دههزار کشتی : از اسپینآف احتمالی دنیای آتش و یخ چه میدانیم؟
(قسمت اول)
☘ دنیای آتش و یخ دنیایی پر از جزئیات و اتفاقات است. تا الان که این متن را میخوانید با اقتباس از این دنیا، یک سریال تکمیل شده (سری GOT)، یک سریال در حال پخش است(سری HOTD) و یک سریال در دست ساخت است (سری شوالیهی هفت پادشاهی). این روزها زمزمههایی مبنی بر ساخت سریالی با محوریتِ داستانی به نام دههزار کشتی است. اتفاقات داستان دههزار کشتی حدود هفتصد سال قبل از فتح وستروس توسط اگان یعنی هزار سال قبل از شورش رابرت اتفاق میافتد. این بخشی از تایملاین دنیای آتش و یخ است که صحبتهای کمتری از آن شده است. در این پست و در خلال پاسخ به سوالات احتمالی طرفداران دربارهی داستان دههزار کشتی، داستان این مهاجرت جذاب را روایت خواهیم کرد. داستانی که پر از حوادث و اتفاقاتی از جنس دنیای آتش و یخ است.
2️⃣❓اصلا دلیل اهمیت داستان دههزار کشتی در چیست؟
✅ دههزار کشتی فقط شمارش ناوگان دریایی نیست. دههزار کشتی مقیاسی برای نشان دادن عظمت مهاجرت و حجم ناامیدی روینارهاست. این کشتیها، به معنای واقعی کلمه، بازماندههای روینار را از جنگهای روینار و والریا که عمدتا زنان، کودکان و افراد مسن بودند، از مرگ حتمی نجات داد. روینارها در داستان دههزار کشتی، یکی از بزرگترین مهاجرتهای تاریخ دنیای آتش و یخ را رقم میزنند. تصمیم ناوگان روینار (و شخص نایمریا) برای فرار از اسوس در چنین مقیاس بزرگی، نشاندهندهی تعهد روینارها به تمدن و فرهنگ خود در سختترین لحظات تاریخ است. مهاجرتی که نه تنها روینار را از انقراض نجات داد بلکه لایهی جدیدی به فرهنگ وستروس در دورن اضافه کرد. جامعهی جدیدی که توسط روینارها در دورن ایجاد شد، تضاد واضحی با بقیهی وستروس دارد.
4️⃣ ❓پرینسس نایمریا کیست؟
✅ رسیدیم به بازیگر نقش اول! نایمریا کسی بود که این مهاجرت تاریخی را رهبری کرد، کاراکتری تعیین کننده هم در تاریخ روینارها و هم در تاریخ دورن. نایمریا قبل از اینکه تصمیم به مهاجرت اجباری بگیرد، در جنگهای روین حضور داشت و قدرت رهبری خودش را نشان داده بود. این تصمیماتِ نایمریا به عنوان رهبر در طول این سفر پرخطر به خانهی جدید است، که روینارها را به دورن میرساند. نایمریایی که در کتاب تصویر شده، شخصیت جنگجویی ندارد و نایمریا را بیشتر به عنوان یک رهبر استراتژیک قدرتمند با روحیهای تسلیم نشدنی میشناسیم.
نایمریا بعد از ورود به دورن نشان میدهد که مهارتهایش محدود به نجات پیدا کردن نیست. با حضور نایمریا در دورن چشمانداز سیاسی دورن تغییر کرد. نایمریا با ازدواج با موریس مارتل، هم دورن را (برای اولین بار) زیر یک پرچم متحد میکند، و هم خاندان مارتل را تاسیس میکند که تا زمان اتفاقات GOT هم حکومت دورن را خواهند داشت. البته که مسیر به سادگی این دو جمله نیست و متحد کردن دورنیشها به سختی فرماندهی یک مهاجرت اجباری بود. نایمریا هم برای روینارها و هم برای دورن فرد قابل احترامی است، احترامی که به راحتی به دست نیاورد.
5️⃣ ❓در مسیر مهاجرت دههزار کشتی چه اتفاقاتی افتاد؟
✅ رسیدیم به بخش زیادی از داستان سریال (احتمالی) آینده. نایمریا و روینارها اصلا سفر راحتی از سواحل روین به دورن نداشتند و در این سفر بارها مورد آزمایشهای چالشبرانگیزی قرار گرفتند. از برخورد با دزدان دریایی در جزایر باسیلیسک گرفته تا جغرافیای کشندهی سوتوریوس، روینارها خواب راحتی در این سفر نداشتند. از دریاهای ترسناکی عبور کردند و به سرزمینهای حاصلخیزی رسیدند، ولی از آنجا طرد شدند. اما در نهایت با رهبری قدرتمندانهی نایمریا، به دورن می رسند. روینارها نه تنها در دورن نجات مییابند بلکه شکوفا میشوند و در فرهنگ دورن، با تمدن پربارشان به نقطهی عطف تبدیل میشوند.
✍️ نگران نباشید، شمارهگذاری سوالات اشتباه نیست. برای کوتاهتر شدن پست، سوالات گلچین شدهاند. جواب سوالات زیر را در instant view بخوانید.
1️⃣❓روینارها چه کسانی بودند؟
3️⃣❓چرا روینارها مجبور به ترک سرزمین مادریشان شدند؟
✍️ در بخش دوم از این پست، به سوالات زیر پاسخ خواهیم داد:
6️⃣❓تاثیر روینارها بر دورن چه بود؟
7️⃣❓مهمترین کشمکشها و جنگهای نایمریا در دورن چه بود؟
8️⃣❓آنتاگونیستهای اصلی داستان چه کسانی هستند؟
9️⃣❓ نقش این داستان در تصویر بزرگ دنیای آتش و یخ چگونه است؟
منتظر قسمت دوم باشید.
#THOTD
#دههزارکشتی
#تحلیل
@Westerosir
(قسمت اول)
☘ دنیای آتش و یخ دنیایی پر از جزئیات و اتفاقات است. تا الان که این متن را میخوانید با اقتباس از این دنیا، یک سریال تکمیل شده (سری GOT)، یک سریال در حال پخش است(سری HOTD) و یک سریال در دست ساخت است (سری شوالیهی هفت پادشاهی). این روزها زمزمههایی مبنی بر ساخت سریالی با محوریتِ داستانی به نام دههزار کشتی است. اتفاقات داستان دههزار کشتی حدود هفتصد سال قبل از فتح وستروس توسط اگان یعنی هزار سال قبل از شورش رابرت اتفاق میافتد. این بخشی از تایملاین دنیای آتش و یخ است که صحبتهای کمتری از آن شده است. در این پست و در خلال پاسخ به سوالات احتمالی طرفداران دربارهی داستان دههزار کشتی، داستان این مهاجرت جذاب را روایت خواهیم کرد. داستانی که پر از حوادث و اتفاقاتی از جنس دنیای آتش و یخ است.
2️⃣❓اصلا دلیل اهمیت داستان دههزار کشتی در چیست؟
✅ دههزار کشتی فقط شمارش ناوگان دریایی نیست. دههزار کشتی مقیاسی برای نشان دادن عظمت مهاجرت و حجم ناامیدی روینارهاست. این کشتیها، به معنای واقعی کلمه، بازماندههای روینار را از جنگهای روینار و والریا که عمدتا زنان، کودکان و افراد مسن بودند، از مرگ حتمی نجات داد. روینارها در داستان دههزار کشتی، یکی از بزرگترین مهاجرتهای تاریخ دنیای آتش و یخ را رقم میزنند. تصمیم ناوگان روینار (و شخص نایمریا) برای فرار از اسوس در چنین مقیاس بزرگی، نشاندهندهی تعهد روینارها به تمدن و فرهنگ خود در سختترین لحظات تاریخ است. مهاجرتی که نه تنها روینار را از انقراض نجات داد بلکه لایهی جدیدی به فرهنگ وستروس در دورن اضافه کرد. جامعهی جدیدی که توسط روینارها در دورن ایجاد شد، تضاد واضحی با بقیهی وستروس دارد.
4️⃣ ❓پرینسس نایمریا کیست؟
✅ رسیدیم به بازیگر نقش اول! نایمریا کسی بود که این مهاجرت تاریخی را رهبری کرد، کاراکتری تعیین کننده هم در تاریخ روینارها و هم در تاریخ دورن. نایمریا قبل از اینکه تصمیم به مهاجرت اجباری بگیرد، در جنگهای روین حضور داشت و قدرت رهبری خودش را نشان داده بود. این تصمیماتِ نایمریا به عنوان رهبر در طول این سفر پرخطر به خانهی جدید است، که روینارها را به دورن میرساند. نایمریایی که در کتاب تصویر شده، شخصیت جنگجویی ندارد و نایمریا را بیشتر به عنوان یک رهبر استراتژیک قدرتمند با روحیهای تسلیم نشدنی میشناسیم.
نایمریا بعد از ورود به دورن نشان میدهد که مهارتهایش محدود به نجات پیدا کردن نیست. با حضور نایمریا در دورن چشمانداز سیاسی دورن تغییر کرد. نایمریا با ازدواج با موریس مارتل، هم دورن را (برای اولین بار) زیر یک پرچم متحد میکند، و هم خاندان مارتل را تاسیس میکند که تا زمان اتفاقات GOT هم حکومت دورن را خواهند داشت. البته که مسیر به سادگی این دو جمله نیست و متحد کردن دورنیشها به سختی فرماندهی یک مهاجرت اجباری بود. نایمریا هم برای روینارها و هم برای دورن فرد قابل احترامی است، احترامی که به راحتی به دست نیاورد.
5️⃣ ❓در مسیر مهاجرت دههزار کشتی چه اتفاقاتی افتاد؟
✅ رسیدیم به بخش زیادی از داستان سریال (احتمالی) آینده. نایمریا و روینارها اصلا سفر راحتی از سواحل روین به دورن نداشتند و در این سفر بارها مورد آزمایشهای چالشبرانگیزی قرار گرفتند. از برخورد با دزدان دریایی در جزایر باسیلیسک گرفته تا جغرافیای کشندهی سوتوریوس، روینارها خواب راحتی در این سفر نداشتند. از دریاهای ترسناکی عبور کردند و به سرزمینهای حاصلخیزی رسیدند، ولی از آنجا طرد شدند. اما در نهایت با رهبری قدرتمندانهی نایمریا، به دورن می رسند. روینارها نه تنها در دورن نجات مییابند بلکه شکوفا میشوند و در فرهنگ دورن، با تمدن پربارشان به نقطهی عطف تبدیل میشوند.
