یواشکی بانو همسرداری مشاوره روانشناس
11.3K subscribers
13K photos
632 videos
181 files
2.2K links
کانالهای مرتبط
@Yavashakimardooneh
@malakeh_banoo
@lovly_idea
@ham_sardarii
@koodak_khallagh_man
@Ashpaz_bashiii

@hamsafarr23
چالش و سین و تبلیغ🔼🔼
Download Telegram
#بکر

بیرون کردن آدمای منفی از ذهنم و زندگیم، به این معنیه که برای خودم احترام قائلم



@yavashakibanoo
جرأت اشتباه کردن رو داشته باش! زندگی یعنی تجربه موقعیت ها و شرایط متفاوت نه روز و شبهای تکراری
🌼👊☺️
#بکر



@yavashakibanoo
‏بعضی چیز ها نیاز به زمان داره
‏درست میشه
‏صبر کن


@yavashakibanoo
#بکر
قدیم‌ها یک کارگرعرب داشتم که خیلی می‌فهمید!
اسمش قاسم بود.
از خوزستان کوبیده بود و آمده بود تهران برای کارگری. اول‌ها ملات سیمان درست می‌کرد و می‌برد وردست اوستا...
جنم داشت. بعد از چهارماه شد همه‌کاره‌ی کارگاه...
قشنگ حرف می‌زد، دایره‌ی لغات وسیعی داشت، تن صدایش هم خوب بود. شبیه آلن دلون! اما مهم‌ترین خاصیتش همان بود که گفتم؛ «قشنگ حرف می‌زد».
یکبار کارگرمقنی قوچانی‌مان رفت توی یک چاه شش متری که خودش کنده بود؛ بعد، خاک آوارشد روی سرش. قاسم هم پرید به رییس کارگاه خبر داد.
رییس کارگاه رنگش شد مثل پنیر لیقوان...
حتی یادش رفت زنگ بزند آتش‌نشانی!
قاسم موبایل رییس کارگاه را از روی کمرش کشید و خودش زنگ زد. گفت که کارگرمان مانده زیر آوار. تهش هم گفت مقنی‌مان دو تا دختر دارد، خودش هم شناسنامه ندارد، اگر بمیرد دست یتیم‌هایش به هیچ جا بندنیست...
بعد قاسم رفت سرچاه تا کمک کند.
گِل رس بود و برف یخ‌زده‌ی چهارروز مانده...
تاآتش‌نشانی برسد، رسیده بودند به سر مقنی. دقیقا زیر چانه‌اش. هنوز زنده بود...
اورژانس‌چی آمد و یک ماسک اکسیژن زد روی دک و پوزش. آتش‌نشان‌ها گفتند چهار ساعت طول می‌کشد تا برسند به مچ پایش و بکشندش بیرون! چهار ساعت برای چاهی که مقنی دو ساعته و یک‌نفره کنده بودش!
بعد هم شروع کردند. همه چیز فراهم بود، آتش‌نشان بود، پرستار بود، چای گرم بود، رییس کارگاه هم بود، فقط امید نبود... مقنی سردش بود و ناامید...
قاسم رفت روی برف‌ها کنارش خوابید و شروع کرد خیلی قشنگ و آلن دلونی برایش حرف زد... حرف که نمی‌زد. لاکردار داشت برایش نقاشی می‌کرد!
می‌خواست آسمان ابری زمستان دم غروب را آفتابی کند و رنگش کند! می‌خواست امید بدهد. همه می‌دانستند خاک رس و برف چهار روزه چقدر سرد است، اما قاسم بی‌شرف کارش را خوب بلد بود! خوب می‌دانست کلمات منبع لایتناهی انرژی و امیدند اگر درست مصرف‌شان کند...
چهارساعت تمام ماند کنار مقنی و ریز ریز دنیای خاکستری و واقعی دور و برش را برایش رنگ کرد! آبی، سبز، قرمز...
امید را گاماس گاماس تزریق کرد زیر پوستش. چهارساعت تمام... مقنی زنده ماند. بیشتر هم به همت قاسم زنده ماند...
آدم‌ها، همه توی زندگی یک قاسم می‌خواهند برای خودشان. زندگی از ازل تا ابد خاکستری بوده و هست، فقط این وسط یکی باید باشد که به دروغ هم که شده رنگ بپاشد روی این همه ابر خاکستری...
اصلا دروغ خیلی هم چیز بدی نیست. دروغ گاهی وقت‌ها منشا امید است، امید هم منشا ماندگاری. یکی باید باشد که رنگی کند دنیا را... کلمه‌ها را قشنگ مصرف کند... رمز زنده ماندن زیرآوار زندگی فقط کلمات هستند.
کلمات را قبل از انقضا درست مصرف کنید.
قاسم زندگیتان را پیدا کنید.

