وقتی عنوان نقد به خود میگیرد و از چارچوب یک گفتگوی چند نفره به یک مقوله رسانهای با گستره وسیع تبدیل میشود، آداب نقد جدیتر میشود. شاید نخستین پیش شرط، تخصص کافی در عرصه مورد نقد باشد.
بحث من اینجا بر سر نقد فیلم است؛ در حد چند سکانس:
نقد فیلم با مرور فیلم فرق دارد. دومی که آسانتر است توصیف و روایت فیلم است.
اما نقد فیلم، رمزگشایی است از رمزگذاریهای فیلم.
بهتر است که منتقد آنچه را که میبیند، به صفر و یک تبدیل نکند، سیاه و سفید نکند، اعشاری باشد و دنیای بین صفر و یک را به رسمیت بشناسد.
بهتر است که منتقد آنچه را که به عنوان فیلم میبیند، متنی بپندارد که در فرامتن قابل درک باشد.
بهتر است که منتقد بپذیرد که ممکن است در آنچه صفر میپندارد یا بد قلمداد میکند نکات روشن و درخشان هم باشد.
بهتر است که منتقد بپذیرد که نقد نباید کاهشگرایانه باشد، نقد باید بیفزاید، حتی اگر صیقل میزند.
بهتر است که منتقد بپذیرد که نقد دیالوگ است نه خطاب و بیانیه.
بهتر است که منتقد بپذیرد که فیلم موضوع بررسی نیست، طرف بررسی است. گاهی یک نفر را دست میاندازیم که بخندیم، یک ناسزاواری و زشتی آشکار.
و گاهی به اتفاق میخندیم، در این حالت هیچکس موضوع شوخی نیست و همه؛ طرف شوخی هستیم. به همین سبب، نقد هرگز نمیتواند تمسخر و تحقیر یک اثر باشد.
کسی میتواند منتقد فیلم به مفهوم حرفهای آن باشد که یک چهار پایه قابل اتکا داشته باشد:
۱.واژگان، ابزارها و تکنیکهای تولید حرفهای سینما را بداند.
۲.جنبههای موسوم به بازیگری و در یک کلمه درام و ملاحظات آن را بشناسد.
۳.ادبیات بداند تا فیلم را در گسترههای درزمانی، همزمانی و همه زمانی فهم و درک کند.
۴.از همنشینی و جانشینی واژهها سر دربیاورد. دارم از فیلمنامهها حرف میزنم، از سناریو و از تشخیص تمایزهای زبانی و نقلقولی سناریوها با یکدیگر، دارم از زبانشناسی و تحلیل محتوا و از تحلیل گفتمان میگویم.
حالا در پایان این چند سکانس اجازه بدهید بگویم یک علاقمند به سینما میتواند در این روزهای کرونایی هر چه بیشتر فیلم تماشا کند و لذت ببرد، اما بهتر است به خاطر داشته باشد، منتقدهای حرفهای، فیلمها را تماشا نمیکنند، فیلمها را میخوانند.
🔸چند سکانس در باب نقد فیلم
▫️#یونس_شکرخواه
روزهای کرونایی با دو رگه بزرگِ خواندن کتاب و دیدن فیلم در خانهها همراه شده است؛ همینطور با نظراتی که در پی مطالعه کتابها و تماشای فیلمها در رسانههای گوناگون آفتابی میشود.
اظهار نظر درباره هر چیز یک حق اجتماعی است، اما وقتی عنوان نقد به خود میگیرد و از چارچوب یک گفتگوی چند نفره به یک مقوله رسانهای با گستره وسیع تبدیل میشود، آداب نقد جدیتر میشود. شاید نخستین پیش شرط، تخصص کافی در عرصه مورد نقد باشد.
بحث من اینجا بر سر نقد فیلم است؛ در حد چند سکانس:
نقد فیلم با مرور فیلم فرق دارد. دومی که آسانتر است توصیف و روایت فیلم است.
اما نقد فیلم، رمزگشایی است از رمزگذاریهای فیلم.
بهتر است که منتقد آنچه را که میبیند، به صفر و یک تبدیل نکند، سیاه و سفید نکند، اعشاری باشد و دنیای بین صفر و یک را به رسمیت بشناسد.
بهتر است که منتقد آنچه را که به عنوان فیلم میبیند، متنی بپندارد که در فرامتن قابل درک باشد.
بهتر است که منتقد بپذیرد که ممکن است در آنچه صفر میپندارد یا بد قلمداد میکند نکات روشن و درخشان هم باشد.
بهتر است که منتقد بپذیرد که نقد نباید کاهشگرایانه باشد، نقد باید بیفزاید، حتی اگر صیقل میزند.
بهتر است که منتقد بپذیرد که نقد دیالوگ است نه خطاب و بیانیه.
بهتر است که منتقد بپذیرد که فیلم موضوع بررسی نیست، طرف بررسی است. گاهی یک نفر را دست میاندازیم که بخندیم، یک ناسزاواری و زشتی آشکار.
و گاهی به اتفاق میخندیم، در این حالت هیچکس موضوع شوخی نیست و همه؛ طرف شوخی هستیم. به همین سبب، نقد هرگز نمیتواند تمسخر و تحقیر یک اثر باشد.
کسی میتواند منتقد فیلم به مفهوم حرفهای آن باشد که یک چهار پایه قابل اتکا داشته باشد:
۱.واژگان، ابزارها و تکنیکهای تولید حرفهای سینما را بداند.
۲.جنبههای موسوم به بازیگری و در یک کلمه درام و ملاحظات آن را بشناسد.
۳.ادبیات بداند تا فیلم را در گسترههای درزمانی، همزمانی و همه زمانی فهم و درک کند.
۴.از همنشینی و جانشینی واژهها سر دربیاورد. دارم از فیلمنامهها حرف میزنم، از سناریو و از تشخیص تمایزهای زبانی و نقلقولی سناریوها با یکدیگر، دارم از زبانشناسی و تحلیل محتوا و از تحلیل گفتمان میگویم.
حالا در پایان این چند سکانس اجازه بدهید بگویم یک علاقمند به سینما میتواند در این روزهای کرونایی هر چه بیشتر فیلم تماشا کند و لذت ببرد، اما بهتر است به خاطر داشته باشد، منتقدهای حرفهای، فیلمها را تماشا نمیکنند، فیلمها را میخوانند.