stars
«خدایا یعنی میشه منم یه روزی سهراب سپهری بشم؟»
فکر کنم رضا مافی هم دلش میخواسته سهراب سپهری بشه
امروز خیلی شعر جانسوز درباره عشق و زندگی خوندم. یعنی چی دنیا و آخرت به نگاهی فروختیم آخه
امروز توی مترو، جان کیتینگ (نسخهی ایرانی) رو دیدم و انقدر شبیه رابین ویلیامز بود که واقعا توی نگاه اول و حتی دوم، باورت نمیشد ایشون یکی دیگه ست. یهکتاب کوچولو هم دستشون بود که جلدش رو با روزنامه جلد کرده بودن و کل مسیر تا برسم، از فضولی ترکیدم و مثل قاتلهای سریالی بهشون خیره شده بودم چون چقدر احتمال داره که همچین آدمی رو با این حجم از شباهت ببینی؟ تازه معلوم هم نبود چی میخونه و انقدر غرق خوندن بود که روم نمیشد برم بپرسممممم
میخوام از این به بعد کتابهام رو با روزنامه جلد کنم که مردم از فضولی بترکن و بعد با اونهایی که میان میپرسن "داری چی میخونی؟" دوست بشم. مغزم: ⚡️
stars
امشب میکشم خود را اگر فردا نمیآیی. 🦧
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای لحظههای نازیسته و آرزوهای محال به زندگی ادامه دادیم چون سوگ بهمون میگفت تو چیزی داشتی که از دست دادی. ولی فراموش کردیم سوگ هم برای از دست رفتههایی بودن که از ابتدا به ما تعلق نداشتن.
stars
مامان یه گیاه داره که برای این خرید که بوی خونه مامانبزرگ خدابیامرزش رو میداد. تصمیم گرفتیم اسم گیاه رو به اسم مامانبزرگش تغییر بدیم. بعد این خیلی قشنگ بود که اون آدم از دنیا رفته بود اما گیاهی که به اسم اون بود، هنوز به زندگی ادامه میداد و بیشتر یاد مامانبزرگِ…
گیاهی که به اسم دوست از دست رفتهام بود، دیشب کاملا از دنیا رفت. قسمت ناراحتکنندهش اینجاست که مجبوری بندازیش توی سطل زباله و یهجور ناجوریه. انگار داری خاطرهها و لحظههای خوبی که داشتین رو دو دستی به زبالهدانی زندگی میسپاری و بیشتر این جمله توی صورتت میخوره که: هیچی تا همیشه نمیمونه.
stars
اولینباری که توی زندگیم گل آفتابگردون خریدم، ۱۱ تیر ۱۳۹۷ بود. تا قبل از اون فکر میکردم اصلا نمیشه آفتابگردون رو خرید و هرکی هم که داره، احتمالا انقدر پولداره که مزرعهش رو داره و همینجوری توی گل فروشیها پیدا نمیشه. برای همین وقتی نزدیک خونهمون یه گل فروشی…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
stars
گیرنده در دسترس نیست، قسمت دوم با صدای شما ❤️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برای تمام مامانبزرگها و بابابزرگهای دنیا – چه کنارمون هستن و چه با خاطراتشون به زندگی ادامه میدیم.
با صدا و عکسهای شما 🩶
با صدا و عکسهای شما 🩶
stars
برای تمام مامانبزرگها و بابابزرگهای دنیا – چه کنارمون هستن و چه با خاطراتشون به زندگی ادامه میدیم. با صدا و عکسهای شما 🩶
یکی از دلایل طول کشیدن درست کردن این ویدیو، این بود که نمیتونستم اشکهام رو با شنیدن صداهای شما متوقف کنم. من هیچوقت نتونستم بابابزرگم رو ببینم و همیشه با خاطرههایی ازش به زندگی ادامه دادم که برای خودم هم نبودن و بخشی از اونها نبودم اما همیشه مطمئن بودم اگر این فرصت رو داشتم تا ملاقاتش کنم، محکم بغلش میکردم و میگفتم اشکالی نداره. تو کافی بودی. امیدوارم بتونم یادش رو تا آخرین روزی که زنده هستم، پیش خودم نگه دارم. مواظب خودتون، مامانبزرگها و بابابزرگهاتون باشید.
stars
برای تمام مامانبزرگها و بابابزرگهای دنیا – چه کنارمون هستن و چه با خاطراتشون به زندگی ادامه میدیم. با صدا و عکسهای شما 🩶
سلام شب بخیر! 🐥
اگر مایل بودید در قسمت دوم این ویدیو باشید، خوشحال میشم صحبتهای ناگفتهی خودتون رو به پدربزرگها و مادربزرگهاتون توی وویس برام ارسال کنید. (اگر میشه بیشتر از دو دقیقه نشه) و اگر دوست داشتید، مثل این ویدیو، عکسهایی که یادآور خاطرات اونها هستن، یادگاریهاشون یا هر عکسی که مربوط به اونها میشه رو برام ارسال کنید.
—
اگر مایل بودید در قسمت دوم این ویدیو باشید، خوشحال میشم صحبتهای ناگفتهی خودتون رو به پدربزرگها و مادربزرگهاتون توی وویس برام ارسال کنید. (اگر میشه بیشتر از دو دقیقه نشه) و اگر دوست داشتید، مثل این ویدیو، عکسهایی که یادآور خاطرات اونها هستن، یادگاریهاشون یا هر عکسی که مربوط به اونها میشه رو برام ارسال کنید.
—
یک قطرهٔ آب بود با دریا شد
یک ذرهٔ خاک با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندر این عالم چیست
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد
خیام
یک ذرهٔ خاک با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندر این عالم چیست
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد
خیام
stars
یک قطرهٔ آب بود با دریا شد یک ذرهٔ خاک با زمین یکتا شد آمد شدن تو اندر این عالم چیست آمد مگسی پدید و ناپیدا شد خیام
توی سایت گنجور زیر این رباعی داشتن درباره عمر مگس دعوا میکردن