🔸 تاریخچه روزنامهنگاری دانشگاهی ایران
تجربه آموزش منظم #روزنامهنگاری در ایران به سال ۱۳۴۶ برمیگردد که موسسه #کیهان دانشكده علوم #ارتباطات اجتماعی را بنا نهاد. موسسه كیهان از یک سال قبل از آن در نظر داشت برای تربیت نیروی انسانی متخصص وسایل ارتباط جمعی دانشکدهای تاسیس کند. شورای مركزی دانشگاههای کشور نیز پس از چندین ماه بحث و بررسی در بهمنماه ۱۳۴۵ شمسی با واگذاری امتیاز تأسیس "مؤسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی" به روزنامه كیهان موافقت كرد میتوان از آن به عنوان مهمترین اقدام مؤثر در زمینه آموزش روزنامهنگاری و رشتههای وابسته نام برد. این مؤسسه از پاییز سال بعد با پذیرش دانشجو در دورههای لیسانس روزنامهنگاری، #روابطعمومی و #تبلیغات، #فیلمبرداری و #عكاسی و مترجمی شروع به فعالیت كرد. در خرداد ۱۳۵۰ شمسی، همزمان با پایان تحصیلات دوره لیسانس نخستین دانشجویان، نام این مؤسسه عالی، به دانشكده علوم ارتباطات اجتماعی تغییر نام یافت.
روزنامهنگاری دانشگاهی قبل و بعد از انقلاب
دانشكده علوم ارتباطات اجتماعی، در آخرین سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیتهای آموزشی خود در رشتههای یاد شده ادامه داد و در كنار آن به #چاپ یك مجموعه انتشارات كه تا سال ۱۳۵۷ بیش از ۳۰ جلد كتاب درسی تخصصی را در برمیگرفت، تولید چند فیلم مستند سینمایی، انجام طرحهای پژوهشی و انتشار یك نشریه تجربی به نام پیام ارتباطات نیز اقدام كرد.
توجه به گرایش ارتباطات اجتماعی
پس از آغاز انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۹ شمسی و تعطیل دانشگاهها، فعالیت آموزشی این دانشكده نیز متوقف شد و در سال ۱۳۶۱، همزمان با تدوین برنامههای جدید برای بازگشایی دانشگاهها از سوی ستاد انقلاب فرهنگی، دانشكده علوم ارتباطات اجتماعی عملاً منحل شد.
مهرماه ۱۳۶۲ كه برنامههای آموزشی دانشگاهها پس از وقفهای سه ساله از سر گرفته شدند، به جای آموزش دروس تخصصی دورههای لیسانس روزنامهنگاری و روابط عمومی، تنها به آموزش ۳۸ واحد دروس گرایش ارتباطات اجتماعی پرداخته شد و از آن زمان تا مدت چند سال، برنامه آموزشی گرایش مذكور در قالب لیسانس علوم اجتماعی در محل دانشكده علوم اجتماعی علامه طباطبایی، كه محل سابق دانشكده علوم ارتباطات اجتماعی بود، ادامه یافت.
▫️احیای استقلال رشته علوم ارتباطات اجتماعی
پس از آن، كوششهای اعضای هیئتعلمی گروه آموزشی ارتباطات اجتماعی برای تجدید نظر در برنامه آموزشی گرایش یادشده و استقلال مجدد رشته علوم ارتباطات اجتماعی دنبال شد. سرانجام در سال ۱۳۶۸، برنامه آموزشی پیشنهادی این گروه برای تأسیس دوره كارشناسی علوم ارتباطات اجتماعی با دو شاخه روزنامهنگاری و روابط عمومی، از سوی شورای عالی برنامهریزی وزارت فرهنگ و آموزش عالی به تصویب رسید. همزمان شورای یاد شده برنامه آموزشی دوره كارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی را نیز تصویب کرد که هر دو دوره نیز بهطور مستقل به پذیرش دانشجو پرداختند. پس از برگزاری نخستین آزمون گزینش دانشجو برای دوره كارشناسی ارشد علوم ارتباطات و تشكیل كلاسهای درس این دوره، بنا به مقتضیاتی همچون ارتقای سطح كیفی علمی دانشجویان و ایجاد انگیزه لازم برای تدارك شبکهسازی اعضای هیئتعلمی در این رشته، به ضرورت تأسیس دوره دكترای علوم ارتباطات نیز توجه نشان داده شد. برنامه آموزشی پیشنهادی گروه علوم ارتباطات اجتماعی برای دوره دكترای این رشته در زمستان ۱۳۷۲، پس از تأیید شورای دانشگاه علامهطباطبایی برای تصویب به وزارت فرهنگ و آموزش عالی ارائه شد و پس از دو سال بحث و بررسی، در دیماه ۱۳۷۴ از سوی شورای عالی برنامهریزی تصویب شد. به دنبال برگزاری نخستین آزمون گزینش دانشجو دوره دکتری علوم ارتباطات در اردیبهشت ۱۳۷۵، كلاسهای درس آن در مهرماه همان سال با مراسم خاصی در محل دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی (محل سابق دانشكده علوم ارتباطات اجتماعی) افتتاح شدند. پس از آن نیز كوشش برای تأسیس مجدد دانشكده مستقل علوم ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبایی دنبال شد.
