هر بامداد
تا نور مهر می‌دمد از کوه های دور
من بال می‌گشایم
چابک‌تر از نسیم
پیغام صبحدم را با شعرهای روشن
پرواز می دهم ...

#فریدون_مشیری

@yasesefidam

آن نه شبنم بود ریزان، وقتِ صبح از روی گل
گل ز شرمت ریخت بر خاک آبرویِ خویش را

#هلالی_جغتایی


@yasesefidam

موها مثنوی بلند
چشمها هم قافیه
مژه ها ردیف
لبها دو مصرع آتشین
شاعر شمایی بانو جان
ما فقط میرزا نویسیم...!

#علی_قهرمانی


@yasesefidam

گرچه شیرین دهن و غنچه لبان بسیارند!!

ولی هیچ غنچه لبی مثل تو عیار نبود!!

#محمدآشنا

@yasesefidam

از دور یا نزدیک، چه فرق می کند؟!
وقتی می توانم
مدام دوستت‌ داشته‌ باشم ....

#عرفان_یزدانی

@yasesefidam

درد را درمان کند دندان فشردن بر جگر
از طبیبان، چند، جست و جو کنی درمان خویش؟

#صائب_تبریزی

@yasesefidam

شب و سڪوت و ماه و پریشانی!
دوباره قصہ همین،
تو بی منی، منم بی تو ...

#عرفان_یزدانی

@yasesefidam

شب همه شب

..........ما و تمنای عشق ؛

در غم هجریم ز سودای عشق


روز به میخانه دمی سر زنیم

شب چو رسد


.....باز به شیدای عشق  ..!!

#راحم_تبریزی
‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌@yasesefidam

طول موهایت شبیه طول یلدا می شود


هر زمانی گیره را از موی خود وا می کنی...

#مسعود_محمد_پور

@yasesefidam

خالق خلق و نگارندهٔ ایوان رفیعی
   خالق صبح و برآرندهٔ خورشید منیری

حاجت موری و اندیشهٔ کمتر حیوانی
بر تو پوشیده نماند که سمیعی و بصیری

 #سعدی
        

@yasesefidam

قسم بہ صبح،
وبہ مشـق قلم ڪہ خواهدڪَفت

... بہ نام عشـق ...
ڪہ هر چیز خوب یعنی تــــو


#مهدےنژادهاشمی


@yasesefidam

تا در آن حلقهٔ زلف تو گرفتار شدم
سوختم تا که من از عشق خبردار شدم

من چه کردم که چنین از نظرت افتادم
چاره‌ای کن که به لُطف تو گنهکار شدم

خواب دیدم که سر زلف تو در دستم بود
بوی عطری به مشامم زد و بیدار شدم

#شاطر_عباس_صبوحی


@yasesefidam

نمی‌آید بہ چشمم...
هیچ‌ڪس غیر از تو این یعنی...
بہ لطف عشق تمرین می‌ڪنم یڪتاپرستے را...

#فاضل_نظرے

‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌@yasesefidam

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ 

باران اشڪــ هاے من است
وقتی دلتنڪَی ام قد آسمان می شود ...!!!

#محمد_شیرین‌زاده

@yasesefidam

خواندم و بوییدم و بوسیدم و تا کردمش

دل به تنگ آمد دوباره نامه را وا کردمش…

#سید_تقی_سیدی

@yasesefidam

محل و قیمتِ خویش آن‌ زمان بدانستم
که برگذشتی و ما را به هیچ نخریدی...

#سعدی

@yasesefidam

گر شکند دل مرا، جان بدهم به دل شکن
گر زِ سَرَم کُلَه بَرَد، من زِ میانْ کمر بَرَم

اوست نشسته در نظر
من به کجا نظر کُنم؟
اوست گرفته شهر دل
من به کجا سفر بَرَم؟

#غزل_مولانا

@yasesefidam

کاش میشد تا کمی با موی تو بازی کنم
این دل  افسرده  با بوسیدنت  راضی کنم


کاش  قاب چشمهایم  می شدی ای آفتاب
تا تو را بر  حکم دل  بنشانم و قاضی کنم...

#یڪــتا_حق_پرست

@yasesefidam

‍ گر چه در قلبهامان
تکه ای شکسته داریم
که می فشارد خویش را به جانمان هر روز!
اما هنوز
امید داریم
و کسی را در دل...
و چه کسی می تواند بگوید:
همین ها زندگی نیست؟...

#معصومه_صابر
  
@yasesefidam

فرو
ریخته
       از اندوه
دیوار خیال ...
ستون
به سقف دل می‌زند
دیدار


#یڪتا_حق_پرست 

@yasesefidam