#فرضكنيد #رضاخان اصالتاً یک #ترکقفقازی بود و بعد از قلع و قمع کردنِ مخالفان و پیروزی بر رقبای داخلی و برقراری نظم در کشور، نام کشور را به جای ايران میگذاشت #توران
چه اتفاقی میافتاد اگر تمام شهروندان «توران»، «ترک» خوانده میشدند و فارسها، ترکهایی محسوب میشدند که پس از حملۀ #سامانيان، فارس زبان شدهاند.
چه اتفاقی میافتاد اگر انتخاب اسمهایی همچون هوشنگ، داريوش، مهشيد، هنگامه، #بیژن، #منیژه، #تهمینه و... را برای شما ممنوع میکردند و مجبورتان میکردند اسمهایی همچون ایلتریش، ارسلان، اصلان، #طغرل، #آتیلا، #تیمور، باتو، #هلاکو، ايسان و ... را برای فرزندانتان انتخاب كنيد؟
اگر مجبور بودید که رمانها، داستانها و شعرهایتان را به ترکی بنویسید و تمام روزنامهها و مجلات به زبان ترکی میبود، چه؟
اگر در مدارس تنها آموزش به ترکی آزاد بود و فارسی را ممنوع میکردند، چه روی میداد؟
اگر هنگامی که میگفتید «ما فارس هستیم، ما هم خود دارای تاریخ و زبان خاص خود هستیم»، به شما انگ #تجزیه_طلبی و #پانفارسیسم میزدند، چه اتفاقی میافتاد؟
اگر در یزد، شیراز، سمنان، نیشابور، کرمان، اصفهان و ... دائماً به عنوان تجزیهطلبهایی که در صدد تجزیۀ «توران» هستید تحت کنترل بوده و با شما مثل گناهکارها برخورد میکردند و تنها به دلیل فارس بودنتان تحقیرتان میکردند، چه اتفاقی میافتاد؟
اگر به شما میگفتند که خر و نفهم هستید چه اتفاقی میافتاد؟ اگر کودکان هفت سالۀ شما را به خاطر اینکه نمیتوانستند اصوات ترکی را درست تلفظ کنند، در مدارس تحقیر میکردند، چه اتفاقی میافتاد؟
اگر به شما میگفتند که «همۀ شما به عنوان شهروندان توران، ترک هستید و چرا به این چسبیدهاید که خود را به عنوان فارس جدا بدانید، شما حتی میتوانید اینجا رئیسجمهور هم بشوید» این سخنان را به عنوان نشانۀ عدالت قبول میکردید؟ یا آنکه به عنوان شهروندان «برابر» در این کشور، بر قبول هویت فارسیتان، بر قبول زبان و فرهنگتان اصرار میکردید؟
دمکراسی یعنی قبول تمام خواستههایی که شما در صورت زندگی در «توران» میداشتید و این همان خواستههایی است که امروز از سوی ديگران به زبان میآید.
🌺🌸
چه اتفاقی میافتاد اگر تمام شهروندان «توران»، «ترک» خوانده میشدند و فارسها، ترکهایی محسوب میشدند که پس از حملۀ #سامانيان، فارس زبان شدهاند.
