قصه_سیبی_که_پرواز_کرد
#یحیی_قائدی ۳۱مرداد ۱۴۰۳
سیب قصه های زیادی دارد.
حتی اگر فکر کنیم که قصه ها واقعی نباشند و پیش فرضمان این باشد که که تنها واقعی ها خوبند.اما پس چرا آدمها از واقعی ها گریزانند و زندگیشان را سراسر قصه هایی اشعال کرده که نخست خودشان ساختند و بعد چنان باورش کردند که دیگر واقعیت را نمی شود حتا بدون قصه ها درک کرد.پول یکی از آنهاست قصه که بشر سر هم کرد، اما اکنون از هر واقعیتی واقعی تر به نظر می رسد.سیب از پول هم قصه تر است.چنانکه آدم که نمی دانست چطور یکباره روی زمین پیدایش شده ،این قصه را ساخت که سیب، از جایی که نمی دانست کجاست و هر چه بود بهتر از زمین بود و نامش بهشت شده، سبب هبوطش به زمین شد:جهنم.قصه دیگرش این است که حالا باید دوباره همان را گاز بزند با پوستش البته به گفته سهراب بهتر است، انگار زندگی را و اکنون را گاز زده باشی، شگفتا چیزی است این سیب. هم سبب رانده شدن از بهشت است هم سبب بازگشت به بهشت! خوردنش هر شب یک سبب می شود که هیچ گاه بیمار نشوی. انگاه آدم نمی داند بیشتر بخورد یا کمترش اگر کمتر بخوری می توانی زودتر به بهشت بروی این ادم هم شتاب دارد برای بهشت و هم بیشتر می خواهد زنده بماند.مساله این است: خوردن یا نخوردن سیب. راه حلهای قدیمی انگار دیگر پاسخ نمی دهد.اگر سیب روی سر کودکی باشد و قرار باشد برای رهایی تیری در کمان گذاشت و کودکت را نشان گرفت انگاه مساله دشوار تر هم می شود.رهایی انگار درد جانکاهی را به جانت می اندازد
اگر خواستید سر در بیاورید که اینها چیستند.باید تیاتر "قصه سیبی که پرواز کرد را ببینید.ساخته جناب #مجتبی_مهدی .خب به نظر ارزشش را داشت چون سبب بر آمدن این همه پرسش در من شد.پراز موسیقی و بازیگران سر حال و زیبا با بازی روان و یکدست. تالار هنر جایی است که می توان این تیارت را تماشا کرد.با کودکانتان بروید.سپاس از روشنک کریمی برای دعوت.
@roshanpakan
https://www.instagram.com/p/C-7GohGNqkQ/?igsh=MXFmMzY5ZW9sOGNrMQ==
#یحیی_قائدی ۳۱مرداد ۱۴۰۳
سیب قصه های زیادی دارد.
حتی اگر فکر کنیم که قصه ها واقعی نباشند و پیش فرضمان این باشد که که تنها واقعی ها خوبند.اما پس چرا آدمها از واقعی ها گریزانند و زندگیشان را سراسر قصه هایی اشعال کرده که نخست خودشان ساختند و بعد چنان باورش کردند که دیگر واقعیت را نمی شود حتا بدون قصه ها درک کرد.پول یکی از آنهاست قصه که بشر سر هم کرد، اما اکنون از هر واقعیتی واقعی تر به نظر می رسد.سیب از پول هم قصه تر است.چنانکه آدم که نمی دانست چطور یکباره روی زمین پیدایش شده ،این قصه را ساخت که سیب، از جایی که نمی دانست کجاست و هر چه بود بهتر از زمین بود و نامش بهشت شده، سبب هبوطش به زمین شد:جهنم.قصه دیگرش این است که حالا باید دوباره همان را گاز بزند با پوستش البته به گفته سهراب بهتر است، انگار زندگی را و اکنون را گاز زده باشی، شگفتا چیزی است این سیب. هم سبب رانده شدن از بهشت است هم سبب بازگشت به بهشت! خوردنش هر شب یک سبب می شود که هیچ گاه بیمار نشوی. انگاه آدم نمی داند بیشتر بخورد یا کمترش اگر کمتر بخوری می توانی زودتر به بهشت بروی این ادم هم شتاب دارد برای بهشت و هم بیشتر می خواهد زنده بماند.مساله این است: خوردن یا نخوردن سیب. راه حلهای قدیمی انگار دیگر پاسخ نمی دهد.اگر سیب روی سر کودکی باشد و قرار باشد برای رهایی تیری در کمان گذاشت و کودکت را نشان گرفت انگاه مساله دشوار تر هم می شود.رهایی انگار درد جانکاهی را به جانت می اندازد
اگر خواستید سر در بیاورید که اینها چیستند.باید تیاتر "قصه سیبی که پرواز کرد را ببینید.ساخته جناب #مجتبی_مهدی .خب به نظر ارزشش را داشت چون سبب بر آمدن این همه پرسش در من شد.پراز موسیقی و بازیگران سر حال و زیبا با بازی روان و یکدست. تالار هنر جایی است که می توان این تیارت را تماشا کرد.با کودکانتان بروید.سپاس از روشنک کریمی برای دعوت.
@roshanpakan
https://www.instagram.com/p/C-7GohGNqkQ/?igsh=MXFmMzY5ZW9sOGNrMQ==