✍️ نگران نباشید، شمارهگذاری سوالات اشتباه نیست. برای کوتاهتر شدن پست، سوالات گلچین شدهاند. جواب سوالات زیر را در instant view بخوانید.
1️⃣❓روینارها چه کسانی بودند؟
3️⃣❓چرا روینارها مجبور به ترک سرزمین مادریشان شدند؟
✍️ در بخش دوم از این پست، به سوالات زیر پاسخ خواهیم داد:
6️⃣❓تاثیر روینارها بر دورن چه بود؟
7️⃣❓مهمترین کشمکشها و جنگهای نایمریا در دورن چه بود؟
8️⃣❓آنتاگونیستهای اصلی داستان چه کسانی هستند؟
9️⃣❓ نقش این داستان در تصویر بزرگ دنیای آتش و یخ چگونه است؟
منتظر قسمت دوم باشید.
#THOTD
#دههزارکشتی
#تحلیل
@Westerosir
Telegraph
دههزار کشتی : از اسپینآف احتمالی دنیای آتش و یخ چه میدانیم؟
دنیای آتش و یخ دنیایی پر از جزئیات و اتفاقات است. تا الان که این متن را میخوانید با اقتباس از این دنیا، یک سریال تکمیل شده (سری GOT)، یک سریال در حال پخش است(سری HOTD) و یک سریال در دست ساخت است (سری شوالیهی هفت پادشاهی). این روزها زمزمههایی مبنی بر ساخت…
طبق گفتهی رایان کندال، گویا این صورت روی درخت ویروود در هرنهال، صورت جرج آر.آر. مارتین است.
#فکت
#HOTD
#Fact
#THOTD
@westerosir
#فکت
#HOTD
#Fact
#THOTD
@westerosir
دههزار کشتی : از اسپینآف احتمالی دنیای آتش و یخ چه میدانیم؟
(قسمت دوم)
🌟در قسمت اول گفتیم که میخواهیم روایتی از اسپینآف احتمالی دنیای آتش و یخ را در خلال سوالات متداول بازگو کنیم. در قسمت قبل به ۵ سوال مهم پاسخ دادیم که اگر، آنها را مطالعه نکردید، لذت این قسمت را نصف و نیمه خواهید برد:
1️⃣❓روینارها چه کسانی بودند؟
2️⃣❓اصلا دلیل اهمیت داستان دههزار کشتی در چیست؟
3️⃣❓چرا روینارها مجبور به ترک سرزمین مادریشان شدند؟
4️⃣❓پرینسس نایمریا کیست؟
5️⃣❓در مسیر مهاجرت دههزار کشتی چه اتفاقاتی افتاد؟
به ۴ سوال مهم دیگر جواب خواهیم داد:
6️⃣ ❓تاثیر روینارها بر دورن چه بود؟
✅این سوال، سوالی حیاتی است. برای جواب به دنیای سریال (کتاب) GOT، یعنی هزار سال بعد سرمیزنیم. در دوران سرنگونی تارگرینها، دورنیشها مشخصا با بقیهی وستروس متفاوت هستند. بزرگترین تفاوت این است که ارجحیت جنسیت در وراثت را ندارند. مضافا روابط جنسی با هر جنسی برایشان متعارف است. امثال این فرهنگ روینارهاست که بعد از ورودشان به دورن، به فرهنگ دورنیش اضافه شد و سپس به فرهنگ غالب تبدیل شد.
از طرف دیگر، فرهنگ طبیعت دوست و رودخانه پرستِ روینار با ظرافت در فرهنگ محلی دورن درهمتنیده شد. با ازدواجهای سیاسی که اولینشان خود نایمریا و موریس مارتل بودند، خون و نسب دورنیشها و روینارها درهمآمیخته شد. پیوندی که باعث شد تا هارمونی زیبایی از ترکیب فرهنگ دورن و روین شکل بگیرد که حداقل (تا جایی که میدانیم) تا هزار سال بعد به بقا ادامه خواهد داد.
7️⃣ ❓مهمترین کشمکشها و جنگهای نایمریا در دورن چه بود؟
✅ بله، درست متوجه شدید، داستانِ مهاجرت دههزار کشتی و نایمریا ادامه دارد. تاثیرات نایمریا و روینارها بر دورن و دورنیش داستانی هیجانانگیز است که احتمالا بخش مهم دیگر سریال را تشکیل خواهد داد. اگر فرض کنیم روینارها با دههزار کشتی مهاجرت کرده باشند، احتمالا حداقل ۵۰هزار روینار به دورن رسیدند. با این تعداد جمعیت در دورن آن زمان که لردهای محلی نهایتا به هزار نفر حکومت میکردند، روینارها عملا غالب بودند. جنگ نایمریا مهمترین جنگی است که در آن نایمریا و مورس مارتل با کمک هم سعی دارند دورن را که عملا تکهتکه و تحت حکومت لردهای محلی است، متحد کنند. بخش مهمی از تاریخ با نبردهای استراتژیک، که آیندهی دورن را رقم زد.
از طرف دیگر دورن و نایمریا با سرزمینهای اطرافشان در وستروس هم باید مقابله میکردند. تهدیدهایی از استورمزاِند و ریچ که با تاکتیکهای جدیدی که روینارها آوردهبودند، مواجه شد. اتحاد برد-برد مورس و نایمریا که هم روینارها را از انقراض نجات داد و هم دورنیشها را زیر یک پرچم متحد کرد. اتحادی که اگر رخ نمیداد معلوم نبود چه بلایی سر تمدن دورن میآمد!
8️⃣ ❓آنتاگونیستهای اصلی داستان چه کسانی هستند؟
✅ شاید جالب باشد آنتاگونیستهای سریال را هم مرور (پیشبینی) کنیم، شخصیتهایی مثل جافری یا رمزی در سریال اصلی GOT، ایموند یا دیمون! در HOTD. در سوالات قبل گفتیم که سریال دو بخش مهم خواهد داشت، مهاجرت دههزار کشتی و استقرار آنها در دورن. بخش مهاجرت که تلاشی برای بقاست، آنتاگونیست چشمگیری در کتاب ندارد. اما بعد از رسیدن به دورن و در زمان اتحاد دورن کاندیداهای مناسبی بین لردهای محلی دورن داریم. مهمترین آنها یوریک یرونوود قویترین پادشاه دورن در آن زمان است که علیه حکومت نایمریا-مارتل جنگید و باعث ایجاد جنگهای معروف به جنگهای نایمریا شد.
از طرف دیگر پادشاهان ریچ و استورمزاِند هم گزینههای مناسبی برای آنتاگونیست هستند. پاداشهان این قلمروها از قدرت گرفتن دورن به وحشت افتادند و شروع به تنیدن تاری از جنس دسیسه و کشمکش برای دورن کردند. تجربه نشان داده که دنیای آتش و یخ مستعد ساخت آنتاگونیستهایی با پیچیدگیها و انگیزههای هیجان انگیز است و بسترش در داستان دههزار کشتی فراهم است.
9️⃣ ❓نقش این داستان در تصویر بزرگ دنیای آتش و یخ چگونه است؟
✅ حالا وقت آن است که ذرهبین خود را از داستان دههزار کشتی برداریم و تصویر بزرگ دنیای آتش و یخ نگاهی دوباره بیندازیم. مهاجرت دههزار کشتی از روین در اسوس به دورن در وستروس، پیوند عمیقی با وقایع وستروس در آینده خواهد داشت. آیندهای که آبستن اتفاقاتی چون فتح وستروس توسط اگان است. دورنیشها با تجربهای که روینارها از تقابل با اژدهایان داشتند، یکی از سه سر اژدها را قطع کردند. رینیس و اژدهایش مراکسس در دورن کشته خواهند شد و دورن به تنها بخش وستروس تبدیل شد که اگان و خواهرانش نتوانستند فتح کنند. تاثیر نایمریا بر فرهنگ دورن خلاصه نمیشود. نایمریا به الگویی شناخته شده در سراسر وستروس تبدیل میشود که افراد زیادی او را الگوی خود قرار میدهند تا جایی که میبینیم آریا (استارک)، اسم دایرولفش را نایمریا میگذارد.
#THOTD
#دههزارکشتی
#تحلیل
@Westerosir
(قسمت دوم)
🌟در قسمت اول گفتیم که میخواهیم روایتی از اسپینآف احتمالی دنیای آتش و یخ را در خلال سوالات متداول بازگو کنیم. در قسمت قبل به ۵ سوال مهم پاسخ دادیم که اگر، آنها را مطالعه نکردید، لذت این قسمت را نصف و نیمه خواهید برد:
1️⃣❓روینارها چه کسانی بودند؟
2️⃣❓اصلا دلیل اهمیت داستان دههزار کشتی در چیست؟
3️⃣❓چرا روینارها مجبور به ترک سرزمین مادریشان شدند؟
4️⃣❓پرینسس نایمریا کیست؟
5️⃣❓در مسیر مهاجرت دههزار کشتی چه اتفاقاتی افتاد؟
به ۴ سوال مهم دیگر جواب خواهیم داد:
6️⃣ ❓تاثیر روینارها بر دورن چه بود؟
✅این سوال، سوالی حیاتی است. برای جواب به دنیای سریال (کتاب) GOT، یعنی هزار سال بعد سرمیزنیم. در دوران سرنگونی تارگرینها، دورنیشها مشخصا با بقیهی وستروس متفاوت هستند. بزرگترین تفاوت این است که ارجحیت جنسیت در وراثت را ندارند. مضافا روابط جنسی با هر جنسی برایشان متعارف است. امثال این فرهنگ روینارهاست که بعد از ورودشان به دورن، به فرهنگ دورنیش اضافه شد و سپس به فرهنگ غالب تبدیل شد.
از طرف دیگر، فرهنگ طبیعت دوست و رودخانه پرستِ روینار با ظرافت در فرهنگ محلی دورن درهمتنیده شد. با ازدواجهای سیاسی که اولینشان خود نایمریا و موریس مارتل بودند، خون و نسب دورنیشها و روینارها درهمآمیخته شد. پیوندی که باعث شد تا هارمونی زیبایی از ترکیب فرهنگ دورن و روین شکل بگیرد که حداقل (تا جایی که میدانیم) تا هزار سال بعد به بقا ادامه خواهد داد.