چه اتفاقی میافتاد اگر انتخاب اسمهایی همچون هوشنگ، داريوش، مهشيد، هنگامه، #بیژن، #منیژه، #تهمینه و... را برای شما ممنوع میکردند و مجبورتان میکردند اسمهایی همچون ایلتریش، ارسلان، اصلان، #طغرل، #آتیلا، #تیمور، باتو، #هلاکو، ايسان و ... را برای فرزندانتان انتخاب كنيد؟
اگر مجبور بودید که رمانها، داستانها و شعرهایتان را به ترکی بنویسید و تمام روزنامهها و مجلات به زبان ترکی میبود، چه؟
اگر در مدارس تنها آموزش به ترکی آزاد بود و فارسی را ممنوع میکردند، چه روی میداد؟
اگر هنگامی که میگفتید «ما فارس هستیم، ما هم خود دارای تاریخ و زبان خاص خود هستیم»، به شما انگ #تجزیه_طلبی و #پانفارسیسم میزدند، چه اتفاقی میافتاد؟
اگر در یزد، شیراز، سمنان، نیشابور، کرمان، اصفهان و ... دائماً به عنوان تجزیهطلبهایی که در صدد تجزیۀ «توران» هستید تحت کنترل بوده و با شما مثل گناهکارها برخورد میکردند و تنها به دلیل فارس بودنتان تحقیرتان میکردند، چه اتفاقی میافتاد؟
اگر به شما میگفتند که خر و نفهم هستید چه اتفاقی میافتاد؟ اگر کودکان هفت سالۀ شما را به خاطر اینکه نمیتوانستند اصوات ترکی را درست تلفظ کنند، در مدارس تحقیر میکردند، چه اتفاقی میافتاد؟
اگر به شما میگفتند که «همۀ شما به عنوان شهروندان توران، ترک هستید و چرا به این چسبیدهاید که خود را به عنوان فارس جدا بدانید، شما حتی میتوانید اینجا رئیسجمهور هم بشوید» این سخنان را به عنوان نشانۀ عدالت قبول میکردید؟ یا آنکه به عنوان شهروندان «برابر» در این کشور، بر قبول هویت فارسیتان، بر قبول زبان و فرهنگتان اصرار میکردید؟
دمکراسی یعنی قبول تمام خواستههایی که شما در صورت زندگی در «توران» میداشتید و این همان خواستههایی است که امروز از سوی ديگران به زبان میآید.
🌺🌸
👑فتحعلی شاه قاجار، خاقان دشمنستیز یا پادشاه کاخنشین
🖊#محمد_رحمانی_فر
📝تاریخنگاری ایرانی برای ترسیم شخصیتی اسطورهای از رضاخان، باید تصویری آکنده از سیاهی و تباهی از دوران #قاجار ارائه مینمود تا به نسلهای آینده بباوراند که #رضاخان همچون همای سعادت از دل تاریکی بیرون آمد و انوار رحمت خویش را بر کشور فلکزده #ایران گسترانید! بر همین اساس است که شما هیچ نکته مثبتی در خصوص هیچ یک از سلاطین قاجاری در نوشتههای چنین تاریخنگارانی پیدا نمیکنید. زیرا لازمه اسطوره شدن رضاخان این بود که تا زمان ظهور وی! هیچ نقطه روشنی در تاریخ این مرز و بوم وجود نداشته باشد.
📝تاریخنگاری ایرانی همواره از چکمههای رضاخان با افتخار یاد کرده است. چکمههایی که حتی یک بار هم گرد و غبار جبهههای نبرد با بیگانگان را به خود ندیدند و حتی هجوم همهجانبه روسیه و انگلستان به خاک کشور در شهریور 1320 هم نتوانست برق این چکمههای همایونی! را زایل سازد. در سوی دیگر ماجرا، تاریخنگاری ایرانی که هیچ وقعی به واقعیات تاریخی نمینهد، در برابر نماد #چکمه ، از نماد #حرمسرا برای خاقانهای ترک قاجاری استفاده میکند. تو گویی این سلاطین در سراسر عمر خویش جز عیش و نوش هیچ کار دیگری انجام ندادهاند.
📝#فتحعلی_شاه_قاجار پادشاهی است که تاریخنگاری ایرانی همواره وی را نماد خوشگذرانی معرفی کردهاست. در تمام فیلمها و سریالهای تلویزیونی ساختهشده در این کشور، وی حتی در بحبوحه جنگهای #قاجار و #روس ، برای یک بار هم که شده پایش را از تهران و در واقع حرمسرای ملوکانه بیرون نمیگذارد. تاریخنگاری ایرانی به دنبال این است که گناه تمامی ناکامیهای جنگ را به پای وی بنویسد.
📝تاریخنگاری ایرانی میخواهد بگوید خاقانهای #ترک جز عیاشی کار دیگری بلد نبودند. چنانچه، در سریال #روشنتر_از_خاموشی هم در کمال حیرت، همین ترفند را در مورد #شاه_عباس_صفوی نیز به کار برده و سعی کرده بود به مخاطب القا نماید که وی حتی در بحبوحه جنگ با #عثمانی هم تنها به فکر عیش و نوش بوده است و این فرماندهان بودهاند که سرنوشت جنگ را رقم زدهاند!