#فهیم_عطار



#بکر



@ham_sardarii
‏هیچوقت یکی رو با همه ی ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ،ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭو سالم ﻧﮕﻪ ﺩار ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ هیچکس ﺭو ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺪاری!



#بکر


@yavashakibanoo
آرام تر خواهید شد، وقتی با خودتان رو راست تر هستید ، وقتی قدر خودتان را می‌‌دانید ‌و هیچ انتظاری از کسی ندارید ..



#بکر


@yavashakibanoo
هیچ وقت توقع
نداشته باش
خدا کاریو برات انجام بده
که خودت برای کسی
انجام نمیدی..!



#بکر



@yavashakibanoo
#بکر
💥افراد موفق سریع می‌بخشند و زندگی خود را ادامه می‌دهند،

🔴 اما افراد ناموفق به کینه و خشمی می‌چسبند که آن‌ها را عقب نگه می‌دارد..🥀

@yavashakibanoo
@yavashakibanoo

اگر به بچه های کار لبخند بزنیم؛
اگر برای درد دل ها و نارضایتی های پیرزن ها و پیرمردهای توی اتوبوس و مترو گوش باشیم؛
اگر به فروشنده ها و صندوقدارها سلام دهیم؛
اگر تراکت های تبلیغاتی را از آدم ها بگیریم و حداقل چند متر دورتر توی سطل آشغال بیندازیم؛
اگر زمانیکه کنار خیابان منتظر ایستاده ایم و تاکسی ها جلوی پایمان می ایستند با خشم و عصبانیت نگاهشان نکنیم و در مقابل، با تکان دادن سر به آنها بگوییم که نیازی به تاکسی نداریم؛
اگر دیرمان شده و دنبال اتوبوس می دویم و راننده صبر میکند تا برسیم، لابلای نفس نفس زدن هایمان از او تشکر کنیم؛
اگر کودکی نگاهمان میکند به جای رو گرداندن از او لبخند بزنیم یا شکلاتی به دستش دهیم،
بذر کوچک شادی را در این دنیا کاشته ایم.

این کارهای ساده هزینه ای برای ما ندارند. چیزی از ما کم نمیکنند و وقتی از ما نمیگیرند.
اما بدون شک میتوانند حال دنیا را خوبتر کنند.

#بکر
#بکر

دوست‌داشتن آرام اما عمیق ❤️

🔻سال‌های اول آشنایی پر است از هیجان و دلتنگی‌های مداوم ... اما فراموش نکنید تا ابد عاشق یکدیگر بودن با زندگی مثل تازه‌عروس و داماد‌ها خیلی فرق می‌کند.
🔻شاید در ماه‌ها و حتی سال اول، همسرتان دوست داشته باشد لحظه‌لحظه‌اش را در کنار شما بگذراند و به محض فاصله گرفتن از شما، تلفن همراه‌تان را پیامک باران کند، اما زندگی همیشه به این شکل نمی‌گذرد.

👌واقعیت این است که یک عشق بالغ، به معنای چسبیدن به یکدیگر نیست. هیجان عشق آرام‌آرام از زندگی شما فاصله می‌گیرد و جایش را به یک دوست داشتن عمیق اما آرام می‌دهد.
🔻بعد از گذشت مدتی از همخانه شدن شما و همسرتان، هر دوی شما زمانی را برای تنها بودن، پیشرفت کردن در کار، وقت گذراندن با گروهی از دوستان و خانواده و حتی مطالعه در اتاقی جداگانه نیاز خواهید داشت.
❗️قرار نیست گذشت سال‌ها شما را از هم جدا کند، اما باور کنید که عشق شما با جدا شدن دست‌های‌تان از یکدیگر تمام نمی‌شود....!


@yavashakibanoo
𝗚𝗿𝗶𝗲𝗳 𝗰𝗮𝗻 𝗯𝗲 𝗮 𝗰𝗿𝗼𝘀𝘀𝗶𝗻𝗴 , 𝗻𝗼𝘁 𝗮 𝗿𝗲𝘀𝗶𝗱𝗲𝗻𝗰𝗲...