7️⃣ ❓مهمترین کشمکشها و جنگهای نایمریا در دورن چه بود؟
✅ بله، درست متوجه شدید، داستانِ مهاجرت دههزار کشتی و نایمریا ادامه دارد. تاثیرات نایمریا و روینارها بر دورن و دورنیش داستانی هیجانانگیز است که احتمالا بخش مهم دیگر سریال را تشکیل خواهد داد. اگر فرض کنیم روینارها با دههزار کشتی مهاجرت کرده باشند، احتمالا حداقل ۵۰هزار روینار به دورن رسیدند. با این تعداد جمعیت در دورن آن زمان که لردهای محلی نهایتا به هزار نفر حکومت میکردند، روینارها عملا غالب بودند. جنگ نایمریا مهمترین جنگی است که در آن نایمریا و مورس مارتل با کمک هم سعی دارند دورن را که عملا تکهتکه و تحت حکومت لردهای محلی است، متحد کنند. بخش مهمی از تاریخ با نبردهای استراتژیک، که آیندهی دورن را رقم زد.
از طرف دیگر دورن و نایمریا با سرزمینهای اطرافشان در وستروس هم باید مقابله میکردند. تهدیدهایی از استورمزاِند و ریچ که با تاکتیکهای جدیدی که روینارها آوردهبودند، مواجه شد. اتحاد برد-برد مورس و نایمریا که هم روینارها را از انقراض نجات داد و هم دورنیشها را زیر یک پرچم متحد کرد. اتحادی که اگر رخ نمیداد معلوم نبود چه بلایی سر تمدن دورن میآمد!
8️⃣ ❓آنتاگونیستهای اصلی داستان چه کسانی هستند؟
✅ شاید جالب باشد آنتاگونیستهای سریال را هم مرور (پیشبینی) کنیم، شخصیتهایی مثل جافری یا رمزی در سریال اصلی GOT، ایموند یا دیمون! در HOTD. در سوالات قبل گفتیم که سریال دو بخش مهم خواهد داشت، مهاجرت دههزار کشتی و استقرار آنها در دورن. بخش مهاجرت که تلاشی برای بقاست، آنتاگونیست چشمگیری در کتاب ندارد. اما بعد از رسیدن به دورن و در زمان اتحاد دورن کاندیداهای مناسبی بین لردهای محلی دورن داریم. مهمترین آنها یوریک یرونوود قویترین پادشاه دورن در آن زمان است که علیه حکومت نایمریا-مارتل جنگید و باعث ایجاد جنگهای معروف به جنگهای نایمریا شد.
از طرف دیگر پادشاهان ریچ و استورمزاِند هم گزینههای مناسبی برای آنتاگونیست هستند. پاداشهان این قلمروها از قدرت گرفتن دورن به وحشت افتادند و شروع به تنیدن تاری از جنس دسیسه و کشمکش برای دورن کردند. تجربه نشان داده که دنیای آتش و یخ مستعد ساخت آنتاگونیستهایی با پیچیدگیها و انگیزههای هیجان انگیز است و بسترش در داستان دههزار کشتی فراهم است.
9️⃣ ❓نقش این داستان در تصویر بزرگ دنیای آتش و یخ چگونه است؟
✅ حالا وقت آن است که ذرهبین خود را از داستان دههزار کشتی برداریم و تصویر بزرگ دنیای آتش و یخ نگاهی دوباره بیندازیم. مهاجرت دههزار کشتی از روین در اسوس به دورن در وستروس، پیوند عمیقی با وقایع وستروس در آینده خواهد داشت. آیندهای که آبستن اتفاقاتی چون فتح وستروس توسط اگان است. دورنیشها با تجربهای که روینارها از تقابل با اژدهایان داشتند، یکی از سه سر اژدها را قطع کردند. رینیس و اژدهایش مراکسس در دورن کشته خواهند شد و دورن به تنها بخش وستروس تبدیل شد که اگان و خواهرانش نتوانستند فتح کنند. تاثیر نایمریا بر فرهنگ دورن خلاصه نمیشود. نایمریا به الگویی شناخته شده در سراسر وستروس تبدیل میشود که افراد زیادی او را الگوی خود قرار میدهند تا جایی که میبینیم آریا (استارک)، اسم دایرولفش را نایمریا میگذارد.
#THOTD
#دههزارکشتی
#تحلیل
@Westerosir
Telegraph
دههزار کشتی : از اسپینآف احتمالی دنیای آتش و یخ چه میدانیم؟
۶- تاثیر روینارها بر دورن چه بود؟ این سوال، سوالی حیاتی است. برای جواب به دنیای سریال (کتاب) GOT، یعنی هزار سال بعد سرمیزنیم. در دوران سرنگونی تارگرینها، دورنیشها مشخصا با بقیهی وستروس متفاوت هستند. بزرگترین تفاوت این است که ارجحیت جنسیت در وراثت را…
همه چیزهایی که باید دربارهی سِیرا تارگرین بدانید!
🟪این مطلب حاوی اسپویل قسمت هفتم است🟪
براساس توصیف هیو از مادر تارگرین مخفی خود که کارگر جنسی بوده، کاملا مشخص است که او یکی از پسران حرامزادهی سِیرا تارگرین است. در کتاب «آتش و خون» آمده است که سیرا نهمین فرزند کینگ جهریس اول «مصالحهگر» و ملکهی «خوب» الیسِین بوده است. او بسیار زیبا و باهوش بود، اما بیشترین دردسر را در میان فرزندان سلطنتی ایجاد کردهاست.
گفته میشود که سیرا از سنین پایین، یک دردسر به تمام معنا بوده است. او شوخیهای بیرحمانهای میکرد و گفته میشود که آرزو داشت بتواند فرزند ارشد یا حتی تنها فرزند والدینش باشد. اوعاشق توجه بود و سرخوشانه نافرمانی میکرد. زمانی که جوان بود، جیهریس خیلی به او بها میداد که این موضوع در آینده اهمیت پیدا کرد...
وقتی سیرا به سن نوجوانی رسید، بسیار بسیار! به پسران علاقه داشت. سرانجام، معلوم شد که او و گروه نزدیکش از جوانان اشرافی عملاً مهمانیهای جنسی برگزار میکردند. سیرا پیشنهاد کرد که میتواند با هر سه مرد جوانی که با آنها همبستر شده بود ازدواج کند و خود را با اگان فاتح مقایسه کرد. این موضوع پدرش را خشمگین کرد. او در اتاقش زندانی شد، اما از آنجا فرار کرد و تلاش کرد اژدها بدزدد. سپس حبس خانگی شد، در حالی که یکی از عاشقانش در محاکمه، به مبارزه با جهیریس محکوم و به دست پادشاه کشته شد، برای بیش از یک سال، او زیر دست سپتاها رنج کشید.
به او گفته شد که باید یک خواهر خاموش شود، یعنی یکی از سپتاهایی که با مراسم تشییع جنازه در وستروس سروکار دارند. از آنجا که این موضوع برای کسی مثل سیرا کاملاً عذاب بود، او به لیس فرار کرد و یک فاحشه شد. این حرکت الیسین را وحشتزده کرد، هرچند او بهطور مخفیانه پیگیر دخترش بود. اما جهیریس او را طرد کرد.
سیرا به زودی در لایس به یک ملکه زیرزمینی تبدیل شد و سپس به ولانتیس نقل مکان کرد. او فوقالعاده ثروتمند بود و بر اساس کتابها، حداقل سه پسر حرامزاده داشت. هرچند که شهرتش تخریب شده بود، به نظر میرسید که از زندگی جدیدش، با تمام ثروت و آزادیهای آن لذت میبرد.
ما میدانیم که وقتی جیهریس به مرگ نزدیکتر میشد، او الیسنت هایتاور جوان را با سیرا اشتباه گرفت، که نشان میدهد او هنوز به دنبال آشتی با او بود.
#تحلیل
#HOTD
#THOTD
@westerosir
🟪این مطلب حاوی اسپویل قسمت هفتم است🟪
براساس توصیف هیو از مادر تارگرین مخفی خود که کارگر جنسی بوده، کاملا مشخص است که او یکی از پسران حرامزادهی سِیرا تارگرین است. در کتاب «آتش و خون» آمده است که سیرا نهمین فرزند کینگ جهریس اول «مصالحهگر» و ملکهی «خوب» الیسِین بوده است. او بسیار زیبا و باهوش بود، اما بیشترین دردسر را در میان فرزندان سلطنتی ایجاد کردهاست.
گفته میشود که سیرا از سنین پایین، یک دردسر به تمام معنا بوده است. او شوخیهای بیرحمانهای میکرد و گفته میشود که آرزو داشت بتواند فرزند ارشد یا حتی تنها فرزند والدینش باشد. اوعاشق توجه بود و سرخوشانه نافرمانی میکرد. زمانی که جوان بود، جیهریس خیلی به او بها میداد که این موضوع در آینده اهمیت پیدا کرد...
وقتی سیرا به سن نوجوانی رسید، بسیار بسیار! به پسران علاقه داشت. سرانجام، معلوم شد که او و گروه نزدیکش از جوانان اشرافی عملاً مهمانیهای جنسی برگزار میکردند. سیرا پیشنهاد کرد که میتواند با هر سه مرد جوانی که با آنها همبستر شده بود ازدواج کند و خود را با اگان فاتح مقایسه کرد. این موضوع پدرش را خشمگین کرد. او در اتاقش زندانی شد، اما از آنجا فرار کرد و تلاش کرد اژدها بدزدد. سپس حبس خانگی شد، در حالی که یکی از عاشقانش در محاکمه، به مبارزه با جهیریس محکوم و به دست پادشاه کشته شد، برای بیش از یک سال، او زیر دست سپتاها رنج کشید.
به او گفته شد که باید یک خواهر خاموش شود، یعنی یکی از سپتاهایی که با مراسم تشییع جنازه در وستروس سروکار دارند. از آنجا که این موضوع برای کسی مثل سیرا کاملاً عذاب بود، او به لیس فرار کرد و یک فاحشه شد. این حرکت الیسین را وحشتزده کرد، هرچند او بهطور مخفیانه پیگیر دخترش بود. اما جهیریس او را طرد کرد.
سیرا به زودی در لایس به یک ملکه زیرزمینی تبدیل شد و سپس به ولانتیس نقل مکان کرد. او فوقالعاده ثروتمند بود و بر اساس کتابها، حداقل سه پسر حرامزاده داشت. هرچند که شهرتش تخریب شده بود، به نظر میرسید که از زندگی جدیدش، با تمام ثروت و آزادیهای آن لذت میبرد.
ما میدانیم که وقتی جیهریس به مرگ نزدیکتر میشد، او الیسنت هایتاور جوان را با سیرا اشتباه گرفت، که نشان میدهد او هنوز به دنبال آشتی با او بود.
#تحلیل
#HOTD
#THOTD
@westerosir
یکی از جذابترین تارگرینها، در قسمت آخر فصل دوم HOTD رونمایی خواهد شد.