▫️منبع: شماره دوازدهم #ماهنامه مدیریت ارتباطات، اردیبهشت ۱۳۸۹
تجربه آموزش منظم #روزنامهنگاری در ایران به سال ۱۳۴۶ برمیگردد که موسسه #کیهان دانشكده علوم #ارتباطات اجتماعی را بنا نهاد. موسسه كیهان از یک سال قبل از آن در نظر داشت برای تربیت نیروی انسانی متخصص وسایل ارتباط جمعی دانشکدهای تاسیس کند. شورای مركزی دانشگاههای کشور نیز پس از چندین ماه بحث و بررسی در بهمنماه ۱۳۴۵ شمسی با واگذاری امتیاز تأسیس "مؤسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی" به روزنامه كیهان موافقت كرد میتوان از آن به عنوان مهمترین اقدام مؤثر در زمینه آموزش روزنامهنگاری و رشتههای وابسته نام برد. این مؤسسه از پاییز سال بعد با پذیرش دانشجو در دورههای لیسانس روزنامهنگاری، #روابطعمومی و #تبلیغات، #فیلمبرداری و #عكاسی و مترجمی شروع به فعالیت كرد. در خرداد ۱۳۵۰ شمسی، همزمان با پایان تحصیلات دوره لیسانس نخستین دانشجویان، نام این مؤسسه عالی، به دانشكده علوم ارتباطات اجتماعی تغییر نام یافت.
روزنامهنگاری دانشگاهی قبل و بعد از انقلاب
دانشكده علوم ارتباطات اجتماعی، در آخرین سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیتهای آموزشی خود در رشتههای یاد شده ادامه داد و در كنار آن به #چاپ یك مجموعه انتشارات كه تا سال ۱۳۵۷ بیش از ۳۰ جلد كتاب درسی تخصصی را در برمیگرفت، تولید چند فیلم مستند سینمایی، انجام طرحهای پژوهشی و انتشار یك نشریه تجربی به نام پیام ارتباطات نیز اقدام كرد.
توجه به گرایش ارتباطات اجتماعی
پس از آغاز انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۹ شمسی و تعطیل دانشگاهها، فعالیت آموزشی این دانشكده نیز متوقف شد و در سال ۱۳۶۱، همزمان با تدوین برنامههای جدید برای بازگشایی دانشگاهها از سوی ستاد انقلاب فرهنگی، دانشكده علوم ارتباطات اجتماعی عملاً منحل شد.
مهرماه ۱۳۶۲ كه برنامههای آموزشی دانشگاهها پس از وقفهای سه ساله از سر گرفته شدند، به جای آموزش دروس تخصصی دورههای لیسانس روزنامهنگاری و روابط عمومی، تنها به آموزش ۳۸ واحد دروس گرایش ارتباطات اجتماعی پرداخته شد و از آن زمان تا مدت چند سال، برنامه آموزشی گرایش مذكور در قالب لیسانس علوم اجتماعی در محل دانشكده علوم اجتماعی علامه طباطبایی، كه محل سابق دانشكده علوم ارتباطات اجتماعی بود، ادامه یافت.
