یه جای خوب واسه حس کردن زندگی
224 subscribers
4.92K photos
703 videos
32 files
643 links
Yejayekhob
ارتباط مستقیم با من
@pghmfy

https://t.me/HarfBeManBOT?start=ODMxNTM5MDA
Download Telegram
لیلی گلستان در گفتگو با ایسنا گفته: برای ممیزی یک کتابم برای عبارت «دست رد بر سینه‌اش زد...» اصلاحیه آمد که این را بردارید و به جای «سینه» «چیز» دیگری بگذارید.
بر این اساس، متن اصلاح شده یک مجموعه داستان ایرانی را که بعد از اصلاح و ممیزی در صف انتشار است، در ادامه می‌خوانید:

نکته: نویسنده برای پیشگیری از هرگونه شائبه به جای کلمه «سینه» از «چیز» استفاده کرده است.



وقتی رئیس دست رد به «چیزم» زد و با وام موافقت نکرد راهی خونه شدم. غم سنگینی توی «چیزم» حس می‌کردم و احساس می‌کردم دنیا به آخر رسیده. تا غروب توی کوچه‌ها گشت زدم و دست آخر، شب با بچه‌ها رفتیم هیئت «چیز» زنی. یه کم خالی شدم.

صبح وقتی از خواب بیدار شدم کمی خس خس «چیز» داشتم؛ فکر کنم «چیز پهلو» کردم! یه پرنده لب پنجره نشسته و به من زل زده بود انگار داشت می‌گفت: دوباره برو پیش رئیست و «چیزتو» سپر کن و بگو این وام حق منه

بعد پر زد و رفت «چیزکش» آفتاب... قلبم به تپش افتاده بود و حس می‌کردم امید توی قفسه «چیزم» جریان پیدا کرده... راه افتادم. با خودم گفتم اولین جمله‌ای که به رئیس می‌گم باید این باشه: آقای رئیس! برادر عزیز! ما خودمون «چیز» سوخته‌ایم، چرا ما رو تحویل نمی‌گیری؟

برای اینکه دچار استرس نشم، سر راه یه شربت «چیز» خریدم و با آب معدنی خوردم و راه افتادم. به اداره رسیدم. رفتم دفتر رئیس. «چیزمو» صاف کردم و گفتم: چند دقیقه با رئیس کار دارم. می‌خوام با ایشون «چیز» به «چیز» حرف بزنم، مرد و مردونه.
داخل شدم. رئیس «چیز» دیوار وایستاده بود و داشت خیابون رو نگاه می کرد. هنوز سلام نداده بودم که گفت: اگه می‌خوای سنگ این جماعت تازه به دوران رسیده رو به «چیز» بزنی، بهتره برگردی پشت میزت
«چیزمو» صاف کردم و گفتم: نخیر قربان بنده برای عرض دیروزی دوباره مزاحم شدم.
احساس کردم رئیس زیاد حالش خوب نیست و کمی شنگوله! ته مانده شربت «چیز» رو درآوردم و دادم بهش و گفتم: مرهم «چیز درده» از هر نوعش
خوشش اومد. لبخندی زد و گفت: تو هم کارمند خوبی هستی‌ها.

گفتم: ما «چیز چاک» شمائیم. بعد هم دستم رو گذاشتم روی «چیزم» به نشانه احترام.
گفت: خب حالا چی می‌خوای؟
رئیس که شربت «چیز» رو خورده بود و درد «چیزش» بهتر شده بود، گفت: «چیز» مالامال درد است ای دریغا مرهمی...








#مملکته
#فرهنگ
#خشونت_علیه_زنان
یه جای خوب واسه حس کردن زندگی
دیشب رضا و پانیسا تو برف رفتند و برگشتند از صبح هم آفتاب شد عروسی برگزار شد و به هر شکل گذشت. اسمش هم بود من عروسی نرفتم اما از پنج صبح عروسی داشتم لحظه به لحظه عروس و داماد رو تو اینستاگرام می دیدم و لایک می‌کردم: کله پاچه ی صبح روز عروسی پیش به سوی…
یه پسرعمو داره رضا که ساکن کاناداست
همسن و سال خودمون است
چند وقت قبل تصمیم به ازدواج گرفت
و
مثل همه ی پسران شیرپاک خورده ی ایرانی نیت کرد که دختر ایرونی بگیره، آفتاب مهتاب ندیده و نچرال!
حالا به اینها کاری ندارم، یعنی فعلا کاری ندارم!

بگذریم
مامانش هم گشت و گشت یه دختر پیدا کرد پنجه ی آفتاب که از هر انگشتش یه هنر می‌ریزه و پسرعمو مدتی باهاش حرف زد و پیغام و ایمیل و ویدئو کال و ... آمد ایران و دیدش و خلاصه بگم که امشب خبر دادند سوم اسفند عقدکنون دعوتیم!