🟪 اسپویل اپیزود بعد و اتفاقات آتی🟪
بدون شک خاندان اژدها سریالی است برای نمایش تارگرینها، که مجموعهای بزرگ از موسفیدها را معرفی میکند، از جمله دیمون تارگرین، شخصیت مورد علاقهی جورج آر. آر. مارتین. با این حال، سریال نمیتواند یکی از مهمترین تارگرینها را نمایش دهد، چون هنوز به دنیا نیامده است.بریندن ریورز، معروف به بلادرِیوِن ( Bloodraven ) یکی از آيکونیکترین شخصیتهای دنیای آتش و یخ است و HOTD از این شخصیت غافل نشده است. تیتر خبر مهم این بود که:
جاشوا بن-توویم در نقش بلادرِیوِن در قسمت آخر حضور خواهد داشت.
جاشوا بن-توویم که بازیگر، کارگردان و رقصنده است، در قسمت آخر فصل دوم در نقش بلادرِیوِن در سکانسی که یک رویاست، ظاهر خواهد شد. او بر روی تخت معروف خود از جنس چوب ویروود، به عنوان کلاغ سهچشم نشسته است.
کلاغ سهچشم شخصیتی بود که در سریال اصلی «بازی تاج و تخت» توسط استروان راجر و سپس مکس فون سیدو (بزرگ و فقید) بازی شد، اما سریال مستقیما به این اشاره نکرد که این شخصیت واقعاً بریندن ریورز است. به نظر میرسد که HOTD در حال اصلاح این نکته است.
ریورز چند دهه بعد از وقایع HOTD به دنیا خواهد آمد و به یکی از شخصیتهای تاثیرگذار در سرنوشت وستروس تبدیل خواهد شد. بلادریون پسر حرامزادهی اگان چهارم (معروف به بیلیاقت) است که بعدها به عنوان دست شاه و استاد زمزمهها برای اریس اول خدمت خواهد کرد. شک نکنید که اگر HBO او را به عنوان شخصیت کامل در یکی از پروژههای خود به تصویر بکشد، به یکی از محبوبترین شخصیتها تبدیل خواهد شد.
البته هنوز مشخص نیست که این تنها یک حضور یکباره است یا بن-توویم در فصول آینده یا در «شوالیه هفت پادشاهی» نیز به این نقش بازخواهد گشت. چون شوالیه هفت پادشاهی در زمان بلادریون رخ خواهد داد. زمان این گره را باز خواهد کرد.
#HOTD
#THOTD
#خبر
@westerosir
🟪 اسپویل اپیزود بعد و اتفاقات آتی🟪
بدون شک خاندان اژدها سریالی است برای نمایش تارگرینها، که مجموعهای بزرگ از موسفیدها را معرفی میکند، از جمله دیمون تارگرین، شخصیت مورد علاقهی جورج آر. آر. مارتین. با این حال، سریال نمیتواند یکی از مهمترین تارگرینها را نمایش دهد، چون هنوز به دنیا نیامده است.
جاشوا بن-توویم در نقش بلادرِیوِن در قسمت آخر حضور خواهد داشت.
جاشوا بن-توویم که بازیگر، کارگردان و رقصنده است، در قسمت آخر فصل دوم در نقش بلادرِیوِن در سکانسی که یک رویاست، ظاهر خواهد شد. او بر روی تخت معروف خود از جنس چوب ویروود، به عنوان کلاغ سهچشم نشسته است.
کلاغ سهچشم شخصیتی بود که در سریال اصلی «بازی تاج و تخت» توسط استروان راجر و سپس مکس فون سیدو (بزرگ و فقید) بازی شد، اما سریال مستقیما به این اشاره نکرد که این شخصیت واقعاً بریندن ریورز است. به نظر میرسد که HOTD در حال اصلاح این نکته است.
ریورز چند دهه بعد از وقایع HOTD به دنیا خواهد آمد و به یکی از شخصیتهای تاثیرگذار در سرنوشت وستروس تبدیل خواهد شد. بلادریون پسر حرامزادهی اگان چهارم (معروف به بیلیاقت) است که بعدها به عنوان دست شاه و استاد زمزمهها برای اریس اول خدمت خواهد کرد. شک نکنید که اگر HBO او را به عنوان شخصیت کامل در یکی از پروژههای خود به تصویر بکشد، به یکی از محبوبترین شخصیتها تبدیل خواهد شد.
البته هنوز مشخص نیست که این تنها یک حضور یکباره است یا بن-توویم در فصول آینده یا در «شوالیه هفت پادشاهی» نیز به این نقش بازخواهد گشت. چون شوالیه هفت پادشاهی در زمان بلادریون رخ خواهد داد. زمان این گره را باز خواهد کرد.
#HOTD
#THOTD
#خبر
@westerosir
Westeros #GOT
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اژدها بَردهی انسان نیست!
(قسمت اول)
🟪این متن حاوی اسپویل سریال است🟪
در قسمت قبل، ورمیتور از بذرهای اژدها حمام خون و آتش میسازد و به مخاطبان یادآوری میکند که تلاش برای رام کردن این ماشینهای جنگیِ وحشتناک چه هزینهی سنگینی دارد. این کشتار چشمگیرترین لحظات قسمت هفتم با نام کاشت سرخ را رقم زد.
رینریا بعد از دیدن توانایی آدام از هال در پرواز با سیاسموک، از شبکه جاسوسی میساریا در کینگزلندینگ استفاده میکند تا حرامزادگان (مخفی) تارگرینها را به دراگوناستون بیاورد. پیش از اینکه رینیرا بتواند با بذرهایی که از کینگزلندیگ آمدهاند صحبت کند، یکی از اعضای ارشد اژدهابانان، علنا با طرحهای ملکه سیاه مخالفت میکند. او اصرار دارد که اژدهایان مقدس هستند و نباید به عنوان ابزار جنگی استفاده شوند. اژدهابانان حتی پستهای خود را رها میکنند، تا شاهد فدا شدن گروه دیگری از آندالها در برابر جادوی والریا نباشند. اگرچه واکنش اژدهابانان برای مشتاقان صحنههای خونین و آتشین خیلی ضدحال بود، اما جهان آتش و یخ بارها و بارها درستی حرف اژدهابانان را ثابت کرده است.
🐉اعتراض اژدهابانان، تکرار نگرانیهای ویسریس در فصل اول است!
اگر استدلال اژدهابانان آشناست، به این دلیل است که کینگ ویسریس در فصل اول نگرانیهای مشابهی را مطرح کرده بود. ویسریس در همان قسمت اول سریال، به رینریا میگوید کنترل تارگرینها بر اژدهایانشان نه تنها افسانه، بلکه توهم است. ویسریس اعتقاد داشت که دلیل نابودی تمدن بزرگ والریا، دستکاریِ قدرت اژدهایان بود. ویسریس به رينيرا هشدار داد که اگر یک تارگرین عاقل به تخت آهنین نرسد، بلایی که سر والریا آمده، ممکن است سر وستروس هم بیاید. مطابق پیشبینی ویسریس، جنگ بین سیاهان و سبزها به دلیل ناتوانی ایموند در کنترل ویگار وارد فاز خونین میشود. التماسهای ایموند به ویگار برای توقف و ابراز پشیمانی از کشتن خواهرزادهاش، لوسریس را دیدیم. در این رقص دیدیم که هر دو سوار از کنترل اژدهایشان ناتوانند، و همین نکته سرنوشت وستروس را خاکستر میکند. از طرفی این رقص ادعای ویسریس را تأیید میکند که اقدامات بیپروای یک تارگرین اشتباه با اژدهای سرکش و بزرگش، میتواند قلمرو را نابود کند.
🐉تاریخ وستروس ثابت میکند که اژدهایانِ دنیای آتش و یخ برده نیستند.
در حالی که در HOTD اژدها زیاد است و تارگرینها اقدامات مناسبی برای تامین آسایش آنها فراهم کردهاند، فرزندانِ دنریس نشان میدهند که نگهداری از اژدها به عنوان یک حیوان خانگی دشوار و خطرناک است. در مقابل، سوزاندن بحثبرانگیز کینگزلندینگ توسط دنریس در فصل هشتم GOT، نه تنها از عواقب احساساتی شدن اژدهاسوار است، بلکه نشانگر هزینههای (معمولا) ویرانگرِ روحیهی آزاد اژدهاست.
#تحلیل
#HOTD
#THOTD
@westerosir
(قسمت اول)
🟪این متن حاوی اسپویل سریال است🟪
در قسمت قبل، ورمیتور از بذرهای اژدها حمام خون و آتش میسازد و به مخاطبان یادآوری میکند که تلاش برای رام کردن این ماشینهای جنگیِ وحشتناک چه هزینهی سنگینی دارد. این کشتار چشمگیرترین لحظات قسمت هفتم با نام کاشت سرخ را رقم زد.
رینریا بعد از دیدن توانایی آدام از هال در پرواز با سیاسموک، از شبکه جاسوسی میساریا در کینگزلندینگ استفاده میکند تا حرامزادگان (مخفی) تارگرینها را به دراگوناستون بیاورد. پیش از اینکه رینیرا بتواند با بذرهایی که از کینگزلندیگ آمدهاند صحبت کند، یکی از اعضای ارشد اژدهابانان، علنا با طرحهای ملکه سیاه مخالفت میکند. او اصرار دارد که اژدهایان مقدس هستند و نباید به عنوان ابزار جنگی استفاده شوند. اژدهابانان حتی پستهای خود را رها میکنند، تا شاهد فدا شدن گروه دیگری از آندالها در برابر جادوی والریا نباشند. اگرچه واکنش اژدهابانان برای مشتاقان صحنههای خونین و آتشین خیلی ضدحال بود، اما جهان آتش و یخ بارها و بارها درستی حرف اژدهابانان را ثابت کرده است.
🐉اعتراض اژدهابانان، تکرار نگرانیهای ویسریس در فصل اول است!
اگر استدلال اژدهابانان آشناست، به این دلیل است که کینگ ویسریس در فصل اول نگرانیهای مشابهی را مطرح کرده بود. ویسریس در همان قسمت اول سریال، به رینریا میگوید کنترل تارگرینها بر اژدهایانشان نه تنها افسانه، بلکه توهم است. ویسریس اعتقاد داشت که دلیل نابودی تمدن بزرگ والریا، دستکاریِ قدرت اژدهایان بود. ویسریس به رينيرا هشدار داد که اگر یک تارگرین عاقل به تخت آهنین نرسد، بلایی که سر والریا آمده، ممکن است سر وستروس هم بیاید. مطابق پیشبینی ویسریس، جنگ بین سیاهان و سبزها به دلیل ناتوانی ایموند در کنترل ویگار وارد فاز خونین میشود. التماسهای ایموند به ویگار برای توقف و ابراز پشیمانی از کشتن خواهرزادهاش، لوسریس را دیدیم. در این رقص دیدیم که هر دو سوار از کنترل اژدهایشان ناتوانند، و همین نکته سرنوشت وستروس را خاکستر میکند. از طرفی این رقص ادعای ویسریس را تأیید میکند که اقدامات بیپروای یک تارگرین اشتباه با اژدهای سرکش و بزرگش، میتواند قلمرو را نابود کند.