▫️احیای استقلال رشته علوم ارتباطات اجتماعی
پس از آن، كوششهای اعضای هیئتعلمی گروه آموزشی ارتباطات اجتماعی برای تجدید نظر در برنامه آموزشی گرایش یادشده و استقلال مجدد رشته علوم ارتباطات اجتماعی دنبال شد. سرانجام در سال ۱۳۶۸، برنامه آموزشی پیشنهادی این گروه برای تأسیس دوره كارشناسی علوم ارتباطات اجتماعی با دو شاخه روزنامهنگاری و روابط عمومی، از سوی شورای عالی برنامهریزی وزارت فرهنگ و آموزش عالی به تصویب رسید. همزمان شورای یاد شده برنامه آموزشی دوره كارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی را نیز تصویب کرد که هر دو دوره نیز بهطور مستقل به پذیرش دانشجو پرداختند. پس از برگزاری نخستین آزمون گزینش دانشجو برای دوره كارشناسی ارشد علوم ارتباطات و تشكیل كلاسهای درس این دوره، بنا به مقتضیاتی همچون ارتقای سطح كیفی علمی دانشجویان و ایجاد انگیزه لازم برای تدارك شبکهسازی اعضای هیئتعلمی در این رشته، به ضرورت تأسیس دوره دكترای علوم ارتباطات نیز توجه نشان داده شد. برنامه آموزشی پیشنهادی گروه علوم ارتباطات اجتماعی برای دوره دكترای این رشته در زمستان ۱۳۷۲، پس از تأیید شورای دانشگاه علامهطباطبایی برای تصویب به وزارت فرهنگ و آموزش عالی ارائه شد و پس از دو سال بحث و بررسی، در دیماه ۱۳۷۴ از سوی شورای عالی برنامهریزی تصویب شد. به دنبال برگزاری نخستین آزمون گزینش دانشجو دوره دکتری علوم ارتباطات در اردیبهشت ۱۳۷۵، كلاسهای درس آن در مهرماه همان سال با مراسم خاصی در محل دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی (محل سابق دانشكده علوم ارتباطات اجتماعی) افتتاح شدند. پس از آن نیز كوشش برای تأسیس مجدد دانشكده مستقل علوم ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبایی دنبال شد.
▫️منبع: شماره دوازدهم #ماهنامه مدیریت ارتباطات، اردیبهشت ۱۳۸۹
#عکاسانه 🔸 هشت نکته برای فتوژورنالیستها
▫️#یونس_شکرخواه
🔹نكته اول:
یكی از نكات مبتلابه عكاسی خبری تحولات تكنولوژیك در ابزارهای عكاسی است. موبایلهایی كه با دقت با مگاپیكسلهای بالا عكاسی میكنند یا دوربینهای فول اتوماتی كه امروز در بازار وجود دارند، چه تاثیراتی بر #عكاسی میگذارند؟ اینها چه تاثیری بر مرزهای موجود میان عكاسان آماتور و حرفهای میگذارند؟
موبایل به دستها، دوربین به دستها و به طور كلی آماتورها و بلاگرها پیش از آنكه عكاسان حرفهای بخواهند از پیستها و كوهها پایین بیایند، عكسها را برده و لود هم كرده بودند. آماتورها دارند حتی به آژانسها هم ضربه میزنند. پس به عنوان #فتوژورنالیست باید تحولات تكنولوژیك در ابزارهای عكاسی را و تاثیرات آنها را بر كارتان را تعقیب كنید.
🔹نكته دوم:
نكته مهم دیگری كه میخواهم به آن اشاره كنم بحثی است كه به عكس و تكنولوژی كاری ندارد و آن #فرامتن عكاسی است. در عكاسی خبری باید به فرامتن عكس جداگانه نگاه كنیم. الزاما بهترین عكاس آن نیست كه به یك آژانس خارجی بپیوندد؛ هرچند در تفكر ایرانی این است كه اگر كسی عضو فلان آژانس شده پس عكاس خوبی است. پرسش من این است كه آیا اگر كسی جزو یك آژانس بین المللی عكاسی شده است، الزاما عكاسیاش هم ارزشمند شده است؟ خیلی از عكاسانی كه به آژانسها میپیوندند به تدریج و گاه ناخواسته به كادربندیهایی كشیده میشوند كه آژانس آنها را میخواهد. به عبارت دیگر در نظر گرفتن فرامتن عكس یعنی اینكه مخاطبان را به نگاه مورد نظر آژانسها نفروشیم. مگر میشود برای مثلا یك آژانس آمریكایی عكس كاركرد و برایش عكسهای نظامیان آمریكایی كشته شده در جنگ عراق را فرستاد؟ آیا حتی یك فریم عكس از یك نظامی آمریكایی كشته شده در سالهای جنگ عراق دیدهاید، یا در جریان اشغال كویت، مگر از كشتههای آمریكایی عكسی در دنیا گرفته نشده است؟ چرا حتما گرفته شده اما مخابره نمیشود
🔹نكته سوم:
فعال باشید مثل یك دانشجوی روانشناسی، جامعه شناسی. مگر میشود كسی فتوژورنالیست باشد؛ ولی كتاب #روانشناسی و #جامعه شناسی نخواند.
