Forwarded from همسفر
#خان_زاده_دلربا
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
Forwarded from همسفر
#خان_زاده_دلربا
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
بادعوت دوستان از ما حمایت کنید تا انگیزه داشته باشیم. پست های ما رو فور بدید
https://t.me/ham_sardarii/3575
🔴 رمان خان زاده دلربا
https://t.me/ham_sardarii/3575
🔴 رمان خان زاده دلربا
Telegram
همسرداری ایده سیاست های زناشویی مشاوره
#پارت١
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟…
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟…
Forwarded from تبادل چرخشی و بنری مدیران برتر
#خان_زاده_دلربا
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
Forwarded from تبادل چرخشی و بنری مدیران برتر
#خان_زاده_دلربا
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
Forwarded from تبادل چرخشی و بنری مدیران برتر
#خان_زاده_دلربا
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
Forwarded from آشپزباشی . دسر یلدا کیک تولد یلدایی
#خان_زاده_دلربا
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
Forwarded from تبادل چرخشی و بنری مدیران برتر
#خان_زاده_دلربا
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞
دستامو از سقف بسته و مثل يك شيء بي ارزش ارزيابيم ميكنه يه شلاق تو دستشه كه مدام باهاش بهم ضربه ميزنه:
-حقيري! كثيفي! دختره دهاتي!
با نفرت نگاهش ميكنم كه سرشو مياره جلو چشاي سرد و مغرورشو با وقيحانه ميخ نگاهم ميكنه:
-بهت اجازه دادم نگاهم كني؟
و ضربه محكم شلاق روي تنم ميشينه و جيغ ميزنم! ميخنده مثل ديوونه ها! خنده اش عصبيه!
ميره پشتم مي ايسته و لباسمو جر ميده يهو سردي چاقو رو روي كمرم حس ميكنم! تمام وجودم به لرزه در مياد و مي نالم:
-داري چيكار ميكني؟!
بي رحمانه چاقو رو درست جايي ميكشه كه با شلاق زخم كرده. جيغي از ته دل ميزنم كه چاقو رو ميندازه زمين و و دستمال سفيد شب زفافمون رو برميداره:
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g
🔞