غم میتونه یه گذرگاه باشه نه یه اقامتگاه...



#بکر

@yavashakibanoo
*زن نمیدانست که چه بکند؟*
خلق و خوی شوهرش او را به تنگ آورده بود، همیشه میگفت و میخندید، با بچه ها خوش و بش میکرد ولی مدتی بود با کوچکترین مسئله عصبانی میشد و داد و فریاد میکرد !!!
زن روزی به نزد راهبی که در کوهستان زندگی میکرد رفت و از او معجونی 
خواست تا شاید چاره ی کارش شود!
راهب نگاهی به زن کرد و گفت: چاره ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است!!!
بله... ببر کوهستان.
آن حیوان بسیار وحشی است. و هر وقت تار مویی از سبیل ببر وحشی را آوردی برایت معجونی میسازم تا شوهرت با تو مهربان شود.
زن با ناامیدی به خانه اش برگشت. غذایی را آماده کرد و روانه ی کوهستان شد، خود را به نزدیکی غار رساند، از شدت ترس بدنش میلرزید اما مقاومت کرد. آن شب ببر بیرون نیامد
چندین شب به همین منوال گذشت هر شب چند گام به غار نزدیکتر میشد، بلاخره ببر وحشی غرش کنان از غار بیرون آمد و ایستاد و به اطراف نگاه کرد.
هر شب که میگذشت آن ببر و زن چند گام به هم نزدیکتر می شدند. مدتها طول کشید تا ببر به واسطه ی بوی غذا به زن نزدیک شد، و آرام آرام شروع به خوردن کرد. 
مدتی گذشت...طوری بود که ببر بر سر راه زن می ایستاد و منتظر میماند زن خود را به ببر نزدیک تر میکرد و سر او را نوازش میکرد و به ملایمت به او غذا میداد. هیچ سرزنش و ملامتی در کار نبود هیچ عیب جویی، ترس و وحشتی در میان نبود و بر خلاف دشواری و سختی راه هر شب آن زن برای ببر غذا میبُرد و سر او را در دامن خود میگذاشت، دست نوازش بر مویش 
میکشید ....!!!!
بالاخره یک شب زن با ملایمت تار مویی از سبیل ببر کند ، و شادمان نزد آن راهب رفت.
آن راهب چه کرد؟
نگاهی به اطرافش کرد و آن تار مو را به داخل آتشی انداخت که در کنارش شعله ور بود.
زن، هاج و واج نگاهی کرد در حالی که چشمانش داشت از حدقه بیرون میزد ماند که چه بگوید؟ راهب با خونسردی رو به زن کرد و گفت :
آیا ”مرد تو " از آن ببر کوهستان بدتر است؟ تو نیرویی داری که از وجود آن بی خبری!!!
با صبر و حوصله، عشق و محبت توانستی آن حیوان را رام کنی !!! مهار خشم شوهرت در دستان توست.
👌 *پس محبت و عشق را به او ببخش و با حوصله و مدارا خشم و عصبانیت را از او دور ساز.*



#بکر



@yavashakibanoo
اول از همه خودتُ دوست داشته باش💫🌹
👇🏻👇🏻
@yavashakibanoo

#بکر
#خودسازی 😉
#بکر

دوست‌داشتن آرام اما عمیق ❤️

🔻سال‌های اول آشنایی پر است از هیجان و دلتنگی‌های مداوم ... اما فراموش نکنید تا ابد عاشق یکدیگر بودن با زندگی مثل تازه‌عروس و داماد‌ها خیلی فرق می‌کند.
🔻شاید در ماه‌ها و حتی سال اول، همسرتان دوست داشته باشد لحظه‌لحظه‌اش را در کنار شما بگذراند و به محض فاصله گرفتن از شما، تلفن همراه‌تان را پیامک باران کند، اما زندگی همیشه به این شکل نمی‌گذرد.