📝تاریخنگاری ایرانی کاری به حقایق و وقایع تاریخی ندارد. بلکه میخواهد تاریخ را آنگونه که خود میخواهد عرضه نماید. برای همین هم هست که در هیچ یک از آثار قلمی، صوتی و تصویری آنها هیچ نشانی از حضور فتحعلیشاه قاجار در صحنههای جنگ نمیبینیم. در حالی که قطعاً یکی از دلایل انتخاب وی از سوی آقا محمدخان قاجار برای ولایتعهدی، رشادتهای وی در صحنههای نبرد از جمله در فتح کرمان، بم و... بود. فراموش نکنیم که آقا محمدخان، برادران و برادرزادههای متعددی داشت و قطعاً در نبردهای گستردهای که در آستانه تاسیس امپراتوری قاجار به وقوع پیوسته بود، کارآیی آنها را محک زده بود.
📝خبر سقوط #گنجه زمانی به فتحعلی شاه قاجار رسید که وی تازه به فتح قلعه #مشهد نائل آمده بود و هنوز به #تهران مراجعت نکرده بود. به همین خاطر هم برای جلوگیری از فوت وقت، #عباس_میرزا را با سپاهی گران روانه #آذربایجان ساخت و البته خودش هم در اسرع وقت با اردوی خویش راهی صحنه نبرد شد.
📝در حالی که #سیسیانوف از فتح گنجه، که البته با خیانت #ارامنه به وقوع پیوسته بود، آن چنان سرمست غرور شده بود که به تزار روس وعده تسخیر سراسر #ممالک_ایران با همان سپاه تحت امرش را داده بود، رشادتهای قشون قاجار و البته حضور فتحعلیشاه قاجار و تدابیر وی مانع سقوط #ایروان گردید و شاه قاجار پس از تحکیم مواضع و سر و سامان دادن به امور به علت فرا رسیدن فصل سرما به پایتخت بازگشت تا فتح گنجه را در فرصتی مناسب رقم زند.
📝اسناد تاریخی حکایت از آن دارد که با شروع سال جدید فتحعلی شاه قاجار بر آن بود که شخصاً عازم نبرد با روسها شود ولی اصرار بیش از اندازه عباس میرزا مانع از آن شد. با وجود این، فتحعلیشاه شخصاً فرماندهان جنگ را تعیین و محل استقرار آنها را مشخص کرد. البته، با تمامی این تدابیر، وی در اثنای نبرد، شخصاً در عرصه نبرد حاضر شد و در #قرهباغ اردو زد تا فرماندهی جنگ را از نزدیک هدایت کند...
🔖پ ن: به راستی در برابر این همه #وقاحت مورخان و فیلمسازان ایرانی در #تحریف_تاریخ این سرزمین چه میتوان گفت؟!
📜منبع: مآثر سلطانیه، نوشته عبدالرزاق دنبلی خویی[وقایع نویس دوره قاجار]، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، صص 92-114
🖊#محمد_رحمانی_فر
📝تاریخنگاری ایرانی برای ترسیم شخصیتی اسطورهای از رضاخان، باید تصویری آکنده از سیاهی و تباهی از دوران #قاجار ارائه مینمود تا به نسلهای آینده بباوراند که #رضاخان همچون همای سعادت از دل تاریکی بیرون آمد و انوار رحمت خویش را بر کشور فلکزده #ایران گسترانید! بر همین اساس است که شما هیچ نکته مثبتی در خصوص هیچ یک از سلاطین قاجاری در نوشتههای چنین تاریخنگارانی پیدا نمیکنید. زیرا لازمه اسطوره شدن رضاخان این بود که تا زمان ظهور وی! هیچ نقطه روشنی در تاریخ این مرز و بوم وجود نداشته باشد.
📝تاریخنگاری ایرانی همواره از چکمههای رضاخان با افتخار یاد کرده است. چکمههایی که حتی یک بار هم گرد و غبار جبهههای نبرد با بیگانگان را به خود ندیدند و حتی هجوم همهجانبه روسیه و انگلستان به خاک کشور در شهریور 1320 هم نتوانست برق این چکمههای همایونی! را زایل سازد. در سوی دیگر ماجرا، تاریخنگاری ایرانی که هیچ وقعی به واقعیات تاریخی نمینهد، در برابر نماد #چکمه ، از نماد #حرمسرا برای خاقانهای ترک قاجاری استفاده میکند. تو گویی این سلاطین در سراسر عمر خویش جز عیش و نوش هیچ کار دیگری انجام ندادهاند.