🐉تاریخ وستروس ثابت میکند که اژدهایانِ دنیای آتش و یخ برده نیستند.
در حالی که در HOTD اژدها زیاد است و تارگرینها اقدامات مناسبی برای تامین آسایش آنها فراهم کردهاند، فرزندانِ دنریس نشان میدهند که نگهداری از اژدها به عنوان یک حیوان خانگی دشوار و خطرناک است. در مقابل، سوزاندن بحثبرانگیز کینگزلندینگ توسط دنریس در فصل هشتم GOT، نه تنها از عواقب احساساتی شدن اژدهاسوار است، بلکه نشانگر هزینههای (معمولا) ویرانگرِ روحیهی آزاد اژدهاست.
#تحلیل
#HOTD
#THOTD
@westerosir
Westeros #GOT
اژدها بَردهی انسان نیست! (قسمت اول) 🟪این متن حاوی اسپویل سریال است🟪 در قسمت قبل، ورمیتور از بذرهای اژدها حمام خون و آتش میسازد و به مخاطبان یادآوری میکند که تلاش برای رام کردن این ماشینهای جنگیِ وحشتناک چه هزینهی سنگینی دارد. این کشتار چشمگیرترین لحظات…
اژدها بَردهی انسان نیست
(قسمت دوم)
🟪این متن حاوی اسپویل سریال است🟪
🐉تاریخ وستروس ثابت میکند که اژدهایانِ دنیای آتش و یخ برده نیستند.
فلاشبکی بزنیم به GOT. دنریس در حالی که وانمود میکند که میخواهد اژدهایش را در ازای ارتش آنسالیدها به اربابان بردهی آستاپوربدهد، میگوید یک اژدها برده نیست، پس هرگز نمیتوان آن را در زنجیر نگه داشت. توصیف اژدها به عنوان شخصیت مستقل از المانهای حیاتی سریال (و دنیای آتش و یخ) است. اثرات این استقلال شخصیتی، اقدامات غیرقابل پیشبینی آنهاست که اغلب باعث کشتار میشود. مثلا، دنریس به عنوان مادر اژدهایان نمیتواند جلوی دروگون را بگیرد تا دختر بچهی میرینی را نخورد. یا به این فکر کنید، با اینکه دروگون، دنریس را از گودال نبرد میرین نجات میدهد، اما او را جایی رها میکند که یک قبیلهی دوتراکی در حال تاخت در اطراف آن هستند. اگرچه دنریس تهدید را به فرصت تبدیل کرد، اما وقایعی از این دست ثابت میکنند که با وجود اینکه تارگرینها ارتباط نزدیکی با اژدهایشان دارند، اما نمیتوانند تمام خواستههایشان را به آنها دیکته کنند.
🐉 "کاشت سرخ" اژدهایان غیرقابل کنترل را پیشبینی میکند.
در مقایسهی دنریس و رينيرا، وضعیت ملکهی سیاه خطرناکتر به نظر میرسد. در دورانی که قرار است تارگرینها در اوج توانایی برای کنترل اژدهایانشان باشند، رینیرا بیشتر از هر زمان دیگری، با غیرقابلِ پیشبینی بودنِ این موجودات دستوپنجه نرم میکند. در این چند قسمت اخیر، رینیرا یا از اقدامات اژدهایانش شگفتزده شده یا دیگران را مجبور کرده بهای اشتهای این موجودات را بپردازند. کاشت سرخ مثال بارزی از دستهی دوم است که در آن تعداد زیادی از مردم کوچک (Smallfolk) زنده زنده در آتش میسوزند، چرا؟ چون رینیرا با دیدن تصاحب آدام توسط سیاسموک!، امید داشت که کسی بتواند ورمیتور را تصاحب کند. میبینیم که حرف اژدهابانان بیراه نیست، اژدها ابزاری نیست که حتی اصیلترین سواران هم بتوانند به آن دستور بدهند.
مثال دیگری از غیرقابل پیشبینی بودن اژدها را در همین قسمت دیدیم؛ سیلوروینگ، اژدهای ملکهی خوب الیسِین، اولین کسی که وارد لانهاش شد را به جای اینکه گریل کند، میپذیرد! به هر حال، با شات آخر قسمت هفتم از سه اژدهای جدید رينيرا در دراگوناستون، صحنه برای استفاده از جدیدترین سلاحهای جنگ داخلی وستروس آراسته شد تا موج جدیدی از وحشت را هم برای مردم و هم برای اژدهایان ایجاد کند. چون در روکزرست دیدیم که مرگ میلیس و جراحات سانفایر به اندازهی مرگ مردم دلخراش بود. قتل بیرحمانهی ریگال با اسکورپیون را هم به آن اضافه کنید تا تصویر دقیقی از دردی که این موجودات خداگونه میکشند، داشته باشید.
🐉 سخن آخر...
چیزی که تمام این دردها را کشندهتر میکند، این واقعیت است که، در نهایت این جنگها اصلا ضروری نبودند. جایی از فصل اول، رینیرا به ویسریس میگوید، اگر اژدها نباشد، تارگرینها مانند بقیهی مردم هستند. خاندان آنها مثل بقیهی خاندانهای وستروس میتواند، بدون اژدها بقا پیدا کند. اما تارگرینها برای حفظ قدرت، آسیبهای زیادی را به مردم بیگناه وارد میکنند. اگرچه اژدهابانها در مورد اینکه خون اصیل والریایی لازمهی یک اژدها سوار است، اشتباه میکردند، اما دیدگاه درست و دقیقی داشتند که «تارگرینها معمولا زیبایی مقدس حیواناتشان را برای نفع شخصی، نادیده میگیرند».
#تحلیل
#HOTD
#THOTD
@westerosir
(قسمت دوم)
🟪این متن حاوی اسپویل سریال است🟪
🐉تاریخ وستروس ثابت میکند که اژدهایانِ دنیای آتش و یخ برده نیستند.
فلاشبکی بزنیم به GOT. دنریس در حالی که وانمود میکند که میخواهد اژدهایش را در ازای ارتش آنسالیدها به اربابان بردهی آستاپوربدهد، میگوید یک اژدها برده نیست، پس هرگز نمیتوان آن را در زنجیر نگه داشت. توصیف اژدها به عنوان شخصیت مستقل از المانهای حیاتی سریال (و دنیای آتش و یخ) است. اثرات این استقلال شخصیتی، اقدامات غیرقابل پیشبینی آنهاست که اغلب باعث کشتار میشود. مثلا، دنریس به عنوان مادر اژدهایان نمیتواند جلوی دروگون را بگیرد تا دختر بچهی میرینی را نخورد. یا به این فکر کنید، با اینکه دروگون، دنریس را از گودال نبرد میرین نجات میدهد، اما او را جایی رها میکند که یک قبیلهی دوتراکی در حال تاخت در اطراف آن هستند. اگرچه دنریس تهدید را به فرصت تبدیل کرد، اما وقایعی از این دست ثابت میکنند که با وجود اینکه تارگرینها ارتباط نزدیکی با اژدهایشان دارند، اما نمیتوانند تمام خواستههایشان را به آنها دیکته کنند.
🐉 "کاشت سرخ" اژدهایان غیرقابل کنترل را پیشبینی میکند.
در مقایسهی دنریس و رينيرا، وضعیت ملکهی سیاه خطرناکتر به نظر میرسد. در دورانی که قرار است تارگرینها در اوج توانایی برای کنترل اژدهایانشان باشند، رینیرا بیشتر از هر زمان دیگری، با غیرقابلِ پیشبینی بودنِ این موجودات دستوپنجه نرم میکند. در این چند قسمت اخیر، رینیرا یا از اقدامات اژدهایانش شگفتزده شده یا دیگران را مجبور کرده بهای اشتهای این موجودات را بپردازند. کاشت سرخ مثال بارزی از دستهی دوم است که در آن تعداد زیادی از مردم کوچک (Smallfolk) زنده زنده در آتش میسوزند، چرا؟ چون رینیرا با دیدن تصاحب آدام توسط سیاسموک!، امید داشت که کسی بتواند ورمیتور را تصاحب کند. میبینیم که حرف اژدهابانان بیراه نیست، اژدها ابزاری نیست که حتی اصیلترین سواران هم بتوانند به آن دستور بدهند.
مثال دیگری از غیرقابل پیشبینی بودن اژدها را در همین قسمت دیدیم؛ سیلوروینگ، اژدهای ملکهی خوب الیسِین، اولین کسی که وارد لانهاش شد را به جای اینکه گریل کند، میپذیرد! به هر حال، با شات آخر قسمت هفتم از سه اژدهای جدید رينيرا در دراگوناستون، صحنه برای استفاده از جدیدترین سلاحهای جنگ داخلی وستروس آراسته شد تا موج جدیدی از وحشت را هم برای مردم و هم برای اژدهایان ایجاد کند. چون در روکزرست دیدیم که مرگ میلیس و جراحات سانفایر به اندازهی مرگ مردم دلخراش بود. قتل بیرحمانهی ریگال با اسکورپیون را هم به آن اضافه کنید تا تصویر دقیقی از دردی که این موجودات خداگونه میکشند، داشته باشید.
🐉 سخن آخر...
چیزی که تمام این دردها را کشندهتر میکند، این واقعیت است که، در نهایت این جنگها اصلا ضروری نبودند. جایی از فصل اول، رینیرا به ویسریس میگوید، اگر اژدها نباشد، تارگرینها مانند بقیهی مردم هستند. خاندان آنها مثل بقیهی خاندانهای وستروس میتواند، بدون اژدها بقا پیدا کند. اما تارگرینها برای حفظ قدرت، آسیبهای زیادی را به مردم بیگناه وارد میکنند. اگرچه اژدهابانها در مورد اینکه خون اصیل والریایی لازمهی یک اژدها سوار است، اشتباه میکردند، اما دیدگاه درست و دقیقی داشتند که «تارگرینها معمولا زیبایی مقدس حیواناتشان را برای نفع شخصی، نادیده میگیرند».