باورش سخت است كه بدون مطالعه در این حوزهها، از #عكس چیزی بیرون بیاید. در این صورت قول میدهم كه اگر دوربین را بیندازید و صبح بروید و بعد از ظهر بیایید، اتفاقی رخ نمیدهد. باید مثل یك دانشجوی رشته سیاست و هنر و غیره اطلاعات كسب كنید. روانشناسی، جامعهشناسی، سیاست و هنر تعمدی است، چون یكی از جنبههای عمومی در عكاسی خبری است و یكی از جنبههای پر كشمكش پشت صحنه است. لازم است بدانید با چه منظوری یك گفتوگو انجام میشود. مساله مهم دیگر بعد هنری قضیه است. به صرف اینكه من #دوربین در دست گرفتم، عكاس نمیشوم. ولی در یك لحظه میتوانم عكاس را جا بگذارم؛ اگر این جنبههایی كه گفتم را در زندگی حرفهای رعایت كنید. پس تا میتوانید تلاش كنید تا به بینش منحصر به فرد دست یابید. آن لحظه است كه همه متوجه میشوند كه چه كسی عكس را گرفته است، چون ویژن (vision) آدمها متفاوت است.
🔹نكته چهارم:
سعی كنید با تلاش سیری ناپذیری رویدادهای جاری را تعقیب كنید. حتی رسانههای بصری همزمان را. پس تعقیب رویدادها و دیدن مداوم رسانههای بصری الزامی است.▫️
🔹نكته پنجم:
عكاس خبری لازم است از درگیر شدن با سیاست، یا جنبشهای مدنی و تجارب دیگران پرهیز كند. چرا؟ برای اینكه نباید در واقع اسیر قالبهای فكری و یا استریوتایپهای گروهها یا افراد شود؛ یا اینكه به اشتغالی تن ندهید كه منجر به سازش شما در رفتارهای حرفهای شود، یا به شما قیافهی سازش بدهد؛ چون شما روزنامهنگار مستقل هستید.
🔹نكته ششم:
تكرار یك بحث جدی است؛ و آن این كه تمام تلاشتان را به كار ببرید كه غیر مهاجم باشید. در مواجهه با سوژهها فروتن باشید و خلوت شخصی كسی را به هوای عكاسی حرفه ای بر باد ندهید.
🔹نكته هفتم:
سعی كنید كه احترام بگذارید به تمامیت لحظهی عكاسی (عدم مداخله در صحنه) و احترام بگذارید به یكپارچگی لحظهی عكاسان دیگر.
🔹نكته هشتم:
تلاش كنید تا با ارائه نمونههای شخصی و مثالزدنی، روحیه و استانداردهای بالای یك عكاس با اخلاق و یك فتوژورنالیست را حفظ كنید. سعی كنید وقتی با شرایط متفاوت و نا آشنا مواجه شدید كه در آن انتخاب اقدام درست؛ نامشخص و گنگ است، با كسانی مشورت كنید كه در زندگیشان استانداردهای بالای حرفهای را به نمایش گذاشتهاند؛ یعنی كسانی كه قدیمیتر و كار كشتهتر از خودتان باشند، میخواهم بگویم كه وقتی فرضا بیست فریم گرفتید فكر نكنید میتوانید جایگاه عكاسی را كه قدیمیتر است به آسانی بگیرید. نه، او دارای تجاربی است كه شما به راحتی آنها را به دست نخواهید آورد.