یکی نیست بگه خب مرد حسابی!
با یکی از همون هایی که می‌رفتی دیسکو یا یکی از همون هایی که لب دریاچه مونترال عکس می‌انداختی یا نه! همونی که باهاش شش ماه همخونه بودی و عکس ناخن های لاک زده اش و شراب بورگاندی رو می گذاشتی اینستاگرام، ازدواج می‌کردی!

نه هزار و هشتصد و هشتاد و یک کیلومتر رو کوبیدی و آمدی تهران، رفتی کله قند خریدی بردی خواستگاری و بله برون که دست دختره رو بگیری ببری اون سر دنیا؟!
که چی؟
دخترهای ایرانی نجیبن؟!

مرد ایرانی کیست؟ کسی که دوست نداره با دوست دختر خودش ازدواج کنه، دوست داره با دوست دختر یکی دیگه ازدواج کنه و تصور کنه زنش تا حالا دوست دختر کسی نبوده!


وجدانی این طرز تفکرهاتون رو تغییر بدید!
پیتزا می‌خورید ولی دلتون مانده پیش پیاز بغل گوشت کوبیده ی دیزی!






پ. ن۱: وی به تازگی زایمان کرده، لباس مجلسی ندارد!
پ. ن۲: وی به تازگی زایمان کرده، اندام مجلسی! هم ندارد!
پ. ن۳: عروس اولین عروس بعد از من در طایفه ی پدری رضا محسوب میشه. از اونجایی که برادرشوهر خودم بعید است به این زودی ها ازدواج کند؛ یه جایگاه جاری واری دارم!
بعد چون وی تازه زایمان کرده، حوصله ی جاری بازی درآوردن هم ندارد!
پ. ن۴: سوم اسفند تولد مریم جانم است، ان شاالله پسر آذین هم به دنیا میاد.
پ. ن۵: تاریخش به میلادی رُند است 22/2/2022
همه ی این برنامه ریزی ها قشنگ بودند به شرط اینکه تو همون مونترال رخ می‌داد
آخه! ملت با موی شنیون کرده و آرایش غلیظ و کفش پاشنه بلند وسط هفته تو تهران بیان بالای سر عروس قند بسایند که تاریخش به میلادی رُنده؟!
پ. ن۶: اگه برم ببینم مهریه و ... هم دارند و دست بر قضا یک جلد کلام الله مجید و فلان قدر سکه است، تضمین نمی‌کنم سرم رو نکوبم به دیوار!
پ. ن۷: دقت کردید من زاییدم بخت همه باز شد؟!
عید هم عروسی یکی دیگه از نوه خاله های رضاست!


پیام اخلاقی: اگر مهاجرت می‌کنید با جون و دل مهاجرت کنید!




#وطن
#ازدواج
#همسرانه
#زایمان
#فرهنگ_بکارت
اسماعیلی وزیر ارشاد:
فیلم «عنکبوت مقدس» در کشور اردن تولید شده و عوامل اصلی آن در خارج از کشور هستند؛ ولی اگر در داخل کشور کسی با سازندگان این فیلم همکاری کرده باشد، مشمول موارد انضباطی وزارت ارشاد و سازمان سینمایی می‌شود.
به عوامل سازنده فیلم برادران لیلا هم تذکر داده بودیم در صورت نمایش فیلمشان در کن بدون پروانه نمایش، مشمول محدودیت های قانونی می‌شوند.





هنر آواره ی ایران!




#وطن
#فرهنگ
#هنر
ولی من به خاطر اینکه بازی هایی مثل پدرخوانده و مافیا اینقدر همه گیر شدند، نگرانم!



کسی برنده است که بهتر نقش بازی می کنه و بهتر دروغ می‌گه!




پ. ن۱: سارینا دختر پونزده ساله ی دوستم میگه زنگ ورزش و زنگ تفریح بچه‌های مدرسه به جای ورزش و ... می‌نشینند دور هم مافیا بازی می‌کنند!
اینها نسل جدید هستند و قراره مملکت ساز باشند!
پ. ن۲: اینکه همه ی هنرمندان و ورزشکاران که الگوی جامعه هستند این بازی ها رو می کنند، کار قشنگیه؟!


#فرهنگ
قرار بود یکشنبه برای بچه ها جشن روز دختر بگیرند و بعد هم بچه هایی که سطح درسیشون خوب و خیلی خوب است دیگه مدرسه نروند و بچه‌های ضعیف تر تا دهم خرداد مدرسه بروند.