📝#فتحعلی_شاه_قاجار پادشاهی است که تاریخنگاری ایرانی همواره وی را نماد خوشگذرانی معرفی کردهاست. در تمام فیلمها و سریالهای تلویزیونی ساختهشده در این کشور، وی حتی در بحبوحه جنگهای #قاجار و #روس ، برای یک بار هم که شده پایش را از تهران و در واقع حرمسرای ملوکانه بیرون نمیگذارد. تاریخنگاری ایرانی به دنبال این است که گناه تمامی ناکامیهای جنگ را به پای وی بنویسد.
📝تاریخنگاری ایرانی میخواهد بگوید خاقانهای #ترک جز عیاشی کار دیگری بلد نبودند. چنانچه، در سریال #روشنتر_از_خاموشی هم در کمال حیرت، همین ترفند را در مورد #شاه_عباس_صفوی نیز به کار برده و سعی کرده بود به مخاطب القا نماید که وی حتی در بحبوحه جنگ با #عثمانی هم تنها به فکر عیش و نوش بوده است و این فرماندهان بودهاند که سرنوشت جنگ را رقم زدهاند!
📝تاریخنگاری ایرانی کاری به حقایق و وقایع تاریخی ندارد. بلکه میخواهد تاریخ را آنگونه که خود میخواهد عرضه نماید. برای همین هم هست که در هیچ یک از آثار قلمی، صوتی و تصویری آنها هیچ نشانی از حضور فتحعلیشاه قاجار در صحنههای جنگ نمیبینیم. در حالی که قطعاً یکی از دلایل انتخاب وی از سوی آقا محمدخان قاجار برای ولایتعهدی، رشادتهای وی در صحنههای نبرد از جمله در فتح کرمان، بم و... بود. فراموش نکنیم که آقا محمدخان، برادران و برادرزادههای متعددی داشت و قطعاً در نبردهای گستردهای که در آستانه تاسیس امپراتوری قاجار به وقوع پیوسته بود، کارآیی آنها را محک زده بود.
📝خبر سقوط #گنجه زمانی به فتحعلی شاه قاجار رسید که وی تازه به فتح قلعه #مشهد نائل آمده بود و هنوز به #تهران مراجعت نکرده بود. به همین خاطر هم برای جلوگیری از فوت وقت، #عباس_میرزا را با سپاهی گران روانه #آذربایجان ساخت و البته خودش هم در اسرع وقت با اردوی خویش راهی صحنه نبرد شد.
📝در حالی که #سیسیانوف از فتح گنجه، که البته با خیانت #ارامنه به وقوع پیوسته بود، آن چنان سرمست غرور شده بود که به تزار روس وعده تسخیر سراسر #ممالک_ایران با همان سپاه تحت امرش را داده بود، رشادتهای قشون قاجار و البته حضور فتحعلیشاه قاجار و تدابیر وی مانع سقوط #ایروان گردید و شاه قاجار پس از تحکیم مواضع و سر و سامان دادن به امور به علت فرا رسیدن فصل سرما به پایتخت بازگشت تا فتح گنجه را در فرصتی مناسب رقم زند.
📝اسناد تاریخی حکایت از آن دارد که با شروع سال جدید فتحعلی شاه قاجار بر آن بود که شخصاً عازم نبرد با روسها شود ولی اصرار بیش از اندازه عباس میرزا مانع از آن شد. با وجود این، فتحعلیشاه شخصاً فرماندهان جنگ را تعیین و محل استقرار آنها را مشخص کرد. البته، با تمامی این تدابیر، وی در اثنای نبرد، شخصاً در عرصه نبرد حاضر شد و در #قرهباغ اردو زد تا فرماندهی جنگ را از نزدیک هدایت کند...
🔖پ ن: به راستی در برابر این همه #وقاحت مورخان و فیلمسازان ایرانی در #تحریف_تاریخ این سرزمین چه میتوان گفت؟!
📜منبع: مآثر سلطانیه، نوشته عبدالرزاق دنبلی خویی[وقایع نویس دوره قاجار]، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، صص 92-114