یه جای خوب واسه حس کردن زندگی
تراپیستم یه جوری ازم تعریف کرد که تا آخر هفته طول میکشه از آسمون بیام زمین! #منوتراپیستم
گفت: تو اینقدر گلی که نقطه ی تاریک نداری!
به من که اعتماد ندارید، به حرف تراپیستم اعتماد کنید حداقل!
😂😂
#منوتراپیستم
به من که اعتماد ندارید، به حرف تراپیستم اعتماد کنید حداقل!
😂😂
#منوتراپیستم
الآن من باید با این وضعیت بی انگیزگی م ده روز معطل بمونم، چون خانم میخواد بره کربلا؟!
پ. ن: نکنه پولم رو بخوره برنگرده؟!
😅🙃
#منوتراپیستم
پ. ن: نکنه پولم رو بخوره برنگرده؟!
😅🙃
#منوتراپیستم
به تراپیستم گفتم کارهایم رو لحظه ی آخری انجام میدم و با هر فنی هست تمامش میکنم!
گفت به خاطر شخصیت ایده آل گرایی است که داری!
چون اضطراب داری نکنه کارت رو به بهترین نحو انجام بدی، اهمال می کنی و از انجامش طفره میری. بعد که وقت تنگ میشه و مجاب به انجامش میشی، هم به خودت فشار میاری هم استرس بیشتری رو تحمل میکنی!
خلاصه این همه پول خرج کردم فهمیدم تنبل نیستم، ایده آلیستم!
☺️☺️😁😁🙃🙃
#منوتراپیستم
گفت به خاطر شخصیت ایده آل گرایی است که داری!
چون اضطراب داری نکنه کارت رو به بهترین نحو انجام بدی، اهمال می کنی و از انجامش طفره میری. بعد که وقت تنگ میشه و مجاب به انجامش میشی، هم به خودت فشار میاری هم استرس بیشتری رو تحمل میکنی!
خلاصه این همه پول خرج کردم فهمیدم تنبل نیستم، ایده آلیستم!
☺️☺️😁😁🙃🙃
#منوتراپیستم
رفته از زباله خشک ها، پلاستیک شکر رو پیدا کرده آورده، عکس چای رویش رو نشونم میده و بعد اشاره می کنه به دهانش!
یعنی چایی بده بخورم!
پ. ن۱: پانیسا تو این سن بود میرفت از بالکن خونه بسته ماکارونی می آورد یعنی گشنمه!
پ. ن۲: بچههام تنبل نیستند کمال گرا هستند!
😁😂
#رونیسا
#خواهری
#پانیسا
#منوتراپیستم
یعنی چایی بده بخورم!
پ. ن۱: پانیسا تو این سن بود میرفت از بالکن خونه بسته ماکارونی می آورد یعنی گشنمه!
پ. ن۲: بچههام تنبل نیستند کمال گرا هستند!
😁😂
#رونیسا
#خواهری
#پانیسا
#منوتراپیستم
چهل و پنج دقیقه با تراپیستم حرف زدم به این نتیجه رسید تحت تأثیر هورمون ها هستم و حرف هایم از سر عقلانیت نیست، بهتره تمرین تنفس کنم تا این چند روز بگذره!
#منوتراپیستم
#منوتراپیستم
یه جای خوب واسه حس کردن زندگی
چهل و پنج دقیقه با تراپیستم حرف زدم به این نتیجه رسید تحت تأثیر هورمون ها هستم و حرف هایم از سر عقلانیت نیست، بهتره تمرین تنفس کنم تا این چند روز بگذره! #منوتراپیستم
بهش گفتم: روی چشم و گوش بسته بودن دخترم ادعا دارم!
گفت: مگه مدرسه نمیره؟ به روت نمیاره!!
بعد از ظهرش نشستم #پانیسا رو تخلیه اطلاعاتی کردم بدونم تا کجا خبر داره و نکنه غافلگیر بشم یهو!
فهمیدم طفلک معصومم تازه با اسامی دیگه «مدفوع» آشنا شده به لطف همکلاسی هایش!
#دبستان
#منوتراپیستم
#فرزند_پروری
گفت: مگه مدرسه نمیره؟ به روت نمیاره!!
بعد از ظهرش نشستم #پانیسا رو تخلیه اطلاعاتی کردم بدونم تا کجا خبر داره و نکنه غافلگیر بشم یهو!
فهمیدم طفلک معصومم تازه با اسامی دیگه «مدفوع» آشنا شده به لطف همکلاسی هایش!
#دبستان
#منوتراپیستم
#فرزند_پروری
یه جای خوب واسه حس کردن زندگی
خب ما رو سفره ی مذهبی دعوت کردند، سفره ی حضرت زهرا! من تا حالا سفره حضرت زهرا نرفته بودم، سفره حضرت ابوالفضل و امام حسن و بی بی سه شنبه رفته بودم، این رو نمی دونستم چیه ظهر از مامان های دوست های پانیسا هم پرسیدم آنها هم نمیدونستند چیه! رسیدیم من هی بو کشیدم…
گفتم بهتون که مامان آدم عجولی است؟
اصلا اینکه بچههای من زودتر از موعد به دنیا آمدند دلیلش این است که به مامانم رفتند!!
بعد تو کار کردن هم مسئولیت پذیریش بالاست، مثلاً تو اداره بعد از بازنشستگیش به جایش شش نفر استخدام کردند که همان کارهایی رو که مامانم به تنهایی انجام میداد، انجام بدهند!