#تحلیل
#HOTD
#THOTD
@westerosir
رویای شاهزادهی یاغی، چه بود؟
🟧 این مقاله حاوی اسپویل قسمت آخر فصل دوم است🟧
(قسمت اول)
دیمون در فصل دوم HOTD، مسیر عجیبی را طی کرد. مسیری با حضور پررنگ هرنهال، آلیس ریورز و رویاهایی از رینیرا جوان، لینا همسرش و ویسریس برادرش که به تغییر نگاهش ختم شد. این تغییر نگرش، در اقداماتش به وضوح دیده شد، اما مهمترین رویای دیمون آخرین رویای او در این فصل بود . طرفداران دنیای "بازی تاج و تخت" میدانند که ویژنی که دیمون میبیند نه تنها یک توهم نیست، بلکه نگاهی است به آینده با کمک جادوی درخت ویروود. و این الیس ریورز است که دیمون را به سمت این درخت ویروود میبرد و به دیمون میگوید که "آماده است تا سرنوشتش را بداند"، اما دیمون بسیار فراتر از سرنوشتش را میبیند.
این رویا از مرگ دیمون بسیار فراتر رفته و صحنههایی از آینده و پیشگویی آتش و یخ را برای دیمون فاش میکند. و دیمون اولین تارگرینی نیست که از این پیشگویی باخبر میشود. اگان فاتح این پیشگویی را دیده بود و آن را سینه به سینه منتقل کرده بود. ویسریس اول به این پیشگویی کاملاً ایمان داشت. حتی رینیرا از این پیشگویی برای رسیدن به حکومت استفاده میکند. طرفداران دنیای مارتین بیشتر با این پیشگویی آشنا هستند، چون پیشگویی در مورد وقایع داستان "بازی تاج و تخت" است. با اضافه کردن این پیشگویی به خط داستانی دیمون، HOTD بار دیگر با سریالِ مادرش ارتباط معنایی ایجاد میکند و این بار تا جایی پیش میرود که شخصیتهایی از سریال اصلی را نشان میدهد. رؤیای دیمون پر ازتصاویر آشنا و ناآشنایی است که ممکن است معنای آن به راحتی نادیده گرفته شود. در این مقاله رویای دیمون را واکاوی خواهیم کرد. با اینکه قطعا دیمون درک کاملی از رویا نخواهد داشت، ما به واکاوی رویای دیمون میپردازیم.
🍁 این همان بلادریون یا کلاغ سه چشم در GOT نبود؟
اولین تصویر، مردی است که در ریشههای درخت گیر کرده! ولی مشکلی با این قضیه ندارد. مرد موهایی تارگرینی دارد و روی یک طرف صورتش لکهای شرابی رنگ است. این لکهی خاص به ما میگوید که این مرد بریندن ریورز یا "بلادریون" است، حرامزادهی اگان چهارم (بی لیاقت)، و نتیجهی (پسرِ نوهی) دیمون. این صحنه سندی است، که بلادریون در GOT ظاهر شدهاست. با نگاهی به گذشتهی کلاغ سهچشم (با بازی مکس فون سیدو) در GOT، میشد حدس زد که او، همان بلادریون است. بلادریون در این قسمت، هر دوچشمش سالم بود و برخلاف کتاب زال (آلبینو) هم نبود. راضی باشید! در GOT همان لکه را هم نداشت.
به هرحال ریشههای درخت ثابت میکند که این همان کسی است که با برن ملاقات میکند. به علاوه، یک کلاغ سه چشم شبیه همان کلاغی که برن دیده بود، در رویا دیده شد. به نظر میرسید که ما این رویا را از چشم این پرنده میبینیم. قطعا دیمون درکی ازاهمیت بلادریون و کلاغ سه چشم نخواهد داشت، اما، خاندان اژدها بار دیگر به بازی تاج و تخت گره خورد.
🍁 چرا دیمون، نایت کینگ و وایتواکرها را میبیند؟
بخش بعدی رؤیای دیمون راجع به پیشگویی بزرگ دنیای آتش و یخ است. او نایت کینگ و ارتش وایتواکرها را در حال پیشروی در جنگلهایی یخزده میبیند. این صحنه را از چشمان یک حیوان در حال دویدن (که احتمالاً یک گرگ است)میبینیم، تصویری واضح از تهدیدی علیه وستروس. تهدیدی که در پیشگویی آتش و یخ به آن اشاره شده است.این ویژن، سندی بر ادعای استارکهاست: "زمستان در راه است". نایت کینگ بزرگترین دشمن وستروس خواهد بود و این قلمرو باید برای آن آماده شود. ویسریس گفت که اگان فاتح با باورِ اتحاد علیه پادشاه شب، وستروس را فتح کرد. پیام این پیشگویی برای دیمون متفاوت است، اگرچه وستروس باید متحد شود، اما این کار، بر دوش دیمون نخواهد بود.
🐉 ادامه دارد...
#تحلیل
#HOTD
#THOTD
@westerosir
🟧 این مقاله حاوی اسپویل قسمت آخر فصل دوم است🟧
(قسمت اول)
دیمون در فصل دوم HOTD، مسیر عجیبی را طی کرد. مسیری با حضور پررنگ هرنهال، آلیس ریورز و رویاهایی از رینیرا جوان، لینا همسرش و ویسریس برادرش که به تغییر نگاهش ختم شد. این تغییر نگرش، در اقداماتش به وضوح دیده شد، اما مهمترین رویای دیمون آخرین رویای او در این فصل بود . طرفداران دنیای "بازی تاج و تخت" میدانند که ویژنی که دیمون میبیند نه تنها یک توهم نیست، بلکه نگاهی است به آینده با کمک جادوی درخت ویروود. و این الیس ریورز است که دیمون را به سمت این درخت ویروود میبرد و به دیمون میگوید که "آماده است تا سرنوشتش را بداند"، اما دیمون بسیار فراتر از سرنوشتش را میبیند.
این رویا از مرگ دیمون بسیار فراتر رفته و صحنههایی از آینده و پیشگویی آتش و یخ را برای دیمون فاش میکند. و دیمون اولین تارگرینی نیست که از این پیشگویی باخبر میشود. اگان فاتح این پیشگویی را دیده بود و آن را سینه به سینه منتقل کرده بود. ویسریس اول به این پیشگویی کاملاً ایمان داشت. حتی رینیرا از این پیشگویی برای رسیدن به حکومت استفاده میکند. طرفداران دنیای مارتین بیشتر با این پیشگویی آشنا هستند، چون پیشگویی در مورد وقایع داستان "بازی تاج و تخت" است. با اضافه کردن این پیشگویی به خط داستانی دیمون، HOTD بار دیگر با سریالِ مادرش ارتباط معنایی ایجاد میکند و این بار تا جایی پیش میرود که شخصیتهایی از سریال اصلی را نشان میدهد. رؤیای دیمون پر ازتصاویر آشنا و ناآشنایی است که ممکن است معنای آن به راحتی نادیده گرفته شود. در این مقاله رویای دیمون را واکاوی خواهیم کرد. با اینکه قطعا دیمون درک کاملی از رویا نخواهد داشت، ما به واکاوی رویای دیمون میپردازیم.
🍁 این همان بلادریون یا کلاغ سه چشم در GOT نبود؟
اولین تصویر، مردی است که در ریشههای درخت گیر کرده! ولی مشکلی با این قضیه ندارد. مرد موهایی تارگرینی دارد و روی یک طرف صورتش لکهای شرابی رنگ است. این لکهی خاص به ما میگوید که این مرد بریندن ریورز یا "بلادریون" است، حرامزادهی اگان چهارم (بی لیاقت)، و نتیجهی (پسرِ نوهی) دیمون. این صحنه سندی است، که بلادریون در GOT ظاهر شدهاست. با نگاهی به گذشتهی کلاغ سهچشم (با بازی مکس فون سیدو) در GOT، میشد حدس زد که او، همان بلادریون است. بلادریون در این قسمت، هر دوچشمش سالم بود و برخلاف کتاب زال (آلبینو) هم نبود. راضی باشید! در GOT همان لکه را هم نداشت.
به هرحال ریشههای درخت ثابت میکند که این همان کسی است که با برن ملاقات میکند. به علاوه، یک کلاغ سه چشم شبیه همان کلاغی که برن دیده بود، در رویا دیده شد. به نظر میرسید که ما این رویا را از چشم این پرنده میبینیم. قطعا دیمون درکی ازاهمیت بلادریون و کلاغ سه چشم نخواهد داشت، اما، خاندان اژدها بار دیگر به بازی تاج و تخت گره خورد.
🍁 چرا دیمون، نایت کینگ و وایتواکرها را میبیند؟
بخش بعدی رؤیای دیمون راجع به پیشگویی بزرگ دنیای آتش و یخ است. او نایت کینگ و ارتش وایتواکرها را در حال پیشروی در جنگلهایی یخزده میبیند. این صحنه را از چشمان یک حیوان در حال دویدن (که احتمالاً یک گرگ است)میبینیم، تصویری واضح از تهدیدی علیه وستروس. تهدیدی که در پیشگویی آتش و یخ به آن اشاره شده است.این ویژن، سندی بر ادعای استارکهاست: "زمستان در راه است". نایت کینگ بزرگترین دشمن وستروس خواهد بود و این قلمرو باید برای آن آماده شود. ویسریس گفت که اگان فاتح با باورِ اتحاد علیه پادشاه شب، وستروس را فتح کرد. پیام این پیشگویی برای دیمون متفاوت است، اگرچه وستروس باید متحد شود، اما این کار، بر دوش دیمون نخواهد بود.
🐉 ادامه دارد...
#تحلیل
#HOTD
#THOTD
@westerosir
Telegraph
رویای شاهزادهی یاغی، چه بود؟
دیمون در فصل دوم HOTD، مسیر عجیبی را طی کرد. حضورش در هرنهال باعث شد که با دیدن رؤیاهایی از عزیزان از دست رفتهاش، دیدگاه خود را تغییر دهد. این تغییر نگرش، در اقداماتش به وضوح دیده شد، اما رویای دیمون در قسمت پایانی فصل دوم مهمترین رویای او بود. طرفداران…
مروری بر آخرین قسمت تا دو سال آینده
🟧 این مقاله حاوی اسپویل قسمت آخر فصل دوم است🟧
«خاندان اژدها» به جای اینکه با نبردی ویرانگر به پایان برسد، با دعوای کلامی بین رینریا و آلیسنت به پایان میرسد. پایانی عجیب برای فصلی عجیب.
🐉 فینال فصل دوم به جای وستروس، در قارهی شنی و پر از دزد دریایی شرقی، یعنی اسوس آغاز میشود. تایلند لنیستر برای مذاکره با تریآرکی به آنجا رفته تا حمایتشان از سبزها را در ازای جزایر استپاستونز تضمین کند. شاراکو لوهار پس از شکست تایلند در مبارزهای گلآلود، با رهبری ناوگان دریایی به منظور شکستن محاصره کینگزلندینگ موافقت میکند.
