مکن پنهان، ز رخسارت هویداست
که شب را تا سحر بیدار بودی
تورا عشق این چنین بر باد داده
مگر از زندگی بیزار بودی؟
#فریدون_مشیری
@YBQuerencia
که شب را تا سحر بیدار بودی
تورا عشق این چنین بر باد داده
مگر از زندگی بیزار بودی؟
#فریدون_مشیری
@YBQuerencia
گفتی که چو خورشید زنم سوی تو پر
چون ماه شبی میکشم از پنجره سر
اندوه،که خورشید شدی،تنگه غروب
افسوس،که مهتاب شدی وقت سحر
#فریدون_مشیری
چون ماه شبی میکشم از پنجره سر
اندوه،که خورشید شدی،تنگه غروب
افسوس،که مهتاب شدی وقت سحر
#فریدون_مشیری
به نام نامی یزدان ...
متنی که امروزه با عنوان عقد اریایی معروف شده تنها شعری از یکی از کتابهای فریدون مشیریه ولی خیلی زیباست.
#فریدون_مشیری
#خوانش_دلی
متنی که امروزه با عنوان عقد اریایی معروف شده تنها شعری از یکی از کتابهای فریدون مشیریه ولی خیلی زیباست.
#فریدون_مشیری
#خوانش_دلی
چون بوم بر خرابه ی دنيا نشسته ايم
اهل زمانه را به تماشا نشسته ايم
بر اين سرای ماتم و در اين ديار رنج
بيخود اميد بسته و بيجا نشسته ايم
ما را غم خزان و نشاط بهار نيست
آسوده همچو خار به صحرا نشسته ايم
گر دست ما ز دامن مقصود كوته است
از پا فتاده ايم نه از پا نشسته ايم..
#فریدون_مشیری
اهل زمانه را به تماشا نشسته ايم
بر اين سرای ماتم و در اين ديار رنج
بيخود اميد بسته و بيجا نشسته ايم
ما را غم خزان و نشاط بهار نيست
آسوده همچو خار به صحرا نشسته ايم
گر دست ما ز دامن مقصود كوته است
از پا فتاده ايم نه از پا نشسته ايم..
#فریدون_مشیری
دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه میگفت: منم بهر تو غمخوارترین!
چه دل آزارترین شد، چه دل آزارترین
#فریدون_مشیری
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه میگفت: منم بهر تو غمخوارترین!
چه دل آزارترین شد، چه دل آزارترین
#فریدون_مشیری
ای شب
به پاس صحبتِ دیرین، خدای را
با او بگو حکایت شبزندهداریام
با او بگو
چه میکِشم از درد اشــتیاق
شاید وفا کند
بشتابد به یاریام
#فریدون_مشیری
به پاس صحبتِ دیرین، خدای را
با او بگو حکایت شبزندهداریام
با او بگو
چه میکِشم از درد اشــتیاق
شاید وفا کند
بشتابد به یاریام
#فریدون_مشیری
ستاره را گفتم :
کجاست مقصد این کهکشان سرگشته؟
کجاست خانه این ناخدای سرگردان؟
کجا به آب رسد تشنه با فریب سراب؟
ستاره گفت : خاموش،
" لحظه را دریاب "
#فریدون_مشیری
کجاست مقصد این کهکشان سرگشته؟
کجاست خانه این ناخدای سرگردان؟
کجا به آب رسد تشنه با فریب سراب؟
ستاره گفت : خاموش،
" لحظه را دریاب "
#فریدون_مشیری
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام خوشه ماه فرو ریخته در آب شاخه ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ
#فریدون_مشیری
#فریدون_مشیری
"گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی"
#فریدون_مشیری
آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی"
#فریدون_مشیری
Forwarded from کِرِنْسیآ (YASI ^)
رنجهای گران پدر را، با کدامین زبان پاس دارم؟!
سر به پای پدر میگذارم، جان به راه پدر میسپارم
#فریدون_مشیری
سر به پای پدر میگذارم، جان به راه پدر میسپارم
#فریدون_مشیری
از اوج قلههای مهآلود دوردست
پرواز کن به دشت غمانگیز عمر من
آنجا ببر مرا که شرابم نمیبرد!
#فریدون_مشیری
پرواز کن به دشت غمانگیز عمر من
آنجا ببر مرا که شرابم نمیبرد!
#فریدون_مشیری