و بالاخره فتوژورنالیستها باید پیوسته راجع به رشتهشان بخوانند و اخلاقیاتی را كه راهنمای حرفهشان است؛ مطالعه كنند.
▫️#یونس_شکرخواه
🔹نكته اول:
یكی از نكات مبتلابه عكاسی خبری تحولات تكنولوژیك در ابزارهای عكاسی است. موبایلهایی كه با دقت با مگاپیكسلهای بالا عكاسی میكنند یا دوربینهای فول اتوماتی كه امروز در بازار وجود دارند، چه تاثیراتی بر #عكاسی میگذارند؟ اینها چه تاثیری بر مرزهای موجود میان عكاسان آماتور و حرفهای میگذارند؟
موبایل به دستها، دوربین به دستها و به طور كلی آماتورها و بلاگرها پیش از آنكه عكاسان حرفهای بخواهند از پیستها و كوهها پایین بیایند، عكسها را برده و لود هم كرده بودند. آماتورها دارند حتی به آژانسها هم ضربه میزنند. پس به عنوان #فتوژورنالیست باید تحولات تكنولوژیك در ابزارهای عكاسی را و تاثیرات آنها را بر كارتان را تعقیب كنید.
🔹نكته دوم:
نكته مهم دیگری كه میخواهم به آن اشاره كنم بحثی است كه به عكس و تكنولوژی كاری ندارد و آن #فرامتن عكاسی است. در عكاسی خبری باید به فرامتن عكس جداگانه نگاه كنیم. الزاما بهترین عكاس آن نیست كه به یك آژانس خارجی بپیوندد؛ هرچند در تفكر ایرانی این است كه اگر كسی عضو فلان آژانس شده پس عكاس خوبی است. پرسش من این است كه آیا اگر كسی جزو یك آژانس بین المللی عكاسی شده است، الزاما عكاسیاش هم ارزشمند شده است؟ خیلی از عكاسانی كه به آژانسها میپیوندند به تدریج و گاه ناخواسته به كادربندیهایی كشیده میشوند كه آژانس آنها را میخواهد. به عبارت دیگر در نظر گرفتن فرامتن عكس یعنی اینكه مخاطبان را به نگاه مورد نظر آژانسها نفروشیم. مگر میشود برای مثلا یك آژانس آمریكایی عكس كاركرد و برایش عكسهای نظامیان آمریكایی كشته شده در جنگ عراق را فرستاد؟ آیا حتی یك فریم عكس از یك نظامی آمریكایی كشته شده در سالهای جنگ عراق دیدهاید، یا در جریان اشغال كویت، مگر از كشتههای آمریكایی عكسی در دنیا گرفته نشده است؟ چرا حتما گرفته شده اما مخابره نمیشود
🔹نكته سوم:
فعال باشید مثل یك دانشجوی روانشناسی، جامعه شناسی. مگر میشود كسی فتوژورنالیست باشد؛ ولی كتاب #روانشناسی و #جامعه شناسی نخواند.
باورش سخت است كه بدون مطالعه در این حوزهها، از #عكس چیزی بیرون بیاید. در این صورت قول میدهم كه اگر دوربین را بیندازید و صبح بروید و بعد از ظهر بیایید، اتفاقی رخ نمیدهد. باید مثل یك دانشجوی رشته سیاست و هنر و غیره اطلاعات كسب كنید. روانشناسی، جامعهشناسی، سیاست و هنر تعمدی است، چون یكی از جنبههای عمومی در عكاسی خبری است و یكی از جنبههای پر كشمكش پشت صحنه است. لازم است بدانید با چه منظوری یك گفتوگو انجام میشود. مساله مهم دیگر بعد هنری قضیه است. به صرف اینكه من #دوربین در دست گرفتم، عكاس نمیشوم. ولی در یك لحظه میتوانم عكاس را جا بگذارم؛ اگر این جنبههایی كه گفتم را در زندگی حرفهای رعایت كنید. پس تا میتوانید تلاش كنید تا به بینش منحصر به فرد دست یابید. آن لحظه است كه همه متوجه میشوند كه چه كسی عكس را گرفته است، چون ویژن (vision) آدمها متفاوت است.