🐉 در پایتخت، شاهزاده نایبالسلطنه ایموند، پس از اینکه یک شهر کامل را با اژدهایش ویگارمیسوزاند، بازمیگردد. خواهرش هلینا و مادرش آلیسنت از این کار ایموند وحشت زدهاند،و این وحشت زمانی که اگان از هلینا میخواهد تا با دریمفایر در جنگ کمکشان کند، به اوج میرسد. الیسنت از هلینا دفاع میکند و هلینا فاش میکند که از اتفاقاتی که ایموند در روکز رست رقم زده که منجر به وضعیت وخیم اگان شده است، باخبر است.
🐉 در همین اوضاع، اگان حال خوبی ندارد. به سختی میتواند راه برود، شدیدا افسرده شده و حتی به درستی نمیتواند ادرارش را کنترل کند. ارباب نجواهایش، لاریس استرانگ، پیشنهاد میکند که با اتکا به ذخیرهی طلا لاریس، به براووس فرار کنند، تا مقدمات بازگشت پیروزمندانه اگان به وستروس فراهم شود.
🐉 کیلومترها دورتر، سر کریستون کول نیز مانند اگان، بعد از روکزرست آن آدم سابق نیست. او پس از اینکه از حملهی اژدها نجات یافته، شوکه است و معتقد است که ارتشش به سوی نابودی پیش میرود. برادر آلیسنت، گوین هایتاور پی برده است که کریستون با خواهرش خوابیده است. اما کریستون اعتراف میکند که مصیبت، تنها ارمغان تمایلاتش به زنان بوده است.
🐉 در طول این فصل، دیمون تارگرین (مت اسمیت) سفر روانی سخت و عجیبی را پشت سر گذاشته بود، اما این قسمت، شگفتانگیزترین سفر را در خود داشت. آلیس ریورز، دیمون را به محل درخت ویروود میبرد، جایی که او رویایی از آینده میبیند. او برندن ریورز (کلاغ سهچشم با بازی مکس فون سیدو در GOT) و وایتواکرها را در آن سوی دیوار میبیند، نگاهی به دنریس تارگرین همراه با سه اژدهای نوزادش میاندازد. دیمون همچنین خود را در حال غرق شدن، رینریا را نشسته بر تخت آهنین، یک اژدهای مرده و انبوهی از اجساد میبیند. ویژن دیمون با خیره شدن هلینا به او به پایان میرسد، که به او میگوید که او باید نقش خود را در داستان بزرگ وستروس بازی کند. همزمان در کینگزلندینگ، رویای هلینا توسط ایموند قطع میشود. هلینا به ایموند از سرنوشت قریبالوقوعش میگوید که پیش چشم خدا بلعیده خواهد شد، و اشاره میکند که اگان دوباره پادشاه خواهد شد. رویا، دیمون را به حدی میترساند که متقاعد میشود باید در برابر رینریا زانو بزند و ارتش و حمایت خود را به سیاهان بدهد.
🐉 در آخر و در دراگوناستون، آلیسنت به طور مخفیانه به دیدار رینیرا دیدار میرود و از او میخواهد که به جنگ پایان دهد. پس از اینکه ایموند او را از شورای کوچک اخراج کرد،به نظر، آلیسنت به خود آمده و از سیاستبازی خسته شده است. او به رینیرا میگوید که در حالی که ایموند و کریستون در جنگ باشند، نیروهای سیاه میتوانند درعرض سه روز کینگزلندینگ را تسخیر کنند. او حتی با پیشنهاد رینریا، پسر در ازای پسر هم موافقت میکند، و میگوید که رینیرا میتواند اگان را بکشد تا قدرت را به طور کامل در دست بگیرد.دیدار الیسنت و رینریا پرتنش و دراماتیک است اما نه تنها پایبندی الیسنت به قولهایش قطعی نیست، بلکه اعتماد رینریا به الیسنت هم سست است.
🐉 پس از این دیالوگ، نیروهای سبز و سیاه برای جنگی تمامعیار آماده میشوند. لنیسترها به سبزها میپیوندند، کشتیهای ترایآرکی با ناوگان ولاریون روبرو میشوند و استارکها به سوی جنوب میروند تا به جنگ بپیوندند. لاریس و اگان نیز از کینگزلندینگ فرار میکنند و اتو هایتاور را در جایی در یک زندان میبینیم.
🐉علاوه بر این، دو اژدهای دیگر نیز وارد بازی میشوند: رینا تارگرین، دختر دیمون، اژدهای گمشدهای به نام شیپاستیلر رامییابد و اژدهای آبی بزرگی را بر فراز ارتش سبزها میبینیم. ملکهی آبی، تساریون نام دارد و متعلق به دیرون تارگرین، پسر آلیسنت است که هنوز در سریال ظاهر نشده اما تمام این مدت در اولدتاون بوده است. به نظر میرسد که فصل سوم بالاخره چشممان به جمال این تارگرین گمشده باز خواهد شد، و نبردهای بیشتری با اژدهایان خواهیم دید.
#تحلیل
#HOTD
#THOTD
@westerosir
🟧 این مقاله حاوی اسپویل قسمت آخر فصل دوم است🟧
«خاندان اژدها» به جای اینکه با نبردی ویرانگر به پایان برسد، با دعوای کلامی بین رینریا و آلیسنت به پایان میرسد. پایانی عجیب برای فصلی عجیب.
🐉 فینال فصل دوم به جای وستروس، در قارهی شنی و پر از دزد دریایی شرقی، یعنی اسوس آغاز میشود. تایلند لنیستر برای مذاکره با تریآرکی به آنجا رفته تا حمایتشان از سبزها را در ازای جزایر استپاستونز تضمین کند. شاراکو لوهار پس از شکست تایلند در مبارزهای گلآلود، با رهبری ناوگان دریایی به منظور شکستن محاصره کینگزلندینگ موافقت میکند.
🐉 در پایتخت، شاهزاده نایبالسلطنه ایموند، پس از اینکه یک شهر کامل را با اژدهایش ویگارمیسوزاند، بازمیگردد. خواهرش هلینا و مادرش آلیسنت از این کار ایموند وحشت زدهاند،و این وحشت زمانی که اگان از هلینا میخواهد تا با دریمفایر در جنگ کمکشان کند، به اوج میرسد. الیسنت از هلینا دفاع میکند و هلینا فاش میکند که از اتفاقاتی که ایموند در روکز رست رقم زده که منجر به وضعیت وخیم اگان شده است، باخبر است.
🐉 در همین اوضاع، اگان حال خوبی ندارد. به سختی میتواند راه برود، شدیدا افسرده شده و حتی به درستی نمیتواند ادرارش را کنترل کند. ارباب نجواهایش، لاریس استرانگ، پیشنهاد میکند که با اتکا به ذخیرهی طلا لاریس، به براووس فرار کنند، تا مقدمات بازگشت پیروزمندانه اگان به وستروس فراهم شود.
🐉 کیلومترها دورتر، سر کریستون کول نیز مانند اگان، بعد از روکزرست آن آدم سابق نیست. او پس از اینکه از حملهی اژدها نجات یافته، شوکه است و معتقد است که ارتشش به سوی نابودی پیش میرود. برادر آلیسنت، گوین هایتاور پی برده است که کریستون با خواهرش خوابیده است. اما کریستون اعتراف میکند که مصیبت، تنها ارمغان تمایلاتش به زنان بوده است.
🐉 در طول این فصل، دیمون تارگرین (مت اسمیت) سفر روانی سخت و عجیبی را پشت سر گذاشته بود، اما این قسمت، شگفتانگیزترین سفر را در خود داشت. آلیس ریورز، دیمون را به محل درخت ویروود میبرد، جایی که او رویایی از آینده میبیند. او برندن ریورز (کلاغ سهچشم با بازی مکس فون سیدو در GOT) و وایتواکرها را در آن سوی دیوار میبیند، نگاهی به دنریس تارگرین همراه با سه اژدهای نوزادش میاندازد. دیمون همچنین خود را در حال غرق شدن، رینریا را نشسته بر تخت آهنین، یک اژدهای مرده و انبوهی از اجساد میبیند. ویژن دیمون با خیره شدن هلینا به او به پایان میرسد، که به او میگوید که او باید نقش خود را در داستان بزرگ وستروس بازی کند. همزمان در کینگزلندینگ، رویای هلینا توسط ایموند قطع میشود. هلینا به ایموند از سرنوشت قریبالوقوعش میگوید که پیش چشم خدا بلعیده خواهد شد، و اشاره میکند که اگان دوباره پادشاه خواهد شد. رویا، دیمون را به حدی میترساند که متقاعد میشود باید در برابر رینریا زانو بزند و ارتش و حمایت خود را به سیاهان بدهد.
🐉 در آخر و در دراگوناستون، آلیسنت به طور مخفیانه به دیدار رینیرا دیدار میرود و از او میخواهد که به جنگ پایان دهد. پس از اینکه ایموند او را از شورای کوچک اخراج کرد،به نظر، آلیسنت به خود آمده و از سیاستبازی خسته شده است. او به رینیرا میگوید که در حالی که ایموند و کریستون در جنگ باشند، نیروهای سیاه میتوانند درعرض سه روز کینگزلندینگ را تسخیر کنند. او حتی با پیشنهاد رینریا، پسر در ازای پسر هم موافقت میکند، و میگوید که رینیرا میتواند اگان را بکشد تا قدرت را به طور کامل در دست بگیرد.دیدار الیسنت و رینریا پرتنش و دراماتیک است اما نه تنها پایبندی الیسنت به قولهایش قطعی نیست، بلکه اعتماد رینریا به الیسنت هم سست است.
🐉 پس از این دیالوگ، نیروهای سبز و سیاه برای جنگی تمامعیار آماده میشوند. لنیسترها به سبزها میپیوندند، کشتیهای ترایآرکی با ناوگان ولاریون روبرو میشوند و استارکها به سوی جنوب میروند تا به جنگ بپیوندند. لاریس و اگان نیز از کینگزلندینگ فرار میکنند و اتو هایتاور را در جایی در یک زندان میبینیم.