من تمام عمرم سعی کردم انگشت کوچکش بشم که نشدم!
به قول تراپیستم ستاره ی مامانم اینقدر درخشان بوده که نور ستاره ی من هیچ وقت به چشم نیامده!
حالا اینها رو بیخیال!
امروز سر سفره ی حضرت زهرا، همه دور اول تسبیح بودند که مامانم رفت سراغ سومین دور!
بعد همه مامان رو با تحیر نگاه می کردند و مامان با جدیت صلوات میفرستاد!
در پایان همه سیصد تا نهایتاً ششصد تا صلوات فرستاده بودند، مامانم دو هزار و صدتا!
منم خودم رو کشتم نهصد تا شد صلوات هایم!!
پ. ن: یه آقای نقاشی چند سال پیش آمده بود خانه مون رو رنگ کنه، از این ور آقا قلمو میکشید به دیوار و هنوز رنگ تمام نشده بود، مامان از آن طرف تند تند لکه های رنگ رو از روی سرامیک ها تمیز میکرد!
نقاشه هی به مامانم می گفت: حاج خانوم! عجله نکن! بگذار نقاشی من تموم بشه بعد تمیز کن!
از اون موقع افتاده سر زبونمون به مامان میگیم حاج خانوم عجله نکن!
مامان که می خواست سر سفره ششمین دور تسبیح رو برداره زیر گوشش گفتم: حاج خانوم عجله نکن!
بعد جفتمون قرمز شدیم از خنده!
فضا هم جدی، نگاه ها هم روی مامانم زوم بود. نباید هم می خندیدیم.
آمدیم بیرون منفجر شدیم از خنده!
#منوتراپیستم
#I_love_you_mom
اصلا اینکه بچههای من زودتر از موعد به دنیا آمدند دلیلش این است که به مامانم رفتند!!
بعد تو کار کردن هم مسئولیت پذیریش بالاست، مثلاً تو اداره بعد از بازنشستگیش به جایش شش نفر استخدام کردند که همان کارهایی رو که مامانم به تنهایی انجام میداد، انجام بدهند!
من تمام عمرم سعی کردم انگشت کوچکش بشم که نشدم!
به قول تراپیستم ستاره ی مامانم اینقدر درخشان بوده که نور ستاره ی من هیچ وقت به چشم نیامده!
حالا اینها رو بیخیال!
امروز سر سفره ی حضرت زهرا، همه دور اول تسبیح بودند که مامانم رفت سراغ سومین دور!
بعد همه مامان رو با تحیر نگاه می کردند و مامان با جدیت صلوات میفرستاد!
در پایان همه سیصد تا نهایتاً ششصد تا صلوات فرستاده بودند، مامانم دو هزار و صدتا!
منم خودم رو کشتم نهصد تا شد صلوات هایم!!
پ. ن: یه آقای نقاشی چند سال پیش آمده بود خانه مون رو رنگ کنه، از این ور آقا قلمو میکشید به دیوار و هنوز رنگ تمام نشده بود، مامان از آن طرف تند تند لکه های رنگ رو از روی سرامیک ها تمیز میکرد!
نقاشه هی به مامانم می گفت: حاج خانوم! عجله نکن! بگذار نقاشی من تموم بشه بعد تمیز کن!
از اون موقع افتاده سر زبونمون به مامان میگیم حاج خانوم عجله نکن!
مامان که می خواست سر سفره ششمین دور تسبیح رو برداره زیر گوشش گفتم: حاج خانوم عجله نکن!
بعد جفتمون قرمز شدیم از خنده!
فضا هم جدی، نگاه ها هم روی مامانم زوم بود. نباید هم می خندیدیم.
آمدیم بیرون منفجر شدیم از خنده!
#منوتراپیستم
#I_love_you_mom
تراپیستم ازم پرسید: چرا میخواهی وزن کم کنی؟
گفتم: اول به خاطر سلامتی دوم هم به خاطر دخترم. چون بهش میگم مراقب خورد و خوراکت باش، ورزش کن و ... نمیشه خودم چاق باشم!
گفت: کار درستی میکنی. نصیحت های والدین وقتی موثره که والدین خودشون عمل کنند، چون الگوی بچهها ما هستیم.
بعد هم گفت: من خودم انواع رژیمها رو امتحان کردم، دست آخر پذیرفتم که اضافه وزن خیلی هم بهم میاد!
😂
#کالری
#پانیسا
#فرزند_پروری
#منوتراپیستم
گفتم: اول به خاطر سلامتی دوم هم به خاطر دخترم. چون بهش میگم مراقب خورد و خوراکت باش، ورزش کن و ... نمیشه خودم چاق باشم!
گفت: کار درستی میکنی. نصیحت های والدین وقتی موثره که والدین خودشون عمل کنند، چون الگوی بچهها ما هستیم.
بعد هم گفت: من خودم انواع رژیمها رو امتحان کردم، دست آخر پذیرفتم که اضافه وزن خیلی هم بهم میاد!
😂
#کالری
#پانیسا
#فرزند_پروری
#منوتراپیستم
یه جایی هستم که نمی خوام بگم کجاست
ولی یه جوی حاکمه که بسیار سنگین و دلسرد کننده است
بعدش باید برم پیش تراپیستم!
#منوتراپیستم
ولی یه جوی حاکمه که بسیار سنگین و دلسرد کننده است
بعدش باید برم پیش تراپیستم!
#منوتراپیستم