🔹نكته چهارم:
سعی كنید با تلاش سیری ناپذیری رویدادهای جاری را تعقیب كنید. حتی رسانههای بصری همزمان را. پس تعقیب رویدادها و دیدن مداوم رسانههای بصری الزامی است.▫️
🔹نكته پنجم:
عكاس خبری لازم است از درگیر شدن با سیاست، یا جنبشهای مدنی و تجارب دیگران پرهیز كند. چرا؟ برای اینكه نباید در واقع اسیر قالبهای فكری و یا استریوتایپهای گروهها یا افراد شود؛ یا اینكه به اشتغالی تن ندهید كه منجر به سازش شما در رفتارهای حرفهای شود، یا به شما قیافهی سازش بدهد؛ چون شما روزنامهنگار مستقل هستید.
🔹نكته ششم:
تكرار یك بحث جدی است؛ و آن این كه تمام تلاشتان را به كار ببرید كه غیر مهاجم باشید. در مواجهه با سوژهها فروتن باشید و خلوت شخصی كسی را به هوای عكاسی حرفه ای بر باد ندهید.
🔹نكته هفتم:
سعی كنید كه احترام بگذارید به تمامیت لحظهی عكاسی (عدم مداخله در صحنه) و احترام بگذارید به یكپارچگی لحظهی عكاسان دیگر.
🔹نكته هشتم:
تلاش كنید تا با ارائه نمونههای شخصی و مثالزدنی، روحیه و استانداردهای بالای یك عكاس با اخلاق و یك فتوژورنالیست را حفظ كنید. سعی كنید وقتی با شرایط متفاوت و نا آشنا مواجه شدید كه در آن انتخاب اقدام درست؛ نامشخص و گنگ است، با كسانی مشورت كنید كه در زندگیشان استانداردهای بالای حرفهای را به نمایش گذاشتهاند؛ یعنی كسانی كه قدیمیتر و كار كشتهتر از خودتان باشند، میخواهم بگویم كه وقتی فرضا بیست فریم گرفتید فكر نكنید میتوانید جایگاه عكاسی را كه قدیمیتر است به آسانی بگیرید. نه، او دارای تجاربی است كه شما به راحتی آنها را به دست نخواهید آورد.
و بالاخره فتوژورنالیستها باید پیوسته راجع به رشتهشان بخوانند و اخلاقیاتی را كه راهنمای حرفهشان است؛ مطالعه كنند.
#فتوژورنالیسم #عکاسانه
🔸مضمون و عنوان
مرامنامهها میگویند سعی كن در #عكاسی، مضمون و عنوان، مقدم بر عكس و عكاسی باشد. #فتوژورنالیست باید با عكسش كمك كند به بینندگان و مخاطبان تا داستان را خودشان كشف كنند و خودشان قاضیان صحنه شوند.
🔸مضمون و عنوان
مرامنامهها میگویند سعی كن در #عكاسی، مضمون و عنوان، مقدم بر عكس و عكاسی باشد. #فتوژورنالیست باید با عكسش كمك كند به بینندگان و مخاطبان تا داستان را خودشان كشف كنند و خودشان قاضیان صحنه شوند.