🐉علاوه بر این، دو اژدهای دیگر نیز وارد بازی میشوند: رینا تارگرین، دختر دیمون، اژدهای گمشدهای به نام شیپاستیلر رامییابد و اژدهای آبی بزرگی را بر فراز ارتش سبزها میبینیم. ملکهی آبی، تساریون نام دارد و متعلق به دیرون تارگرین، پسر آلیسنت است که هنوز در سریال ظاهر نشده اما تمام این مدت در اولدتاون بوده است. به نظر میرسد که فصل سوم بالاخره چشممان به جمال این تارگرین گمشده باز خواهد شد، و نبردهای بیشتری با اژدهایان خواهیم دید.
#تحلیل
#HOTD
#THOTD
@westerosir
Telegraph
مروری بر آخرین قسمت تا دو سال آینده
«خاندان اژدها» به جای اینکه با نبردی ویرانگر به پایان برسد، با یکدعوای کلامی بین رینریا و آلیسنت به پایان میرسد، که برای بسیاری از طرفداران عجیب بود. فینال فصل دوم به جای وستروس، در قارهی شنی و پر از دزد دریایی شرقی، یعنی اسوس آغاز میشود. تایلند لنیستر…
رویای شاهزادهی یاغی، چه بود؟
🟧 این مقاله حاوی اسپویل قسمت آخر فصل دوم است و اسپویل کامل داستان از کتاب است🟧
(قسمت دوم)
🍁 مرگ اژدهایان، نمادی از جنگ، در عین حال تصویری از آینده
دیمون در ادامه رؤیایش، اژدهای مردهای با پس ازمینهای از اژدهایان دیگری که مردهاند، میبیند. تصویری از آیندهای نزدیک و از مرگ اژدهایان. از آنجایی در کتاب آتش و خون جنگی که با این تعداد از اژدهای مرده وجود ندارد، این صحنه را میتوان تمثیلی از انقراض اژدهایان دانست که اندکی پس از اتمام رقص تکمیل میشود. در واقع تا اینجای سریال هم دو اژدها کشته شدند، ولی تا فاصلهی زیادی تا نهایی شدن تصویر داریم. این قسمت از رویا جایی است که دیمون نقشی حیاتی در آن ایفا میکند. شناسایی اژدهای روی زمین کار سختی است چون شبیه هیچ کدام از اژدهایان سریال نیست. اما شاید دریمفایر باشد، که مرگی بسیار سختتر از مرگ در میدان نبرد دارد. دریمفایر در حملهی مردم خشمگین به دراگونپیت و زیر آوار خانهاش در کینگزلندینگ جان میدهد.
🍁 دیمون مرگ و غرق شدنش در آب را میبیند!
رویاهای دیمون با پیشگویی ادامهمییابند و اینبار نوبت دیمون است که بازیگر نقش اول رویا باشد. رویا جایی بود که دیمون در آن، سالها خودش را روی تخت آهنین میدید. اما این رویا فرق داشت. وقتی دیمون تازه به هرنهال رسیده بود، الیس مرگش را پیشبینی کرد و حالا دیمون مرگش را میبیند. در رویا دیمون، خودش را میبیند که در آب افتاده و غرق میشود. لحظات آخر دیمون در نبرد "بر فراز چشم خدایان" و در رویارویی با ایموند رقم خواهد خورد، جایی که هر دو شاهزاده و اژدهایانشان کشته خواهند شد. "بر فراز چشم خدایان" هر دو اژدها در دریاچهی هرنهال سقوط میکنند، کاراکسس در کنار دریاچه میمیرد و اجساد ایموند و ویگار در آب پیدا میشوند؛ اما جسد دیمون پیدا نمیشود و و دیگر کسی او را نمیبیند. درحالی که غرق شدن دیمون در کتاب تایید نشده است، اما این محتملترین نتیجهای است که میتوان گرفت.
از دید سوم شخص، مرگ دیمون بزرگترین صحنهی این رویا نیست، اما احتمالا مهمترین صحنه از نگاه خود دیمون خواهد بود. او میتواند سعی کند با سرنوشتش بجنگد و به هرنهال برنگردد یا در جنگ شرکت نکند. دیمون از این کارها را در کارنامهاش داشته است. اما او نقشش را میپذیرد در حالیکه میداند چه بر سرش میآید.
🍁 مادر اژدهایان در خاندان اژدها
پس از مرگ دیمون در رویا، شهاب سرخی در آسمان و بلافاصله سه تخم اژدها را در آتش میبینیم. سپس میبینیم که دنریس تارگرین در خاکستر نشسته، و سه اژدهای تازه از تخم درآمده روی شانههایش میخزند. فصل مهمی از آیندهی تارگرینها در نبرد علیه نایت کینگ، ترانهای از آتش و یخ. شهاب سرخ به پیشگویی معروفی در دنیای نغمه اشاره دارد، که به عنوان "شاهزادهای که وعده داده شده بود" شناخته میشود. این پیشگویی در واقع همان "نغمهی آتش و یخ" است که در HOTD به آن اشاره شده بود. پیشگویی میگوید که شهاب سرخ، نوید آمدن شاهزادهی موعود است. دنریس در GOT یکی از افرادی است که میتواند شاهزادهی موعود باشد.
تولد دوبارهی اژدهایان را با تصویری از تخمهای اژدها در آتش میبینیم، اتفاقی که در همان اوایل سریال اصلی رخ میدهد. اگرچه ما صورت دنریس را نمیبینیم، اما مطئنا این تصویر، کسی به جز او نیست. در واقع اصلا این شات، نمای پشت سر از همان شات پایانی فصل اول GOT است، که در آن دنریس را از روبهرو میبینیم که سه اژدهایش را به نمایش میگذارد. این رویا میتواند به این تفسیر که دنی شاهزادهی موعود است منتج شود.اما فراموش نکنیم که تفسیر رویا کار خطرناکی است.
🐉 ادامه دارد...
#تحلیل
#HOTD
#THOTD
@westerosir
🟧 این مقاله حاوی اسپویل قسمت آخر فصل دوم است و اسپویل کامل داستان از کتاب است🟧
(قسمت دوم)
دیمون در ادامه رؤیایش، اژدهای مردهای با پس ازمینهای از اژدهایان دیگری که مردهاند، میبیند. تصویری از آیندهای نزدیک و از مرگ اژدهایان. از آنجایی در کتاب آتش و خون جنگی که با این تعداد از اژدهای مرده وجود ندارد، این صحنه را میتوان تمثیلی از انقراض اژدهایان دانست که اندکی پس از اتمام رقص تکمیل میشود. در واقع تا اینجای سریال هم دو اژدها کشته شدند، ولی تا فاصلهی زیادی تا نهایی شدن تصویر داریم. این قسمت از رویا جایی است که دیمون نقشی حیاتی در آن ایفا میکند. شناسایی اژدهای روی زمین کار سختی است چون شبیه هیچ کدام از اژدهایان سریال نیست. اما شاید دریمفایر باشد، که مرگی بسیار سختتر از مرگ در میدان نبرد دارد. دریمفایر در حملهی مردم خشمگین به دراگونپیت و زیر آوار خانهاش در کینگزلندینگ جان میدهد.
🍁 دیمون مرگ و غرق شدنش در آب را میبیند!
رویاهای دیمون با پیشگویی ادامهمییابند و اینبار نوبت دیمون است که بازیگر نقش اول رویا باشد. رویا جایی بود که دیمون در آن، سالها خودش را روی تخت آهنین میدید. اما این رویا فرق داشت. وقتی دیمون تازه به هرنهال رسیده بود، الیس مرگش را پیشبینی کرد و حالا دیمون مرگش را میبیند. در رویا دیمون، خودش را میبیند که در آب افتاده و غرق میشود. لحظات آخر دیمون در نبرد "بر فراز چشم خدایان" و در رویارویی با ایموند رقم خواهد خورد، جایی که هر دو شاهزاده و اژدهایانشان کشته خواهند شد. "بر فراز چشم خدایان" هر دو اژدها در دریاچهی هرنهال سقوط میکنند، کاراکسس در کنار دریاچه میمیرد و اجساد ایموند و ویگار در آب پیدا میشوند؛ اما جسد دیمون پیدا نمیشود و و دیگر کسی او را نمیبیند. درحالی که غرق شدن دیمون در کتاب تایید نشده است، اما این محتملترین نتیجهای است که میتوان گرفت.
از دید سوم شخص، مرگ دیمون بزرگترین صحنهی این رویا نیست، اما احتمالا مهمترین صحنه از نگاه خود دیمون خواهد بود. او میتواند سعی کند با سرنوشتش بجنگد و به هرنهال برنگردد یا در جنگ شرکت نکند. دیمون از این کارها را در کارنامهاش داشته است. اما او نقشش را میپذیرد در حالیکه میداند چه بر سرش میآید.
🍁 مادر اژدهایان در خاندان اژدها
پس از مرگ دیمون در رویا، شهاب سرخی در آسمان و بلافاصله سه تخم اژدها را در آتش میبینیم. سپس میبینیم که دنریس تارگرین در خاکستر نشسته، و سه اژدهای تازه از تخم درآمده روی شانههایش میخزند. فصل مهمی از آیندهی تارگرینها در نبرد علیه نایت کینگ، ترانهای از آتش و یخ. شهاب سرخ به پیشگویی معروفی در دنیای نغمه اشاره دارد، که به عنوان "شاهزادهای که وعده داده شده بود" شناخته میشود. این پیشگویی در واقع همان "نغمهی آتش و یخ" است که در HOTD به آن اشاره شده بود. پیشگویی میگوید که شهاب سرخ، نوید آمدن شاهزادهی موعود است. دنریس در GOT یکی از افرادی است که میتواند شاهزادهی موعود باشد.
تولد دوبارهی اژدهایان را با تصویری از تخمهای اژدها در آتش میبینیم، اتفاقی که در همان اوایل سریال اصلی رخ میدهد. اگرچه ما صورت دنریس را نمیبینیم، اما مطئنا این تصویر، کسی به جز او نیست. در واقع اصلا این شات، نمای پشت سر از همان شات پایانی فصل اول GOT است، که در آن دنریس را از روبهرو میبینیم که سه اژدهایش را به نمایش میگذارد. این رویا میتواند به این تفسیر که دنی شاهزادهی موعود است منتج شود.اما فراموش نکنیم که تفسیر رویا کار خطرناکی است.
🐉 ادامه دارد...
#تحلیل
#HOTD
#THOTD
@westerosir
Telegraph
رویای شاهزادهی یاغی، چه بود؟
مرگ اژدهایان، نمادی از جنگ و تصویری ازآینده دیمون در ادامه رؤیایش، اژدهای مردهای با پس ازمینهای از اژدهایان دیگری که مردهاند، میبیند. تصویری از آیندهای نزدیک و از مرگ اژدهایان. از آنجایی در کتاب آتش و خون جنگی که با این تعداد از اژدهای مرده وجود ندارد،…