#پانیسا هم اصرار داشت این جشن روز دختر رو حتماً بره ( قدیمی‌ترها می‌دونند من کلا با نام گذاری روز دختر مشکل داشتم از اول، مگه پسر رو مادر نزاییده که روز پسر نداریم؟ این ترویج #فرهنگ_بکارت رو اصلا نمی‌پسندم)
منم هی حرص می خوردم که چه معنی داره تو کوچه و خیابان مزاحم دختران می‌شوند بابت یک تکه پارچه، حتی می کشندشان از اینور جشن روز دختر می‌گیرند!
ولی چیزی نمی گفتم ذهن بچه درگیر نشه و توی ذوقش نخوره


یهو امشب خودش به صورت خودجوش گفت: من فردا نمی‌رم مدرسه و جشن!



من این شکلی شدم 💃💃💃




#پانیسا
#دبستان
رشته‌های مجسمه‌سازی و سینمای دانشگاه هنر تهران از دفترچه‌ انتخاب رشته کنکور امسال حذف شدن.




چنگیز خان مغول چون بی سواد بود یه مشاور چینی باسواد داشت تو همه ی زمینه ها باهاش مشورت می کرد
با مشورت های همان مرد چینی هم به همه جا رسید
مثلا بهش گفت اول به پادشاه ایران نامه بنویس و درخواست دوستی کن
پادشاه مغرور ایران که نپذیرفت بهش گفت اگه الآن به ایران حمله کنی کسی تو رو شماتت نمی کنه!


ما الآن با قومی طرفیم که نه سواد و فهم و تمدن دارند، نه با آدم باسواد و فهمیده و متمدن مشورت می کنند
واسه همین است که ضربه ای که این احمق ها به تاریخ و فرهنگ و هنر ایران می‌زنند بیشتر از مغولهاست!




#تاریخ
#فرهنگ
#هنر
#وطن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو یه نمایشگاه نقاشی در مشهد، موی نقاشی ها رو پوشاندند!
موی نقاشی شده رو!


به اینها میدون بدیم از داعش و طالبان و القاعده و ... بسیار تندروتر، نفهم تر و متعصب تر هستند. تنها فرقشون این است که شیعه ریاکاری داره که سنی نداره. به ریاکاری هم میگه تقیه!



#هنر
#فرهنگ
#مشهد
#خشونت_علیه_انسان
#حجاب_اجباری
روز پسر به تقویم اضافه شده، روز تولد امام جواد!


امام جواد دو همسر، چهار پسر و چهار دختر داشتند
حضرت معصومه که ولادتشون روز دختر نامگذاری شده، باکره و مجرد و بی فرزند بودند!



قربونشون برم از اهل بیت نتوانستند یک «پسر» پیدا کنند یعنی؟!




#فرهنگ_بکارت
علم الهدی امام جمعه مشهد :
ابن سینا، مولانا و آخوند خراسانی از اهالی افغانستان اند ما بدون افغانستان ریشه های فرهنگی مان را از دست می دهیم!



۱. افغانستان حدود ۱۵۰ سال پیش از ایران جدا شد!
۲. ابن سینا اهل بخارا در ازبکستان امروزی، اهل افغانستان نبود
۳. فارابی اهل فاراب در قزاقستان امروزی، اهل افغانستان نبود
۴. مهمترین ریشه ی فرهنگی ما، زبان فارسی توسط فردوسی و دقیقی و رودکی احیا شد!




#تاریخ
#فرهنگ
#عزتمندی
#وطن
#افغانستان
اگر در تعطیلات #نوروز به اماکن تاریخی رفتید مثل این گوساله ببخشید وزیر گردشگری و میراث فرهنگی رفتار نکنید!



پ. ن: بعد من بگم نارنجک دستی زدن به اماکن تاریخی، کار خودشونه می‌گن توهم توطئه داری!
وزیرشون اینطوری نفهم باشه توقع چی دارید از بادمجون دور قاب چین هاش؟!



#تاریخ
#وطن
#فرهنگ
کارد بزنید خونم در نمیاد!

مدرسه دختری یه سالن بزرگ داشت که کتابخونه بود.
روزهای هفته رو بین کلاس ها تقسیم کرده بودند مثلاً هر کلاسی هفته ای دو ساعت می‌تونست از کتابخونه استفاده کنه و کتاب امانت بگیره
کتابخونه از اول امسال بسته بود.
الآن در راستای درآمدزایی مدارس دولتی، کتابخونه رو تعطیل کردند و تغییر کاربری داده و تبدیل شده به کافه!!!
کافه ها! کافه ای که قهوه و کاپوچینو و ... می‌فروشه!
کافه تو دبستان هست ولی کتابخونه نه!!!




#مملکته
#آموزش
#فرهنگ
#دبستان