#چهره🔸زائور داخته
زائور داخته (۱۹۳۶ ماخاچقلعه داغستان – ۲۰۲۴ دوشنبه)، اسطورۀ فرهنگ و هنر، عکاس و فیلمبردار ایرانیتبار تاجیکستان در سال ۱۹۳۶ در داغستان به دنیا آمده از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۵۱ در سرچشمه تهران زندگی کرده و تا کلاس ششم ابتدایی در آنجا درس خوانده بود. سپس به مسکو رفته و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. پایاننامه زائور فیلم کوتاه هنری بنام لاله بر اساس داستانی از صادق هدایت بود که پس از ساختن این فیلم به شهرت رسید. وی۲۰ فیلم هنری و بیش از ۷۰۰ فیلم مستند را فیلمبرداری کرد؛ استاد، انسان پوستش را عوض میكند، شیرك دلاور، جستجوی ببر و رستم و سهراب از جمله مهمترین فیلم های زائور داخته است كه تا كنون از طریق شبكههای تلویزیونی تاجیكستان پخش شدهاند. از کارهای ماندگار زائور، فیلم رستم و سهراب است که به اتفاق بوریس کیمیاگراُف، کارگردان نامور تاجیکستان آن را ساخته است. زائور و بوریس هنرپیشههای توانایی از اوستیا، روسیه، ازبکستان و تاجیکستان را گرد هم آوردند تا فیلم شاهنامه را بسازند. کیمیاگراف و داخته هر دو شاهنامه را دوست داشتند و برای ساختن فیلم این اثر بزرگ فارسی کوشیدند. در کنار فیلمبرداری، زائور به عکاسی هم علاقه زیادی داشت و در عرصه #عكاسی نیز خوش درخشید. نخستین نمایشگاه عكاسی وی در سال ۲۰۰۳ در کاخ وحدت شهر دوشنبه برپا شد. وی در ایران، چین، فرانسه، روسیه، آلمان، ژاپن و هند نمایشگاههای عكس برگزار و تلاش كرد كه با این تصاویر خارجیها را با نماهایی از طبیعت، مردم و پوششهای سنتی تاجیكستان آشنا كند. زائور داخته فیلمبردار و عکاس شناختهشده، دارای نشان فرهنگ جمهوری تاجیکستان و برگزیدۀ جوایز متعدد بینالمللی از جمله دکترای افتخاری از دانشگاه آکسفورد انگلستان و سنپترزبورگ روسیه بود. او کار هنری خود را با تاجیک فیلم شروع کرده و در همان موسسه به افتخار بازنشستگی نایل آمد و تا پایان زندگی پر برکت خود به عنوان مشاور با تاجیک فیلم همکاری داشت و جوانان را راهنمائی میکرد.
زائور داخته (۱۹۳۶ ماخاچقلعه داغستان – ۲۰۲۴ دوشنبه)، اسطورۀ فرهنگ و هنر، عکاس و فیلمبردار ایرانیتبار تاجیکستان در سال ۱۹۳۶ در داغستان به دنیا آمده از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۵۱ در سرچشمه تهران زندگی کرده و تا کلاس ششم ابتدایی در آنجا درس خوانده بود. سپس به مسکو رفته و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. پایاننامه زائور فیلم کوتاه هنری بنام لاله بر اساس داستانی از صادق هدایت بود که پس از ساختن این فیلم به شهرت رسید. وی۲۰ فیلم هنری و بیش از ۷۰۰ فیلم مستند را فیلمبرداری کرد؛ استاد، انسان پوستش را عوض میكند، شیرك دلاور، جستجوی ببر و رستم و سهراب از جمله مهمترین فیلم های زائور داخته است كه تا كنون از طریق شبكههای تلویزیونی تاجیكستان پخش شدهاند. از کارهای ماندگار زائور، فیلم رستم و سهراب است که به اتفاق بوریس کیمیاگراُف، کارگردان نامور تاجیکستان آن را ساخته است. زائور و بوریس هنرپیشههای توانایی از اوستیا، روسیه، ازبکستان و تاجیکستان را گرد هم آوردند تا فیلم شاهنامه را بسازند. کیمیاگراف و داخته هر دو شاهنامه را دوست داشتند و برای ساختن فیلم این اثر بزرگ فارسی کوشیدند. در کنار فیلمبرداری، زائور به عکاسی هم علاقه زیادی داشت و در عرصه #عكاسی نیز خوش درخشید. نخستین نمایشگاه عكاسی وی در سال ۲۰۰۳ در کاخ وحدت شهر دوشنبه برپا شد. وی در ایران، چین، فرانسه، روسیه، آلمان، ژاپن و هند نمایشگاههای عكس برگزار و تلاش كرد كه با این تصاویر خارجیها را با نماهایی از طبیعت، مردم و پوششهای سنتی تاجیكستان آشنا كند. زائور داخته فیلمبردار و عکاس شناختهشده، دارای نشان فرهنگ جمهوری تاجیکستان و برگزیدۀ جوایز متعدد بینالمللی از جمله دکترای افتخاری از دانشگاه آکسفورد انگلستان و سنپترزبورگ روسیه بود. او کار هنری خود را با تاجیک فیلم شروع کرده و در همان موسسه به افتخار بازنشستگی نایل آمد و تا پایان زندگی پر برکت خود به عنوان مشاور با تاجیک فیلم همکاری داشت و جوانان را راهنمائی میکرد.