عرصه‌های‌ ارتباطی
3.63K subscribers
29.2K photos
3.03K videos
860 files
5.87K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#شعر🔸مولانا و گفتگو
دوازدهمین همایش مهر مولانا
▫️سخنرانان: #محمدجواد_فریدزاده
#مهدی_کمپانی‌زارع
▫️شنبه ٨ مهر ١۴٠٢، ساعت ١٧ سالن فردوسی
برنامه به صورت حضوری برگزار می‌شود و ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
موسسه سروش مولانا
خانه اندیشمندان علوم انسانی
@iranianhht
#سینماویژن
🔸حافظه مشترک، حس مشترک و سینما به مثابه لوح نفس
🔹#محمدجواد_فریدزاده
۱- حافظه فردی، صورت‌های حوادث و سوانح زندگی فردی را در خود ذخیره می‌کند و خاطره از آن صورت‌ها حکایتی می‌سازد متناسب با حال و روز ما، تذکر رجوع نفس است به محفظه حافظه و صورت خاطره و صورتی است که در قالب حکایتی روایت می‌شود.
#پل‌_ریکور، فیلسوف و متأله معاصر فرانسوی در اثر معروف خود سعی کرده است نسبت میان حافظه و روایت (داستان) را توضیح دهد. در این کتاب ما متوجه می‌شویم که حافظه در صورت روایت و داستان است که به یاد می‌آید و روایت می‌شود.
نظیر حافظه و خاطره و ذاکره شخصی، حافظه و خاطره و ذاکره جمعی وجود دارد؛ از روانشناسان معروف قرن بیستم که به وجه جمعی حافظه و آگاهی جمعی و همچنین ناخودآگاه جمعی توجه کرده است یونگ است؛ پس از او دیگران نیز این تعبیر را به انحاء گوناگون بسط داده و بکار برده‌اند.
سینما یکی از مصادر حافظه جمعی و یکی از عمده‌ترین پدید‌آوردگان خاطره جمعی است.
زندگی اجتماعی که به گفته #ارسطو، انسان مجبول و مفطور به آن است، بدون حافظه و خاطره جمعی صورت نمی‌پذیرد. در بیداری مردمان لاجرم با یکدیگر کار می‌کنند، سخن می‌گویند، یکدیگر را دوست یا دشمن دارند، در جشن با هم می‌خندند، در سوگواری با هم گریه می‌کنند، با هم شاد می‌شوند، باهم غمگین می‌شوند. با هم "ما " می‌شوند و این "ما" خانۀ مشترک (وطن) دارد و "ما "از خانه مشترک در مقابل هجوم دیگری دفاع می‌کند." ما" با هم تاریخ مشترک را می‌سازد و می‌نویسد و داستان‌های مشترک را پدید می‌آورد. ما بعضی از این داستا‌نها را بر پرده سینما می‌بینیم. در این داستان‌ها ما آرزوهای خود را بازتاب می‌دهیم و از ترس‌ها و امیدهای خود می‌گوییم و بدین سان است که کسی در جمع و با جمع زندگی می‌کند و می‌میرد؛ حتی کسی که از جمع عزلت گزیده است، تا نفس می‌کشد از زندگی با جمع گریزی ندارد؛ چون در گوشه‌نشینی، فکر می‌کند و فکر بی‌زبان نمی‌شود و زبان با‌لطبع مدنی و اجتماعی است.
مردمان، علاوه بر روز و بیداری، شب و خواب دارند و خواب می‌بینند. گرچه بخشی از خوا‌ب‌ها، متأثر از حوادث فردی است. اما همانطور که میان زندگی فردی و زندگی جمعی نمی‌توان مرز مشخصی کشید، میان ناخودآگاه جمعی، حافظه جمعی و خاطره جمعی با ناخودآگاه و حافظه و خاطره فردی نیز چنین مرزی وجود ندارد و خواب‌های ما از عناصر و تجارب فردی و جمعی فراهم آمده‌اند.
زبان سینما - به لحاظ صورت و معنی - با زبان خواب مسانخ و متلائم است، خواب می‌بینیم چنانکه گویا فیلم می‌بینیم، فیلم می‌بینیم چنانکه گویی خواب می‌بینیم.