👌واقعیت این است که یک عشق بالغ، به معنای چسبیدن به یکدیگر نیست. هیجان عشق آرام‌آرام از زندگی شما فاصله می‌گیرد و جایش را به یک دوست داشتن عمیق اما آرام می‌دهد.
🔻بعد از گذشت مدتی از همخانه شدن شما و همسرتان، هر دوی شما زمانی را برای تنها بودن، پیشرفت کردن در کار، وقت گذراندن با گروهی از دوستان و خانواده و حتی مطالعه در اتاقی جداگانه نیاز خواهید داشت.
❗️قرار نیست گذشت سال‌ها شما را از هم جدا کند، اما باور کنید که عشق شما با جدا شدن دست‌های‌تان از یکدیگر تمام نمی‌شود....!


@yavashakibanoo
سریال عشق سیاه و سفید یه دیالوگ داره که میگه؛
"تو زشت و بد نیستی!
تو فقط به آیینه های اشتباهی نگاه کردی!"

میخوام بگم اطرافت رو پر کن از آدم هایی که زیبایی هات رو بهت نشون بده،
اگه کسی به هر نحوی قضاوتت میکنه،
شخصیت خودشو زیر سوال میبره!
یادت نره اون آدم آیینه ی درستی برای تو نیست...



#بکر


@yavashakibanoo
«زن»اگر دوستت داشته باشد،
می تواند برای پاسخ به دعوت تو
برای نوشیدن قهوه، از پاریس به دمشق بیاید؛

و اگر قلبش را به روی تو ببندد،
خسته تر از آن است که یک حبه قند با تو بخورد

📝 نزار قبانی



#بکر


@ham_sardarii
#بکر
💥افراد موفق سریع می‌بخشند و زندگی خود را ادامه می‌دهند،

🔴 اما افراد ناموفق به کینه و خشمی می‌چسبند که آن‌ها را عقب نگه می‌دارد..🥀

@yavashakibanoo
List of priorities 1400:
1) ME.

لیست اولویت‌های سال ۱۴۰۰
۱‌‌) خودم.





#بکر



@yavashakibanoo
ماشین جلویی خیلی آهسته پیش می‌رفت و با اینکه مدام بوق می‌زدم، به من راه نمی‌داد....

داشتم خونسردیم را از دست می‌دادم که ناگهان چشمم به‌‌ نوشته کوچکی روی شیشه‌ عقبش افتاد:

راننده ناشنواست، لطفا صبور باشید...

مشاهده این نوشته همه چیز را تغییر داد...

بلافاصله آرام گرفتم، سرعتم را کم کرده و چند دقیقه با تأخیر به خانه رسیدم اما مشکلی نبود....

ناگهان با خودم زمزمه کردم: آیا اگر
آن نوشته پشت شیشه نبود، من صبوری به خرج می‌دادم؟
راستی چرا برای بردباری در برابر مردم به یک نوشته نیاز داریم!؟

اگر مردم، نوشته‌هایی به پیشانی خود بچسبانند، با آنها صبورتر و مهربان خواهیم بود؟

نوشته‌هایی همچون:
"کارم را از دست داده‌ام"
"در حال مبارزه با سرطان هستم"
"در مراحل طلاق، گیر افتاده‌ام"
"عزیزی را از دست داده‌ام"
"احساس بی ارزشی و حقارت می‌کنم"
"در شرایط بد مالی و ورشکستگی قرار دارم"
“بعد از سال‌ها درس خواندن، هنوز بیکارم”
“مریضی در خانه دارم”
و صدها نوشته دیگر شبیه اینها......

همه درگیر مشکلاتی هستند که ما از آن چیزی نمی‌دانیم....

بیائیم نوشته‌های نامرئی همدیگر را خوب درک کرده و با مهربانی به یکدیگر احترام بگذاریم چون همه چیز را نمی‌شود فریاد زد ...
انشالله در فکر هم،به یاد هم،با هم روزهای زیباتری برای هم بسازیم...



#بکر

@yavashakibanoo
اغلب مردم تعریف و تمجیدها را ظرف چند دقیقه فراموش می‌کنند، اما یک اهانت را سال‌ها به‌خاطر می‌سپارند ...!

آن‌ها مانند آشغال‌ جمع‌کن‌هایی هستند که هنوز توهینی را که مثلا بیست‌ سال پیش به آن‌ها شده با خود حمل می‌کنند و بوی ناخوشایند این زباله‌ها همواره آنان را می‌آزارد ...!

برای شادبودن باید بر «افکار شاد» تمرکز کنید و باید ذهن خود را از زباله‌های تنفر ، خشم ، نگرانی و ترس رها کنید ...!



#بکر

@yavashakibanoo