این سخن اختصاصی به فیلم‌های داستانی ندارد. حتی فیلم‌های مستند و تاریخی نیز عاری از رنگ خواب و شعر نیستند؛ زیرا "واقعیت" آنطور که محسوس واقع می‌شود با واقعیت آنطور که محکی واقع می‌شود( و حاکی فیلم است) متفاوت است.
حافظه را می‌توان از منظر روانشناسی فردی و بعنوان یکی از توانایی‌های ذهن و یا یکی از قوای نفس ملاحظه کرد. حافظه شخص در عین حال حافظه جمع نیز هست و تفکیک این دو صرفا به کار آموزش و تحقیق و همچنین به کار تفکیک موضوعات علوم می‌آید و گرنه در حقیقت و در هستی آدمی دیواری میان حافظه شخصی و حافظه جمعی وجود ندارد؛ چرا که ترکیب واقعی و انضمامی میان دو وجه فردی و جمعی انسان موجود نیست و یک نفر، دو نفر نیست؛ یعنی هر فرد انسان مبتلا به اسکیزوفرنی و انشقاق روانی نیست. نفس آدمیزاد همانطور که از قوای گوناگون تشکیل شده و این تعدد قوا موجب تكثر و تعدد نفس او نمی‌شود (النفس مع وحدتها كل القوا) به همین نحو، تعدد حيثيات نفس، مثل حیثیت فردی و حیثیت جمعی، موجب ترکیب او از دو واقعیت نمی‌شود. نفس یک حقیقت است که به لحاظی منشاء انتزاع معنای فردیت و به لحاظی دیگر منشاء انتزاع معنای جمعیت می‌شود. اگر این نکته درست فهمیده شود، مشاجرات مفصل و کم فایده مباحثی مثل انتزاعی بودن جمع و اعتباری بودن جامعه و واقعی بودن فرد به روشنی آشکار می‌شود و معلوم می‌شود که جمع همان اندازه "واقعی" است که فرد و فرد همان اندازه" اعتباری" هست که جمع؛ جامعه نیز مانند فرد تاریخ تولد دارد و فرد نیز همچون جمع محصول اعتبار و انتزاع ذهن است.
حافظه جمعی که بخش جداناپذیر حافظه فردی است چگونه تعین می‌یابد و در چه مظاهری خود را آشکار می‌کند؟ جواب تفصیلی ما را از مقصود دور می‌کند ولی تنها می‌توان اشاره کرد که بعضی از خواب‌های ما ریشه در ناخودآگاه جمعی دارد. یونگ جنگ جهانی را از طریق تعبیر خواب‌های دختربچه‌ای پیشگویی کرد. این خواب‌ها از حدود و حوادث فردی فراتر می‌روند و حوادث بزرگ اجتماعی و تاریخی را پیشگویی می‌کنند.
۲- تاریخ به معنای وجود کتبی و یا وجود ابژکتیو حوادث و آثار گذشته (که مثلا در بناهای بزرگ و آثار عظیم معماری باقی می‌مانند) و نه به معنای خود آن حوادث و سوانح - بخش بزرگی از حافظه جمعی ما را تشکیل می‌دهد.
دکتر #محمدجواد_فریدزاده استاد #فلسفه
عضو شورای‌علمی دایره‌المعارف‌بزرگ‌اسلامی
🔸به نام نامی دوست
سخن ارسطو که انسان را "مدنی بالطبع" می‌داند، تفاسیر زیادی دارد:
از جمله نتایج آن سخن این است که مدنیت لازمه ذات و ماهیت انسان است. این انسان،حتی وقتی عزلت بگزیند و در گوشه بیابان زندگی کند، باز چون مدنی بالطبع است، در تنهایی خود، در جمع و با جمع است. وقتی فکر می‌کند و با خود گفتگو می‌کند،پس در جمع است چون زبان امری است ذاتا اجتماعی.
درست مثل فلسفه ورزیدن است که در همان صفحات اول متافیزیک، ارسطو بدان اشاره دارد: آن کس که فلسفه نمی‌ورزد، فلسفه می‌ورزد. خیمه زبان، فلسفه و سیاست چندان گسترده است، که اصلا "بیرون" ندارد. مگر کسی از خیمه انسان بودن بیرون شود وگر نه به حکم این که انسان است مجبور و ناگزیر است از تفکر، زبان، سیاست، حکم و تفسیر.